-
بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام
نمیدونم با چه رویی بنویسم ولی دیگه نمیدونم چیکار کنم و مجبورم اینجا مشکلم رو مطرح کنم . من 21 سالم هست و یه برادر کوچکتر دارم که 17 سالش هست . حدود دو سه ماه میشه وقتی خونه باهم تنها میشیم میاد منو بغل میکنه و بوسم میکنه و دستشو به بدنم میکشه و . . . بعضی وقتا هم که خوابم میاد رو تختم میخوابه و بغلم میکنه و . . .
گریه میکنم ازش خواهش میکنم بهش میگم یه دوست دختر برات پیدا میکنم ولی آدم نمیشه و میگه تو رو میخوام
چندبار دعواش کردم باهاش قهر کردم گفتم به بابا و مامان میگم ولی گوش نمیکنه و کار خودشو میکنه
چندبارم مامانم رو صدا زدم و زود خودشو جمع کرد ولی باز میاد و . . .
هر روز صد بار ارزوی مرگ میکنم . آخه چرا من ؟ من هیچوقت تو این مسائل اشتباهی نکردم و هیچوقت حاضر نشدم با پسری دوست بشم چه برسه به این وضعیت
کم کم داره وضعش بدتر میشه و حرفای خیلی بدی باهام میزنه و کارای بدتر انجام میده
نمیدونم چیکار کنم دارم دیوونه میشم . به کی بگم ؟ چی بگم ؟ چیکار کنم ؟
متاسفم این حرفای بد و شرم اور رو اینجا نوشتم مجبور شدم بنویسم ببخشیدم
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام سارا خانم،
به این سایت خوش آمدید.
به علت ایام تعطیلی خیلی از کاربران و کارشناسان نیستند و یا کمتر سر می زنند. ولی کمی صبر کنید راهنماییتون می کنند.
نیازی به خجالت کشیدن نیست، هیچکس اینجا شما را نمی شناسه و نمی بینه. راحت باشید.
تاحدودی می توانم درک کنم که در چه شرایط سختی قرار گرفتید.
برادر شما فکر کنم خودش هم متوجه زشتی کارش نیست.
اول از همه سعی کنید با او در یک اتاق تنها نشوید.
هروقت از او رفتار بدی سر زد، شما خیلی قاطع و محکم به او بگوید که اجازه این کار را ندارد. شما خواهر بزرگتر هستید، کاری کنید که از شما کمی حساب ببرد. اگر تکرار کرد از اتاق بیرونش کنید و در را برای مدتی قفل کنید. با او صحبتهای جدی کنید و مرز خواهری و برادری را نشانش دهید.
حتی می توانید برای نشان دادن ناراحتی خود چند ساعت یا چند روز با او قهر کنید. شاید اینها فایده داشته باشد.
فکر می کنم کمی مادر پدر شما باید بیشتر با او صحبت کنند. به خصوص پدر شما باید او را راهنمایی کند و با او به قولی صحبتهای مردانه کند. کنار آمدن با غریزه اش را باید یاد بگیرد و زشتی کارهایی که کرده را باید بفهمد.
روی او جلوی شما خیلی باز شده و باید این جو را تغییر دهید و مثبتش کنید. اگر برای مثال برای شما جوکی تعریف می کند که بی ادبی هست، به او دیگر این اجازه را ندهید. یا اگر جلوی شما فیلم یا ویدیو کلیپی می بیند که صحنه های نامناسب دارد، از اتاق خارج شوید و متوجهش کنید که وقتی شما حضور دارید، نمی خواهید چنین مسائلی را ببینید. نمی دانم تا چقدر مذهبی هستید، ولی کمی به نماز و قرآن تشویقش کنید. یا مثلاً یک برنامه بگذارید با هم قرآن بخوانید.
راستی شما که اینقدر خواهر خوبی هستی، پس به او پیشنهاد نده که برایش دوست دختر پیدا می کنی. این کار را حل نیست. بلکه حتی اگر موفق شوی، او را به جان دختر بیچاره مردم انداختی که شاید 15-16 ساله باشد!
پدر شما باید خیلی با او صحبت کند. اگر خودتان نتوانستید شرایط را عوض کنید، به صورت سربسته به مادرتان بگویید.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
هرچی فیلتر شکن و وی پی ان تو کامپیوترتون هست شیف دیلت کن.برادرت داستانای سکس خانوادگیو خونده،قبح این
مسئله براش ریخته.
تهدید یا وعده کارو بدتر می کنه.اگر عمل نکنی،جری تر می شه فکر می کنه هیچ کاری از دستت بر نمیاد.باید کاری کنی
فکر کنه اگر خواست بازم بهت نزدیک بشه عواقب بدی براش داره.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
منم یه پیشنهاد برادرانه میدم.
نمیدونم دقیقا وضعیتتون به چه صورته, منظورم تو خانواده و تو فامیلو ... وظعیت پوشش و ...
فرهنگ راست میگه, احتمالا از این داستانهای ... خونده باشه. این داستان ها صدها برابر فیلم های پورنو روی نوجوان تاثیر میگزاره.
پیشنهاد میکنم بیشتر رو پوشش خودتون دقت کنین. یعنی هر طوری که میخواین تو خونه لباس نپوشین. از لباسهای تنگ به هیچ عنوان استفاده نکنین(لباس هایی که بخشی از بدن برهنه میشه رو که کلا بیخیال شین.). کلا تو خونه و بیرون طوری بگردین که برجستگی های بدنتون مشخص نباشه.
برادرتون باید بیشتر از غیرت و ناموس و ... بدونه و یاد بگیره.
یادتون باشه که برادرتون تو دوران بلوغ به سر میبره و به وسیله نفس و احساسات تصمیم میگیره, نه روی عقل و منطق. کاری نکنین که وقتی بزرگ شد از شدت خجالت و شرم از شما فراری باشه. منظورم اینه که در مراحل بعدی, شدت عکس العملتون رو بسنجین و به عواقبش خوب فکر کنین.
