-
ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام:72:
من 27 سالمه. یک ساله ازدواج کردم. فرزند ندارم و شاغل هستم.
من هر رابطه ای رو که شروع می کنم اول اش خیلی خوبه ولی بعدش احساس می کنم همه فقط تحمل ام می کنن! مثلا رابطه استاد و شاگردی... فرقی نمی کنه چه استاد من باشم و شاگرد کس دیگه و یا بالعکس. یا رابطه با خانواده ام یا همسرم یا خانواده همسرم یا همکارانم یا هم کلاسی هام. حتی مشاور بیرون هم که می رفتم همین حس رو داشتم و احساس می کردم اون خانم مشاور می خواد هر چه زودتر از دست من راحت بشه. البته اول اش هم بهش گفته بودم که قبلا هم پیش چند مشاور رفتم ولی هر جا که می رم چون احساس می کنم فقط دارن تحمل ام می کنن دیگه جلسات بعدی نمی تونم برم پیششون. ولی گفتن این موضوع هم فایده ای نداشت و دقیقا با این خانم مشاور هم همین احساس پیش اومد و دیگه پیش اش نرفتم.
یه چیزی می خوام بگم نمی دونم بهم می خندید یا نه... ولی اینجا هم همین اتفاق افتاد... یه پست به اسم "همسرم ترکیبی از خیلی هاست" توی بخش مشاوره ازدواج>> ارتباط مراجعان-مشاوران گذاشتم که اون رو هم اول اش دوستان زحمت کشیدند و راهنماییم کردن ولی بعدش دیگه هیچی!!!
اگه زحمت بکشید و نظرتون رو بدید و بگید که چیکار باید بکنم خیلی خوشحال می شم.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
عزیزم من تاپیک قبلی شمارو خوندم و مشکلی که ما بتونیم بیشتر ازین روش نظر بدیم وجود نداشت . در ضمن دوستان راهنماییهای خوبی ارائه داده بودن و نوبت شما بود که عمل کنید و نتیجه رو بگید تا اگه باز مشکلی هست راهنمایی بشد. پس کسی از شما بدش نیومد و شمارو تحمل! نکرد بلکه نیاز بود که از شما نتیجه و عملی دیده بشه که اونم به زمان احتیاج داره یعنی مشکلات یه شبه حل نمیشن و احتیاج به ممارست دارن . متاسفانه شما خیلی خیلی عجول هستین صبر صبر صبر
در مورد مشکلی که مطرح کردین من کارشناس نیستم ولی این بنظرم میرسه که شما کاملا منفی نگر هستید و اعتماد بنفستون کمه.
من کسی :303:رو میشناسم که در حین سخنرانیش بهش توهین کردند و اون آدم فقط ادامه داد به همون خونسردی که شروع کرده بود و جالب اینه که چون خودش خونسرد بود تونست به همه تلقین کنه که اونا داشتن تشویقش میکردن:311:
شما هم به کاری که میکنی ادامه بده و اصلا به این موضوع فکر نکن دارن تحملت میکنن بلکه فکر کن که چقدر براشون جالب و همه دارن بهت توجه میکنن با جون ودل مطمئن باش نتیجه میگیری:46:
خداییش خیلی اعتماد بنفس داشت وداره:303::311:
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
منم فکر میکنم مثل شما هستم نگار جون
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام نگار عزیز
من هم احساس میکنم در بین دوستان و همکلاسی ها و فامیل بعد از یک مدت دوست ندارن با من رابطه داشته باشند و حوصله سر بر میشم از بس که حرفی برای گفتن ندارم ونمیتونم صمیمی بشم .
شما چرا فکر میکنید که دیگران تحملتون میکنند؟
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام نگار خانم:shy:
پست قبلی شما رو تقریبا خوندم
منم با نظر پرناز خانم موافقم. به نظر میاد این برداشت خودتونه که بچه ها میخواستن از دست شما خلاص شن
موضوع شما بیشتر از 20 تا ارسال داشت.
اینو به عنوان یه تجربه شخصی بهتون میگم(منم کارشناس نیستم:303:) برخورد دیگران با شما تابع تفکر شما نسبت به خودتونه.
حالا نگاه کنین به خودتون ببینین اعتماد به نفستون کم نیست؟
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
باز هم سلام نگار عزیز.پاسخ شما نزد من است
تاپیک زیر را که توسط سارا بانوی عزیز نوشته شده است را مطالعه فرمایید
http://www.hamdardi.net/thread-15326-post-137279.html#pid137279
حالا من چند تا دلیل می آورم . ببینید آیا منطقی است :
1 - اکثر کسانی که اینجا هستند و راهنمایی می کنند خودشان هم فعالیت ها و مشغله ی زیادی دارند.نمونه اش baran68 عزیز که حتی به درجه ی مشاور افتخاری هم رسیدند و یکباره اصلا دیگر نیامدند.پس در انجمن خیلی پیش می آید که یک سری اعضا کمرنگ و یک سری دیگر به یکباره وارد شوند.خب مثلا الان من بعد 2 هفته آمدم.احتمالش خیلی کم است که تاپیکی که بیشتر از 2 صفحه مطلب داشته باشد را باز کنم.می دانید روزانه اینجا ده ها و یا شاید صد ها تاپیک باز می شوند.اگر قرار باشد یکی همه شان را بخواند دیوانه می شود.
