-
* خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام به دوستان همدردی
اول بذارید یه دعا بکنم!
من میگم : لعنت به هر چی اعتیاده! شما بکید آمیـــــن:323:
من مثلا از اینجا رفته بودم اما از اونجایی که هر معتادی تا مدتی امکان بازگشتش به اعتیاد هست منم الان توی اون دوره هستم:311:
خب چیکار کنم وقتی حوصله ام سر میره و نمیتونم با کسی صحبت کنم ؟
راستش دوستان عزیز میخوام در یه موردی باهاتون صحبت کنم.
تا حالا زیاد شده که کسی رو واسه ازدواج بهم معرفی کردن اما در همین حد!
مثلا دوستی آشنایی یا فامیلی ، بهم گفته کسی هست با این مشخصات که قصد ازدواج داره و دختری رو میخواد با مشخصات تو.ما هم تو رو بهش معرفی کردیم و آدرس دادیم بیاد محل کار یا خونه ببینتت. اما دیگه خبری نمیشه و من نمیدونم چکار کنم ؟
شما خودتون رو بذارید جای من میدونید که این کار کار خوبی نیست؟ هست ؟
اینکه ذهن و فکر دختری رو مشغول کنی اما بری دیگه پیدات نشه!
منظورم بیشتر اون کسیه که واسطه میشه و به من میگه تا خود خواستگار.چون وقتی کسی واسطه یه کاری میشه باید واقعا واسطه باشه نه اینکه یه حرفی بزنه و بره.
چون من که نمیتونم هر روز بپرسم پس چی شد ؟
اگه نپرسم ، خب تا مدتی ذهنم مشغوله و منتظرم و وقتی ازش خبر ینشه عصبی و ناراحت هم میشم و نسبت به اون واسطه حس خیلی بدی پیدا میکنم.
چون کسی حق نداره با احساسات یه دختر یا یه پسر بازی کنه . خب وقتی نمیتونن دو تا جوان رو بهم معرفی کنن چرا فقط یه حفی رو میزنن و میرن ؟
حالا حدود دو ماه میشه(درست از وقتی پدرم به رحمت خدا رفته) یکی از دوستانم در مورد آقای باهام حرف زد و گفت کسی رو میخواد دقیقا مثل تو و با سن و سال تو.گفت خواهرش همکار دوست منه و قرارره خواهرش بیا منو ببینه.
کلی ازش تعریف کرد و پیش واسطه اون آقا هم کلی از من تعریف کرده بود.منم فقط دوستانه گفتم حالا که ما عزاداریم و اصلا نمیتونم به این مسائل فکر کنم یا به خانوادم بگم اما نگفتم قصد ندارم یا خواهرش نیاد یا ...
اصلا هیچی نگفتم.
اما هنوز که هنوزه خبری ازشون نشده و من منتظرم ببینم میاد یا نه ؟
از دست دوست خودم و واسطه اون آقا هم خیلی عصبانیم و دلخور:302:
البته من توکلم به خداست و معتقدم تا خدا نخواد برگی از درخت نمی افته و اگه خدا نخواد من اصلا ازدواج نمیکنم و راضیم به رضای خدا و اگه خدا بخواد حتما با کسی که آرزوشو دارم یه روزی ازدواج میکنم و خوشبخت میشم.
اما خب به هر حال منم یه دخترم مثل بقیه دخترها، منم احساس دارم - آرزو دارم -عاطفه دارم -منم میخوام حس مادری رو تجربه کنم:43:- منم دوست دارم یه مرد به تمام معنا تو زندگیم داشته باشم که براش یه زن به تمام معنا باشم ...
بابا منم دوست دارم ازدواج کنم، یه ازدواج موفق طبق توصیه و سفارش خدا و ائمه(ع) و با این کار نصف دینم کامل بشه و ثواب نمازهام چندین براب ربشه و ...
شما دوستان عزیزم ، در این زمینه توصیه ای -نصیحتی - انتقادی ... چیزی اگه دارید بهم بگید با گوش جان میشنوم:72:
در ضمن ازتون خواااهش میکنم برام دعا کنید.(ممنون)
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
سلام به دوستان همدردی تا حالا زیاد شده که کسی رو واسه ازدواج بهم معرفی کردن اما در همین حد!
مثلا دوستی آشنایی یا فامیلی ، بهم گفته کسی هست با این مشخصات که قصد ازدواج داره و دختری رو میخواد با مشخصات تو.ما هم تو رو بهش معرفی کردیم و آدرس دادیم بیاد محل کار یا خونه ببینتت. اما دیگه خبری نمیشه و من نمیدونم چکار کنم ؟
سلام فرانک عزیز
به نظرم یه مثلث برمودایی در کار هست که از این بندگان خدا یه دفعه خبری نمی شه:311:
اما گذشته از شوخی شما خدا رو شکر اعتقاد و ایمانت عالیست و نیازی نیست که بهت بگیم خب حتما مصلحت خدا در اینه تا انشاءا.. جفت خودت و سر راهت قرار بده.
اما خب قبول دارم که دختر در این مواقع چقدر اذیت می شه.
ترجیحا بهتره وقتی کسی چنین پیشنهادی بهت داد خجالت و کنار بذاری و راحتتر باهاش حرف بزنی تا نیازی به پیگیری نباشه.
