-
شکست از عشق فامیلی
سلام
سعید هستم27 ساله - شاید خنده دار باشه من به دختر خاله ام که شش سال از خودم کوچکتر بود علاقمند شدم و 7سال این موضوع رو به دلایل مختلف مثل سن کمش یا وجود خواهر بزرگتر پنهان کردم - ولی یک سال آخر خانواده و به طبع همه فامیل به جز خود طرف خبردار شدن - جو فامیل بسیار روی این موضوع مساعد بود و همه منتظر این وصلت بودن و وقتی که این موضوع بصورت علنی مطرح شد طرف مقابل شکه شد و طی مراسم خواستگاری با برخورد کاملاً سرد در برابر عشق داغ من و مطرح کردن بهانه های مختلف مثل ادامه تحصیل و اشتغال حتمی بعداز ازدواج به هر نحوی باعث شد که علاقه ام بهش کم بشه و جوی درست کرد که دوطرف به هم جواب رد بدیم -
من واقعا شکست بزرگی خوردم و فکر میکنم بخاطر جو بد اجبار از طرف فامیل به ایشون عکس العمل نشون داده و همچین تصمیمی گرفتن
حالا از این قضیه یکسال میگذره و من هنوز نتونستم فراموشش کنم الان که حدود یکسال از این اتفاق میگذره نتونستم فراموششون کنم - و دوباره به سرم زده که مجدد درخواستم رو با خود طرف درمیون بزارم و دلیل ردش رو سوال کنم . به نظرتون این کار رو بکنم ؟؟
البته این رو هم بگم که روابط خانوادگیمون به کلی تو این قضیه بخاطر رفتار بد پدرشون تو مراسم خواستگاری بهم خورده و از دید دیگران این مساله تمام شده است.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
سلام،
البته کمی نظر دادن سخت است.
ولی این را هم باید در نظر گرفت که یک دختر 20 ساله که تازه دارد وارد سن ازدواج می شود و هنوز اول تحصیل و ... هست شاید هنوز نمی تواند منطقی تصمیم بگیرد.
و همینطور این بنده خدا یک دفعه متوجه این شده که شما به او علاقه مند هستی و همه فامیل با خبر هستند به غیر از خودش! همه هم که راضی بودند. این احساس کرده تو یک کار انجام شده داره قرار می گیره و فرصت این رو نداشته که قضیه رو هضم کنه. پس سریع جواب رد داده و شاید یک سری برخوردهای غیر منتظره هم از او سر زده.
شاید بهتر باشه یک مدت صبر کنی و اگر خواستید دوباره اقدام کنید کمی خصوصی تر (بدون اطلاع فامیل) مادر شما با خاله شما دوباره موضوع را مطرح کند...
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است / با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت / آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع
منتظر نظر بقیه کاربران باشید.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
نظر من اینه که عشق و دوست داشتن در زندگی میتونه خیلی مهم باشه و تمامی گرمی و یا سردی آینده رو به تبع خودش داشته باشه
-
RE: شکست از عشق فامیلی
با تشکر از حمید .
الان حدود یکسال از این ماجرا میگذره - رابطه دوخانواده هم کاملا بهم خورده -
نمی دونم میترسم دوباره قدم جلو بزارم و قضیه از این که هست بدتر بشه
تو خاستگاری برخورد بسیار سردی کرد و بهانه های بچگونه آورد. الان به شک افتادم که نکنه واقعاً همچین آدم سرد و بی روح و سطحی نگری باشه !!!!
-
RE: شکست از عشق فامیلی
فکر کنم بد نباشه مادر شما با خاله شما یک صحبتی کند، ببیند نظر دخترشان عوض شده یا نه.
سن ازدواج دختران در خانواده شما چند سال است؟ فکر می کنم ازدواج برایش کمی زود است.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
حامدجان مطرح کردن این موضوع با خانواده یا مادرم به کلی منتفیه
چون اصلا قبول نمی کنه - مادرم یکسالی میشه که با خالم صحبت نمیکنه
چون حدود یکسال قبل از خواستگاری مادرم به خالم گفته بود و اون این موضوع رو با دخترش مطرح نکرده بود و مادرم خاله ام رو مقصر میدونه تو این جریان -
مادرم الان به شدت داره دنبال دختر برای من میگرده - البته چندتایی هم پیدا کردن و من به بهانه های مختلف ردشون کردم.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
خب ببین دوست عزیز،
شما باید خوب فکرهات رو بکنی.
ببینی آیا اصلاً دختر خاله ات واقعاً کسی هست که به درد شما بخورد. آیا او واقعاً چیزی که از همسرت انتظار داری را دارد؟
یا اینکه این انتخاب بیشتر از اینکه یک انتخاب صحیح و منطقی باشه، بیشتر به خاطر یک عشقی است که شما آن را چندین سال در دلتون پرورانده ای! می توانی توی همین تالار جستجو کنید تا متوجه شوید که همه کارشناسان می گویند ازدواج فقط به خاطر عشق اشتباه هست. بلکه می گویند برای شناخت درست و انتخاب صحیح نباید کار را دست احساسات داد و این یک واقعیت است.
همینطور اینکه موقعی که شما عاشق اون شدید، او یک بچه بوده. برای شما دست نیافتنی بوده و شاید همین این باعث حریصتر شدن شما شده. سالها منتظر بودید تا اون بزرگ شه. حالا هم که این اختلافها پیش آمده و او هم به شما نه گفته و باز برای شما دست نیافتنی است. علاقه شما به او و اینکه می خواهید با او ازدواج کنید بیشتر احساسی هست تا عقلانی.