پس این چنین می شود که یک تاپیک در ابتدا خیلی پاسخ می گیرد ولی هرچه بگذرد فقط همان افراد قدیمی اگر گذرشان به انجمن بیفتد می آیند و پاسخ می دهند
2 - تاپیک شما تقریبا به نتیجه رسیده بود و دیگر دلیلی نداشت کسی چیزی در آن بنویسد مگر اینکه موضوع جدیدی مطرح می شد که نشد.فقط یک موضوعی را در رابطه با بستن شوفاژ توسط همسرتان مطرح کردید که من آن را مطالعه کردم ولی چیزی به ذهنم نرسید.پس در ذیل آن از شما تشکر کردم که بدانید مطلب شما توسط من خوانده شده.اگر نگاه کنید بهشت عزیز هم همین کار را کرده اند
پس سو تفاهم شده و این طور که شما فرمودید نیست
افکارتان را خانه تکانی کنید
اگر مقدور بود فیلم مستند راز "the secret" را حتما تهیه و تماشا کنید
با احترام
:72::72::72:
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام،
من فکر می کنم باید اعتماد به نفس خودتان را بیشتر کنید.
می شود بگویید چرا این احساس را دارید؟ شاید از یک چیزهایی در خودتان راضی نیستید. و فکر می کنید دیگران این را می بینند و از شما زده می شوند. شاید یک راهش این باشد که نکاتی که "فکر می کنید" از نظر دیگران زننده هستند را اول بشناسید. بعد باید دید که واقعاً اینها منفی هستند یا نه. هم باید روی خودتان کار کنید و هم باید به خودتان مطمئن تر بشوید.
امکان این هم هست که شما دائماً دنبال این هستید که دیگران شما را تایید کنند و در رفتار آنها دنبال علائم تایید می گردید و وقتی چیزی پیدا نمی کنید، فکر می کنید آنها از شما خوششان نمی آید.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام خانم نگار
اینجا کسی مجبور نیست جواب بده، اگه دوستان حوصله نداشته باشن جواب نمی دن. پس مطمئن باشید که وقتی جواب می دن یعنی خودشون دوست دارن جواب بدن و اصلاً بحث تحمل کردن نیست.
بنابراین همونطور که این احساستون اینجا درست نیست در بقیه موارد هم حتماً درست نیست.
یه مورد دیگه هم که باید بگم اینه که اینجا معمولاً تاپیک هایی که خود شروع کننده تاپیک زیاد میاد پست می زنه جواب های بیشتری هم داره. اگه شما هم می خواید جواب های بیشتری بگیرید باید بیشتر بیاید از احوالتون بگید و بر عکس اگه منفعلانه رفتار کنید دیگران هم نمی دونن مشکل و احساس شما چیه و جواب هم نمی دن.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام نگار خانم
اول از همه من اين پست را زدم تا باور كنيد كه ما همگي دوستان شمائيم و به فكر شما پس بحث تحمل نيست. :43:
ثانيا اينكه چرا پس از گذشت يك ارتباط آن رابطه عادي مي شود در مورد ارتباطات مختلف متفاوت است مثلا:
در مورد رابطه با مشاور شايد دليلش عدم انعطاف پذيري خود شماست! :305: شما هر هفته به مشاوري مراجعه مي كرديد و هربار ايشون هرچه راهكار ميدادند شما باز هم روي حرف اول خود اصرار ميورزيديد و به همين نحو به مرور مشاور محترم كمي از شما دلسرد شده.
در مورد رابطه با همسر به قول آقايي ارتباط زناشويي سه ضلع دارد هيجان، صميميت و اعتماد كه باگذشت زمان هيجان كاهش مي يابد اما اعتماد و صميميت بيشتر مي شود پس هرگز نبايد تصور كنيد ارتباط شما عادي شده و همسرتان شما را تحمل ميكند. ضمن اينكه اگر تمايل به داشتن هيجان بيشتر در اين ارتباط ميكنيد ميتوانيد خودتان هيجان را وارد زندگي كنيد خواندن تاپيك "طرز تهيه ي منوي عاشقانه " را به شما توصيه ميكنم.
در مورد رابطه با استاد و ... هم به گونه اي ديگر!
پس سعي كنيد منعطف و پذيرا و پيش بيني نشده باشيد تا ديگران هم در ارتباط با شما همين طور باهيجان و ... برخورد كنند.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
می بینید این تاپیک شروع خوبی داره ولی می ترسم بعدش....
قبل از هر چیز می خواستم از همه دوستان تشکر کنم که وقت گذاشتن و منو راهنمایی کردن و توجه تون واقعا از لطفتون هستش. دوست دارم باهام روراست باشید و بعد از خوندن جوابهام بگید که خوندن جواب من براتون کشش داشته یا نه؟ یا اینکه زورکی و از سر دلسوزی خوندینش؟ و اینکه دفعه دیگه که به سایت اومدین میاین ببینید من چی شدم یا اینکه حوصلتون نمی گیره دیگه بییاید؟ و اگر اینطوره دلیل اش چیه؟ چه چیزی نوشتم که شما بدتون اومده و حوصلتون رو سر برده؟
پرناز جون راهنماییت خیلی جالب بود و من رو متوجه این نکته کرد که من منظور اطرافیان رو نمی فهمم و منظورم رو هم درست نمی رسونم.
راستش من اصلا متوجه نبودم که الان نوبت منه که نتیجه کار رو بنویسم. احساس من این بود که دارم سعی می کنم به راهنماییها عمل کنم ولی در اولین قدم با مشکل مواجه شدم و دیگه نمی دونستم باید چیکار کنم، برای همین هم منتظر یه راهنمایی بودم.
Nazi 123 امیدوارم در این یک زمینه هیچ کس شبیه به من نباشه
Mehr1 شما که اینقدر قشنگ منظورتون رو بیان کردید چطور یک همچین اتفاقی برای شما هم می افته؟
دقیقا همونطور که شما نوشتید، احساس می کنم تحمل ام می کنن چون: "حوصله سر بر میشم از بس که حرفی برای گفتن ندارم ونمیتونم صمیمی بشم . "
محمد 89 اعتماد به نفس من پایینه، خیلی سعی می کنم روش کار کنم ولی مرتب کم میارم. خودم می دونم که از همه لحاظ حداقل 70% رو دارم ولی موقع عمل که می شه کم میارم. نمی دونم دلیل اش چیه؟ مثلا پیش بقیه همه چیز خراب می شه، اگه ازام سوال کنن جوابش رو نمی دونم، اگر قرار باشه یه کاری انجام بدم خراب می شه، از همه زشت تر می شم... و اگر هم خوب پیش بره یا بقیه نمی بینن یا خودشون رو می زنن به ندیدن و نکات مثبت ام نامرئی می شن و نکات منفی ام بزرگ و پر رنگ. نمی دونم دلیل اش چیه؟
Arix مطلب سارا بانو را خواندم و می خواهم چند بار دیگر نیز بخوانم واقعا تکان دهنده است و بسیار به من کمک کرد.
در مورد مطلب 1: حالا که دقت می کنم می بینیم منطقی است، ولی چرا در اون زمان منطق اش را نمی دیدم؟ چرا تعداد صفحات روی تصمیم گیری من تاثیری نداشت و اتفاقا موضوعات با صفحات بیشتر برایم جذاب تر هستند!؟ آیا منطق من عجیب غریب است؟ چرا اینطوری هستم؟
در مورد مطلب 2 در پاسخ به پرناز جون کامل توضیح دادم. اگر می شه لطفا راهنماییم کنید که چرا من منظور دیگران رو نمی فهمم و چطوری باید این مشکل رو حل کنم؟
Hamed65 دقیقا حق با شماست. من احساس می کنم حرف ها و طرز فکرم برای دیگران جالب نیست. چیزهایی را که من دوست دارم دیگران دوست ندارند و بالعکس، مثل غذا، فیلم، موضوعات علمی، تفریح و گردش و...
Green عزیز دارم گیج می شم! من فکر می کردم خیلی فعال هستم. من هر روز تقریبا 3 تا 4 ساعت در این سایت هستم. همه جواب ها را تقریبا بلافاصله می خوندم! چرا من فکر می کنم فعال هستم ولی از دید بقیه منفعلانه رفتار می کنم؟ این بار اول نیست که این موضوع را می شنوم، بارها شنیده ام که می گویند چرا فلانی را تحویل نگرفتی یا چیزهای مشابه این درحالیکه من واقعا فکر می کردم او را تحویل گرفته بودم!؟ این مشکل از کجاست و چجوری باید حل اش کنم؟
Yasa عزیز متشکرم که دلگرمم می کنید. یک سوالی از شما داشتم: کارهای من واقعا همیشه پیش بینی شده است، آیا این دلیل این است که من حوصله سر بر هستم؟ من سرعت بالایی ندارم، اگر از من سوالی بشود نمی توانم سریعا جواب دهم. کارهایی که انجام می دهم سریع نیست چون همیشه با احتیاط انجامشان می دهم. با هیجان و بلند صحبت نمی کنم چون صدایم نمی رسد، آدم شوخ و بذله گویی هم نیستم ... آیا این باعث می شود حوصله سر بر باشم؟ پس علائق من برای کسی جذاب نیست؟ من فیلم های خارجی دوست دارم، بازی های مختلف دوست دارم و جدی هستم و مسئولیت پذیر... آیا اینها امتیاز نیست؟
ولی حتما روی منعطف و پذیرا بودن کار خواهم کرد تا در این زمینه پیشرفت کنم، چون می دانم در این زمینه ها ضعف دارم.
دوستان این آخرین اتفاقی که برای من افتاد دارد دیوانه ام می کند؟ می شود بگویید چرا اینجوری شد؟
"دختر همسایه مان دوست من است او نیز در ابتدا با من رابطه خوبی داشت ولی کم کم فقط برای انجام کارهای اینترنتی اش به من زنگ می زد، ولی من احساس می کنم که وقتی همسرم هست او راحت تر است چون رفتار همسرم هیجان انگیز است، البته او دختر خوبیست و به خاطر حفظ حریم از همسرم فاصله می گیرد.
خلاصه او به من زنگ زد که با برادر کوچک تر اش، خاله اش که هم سن اش است و همسر خاله اش که دوست همسر من است برویم برف بازی. وقتی با او صحبت کردیم با خودم فکر کردم او معمولا حوصله ندارد وقت اش را با من سپری کند ولی چون همسرم باحال است می خواهد دسته جمعی برویم برف بازی. خاله و همسرش که اصلا بازی نکردند. دختر همسایه مان و برادراش هم به همسرم برف می زدند و من هرچقدر به همسرم، دوست ام و برادراش برف می زدم کسی به من برف نمی زد؟ من حسابی گیج شده ام! چرا اینطوری می شه؟ البته با بقیه هم مشابه این اتفاقات می افته. آخه چرا اینطوری می شه؟
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
می بینید این تاپیک شروع خوبی داره ولی می ترسم بعدش....
اگر مي ترسي پس ادامه نده! چون اين ترس تو ناخودآگاه به واقعيت مبدل ميشه.
نقل قول:
فرشته مهربان نوشته است:
گفتم: دلم گرفته است !
گفت: چون دل گرفتگی را انتخاب کرده ای، انتخابت را عوض کن.
گفتم: با گفتن یک جمله احساسم را به بازی می گیرد !
گفت: انتخابت این است، می توانی به جملاتش گوش ندهی.
گفتم: با نگاهش مرا خرد می کند !
گفت: تو خرد شدن را انتخاب کرده ای، از این پس آئینه بودن را انتخاب کن.
گفتم: تنها مانده ام وعشقی به سراغم نیامده است.
گفت: تنهائی را انتخاب کرده ای. انتخابت را عوض کن، عشق همیشه منتظر است تا تو او را
انتخاب کنی.
گفتم: هیچ کاری را نتوانسته ام به پایان برسانم!
گفت: چون به پایان نرساندن انتخاب تو بوده ، از این به بعد انتخاب کن که برای به پایان رساندن از تمام وجودت مایه بگذاری.
گفتم: دوستش دارم اما توجهی به من نمی کند!
گفت: چون توجه را انتخاب کرده ای ، فقط دوست داشتن را انتخاب کن ، آنگاه او را خواهی داشت.
گفتم: می ترسم دست به اقدام بزنم !
گفت: ترس گزینه همه آدمهائی است که جرات دیدار با موفقیت را ندارند، گزینه ات را عوض کن.
گفتم: میخواهم همیشه مانند تو خوب فکر کنم !
گفت: به خودت بستگی دارد، من چنین می اندیشم.
چون اندیشیدن را انتخاب کرده ام، تو هم می توانی.
دوست عزيزم جداي از اين مطلب
شما پيش بيني نبودن خودت رو چي تعبير ميكني؟ شوخ طبعي؟ حاضرجوابي؟ كسي كه با داد و بيداد حرف ميزنه يا بعبارتي پرخاشگر؟
نه دوست گلم. شوخ طبعي يعني شوخ طبعي و نه چيز ديگه. حاضرجوابي هم يعني حاضرجوابي و نه چيز ديگه و ... و پيش بيني نشده هم فقط و فقط معناي خودشو داره!
يعني كمي خلاقيت در عادات معمولي و هميشگي. يعني تنوع در زندگي و درس و تنوع در نوع نگرشت كه همه چيز از اون نشات ميگيره.
فكر ميكني استعدادشو نداري؟ داري ... باور كن و از ساده ترين ها شروع كن:
فرداصبح كه از خواب بيدار ميشي اگر فقط صداي ماشينها به گوشت ميرسيد كمي بيشتر دقت كن تا صداي قشنگ گنجشها رو هم بشنوي.
اگر با باز كردن پنجره فقط دود رو حس ميكردي كمي دقيق تر ببين تا بچه ي كوچيكي كه با شوق و ذوق ميدوه تا به كلاس درس برسه رو هم ببيني.
اگر فكر ميكردي فقط اگر در تاپيك شما نظر ميدن يعني به شما توجه ميشه از امروز رقم تعداد بازديدهاي تاپيكتو ببين تا بفهمي كه چندين نفر تا حالا ازش بازديد كردند.
حالا سطح كارتو يه كم بالاتر ببر:
اگر به درست كردن شام به چشم يك وظيفه نگاه ميكردي امروز اونو به چشم يك وعده ي طلايي ببين كه همسرت رو سر ذوق بياره و اونو شگفت زده كنه!!!!
اگر فكر ميكني كه همكلاسيت با تو حال نميكنه و زياد از بودن با تو لذت نميبره امروز اونو به يك وعده ي نهار يا شام به خونت دعوت كن.
اگر فكر ميكني كه استادت تو رو فراموش كرده و فقط تحملت ميكنه امروز به مناسبت نزديك شدن بهار براش يه شاخه گل ببر. :72:
اگر فكر ميكني كه دوستات ديگه يادت نيستن و ... امروز بهشون يك پيامك خيلي زيبا و ناز بزن و از همشون ياد كن.
آره عزيزم چراكه نه؟! تو رابطه ي خودتو با دنيا و آدمهاش عوض كن اونا هم رابطشونو با تو عوض مي كنند. تو براشون هيجان خلق كن تا اونا هم برات هيجان خلق كنند.
چرا اول تو شروع نمي كني؟؟ ... شروع كن از همين حالا ...
به قول بالهاي صداقت عزيزم:
وقتي قفلي عوض بشه كليد اون قفل هم تغيير ميكنه.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
دوستان همه بهترین حرفها را زدند.
راستش من هم قبلاً این حس را داشتم. یعنی فکر می کردم کسی از من خوشش نمیاد. فکر می کردم کسی نمی خواهد با من دوست باشه. شما وقتی از برف بازی گفتید، من یاد خودم افتادم. دقیقاً همین مسئله برای من هم اتفاق افتاده بود. وقتی مدرسه می رفتم، بچه ها برف بازی می کردند. من هم قاطی آنها رفتم. هیچکس ولی به من برف نمی زد! یادمه یکبار یکی به من برف زد خیلی ذوق زده شده بودم.
من برای اینکه این مشکل رو حل کنم، سعی کردم اول خودم برای خودم احترام قائل بشم. باور کنید تمام این مشکلات برمی گرده به همین مسئله اعتماد به نفس.
خب بالاخره بعضیها هستند که شخصیتشون طوری هست که همه رو به سمت خودشون جذب می کنند. هر چی بگویند، همه می خندند. حالا اگر من یا شما همان شوخی را در جمعی بکنیم، شاید هیچ کس نخندد. این بر می گردد هم به طبیعت خود اون فرد که خدادادی هست، و هم خیلی از چیزها که اکتسابی هستند و شما باید آنها را یاد بگیرید.
قرار نیست همه شوخ باشند، یا همه بلد باشند داستان جذاب تعریف کنند. شما باید نقاط قوت خودتان را پیدا کنید. ببینید به چه چیزهایی علاقه دارید، چه کارهایی رو خوب بلد هستید، در چه کارهایی استعداد دارید. توانایی های خودتون رو زیادتر کنید. اول از همه خودتون خودتون رو قبول کنید. یاد بگیرید برای خودتون دوست خوبی باشید. تواناییهایتون رو باور کنید. این باعث می شه اعتماد به نفستون بالا بره. وقتی شما خودتون رو قبول داشته باشید، این حس رو می تونید کم کم به دیگران هم بدهید. من اگر با کسی صحبت کنم و متوجه شوم که او خودش هم خودش را باور ندارد، چطور می تونم با اون ارتباط برقرار کنم؟
وقتی کسی قصد هنرنمایی دارد، ولی خودش خودش را هنرمند نمی داند، چطور باید دیگران از هنر او لذت ببرند؟
شخصیت خودتون رو بسازید. مهم نیست که بلد باشید خوب جک تعریف کنید تا همه طرف شما بیایند. مهم اینه که بقیه بفهمند شما آدم خودساخته ای هستید. دنبال این نباشید که دیگران از شما تعریف کنند. سعی نکنید خودتون رو در نگاه دیگران پیدا کنید. شما هستید که به خود و دیگران باید ثابت کنید که وجود دارید.
کمی هم حساسیت خودتون رو روی این مسئله کمتر کنید.
yasa خیلی حرفهای خوبی زد.
خیلی تلاش کنید، موفق خواهید شد :)
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
من تاپیک قبلیتون رو نخوندم و نمی دونم اونجا فعال بودید یا نه، مطلبی که من گفتم کلی بود و نه فقط در مورد شما.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط negar_a
Yasa عزیز متشکرم که دلگرمم می کنید. یک سوالی از شما داشتم: کارهای من واقعا همیشه پیش بینی شده است، آیا این دلیل این است که من حوصله سر بر هستم؟ من سرعت بالایی ندارم، اگر از من سوالی بشود نمی توانم سریعا جواب دهم. کارهایی که انجام می دهم سریع نیست چون همیشه با احتیاط انجامشان می دهم. با هیجان و بلند صحبت نمی کنم چون صدایم نمی رسد، آدم شوخ و بذله گویی هم نیستم ... آیا این باعث می شود حوصله سر بر باشم؟ پس علائق من برای کسی جذاب نیست؟ من فیلم های خارجی دوست دارم، بازی های مختلف دوست دارم و جدی هستم و مسئولیت پذیر... آیا اینها امتیاز نیست؟
دلیلی نداره که بتونیم همه آدم ها رو جذب خودمون کنیم. همه ما به تناسب روحیات، شخصیت و علایقی که داریم بعضی ها دوست دارن وقتشونو با ما بگذرونن و بعضی ها هم نه. منم وقتی با کسی باشم که دنیامون با هم متفاوت باشه حوصلم سر میره و مسلما اونم همین احساسو داره. بنابراین لازم نیست سعی کنید که همه جذبتون بشن و شاید همین ذهنیت باعث بشه که سعی کنید که رفتار مطابق علاقه اونها نشون بدین که کاملاً واضحه که مصنوعیه. بهتره خودتون باشید و سعی کنید با کسانی ارتباط داشته باشین که روحیاتشون با شما متناسب تره. رفتار مصنوعی اصلاً جالب نیست.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام دوست عزيز. گمان ميكنم اين تصوير ذهني شما باشه. درحقيقت رفتار ديگران با شما عوض نميشه، بلكه شما حساس ميشيد.
يه توصيه براي شما دارم، فكر ميكنم جواب بده. سعي كنيد با اطرافيانتون خيلي درد دل نكنيد و بيشتر شنونده باشيد تا گوينده. البته منظورم اين نيست كه حرف هاي شما مشكل داره، در حقيقت گفتن بعضي از حرفا (مثل حرفايي كه چند روز بعد از گفتنشون پشيمون ميشيد) توقعات و انتظارات رو به وجود مياره و ممكنه عدم برآورده شدن اين توقعات شمارو به اين نتيجه برسونه كه اونها سرد شدن و دوست ندارن با شما صحبت كنند.
نكته::305: اين توقعاتي كه من بهش اشاره كردم ناديده نگيريد. بهتره كلا توقعاتتون رو بيارين پايين. مثلا انتظار نداشته باشين هر عملتون با عكس العملي مواجه شه و هر محبتي ميكنيد متقابلا محبت ببينيد. اونوقت راحت تر ميتونيد علاقه ديگران رو به خودتون درك كنيد.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
نگار جان
من تصور بدی راجع به شما نداشتم. منظورم این است که از نوشته هایتان هیچ حس بدی نگرفتم ( تاپیک قبلی ). اما توی این تاپیک اینقد خودتان از خودتان بد گفتید که حس کردم با یک دختربچه ی لوس غرغرو طرفم.
منظورم این است که شما دختر حوصله سر بری ( اصطلاح خودتان ) نیستید. چون در تاپیک قبلی که بحث این حرفها نبود، رفتار یا گفتار خاصی هم دیده نشد. اما تو این تاپیک خودتون شروع کردید به جون خودتون غر زدن و خودتون را تخریب کردن.
اگر این تصور را از ذهن خودتان بیرون کنید مطمئن باشید که مشکل حل خواهد شد.
برگرد همون تاپیکت را ادامه بده و سعی کن روابطت را با همسرت خوب کنی.
یک توصیه دوستانه ی پاورقیانه:
با توجه به تاپیک قبلی که گفتید مدتی است با همسرتان بیخودی بحث می کنید و روابط گرمی ندارید و با توجه به خصلت های آقایون ( به همسرتون شک نکنید لطفا ) و ... بهتر است روابطتان را با اون دختر خانم محدودتر کنید. نداشتن رابطه ی صمیمی با همسر و وجود محرک خارجی و نفر سوم ممکن است خدای نکرده باعث لغزش شود. اکثر کسانی که وارد این وادیها شدند آدمهای بدی نبودند یا قصد بدی نداشتند، اما به تدریج ...
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام:72:
دوستان عزیز خیلی متشکرم، صحبت های شما خیلی عمیق هستند و من نمی تونم به این سرعت همه رو بفهمم. می خوام همه رو دقیق بخونم و سعی کنم عمل کنم. فقط می خواستم بگم دارم روی این موضوع کار می کنم و نمی گذارم زحمت هایی که شما می کشید بیهوده باشه....
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
دوستان سلام
من دارم روی خودم کار می کنم ولی خیلی سخت تر از اونیه که فکرش رو می کردم. امیدوارم امسال عید با راهنمایی های شما بین اقوام و دوستان اوقات بهتری رو داشته باشم. امیدوارم شما هم عید خیلی خیلی خوبی داشته باشید و به هر چی که می خواید برسید.
:72::72::72::72::72:
در سال جدید دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
:72::72::72::72::72:
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
ديديد دوستان...........
تاپيك هاي من اصلا ادامه ندارن و فقط تا صفحه 2 پيش مي رن.... چرا من نمي تونم رابطه برقرار كنم؟ چرا ابتدا خوبه ولي بعد........:302:
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
سلام نگار جان
بايد بگم من امروز تايپيكتو خوندم هر دو صفحشو و كلي چيز يادگرفتم
آخه منم همين مشكلو دارم
خيلي ازت ممنونم كه اين تايپيك رو باز كردي جواب خيلي از سوال هامو گرفتم و فكر ميكنم بهترين تايپيكي بود كه تا الان خوندم:104:
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
نگار مگه هر کی تاپیکش تا 2 صفحه ادامه کرد یعنی بلد نیست ارتباط برقرار کنه؟ چرا اینطوری به قضیه نگاه می کنی گلم؟
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط negar_a
ديديد دوستان...........
تاپيك هاي من اصلا ادامه ندارن و فقط تا صفحه 2 پيش مي رن.... چرا من نمي تونم رابطه برقرار كنم؟ چرا ابتدا خوبه ولي بعد........:302:
سلام خانم نگار،
خوشحالم باز هم اومدید.
شما در پست قبلیتون نوشته بودید:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط negar_a
دوستان سلام
من دارم روی خودم کار می کنم ولی خیلی سخت تر از اونیه که فکرش رو می کردم. امیدوارم امسال عید با راهنمایی های شما بین اقوام و دوستان اوقات بهتری رو داشته باشم. امیدوارم شما هم عید خیلی خیلی خوبی داشته باشید و به هر چی که می خواید برسید.