موفق باشی:72:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام فرانک عزیز
متاسفانه ازین دست موارد هم برای من زیاد پیش اومده وتازگیها اصلا محل نمیذارم و تا خود طرف نیاد بازهم ذهنمو سعی میکنم درگیر نکنم البته قبول دارم ولی باور کن الان دخترهای زیادی هستن که توی این شرایط گیر کردن و البته پسرهای زیادی هم هستند که قصد ازدواج دارن اما منتظرن عروسو با ماشین گل زده براشون بفرستن تا شاید بپذیرن:311:
منم تمام حسهای شمارو دارم بخدا بیشتر نه کمتر
امیدوارم خدا بهت کمک کنه و مشکلاتت حل بشه به من هم همینطور اصلا به همه کمک کنه من که بخیل نیستم:311::46:
تازه خوب شد برگشتی من معتادهایی مثل تورو دوست دارم منم معتاد شدم به تالار و اعضای نازنینش
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام فرانک عزیز:72:
دیروز تند تند برات نوشتم جایی باید می رفتم
خواستم بگم چقدر خوب شد که برگشتی. منم همین حس شما رو داشتم الان سعی می کنم یک ساعت مشخصی بیام تالار مگر تایپیکی اورژانسی باشه و نیاز به پیگیری داشته باشه و یا خودم علاقمند به اون تایپیک و راهنماییها باشم شمام برای خودت ساعتی بذار تا اذیت نشی. تازه فهمیدم خود مشاور و روانشناسا هم شاید گاهی به یک تجدید قوا نیاز داشته باشن. فکر کنم مدیر عزیز هم برای همین تجدید قوا رفته. اخه خبری ازشون نیست.:311:
به هر حال من که خیلی خوشحال شدم برگشتی:46:
خواستم بهت بگم میدونم خیلی شرایط بدیه وقتی یکی قولی بهت بده و بعد بره و ازش خبری نشه انتظارش خیلی سخته.
اما فرانک جون بهتره موقعی که کسی بهت پیشنهاد یا قولی می ده حالا در هر زمینه ای ازدواج و .... اصلا رو حرفش حساب نکنی مگر به عمل برسه این جوری اعصاب و افکار خودتم ارومه.
اگرم با فرض اومد تو ذهنت بهش مثبت نگاه کنی که شاید مشکلی پیش اومده بالاخره به قولش عمل می کنه این جوری راحتتری.
موفق باشی:72:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام فرانك عزيز
واقيتش مشكل شما هم دقيقا مشابه مشكل من هستش برا همين دقيقا دركت ميكنم و ميدونم كه شرايط سختي هستش به نظرم حالا كه واسطه دوستتون هست اگه با دوستتون راحتيد ميتونيد يه اشاره به دوستتون بكنيد كه مثلا مراسم بابام تموم شده و مشابه اين حرفا چون شايد اونها هم بخاطر عزادار بودنتون ملاحظه ميكنن
شاد باشي خانمي:72:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام فرانك جان. تا باشه از اين اعتياد ها! البته قسمت نشد من مدت زيادي در خدمت شما باشم. (چون چند مدت بعد از اومدن من رفتين) اما به تاپيك ها و پست هاتون خيلي علاقه دارم. اميدوارم ديگه پيگير ترك كردن نباشين.:163::46:
اول اينكه عزيزم توكلت به خدا باشه. شايد نيومدن اونا هم حكمت خدا باشه. حكمتي كه شما ازش آگاه نيستيد. گاهي مواقع واسطه ها هم بي گناهند. پيشنهاد ميدن، ولي خانواه پسر اين دل و اون دل ميكنند و به واسطه ها قول الكي ميدن. بهتره نسبت به اين وعده ها بي تفاوت باشين و منتظر نمونيد. كيفش تو سورپرايز شدنه.:311: توكلتون به خدا باشه.
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام فرانک جان
از اونجاییکه خانم منطقی هستی، می خوام باهات منطقی صحبت کنم و نه احساسی!
عزیزم بالاخره دختر رو به خیلی ها معرفی می کنن ولی در نظر بگیر که از اونور هم خیلی ها رو به پسر معرفی می کنن و خانواده پسر معمولا کسیهای مختلفی رو باید بررسی کنه. پس گاهی طول کشیدن بابت اینه و گاهی هم شاید مورد قبلی مورد پسند شده و دیگه سراغ موارد بعدی نرفتن.
همینطور ممکنه آقا پسر سخت گیر باشه و همه رو تو لیستش نگه داشته و همچنان داره بررسی می کنه که گزینه بهترین کدومه! مخصوصا برای آقایونی که یه مقدار سنشون بالاتر رفته، این سخت گیریها بیشتره)
یه توصیه برات دارم؛
شما همیشه تو محل کارت و بیرون طوری رفتار کن که شاید هرلحظه اون خواستگار سر برسه و ناشناس شما رو زیر نظر بگیره و بررسی کنه. مثلا بعنوان یه ارباب رجوع!
اما در عین حال اهمیت قضیه رو فقط در همین حد بدون. یعنی تا وقتی که رسما عنوان نشده که قراره منزلتون تشریف بیارن اصلا به قضیه فکر هم نکن.
درواقع مثل این حالت که منزلمون تا حدی تمیز و منظم باشه که اگه یه مهمون ناخونده سر رسید غافلگیر نشیم و در عین حال با فکر اینکه نکنه الان مهمون سر برسه، از زندگی و برنامه عادی غافل نشیم. (امیدوارم که منظورم رو رسونده باشم)
فکر کنم اصلا بهتر باشه که مستقیم از معرف پیگیر قضیه نشی و صرفا همینکه اعلام تمایل برای ازدواج کردی که دیگران بدونن قصد ازدواج داری کافیه. هیچ خواستگاری رو تا زمانی که رسما نیومدن منزل بهش فکر نکن. تازه خانمی اگه جلسه اول اومدن دیگه خبری ازشون نشد، بزار به این حساب که لایق گلی مثل شما نبودن و فراموش کن. یه وقت زنگ نزنی بگی چی شد :81:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سوال شما برای من خیلی جالب بود یعنی اصلا فکر نمی کردم کسی را هم به دخترها معرفی کنند! و یا برای دخترها مهم باشد!
اما من به عنوان یک پسر که در شرایط مقابل قرار دارد پاسخ می دهم. به من نوعی موردهای بسیار زیادی معرفی شده و می شود و شاید به عنوان مثال 50 الی 60 مورد به من معرفی شده باشد از این موردها بیشترشان در همان شرایط اولیه رد شده اند و شاید ده مورد بررسی شده باشد و از تمام آنها فقط یک مورد به خواستگاری انجام شده است که البته جواب طرف مقابل منفی بود! :311:
منظورم اینه که معرفی شدن یک مورد اصلا هیچ اتفاق خاصی نیست شما هم تا زمانی که طرف واقعا اقدام جدی ای نکرده و رسما وارد موضوع نشده است به هیچ وجه جدی نگیرید و فکر خودتان را نیز مشغول نکنید.