شرمسارم از به کار بردن برخی جملات. پیشنهاداتم فقط برادرانه بود, نه کارشناسانه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام. سارا جان عزيزم، همانطور كه حامد عزيز گفتن محكم و جدي باهاشون برخورد كنيد و از مادر يا پدرتون بخواين اين مسائل رو براش جا بندازن. افراد در سن بلوغ چون نميدونن چطور بايد در مقابل غريضه اي كه به تازگي در درونشون فعال شده، واكنش نشون بدن، كارهاي غير آگاهانه و گاها عجيبي انجام ميدن كه هم به خودشون ضرر ميرسونه و هم ديگران. بنابراين بهتره باهاشون در اين مورد سرد و جدي برخورد كنيد و همانطور كه دوستان اشاره كردند، جلوشون معقولانه تر لباس بپوشين.
:305: نكته: انجام كارهاي مذهبي، از قبيل نماز محافظيه تا ديگران جرات نكنند با شما حتي سر بحث اين روابط رو باز كنند و به قول معروف دور شما رو خط بكشند و رو شما تو اين موارد حساب باز نكنند. اگر انجامش نميدين، حتما شروع كنيد. خوبه....
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
موقعیت حساسیه، نباید اجازه داد که قبح این مسائل برای برادرتون بریزه و حریم ها رو بشکونه. من حدس زدم که شاید خجالت کشیدین و با این صراحتی که اینجا مطرح کردید به مادرتون چیزی نگفتید. اگر این طوره حتما حتما در اولین فرصت مسئله رو با مادرتون مطرح کنید، حتما باید یه برخورد محکم و قاطع بشه تا حرمت هایی که احیانا در نظر برادرتون کم شده تا حدی پررنگ بشه.
البته به نظرم بهتره مسئله رو دور از چشم برادرتون با والدین مطرح کنید. هر چه حرف این مسائل کمتر علنی باشه، حرمتش بیشتر حفظ می شه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
مادرم فوت شده و الان حدود سه سال هست بابام ازدواج کرده و من به نامادریم بگم کل دنیا باخبر میشه و آبرومون رو همه جا میبره
به بابام هم بگم هر دومون رو میکشه
خیلی وقته نماز میخونم و همیشه لباسم مرتب بوده و هیچوقت شل ول بازی نکردم و به کسی رو ندادم بهم نزدیک بشه
فیلم بد میاره وقتی کسی خونه نیست صداشو بلند میکنه و چند بار هم من نمیدونستم و بهم گفت بیا تلویزیون برنامه داره و رفتم دیدم فیلم بد گذاشته و داره خودشو ارضا میکنه
پیش من لباسشو در میاره و . . .
چند بار هم بهم گفته منم لباسم رو در بیارم و . . . ولی من اونقدر گریه کردم و خودمو زدم که اینکارو ازم نمیخواد
فقط میاد از رو لباس باهام بازی میکنه و بوسم میکنه و یه کارای بدی میکنه و میره
باهاش چندبار کتک کاری هم کردم و کتک خوردم
دیگه نمیدونم چیکار کنم
بمیرم از این وضع بهتره
خدایا منو بکش
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
با سلام
وقتتون بخیر
من هم با نظرات دوستان موافقم.شما باید خیلی قاطع و حتی با اعمال خشونت از کار برادرتان جلوگیری به عمل می آوردید.ولی این اتفاق نیفتاد که البته اشکالی ندارد.احتمالا حس عطوفت خواهرانه به شما اجازه ی استفاده از خشونت را نمی دهد.
حل این طور مشکلات بر عهده ی والدین است و شما باید موضوع را با پدر و یا مادر خود در میان بگذارید.اینکه با پدرتان موضوع را مطرح نمایید و یا با مادرتان بستگی به شرایط خانوادگیتان دارد.هم بستگی به این دارد که شما به کدامیک راحت تر می توانید مورد را مطرح نمایید و هم به اینکه واکنش کدامیک را در این مورد صحیح تر می دانید.اگر حالت ایده آل را در نظر بگیریم صحبت با فرزند پسر در مورد مسایل جنسی بر عهده ی پدر است و پدر بیشتر می تواند پسر را در این موارد درک نمایید و به او راه کار بهتر و موثر تری پیشنهاد خواهد داد.
اگر با طرح مشکل با خانواده تان باز هم مشکلتان مرتفع نشد حتما در اسرع وقت به اینجا بازگردید و موضوع را به ما اطلاع دهید.به هر حال اگر خدای ناکرده اتفاقی بیفتد ، تاثیرش تا سال ها روی ذهن شما باقی خواهد ماند و به زندگیتان ضربه ای جبران ناپذیر وارد می سازد . پس باید موضوع را جدی بگیرید و حتی شده از مراجع قانونی اقدام نمایید.
موفق باشید
:72::72::72:
سارای عزیز پست من و شما همزمان شد
با زدن خود کاری پیش نمی رود
با آرزوی مرگ کردن هم چیزی درست نمی شود
پس آرامش خود را حفظ کنید.در این مواقع اینکه مردم با خبر بشوند اصلا اهمیتی ندارد.آنچه مهم است شما و زندگیتان است.عرض کردم به هر حال این کار تقصیر شما نبوده و اگر هم کسی باخبر شود آبروی برادرتان می رود نه شما.دلیلی ندارد که شما به آتش برادر خود بسوزید.حتما حتما موضوع را با خانواده در میان بگذارید.
دقت کنید که مساله حساس است.پیشنهاد همه ی دوستان مطرح کردن مساله با خانواده است.پس لطفا این کار را انجام دهید.از آنجا که ممکن است کار از کار بگذرد همین حالا بدون در نظر گرفتن شرایط موضوع را با خانواده مطرح نمایید
هر بار که شما به این مساله فکر می کنید ، و هر بار که برادرتان شما را عذاب می دهد یک نقطه ی منفی در ذهنتان شکل می گیرد که تاثیرگذار خواهد بود.پس باز هم تکرار می کنم توصیه ی مشاوران را جدی بگیرید و همین حالا خانواده را مطلع سازید
:72:
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
مادرتو خدا رحمت کنه.به نظرم به پدرت نگو.اگر بینشون دعوا بشه وضع از این بدتر می شه.دفعه بعد که خواست بازی کنه
سرش داد بزن فحشش بده.تا حدی که اعصابش بهم بریزه همزمان شهوتشم فرو می شینه.توی مغز برادرت بین لذت
بردن و شما
رابطه وجود داره.باید این رابطه رو بشکنی،به جاش این رابطه رو؛نزدیک شدن به شما برای لذت برابر اعصاب خوردی فحش شنیدن
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara.teh
ولی من اونقدر گریه کردم و خودمو زدم که اینکارو ازم نمیخواد
...
باهاش چندبار کتک کاری هم کردم و کتک خوردم
دیگه نمیدونم چیکار کنم
بمیرم از این وضع بهتره
خدایا منو بکش
دوست عزیز،
واقعاً از خواندن این حرفهای شما متاثر شدم. خدا را شکر که از یاد خدا غافل نیستید. اول از همه از خود او کمک بخواهید تا راهی به شما نشان دهد و شما را از این وضع نجات بده.
هم از خدا بخواهید و هم خودتان حواستان باشه که در هیچ یک از این کارهای زشت با او همکاری نکنید.
اگر با برخورد جدی با او توانستید جلوی او را برای همیشه بگیرید، خوب هست.
ولی اینطور که شما می گویید کاری از دست شما برنیامده.
پیشنهاد می دهم یک مدت کلاً رابطه خود را با او قطع کنید. برای حفظ امنیت خودتان در اتاق را هم قفل کنید (وقتی در خانه تنها هستید).
اگر دوباره طرف شما آمد او را به صورت خیلی خیلی جدی تهدید کنید که به پدرتان همه چیز را می گویید.
اگر باز هم دست نکشید، دوست عزیز، شما به پدرتان بگویید!
دوستان اگر من اشتباه می کنم، حرف من را تصحیح کنند. ولی به نظر من راهی که برادر شما پیش گرفته خیلی خطرناک است و می خواهد شما را هم با خودش به چاه بیندازد.
ادامه این جریان تاثیرات بد روحی روی شما خواهد گذاشت.
دوست من، همه چیز را به پدرتان بگویید. و به او بگویید که در چه شرایط سختی قرار دارید و اگر ادامه پیدا کند صدماتی به شما می زند که غیر قابل جبران خواهد بود.
دیگر خجالت بس است. شما تا به حال کار زشتی نکرده اید که بخواهید بابتش خجالت بکشید. بگذارید پدرتان جدی با برادرتان صحبت کند و حتی او را تنبیه کند. اگر بخواهید سکوت کنید و به او اجازه ادامه دادن بدهید، این یعنی همراهی شما با او!
همچنین به شما توصیه می کنم 100% پیش یک مشاور بروید.
از خدا کمک بخواهید، همه مشکلات حل شدنی هستند!
باز هم ما را از حال خودتون با خبر کنید.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
با به پدر گفتن مخالفم.نهایتش می گه این کار زشته بده که اینا رو خود پسره می دونه یا دعواش می کنه در اینصورت
تلافیشو سر سارا در میاره.خود زندانی کردنم کوتاه مدت جواب می ده بلخره مجبور می شه که از اتاق بیاد بیرون.باید
رابطه های ذهنیشو عوض کنه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
نقل قول:
باید
رابطه های ذهنیشو عوض کنه
با تشکر از فرهنگ عزیز به نظر من هم راه اصولی و درست همین است.
ولی دقت فرمایید که ایشان وقت کافی برای انجام این کار را ندارند.اگر همین فردا دوباره با بردارشان تنها شدند و ... چه؟
به هر طریق به دلیل حساسیت این امر حل این مشکل خیلی مهم تر از یک دعوای ساده بین والدین و یا حرف مردم و کمی ناراحتی است
ایشان باید یک شوک عمیق وارد کنند تا برادرشان کاملا برای مدتی واپس زده شوند.سپس سعی بر از بین بردن این رابطه ی ذهنی نمایند
البته این نظر من بود و ممکنه اشتباه باشد.ولی به نظرم ضریب اطمینان این راه بالاتر باشد
:72:
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
چرا انقدر لفظ قلم حرف می زنی؟مجلس بی ریاست خودمونی باش.
این شوک نه یه بار چندبار باید داده بشه تا اون رابطه ذهنی درست بشه.توسط سارا لحظه ایی که برادرش می خواد
نزدیک بشه.ساراجان باید ضدحال بزنی.ببین نقطه ضعفش چیه.تکرار می کنم،باید اعصابش خورد بشه تا شهوتشم
فرو بشینه و باید هر بار تکرار بشه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
به نظر من حتی اگر هم برادر سارا را بیمار بدانیم، لازمه به پدرشون گفته بشه و اصلا به هیچ وجه صلاح نیست که این قضیه از پدر ایشان مخفی بشه. قبح عمل برادر ایشان اون قدر آشکاره که یک بچه یا یک دیوانه هم توی دیوونه بازیهاش زشتی این عمل رو میدونه!
کوتاه آمدنها و مخفی کاریهای سارا برادر ایشان را گستاخ تر میکند. سارا جان! هیچگاه با برادرت تنها نشو. و اگر هم میتوانی از همین الان در اولین فرصت با پدرت در میون بذار. منتها طوری که ایشان متوجه بشوند که شما تا به این لحظه کاری نکردی. و ...
حتی اگر پدرتون برادرتون رو نیمه بیهوش بندازه گوشه خونه، اینکار رو مخفی نکن. لازمه یک بزرگتر برای برادر شما کاری انجام بده. به هر حال همه ماها بلوغ داشتیم و خیلی هم مسائل خانوادگی و غیره. این که دلیل به تجاوز به محارم نمیشه. چرا همون زمانها که فیلم پورنو میاورد به پدرت نگفتی؟
سارا جان! فکر میکنی اگر ترس از خدا نیود، ترس از جامعه، ترس از قانون، ترس از آبرو و هزاران ترس دیگه نبود، آیا همه مردم همینقدر غرایزشون رو کنترل میکردند؟ بالاخره برادر شما هم باید تنبیه و توبیخ لازم در قبال عمل زشتش رو ببینه تا بعد حالا به مشاور و اینها برسه.
اما بنده بیشتر از حتی برادرتون، شما را مقصر میدانم! شما زمینه را اونقدر فراهم کردی که ایشون به راحتی در مقابل شما...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بعد تازه میگی چیکار کنم؟ یعنی هنوز میخوای سرپوش بذاری روی کارهاش؟!!!
فوقش بابات چهار تا فحش به شما هم بده یا دو تا کتک هم ازش بخوری که کاملا هم حق داره! اما بهتر نیست که پسرش رو تا دیر نشده جمع و جور کنه؟!!!
به پدر و مادر دومت حق بده که هر عکس العملی نشون بدن، اما نترس، بخدا توکل کن و بدون اینکه برادرت رو بیش از این تهدید کنی یا آماده واکنشش کنی، حتما حتما حتما به بابات بگو، خیلی هم لفت و لعابش نده، در همین حد که بفهمه که برادرت فیلم های بد میاره و در مقابل شما لخت میشه، بابات بقیه رو خودش میفهمه.
سیزده بدر بابات خونه است، فرصت داره راجع به این قضیه تصمیم بگیره و شما هم باهاش وقت داری که صحبت کنی. فکر نکن تفریحمون خراب میشه و اینا! حتما در اولین فرصت با بابات خلوت کن و بهش بگو. میتونی اینطوری شروع کنی: بابا من دیگه صلاح نمیدونم با برادرم توی یک خونه باشم. لابد ایشون هم میپرسه چرا؟ بعد شروع میکنی بقیه ماجرا رو میگی. این خودش یعنی اینکه شما نمیخوای شریک کارهای برادرت باشی.
پدر شما بالاخره پدره و دشمن بچه هاش که نیست. مطمئن باش هیچکومتون رو نمیشکه! اما برای شروع متوقف کردن برادرتون برخورد پدر لازمه.
دوستان! سارا از پس این برادر نمیتنه بر بیاد. گذشته از جنبه های بسیار بد روانی، و از بین رفتن پرده های حجب و حیا در یک خانواده، و گناه و معصیتش، به هر حال یک پسر هفده ساله اونقدر قوای جسمانی اش قوی هست که بتونه به یک دختر 21 ساله زور بگه!
متوقف کردن این برادر کار سارا نیست. و پدر یا برادر بزرگتر را میطلبه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
با به پدر گفتن مخالفم.نهایتش می گه این کار زشته بده
فرهنگ عزیز، من فکر می کنم اگر سارا خانم حداقل سربسته به پدر بگوید که پسرش تا کجاها پیش رفته و چقدر خواهرش رو اذیت کرده، پدر فقط به یک تذکر اکتفا نمی کند.
سارا خانم باید از پدرش بخواهد که کاری کند که این شرایط عوض شود.
او خودش همه کار رو امتحان کرده. حتی گریه و زاری و کتک کاری و خود زنی! دیگه از دست یک دختر چه کاری بر می آید. بابا برادرش هم 17 سالشه. اگر پسره یک وقت کنترلش از دستش در برود و بلایی سر خواهرش بیاورد، اون وقت چی؟ تا حالا هم خدا رحم کرده.
البته سارا خانم، من نمی خواهم شما رو از برادرت بترسونم. ولی می خواهم متوجه شوی که خیلی زودتر از اینها باید قضیه رو به پدرت می گفتی! چرا به او اجازه دادی؟ چرا کوتاه آمدی؟
قصد من این نیست که شما رو سرزنش کنم. ولی می خواهم به خودت بیای. دیگه هیچ دلیلی نداره که از برادرت بخواهی دفاع کنی. سکوت تو از این به بعد یعنی رضایت تو! خیلی حواست رو جمع کن.
نگران هم نباش، قرار نیست که برادرت رو دست دشمن بسپاری! داری اون رو واگذار می کنی به پدرت. پدر هم حقش هست و هم وظیفه اش که بچه اش رو تربیت کنه.
فقط درست پدرت رو متوجه کن که تو هیچ کاره بودی و او تو رو در این شرایط قرار می داده.
حتماً ما رو از حال خودت با خبر کن.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام:72:
سارا جان گفتنیها رو دوستان گفتن. فقط خواستم تاکید کنم حتما پدر و در جریان بگذارید. لزومی نداره که خیلی قضیه رو باز کنید همین که پدر بفهمه برادرت چه فکری و در ذهنش می پرورونه کافیه.
حتی می تونی رو در رو نگی. مثلا وقتی خونس بهش تلفن بزنی و با شرم و حیای دخترانت بهش بگی.
در ضمن اینم بگم خود شما هم مقصر هستید خودت و شریک جرم نکن.
یعنی چی که میاد از روی لباس و .... شما اصلا نباید به او اجازه نزدیک شدن بدی. با داد و بیداد و ... حتی باید جلوی همین حد و هم بگیری.
اصلا همین که با او تنها شدی در اتاق و قفل کن. هر چقدرم صدا زد و به در کوبید باز نکن.
بازم تاکید می کنم پدر و در جریان بذار.
شهوت ادما حد و مرز نداره و اگه جلوش و همین جا نگیری کار به جاهای باریک می رسه و روزی حصرت این روزا رو می خوری که ای کاش عکس العمل پدر و تحمل می کردم اما او را در جریان می گذاشتم.
عجله کن تا دیر نشده.
موفق باشی:323:
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام دوست عزيز. عزيزم درك ميكنم كه گفتن به پدر برتون سخت باشه، اما گمان ميكنم اگر به نامادريتون بگين بهتر باشه. به هر حال مردم وجدان دارند. اگر قسمشون بدين كه به كسي چيزي نگه، حتما قبول ميكنند. نيازي هم نيست كامل توضيح بدين. همين كه بگين بهتون چندين بار چنين پيشنهادي داده و هنگام دفاع شما رو كتك زده كافيه. پس از ايشون بخواين شما رو با برادرتون تنها نذارند و اينكه مسئله رو با پدرتون مطرح كنند. خانوما بهتر ميتونند همسرشون رو كنترل كنند و تو اين موارد باهاشون راحت ترند. پس ميتونند طوري كه پدرتون عصباني نشه با ايشون مطرح كنند و ازشون بخوان پسرشون رو مجبور كنند به روانشناس مراجعه كنند.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سارا مي فهمم كه در چه شرايط سختي هستي . مي تونم بفهمم و درك كنم كه جايگاه ترس ها و كمبودهاي تو و برادرت تا كجاها پيش رفته .
به نظر من براي بابا نامه بنويس و يك جوري به او ياد آوري كن كه بايد بيشتر حواسش به شما باشه و مواظب برادرت باشه و در مورد بلوغ يه پسر باهاش صحبت بشه و از ديدن فيلم ها براي بابا بنويس و.....
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
من هم با نظر دوستان کاملا" موافقم ! دخالت والدین در این موضوع تنها راه چاره است.
به نظر من سارا در مقابل برادرش در موضع ضعف قرار داره و موضوع با فحش دادن و قفل کردن درب اتاق حل نمیشه، چه بسا این مقاومت بدون پشتوانهء سارا باعث بشه حرص برادر نسبت به پیشروی، بیشتر بشه...
سارا خانوم اگر فکر میکنید موضوعی وجود داره که به اون اشاره نکردین حتما" مطرح کنید، در غیر این صورت:
در اولین فرصت موضوع را با پدر مطرح نمایید.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام
علاوه بر راهنمايي هاي دوستان و به عنوان راه حل سريع
اولا پناه ببريد به خدا و معصومين
هر وقت تنها شديد، اصلا در خانه نمايند كه كار بخواد به كتك كاري و جر و بحث و كوتاه اومدن شما بكشه
ابن سيرين كار جالبي كرد كه اون رو بالا برد، خودش رو با منجلاب كثيف كرد
شما هم سعي كنيد از زيباييتون به عنوان راه حل كوتاه مدت بگذريد و يه مدت هم زشت باشيد
اگر دوستان صميمي داريد كه مي توانيد با اونها درد دل كنيد بهشون بگيد
ازشون بخوايد كه در مواقع تنهايي به بهانه اي بيان پيش شما يا با هم برين بيرون
حتي اگه مسئله رو بهشون نگفتيد، يه جورايي ازشون بخوايد كه بيشتر با هم باشيد
بگيد مشكلي حادي دارم كه نمي تونم بهتون بگم
هر مقدار حجابي كه داريد، چه در بيرون و چه در داخل سعي كنيد، سعي كنيد چند درجه سخت گيرانه تر حجاب داشته باشيد
به عنوان تهديد جدي: بگيد اگه دست روم بلند كردي عقيمت مي كنم
راهش رو بايد بلد باشيد، به نقطه حساس ايشون ضربه بزنيد، از درد هيچ كاري نمي تونه بكنه و شما مي تونيد فرار كنيد
يا حق
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
آب شدم رفتم تو زمین
هیچوقت با هیچکس حتی با دوستام و حتی به شوخی درباره این چیزا حرف نزده بودم
نمیدونم این چه بدبختی بود سر من اومد
به پدرم گفتم که میاد با کامپیوتر پیش من میره تو سایتهای بد و اصلا بودن منو رعایت نمیکنه و گفتم که منم نمیخوام نمازم باطل بشه
باهم رفتن بیرون و فکر کنم برد باهاش حرف بزنه
اگه درست نشد مجبور میشم بگم چیکار میکنه با من
برگشتن خونه به برادرم میگم که من به بابا گفتم و ادامه بده بقیه کاراشو هم میگم
به هر چی که اعتقاد دارید راجب من بد فکر نکنید . گناه دارم بخدا
من اینکاره نیستم و تا جایی که یادمه هیچوقت در این مورد اشتباه نکردم
این چند ماه هم که به پدرم نگفتم و هیچ جا مطرح نکردم برا همین بود که میدونستم راجب من هر فکری خواهد شد و هرکس هر لقبی خواست میتونه بهم بده
ولی دیگه تموم شد و گفتم بهش
تو این چند ماه به اندازه 21 سال پیر شدم
چند بار به سرم زد خودکشی کنم
ممنونم از همه کسایی که برام جواب فرستادن . شما بهم جرات دادید به بابام بگم . هنوزم نمیدونم کار درستی کردم یا نه ولی دیگه گفتم بهش
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
آفرین سارای عزیز
خوشحالم که راه درست را برگزیدید
یک نفر به زور بدون خواست شما یک کاری انجام داده.هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی در مورد شما فکر بدی بکند.اگر کسی چنین فکری بکند مشکل از طرز فکر اوست نه شما.شما این وسط هیچ کاره بودید و هیچ تقصیری نداشتید.پس اینقدر خودتان را عذاب ندهید و اگر برادرتان ادامه داد حتما به حرفی که زدید عمل کنید
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
:72::72::72:
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سارای عزیز خیلی خوشحال شدم که شما این جرات را پیدا کردید و به پدرتان گفتید
:104::104::104::104::104:
هیچ کس هیچ فکر بدی راجع به شما نمی کند.
شما ناخواسته در این شرایط قرار گرفته ای.
با وجود اینکه برادرت یک راه بسیار بد رو انتخاب کرده، شما فریب او رو نخوردی.
نماز می خوانی. آدم عاقل و فهمیده هیچ قضاوت بدی راجع به شما نمی کند.
هدف این بود که شما هر چه زودتر قضیه رو با پدر مطرح کنی.
چون به پدرت هنوز همه چیز رو نگفتی، به احتمال زیاد او فقط کمی به پسرش تذکر می دهد.
صبر کن ببین این تذکر چه تاثیری روی برادرت دارد.
اگر برادرت بهت چیزی گفت که چرا به پدر گفتی، بگو اگر بخواهد دوباره کاری کند، این دفعه همه چیز را به پدرت می گویی.
ما خیلی نگرانت هستیم و امیدواریم مشکلت هرچه زودتر حل شود.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
آفرين دخترم
هيچكس فكر بدي نكرد اگر نه كه اين همه دوستان نگران لحظه هاي تو نمي شدند . آفرين به شهامت و درايتت . كار خوبي كردي .
بعد از اين با برادرت قاطع برخورد كن .
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام sara.teh عزیز
به کلبه همدردی خوش آمدی
عزیزم اول از همه به خاطر نجابت و سلامتت بهت تبریک میگم . چقدر خوشحالم وقتی می بینم تو در شریطی این چنین این همه به سلامت خودت و برادرت توجه داری .
و گوشه ای از جواب توجهت به این مسئله و استغاثه به درگاه خدا را هم به نوعی با هدایت شدن به این سایت برای مشورت ، دریافت کرده ای ، باز هم اگر با توکل به خدا پیش بری مطمئناً راه های حل مسئله را خدا به سوی تو و برادرت باز خواهد کرد .( برای سلامت و هدایت او نیز دعا کن )
عزیز دلم اصلاً نگران دید دوستان در باره خودت نباش که نه تنها منفی نیست که تحسین برانگیز است ، وقتی می ببینند اومدی اینجا و ابراز ناراحتی کرده و کمک میخواهی .
حالا خوب دقت کن :
خونسردی خودت را حفظ کن و دقت کن احساس نفرت نسبت به برادرت پیدا نکنی بلکه او را در شرایطی که در اوج بلوغ دچار آسیب شده ببین و نگرانش باش چون این وضعیت مخاطراتی ( از جهت تمایلات و .... ) برای او دارد که شما را هم در معرض آسیب قرار داده ، او نیاز به تقویت عزت نفس دارد . لذا قاطعیتت شما وقتی نه از روی خشم نفرت انگیز بلکه دلسوزی و حل مسئله باشه باعث میشه جذبه شما روی برادرت اثر بگذاره ، مثلاً وقتی شما محکم و قاطع فرض کن به او بگویی از اتاق برو بیرون خیلی فرق می کنه با وقتی بگویی ترو خدا ، خواهش می کنم برو بیرون و التماس کنی و یا تهدید زبانی ، او متوجه ترس شما هست و از همین استفاده می کند ، باید بفهمد شما قوی هستی ، شما باید نشان بدهید نمی ترسید( حتی از افشا شدن مسئله ) و اگر ادامه دهد به دیدن این نوع فیلم ها و این رفتارها و .... ( هر گونه عمل خلاف اخلاق و .... ) حتماً موضوع را جدی با پدر در میان خواهید گذاشت . اکنون که موضوع را تا این حد در میان گذاشته اید ، به او بفمانید اگر موضوع را کامل به پدر نگفته ای بخاطر اینه که می دانی که پسر بدی نیست و بلکه گمراه شده و قصدت دادن فرصتی به وی و حفظ احترام و آبرو و شخصیتش هست و اینکه ارزشمنده و حیفه چنین باشه و میتونه این رفتار را اصلاح کنه . ( این امر عزت نفس وی را تقویت می کند ). برادر شما به بلوغ جنسی رسیده ، اما از جهت بلوغ عاطفی ، عقلانی و عزت نفس ضعیف هست ، و تأمین نشده و نیاز به تقویت دارد که برای تسریع در این امر و روند صحیح رفتارها و روابط در خانواده ، نیازه پدر و مادر شما هم مشاوره داشته باشند ( نزد مشاور خانواده )
اقدامات عملی شما هم به این گونه باشه .
1 - پوشش شما لباس گشاد و ضخیم باشه .
2 - با او محکم و جدی باشید .
3 - موضوع را با پدر در میان گذاشته و بیان کنید که برادرتان دچار آسیب شده و متأسفانه سراغ سایتهای مخرب که از روابط جنسی محارم قصه سرایی می کنند ( برای ایجاد انحراف ) رفته و .... ، و بفهمانید که نه تنها شما را اذیت می کند بلکه خودش در معرض آسیب جدی هست و نیاز به مشاوره دارد و پدر را تشویق کنید که هم خود مشاوره بگیرد و هم او را نزد مشاور ببرد .( پدر را آگاه کنید که قاطعیت خشونت نیست و نباید با خشونت رفتار کند بلکه باید با او قاطع باشد )
4 - شما نزد مشاور خانم و مطمئن رفته و راهکارهای لازم را از نظر رفتاری دریافت کنید تا در مواقع بحران بتوانید بر خود مسلط بوده و واکنش درست را نشان دهید .
5 - با پدر و بخصوص مادر صحبت کنید که از نظر تغذیه دقت روی غذا صورت گیرد که از ادویه جات و مواد محرک ( که نیازه در این مورد اطلاعات کسب کنی ) و غذاهای باطبع گرم استفاده نشود و از آبلیمو و مواد غذایی طبع سرد بیشتر استفاده کنید .
6 - با پدر صحبت کنید که ابزار استفاده از فیلم و ... را تحت کنترل داشته و در مواقع حضور جمع مورد استفاده قرار دهید و در مواقع تنهایی برادر این ابزار در دسترس نباشد .( تعین خط قرمزهای استفاده از ابزاری که امکان دیدن فیلم ها پرونو را فراهم می کند )
7 - کتابهای مناسب در خصوص آگاهیهای جنسی و انحرافات و خطرات ناشی از آنها را تهیه و به وی بدهید که مطالعه کند ( آگاهی برادر شما از مسائل جنسی و اهمیت خویشتنداری و مراقبت از آسیب ها و انحرافات قریب به صفر هست )
8 - با او تنها در منزل نباشید .
9 - از پدر بخواهید مراقبت کند که برادرتان در موقعیت تنهایی و خلوت قرار نگیرد .( او را با خود به باشگاه ورزشی ، شنا ، پیاده روی و تفریح ببرد و کلاً اوقات بیشتری را با او باشد ، برادر شما به ورزش و توجه از سوی پدر نیاز دارد )
10 - کامپیوتر اگر در اتاق خلوتی هست ، جابجا شود و در موضع دید همگان قرار گیرد .
11 - با این اقدامات باز هم اگر در موقعیتی ناخواسته با وی تنها بودید ، ضمن بستن امکان زمینه ای برای نزدیک شدن وی ، حتی الامکان یک پارچ آب سرد در کنار خود داشته باشید ، به محض اینکه به شما نزدیک شد و اقدام به اذیت کرد ، روی او آب بریزید ( این امر ، هم شوک لحظه ای وارد می کند و او را از حالت اذیت و ... خارج می کند و شما فرصت دور شدن از دسترس را خواهید یافت ، هم شدت شهوت و هیجان را در او پایین می آورد .
پدر را هم دعوت به یافتن راهکار اساسی ، و رفتار قاطعانه ( نه خشونت ) نمایید .
باز هم توصیه مراجعه شما ، پدر و برادرتان نزد مشاور را دارم .
.
موفق باشید .
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام سارای عزیز:72:
در کنار صحبت های دوستان فقط یه چیزی رو اضافه کنم اونم این که:
هر دفعه برادرت به هر نحوی باعث اذیتت شده شاید باعث شده ترس و واهمه ای از رابطه جنسی تو ذهنت شکل بگیره که اصلاً اصلاً درست نیست.
نذار این مساله تو رابطه ی تو و همسرت در آینده تاثیر بذاره و از انجام این عمل همیشه ترسی تو وجودت باشه.
چون، این رابطه با همسرت می تونه برات لذت بخش باشه و این رفتار برادرت که علتش هم بلوغ جنسی ش و مسائل دیگه ی کنارشه باعث شده دست به انجام این اعمال بزنه.
پس نذار این ترس و نگرانی تو وجودت نهادینه بشه و همسرت رفتاری مشابه برادرت با تو نخواهد داشت.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
دوست من ،موقعیتی که توش گیر افتادی واقعا ازار دهنده هست امیدوارم صحبتای پدرت روی برادرت اثر گذار باشه و دیگه کار به اونجا نکشه که تمام موضوع رو به پدرت بگی،
خیلی سخته که ادم تو خونه خودشم امنیت نداشته باشه ، همونطور که تو کوچه خیابون باید نگران بی بند وباری ها ونگاههای هرزه باشی تو خونه هم از محرمت،برادرت بترسی و یه لحظه هم ارامش نداشته باشی، عزیزم گفتنی ها رو بچه ها گفتن مخصوصا فرشته مهربان خیلی خوب اقدامات عملی که باید در مقابل برادرت داشته باشی رو گفتن،فقط از خدا بخواه و برای برادرت دعاکن عاقل بشه و ذهن مسمومش سالم بشه
خودتم خانومی حتما پیش یه مشاور برو چون مطمئنا خیلی اسیب روحی دیدی ،مواظب خودت باش و مارو بی خبر نزار از احوالاتت
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام به سارای عزیز
آفرین به شما که موضوع رو مسکوت نذاشتی و با پدرتون مطرح کردید. امیدوارم با توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار ، اقدامات بجا همراه با درایت شما و مشاوره دوستان این مشکل به زودی و با بهترین شیوه حل بشه.
در این راستا چند عامل به ذهنم میرسه ، ودر کنارش راه حلها ، مهمترین عوامل ایناست:
1- انزوا ، به نظر من مهمترین عامل این مساله انزوای شما و برادرتان هست . شاید برادرتان بیشتر از شما منزوی باشه.
بهترین کار اینه که پیشنهاد داشتن لحظات و برنامه هائی رو به اتفاق کل خانواده ، شما به پدرتون (ویا حتی نامادریتون ، چه بسا او هم دوس داشته باشه که بطورجمعی و خانوادگی بیرون برید و شاید همه اعضا به نحوی از تنهائی رنج ببرن ) پیشنهاد بدید و مثلا کوه ، پارک ، موزه ، و... رو برید.
2- جاذب بودن و در دسترس بودن شما ، این مساله باعث میشه برادرتون به شما زیاد فکر کنه.
بنابراین سعی کنید جاذبه هاتون رو کم و کمتر کنید و از در دسترس بودن او خارج بشید.
3- بی دفاع بودن شما ، برادرتون با پروروندن این فکر که شما هیچ پناهگاهی ندارین سعی داره به شما آسیب بزنه . این بهترین کاره که پدر رو در جریان قرار دادید و بدین ترتیب برادرتون میفهمه که مدافع سرسختی -پدر- رو دارید.
4- از اونجا که برادر شما دچار این انحرافات شده و ممکنه که بیشتر در معرض آسیب باشه ، شما خواهری کن وبعنوان کمک به اون سعی کنید از زاویه کمک و دلسوزی با برادرتون و نه محکوم کردن و منزوی ساختن بیشتر اون پبش برید و تلاشتون حل کردن مشکل برادرتون باشه. انشالله خدا نیت خیر شما را بهترین پاسخ رو داده و مشکل شما هم به تبع اون حل میشه.
البته نگفتن کل داستان به پدرتون هم شاید از این نشات بگیره، و پیشنهاد شماره یک ،تلاش برای بیرون رفتن از انزوا (هم فردی و هم کل خانواده ) می تونه اقدام موثر بعدی تون باشه.
موفق باشی دوست عزیز
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سارای عزیز سلام ..
خواستم بگم که اولا دوستان هیچ کدوم شمارو محکوم نکردن ...
شما همان پاکیتونو دارید و هیچ کس شمارو مقصر نمیدونه و زیر سوال نمیبرنتون ...خواهش میکنم اینقدر هم به خودتون فحش و بدو بیراه نگید ..
شما که تقصیری ندارید ...برادرتون هم مسلما تقصیری نداره ...
ایشون الان تو اوج شهوت جوانی هستن ...
اینو از تجربه خودم که این دوره رو گذروندم میگم ...اینو مطمین باشید ...مطمین مطمین باشید که نه شما نه خانواده نه هیچ کس دیگه ایی نمیتونه این اتیشو خاموش کنه ...پس بهترین راه چیه ؟؟؟
بهترین راه اینه که بتونید این اتیشو هدایتش کنید به دودکش تا خارج بشه ...برادر شما هرچه سریعتر باید در مورد خیلی چیزا روشن بشه ..اگاه بشه ...این اگاهی باید از جانب پدرتون باشه ...
حتما دوستان برادرتون نقش اساسی تو انحراف ایشان دارند روی این قضیه ...( اینو بهتون قول میدم ) پس بهتره پدرتونو اگاه تر کنید که در مورد این هم باهاش صجبت کنه ...
زمانی که من به این شدت اتشانه رفتاری داشتم خواهرم با این که براش خیلی سخت بود کتاب هایی زیادی به من میداد تا اگاه بشم ....!! یادمه به اجبار با پدر و مادرم نشستم فیلم مالنا که تازه اومده بود رو دیدم ...شاید خیلی ها اینکارو اشتباه بدونند ولی همش مادرم برام باز میکرد که این شهوت هم یه حس عادی هست و نباید برای خودت اونو قول و دست نیافتنی بدونی ...باورتون شاید نشه ولی اون فیلم اتیشه منو خوابوند و من شروع کردم به مطالعه در این رابطه تا جایی که دیگه برام خسته کننده شده بود و دیگه عادیه عادی...
بهترین راه اینه که یواش یواش اگاهش کنید ...
میتونید کتابی که عوارض اینکار ها رو توش نوشته رو بهش بدید و یا مقاله هایی که در اینترنت هست ...( بزارید خودش به این مطلب برسه )
اصلا سعی نکنید خودتونو مستقیم وارد قضیه کنید ..فقط همه این راه ها رو از طریق پدر و مادرتون !!!
سعی کنید چشماشو باز کنید ...نه اینکه اگه از شما دست کشید بره سراغه یه بنده خدای دیگه ...
فقط بدونید نه بکوبونیدش ...و نه محکوم ..فقط هدایت ..فقط هدایت !!!
روحیتونو حفظ کنید:72:
لاقربطا:82:
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام سارا خانم
عزيزم من هم مثل دوستم شايانا اميدوارم برادرتون با صحبتهاي پدر بيدار شه و ديگه مجبور نباشيد كه بقيه ي ماجرا رو به ايشون بگين. دوست عزيزم ميدونم كه تو ديگه دلت نميخواد باهات چنين رفتاري بشه اما سعي كن بيشتر و بيشتر خودت اين قضيه رو حل كني و يا از يك مشاور غريبه كه برادرت رو نميشناسه كمك بگيري اما آبروي برادرت رو جلوي نامادريت نبر! ازت خواهش ميكنم! :316:
اگر آبروي ايشون رو پيش همه ببرين آب رفته ديگه به جوي برنميگرده. سعي كن حتي اگر شده سركار بري ادامه تحصيل بدي يا هرچيزي تا زياد تو خونه نباشي اما ازت ميخوام تا جزئيات قضيه كه برادرت باهات چيكار كرده رو به پدر نگي.
اكثر افراد نميدونن كه چقدر انسانها در فراموش كردن اشتباه ديگران ناتوانند. :302:
من ازت ميخوام سعي كني يه جوري هرجوري كه كمتر حرمتها و پرده هاي بين تو و برادر با پدر و همسرش از بين بره اين قضيه رو مديريت كني. به قول آيمون سعي كن هدايتش كني يا ... طوري برخورد كني كه پدرت بفهمه شما داري به خاطر برادرت اينكارها رو ميكني اما جزئيات رو بهشون نگو!
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
یاسا راست می گه آبروی برادرتو نبر.اگر جزییاتو بگی نهایتش اینکه 5تا حرف بزنه یا بزنتش.ولی نمی تونه آتیش شهوتشو
خاموش کنه.همین سرعت غیرمجاز با اینکه جریمش سنگینه ولی بازم بعضیا رو می بینیم بالای سرعت مجاز می رونن.
به خاطر حس برتری که می کنن،خطر و جریمه رو فراموش می کنن.بعضی کارها به خاطر حسی که در لحظه ایجاد می کنن
هیچ تنبیهی مانعش نیست.بردار شمام به خاطر لذتی که اون لحظه می بره تمام تنبیهاتو فراموش می کنه.
باید ترز فکر فردو نسبت به اون کار عوض کرد.
تا حالا راجه به این قضیه وقتی حسشو نداره صحبت کردی؟مسلمن در اعماق وجودش از زشتی کارش مطلع هست.
ولی چون تحت تاثیر داستان دوستاش یا فیلم هست زشتی این عمل براش از بین رفته.باید متوجه زشتی کارش بکنی.
بعد ببرش پیش روانشناس تا با تغییر حلقه های ارتباطی ذهنش درمانش کنه.
نکته:برادرت وقتی حاضر به درمان می شه که موقعیتش اونقدر براش عذاب آور باشه که بخواد تغییرش بده.برای این کار
قبح این مسئله باید براش پر رنگ بشه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
یه دختر در مقابل برادرش باید اونقدر احساس امنیت بکنه که بتونه در مواقعی که اجتناب ناپذیره با خیال راحت لباس
عوض کنه.
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام امیدوارم مشکلتون زودتر حل بشه
مسیله سختیه
ریشه این چیزا شهوت تنها نیس دیدن فیلمها وعکسا و خوندن داستانهاس که باعث رویا پردازی برادرتون و فوق العاده نمودن رابطه جنسی کرده رابطه ای که به هیچ وجه اونی نیس که توفیلما نشون داده میشه
و اون بخاطر سن کمش فکمیکنه هس
چون همیشه فکر و خیال قدرتش از واقعیت بیشتره
همونطور که تصور هیولا ؛ که وجود نداره باعث لرزه افتادن به اندام بعضیا میشه
اولش باید یکی بهش آگاهی بده وهمه واقعیت های این رابطرو واسش بگه
حتی اگه میتونید زنش بدید تا از انحرافات وحشتناکتر و بدترش جلوگیری کنید ارزششو داره
من میگم اگر شما بتونید با پدرتون صحبت کنید لازم نیس همه چیو بگید ولی یجوری بهش بفهمونین که برادرتون داره شمارواذیت میکنه
ویه مدت برید خونه مادر بزرگی چیزی
تا اون اول عادته فیلم دیدنوایناشوترک کنه و پدرتون بتونه حس غیرتشو برانگیخته کنه وبهش بفهمونه که باید حامی خواهرش باشه وخواهرش بهش تکیه کنه نه ماییه عذابش
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
سلام
خانم به کجا رسیدی؟
مشکلت حل شد؟
چرا تاپیکتو ادامه نمیدی؟
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
فكر ميكنم باباي سارا كلاً كامپيوتر رو از دست پسرش جمع كرده كه ديگه خبري از سارا نيست
-
RE: بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
اگر برات امكان داشته باشه ببرش پيش يك روانپزشك يا قضيه رو با كسي كه باش صميمي هستي و فكر ميكني ميتونه كمكت كنه در ميون بذار مثلا خاله