من قصد ازدواج با یک خانمی که قبلا عقد کرده رو دارم؟؟؟

سلام
من پسری 23 ساله هستم و از خانمی که در سن 15 سالگی به اجبار خانواده ازدواج کرده
این خانم به دلیل اینکه اصلا علاقه ای به آن شخص نداشته خودش را حفظ کرده و یک خانم دوشیزه هست.
این خانم در یک شرایط کاملا خاص هست و وضعیت مالی خیلی خوبی دارد و اخلاق و رفتارش خیلی شبیه ایده ال من هست
من در رشته ی دکترا تحصیل میکنم و این خانم امسال کنکور دارند.
از لحاظ اخلاقی عالی
از همه لحاظ مورد تایید من هست
ولی پدر و مادر من میگویند نه ایشون فلان هست و بهمان و کلی حرف بی منطق.
به نظر شما منی که از 15 سالگی ایشون چشم پوشی کردم و برای من الان این خانم مهم است کافر هستم .
پدر و مادر من میگویند که ایشون باید بره و با یه مررد زن مرده ازدواج کنه
من میگم ایشون باکره و دوشیزه هستند و این برای من مهمه آنها میگویند نه
به نظر شما چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

shima857952 گرامی ، سلام بر شما

بهتره شناخت کافی و قوی از دختر مورد نظر داشته باشید .. و میزان سنخیت وی با معیارهایتان را با پدر و مادر مطرح سازید ( از ویژگیهایی که مثبت می دانید و موجب نظر شما برای ازدواج با او شده و خواست خود را با اعتماد به نفس و جدیت مطرح کنید . اگر والدین شما تنها دلیلشون برای مخالفت فقط مطلقه بودن ایشان است ، این دلیل منطقی نیست و لذا شما مصمم نظر خود را باز هم بیان کنید و آنها را مهربانانه و در کمال احترام دعوت به همکاری و رضایت کنید ( نوع بیان ، لحن و تعامل شما با پدر و مادر مهمه و هرچقدر لطیف تر باشه ( در عین استحکام و اعتماد به نفس ) مؤثر تر هست .

سعی کنید از یک فامیل معتبر نزد آنان ، یا کلاً کسی که مقبول آنان است به عنوان واسطه بهره بگیرید که در جلب رضایت پدر و مادر شما را یاری کنند .

اگر باز هم مخالفت غیر منطقی داشتند . و شما هم واقعاً نمی تونید از ازدواج با ایشون صرفنظر کنید ( به دلیل سنخیت ها ) می توانید مستقلاً عمل کنید ( چون اذن پدر و مادر بر شما واجب نیست اما تاکید بر ادب و احترام و جلب رضایشتان داریم )

موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shima857952

سلام
من میگم ایشون باکره و دوشیزه هستند و این برای من مهمه آنها میگویند نه
به نظر شما چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

---

سلام
اگه این موضوع برات مهمه و از طرفی هم مطمئن هستی، عیب اون دختر خانم محسوب نمیشه.
اما برادر عزیز خیلی باید دقت کنی و مراقب باشی که حسنات این دختر خانم باعث نشه چشمتون روی بعضی واقعیات ببندید!
با وجود امتیازات و حسناتی که این خانم داره شما باید خیلی دقت کنید و به تمام معیارهاتون توجه کنید اگه واقعا مناسب بود میتونید خیلی جدی و با رعایت ادب و احترام با والدینت صحبت کنید و رضایتشون رو جلب کنید و در نهایت اگه مخالفت غیر منطقی کردند همونطوری که فرشته مهربان عزیز گفتند میتونید ازدواج کنید .
در ضمن شما کافر نیستید که از عقد قبلی اون خانم صرفنظر کردید اتفاقا خیلی هم منطقی و شجاع و بجشنده اید چون اون بنده خدا خطایی نکرده و دختر پاکیه.
موفق باشید

مشکل من خانواده هستن که میگن عقد کرده اون هم در اون سن و الان دیگه اون خانم دست دوم شده و خیلی چیز هایی که برای من خنده داره.
من میگم زندگی زناشویی بین اون ها برقرار نشده و همش به اجبار و زور بوده ولی باور نمیکنن
میگم اگه اصرار کنی دندون تو رو میکشیم و دیگه اسم ما رو نیار
لطفا راهنمایی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من تازه میگم این خانم ازدواج کرده و اینه وضعیتش ولی باور نمیکنن و هزار تهمت روانه ی دختر میکنن
برای اثبات حرفم چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تازه به من میگن بی غیرت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینکه نمیدونم چطور دلت راضی میشه همچین کسی رو بگیری چطور دلت چرک نیست و غیره...........
همش هم میگن تو لیاقتت همون دختر بیوه هستش
آخه شما بگید من رفتم بیوه انتخاب کردم؟؟؟
برای من هم مهمه دوشیزه بودنش ولی حالا این قربانی خانوادش شده باید دیگه نفس نکشه و دیگه عاشق نشه
تازه اینقدر هم خواستگار داره از پزشک بگیر تا...............
لطفا کمک کنید

دوست عزیز
همونطوری که فرشته مهربان گفتند اگه اینطوره و واقعا به حرف خودت توجه نمیکنند و راضی نمیشن بهتره از یکی از بستگان یا یه اشنا که والدینت قبولش دارن و انسان دلسوز و باخداییه کمک بگیری یا اینکه حضوری بری مشاوره و از راهنمایی و راهکارهای مشاور استفاده کنی . اگه باز هم راضی نشدند دیگه چاره ای نداری جز اینکه تنهایی اقدام کنی و اینطور که معلومه کسان دیگه ای هم به علت مخالفت والدینت مختلف خواهند بود و همراهیت نمیکنن.
پس باید آمادگی داشته باشی و اگه ازدواج کردین از کسی گله مند نشی و بعد از مدتی از کارت پشیمان نشی و اون دختر بنده خدا هم برای بار دوم با شکست روبرو بشه.

ببینم ، شما خواهر یا برادر نداری ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shima857952

مشکل من خانواده هستن که میگن عقد کرده اون هم در اون سن و الان دیگه اون خانم دست دوم شده و خیلی چیز هایی که برای من خنده داره.
من میگم زندگی زناشویی بین اون ها برقرار نشده و همش به اجبار و زور بوده ولی باور نمیکنن
میگم اگه اصرار کنی دندون تو رو میکشیم و دیگه اسم ما رو نیار
لطفا راهنمایی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من تازه میگم این خانم ازدواج کرده و اینه وضعیتش ولی باور نمیکنن و هزار تهمت روانه ی دختر میکنن
برای اثبات حرفم چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تازه به من میگن بی غیرت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینکه نمیدونم چطور دلت راضی میشه همچین کسی رو بگیری چطور دلت چرک نیست و غیره...........
همش هم میگن تو لیاقتت همون دختر بیوه هستش
آخه شما بگید من رفتم بیوه انتخاب کردم؟؟؟
برای من هم مهمه دوشیزه بودنش ولی حالا این قربانی خانوادش شده باید دیگه نفس نکشه و دیگه عاشق نشه
تازه اینقدر هم خواستگار داره از پزشک بگیر تا...............
لطفا کمک کنید

---

سلام به همه دوستان
به نظر شما وقتش نرسیده این عقاید باطل بزرگترامونو برزیم دور و عاقلانه تر فکر کنیم مگه یک انسان اونم یک دختر جوون اسباب بازی که دست دوم شده باشه ؟ اون یک انسانه یک کسی که به هر دلیلی این مشکل براش پیش اومده واقعا کی میخاد این عقاید باطل از جامعه ما پاک بشه تا اونایی که همچین مشکلاتی دارن این دغدغه ها رو نداشته باشن
ببخشید که اینو میگم ولی فرض کنید خدایی نکرده این اتفاق برای خواهر شما افتاده باشه اونوقت پدرومادرتون بازم این حرفو میزنن اگه این حرفا تو جامعه ما نباشه شاید خیلی از مطلقه ها بتونن ازدواج کنن و این همه تو زندگی شون رنج نکشن
بازم با توجه به نظر سایر دوستان منم معتقدم که نباید در این مورد توجهی به حرف پدرومادر کرد ولی با رعایت احترام

برادر و خواهر دارم

اون خانم دوشیزه هستند و خودشونو حفظ کرده
آیا همچین چیزی بعد از 6 ماه ازدواج امکان پذیر هست و راه اثبات هم وجود داره
خانواده میگن علم پیشرفت کرده و این خانم رفته و جراحی کرده.آیا این میتونه ثابت بشه؟؟؟؟؟
کمک کنید خواهشا

شما می تونید به پزشکی قانونی مراجعه کنید و با پرداخت هزینه ناچیزی این مساله را برای شما دقیق بررسی می کنند. البته پزشک معمولی هم می تواند این کار را بکند. اما اعتبار و سندیت کار پزشک قانونی بیشتر است و در ضمن چند نفر با هم نظر می دهند.

حتی اګر ترمیمی صورت ګرفته باشد یا ... همه را تشخیص می دهند.

دوست عزیزم جهت اطلاع بگم که چون بنده خودم این مسئله رو تجربه کردم:
اگر اسم نامزد قبلی این خانوم از شناسنامه ش پاک شده و شناسنامه هم المثنی نیست بنابراین ایشون از پزشکی قانونی گواهی سلامت دارن و پزشکی قانونی عین ماما نیست و دقت صد در صد داره و هر گونه تغییری رو می فهمه و اگر ترمیمی باشه درجا می فهمه و گواهی صادر نمی کنه
اینها رو به خانواده تون بگید که اینقدر راحت درمورد بقیه قضاوت نکنند. سالم بودن بکارت ایشون بسیار مسجل تر از سالم بودن هر دختر دیگه ای هست چون بقیه رو نهایتا ماما معاینه میکنه ایشونو پزشکی قانونی

یعنی اینقدر دقیقه سابینا؟؟؟؟؟؟
اگه اینطور باشه نشونه ی چی هستش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی این خانم به اون آقا علاقه ای نداشته و ....
به نظرتون چقدر مناسب من هستن و فرقشون با بقیه ی دختر ها چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه اینطور باشه به نظر من که خیلی دختر پاکی هستش درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما اگه اینو میفهمیدید دیگه نظرتون در مورد این خانم چی بود؟؟؟؟؟

دوست عزیز می توانم بگویم : بله پزشکی قانونی بسیار دقیقه چون داره گواهی صادر می کنه برای یه کار قانونی و در اکثر قریب به اتفاق موارد ترمیم و حتی نزدیکی های بسیار سطحی( خیلی می بخشید از واضح نوشتنم ) رو هم تشخیص میده. من خودم این تجربه رو داشتم
درواقع این خانوم مورد علاقه شما مطلقه محسوب نمیشه این عین یک نامزد بوده فقط عقد کرده بودند، مثل رسم ما ترک ها
درمورد این که این خانوم آقا رو دوست داشته و نداشته ای کاش می تونستم چیزی بگم ولی خوب نمیشه چون من ایشونو نمی شناسم و اطلاعاتم محدود به حرفهای شما در این تالار هست
ولی این که دختری در ایام عقد بکارت رو حفظ کنه دلیل بر این می تونه باشه که از اول زیاد به این ازدواج دلبسته نبوده و بنابراین ریسک نکرده که بکارتش رو از دست بده . من دلیلم این بود که از همون اول احساس کردم من و نامزدم آبمون توی یه جوب نمیره بنابراین موقع جدایی خودمو حفظ کرده بودم.
درمورد این که فرق این دختر با بقیه چیه اینو میتونم بگم که فرقش فرهنگ بسیار غلط جامعه ماست که دختری رو که در ایام مجردی پنهانی رفته همه کاری کرده و صد تا دوست پسر داشته دست اول میدونه موقع ازدواج و یه دختری که بنا به دلایلی با یک نامزد کرده و بعد جدا شده بیوه و دست دوم !!! در جامعه ما همچین زنانی به جای اینکه همدردی بشن تا طعم تلخ شکست رو فراموش کنن بیشتر بهشون حمله می شه و برای یک گناه نکرده محاکمه می شن
این که چقدر مناسب شماست بیشتر از این مورد بستگی به شباهت ها و تفاوت های شخصیتی و فرهنگی داره و باید مشاوره قبل از ادواج اینو مشخص کنه و اگر منظورتون طلاقشه باید خودتون صادقانه با خودتون کنار بیاین اگر اونقدر دوستش دارید و روشنفکر هستید که این مسئله رو هضم کنید بسم الله ( البته بعد مشاوره ) و اگر فک می کنید بعدها تحت تاثیر خانواده این دختر رو مستقیم و یا غیر مستقیم اذیت خواهید کرد و یا اجازه خواهید داد اذیت کنن لطفا از زندگیش برید بیرون چون اینجور ادمها به قدر کافی سختی کشیدند و شاید تحمل سختی رو نداشته باشن

در مورد قضیه پاک و ناپاک بودنش من نمی تونم قضاوت کنم ولی خوب خود دار بوده که از رابطه جنسی خود داری کرده و خودشو به دست هوس نسپرده
اگر من جای شما بودم مشاوره قبل از ازدواج میرفتم و بعد ظرفیت های خودمو میسنجیدم ، اگر واقعا مشاوره رای به ازدواج می داد اونموقع سعی می کردم پدر و مادرمو قانع کنم

ضمنا این روزها آمار طلاق خیلی بالا هست و اینجور طلاق های به قول وکلا بائن غیر مدخوله در نظر بیشتر افراد مسئله زیاد مهمی نیستند ، فکر کنم خونواده شما سنتی هستند یک مقدار که این قدر سخت می گیرن، وگرنه من بعد طلاق خواستگار زیاد داشتم همه ازدواج نکرده ( الان هم همسرم از یه خانواده به شدت مذهبی هست و ازدواج اولش هست ) که این مسئله براشون مهم نبود
به مادرتون بگید خدا رو چه دیدی خدایی نکرده شاید برای یکی از نزدیکان شما هم این مشکل پیش بیاد در حالی که اصلا فکرش رو هم نمی کنید!
زمانی که من جدا شدم طلاق اینطوری متداول نبود، یه عده زخم زبون زدن، بعد نمی دونم چی شد همون یه عده هر کدوم به نوعی براش این مشکل پیش اومد !

سابینا خانم چون شما این رو تجربه کردید دوست دارم از تجربیات شما استفاده کنم
میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهش میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:323:

برادر من من تمام و کمال تجربه خودمو در اختیار شما گذاشتم
باز اگر سوالی دارید بفرمایید تا من در صورت امکان جوابتونو بدم

من هم با سابینا جان موافقم
چون من هم تجربه سابینا را تجربه کرده ام به نظر من باید قبل از ازدواج پیش مشاوره بروید و بیشتر با هم آشنا شوید البته نباید پیش خودتان فکر کنید که حالا که خانم قبلاً عقد کرده پس شما دارید بهش لطف می کنید که می خواهید باش ازدواج کنید اگر اینطور بود لطفاً از زندگی این خانم برید بیرون نه زندگی خودتان را خراب کنید نه زندگی آن دختر را در ضمن اگر اسم همسر قبلی آن خانم از شناسنامه اش پاک شده و شناسنامه اش المثنی نیست حتماً گواهی پزشکی قانونی گرفته اند و البته این ظاهر خوبی نداره که قبل از ازدواج با این خانم از ایشان گواهی پزشکی آن هم پزشکی قانونی بخواهید چون خاطره پزشکی قانونی رفتن خیلی خاطره بدی است. من اگر به جای آن خانم بودم اصلاً اصلاً قبول نمی کردم که به پزشکی قانونی برم چون واقعاً یک توهین حساب می شه برای آن خانم ولی مطمئن باش که پزشکی قانونی خطا نمی کنه چون با حضور دونفر خانم دکتر بکارت دختر دیده می شود .
اگر با آن خانم احساس خوشبختی می کنی پس با آن خانم ازدواج کن اگر حرف دیگران روی شما اینقدر تاثیر گذار است بدان که هنوز به سن ازدواج نرسیدی و با هر خانم دیگری هم که ازدواج کنی چون تحت تاثیر حرف های دیگران به خصوص پدر و مادرت هستی نمی توانی ازدواج موفقی را داشته باشی چون بالاخره ما همه انسان هستیم و یه سری خصوصیات مثبت و منفی داریم سعی کن که طرف مقابلت را خوب بشناسی و برحسب حدس و گمان پیش نری در ازدواج کردن عجله ای نداشته باش به خودت و آن خانم زمان بده بیشتر با هم باشید . من هم تا قبل از اینکه عقد نکرده بودم اصلاً فکرش هم نمی کردم یک روزی طلاق بگیرم همه اش فکر می کردم که این اتفاقات برای من نمی افته ولی افتاد قبل از اینکه ازدواج کنید حتماً حتماً همدیگر را خوب بشناسید .

سابینا این ایدی منه میشه من با همسرتون حرف بزنم و از تجربش استفاده کنم آخه ما هم مشکلیم
این لطفو در حقه من بکنید لطفا
hadi857952@yahoo.com
:325::316:

دوست خوبم من هر چی بود به شما گفتم و فک کنم حالا اطلاعاتتون کامله
بهتره به جای تلاش برای جمع آوری اطلاعات بیشتر خودشناسیتونو قوی کنید
متاسفانه تماس شما با همسر من به هیچ وجه مقدور نیست و من نمی تونم زندگی شخصیمو در اختیار شما بذارم
اینم بگم شما و همسر من هم مشکل نیستید چون خانواده همسر من همچین تصوری نداشتند و خودش هم هیچ چیزی از من در مورد رابطه قبلیم نپرسیده، ما اصلا در اون باره با هم حرف نمی زنیم و پرونده اون مسئله خیلی وقته بسته شده، اینم بگم که من خیلی اصرار داشتم اول ازدواج برم معاینه ولی همسرم و خانواده ش به هیچ وجه اجازه ندادن و گفتن ما به تو اعتماد داریم، اگر غیر از این بود من هیچوقت آدمی رو که منو به گناه نکرده مجازات می کنه به همسری قبول نمی کردم، چون بیشتر از این ها به خودم ارزش قائل بودم و هستم
در نهایت امیدوارم هر چه زودتر مشکلتون حل بشه و موفق باشید

ممنوون از راهنماییهات
خیلی خیلی استفاده کردم
دعا کنید برای من
من خودم خیلی خیلی از این خانم راضی و مطمئن هستم ولی مشکل من خانواده هستش همین
من خانواده خیلی مذهبی هستم و اینها ارزش منو خیلی بیشتر میدونند
ولی من مثل اونها ارزش گذاری نمیکنم
یه سوال دیگه؟
شما چند وقت بعد از ازدواج جدا شدید؟؟؟؟
خانواده من فکر میکنن که فقط ما دچار این مشکل هستیم تو عالم و هیچ پسر مجردی این کارو نکرده
خیلی دل برای خودم میسوزه که باید عشقمو فدای خواسته های اونها کنم
در کل ممنون/
من این خانم رو بدست میارم و یه روز دوتایی پشت سیستم از شما تشکر میکنیم سابینا خانم

یه سوال دیگه؟
همسر شما الان فکر گذشته ی شما رو نمیکنه؟؟؟
بگه نکنه فلان یا بهمان.....
اینو میگم که خودمو بسنجم
بابا خودم همه جوره فکر میکنم اصلا برام مهم نیست بخدا
خانواده تهدید میکنن که نکنه فامیل بشنون
نکنه زن داداشت بفهمه
من اینقدر میدونم که وارد شدن این خانم به خانواده ما همین و زیر و رو شدن فضای اون هم از یه طرف بد فکر نکینید منظورم اینه که اخلاقش مهشره
من نمیتونم از این ها چشم پوشی کنم

کسی نبود کمک کنه
سابینا جواب آخرین سوال های منو ندادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

می بخشی من سرم یه مقدار گرم بود
فقط یه چیزی رو تاکید کنم من به هیچ عنوان نمی گم نقش قهرمانو بازی کن و برو ازدواج کن
من می گم خودتو بشناس و ببین ظرفیتت چقدره و با عقلت فکر کن نه دل
بشین تجسم کن که ازدواج کردی و مثلا مادرت خانومتو تحویل نمی گیره، یا مثلا یکی این قضیه رو فهمیده و بهت تیکه بندازه چه احساسی بهت درمیده ، آیا میتونی تحمل کنی، آیا میای خونه با خانومت بد رفتاری میکنی، صدها مورد از این فرض های احتمالی رو در نظر بگیر و خوب فکر کن
اگر انقدر از خودت مطمئنی خوب برو جلو
اگرم دیدی که نه تحمل حرفهای مردمو و یا خانواده تو نداری کسی تو رو محکوم نخواهد کرد برعکس خیلی خوبه که به قضیه واقع بینانه نگاه کردی و بعد تصمیم گرفتی و با زندگی یک خانوم شکست خورده بازی نکردی
من شش ماه نامزد بودم و از افکار محمد در این مورد خبری ندارم چون در این مورد حرف نزدیم با هم
تازه شرایط هر کسی فرق می کنه و درسته وضعیت من به شما شباهت هایی داره ولی شما باید مخالفت جدی خانواده تون رو از نظر دور نگه ندارید، معقول و یا نامعقول به هرحال خانواده تون هستند

به حرفهای خانواده ات اهمیت بده و توجه کن. شما با اون فرهنگ و تفکر بزرگ شدی و در ضمیر ناخودآگاهت اون تفکر قویتر عمل می کنه. الان می گی اشکالی نداره، همین که به قول خودت" اون خانوم را به دست آوردی"، افکار منفی یکی یکی شروع می شن. کجا رفته بود؟ کی رفته بود؟ دستش را گرفته؟ عشق اولش بوده؟ یعنی یادش رفته و ... هزار تا از این افکار منفی.

زندگی رامین زمانی را بخوان. جایی که نوشته من چند اشتباه کردم. یکی از اشتباهاتم این بود که به حرف خانواده ام توجهی نکردم و با دختری ازدواج کردم که قبلا نامزد داشته.

تاپیک های مشابه را ببین.

انگار شما از یک طرف دلت می خواد با این دختر ازدواج کنی و از طرفی نتونستی این مساله را برای خودت حل کنی. به نظرم بعد از ازدواج این افکار برایت پررنگ تر می شود. چون هم زمینه اش را داری و هم الان خیلی مطمئن نیستی.

مساله دیگر این که اگر می خواهی این کار را بکنی باید اینقد برایت حل شده باشد که اگر همسر برادرت یا کس دیگری از این موضوع مطلع شد محکم و قاطع از تصمیمت دفاع کنی. مگر شما یا این دختر خانم خلافی مرتکب شده اید که از اینکه دیگران بفهمند می ترسید. لازم نیست به دیگران بگویی و همه جا جار بزنی. اما این آمادگی را هم داشته باش که اگر کسی گفت محکم از خودت، همسرت و تصمیمت دفاع کنی. نه اینکه احساس شرمساری کنی.

در مجموع خیلی شک داری.

باور کنید من خیلی محکم واستادم سر این قضیه
خیلی
اگه نبود که باید با یه تشر خانواده میزاشتمش کنار
در ضمن من میشناسم این خانم رو اینقدر قدرت داره که یه رابطه ی دختر مادری با مادر من که دختر نداره برقرار کنه
یه نکته دیگه هم که هست مادرم میگه بیا و یه دختر که 7 سال از ممن کوچیک تره رو بگیر
نمیدونم هادی خوشبخت میشی و .....
من میگم من با این خانم آرامش دارم چون روحش بزرگه ، چون همون احساسی هست که من میخوام ولی توجهی نمیکنن. نه اینکه توجهی نمیکنن میگن ما میایم ببنیمش ولی خواستگاری نمایم یعنی تو خیابون ببننش.
برای اینکه این خانم رو باور کنن باید باهاش حرف بزنن این خیلی مهمه
میدونم اگه حرف بزنن خیلی از ابهام ها و سوال ها پاک میشه از ذهنشون
من چطور ببرم خانوادمو جلو

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

سابینا شما ازدواج کرده بودی یا عقد؟؟؟؟؟؟؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من گفتم آرام خانم رامین یه اشتباه کرد که نزاشت اون خانم خودشو اثبات کنه و خیلی خوش بین بود
من شرط گذاشتم برای این خانم که باید خودشو اثبات کنه و اون هیچ گونه مشکلی نداره و خوشحال هم شد چون حداقل برای عشقش میمونه
پزشک قانونی یا هر چیز دیگه ای رو راضی شده و اصلا گفت خودم هم خانوادتو میبرم هم خودتو هر جا که گفتید
خیلی دختر فهمیده ای هست.با وجود اینکه 15 سالش بوده اون زمان و 6 ماه عقد و ما ازدواج و کلی دنگو فنگ و کلی سختی تو این راه موفق و پیروز اومده بیرون چون اون کسی نبوده که مخواستتش و با اجبار ازدواج کرده.
اینها برای من حسن حساب میشه چون نه علاقه ای بوده و نه عشقی و همه هم اینو میگن
یعنی تحقیقی کردیم گفتن.در کل همه جوره راضی ام و فقط خانواده رو باید راضی کنم
این خانم از بعد از اون ماجرا و قبلش خواستگار زیاد داشته خیلی هم داشته و به خاطر اینکه میدونسته چی هست تن نداده به هیچ ازدواجی.
همه این خانم رو یه خانم ازدواج کرده میدونن ولی این خانم چیزی رو داره که هیچ کس جزء خدا و من نمیدونه.
از رابطشون گفته که در حد یه بلوز و شلوار و لباس عروس.اگه هم دستی گرفته شده با اجبار و زور مشکل از من نبود چون اون منو حق خودش میدونست و من همیشه جلوی اون مثل یه شیر غران بودم.
ببینید این خانم چقدر مقتدر و برای اثبات خودش هر کاری میکنه.
و خیلی با رامین وموضوعش فرق میکنه.
خانم اون
از اول دروغ گفته و هیچ کاری برای اثباتش نکرده
این خیلی برای من مهمه
منتظرم

از اونجایی که میبینم به شدت درگیر این مسئله هستید و فکر می کنم درمورد تجربه شخصی خودم توضیحات لازم رو قبلا دادم، خوندن پست 25 این تاپیک رو که از زبان مدیر محترم همدردی نوشته شده به عنوان اتمام حجت توصیه می کنم، دوست من شما از من که هم تالاری هستم از بس سوال پرسیدید که احساس بدی بهم دست داد، وای به حال اون خانوم ، نمی دونم با این همه تردید وارد شدن به این زندگی درست خواهد بود یا خیر.
مشاوره برای همه

شرمنده سابینا خانم
حلال کنید خلاصه این جا همه باید کمک کنیم تا مشکلمون حل بشه
ببخشید من شاید خیلی چیز ها رو نتونم از اون خانم بپرسم ولی شما میتونید کمک من کنید
ممنون از راهنماییتون

برادر گرامی متاسفانه خانواده شما سنتی ولی با دید بسته هستند..البته واقعا شرمنده که اینو گفتم.نمیخوام ایراد بگیرم میخوام تجربه شخصیمو بگم..انقدر از سارینا جان پرسیدی که : ازدواج کرده بودی یا فقط نامزد بودین؟؟ شوهرت چی درباره گذشتت فکر میکنه؟؟....اصلا این چیزارو بیخیال شو..از من بپرس
بنده ازدواج کرده بودم و یه پسرم داشتم که جدا شدم (دیگه از این بالاتر؟؟؟) ولی از همون اول جداییمم خواستگار زیاد داشتم..الانم بهترینشو انتخاب کردمو دارم باهاش ازدواج میکنم..در ضمن هم سنتی هستند هم مذهبی و این آقا همسن خودم هستند 32ساله و تحصیل کرده و خانواده دارو وضع مالی خوب و البته مجرد و بار اولشونم هست که ازدواج میکنند.تحقیقات زیادی هم شده و هیچ مشکلی ندارند..خودت میگی این خانم خواستگار زیاد داره پس اگه حتی ذره ای میخوای به دلت تردید راه بدی اصلا بیخیال این خانم شو و بذار به زندگیش برسه و شانسای ازدواجشو از دست نده
فردا روز نرید تو زندگی اعصاب دختررو داغون کنیدا..این طفلی یه بار دلش شیکسته شما باید مرهم روی زخماش باشین نه یه زخم جدید
نمونه و مورد مثل من زیاااااده..شما ببین خودت چجور آدمی هستی..بعد اقدام کن برادر من

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط keyvan

لطفا" در تایپک های تاریخ گذشته پست ارسال نکنید، توجه به تاپیکهای زنده موجب میشود،زحمات شما بی ثمر نباشد

---

سلام
اصلاچرا انقدر باکره بودن مهمه ؟متاسفانه بعضی از دخترا هستن که ازدواج نکردن و دوشیزن ولی هزارتا کثافت کاری دیگه کردن اما لا پوشونی میکنن صدای هیچ کس در نمی یاد....ولی یه خانمی که ازدواج کرده و حلال شوهرش بوده طلاق گرفته باید انقدرتاوان پس بده"تاوان نامردی ادما تاوان نامردی روزگار بسشه" تو روخدا بیاین دیدمون عوض کنیم ما مسلمونیم

روزگار 2 لطفا توجه کنید:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط keyvan

لطفا" در تایپک های تاریخ گذشته پست ارسال نکنید، توجه به تاپیکهای زنده موجب میشود،زحمات شما بی ثمر نباشد

---