ولی کمی فکر کن. آخر وقتی او در سن 15 بود، شما از کدوم رفتار او خوشت آمد؟ عشق شما به او بیشتر شبیه عشق یک برادر به خواهر کوچکتر می ماند. حالا هم درست است که سنش 20-21 است. ولی مشکل اینجاست که به احتمال زیاد شخصیت او تازه در حال شکل گیریست و او تازه دارد وارد سن ازدواج می شود. شاید هنوز خودش هم سلایق خودش را نداند.
شما برای یک ازدواج صحیح باید دختر خاله ات را در این سن بشناسی. ببینی اصلاً کسی هست که می خواهی؟
ولی قبل از همه اینها باید مشکلت با خانواده ات حل شود. ازدواجی که بدون موافقت خانواده باشد، عاقبت خوشی ندارد. اگر می خواهی با دختر خاله ات بیشتر آشنا شوی، باید با خانواده ات کنار بیای و از طریق آنها و با رضایت آنها اقدام کنی.
یک پیشنهاد هم دارم. تا وقتی که عشق او را کاملاً فراموش نکرده ای، به خواستگاری کس دیگری نرو. هم نمی توانی تصمیمی صحیح بگیری و هم به اون دختر ظلم می کنی.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
دوست عزیز
موقع جواب رد ازش نپرسیدی چرا؟
بهترین کار اینه که اگه نپرسیدی بری و ازش دلایل جوابش رو بشنوی.
بعد اونوقت می شه در این مورد که دوباره بری یا نه صحبت کرد
در ضمن با ایتن تعریفهای شما ایشون رفتارهاشون چندان پخته بنظر نمیاد
-
RE: شکست از عشق فامیلی
این دختر بیچاره چیزی نگفته که،فقط خواسته وضعیت ادامه تحصیل و کارش بعد ازدواج که در اختیار شوهرشه روشن
بشه که این آقا هم ظاهرن قبول نکرده.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
من واقعاً سردرگم موندم-
فکر میکنم چون تو عمل انجام شده قرار گرفته بود این برخورد رو کرد.
چون الان که خودم رو جاش میزارم و اون جوی رو که همه براش ساخته بودن رو تجسم میکنم غیر قابل تحمل میشه برام.
ولی از طرفی هم فکر میکنم اگه واقعاً من رو میخواست هیچ وقت جواب رد نمی داد خب !!
امشب یکی از خاله هام اومد سراغم و پیشنهاد داد اگه موافق باشم بصورت مخفیانه دوباره باهاش صحبت کنه .
الان که حدود یکسال میگذره به نظرتون وقت خوبیه برای مطرح کردن مجدد یا بزارم بازهم زمان بگذره ؟؟
-
RE: شکست از عشق فامیلی
خب ببینید، به نظر من این صحیح نیست که شما و او رابطه مخفیانه ای داشته باشید.
حتی اگر خاله شما واسطه باشد.
با توجه به اینکه گفتید مادر و پدرتان فعلاً مخالف هستند و با آن خاله شما قطع رابطه کردند، حتی اگر این خاله شما دختر خاله تان را نرم کند، باز چی کار می خواهید بکنید؟
همانطور که گفتم اول باید پدر مادرها راضی بشوند تا شما به صحبت بنشینید.
ولی این خاله شما که قصد کمک دارد می تواند کمک خوبی باشد.
شاید این یک راه باشد.
اول خاله شما به صورت غیر مستقیم، بدون اینکه از دخترخاله خواستگاری کند و یا حتی اسمی از شما بیاورد، از دختر خاله تان بپرسد کلاً قصد ازدواج دارد یا نه. بعد هم شاید بتواند متوجه شود که او چرا به شما نه گفته. بعد خاله شما بیاید و خواهرانش را آشتی دهد. و شرایط را برای خواستگاری دوباره مساعد کند.
فقط تازه اون موقع اول راه هست و شما باید ببینید دخترخاله تان واقعاً تا چه حد مناسب ازدواج با شماست.
راه طول و دراز است :)
به قول شاعر
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
البته جدا از این عشق و عاشقی واقعاً باید شما در انتخابتان چشمهایتان را باز کنید. با توجه به علاقه چند ساله شما حواستان باشد تصمیم احساسی نگیرید.
این پست همراه کردن احساس و منطق در ازدواج را بخوانید.
-
RE: شکست از عشق فامیلی
حامدجان سلام
ممنون که کمکم میکنی
میدونی اصلا قصد ما ارتباط مخفیانه نیست
فقط میخوام بدونم نظرش نسبت به من چیه و دلیل رد کردنش چی بوده چون اگه واقعاً نظرش منفیه مطرح کردن مجدد یک فاجعه بزرگ میشه - که اگه دید نظرش تغییر کرده من میتونم مادرم رو راضی کنم که جلو بره .
با صحبتی که خاله سوم با اونیکی خاله ام کرده فهمیدم که نظر مادر و حتی پدر دخترخاله ام نسبت به من مثبته و از من خیلی خوششون میاد .
جریان بهم خوردن رابطه خواهرها هم انقدر عمیقه و با شناختی که ازشون دارم فقط با ازدواج احتمالی ما این رابطه درست میشه و بس .