یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
سلام به همه ی شما اساتید
من امین 24 سال عاشق یک دختری شدم که 2سال از من بزرگتره ( از هم دوره ای های دانشگاه )
این دختر فوق العادست. من اعتقاد دارم که هدیه خداست
بی اندازه دوسش دارم و هر کاری ام که از دستم بر اومده براش انجام دادم
اونم من رو 100٪ دوست داره و هردو عاشق همیم
ما قصد ازدواج داریم و میدونم که خوشبختیم چون لطف خدارو کاملا هردو احساس کردیم
حالا مشکلم
معشوق من تو خانواده ای بزرگ شده که تو جمع فامیل بی حجابن و همه با هم دست میدن
بر عکس خانواده من
با هم که صحبت کردیم اون حاضر بعد ازدواج هم حجاب داشته باشه هم دست نده.
اما الان نمیتونه این کارو تو فامیل انجام بده چون مورد تمسخر قرار میگیره.
بهم میگه وقتی ازدواج کنیم چون با من میریم جایی کسی جرات نمیکه حرفی بزنه
کاملا باهاش موافقم
اما الان وقتی میره جایی مهمونی بخاطر اینکه حجاب نداره من فکرم مشغول میشه. این مشغولی بعضی وقتا مثل الان باعث میشه که حسابی ناراحتش کنم با حرفام
من چیکار کنم که دیگه ناراحت نشه
آخره امسال میخوایم ازدواج کنیم. تو این یک سال چیکار کنم
ممنون از توجه تون
ببخشد دوباره اومدم
من الان آرزوی مرگ دارم چون ناراحتش کردم با حرفام
خواهشا به مشکل من اورژانسی جواب بدین
شبتون خوش
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط madaadmehr
سلام به همه ی شما اساتید
من امین 24 سال عاشق یک دختری شدم که 2سال از من بزرگتره ( از هم دوره ای های دانشگاه )
این دختر فوق العادست. من اعتقاد دارم که هدیه خداست
بی اندازه دوسش دارم و هر کاری ام که از دستم بر اومده براش انجام دادم
اونم من رو 100٪ دوست داره و هردو عاشق همیم
ما قصد ازدواج داریم و میدونم که خوشبختیم چون لطف خدارو کاملا هردو احساس کردیم
حالا مشکلم
معشوق من تو خانواده ای بزرگ شده که تو جمع فامیل بی حجابن و همه با هم دست میدن
بر عکس خانواده من
با هم که صحبت کردیم اون حاضر بعد ازدواج هم حجاب داشته باشه هم دست نده.
اما الان نمیتونه این کارو تو فامیل انجام بده چون مورد تمسخر قرار میگیره.
بهم میگه وقتی ازدواج کنیم چون با من میریم جایی کسی جرات نمیکه حرفی بزنه
کاملا باهاش موافقم
اما الان وقتی میره جایی مهمونی بخاطر اینکه حجاب نداره من فکرم مشغول میشه. این مشغولی بعضی وقتا مثل الان باعث میشه که حسابی ناراحتش کنم با حرفام
من چیکار کنم که دیگه ناراحت نشه
آخره امسال میخوایم ازدواج کنیم. تو این یک سال چیکار کنم
ممنون از توجه تون
ببخشد دوباره اومدم
من الان آرزوی مرگ دارم چون ناراحتش کردم با حرفام
خواهشا به مشکل من اورژانسی جواب بدین
شبتون خوش
سلام دوست عزیز؛
وقتی نوشته شما رو مطالعه کردم احساس کردم خودم این متن را نوشتم !!!
من هم 24 سال دارم و 4 سال عاشق دختری بودم که 3 سال از خودم بزرگتر بود.
به نظر من هم اون دختر فوق العاده بود.
هدیه خدا بود.
ما هم عاشق هم بودیم.
من هم دقیقا" مشکل شما رو داشتم، اون دختر هم در خانواده ای بود که به حجاب در جمع خانواده اهمیت نمیدادن و دست دادن امری طبیعی بود، درست برعکس خانواده ما؛ او هم بخاطر علاقه اش به بنده حاضر شد روی کاغذ خیلی از محدودیت ها رو تحمل کنه ! ولی متاسفانه همین مسئله خجالت کشیدن و مسخره شدن رو همیشه مطرح میکرد.
ما با هم ازدواج نکردیم ولی بر اساس تجربه بنده طی این 4 سال سرو کله زدن فکر کنم 2 راه وجود داره:
راه اول:
دختر رو متقاعد کنی فرهنگ حجاب خود رو مطابق مطلوب شما تغییر بده:
در این صورت باید ابتدا خود دختر بپذیره که چیزی رو از دست نداده و واقعا" این موضوع رو قبول کنه، و احساس نکنه که آزادی رو از دست داده.
دوم اینقدر اعتماد به نفس داشته باشه تا بتونه در مقابل تغییر رفتار های اطرافیان مقاومت کنه.
راه دوم:
دختر رو متقاعد کنی که فقط در جمع خانواده شما به جهت احترام به فرهنگ شما مثل دیگر اعضای خانواده شما از حجاب استفاده کنه.
بنده در نهایت به این نتیجه رسیدم که یا باید قبل از این که عاشق شد این مسائل رو در نظر گرفت یا وقتی که دیگه عاشق شدی و کار از کار گذشت دختر رو با همون فرهنگی که داره بپذیری در غیر این صورت به شدت دچار مشکل میشی.
در صورتی که مایل بودی میتونیم بیشتر راجع به این موضوع صحبت کنیم.
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
سلام
ممنون از جوابتون
الان تقزیبا به قولی که داده داره تقریا عمل میکنه
اما مشکل از منه که تحملم کمه
من تو اینکه قول داده این موارد رو رعایت کنه شک ندارم
مطمئنم که انجام میده
مشکل الان خودمم که هر دفغع ناراحتش میکنم
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
سلام دوست عزيز. ببينيد همانطور كه نامزدتون ذكر كردند، اين كار بسيار دشواره. من خودم در اين شرايط بودم و هستم و خوب درك ميكنم كه ايشون چي ميگن. راستش وقتي دختري يكدفعه بخواد با حجاب بشه و دست نده، زياد جلب توجه ميكنه. يادمه وقتي چنين تصميمي گرفتم ، پشت سرم گفتن: بي احترامي كرده. ما اونقدر بي شخصيت نيستيم كه به فلاني گمان بد ببريم و كلي از دستم ناراحت شدن و پدرم هم حسابي از دستم ناراحت شد. اما حالا سعي ميكنم حجابمو به طور معقول رعايت كنم و طوري كه كسي متوجه نشه تغيير كردم. مثلا در برابر نا محرم از لباس هاي آستين بلند و پوشش دهنده استفاده ميكنم و اينكه فقط دست ميدم بهشون و مثل قبل روبوسي نميكنم.:163:
خب اين كمتر جلب توجه ميكنه و واسه من هم راحت تره. اما در مقابل افراد تازه وارد به جمع فاميل،از همون اول حجابمو حفظ ميكم. هرچند در جمع خانوادگي بي كلاس، بي فرهنگ و تحجري قلمداد ميشم.:311:
اما به نظر من يا با اين مسئله كنار بياين و اجازه بدين در جمع خانواده راحت باشند، يا ازشون صرف نظر كنيد. چون بحث يكي دو روز نيست كه شما تحمل كنيد و بگيد ميگذره. بحث يه عمر زندگيه. چون نامزدتون يا بايد سركوب خانواده رو تحمل كنه و با حجاب شه يا سركوب شما رو تحمل كنه و بي حجاب بمونه.
تذكر::305: عشق شرط لازم ازدواجه، اما كافي نيست. اگر گمان ميكنيد با هم تضاد فرهنگي داريد، در مورد ازدواجتون منطقي تر فكر كنيد. تضاد فرهنگي عشق ميان طرفين رو از بين ميبره.
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
از اول سال که عید دیدنی رفتن همه حا حجابش رو رعایت کرده
همه سعیشو داره میکنه
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط madaadmehr
از اول سال که عید دیدنی رفتن همه حا حجابش رو رعایت کرده
همه سعیشو داره میکنه
دوست عزیز من؛
نوشته shabe barooni گویای همه چیز هست.
متاسفانه رخداد هایی که در این تغییر رویه برای دختر خانوم پیش میاد به چیزی که امروز اسمشو عشق میگذارید آسیب میزنه.
ممکنه امروز اون خانوم به خاطر علاقه شدیدی که به شما داره مطابق میل شما رفتار کنه ولی مطمئن باش که خوشحال نخواهد بود !
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
اون این مورد رو پذیرفته
به من بگین من الان چیکار کنم که این یکسال حساسیت نشون ندم
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
گفتی وقتی می ره مهمونی چون حجاب نداره نگران می شی.اگر مهمونی خانوادگیه نگرانیت جایی نداره.اگر مجردی و
به صورت دوره ایه معمولن چنین زنانی بیشتر تو فکر مهمونی رفتن و مهمونی گرفتن و مد لباس هستن کم تر به امور منزل
می رسن.اینا یه طرف،اگرم دوستای مجرد مجلسو مختلط نکنن یه طرف.اصب مطلب،اون دخترو فراموش کن یا هر طوری
که هست بپذیرش عشق ینی همین.چیزی که تو دچارشی خودخواهیه.
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
سلام دوست عزیز
خوش آمدید و سال نو مبارک باشد
مطالب شما را مطالعه کردم.
فرموده بودید :
نقل قول:
اون این مورد رو پذیرفته
به من بگین من الان چیکار کنم که این یکسال حساسیت نشون ندم
این موضوع به این سادگی ها که تصور می کنید نیست.اختلاف های عقیدتی در دوران شناخت یا نامزدی خود را به صورت یک سرنخ نشان می دهند.در حقیقت مثل یک تکه از یک پازل بزرگ است که شما فقط یکی از این تکه ها را به دست آورده اید.اگر عمیق تر به قضیه بنگرید متوجه می شوید که هدف شما رعایت حجاب توسط خانم نیست.هدف شما عدم جلب توجه خانم شما برای آقایان طبق اصول اسلامی است.چه بسا خانم حجاب خود را رعایت فرمایند ولی اخلاق و رفتارشان با مردان غریبه شما را آزار دهند.مسلما نمی توانید دانه دانه موارد را به ایشان متذکر شوید و زنجیروار بگویید این رفتار ها را تکرار نکنند.از آنجا که خانم شخصا معتقد به آنچه شما می خواهید نیستند ، هر کاری هم که انجام دهید آنچه انتظار دارید ، براورده نمی شود.
از دید دیگر اصولا این یک خطاست که قبل از ازدواج زوجین دل به تغییر شریک خود می بندند.شخصیت اصلی افراد در این سن تقریبا شکل گرفته و غیر قابل تغییر است.من یک دوستی داشتم که کلا در کل زندگیش به موقع سر قرار نیامده بود.یک مساله ی مهمی پیش آمد که لازم بود ایشان به موقع سر قرار حاضر شوند.من از ایشان کلی قول گرفتم که به موقع بیایند.ولی در آخر مثل همیشه دیر کردند.جالب اینجاست که خودش بیشتر از من از این پیشامد ناراحت و شرمنده بود.ولی اینجا مقصر دوست من نبود.مقصر من بودم که با وجود شناخت از دوستم سعی کردم در رفتاری که همیشه انجام می دهد با یک قول تغییر ایجاد کنم.در حقیقت آن ناراحتی دوستم و خودم تقصیر من بود نه دوستم.خانم شما هم مثل همین ماجرا.نه اینکه ایشان به شما دروغ بگویند و یا بخواهند شما را فریب دهند ، خیر بلکه ایشان واقعا و قلبا تصمیم به رعایت حجاب گرفته اند.ولی چرا این تصور را نمی کنید که اگر ایشان نتوانند به قول خود وفا کنند چه؟یعنی به خاطر عمل نکردن به یک قول باید کل زندگی شما از هم بپاشد؟یعنی دارید زندگی را بنا می کنید که کلش بر روی یک قول استوار است؟آیا به نظر خودتان این کار درست است؟
شما خودتان حتما یک سری عادت روزانه دارید و در روز عادت کرده اید که یک سری کار ها را انجام دهید.از همین حالا به خود قول دهید که یکی از این کار ها را ترک کنید.ببینید چقدر در این قول استوار خواهید بود!حال فرض کنید که این کار مربوط به عقاید ریشه ای ذهن باشد و همچنین شخصی که قرار است این کار را انجام دهد یک خانم باشد که استقامت و توانایی های یک آقا را ندارد.
به نظر من بهتر است در انتخابتان تجدید نظر فرمایید
ارادتمند
:72::72::72:
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
سلام صبح بخیر
آقا مرسی از راهنمایی هاتون
خیلی راحت میگین تجدید نظر کنم رو انتخابم
اون از این تصمیم راضیه، هیج مشکلی هم نداره
نمیدونم چه اصراری دارین که بهم بزنم
من بیشتر حالم بد شد
روزتون خوش
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
جوجه رو آخر پاییز می شمارن.
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط madaadmehr
سلام صبح بخیر
آقا مرسی از راهنمایی هاتون
خیلی راحت میگین تجدید نظر کنم رو انتخابم
اون از این تصمیم راضیه، هیج مشکلی هم نداره
نمیدونم چه اصراری دارین که بهم بزنم
من بیشتر حالم بد شد
روزتون خوش
سلام دوست عزیز،
ما اینجا همدیگرو نمیشناسیم، هیچ دلیلی وجود نداره که بخوایم به شما دروغ بگیم.
من هم دقیقا" مثل شما بودم، خیلی راجع به این مسئله حساس بودم.
ولی باید پذیرفت که درصد قابل توجهی از جامعه به حجاب اهمیت نمیدن، شما یا باید این حقیقت رو بپذیری یا اینکه با این بخش از جامعه معاشرت نکنی چه برسه که بخوای ازدواج کنی !
بهترین راه اینه که اون خانوم رو همون طوری که هست بپذیری.
در غیر این صورت مطمئن باش به علاقه ای که بین شما وجود داره آسیب میرسونی.
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
تو اطرافیان ما کسایی هستند که حجاب نداشتن اما از بعد ازدواج رعایت میکنن هیچ مشکلی هم ندارن
پس اصلا غیر ممکن نیست
یعنی اصلا امکان نداره یکی که با حجاب نیست با حجاب بشه؟
پس شدنیه
به من راه حل بدین که این یک سال چیکار کنم که باعث ناراحتیش نشم
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
ضمن آرزوي موفقيت براي شما برادر گرامي، چون شما هنوز هيچ نسبتي با اون خانم نداريد پس در مورد شيوه زندگي ايشون نمي تونيد سختگيري كنيد. مسأله مورد نظر شما درواقع در بحث معيارهاتون مطرح ميشه كه اگر تونستيد با اين قضيه كنار بياييد كه ديگه سختگيري مطرح نيست و اگر كه كنار نيومديد انتخابتون زير سوال مي ره. كلا به اميد تغيير ديگران نشستن كار درستي نيست و اگر اين تغيير رخ نده يا با كندي رخ بده فرد رو دچار يأس و سرخوردگي مي كنه.
اگر من جاي شما بودم طرفم رو همونجور كه هست مي پذيرفتم و فقط و فقط ازش مي خواستم تا اونجايي كه مي تونه رعايت كنه و اگرم درجايي نتونست سرزنشش نمي كردم. ايشون چندين سال توي همون جو بزرگ شدن و اتفاق خاصي براشون نيفتاده و حالا با ورود شما هم وضعيت به منوال سابقه و اين وسط فقط حساسيت شما بهش اضافه شده. بگذاريد خودشون به احترام شما و با رضايت قلبي اين تغييراتو كم كم بپذيرن و به ديگران هم بقبولانن. با اجبار كردن و خط و نشون كشيدن عرصه رو بر خودتون و ايشون تنگ نكنيد.
موفق باشيد:72:
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
سلام
ممنون از جوابتون
من اصلا مجبورش نکردم
با هم در مورد این موضوع صحبت کردیم خودش گفت که حاضر حجاب داشته باشه
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
مشکلم حل شد
دیگه از دستم ناراحت نیست
الان فقط منتظرم یک اشاره بکنه زندگیمو به پاش میریزم
شبتون بخیر
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
اتفاقن به خاطر همین احساست باید دور این دخترو خط بکشی.تا زمانی که بتونی با دید عقلانی به ازدواج نگاه کنی.
الآن تنور احساساتتون (شما و دوستدخترت) اونقدر داغه که اجازه نمی ده سردی راهروی دادگاه رو حس کنید.
اینو از روی تجربه بهت می گم.فکر می کنید به خاطر عشقی که بهم دارید حاضرید هرکاری و هر چیزیو برای هم انجام
بدید.یه مدت قطع ارتباط و سرد شدن این تنور باعث می شه خیلی از مسایل براتون قابل درک بشه.
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
اولا که ایشون دوست دختر بنده نیستن
کاملا فکر کردم روی تصمیم
هردو خوانواده هم همو میشناسن
ممنون از لطفتون
لطفا این موضوع رو حذف کنید
خیلی برام جالبه تو همین تالار یک نفر گفته بود که من با خانمی ارتباط جنسی داشتم حالا میخوام باهاش ازدواج کنم
همه تو جواب سوال این آقا گفتن که حتما ازدواج کنین چون این دختری که اعتماد کرده و بدنش رو در اختیارت گذاشته حتما دوست داره
حالا کسی که من با فکر انتخابش کردم و تا حالا با کاراش بهم ثابت کرده که پای قولش هست نباید باهاش ازدواج کنم
به نظر من شما شکستی که خوردی فکر میکنی واسه همه همین اتفاق می افته
من امیدم به خداست تا همین الان هم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هیچ مشکلی نداشتم و الان آرامش کاملی رو دارم تجربه می کنم
حالا دیگه واقعا شبتون بخیر
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین
نقل قول:
حالا کسی که من با فکر انتخابش کردم
با احساسات انتخاب کردی ولی فکر کردی می تونی به میل خودت تغییرش بدی.
نقل قول:
و تا حالا با کاراش بهم ثابت کرده که پای قولش هست نباید باهاش ازدواج کنم
اینم یه شاهده دیگه که می گم از روی احساسات عمل می کنید.اون دختر به خاطر وابستگی
یا عشقی که بهت داره و ترس از دست دادن،حاضر شده به خواسته هات عمل کنه.انگیزه داره.
بعد اینکه ازدواج کردید چی؟
RE: یک مشاوره می خوام. خواهشن کمکم کنین