پس یا صحبت شما یعنی اینکه شما می خواهید روی خودتون کار کنید.
ما هم منتظر هستیم که نتیجه اش رو برایمون بنویسید!
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
ممنون از شبنم، شکوفه، tell me و hamed65 عزیز :43:
وقتی جواب هاتون رو شنیدم شرمنده شدم.
کارهایی هم که گفتید دارم سعی می کنم ولی خیلی خیلی سخته. سعی می کنم تاریخ تولدها یادم بمونه، عمیق تر نگاه کنم تا حرفی برای گفتن داشته باشم و....
ولی هنوز مشکل دارم و سرگردونم. تا حالا چندین بار این تاپیک رو از اول تا آخر خوندم و خیلی چیزها یاد گرفتم و اوضاع کمی بهتر شده ولی هنوز نمی تونم صمیمی بشم. ارتباط عمومی و به اصطلاح سلام علیک رو خوب بلدم ولی نمی تونم صمیمی بشم، برای همین هم ابتدای رابطه خوبه ولی چون نمی تونم صمیمی بشم بعدش همه فقط تحمل ام می کنن.
شاید باورتون نشه ولی علیرغم اینکه من با همه حرف می زنم به همه کمک می کنم و وسیله قرض می دم و وقت می ذارم و مهمونی می دم ، ولی هیچ کس این کارها رو برای من انجام نمی ده، تا به حال هیچ کس سر حرف رو با من باز نکرده. هر وقت هم از کسی کاری می خوام یا انجام نمی ده یا انقدر بد انجام می ده که پشیمون می شم. وقتی مردم رو می بینیم که یک دفعه این می ره برای اون یکی خرید و یک دفعه برعکس یا به هم وسیله قرض می دن یا موهای همدیگرو درست می کنن و... خیلی حسرت می خورم و دلم می خواد من هم می تونستم اینطوری باشم
کاش می دونستم یه رابطه واقعا چطور صمیمی می شه؟
راستی یه اتفاقی افتاد خیلی خوب بود......
با فامیل دسته جمعی بودیم و من پیشنهاد اسم فامیل دادم و هر کی یه جوری با بی میلی سرشو تکون داد (نمی دونم من اینطور فکر کردم یا واقعا بی میل بودن)
با این وجود من رفتم دنبال قلم و کاغذ ولی وسط کار با خودم فکر کردم اونها که اصلا اهمیتی ندادن و شاید اصلا متوجه رفتن من هم نشده باشن، برای همین بی خیال شدم. ولی با کمال تعجب دیدم اومدن دنبالم و سراغ قلم و کاغذ رو گرفتن. (باورم نمی شد اصلا شنیده باشن که گفتم می رم قلم و کاغذ بیارم). وقتی برگشتم پیششون دیدم خودشون هم یه چیزهایی جور کردن و کلی بازی کردیم و خوش گذشت.:227: :310:
البته من انقدر ذوق زده شده بودم که خیلی حرکات ضایع از خودم نشون دادم و زیادی هیجان به خرج دادم و مثل یک بچه 14 ساله رفتار کردم. نمی دونم پیش خودشون چه فکری می کنن...
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
چه کار جالبی کردید!
حتماً خیلی خوش گذشته!
به نظر من شما باید مطالعات خودتون رو در زمینه مهارتهای ارتباطی بالا ببرید.
در این زمینه حتماً می توانید کتاب و مقاله پیدا کنید.
چند تا تاپیک من به شما معرفی می کنم:
نکته های طلایی جهت برقراری ارتباط سازنده با دیگران
مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)
مهارت های ارتباطی «خصوصا ارتباط کلامی»
مهارت های ارتباطی ...
ارتباط کلامی و غیر کلامی
امیدوارم کمکتون کنه.
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
در ضمن همینطور که قبلاً هم گفتم، اعتماد به نفس خودتون رو خیلی بالا ببرید.
کتابهای زیادی در این رابطه هستند.
در همین تالار و در اینترنت هم مقاله های زیادی داریم.
فکر می کنم در این انجمن تاپیکهای مختلفی پیدا کنید.
نقل قول:
نمی دونم من اینطور فکر کردم یا واقعا بی میل بودن
فکر می کنم خودتون جواب سوالتون رو گرفتید. اگر واقعاً بی میل بودند، کسی دنبال قلم و کاغذ نمی آمد!
نقل قول:
با این وجود من رفتم دنبال قلم و کاغذ ولی وسط کار با خودم فکر کردم اونها که اصلا اهمیتی ندادن و شاید اصلا متوجه رفتن من هم نشده باشن، برای همین بی خیال شدم.
این هم یک دلیل دیگر برای اینکه شما باید اعتماد به نفستون رو بالا ببرید و خودتون رو باور کنید!
شما مخلوق خدا هستید. شما این ارزش رو دارید که دوستتون بدارند.
شما این ارزش رو دارید که خودتون خودتون رو دوست داشته باشید.
به نظر من شما اول از همه باید یاد بگیری که خودت رو دوست داشته باشی.
بیشترین محبت و توجه رو خود انسان می تواند به خودش هدیه کند.
وقتی این کار رو بکنید، دیگر اینقدر محتاج و تشنه محبت و توجه دیگران نخواهید بود.
کم کم با یادگیری مهارتهای ارتباطی می توانید نحوه برقراری ارتباط با دیگران رو هم یاد بگیرید.
نمی دونم قبلاً این رو گفتم یا نه. ولی آدم هایی جذاب هستند که خودشون رو باور دارند.
برای خودشون ارزش قائل هستند و به خودشون اطمینان دارند.
پس خودتون رو بسازید!
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
با این لینک هایی که گذاشتید کلی مطالعه:303:، تفکر و تمرین دارم که انجام بدم:300:
ممنون:72:
( مثلا همین الان........ واقعا نمی دونستم باید چه جوابی به پستتون می دادم، فقط احساس کردم باید یه چیزی گفته باشم :( )
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
:104::104::104::104:
سلام نگار جان به همین راحتی می تونی با دیگران رابطه برقرار کنی ولی سعی کن اون رابطه رو تجریه و تحلیل نکنی و روی مسائل حاشیه ای ریز نشوی در کل اعتماد به نفستون رو خیلی خیلی خیلی بالا ببرید . شما رابطه رو برقرار کن ولی اینکه چه استقبالی می شه رو حساس نشو شاید همه از صحبتهای شما لذت ببرند ولی به هزار و یک دلیل اون موقع شما متوجه نشوید. :311: به خودت بگو که من انسان موفقی هستم و خصوصیات مثبتت رو برای خودت مرور کن. موفق باشید
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
من تاپیکتونو خوندم
خودم هم شاید مشکلاتی شبیه شما داشته باشم، (یعنی خود من یه مراجعه کننده مثل شما هستم با مشکلی شبیه شما) ولی چیزی که از شخصیتتون به نظرم میاد اینه که فرد کمالگرائی هستین. و این یعنی که راحت صمیمی نمیشین چون کمال گرائین ، صمیمی شدن یه راهکار داره: صمیمی بشین اینهمه طول و تفسیر نداره.
اعتماد به نفس هم مهمه ولی هیچوقت نمیتونین یه شربت واسه درست شدن اعتماد به نفستون پیدا کنید به این مسئله به چشم یه فرآیند نگاه کنین، به تدریج خودتون رو می سازید و اعتماد به نفستون بالا میره اما اینکه دنبال یه راهکار واسه این مسائل باشین که نسخه ی درمانتون باشه و تمام! نه دنبالش گشتن بهیوده است.
دیگه اینکه به خاطر مسائل بالا زیادی فکر میکنید، مثلا پستای تاپیک رو میشمارین، احتمالا توی رابطه هم همینجورین به جزئیاتش خیلی فکر میکنین، کلی نقشه میریزین و همه شون نقش برآب میشن .... خوب طبیعی هست چون رابطه های انسانی خیلی پیچیده هستند شما باید به شکل ناخودآگاه و با احساستون اینو پیش ببرین نه با تحلیل ریاضی وار! چرا نتونستین اینو انجام بدین؟ چون اعتماد به نفستون پائین بوده، پائین بودن اعتماد به نفس یعنی پائین بودن هوش هیجانی! و این یعنی اینکه در رابطه ها خوب عمل نمیکنین.
هوش هیجانی هم با رشد شخصیتتون بالا میره.
در مورد فروم هم هیچوقت اینو با رابطه مقایسه نکنید. اینجا یه انجمن هست که آدما ممکنه به هم برسن ولی به ندرت رابطه ای ایجاد میشه مثلا من اینجام واسه مشکل خودم بعد از مدتی ممکنه دیگه اینجا هم سر نزنم حتی ادامه ی تاپیک خودم رو هم دنبال نکنم.....پس این طرز فکر که تعداد پستای این تاپیک نشانی از موفقیت در یک رابطه است درست نیست. شما ممکنه با تاپیک خودتون رابطه داشته باشین اما کسائی که اینجا میان چنین رابطه ای رو ندارن
رابطه های جدید رو شکل بدین و بیشتر امتحان کنین، درست مثل یه بچه، شکست و شکست و شکست و کم کم درصد پیروزیها بالا میره....البته عمل کردن به اینا سخته (نمونه اش خود من ولی در دراز مدت ممکنه)
خود من هم زیاد نمیتونم سر صحبت رو باز کنم، اینجا به خاطر اینه تایپم خوبه کلی کلمه رو مینویسم ولی در حرف زدن مدیریت مکالمه رو (مگر در بحثهای خاص مثلا تخصصی چیزائی که خوب بلدم) نمیتونم در دست بگیریم بیشتر دوست دارم طرف سر صحبت رو باز کنه یا موضوع جدید پیش بندازه.
البته اگه با کسی صمیمی باشم این مشکل کمتره ولی منم این مشکل رو دارم، ولی کم و بیش روش کار کردم و نسبت به قبل خیلی بهترم
-
RE: ابتدای رابطه خوبه بعدش انگار همه فقط تحمل ام می کنن؟
توضیحتون خیلی آرومم کرد، خیلی ممنون:82: