-
بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام به همه
خیلی دلم گرفته . خیلی نمیتونم با کسی حرف بزنم نامه درزایو نوشتم هر کی حوصلشو داره بخونه میخوام تک تک اتفاقاتی که افتاده رو بگم تا قضاوت کنید که مشکل کجاست؟ من قبلا یه تاپیک تحت عنوان شوهرم و ببخشم یا نه گذاشته بودم . اون دفعه مشکلاتمونو گفتم .همیشه دعواهامون سر این مسا له ست که اول همیشه من یه مشکلی و اروم البته با ناراحتی میگم اونم یکسره میگه نه این طور نیست . تو اشتباه میکنی من اینطور نیستم تو اشتباه میکنی . فکر کنید یکسره میگه تو اشتباه فکر میکنی . میگه من تورو درک نمیکنم نمیفهمم مشکلت چیه .میگه مشکلی که داری میگی مسخره است. مشکل خودته. با این کارش منو عصبی میکنه . خوشو با من مقایسه میکنه . میگه اگه من باشم همچین عکس العملی ندارم به من انتقاد میکنه که چرا شکایت میکنم از همچین مساله ای . خیلی بهش گفتم زنها با مرد ها فرق دارند . اینقدر میگه مشکلتو نمیفهمم زحمتی برای فهمیدنش نمیکشه که اخر من بهش میگم پس تو نفهمی و ... . اونم از اینکه فحش بدم بدجور ناراحت میشه . دفعه پیش برای بار 7 یا 8 دعوای بد کرده بودیم که به ظاهر حل شد و من و شوهرم به هم کلی قول دادیم : اون قول داد هر وقت من مشکلی مطرح میکنم جدی بگیره با من زیاد بحث نکنه سعی کنه سعی کنه بفهمه . به من نگه مشکل تو کوچیکه چرنده و ... از این حرفا در ضمن قول داد دیگه مسائل و دعواهامونو به خونواده ها نکشه (اخه سر دعواهامون از خواهر و مامان من کمک میگیره و اونارو وارد مساله میکرد که خیلی اوضاع وخیم تر میشد) . منم قول دادم که عصبانیتمو کنترل کنم و دیگه فحش ندم منظورم همون نفهم و بیشعور و .. بدتر از اینا نمیگفتم . (هزار تا کار میکنه میگه نارحت نشو ولی اگه من بگم تو نمیفهمی نفهمی غوغا به پا میکنه)
اما باز بعد از این همه قول و قسم یه بار دیگه بعد از 2 ماه اتفاق افتاد . من اخیرا از سهل انگاریهاش خسته شده بودم . چون شغل ازاده ساعت 10 از خواب بیدار میشه . اقا چک داره بیخیال ساعت 11 از خونه میزنه بیرون اخرشم چکش به خاطر نتبلیاش برگشت میخوره و از این حرفا . 2 ماه میگم برو ثبت نام وام ازدواج نمیره . البته من ثبت نام کرده بودم فقط باید مدارک میبرد که نبرد . کلا خیلی بیخیال شده بود منم ناراحت شدم و یه روز بهش گلایه کردم . یکسره زد زیرش . گفت منو درک نمیکنی . من سرم شلوغه . کارم سخته ( قابل توجه که ساعت 10 از خواب بیدار میشه)و نمیرسم . تو اشتباه میکنی . من اینط.ری نیستم . اصلا مشکلی که مطرح کردی مهم نیست اینقدر .داری چرند میگی بهونه میگیریو از این حرفا.
اون به من قول داده بود که این حرفارو نزنه . قبلا بهش گفته بودم که اگه میبینی ناراحتم حرفامو گوش کن . همون لحظه الکی بگو باشه قبول . ولی اگه غیر منطقی بود چند روز بعد که اروم شدیم در موردش صحبت میکنیم. ولی بازم اینکارو نکرد .به خاطر غرور بیجاش و اینکه احساس زن ذلیلی نکنه با من بحث کرد. میخواست فقط بگه تو اشتباه میکنی . بازم گفت من تورو درک نمیکنم و نمیفهمم اینقدر گفت که منم ناخواسته گفتم پس نفهمی که نمیفهمی . دیگه شروع شد و گفت حالاکه فحش میدی بگیر و حسابی فحش داد اونم نه فحشای معمولی مثل من, شورشو در اورد . اخه جالبه شوهرم هر کی ببینه میگه امامه. اصلا حرفه بد از دهنش در نمیاد. خیلی مودبه . از خصوصیلت بارزشه. من شوکه شدم . به خاطر یه بیشعور و نفهم چه حرفایی که نشنیدم .
اینقدر عمدا فحش داد تا من گفتم از خونه برو بیرون . نرفت . نشسته بود رو صندلی و یکسره فحش میداد . نمیدونید خیلی ناراحت شدم اخه خودش اول زد زیر قول و مشکل منو بازم جدی نگرفت . به نظر من این کمال بیاحترامی به طرفه که مشکلی که داره رو اهمیت ندی.
اره ناراحت شدم و کنترل از دستم خارج شد و یه لنگه کفش پرتاب کردم طرفش. جالبه به خاطر این حرکتم ( بدون اینکه فکر کنه چه حرکت اون باعث شده تا این رفتارو ببینه ) رفت پیش مامانم و گفت دیگه دنبالم نیاین( اینگار که تا حالا ما میرفتیم دنبالش و نازش و میکشیدیم ) و فردا تو دادگاه میبینمتون و بازم خونواده هارو کشید وسط. خیلی بد شد خیلی. با این کارش تموم پلها رو پشت سرش شکست . همون شب خونه برادر شوهرم پاگشا دعوت بودیم و با این که این حرفو زد و منو شکست به خاطر ابرو و خونواده ها زنگ زدم که بگم بیخیال شو و بریم مهمونی . بنده خداها کلی زحمت کشیده بودند . کلی مهمون به خاطر ما دعوت کرده بودند. جواب تلفن منو نداد و الان نزدیک 4 روزه که اصلا زنگ نزده . اخه من چی بگم . چرا اینقدر این بشر مغرور و بی منطقه . نمیدونم توقع داره من زنگ بزنم با این همه فحشی که داد و گفت دیگه نیاین دنبالم یا خجالت میکشه برگزده . نمیدونم هر چی هست ناراحتم که همچین برخوردایی بین منو نامزدم پیش میاد . خیلی سعی کردم تکرار نشه ولی میشه . خیلی هم تکرار میشه . ایندفعه خیلی دردم عمیقه . نمیتونم قبول کنم شوهرم همچین فحشایی رو به من که نامزدشم داده . اون حتی 1 سال نامزدیو سعی نکرد یه ذره باب دل من تکون بخوره . اون مفهوم دوست داشتن و نمیدونه خودشو خیلی دوست داره . یه بار فقط یه بار ارزو داشتم که هر وقت مشکلیو مطرح میکنم بگه اره عزیزم تو راست میگی ببخشید باشه سعی میکنم حلش کنم . میمیرم واسه این جمله. نمیگه عین خروس جنگی ها سرشوبالا میگیره میگه نه تو اشتباه فکر میکنی. در ضمن یکی دیگه از خصوصیات شوهر من که همه بهش پی بردن اعتماد بنفس زیادشه. خسته شدم کم اوردم 8و 9 بار دعوا طی 8 ماه نامزدی کمرمو شکسته . احساس میکنم یه زن 50 ساله با 4 تا بچه ام . اصلا معلوم نیست کی زنگ بزنه! اگه زنگ زد چی کار کنم .؟چی بگم که بفهمه چه کار زشتی کرده . نمیتونم قبول کنم تو نامزدی این رفتار رارو ببینم .من به امید احترام و عشق اومدم پیش شوهرم چی شد!! اخه دیگه قول دادنم فایده نداره امتحان کردیم همو قبلا. اگه زنگ نزد چی کار کنم؟ اخه درسته با این کارای بچگانش من زنگ بزنم ؟! اصلا این زندگی زندگی بشو هست یا نه ؟ میترسم اینم رد شه باااااز یه موضوع دیگه باز بشه و زندگیمون همش بحث باشه . فقط میتونم بگم تحملشو ندارم اینقدر تو روحیم تاثیر میذاره که دنبال بهونه برای مردنم . چون نه تحمل طلاقو دارم چون دوسش دارم نه مشاجره. البته الان مطمئن نیستم که دوسش دارم. خیلی سخته خیلی سخته زخمی که باز بشه دیگه مثل قبل ترمیم نمیشه . اصلا دوست ندارم این حالتو . دیگه هیچ ابرو و اعتباری جلوی خونواده ها چه اون چه من نداریم. راهنمایی کنید چی کار کنم
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام
خوبيد شما ؟
چند وقته ازدواج كرديد ؟
نامزد هستيد يا زير يه سقف ؟ (اگه قبلا گفتيد من متوجه نشدم يه بار ديگه بگيد ممنون )
فاميل هستيد يا غريبه ؟
بچه هاي چندمي هستيد ؟
اوضاع ماليتون چطوره ؟
اوضاع مالي خانواده هاتون چطوريه ؟
تحصيلاتتون چطوره ؟
چطور ازدواج كرديد و چه توافقاتي كرديد ؟
اين زندگي به راحتي قابل ترميم و ادامه دادن هست پس نااميد نباشيد و به خدا توكل كنيد و يواش يواش با هم و قدم به قدم در كنار هم ميريم جلو .
فقط از عجله كردن پرهيز كنيد .
با توكل به خدا
با تشكر
يامولاعلي
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
می ګن وقتی یک طرفه بری قاضی، راضی برمی ګردی. با این حال و با شرح نوشته های شما من می خوام از شوهرتون دفاع کنم.
ببینید چقد اوضاع خرابه که شما با یک طرفه قاضی رفتن هم باز ...
به شما چه ربطی داره که ایشون چک داره؟
تو کارهاش چرا دخالت می کنید؟
مثل اینکه شما تصمیم داشته باشی نهار عدس بلو درست کنی و ایشون از سر صبح هی به شما غر بزنه که چرا عدسش را خیس نمی کنی؟ برنجت چی شد؟ خرما خریدی؟؟
خیلی خیلی حرکت و کارت زشت بوده. بارها فحش دادی، اولین لنګه کفش را شما برتاب کردی، حالا بعد از هفت هشت ماه، یک بار جوابت را داده تا شاید به خودت بیایی.
شوهران از زنان چه انتظاراتی دارند را بخون.
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام
بهشت گرامي ، من يادم هست روزي كه اولين ارسالم رو زدم ، همين قدر آشفته و يك طرفه صحبت كردم .
با هم در كنار هم ميتونيم به خواهر محترممون كمك كنيم تا انشالله همه مشكلات رو به مرور زمان حل بفرمايند .
با تشكر
برادركوچكتان
يامولاعلي
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام دوباره
ما 9 ماه میشه که ازدواج کردیم .هنوز نامزدیم من 28 وشوهرم 32سالشه. هر دو فرزند اخر و از نظر مالی مثل هم و متوسط هستیم . فامیل نیستیم . اشنایی قبل ازدواج داشتیم حدود 4 سال . ایشون شغل ازاد دارند . دیپلم و من دارم ارشد میگیرم .
اینطور که اقا یا خانم بهشت گفتند , من که ایستاده تو جای خودم لنگه کفش پرتاب نکردم . به نظر شما از یه شوهر نباید توقع داشت عصبانیت و ناراحتی زنشو بخوابونه و ارومش کنه . اگه اونم عصبانی باشه من سعی میکنم ارومش کنم و یه کم کوتاه بیام . من اولش ارومم البته یه کم نارارحت که طبیعیه اگه یه کم انتقاد پذیر باشه و غرورشو البته غرور بیجاشو کنار بذاره و سعی کنه طرز رفتار با یه خانم رو یاد بگیره منم کمتر عصبانی میشم و بهش کمتر گیر میدم .
من ادم سازگاری هستم اینو همه میگن اینطور نیست که الکی حرفی بزنم یا غر غرو باشم . فقط میخوام اینو بدونه که زن ها مثل مردها نیستند که حرف نزنند اونا باید حرف بزنند تا اروم بشن. ولی اون میخواد من کمتر حرف بزنم و هیچ وقت نمیخواد بفهمه . اشتباه فکر میکنم بگید لطفا
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
ببین عزیزم
درسته که شما از همسرت یه سری توقعات داری که ایشون سهوا برآورده نمی کنه. اما مساله اینجاست که راه رسیدن به این توقعات و برآورده کردنشون این نیست که مستقیم درخواست کنی.
متاسفانه زندگی زناشویی یه خورده سخته. از درس خوندن و تز ارشد نوشتن هم سخت تره. باید حسابی تمرین کنی و آموزش ببینی. الان که اول راهی شروع کن.
درخواست های شما هرچند منطقی، سیاست و روش خاص خودش را می طلبه. با داد و بیداد و دعوا فقط همسرت را از خودت دور می کنی. مردها به شدت از این مساله بیزارند و تحملشون در مقابلش کمه. الان نامزد هستید که اینقد تحمل کرده، اگه تو خونه ی خودتون بودید که زودتر از اینها اعتراض می کرد به رفتارت.
رفتارت را و نحوه ی مطرح کردن درخواست هات را عوض کن.:72:
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط somysam
به نظر شما از یه شوهر نباید توقع داشت عصبانیت و ناراحتی زنشو بخوابونه و ارومش کنه .
راستش نه!
دوست خوبم مشکل شما خیلی واضح هست در همین حدی هم که گفتین
عزیز دلم اولا شما نباید توقع داشته باشی که شوهرت هر لحظه آماده شنیدن انتقاد های شما باشه، صدها بار توی این تالار گفته شده که وقتی میشینی یک مشکلی رو با جزئیات شرح میدی دو مشکل پیش میاد: اولا مردها حوصله شنیدن بحث های طولانی رو ندارن
ثانیا: وقتی از مردها انتقاد می کنی به خصوص وقتی خسته هستند و .... احساس می کنند بهشون میگی تو لیاقت اداره زندگی رو نداری تو بی کفایتی و غرورشون زیر سوال میره
ببین خانومی شما هنوز نه ماه هست که همدیگه رو میشناسید
بنابراین انتظار نداشته باش از همون اول مردت همونی باشه که تو میخوای
مثل کتابهای روانشناسی یا فیلمهای آمریکایی که زنها صحبت میکنن و مرد با صبر و حوصله گوش میده و آخرش بغلش می کنه و میگه آروم باش عزیزم!
نه!
وقتی تو با هیجان و عصبانیت ( حتی اندکی لحن عصبانی ) با یه مرد از مشکلی میگی برداشتش صد وهشتاد درجه متفاوته اصولا مردها از لحن مضطرب و هیجانی و بعضا اغراق آمیز ما زنها موقع طرح مشکل می ترسن و بدشون میاد ( به خدا اینها تجربیات شخصی منه ها!!!!)
گفتم که! فکر می کنه داری بهش سرکوفت میزنی و ...
تو یه چیزی می گی اون یه چیز دیگه میشنوه
وقتی تو میگی بیشعور میدونی اون چیا که نمیشنوه
مردها و زنها فرق دارن چه بخوایم و چه نخوایم و چه قبول کنیم و چه نه
تو به سمت شوهرت دمپایی پرت می کنی
حالا فرض کنیم اون تو رو به شدت عصبانی کرده فحش داده
خانومی بعضی کارها هستند تحت هیچ شرایطی حتی وقتی میخوای طلاق بگیری حتی وقتی از طرف متنفری نباید انجام بدی
تو یه کار بد رو داری با کار بدتر جواب میدی
و روی طرف رو سفید می کنی که!!!
کسی که تو رو عصبانی کرده شوهرته نه یه غریبه ، کسیه که یه عمر باهاشی
ضمنا به جای اینکه بهش توضیح بدی تو زنی و احتیاج داری کسی بهت گوش بده و .......... سعی کن اول اینو خودت اجرا کنی، اول تفاوت های زن و مرد رو خودت در نظر بگیر و به تدریج اونو واسه خودت تربیت کن ( می بخشید به خاطر واژه، منظورم رفتارهاشو تغییر بده) ولی به تدریج و با صبر و حوصله
تجربه من نشون داده با مردها باید با عمل برخورد کرد نه با حرف ، باید نشون داد نه گفت! اینطوری سریعتر نتیجه میگیری
تو اونو درک کن
تو صبور باش
تو فحاشی نکن
تو با ادب باش
تا اونم یاد بگیره
اگر سه چهار ماه اینکارو کردی و یادنگرفت اونموقع بیا گله کن!
موفق باشی :72:
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
به نام خدا
هر دو بزرگوار بهشت و سابینا به خوبی نکات لازم رو گفتند و امیدواریم تا انتها در کنار هم باشیم تا از همدیگه یاد بگیریم.
پس قرار بر این میشه که شما یه مدتی روی خودتون کار کنید تا کنترل اوضاع رو بدست بگیرید .
کاری که به بنده گفته شد و جواب گرفتم : خوبی ها و مزایای همسرت و خودت رو در یک کاغذ بنویس .
ایرادات خودت رو در یک برگه بنویس .
اگر هم دوست داشتی بنویس برای اینجا تا بیشتر با درونتون ارتباط برقرار بشه .
راستی الان که اینجایی همه چیز رو قابل کنترل تصور کن و عجله نداشته باش . درست میشه .
منتظریم
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام دوست خوبم
من با نظر دوستان موافقم
يه زن بايد سنگ صبور باشه به مشاجره ها خاتمه بده نه كه هميشه دعوارو شروع كنه و ..........
عزيزم تو خيلي اشتباه كردي كه كفشو به سمت همسرت پرتاب كردي و بيشتر داري اشتباه ميكني كه هميشه فكر ميكني اون مقصره كه تو اين كارو كردي
زندگي لجبازي نيست
مردا مثل فرش هستن هر كدومشون به يه سمت خواب دارن. رگ خواب شوهرتو ياد بگير
شوهر شما نميدونه چطور دلتو بدست بياره
يك قدم تو بردار ( كوتاه بيا ) مطمئن باش يه قدم اون به سمت تو بر ميداره
سعي كن به جاي اينكه اونو با دعوا عوض كني خودتو عوض كن
مردا دوست دارن همون طوري كه هستند پذيرفته بشن
اگه يه مشكلي پيش مياد به جاي اينكه دعوا كني و مقابلش وايسي كنارش باش مثلاً وقتي چكش برگشت ميخوره بگو اشكال نداره اينبار زودتر پاشو كه به بانك برسي تا اين جوري نشه
يادت باشه:
وظيفه يك زن آرام نگه داشتن محيط خونست . يادته وقتي بچه بوديم تا بابا ميخواست بياد مامان مارو آروم ميكرد تا شيطوني نكنيم .
الانم همينه بايد يه طوري رفتار كني تا به همسرت آرامش بدي
به همسرت لبخند هديه كن
از مقالات اين سايت استفاده كن
هر وقت با خودت كنار اومدي و فهميدي كه ميتوني ديگه دعوا نكني زودتر بهش زنگ بزن و بگو كه تغيير كردي
مطمئن باش در عرض يكماه اگه تغييراتتو ببينه اونم با تو راه مياد .
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام دوست عزيز:72:
خوندن اين مطلب شايد بتونه مفيد باشه
عشق محصول احترام است
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
مرسی از راهنمایی های شما دوستان عزیز
واقعا اروم شدم . از اینکه میبینم مشکل همست و زیاد نباید اینارو جدی گرفت حالم بهتر شد . عمل کردن به این حرفایی که گفتید خیلی سخته . خیلی سعی کردم پرخاش گری نکنم عصبانی نشم . بیخیال باشم ولی بازم یه جاییی از دستم در میره . اون خیلی بیخیاله و اصلا عصبانی نمیشه و من خیلی حساس و جوشی!
از اینها بگذریم 5 روز از دعوا گذشته هنوز زنگ نزده . خبری ازش ندارم . ازش خیلی بعیده طاقت بیاره 5 روز خبر منو نگیره . به نظر شما با اینکه گفته دنبالم نیاین تو دادگاه میبینمتون , زنگ بزنم بهش یا منتظر بمونم ؟ اصلا درست هست زنگ بزنم ؟ البته یه بار همون روز اول زنگ زدم بهش جواب نداد داره نامردی میکنه اخه حرفه خوبی نزده نمیخوام زنگ بزنم فکر کنه از این حرکتش ترسیدم و این کارش و هر بار تکرار کنه . داره طولانی میشه به نظر شما نگران کننده نیست؟؟ میترسم دیر زنگ بزنه من دلچرکین بشم دیگه نتونم ببخشمش و برگشتشو قبول کنم . میترسم رابطمون مثل قبل نشه و جایی برای جبران نباشه. چی کار کنم الان ؟ الان قبول دارم اشتباه کردم و هنوز اعتقاد دارم اونم به اندازه من مقصره ولی چون این حرفو زده یه جورایی به خودم اجازه نمیدم زنگ بزنم
کسی هست تو نامزدی اینقدر دعوا کنه نامزدش بره و 7 و 8 روز نیاد ؟! نباید این کارو کنه داره موضوع رو حاد تر میکنه
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
به نظر من زنگ بزن به ایشون و بگو که مثلا پنج شنبه عصر بریم خرید یا سینما یا ... به بهانه ای، جایی.
بعد هم وقتی دیدیشون بابت رفتار اون روزت عذرخواهی کن. با یکی دو جمله. زیاد طولانیش نکن و توضیح نده.
گله و این حرفها هم اصلا.
بعد هم عملا نشون بده که دنبال تغییر و اصلاح روابطتون هستی.
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط somysam
.... نمیخوام زنگ بزنم فکر کنه از این حرکتش ترسیدم و این کارش و هر بار تکرار کنه . ...
میترسم دیر زنگ بزنه من دلچرکین بشم دیگه نتونم ببخشمش و برگشتشو قبول کنم .
میترسم رابطمون مثل قبل نشه و جایی برای جبران نباشه.
.... ولی چون این حرفو زده یه جورایی به خودم اجازه نمیدم زنگ بزنم
.... نباید این کارو کنه داره موضوع رو حاد تر میکنه
دوست عزیز
شما امروز رو رها کردید ، بخشی از حرفا و نگرشتون مربوط به قبل هست بخشی مربوط به آینده و ترس از اون.
خوشبختی ما در سه جمله است :
تجربه از دیروز - استفاده از امروز - امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم :
حسرت دیروز - اتلاف امروز - ترس از فردا
به جملاتتون و نوع نگرشتون دقت کنید ، ببینید چقدر از فردا ها ترس دارید.
زندگی تون رو همینطور که هستید بپذیرید ، بعد سعی کنید بهبودش بدید.
بهرحال زندگی تون اینطوره که در طول 8 ماه ، 8 دعوای شدید داشتید یعنی ماهی یه دعوا ، لابد هر ماه هم 3-4 تا مشاجره جزئی ومحدود.
واقعیت زندگی تون اینه ، که صد البته با ایده آلتون تو زندگی خیلی فاصله داره.
ایده التون رو تا یه مقطعی رها کنید ، از این نقطه شروع کنید و با امید جلو برید. از خودتون هم شروع کنید. (این خیلی مهمه)
یادت باشه :"اگر کسی به تو لبخند نمیزنه ، علت را در لبان بسته خود جستجو کن . . . "
خب ، شاید خیلی از زندگی ها در شروع اون با همین مسائل گریبانگیر باشه.
زندگی نویسنده این سطور هم همین طور بوده ، اما با بالا بردن قابلیتهای ارتباطی و خصوصا کلامی بلطف خدا و عنایت حجت خودش ، بعد از ده سال از اون طوفانها عبور کرده و دوسه سالی هست که به زندگی بسیار شیرین و دلنشین رسیده.
شما نگران آینده نباشید ، این طرز فکر رو هم دور بریزید که اگه الان یه عذر خواهی کوچیک بکنید اون پررو میشه و تا ابد باید شما همیشه کوتاه بیائید.
فعلا تنها هدفتون رفع کدورت بوجود اومده (فقط همین مورد آخری - با بقیه مسائلتون قاطیش نکنید) باشه.
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
به نام خدا
سلام
خوبید
من در دوره نامزدی یه دوباری قهر های دو هفته ای و یک ماهه کردم و در یکی خودم کوتاه اومدم و در دیگری غیر مستقیم کاری کردم که خانمم زنگ بزنه و بعد از تماس خانمم رفتم خونشون شام .
اگر احساس کنه که از طرف خانمش در امنیت هست 90 درصد میاد دنبالت ، اما اونم داره فکرهای رویایی که در ذهن شماست رو مرور میکنه و میگه حتما از من سیر شده ، حتما منو نمیخواد اگه میخواست یه زنگ میزد و ...
فعلا به گفته بی بی بزرگوار کدورت رو از یاد ببرید و در مرور برخوردتون تمرین عملی زندگی خوب رو شروع کنید و آزمایش کنید .
باتشکر
برادر کوچکتان
یامولاعلی
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام
اميدوارم زياد حالتون بد نباشه
امروز به شوهرت زنگ بزن بگو ميخوام برم خريد دوست دارم شما هم باشي و نظر بدي
براي شب قرار بذار و شامم بريد بيرون
اولش كه ديديش اصلاً به روي خودت نيار كه دعوايي بوده يا قهري فكر كن مثلاً رفته بوده مسافرت حالا برگشته
احتمالاً وقتي شما چيزي نگي اونم نميگه
بعد كه شام خورديد ازش معذرت خواهي كن و خيلي كوتاه و واضح بهش بگو كه ميدوني مقصري و تصميم داري عوض بشي .
شايد شوهرت هيچ جوابي نده ولي مطمئناً فردا خودش زنگ ميزنه و همه چيز يادش رفته .
موفق باشي
مارو بي خبر نذار
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام
هم کوتاه بیام زنگ بزنم هم معذرت خواهی کنم ؟! اره من رفتار بدی داشتم ولی رفتار اونم بد بوده . حرفه اخرش بد بوده (نیاین دنبالم مثل دفه های قبل) یعنی همیشه شما دنبالم میاین وگرنه من نمیام . با شناختی که ازش دارم اصلا خودشو مقصر نمیدونه و یه دفعه دیگه بخوام گله ای چیزی داشته باشم میگه مثل دفعه قبل داری اشتباه میکنی. دفعه قبل اینکارو کردم و خیلی دوستانه اعتراف کردم که رفتارم اشتباه بوده و پشیمونم . اون از این حرفم سوء استفاده کرد و هر سری میزد تو پیشونیم . میگه نگاه کن اون سری اشتباه کردی پشیمون شدی مواظب باش تکرار نشه . نمیگه که خودش مواظب باشه که اشتباهات گذشتشو رو تکرار نکنه !
هر کاری میکنم کوتاه بیام نمیتونم اگه این حرفو نمیزد حتما زودتر زنگ میزدم کسی هست به من حق بده یا 100 % دارم اشتباه میکنم؟
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
به نام خدا
نكته اول اينكه : در همدردي رسم نيست كه قضاوتي شكل بگيره بلكه راهكارهاي مربوط به خود سازي ارائه ميشود .
نكته دوم : فكر ميكنم داريم به اصل قضيه نزديك ميشيم و اون كنار اومدن با خودتون هست .
با توجه به اين قسمت :
نقل قول:
هر کاری میکنم کوتاه بیام نمیتونم
در قسمت هاي قبلي دوستان هم تاكيد كردند كه : شما بايد ابتدا خود سازي رو شروع كنيد تا به اميد خدا در مراحل بعد بتونيد مسائل رو ريشه يابي كنيد .
شروع كن به حركت ...
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط somysam
مرسی از راهنمایی های شما دوستان عزیز
خیلی سعی کردم پرخاش گری نکنم عصبانی نشم . بیخیال باشم ولی بازم یه جاییی از دستم در میره .
راه حل جادویی: تمرین تمرین تمرین و بازم تمرین! نا امید نشو کنترل کردن خودتو با تمرین یاد خواهی گرفت ، پاش بیافته صد بار باید تمرین کنی تا موفق بشی
داره طولانی میشه به نظر شما نگران کننده نیست؟؟
با توجه به مشاجره ای که داشتید به نظر من زنگ نزدن ایشون قابل پیش بینی هست و نگران کننده نیست، ایشون هم میترسه به شما زنگ بزنه و رفتار شما رو تقویت کنه
میترسم دیر زنگ بزنه من دلچرکین بشم دیگه نتونم ببخشمش و برگشتشو قبول کنم . میترسم رابطمون مثل قبل نشه و جایی برای جبران نباشه.
دوست من اگر بپذیریم که هردو اشتباه کردید بنابراین زنگ نزدن شما هم ایشون رو دلچرکین می کنه
تازه قرار نیست رابطه شما مثل گذشته بشه رابطه شما باید بهتر از گذشته باشه بنابراین بهتره به جای اینکه عصبانیتتونو بیشتر و بیشتر کنید رو خودتون و آرامشتون کار کنید
کسی هست تو نامزدی اینقدر دعوا کنه نامزدش بره و 7 و 8 روز نیاد ؟! نباید این کارو کنه داره موضوع رو حاد تر میکنه
تجربه میگه قهر بودن طولانی مدت خوب نیست ولی تا حالا خیلی پیش اومده که قهرهای طولانی در دوره نامزدی و ازدواج اتفاق افتاده و حتی شده که در دوره قهر هر دو طرف خودسازی کردن و زندگیشون عالی شده مثل m25teh
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام
البته من با نظر دوستمون نيكا.امين موافق نیستم که بهش بگید تغییر کردی، به نظرم باعث می شه فکر کنه همه تقسیرها گردن شماست! توی یک دعوا دو طرف مقسرن یکی کمتر یکی بیشتر.بهتر ه بگید به نظرم بهتره که یک فرصت دیگه به خودمون بدیم و دوباره شروع کنیم.
دوست عزیز اگه قرار باشه توی یک بحث دو طرف روی حرف خودشون پافشاری کنن که منجر به شرایط شما می شه! کارتون خیلی اشتباه بوده که چند مرتبه این حرفا رو زدید و لنگه کفش پرت کردید.سری های قبلی که اینطوری می گفتید اون چیزی نگفته تا این سری دیگه..
یک نفر باید این رابطه رو مدیریت کنه چرا شما این کارو نکنید؟
البته تعجبه چرا با اشنایی قبل از ازدواج هنوز راه حلی برای این جور مشکلات پیدا نکردید پس چه جور اشنایی بوده؟
زنها به طور معمول در این جور مساول طرز بیان بهتر نسبت به اقایون دارن و مسئله ی تفاوت تحصیلات هم معزلیه که احتیاجه خودتون رو در حرف زدن هم سطح هم کنید چون اون از لحاظ طرز بیان حتما از شما پایین تره و وقتی می بینه نمی تونه در صحبت به پای شما برسه فشار مضاعف تری رو تحمل می کنه.در مورد تفاوت تحصیلات که میتونه مشکل ساز بشه بهتر بک بار برای همیشه همین الان حلش کنید.
هیچ وقت اینطور فکر نکنید که کوتاه امدن با اینکه حق با شماست نشانه ی ضعفه!مگه میدون جنگه؟نشان دهنده ی بزرگوار بودن و احترام گذاشت به خود و دیگریه،نشانه ی اینه که زندگیتو دوست داری.
سعی کن مثل یک دوست تو کاراش کمک کنید نه اینکه مثل یک پدر یا مادر که فقط عیب تو ضعف تو کارش می بینن! بگید اشکال نداره فدای سرتشاید اگه زودتر بیدار می شودی این مشکل برات پیش نمی یومد عزیزم،راستی فکر نمی کنی زودتر پاشی بهتره؟
البته ما که حرفهای ایشون رو نشنیدیم با اون هم این فرصت رو داشته باشه که حرفاشو بشنون
اگه اون خطا کار مسلم هم باشه و هیچ نخواد تغییر کنه،اگه واقعا می خوایش می تونی با تغییر در خودت در اون هم تغییر به وجود بیارید و زندگی خوی رو تجربه کنید.
هیچ وقت مسائلتون رو به خانواده ها نکشید چون اوضاع بدتر می شه که بهتر نمی شه.
با اینجا در تماس باشید،سعی کنید یک مدت اشتباهاتون رو پیدا کنی و اگه ازش خبری نشد اگه می خوایش خودتون باهاش تماس بگیرید
اینجا دوستای زیادی هستن که می تونن به ادم کمک کنن.
-
RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی
سلام somysam جان دوست دارم بدونم چیکار کردی چون منم همین مشکلو دارم بدتر.