البته در این قسمت سختی کار خانم ها این است که باید بنشینند تا شخص مناسب پیدا بشود و به خواستگاری آنها بیاید و سختی کار آقایان هم این است که بعد از چند ماه جستجو به مورد مناسب می رسند و با کلی امید قدم جلو می گذارند جواب منفی روز از نو روزی از نو!
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام فرانک جان
راستی چندسالته؟
آخه گل من،چراحرص چیزی رومیخوری که کاملا طبیعیه!؟
دخترمثل یه گل میمونه،هزارنفرمیادوبومی کنه ولی فقط یکی می چینه ومیبره.پس خودتواینهمه آزارنده .برات آرزوی خوشبختی میکنم.
«میخوای ازدواج کنی که چی بشه ؟ بعدش هم بیاییی واز(بدرفتارهاش،بی توجی هاش،دهن بینی هاش،گیردادن هاش و...)برامون بگی؟آخه سری روکه دردنمیکنه دستمال چرامی بندی؟»:311:
جدا ازشوخی زیادفکرشونکن میرسه روزیکه عشقت بایه اسب سفیدسربرسه وتواون میفهمی که هرچی حرص خوردی وعذاب کشیدی همه اش ازجیبت رفته.[size=small]
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
از همه دوستان عزیز ممنونم که لطف کردن و پاسخ دادند:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ashnayedirooz
سوال شما برای من خیلی جالب بود یعنی اصلا فکر نمی کردم کسی را هم به دخترها معرفی کنند! و یا برای دخترها مهم باشد!
واقعاً؟؟
ببیند آقای اشنای دیروز، آخه معرفی کردن خواستگار به دختر که مثل معرفی کردن دختر به پسر نیست.به دختر میگن کسی هست با این مشخصات که دختری میخواد مثلا با مشخصات من.ما تو رو بهش معرفی کردیم. نه اینکه بگن پسری هست با این مشخصات ایا تو مایلی بری خواستگاریش یا نه ؟!
البته در این قسمت سختی کار خانم ها این است که باید بنشینند تا شخص مناسب پیدا بشود و به خواستگاری آنها بیاید و سختی کار آقایان هم این است که بعد از چند ماه جستجو به مورد مناسب می رسند و با کلی امید قدم جلو می گذارند جواب منفی روز از نو روزی از نو!
بله دیگه ، دختر هم باید یه جایی و یه جوری حال پسر رو بگیره و تلافی کنه!
آخه آریانا جان چرا اکثر متاهلا به مجردا میگن: بابا خودتو به دردسر ننداز و زندگیتو بکن .زن یا شوهر میخوای چکار؟ همش دردسره و مشکلات و ...
چرا از روزهای خوش و عشقولانه تون چیزی نمیگید؟:310:
فکر کردید ما گول حرفاتون رو میخویرم ؟:311:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
یه سوال! یعنی وقتی فرضا همسر دوستانم کسی را به من معرفی می کنند با طرف مقابل هم در این مورد صحبت کرده اند ؟ و یعنی طرف مقابل واقعا منتظر این است که قدم پیش گذاشته شود؟
حالا فرض کنید من برای موردی قدم جلو گذاشتم و تا اتمام مساله و روشن شدن جواب منفی چند ماه طول کشید و بعد سراغ مورد بعدی رفتم واقعا اون بنده خدا توی این مدت به این مساله فکر کرده است؟
بعد این همه خانم که هر کدوم خواهر زاده و برادرزاده و ... خود را به مادرم معرفی کرده اند واقعا با طرف مقابل هم صحبت کرده اند؟
این جوری که خیلی مسخره است!
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
فرانک 1389 عزیز
معمولا اینجور ادمها که به این شکل ازدواج می کنن هر هفته می رن خانه ی یکی چون کیسهای زیادی بهشون معرفی می کنن
ایراد اصلیه بعضی ازدواجهای سنتی همینه ،میشه گفت متاسفانه به چشم کالا به دختر نگاه میشه
معرف هم مقصر نیست اون فقط از روی دوستی میخواد دو نفر رو بهم برسونه
شما جرا ذهن خودت رو باید مشغوله کسی بکنی که هنوز ندیدی؟
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamas
فرانک 1389 عزیز
معمولا اینجور ادمها که به این شکل ازدواج می کنن هر هفته می رن خانه ی یکی چون کیسهای زیادی بهشون معرفی می کنن
ایراد اصلیه ازدواجهای سنتی همینه ،میشه گفت متاسفانه به چشم کالا به دختر نگاه میشه
معرف هم مقصر نیست اون فقط از روی دوستی میخواد دو نفر رو بهم برسونه
شما جرا ذهن خودت رو باید مشغوله کسی بکنی که هنوز ندیدی؟
خواستگاری رفتن به این شکل به هیچ وجه به معنای نگاه کردن به دختر به منزله ی کالا نیست بلکه برعکس با بردن شان و منزلت دختر به حد اعلای خود است چون حرف نهایی و پاسخ نهایی را دختر خانم می دهد یعنی این جوری نیست که دختر نشسته باشد پشت ویترین بیایند پسندش کنند برعکس دختر نشسته است در خانه ی خود و همه ی خواستگارهایی را که پس از چند خان به این مرحله رسیده اند را گزینش می کند.
در سیستم غیر سنتی دختر همیشه در اضطراب مورد پسند واقع شدن است و هیچ گاه خودش نیست در حالی که در سیستم سنتی این دختر است که انتخاب نهایی را می کند
در این سیستم عقل معیارها را می سنجد و بررسی می کند و سپس احساس و به دل نشستن مورد نظر قرار می گیرد و در نهایت تصمیم گیری می شود و این سیستم کاملا دو طرفه است.
تنها مشکلی که در شهرهای بزرگ و با کمرنگ شدن ارتباطات انسانی در کلان شهرها در رابطه با ازدواج سنتی به وجود می آید این است که شناخت ها رنگ می بازد مسائلی مانند شناخت خانوادگی نقشش کمرنگ می شود و شبکه های اجتماعی خانوادگی که پایه ی انتخاب ها در شهرستان ها می باشند نقش خود را از دست می دهند. در این سیستم انتخاب ها مبنای عقلی خود را از دست می دهند و تا قبل از جلسه خواستگاری هیچ شناختی وجود ندارد. برای حل این مشکل برخی به دنبال راه حل هایی همچون ارتباط های قبل از ازدواج می روند و برخی نیز از راه حل "واسطه ها" استفاده می کنند. راه حل دوم اگر چه آفت کمتری دارد می تواند به جایی که خانم فرانک اشاره کردند منتهی شود
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ashnayedirooz
یه سوال! یعنی وقتی فرضا همسر دوستانم کسی را به من معرفی می کنند با طرف مقابل هم در این مورد صحبت کرده اند ؟ و یعنی طرف مقابل واقعا منتظر این است که قدم پیش گذاشته شود؟
حالا فرض کنید من برای موردی قدم جلو گذاشتم و تا اتمام مساله و روشن شدن جواب منفی چند ماه طول کشید و بعد سراغ مورد بعدی رفتم واقعا اون بنده خدا توی این مدت به این مساله فکر کرده است؟
بعد این همه خانم که هر کدوم خواهر زاده و برادرزاده و ... خود را به مادرم معرفی کرده اند واقعا با طرف مقابل هم صحبت کرده اند؟
این جوری که خیلی مسخره است!
دوست عزیز
در جواب قسمت اول سوالتون ،گاهی اینطوره گاهی هم نه !
البته طبق همون قائده که پسر باید بره خواستگاری دختر، معرفها هم اکثرا اول دختر خانم رو به آقا پسر معذفی میکنند.اگه موافق بود بعد به دختر خانم هم اطلاع میدن که کسی با این ویژگیها هست که ما تو رو بهش معرفی کردیم و اون موافق بوده حالا نظر شما چیه؟
اگه دختر خانم هم موافق بود و کلیات همدیگرو پسندیدند بعد به آقا پسر میگن تا رسما پا پیش بذاره.
د رمورد قسمت دوم سوالتون هم همیشه نه اما تا جایی که من میدونم و در مورد خودم بگم، بله.
مثل همین مورد خودم رو که اینجا گفتم.دیگران رو نمیدونم.
اما خود من خیلی دوست دارم اگه کسی منو نپسندید زود نظرش رو به اطلاعم برسونه یا وقتی شرایطمو از کسی میشنوه اگه موافق نیست همون لحظه بگه " نه " و اگه موافقه هرچه زودتر اقدام کنه تا من بیخودی منتظر نباشم و شاید موردهای دیگه رو به خاطر اون که به ظاهر بهتر باشه از دست بدم.
خب منم از همین مسخرگیش گلایه کردم دیگه:316:
tamas عزیزم
اینطور نیست که تو فکر میکنی:46:
اتفاقا خود من خیلی دوست دارم به شکل سنتی انتخاب بشم تا اینکه کسی یک لحظه منو ببینه عاشقم بشه و یا بدون شناخت واقعی ازم بیاد خواستکاریم.
فکر میکنم اگه بخاطر خصوصیات شخصیتی و روحی و ...که دارم به کسی معرفی بشم خیلی بهتره چون نشون میده دیگران منو به اون خصوصیات میشناسند و قبول دارند.
البته گاهی هم خواست خداوند بر این تعلق میگیره که توی یک لحظه دو نگاه بهم گره میخوره و :310:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
راستش بنظر من هم معرفی کردن اشکال نداره.اما در این جور مواقع باید احتیاط کرد . چون بعضی مواقع توی خونه و جلوی اطذ=رافیان خیلی بد میشه اگر پسر به خواستگاری نیاد.
من یه مرود اینجوری داشتم و متاسفانه خانواده پسر هر روز پیغام میدادن به معرف که این هفته میریم و نه اون یکی هفته میریم. یا پسر میگفت سرم شلوغه (از حس مسئولیت بالاش بود:311:)و خلاصه بیچاره معرف هرروز یه پیغام می آورد منم از ازدواج سنتی خوشم نمیاد.اما خوب تابع خانواده بودم.تااینکه همه خانواده برادر ها و خوهرها و داماد و عروس فهمید معرف فامیل بود ...باورتون نمیشه آخرش هم نیومدن و جالب اینه که انگار من اونارو دیده باشم و یا باهاشون در تماسم ..:302:خواهر خدوم هر روز میگفت اینا چرا نیومدن ازم میپرسید چی شد پس؟
جاتون خالی منم یه بار عصبانی شدم و همشونو کوبیدم به دیوار:161::320:که بابا من از کجا باید خبر داشته باشم نیومدن به ...حتی برادر زاده ام که 4 سالشه میپرسید عمه چرا علوسی نمیکنی خواستگالت نیومد؟:223:بخدا من به کسی چیزی نگفت:302:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام
واي امان از دست اين خواستگار جماعت كه اعصاب ادمو بهم ميريزن:302:
واي پرناز جون خوش بحالت كه تو يه موردت اينجوري شده من چندين موردم اينطوري شده و يا بعد اينكه اومدن ديگه خبري نشده و برا همين ميدونم و دركت ميكنم كه ادم چجوري جلوي خانوادش خراب ميشه .جالب اينجاست كه از نظر قيافه و قد و تيپ به گفته ديگران خوشگل و جذابم هر كي كه ميشناستم به متانتم و ادب و اخلاقم قسم ميخورن از نظر شخصيت خانوادگي وتحصيلات هم چيزي كم ندارم خلاصه تو هر مراسم كلي خواستگار رديف ميشن برام يا اگه كسي تو دوست واشنا وفاميل بخواد يه دختر خوب معرفي كنن از بين بقيه اكثرا من انتخاب ميشم
ولي جه فايده كه بعد اولين جلسه اكثرا ديگه خبري نميشه...........بعضي اوقات واقعا ميمونم كه چرا بايد اينطوري بشه؟حالا كاري به خواستگارهايي كه معرفي شدم بهشون ندارم چون بهر حال ميگم شايد از قيافم حالا به هر دليلي خوششون نيومده ولي اخه وتي كسي منو ميبينه خب يعني خوشش اومده كه مقدمات خواستگاري رو كرده ديگه يا مثلا قيافه من تو خونه عوض ميشه كه همون خواستگاري كه منو قبلا پسند كرده تو خونه نظرش عوض ميشه البته من يه چيزي كم دارم اونم اينه كه خانواده پولداري ندارم از لحاظ مالي متوسطيم حالا سوالم اينه ولي ايا خانواده پولدار داشتن برا اقايون وخانوادشون اينقد مهمه كه قيد پاكي و نجابت يه دختر رو بزن حالا (سواي بقيه خصوصيات خوبش)؟؟؟؟؟؟؟
البته موردهايي هم بوده كه خب من جواب رد دادم ولي اكثرا اوناييكه اون شرايط مد نظر منو داشتن از دسته بالايي بودن
همين دو روز قبل از عيد يه خواستگار داشتم كه البته مادر وخواهرشون منو به همراه مادرم يه جاي ديگه قبلا ديده بودن و شرايطشونو گفتن وشرايط منو هم پرسيدن وخيلي اصرار داشتن كه به پسرشون معرفي كنن برا همين قرار شد يه جلسه بيان كه تو اون يه جلسه هم فقط از نظر ظاهر همديگه رو ديديم واصلا حرف هم نزديم و مادرامون حرف ميزدن كه برا منم جاي تعجب داشت خلاصه بدون اينكه ما حرف بزنيم پا شدن رفتن منم گفتم ديگه خوششون نيومد ديگه فرداش زنگ زدن كه اگه اجازه بدين ما بعد از عيد برا صحبت كردن و اين حرفا دوباره مزاحمتون بشيم چون عيد رو مسافرتيم برا بعد از عيد باشه ولي انگار هنوز عيد اينا تموم نشده:311:و هنوز هيچ خبري نيس موندم نميدونم چيكار كنم به نظرتون بيخيالش شم ؟البته بيخيال نشم چيكار كنم ؟اخه ميگم خيلي خب از خونمون يا هر چي ديگه خوشتون نيومده خب دوباره زنگ زدنتون چي بود اخه موقع ادرس گرفتن مگه نميديدن بالا شهر نيستيم!!!!!!!اصلا هر وقت كه شرايط يكي باب ميل من ميشه طرف ميپره حالا شايد بگين خب انتظارات من خيلي زياده نه اصلا هم اين طور نيس .به نظرتون در مورد اخرين خواستگارم چيه ؟به نظرتون چرا خواستگارام اينطوري ميشن؟مگه من چي كم دارم يعني خانواده پولدار داشتن اينقد مهمه ؟مقاله اقاي سنگ تراشان رو خوندم در مورد خواستگار ديدم اكثر اون خصوصيات رو داشتم ولي چه فايده.....
ببخشيد منظورم تعريف از خودم نبود فقط دلم پر بود
از يه طرف هم حرفاي بقيه ادمو عذاب ميده
بعضي اوقات ميگم با اينكه خرافاتي نيستم بخدا شك ميكنم كه ديكه يه كاري كردن ......
ببخشيد زياد حرف زدم اخه دلم خيلي پر بود:47:
فرانك جون ببخشيد كه تو تايپيك شما نوشتم خواستم يه جوابي بدم ديدم دارم همينطور مينويسم
شاد باشيد:72:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazli_123
جالب اينجاست كه از نظر قيافه و قد و تيپ به گفته ديگران خوشگل و جذابم هر كي كه ميشناستم به متانتم و ادب و اخلاقم قسم ميخورن از نظر شخصيت خانوادگي وتحصيلات هم چيزي كم ندارم خلاصه تو هر مراسم كلي خواستگار رديف ميشن برام يا اگه كسي تو دوست واشنا وفاميل بخواد يه دختر خوب معرفي كنن از بين بقيه اكثرا من انتخاب ميشم
سلام
متاسفانه يكي از مشكلاتي كه خواستگارياي فعلي داره همينه. آقاي آشناي ديروز كالا ديده شدن يعني همين!! يعني يه دختر همش بايد نگران تحصيلات و قد و تيپ و قيافه و خانواده و ... باشه تا از بين گزينه هاي پسرا انتخاب شه! شما اگر فرضا ده تا دختر بهت معرفي كنند كدومشونو انتخاب ميكني؟! شما كه هيچ كدومو نميشناسي. پس براساس همين ملاكهاي شناخت سطحي كه خيلي عميق نيست انتخاب ميكني درحالي كه ممكنه در درون فردي شخصيت ديگري نهفته باشه. البته من منظورم nazli خانم گل نيست :46:
اما دركل فرانك جان به نظر من نبايد وقتي خواستگاري نمياد دنبال عيب در خودت باشي و فكر كني مشكلي داري كه رفته و ديگه نيومده شايد اتفاقي عاشق كسي شده :310: يا بدون اينكه با اون بيچاره مشورت كنند شما رو معرفي كردن يا ... پس اصلا دنبال عيب و ... در درون خودت نباش كه يعني چي شد؟ منو ميخواد ؟ چرا ...؟ هر موردي رو جداگانه بررسي كن و اصلا نگو اگر اون يكي بياد خيلي بهتره پس بذار منتظر بمونم ببينم چي ميشه و ...:72:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
ياساي عزيز من گفتم منظورم تعريف از خودم و گفتن اينها نبود بلكه فقط دلم پر بود بخاطر انتخاب شدن توسط كسي هم نه بلدم چاپلوسي كنم وخودمو يجور ديگه نشون بدم نه هم سياست اينكار ها رو داشتم سعي ميكنم هميشه همون طوري كه هستم باشم .اگه هم كسي معرفي ميكنه بيشتر بخاطر متانت و اخلاق خوبمو بخاطر دل صاف وساده اي كه دارم هست تا اينكه بخاطر ظاهرم باشه. بخاطر خوشايند كسي خودمو يجور ديگه نشون نميدم چون بلد نيستم .مثلا اگه حدوحدود روابطم رو نگه ميدارم منت سر كسي نيس يا بخاطر مثبت نشون دادن خودم نسي بلكه فقط بخاطر حفظ شخصيت خودم بوده و براي اين بوده كه مشغول الضمنه وجدان خودم نباشم.
مشكل من هم دقيقا اينجاست كه چرا بايد فقط ظواهر مهم باشه چون در طول زندگي مشترك ما با اخلاق و منش و هم زندگي ميكنن قيافه يا ظواهر هر چقد هم مهم باشه بعد يه مدت عادي ميشه برا ادم .مشكل اينجاست كه تو خواستگاريهاي ما اصلا شناخت مطرح نيست .و فقط كليات مطرح هست
اينا رو گفتم چون اقايون خيلي ميگن خانم ها انتظاراشون بالاست ولي خبر از خودشون ندارن كه چقد ماديات براشون مهمه :163:
بهر حال بيخيال اين حرفا يه روزيميرسه كه به اين حال وهواي مجرديمون غبطه ميخوريم ويادش بخير يادش بخير را ميندازيم .
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazli_123
جالب اينجاست كه از نظر قيافه و قد و تيپ به گفته ديگران خوشگل و جذابم هر كي كه ميشناستم به متانتم و ادب و اخلاقم قسم ميخورن از نظر شخصيت خانوادگي وتحصيلات هم چيزي كم ندارم خلاصه تو هر مراسم كلي خواستگار رديف ميشن برام يا اگه كسي تو دوست واشنا وفاميل بخواد يه دختر خوب معرفي كنن از بين بقيه اكثرا من انتخاب ميشم
سلام
متاسفانه يكي از مشكلاتي كه خواستگارياي فعلي داره همينه. آقاي آشناي ديروز كالا ديده شدن يعني همين!! يعني يه دختر همش بايد نگران تحصيلات و قد و تيپ و قيافه و خانواده و ... باشه تا از بين گزينه هاي پسرا انتخاب شه! شما اگر فرضا ده تا دختر بهت معرفي كنند كدومشونو انتخاب ميكني؟! شما كه هيچ كدومو نميشناسي. پس براساس همين ملاكهاي
شناخت سطحي كه خيلي عميق نيست انتخاب ميكني درحالي كه ممكنه در درون فردي شخصيت ديگري نهفته باشه. البته من منظورم nazli خانم گل نيست :46:
اما دركل فرانك جان به نظر من نبايد وقتي خواستگاري نمياد دنبال عيب در خودت باشي و فكر كني مشكلي داري كه رفته و ديگه نيومده شايد اتفاقي عاشق كسي شده :310: يا بدون اينكه با اون بيچاره مشورت كنند شما رو معرفي كردن يا ... پس اصلا دنبال عيب و ... در درون خودت نباش كه يعني چي شد؟ منو ميخواد ؟ چرا ...؟ هر موردي رو جداگانه بررسي كن و اصلا نگو اگر اون يكي بياد خيلي بهتره پس بذار منتظر بمونم ببينم چي ميشه و ...:72:
در مورد خانواده و تحصیلات فکر نمی کنم ربطی به کالا دیده شدن داشته باشه، به هر حال خانواده قسمت زیادی از شخصیت فرزند خانواده را شکل داده است، به شخصه حتی روابط خوب پدر و مادر شخص مقابل نیز برایم مهم است.
اما آیا باید برایمان مهم نباشد؟ من یک پسرم با استدلال شما برای من دیگر نباید این چیزها مهم باشد! اما من از روزی که درک کردم که ممکن است روزی ازدواج کنم شروع کردم به شناختن خود و عیب هایم و رفع این عیب ها و یا کمرنگ کردن این عیب ها و بهبود شخصیت خودم، به هر حال برای داشتن یک شرایط بهتر در آینده باید به چیزهایی اهمیت داد که شاید در زندگی فردی چندان هم پررنگ نباشند.
در مورد شخص خودم معمولا بعد از معرفی دختر خانمی به مادرم، مادرم زیر و بم خانواده ایشان را در می آورد و این که مثلا افرادی خوشنام باشند و نقطه ی سیاهی در موردشان وجود نداشته باشد و ... و وقتی از فیلتر خانواده رد شد به من معرفی می کنند(حالا توی این قسمت فیلتر خانواده بعضی وقت ها این قدر سخت گیری می شه که لج من در میاد که مثلا برادر پدر بزرگش فلان کاره بوده است و ... ) پس از معرفی شخص مقابل اولین سوال های من : سن، تحصیلات خودش و پدرش و مطمئن شدن از چادری بودن خودش است. وقتی از اولین سوال هایی که من در موردش پرسیدم جان به در برد آن وقت خودم دست به کار می شوم و تحقیقات مختصری را در مورد طرف مقابل می کنم، این تحقیقات بیشتر مربوط به جهت گیری های فکری و سیاسی است. در صورتی که شخص مقابل از این مرحله نیز گذشت به خانواده اجازه می دهم که برای خواستگاری تماس بگیرند.
در جلسه خواستگاری هم مقدار زیادی سوالات چالش برانگیز دارم که آخرین چیزی که برام مهم تیپ و قیافه طرف مقابل است.
این که می گوئید آیا در جلسه ی خواستگاری پشیمان شده است؟ به شخصه برایم پیش آمده است که در جلسه خواستگاری همان اول کار با اولین برخورد با پدر دختر نظرم منفی شد اما با پرسش و پاسخ بعدی با دختر خانم و شناختن شخصیت طرف مقابل نظرم بسیار مثبت شد.
در جلسه ی خواستگاری آن چه مورد دقت قرار می گیرد خیلی چیزهاست از کتاب های داخل کتابخانه تا تابلوهای در و دیوار تا رفتار پدر و مادر و هر چیز دیگری که کوچکترین اطلاعاتی از فرهنگ و شخصیت طرف مقابل و خانواده اش به ما بدهد.
آیا این ها یعنی کالا دیده شدن؟ شخصی که سال ها در خانه ای زندگی کرده است و در آن خانه و با آن فرهنگ بزرگ شده است را باید از روی فرهنگ حاکم بر زندگی او شناخت یا از روی قیافه و قد و قامت و ... آیا این چیزها فرعی است؟
شما به عنوان یک دختر پسری به خواستگاری تان بیاید که بگوید من حاضرم برای گذران زندگی آجر هم بالا بندازم و کار ساختمان هم بکنم! حالا این آقا پسر تا الان یک تک تومانی درآمد نداشته است و احیانا آجر هم نمی داند چیست! به حرفش اعتماد می کنید یا به آن چه از زندگیش می بینید؟
من موردی بهم معرفی شده بود که به نظر خیلی هم از نظر شخصیتی مناسب می آمد ولی وضع خانواده ایشان زیادی خوب بود و پدر ایشان گفته بود حاضر است برای دامادش خانه تهیه کند این شاید از نظر شخصی دیگر عالی باشد اما برای من چند معنا داشت:
1. دختر ایشان نمی تواند زندگی پائین تری را تحمل کند (البته من حقوق خوبی دارم اما در اول زندگی نمی توانم رفاهی مانند خانه پدر ایشان را برایش فراهم کنم)
2. استقلال مالی من از بین می رود و وابسته می شوم
3. غرور من در اداره زندگی شخصی ام از بین می رود.
ما اگر چه برای خواستگاری تماس گرفته بودیم ولیکن من با درک این موضوع خواستگاری را منتفی کردم (امیدوارم شخص مقابل هنوز منتظر نباشد! )
یا دوست من به خواستگاری خانمی رفته بود که پدرش از برج سازهای تهران بود و دامادی مومن می خواست و حاضر بود همه چیز برای دامادش فراهم کند دوست من البته مانند من با این مساله مشکل نداشت اما در صحبت با دختر خانم به این نتیجه رسیده بود که ایشان هنوز طرز فکرشان رشد نکرده است و فضای فکری روشنی ندارند. و خوب دوست من علی رغم تمایل خانواده ها موضوع را منتفی اعلام کرد.
همیشه اون چه توی جلسات خواستگاری شکل می گیره ربطی به دختر خانم نداره گاهی اوقات مسائلی دارند مساله را هدایت می کنند که شما فکرش را هم نمی کنید.
در نهایت ببینید زندگی با عقل شکل می گیرد و با عشق ادامه می یابد. " و جعل بینکم مودة و رحمة "
بنا نیست این قصه بر عکس شود که اگر شود نتیجه اش می شود بیشتر موضوعاتی که توی تالار همدردی پست شده است.
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazli_123
ياساي عزيز من گفتم منظورم تعريف از خودم و گفتن اينها نبود بلكه فقط دلم پر بود بخاطر انتخاب شدن توسط كسي هم نه بلدم چاپلوسي كنم وخودمو يجور ديگه نشون بدم نه هم سياست اينكار ها رو داشتم سعي ميكنم هميشه همون طوري كه هستم باشم ...
دوست عزيزم منم گفتم منظور خاصي در مورد شما نداشتم نگفتم؟:46::72:
من به مكالمات دروني شما اشاره كردم كه نشون ميداد يه دختر وقتي خواستگاري اونو نميپسنده براي خودش چه دلايلي ميچينه كه چرا اين آقا منو نپسنديده! متوجه منظورم شدين؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ashnayedirooz
در جلسه ی خواستگاری آن چه مورد دقت قرار می گیرد خیلی چیزهاست از کتاب های داخل کتابخانه تا تابلوهای در و دیوار تا رفتار پدر و مادر و هر چیز دیگری که کوچکترین اطلاعاتی از فرهنگ و شخصیت طرف مقابل و خانواده اش به ما بدهد.
آیا این ها یعنی کالا دیده شدن؟ شخصی که سال ها در خانه ای زندگی کرده است و در آن خانه و با آن فرهنگ بزرگ شده است را باید از روی فرهنگ حاکم بر زندگی او شناخت یا از روی قیافه و قد و قامت و ... آیا این چیزها فرعی است؟
من زياد متوجه ربط سخن شما با حرف خودم نشدم. اما به هرحال به نظر شما تابلوهاي دروديوار و ... نشان دهنده ي شخصيت فرده؟ اينا فقط مظاهر معنويه اما من كسي رو در نزديكانم ميشناسم كه يك تيكه ي كوچيك خونش از تابلوهاي معنوي خالي نيست اما با همسرش دقيقا مثل يك حيوان برخورد ميكنه و وقتي باهاشم حرف ميزني ميگي اين يار امام زمانه (عج).
درهرصورت من يادم نمياد گفته باشم كسي رو بايد از روي قيافه و قد و .. شناخت!!!
اتفاقا دقيقا برعكس براي اكثر پسرا (حداقل) دوروبر من دو چيز براي ازدواج مهمه و اصله و همه چيز ديگه فرع محسوب ميشه : 1- زيبايي 2- حجاب (حتي اگر هيچ پشتوانه ي اعتقادي پشتش نباشه)
شايد بگين نه اين طور نيست خوشحالم كه اطراف شما اين طوري نيست اما من دوتا دختر تو نزديكانم دارم كه از نظر اخلاق و تحصيلات صفرن اما هم خيلي خيلي خوشگلن هم محجبه. كوچيكشون سه سال از من كم سن تره دو تا بچه داره!!!!!! به شوهرش تو جمع فحش هم ميده شوهره بازم قربون صدقش ميره :43:
حالا منظور شما چي بود من نفهميدم!!
اصلاح:
مظاهر معنوي نه!
شعائر معنوي (ديكتش درسته؟)
آقاي آشناي ديروز تو رو خدا يه فكري به حال اين ساعت سايت بكن مدام يه ساعت عقب و جلو ميشه براي همين نتونستم ويرايش كنم!!! :302:
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
[quote=yasa]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ashnayedirooz
در جلسه ی خواستگاری آن چه مورد دقت قرار می گیرد خیلی چیزهاست از کتاب های داخل کتابخانه تا تابلوهای در و دیوار تا رفتار پدر و مادر و هر چیز دیگری که کوچکترین اطلاعاتی از فرهنگ و شخصیت طرف مقابل و خانواده اش به ما بدهد.
فرهنگ حاکم بر یک خانواده یعنی فضای فرهنگی و علقیات آن ها که مسلما در شخصیت فرد موثر است.
این که مدعا و ظاهر افراد با درونشون و رفتارشون یکی نیست ربطی به این موضوع نداره
به هر حال احساس می کنم دارم موضوع خانم فرانک را به انحراف می کشانم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
آقاي آشناي ديروز تو رو خدا يه فكري به حال اين ساعت سايت بكن مدام يه ساعت عقب و جلو ميشه براي همين نتونستم ويرايش كنم!!! :302:
!!!
من برنامه نویس سایت نیستم پشتیبان فنی سایت هم نیستم البته در صورتی که کمکی از دستم بربیاد حتما به جناب سنگتراشان کمک لازم را می کنم اما بهتر بود در مورد مشکل با جناب سنگتراشان صحبت می کردید. حالا مشکل دقیقا چی هست؟
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام دوستان عزیز
ممنون از نظراتتون:72:
راستش من با مطالبی که آقای آشنای دیروز در مورد تابلو و د رو دیوار و فرهنگ و ...گفتند تا حد زیادی موافقم اما خب مسلمه که اینها 100% نیست همونطور که یاسا جان گفت.تو یک خانواده هم هر کدام از اعضا یه شخصیت خاص دارند و یکی مومن میشه و نماز خون یکی اصلا و ابدا.حالا تو چنین خونه ای اون که نماز خونه یه تابلو اسماء الله یا ایة الکرسی میزنه به دیوار و اون یکی یه تابلو مثلا عاشقانه یا هرچی که دوست داره از جمله این تابلوهای عروسکی هست که اصلا نمعلوم نیست تصویر انسانه یا یه جانور چون نه اعضای صورتش مشخصه
نه دست و پاش!:311:
گاهی هم این نشونه ها خیلی کمک کننده هستند از جمله کتابهای توی قفسه کتابها که نشون دهنده افکار و اندیشه فرد هستند.
اصلا همچین خواستگار معرفی شده ای میخواد بیاد میخواد نیاد(خیلی دلش بخواد بیاد!)
شما خودتون رو ناراحت نکنید من که دیگه سعی میکنم منتظر نشم و توکل میکنم به خدای مهربون تا هرچی خودش برام صلاح دید پیش بیاره:323:
تَوَکَّلتُ عَلَی الله
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
یه موردی در مورد پسرا و خواستگارها هست که آدم واقعا ناراحت میشه .من یکی از دوستانم با یکی از همکاراش قول و قرار ازدواج گذاشتن و بعد از مدتی دختر دلباخته پسر شد!اونا اومدن خواستگاری و قبل از اینکه بیان (دختر خانوم توی جنوب تهران زندگی میکنه و زندگی متوسطی دارن.) این بنده خدا یه سری از وسایل خونه رو با هزینه خودش عوض کرد و یه دستی به سر وگوش منزل شخصی شون کشید.(پسر از شمال تهران)خلاصه اومدن...فکر میکنین چی شده.خانواده پسر به دلیل اینکه احساس کرده بودن از این خانواده پولدار تر و با کلاس ترن قضیه ازدواج منتفی شده بود.خوب این خانوم ازدواج کرد و شوهر خوبی هم نصیبش شد .اما همیشه به من میگه پرناز هنوز ته دلم ناراحتم و غصه دار ازینکه چرا منو با پول و امکانات معاوضه کردن و چرا بخاطر شخصیتم پا پیش نذاشتن مگه اومده بودن از آجرهای خونمون خواستگاری کنند.
آخه خانواده پسره قبل ازینکه بیان خواستگاری ایشونو بیرون دیده بودن و پسندیده بودن!
من میگم مگه اون دختر جزو وسایل لاینفک اون خونه بود که نمیشد از اون خونه جداش کرد؟یعنی اگر یه دختری از خونه ای توی بالای شهر خواستگاری بشه اون از همه لحاظ مناسبه؟
من تفاوت فرهنگی رو درک میکنم اما تفاوت مکانی هنوز برام حل نشده
-
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
اولا نحوه و روندخواستگاري توي شهرهاي مختلف با هم فرق ميكنه .
اون مورد هايي هم كه ميگفتم دقيقا شبيه همون مورده دوست پرناز جون بوده و برام ثابت شده كه بخاطر مسايل مادي بوده نه فرهنگي و اخلاقي و باقي مسايل .اصلا ازون بابت كه چرا مثلا بهم خورد ناراحت نميشم چون بنظرم همچين ادمي كه بخاطر مسايل مادي نظرش عوض ميشه اصلا ارزش فكر كردن هم نداره چه برسه به يه عمر زندگي و خوشحال هم ميشم كه همون اول همه چي مشخص شد مسلما لياقت من بيشتر از همچين افرادي با اين طرز تفكر هست.ولي فقط از اين لحاظ ادم ناراحت ميشه كه انگار همه چي پوله .اگه ادم پول داشته باشه ميتونه متانت و شخصيت و نجابت ......... هم داشته باشه ادم ازين ناراحت ميشه كه انگار همه چي شخصيت ادم رو با پول ميسنجند . در ثاني مگه رفتار و اخلاق و ادم توي خونه با بيرون فرق داره كه بيرون همه نظرامثبت باشه وقتي بيان خونه نظر عوض شه.
شاد باشيد:72: