-
در حسرت یه کادو از شوهرم
من عاشق شوهرم بودم اونم همینطور با هم دوست بودیم و بعدش که نامزد کردم به خاطر خسیسی خودشو خانوادش از هم فاصله میگیریم اون فکر میکنه من خیلی ولخرجم درصورتی که اون خیلی خسیسه خیلی ناراحتم تا حالا برام کادو نخریده مگر اینکه من گریه کردمو............... خلاصه هر کاری و هر خریدی رو با عذاب انجام میدم حتی زبونی بهش گفتم برام کادو سور پرایزی بگیر حتی اگه کوچیکم باشه برام ارزش داره ولی نمیدونم چرااااااااا من 20سالمه و7ماهه عروسی کردم ولی تو این 7ماه اندازه 700سال عذاب دیدم
یکی منو کمک کنه من باید چطور با شوهرم رفتار کنم
من باید چیکار کنم دیگه نمیخام گریه کنم تا بر ام چیزی بخره
من تو مهمونی دادنا تو خرید کردنا خرید خونه تو هرچیزی باهاش مشکل دارم دوس دارم یه زندگی اروم داشته باشم
:316: چرا کسی چیزی نمیگه
من دوست دارم یه زندگی داشته باشم که توش ارامش باشه من ارامشو تو پول نمیبینم ولی اگه شوهرم بخاد خسیس بازی در بیاره در واقع با حرف زدن دوسم داره نه تو عمل باید دل خرج کردن داشته باشه
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام شاپرک عزیز
خوش آمدید:328:
شما فرمودید توی این 7 ماه اندازه 700 سال عذاب دیده اید.ممکنه این مشکلات رو برای ما باز کنید.فقط کم خرج کردن همسرتان مشکل شماست یا مشکلات کوچک و بزرگ دیگر هم وجود دارد؟
روابطتان چطور است.با همسرتان از لحاظ روابط عاطفی و زناشویی مشکل خاصی ندارید؟
:82:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام:
به تالار همدردی خوش آمدید...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا بانو
** حالا یک راهکار امتحان پس داده!!
من بعد عقد دوستان دیدم همسرم البته به خاطر مشغله زیادش به من کادو کم میده و من بیشتر میدم..منم خیلی کادو دوست دارم ..قیمتش برام مهم نیست حتی یک شاخه گل ولی می دیدم اون کمتر از من هدیه می خره ..یا من می خرم بعد اون می خره..من با فرشته مهربان مشورت کردم و ایشان راه خوبی بهم نشان دادند که با اجازه فرشته جونم:46: منم به شما می گم..
من به فرشته گفتم نازنینم کادو می خره ولی نه زیاد و من عاشق کادو هستم و این جوری ناراحت می شم..ایشان به من گفت وقتی باهم خوبید براش یک فانتزی ذهنی طراحی کن..یعنی همان طور که تو بغلشی مثلا بگو داشتم فکر می کردم تو از در میای تو..من برات یک میز قشنگ شام چیدم و تو به من یک گل رز قرمز کادو میدی...
من شروع کردم به طراحی فانتزی تو ذهنم و بعد برای همسرم اجرا کردم..بار اول جواب نداد ولی وقتی دو سه بار براش فانتزی تهیه کردم دیدم داره اجرا می کنه و بعد که رفلکس منو میدید خوشش اومد و هی به امید رفلکس های شادی بخش من این روندو تکرار می کرد و من در مقابل اینکه فانتزیمو اجرا کرده بهش چند برابر محبت می کردم و قربون صدقه اش می رفتم..این طور اون در کارش ترغیب شد جوری که به جون خودم!!! دیروز بهش گفتم بسه دیگه باید پول جمع کنیم دیگه کادو نمی خوام بابا!!!
من پیشنهاد می کنم دوستان تو اموری که می خوان خیلی ظریف فانتزی تهیه کنند جوری که مصنوعی نباشه و بعد بازخورد عالی بدهند تا ترغیب بشه ..من که جواب گرفتم...امیدوارم شما هم بگیرید..
اینم مثالش:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا بانو
یک بار با همسرم کنار رور زیبای شهرمون نشسته بودیم ..شب بود و خیلی فضا رمانتیک بود..یک ماه شب چهارده تابان..بوی خوش..و صدای رودخانه!!
خیلی رمانتیک شد نه..!!
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...9d2c69a78d.gif
اونم دستشو گذاشته بود پشت من و منم گاهی خیلی لطیف نگاهش می کردم و اون پاسخ می داد..
گفتم..عزیزم داشتم فکر می کردم یک روز که از کشیک میای من بهترین لباسمو برات می پوشم و غذایی که دوست داری برات آماده می کنم که تو از راه می رسی....من درو برات باز می کنم و می پرم می بوسمت ..تو میری لباساتو در میاری و میای تو آشپزخونه که باهم غذا بخوریم که یک دفعه از پشت منو بغل می کنی و بهم یک گل رز قرمز کادو میدی...بعد سکوت می کردم..اونم رفلکسی که داد این بود که چقدر تصویری که ساختی جالب بود...منم دیگه ادامه ندادم و تو سکوت گذشت....
بعد از اون چند بار این کارو تکرار کردم لباس قشنگ پوشیدم و غذای مورد علاقشو درست کردم و طبق فانتزی ذهنم رفتار کردم که اون گلی نیاورده بود:302:..من خم به ابروم نیاوردم که دیدم یک بار یک گل رز خوشگل آورد و من در بازخورد این که فانتزیمو ساخته براش یک شب رویایی درست کردم....
دیدم دفعه بعد حتی من آماده نبودم اون گل اورد و منم همان بازخوردو دادم..و اون که عاشق کودک درون شاد و شلوغ منه و بازخورد عالی منو می دید سعی می کرد هربار که نه ولی بیشتر اوقات با یک سورپرایز بیاد..
هرچند سورپرایز کوچک..
من کم کم این رو به همه چیز تعمیم دادم ..براش فانتزی می ساختم و اخیرا اون برام فانتزی می سازه من اجرا می کنم..خیلی زندگی جالب میشه..با اینکه گاهی هردومون خیلی خسته ایم ولی این کار به زندگیمون هیجان داده..
فانتزی ذهنی در واقع ما رو نباید غرق تخیل سازی بکنه..و نباید فکر کنیم اگر فانتزی ساختیم باید همسرمون انجام بده..در واقع ما با فانتزی رویاهامونو غیر مستقیم به همسرمون انتقال می دیم که اگر تخیل پردازی کنیم میشه همان زودرنجی و....اگر مستقیم بگیم که دیگه اون کار ارزش خودشو از دست میده..در واقع خیلی لطیف و زنانه در موقعیت رمانتیک که همسرومون پذیرش بالایی داره از رویاهامون در غالب داستان رمانتیک براش حرف می زنیم..یا عمل می کنه که خوش به حالمون میشه یا نه که بهر حال ما یک شب رکانتیک با بیان آرزوهامون داشتیم..از هر طرف سوده به شرطی که غرق رویا پردازی و خیال بافی کاذب نشیم و انتظاراتمونو بالا نبریم...:43:
:227:[/color]
حالا منم بی صبرانه منتظرم اون 700 سال عذابو بشنوم...:325:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
ضمن تشكر از سارابانوي گل با پست به جا و قشنگشون:72:
منم ميخواستم يه چيز كوچولو بگم چون ديدم سنتون كمه و ممكنه خيلي احساساتي باشيد و همين باعث ضربه به زندگيتون بشه.
دوست گلم درسته كه هديه و ... قشنگياي زندگيه و ... اما يادت باشه سعي كني براي خوشحال شدن به كادوي همسرت محتاج نباشي :305:
فيلم طلا و مس رو ديدي؟ به قول زهراسادات تو اون فيلمه خوشبختي ديدن چيزاي كوچيكه.:72:
مثلا يك لبخند زيبا كه همسرت تقديمت ميكنه يك تشكر قشنگ كه به خاطر خانميت ازت ميكنه :46: يك تعريف كوچيك ازت يا ...
در ضمن دوست گلم ناراحت نشي ها اما سعي كن براي بدست آوردن محبت و كادو و ... لوس بازي درنياري و گريه و جيغ و داد راه نيندازي البته مطمئنم كه اينكارو نميكني و خيلي خانمي:43: اما چون گفتي هر وقت گريه ميكنم برام كادو ميخره و ... خواستم بگم يهو تحريك نشي و از اين نقطه ضعف شوهرت (كه نميتونه ناراحتيتو ببينه) سوءاستفاده كني.
من تو اين مدت در تالار اينقدر زناي مختلف رو ديدم كه گفتن به خاطر لوس بازياي اول زندگي شوهرشون بعد از يك مدت ازشون خسته شده و ديگه حوصله نداره نازشونو بكشه كه با خودم عهد كردم هر وقت رفتم تو زندگي زناشويي با ديدن كوچكترين محبت و كوچكترين كار خوب از همسرم ازش قدرداني كنم و خدارو شكر كنم و به قول همون زهراسادات:
خوشبختي رو در چيزهاي كوچيك ببينم ...
موفق باشيد:72:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
شاپرک جون خودت چی؟ خودت واسه شوهرت کادو میگیری؟عکس العملش چیه؟
من که هر کاری رو که دوست داشته باشم کسی واسم انجام بده خودم واسش انجام میدم تا غیر مستقیم یادش بندازم.
به امتحان کردنش می ارزه حتما امتحان کن.
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام دوست عزیز
قبل از هرچیز شوهرتون رو همونطوری که هست بپذیر . شما ایشون رو همینطور شناختی و با ایشون ازدواج کردی یعنی میدونستی خسیس هست و ....
بعدم عزیزم با گریه و غر زدن فقط شوهرت رو لجبازتر میکنی و هیچی هم درست نمیشه باید از سیاست های زنانه استفاده کنی . یه گشتی تو تالار بزن و مقاله ها رو بخون . تا اول زندگیت هست سعی کن آگاهیت رو بالا ببری .
الان از خصوصیات خوب شوهرت برامون بگو و بگو که چه چیزهایی خوشحالش میکنه .
این رو بخون...........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط del
شوهر منم اگه یادتون باشه آدمی بود که حسابی حسابگر بود، جوری که دیگه خودش به خودش میگفت: خسیس، توی دوران نامزدی باورتون نمیشه این شده بود ملکه ی ذهن من که همسرم خسیسه!
یه روز که با آقای سنگ تراشان صحبت کردم، بهم گفت: که شما باید توی رفتارهای خودتون و کلامتون مدام سعی کنید بابت خریدهای کوچیک همسرتون بازخورد مثبت رو بدید و همین طور از کلمات پرمحبت براشون استفاده کنید؟!
شروع کردم، مدام براش تکرار میکردم که کی گفته: شما خسیسی، شما حسابگری، عزیز دلم، قربونت برم، یادته اون دفعه که رفتیم بیرون این رو برام خریدی، اگه خسیس بودی که نمی خریدی! یادته توی مسافرت چقدر دست و دلباز بودی؟ عزیز، اصلا دوست ندارم که به خودت بگی خسیس! این جوری دیگران هم باورشون میشه!" خلاصه منی که از سر غرور یک بار هم همسرم رو با کلمات شیرین و دوست داشتنی مثل" جیگر، مهربون، گلم، یا واژه های دیگه صداش نمی کردم، حالا کاملا برعکس شده بودم، و این تغییر کلامی باعث شد که یک هفته هر چیزی رو که دوست داشتم و دلم می خواست به همسرم میگفتم و برام می خرید، حتی خودش یک بار بهم گفت: ( البته با خنده) " خوب، با کلمه ی فدات شم، این کار رو بکن، قربونت برم این واسم بخر! هر چی پول داشتم رو خرج کردی؟:311:"
الان هم کاملا نوع خرج کردنهامون متعادل شده و دیگه یادم نمی یاد حتی یک بار هم من و همسرم راجع به قیمت یه کالایی بخوایم با هم بحث کرده باشیم، یعنی هر دو احساس می کنیم که در جبهه ی همدیگه هستیم و تازه همسرم هم شده عین خودم، تا می خواد من رو صدا کنه توی خونه " با خانومی، خانوم گلم، عزیز دلم و این جور واژه ها صدام میکنه و البته به نظر من شروع صحبت های یه زن و مرد یا این کلمات باعث میشه هردوشون یه احساس امنیت و اعتماد در وجودشون ایجاد بشه و راغبت به صحبت کردن و گوش کردن صحبت های همدیگه باشن!
بابت تاپیک زیبا و پرمحتواتون واقعا ممنونم:104::104::72:
یادم رفت یه نکته رو بگم که به نظر من میشه با کلام شیوا و درست و ارتباط کلامی منطقی، یه صفت و رفتار یا نوعی عادت بد خودت یا دیگرانی مثل همسرت رو تبدیل کنی و تغییر بدی، جوری که به قول مشاوران عزیز، خودانگاره ی وجود فرد نسبت به خودش تغییر میکنه و تبدیل میشه به صفت متعادل تر!:227::227:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام به همتونن اره من 700سال عذاب دیدم خیلی برام سخته بعد عروسیم خانواده شوهرم حتی یک بار منو دعوت نکنن خونشون خیلی بده مادر شوهر به عروسش بگه فامیلات مثل گرگ می مونن خیلی بده که همش سعی کنیم عروس خوبی باشیم وبه بدی های خانواده شوهر اهمیت ندیم ولی کسی نفهمه تو چقد خوبی اگه بخام ازمشکلاتم بگم دستم از تایپک کردن میشکنه وقتی به گذشتم فکر میکنم میبینم چقد بدبخت بودم
دلم واسه خودم میسوزه.رابطه جنسی ما که درست نیست رابطمون که خوب نیست انگار هرچی عشقه مرده فکر میکنم هرچی محبت میکنه همش میخاد خرم کنه و ازخانواده ی هم که متنفریم نمیدونم چه دلیلی مونده زیر یه سقف باشیم نمیدونم من که 7ماهه عروسی کردم شاید 2هفته یکبار رابطه داشته باشیم باید بگم من هم قشنگم هم براش لباسای دلخاهشو میپوشم هم ارایش قشنگ میکنم براش وخیلی هم تمیزم نمیدونم چرا انقد بدبختم
یه دوست دارم که خیلی بهش حسودی میکنم مجرده والان میخاد با پسری نامزد کنه که از هرلحاظ کامله پولداره خوش اخلاقه خانوادش با فرهنگه و........درس خوندست وعاشق دوستمه کاشزندگی من طوری بود که راهی برای حسودی نبود وقتی فکر میکنم چقد خانواده شوهرم جاری منو دوس دارن و برای حرفاش ارزش قائل میشن دیونه میشم خداشاهده که من عروس خوبی بودم براشون اما انقد خسیسن که حاضرن با پسرشونم رابطه نداشته باشن نمیدونم چرا فقط برای شوهر من خسیس بودن ولی اون یکی پسرشونو رو سرشون میزارن خلاصه هرچی تو تالار مشکل هست همه تو من جمع شده
مینا جون شوهرم به من پولی نمیده که براش کادو بخرم
میدونید خسیس یعنی چی یعنی برای خریدن یه خلال دندون باید چونه بزنم
تو رابطه جنسیمون هیچ وقت نشده من طرفش برم و اون با اغوش باز ازم استقبال کنه اون فقط به خودش اهمیت میده
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
خب شاپرک عزیز
مشکلاتتان را به طور کلی گفتید.نگران نباشید اگر صبر و حوصله داشته باشید.دانه دانه با هم برای حل کردنشان قدم بر می داریم
خب.شما بفرمایید از میان همه ی این مشکلاتی که فرمودید کدامیک برای شما ارجحیت دارد تا با هم جلو برویم
:82:
فقط فراموش نکنید صبر و حوصله کلید حل مشکلات شماست.پس شکیبا باشید.اگر من بلافاصله پاسخ شما را نمی دهم به این دلیل است که می خواهم دیگر دوستان هم نظرشان را ابراز کنند تا بهتر به نتیجه برسیم
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
نمیدونم ریشه مشکل ما کجاست :316: یه بار تو نامزدی رفته بودیم شمالبا خانوادم و نامزدم اونجا من یه دستبند با مزه دیدم که قیمتش فقط 1000ت بود وفتی گفتم خوشگله برام بخررررررر خیلی راحت گفت این اشغالا چیه میخای طلا شو بخر در صورتی که تو نامزدی یه قلم طلا هم برام نخریده بود که عیدی برام بیاره و خیلی چیزای دیگه که همیشه تو ذهنمه اخه چه جوری دوسم داره چرا هیچ جوره بهم ثابت نمیکنه اصلا اهل زندگی نیست و از بچه هم متنفره
خوشبختی رو چطور میتونم توچیزای کوچیک ببینم در صورتی که شوهرم کوچکترین کارها رو برام نمیکنه میدونید چی شوهرمو خوشحال میکنه:اینکه مثل خودش بشم ما تاوقتی تو خونه ارامش داریم که من ازش هیچیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییی نخام ای خدا چرا؟
فدات اریکس ازت ممنونم بزرگترین مشکل من خسیس بودنشه بعد بی محبتیش و سرد بودنش نسبت به داشتن رابطه و بعد خانوادش باید بگم نقطه ضعف من خانوادشه اگه بهشون محبت کنه یا باهاشون حرف بزنه در واقع منو خورد کرده چون خودش میدونه که اونا عروسی به نام منو نمیخان خانوادش وقتی منو میبینند تو خیابون بدو بدو میرن تو خونشون و نمیخان منو ببینن:323:
واقعا دنبال زندگی هستم که توش ارامش باشه نه اینکه همش به خوشبختی دوستای مجردم فکر کنم :316: وحسرت بخورم
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
وای شاپرک خانوووووم چقدر زوم کردی رو مشکلاتت یه خورده فاصله بگیر بعد به زندگیت نگاه کن .
دختر خجالت بکش یعنی چی که میگی هرچی مشکله تو تالار تو زندگی من جمع شده ، میدونی این یعنی ناشکری و ناشکری عواقب بدی داره .
زوم کردی رو مشکل ، شوهرت و زندگیت رو با دیگران مقایسه میکنی ، غر میزنی ، با شوهرت چونه میزنی ، منتظر هستی با کوچکترین چیزی داد و بیداد کنی که بدبخت عالمی .
میدونی تمام اینا برای سرد کردن یک مرد از زندگی کافیه .
بشین خوب فکر کن و انقدر نگو شوهرم بده خانوادش بدن و من فرشته ام و از من بهتر نیست .
============================================
پاورقی : من به جای شوهرت غیرتی شدم که به آقای آریکس گفتی فدات . :327:
نکنه از مردای دیگه تو زندگیت تعریف میکنی و جلوی شوهرت اونا رو با شوهرت مقایسه میکنی ؟
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
من فکر کردم اریکس دختره با عرض شرمندگی :311:
نه من همیشه به شوهرم محبت میکنم خصوصا توی جمع و هیچ و قت از مرد دیگه ای تعریف نکردم به خدا
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
:)
خب شاپرک جان.من دو نکته به شما می گویم :
1 - اینکه می بینید برای مثال برخی از راهنمایی های دوستان از واقعیت فاصله دارد دلیلش این است که در دنیای مجازی ما امکان گفتگو با شما را نداریم.لذا با توجه به آنچه شما نوشته اید پاسخ می دهیم.بنابراین هر چه در توضیح بیشتر و ذکر جزئیات مطالب بیشتر کوشش کنید ما هم بهتر می توانیم به شما کمک کنیم.پس لطفا از این به بعد اگر قرار است درباره ی موضوعی بنویسید سعی کنید موضوع را با تمام جزئیات شرح دهید تا وقت به سوال و جواب های پیاپی و ... تلف نشود.بدیهی است تمام افرادی که اینجا هستند روزانه بیشتر از صد ها صفحه مطلب گوناگون مطالعه می کنند.پس از طولانی شدن مطلبتان نگران نباشید و بدانید ما با کمال میل تمام آن را مطالعه خواهیم کرد
2 - از این به بعد از کلمات با بار مثبت استفاده می کنیم.برای مثال دیگر از کلمه ی "خسیس" استفاده نخواهیم کرد و می گوییم "حسابگر" یا به جای اینکه بگوییم "اخلاق بدی دارد" می گوییم "اخلاق خوبی ندارد". این قانون در مورد تمامی کلماتی که اینجا می نویسید ، به آن فکر می کنید و ... صادق است. دلیلش واضح است.شما هر بار که کلمه ای با بار منفی را بر زبان می آورید در ضمیر ناخودآگاهتان تلخی آن برجا می ماند و عملا حتی اگر مساله چیز مهمی نباشد باز هم تبدیل به یک مشکل بزرگ خواهد شد.پس همواره در تمام مدت این روش را تمرین کنید
حال شما مطلب زیر را مطالعه بفرمایید و راهکار هایی که ارایه شده است را به شیوه ای که سازگار با محیط خانواده شما باشد به کار ببندید.پس از آن نظر خودتان ، کار هایی که با خواندن آن مطلب آموزش دیده اید و امتحان کرده اید و خلاصه هر چیزی که به نظرتان می تواند در این راه مفید باشد را برایمان بنویسید
http://www.hamdardi.net/thread-12020-post-109987.html
منتظریم
:72::72::72:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
نه باران من اینجوری نیستم من فکر کردم ایشون دختر هستن
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
کادو گرفتن دلیل بر دوست داشتن نیست:305:[/size][/font][/color]
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
اقای اریکس ازتون ممنونم که برام وقت گذاشتید حتما به روش اولتون عمل میکنم واما یک سوال دارم من اگر بخواهم از کلماتی استفاده کنم که بار مثبت داشته باشن شاید بخاهم تو روحیه خودم ارامش ایجاد کنم یا بهتر به مسائل نگاه کنم اما هیچ تغییری در همسرم ایجاد نمیشه ودر مورد مقاله هم باید بگم که خوب بود ولی مشکل اساسی من این هست که من ازحرف زدن و اوردن دلیل برای کوچکترین چیزها خسته شدم واقعا سخته که بخای برای خرید کردن همش راجع به جنس مورد نطرت همش همش همش حرف بزنی .وتو این مقاله راه حل هارو با صحبت کردن نوشته بود ولی این برای من سخته که تمام حرفای من وهمسرم با حرف زدن در مورد خرید کردن بگذره و مشکل اینجاست اگر هم نخاهم حرف بزنم خریدی تو کار نیست من فکر میکنم علاوه بر اینکه حسابگری درون شوهرم هست وانگار تغییر ناپذیره همسرم هنوز متوجه نشده که مسولیت داره.من خیلی ساده به زندگی میکنم ولی تو همین سادگی توقع نتیجه دارم .مثلا همسرم و با حقوق معمولی و زندگی ساده قبولش دارم اما این بین دلیلی برای خسیسی نبینم
سلام ازاده جان باور کن من دنبال کادو نیستم اما هنوز که 7ماه ازدواج کردم همسرم کاری نمیکنه تا نشون بده دوسم داره هیچ کاری خیلی حسابگر هست و لی من تا حالا ندیم پولی خونه بیاره.اگه ازدواج کرده باشی متوجه میشی اگه تو نامزدی و بعد ازدواج که مدت طولانی هم میشه یک کادو نگیری چقد ناراحت کنندست.
اقای اریکس نمیتونم از کلمه حسابگر استفاده کنم درصورتی که حتی واسه جمع کردن پول با من صحبتی نکرده تازگیا احساس کردم هرچی پول در میاره به خانوادش میده براش نگه دارند
واقعا وقتی داستانای عاشقانه تالار رو میخونم حسرت میخورم نمیدونم چرا
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
شاپرک جان زمانی که با هم دوست بودید هم به شما کادو نمی دادند یا مثلا برای رستوران رفتن و ... حسابگری داشتند؟؟
اگر اینطور نبوده یعنی می شه بیشتر به اصلاح رفتارشون امیدوار بود.
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شاپرک جون
خیلی راحت گفت این اشغالا چیه میخای طلا شو بخر ...
دوست عزيزم:72:
توجه كردن به زيباييهاي كوچيك زندگي يعني توجه به همون جمله ي بالا كه شما اينقدر راحت ازش گذشتي:305:
در واقع همسرت داره با زبون بي زبوني بهت ميگه:
"همسر خوبم آخه لياقت و ارزش تو خيلي بالاتر از اين بدليجات مسخرست كه ميخواهي به خودت آويزون كني تو بايد طلاشو براي خودت بخري!"
الكي هم به زندگي ديگران نگاه نكن و فكر كن چقدر خوشبختن و تو چقدر بدبخت!
اونا هم مشكلاتي دارن ولي شما نمي بيني در ضمن دو سال اول زندگي به نظر اكثر آدما سخت ترين مرحله هست چون بيشتر طلاقها در اين دوسال روي ميده دو تا آدم متفاوت با دو فرهنگ متفاوت قراره يك عمر با هم زندگي كنند خوب معلومه كه اوايلش يه كمي تطبيق پذيري سخته.
پس اولا فكر نكن زندگي شيرين به آسوني بدست مياد
دوما اينقدر خودت رو خوب و همسر و خانوادش رو افتضاح نبين شايد اونا هم تو رو زيادي پرتوقع ميپندارن "خوب" يا "بد" در اين وسط وجود نداره فقط اندكي تفاوت در فرهنگ خرج كردن هست كه به راحتي قابل حله. تاپيك "مهارتهاي كلامي زن و شوهر" رو هم بخون تا ياد بگيري شوهرتو چه طور نرم كني و ازش پول بگيري :163:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
بهشت عزیز همسرم تو دوران دوستی هم زیاد ولخرجی نکرد فقط یک بار عید نوروز ربع سکه برام خرید (البته باید بگم من دنبال پول نیستم از کادوهایی که بیشتر جنبه معنوی داشته باشن تا مادی بیشتر لذت میبرم )که بلافاصله بعد نامزدیم ازم گرفت که کمکی واسه ماشین خریدن باشه که نخرید.
یاسا عزیز کاش نیت همسرم از گفتن اون جمله همون بود که شما میگفتی اما همسرم تا بحال برام طلا نخریده . تو دوران نامزدی که سر تا پای عروس رو با عیدی ها طلا میکنن خانواده همسرم واسه من هیچ کاری نکردن
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
شاپرک جان،
این یکی از صفات همسر شماست که امکان تغییر دادنش به شکل کامل وجود نداره. شما باید یک مقدار خودتون را با این ویژگی تطبیق بدید و اون را بپذیرید و سعی کنید که بهش با دید مثبت نگاه کنید. از طرف دیگه سعی کنید که این صفت را در ایشون تا حد ممکن تعدیل کنید.
تغییر دادن آدمها، مخصوصا اگه خودشون نخوان و همکاری نکنند، کار آسونی نیست.
شما یه جا نوشتید که هرچی مشکل توی تالار هست، یکجا تو زندگی من هست. ( مطمئنا اغراق کردید)
به نظرم بهتره بشینید تمام مشکلاتی را که فکر می کنید دارید بنویسید. خوب بهشون فکر کنید و بعد برای خودتون اولویت بندی کنید که از کدوم می خواهید شروع کنید به حل کردن.
قدم به قدم و با دقت و حوصله سعی کنید که حلشون کنید. یکی یکی.
شما خیلی جوونید و سرشار از انرژی و یه عالمه فرصت پیش روتونه. حیفه که از الان بخواهید زندگیتون را با یاس و ناامیدی پیش ببرید.
پس اولویت هات را برای ما هم بنویس. شاید کمکی به فکرمون رسید.
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
بهشت عزیز اقای اریکس هم به اولویت بندی مشکلات من هم اشاره کرد من گفتم مهمترینش حسابگری بودن همسرم هست بایداینو بگم :چون من خیلی از این روحیه حسابگر بودن شوهرم خسته شده بودم نتونستم طاقت بیارم وخیلییییییییییییییییییییی ییییی جدی با شوهرم برخورد کردم بعد از کلی صحبت و بهونه اوردن همسرم. همسرم قول داد برنامه ای رو اجرا کنه باید بگم چون شوهرم کار ازاد داره وحقوقش معمولیه میخاد ماهانه150ت به من بده که فقط خرج روزانه خودم باشه نمیدونم کار درستیه یا نه یا چه احساسی تو شوهرم بعدا پیش میاد یا نه.ولی دیگه بهتر از بحث روزانه است
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
میشه به من بگید این شرایط و قانونی که گذاشتم درست هست یا خیر؟اینکه ماهانه به من پول بده و من اونو واسه کلاسام ارایشگاه لباسام و...................خرج کنم وبا این پول برنامه ریزی داشته باشم؟
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
کمکم کنیدددددددددددددددددددددد ددددددددددددددددددددددددد دد
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام عزیزم اول باید آرومتر بشی و سعی کنی مشکلات رو بزرگتر از چیزی که هست نبینی و تصمیم بگیری که حلش کنی نه اون تو رو حل کنه بعدش خودت رو دستکم نگیری و احساس ندامت رو از خودت دور کنی و مسیر جدیدی رو برای خودت در نظر بگیری تازه بعد
خوب بشین با شوهرت خیلی آروم و بی سرو صدا صحبت کن از مشکلاتت بگو از اینکه مسئولیت هاش تو زندگی چیه از اینکه خیلی دوست داری واسه زندگیتون و شوهرت خیلی ناراحتی و دوست داری عشق رو تو زندگیتون پررنگ کنی از اینکه تو هم دوست داری مث خیلی ها با خانوادش رابطه ی خوبی داشته باشی از اینکه بعضی اوقات دوست داری یه چیزی براش بخری ولی پول نداری.
بگو دلت میخواد با شوهرش حسابی پوز بده فخر بفروشه(در حد متعارف) بگو در کنارش خوشبختی بیا سعی کنیم زندگیمون قشنگتر بشه . مثلا داستان یه زندگی رو تعریف کن که یکی از خصوصیات بد مرد پررنگ باشه و شوهرت اون خصلت رو نداشته باشه (مراقب باش حالت کنایه ای نباشه که ناراحت بشه)و بعد بگو من خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که تو اینقدر خوبی و این خصلت رو نداری بگو یه فیلم دیدم که یه هنر پیشه خشکل و خوش تیپ داشت مث تو بود من خیلی خوشحالم که تو جذابی خلاصه همین طوری تعریف کن و یه مدت اصلا عکس العملی نسبت به خانوادش نشون نده تا خودش بپرسه ازت که چی شده دیگه .... بعد بگو تو انقدر بران مهمی که دلم نمی آید کاری کنم که تو ناراحت بشی بالاخره تو هم خانوادت رو دوست داری . تو مسائل جنسی هم همینطور دیگه ..... خلاصه سعی کن یه جورایی که خودت میدونی خصلت های خوب همسرت رو بهش یادآوری کن و قدر بدون و گاهی هم خاطره های خوبی رو که با هم داشتید مرور کن و خدارو شکر کن و بعد آروم آروم با هر بار تمجید نظرش رو راجع به خودت بپرس (البته حواست باشه اگه یه چیزی گفت خدای ناکرده موضع نگیر بگو اگه کمکم کنی درست میشه) حواست باشه خیلی هم اعتماد به نفسش بالا نره که فکر کنه تو کمتری (ببخشید من منظوری ندارم ) اگه مقایسه میکنی که اصلا کار خوبی نیست خوبی هی همسرت رو مقایسه کن وقتی زندگیتون ان شا ءالله رو غلطک افتاد به خساستش بپرداز خسیسی مهرشدنی هست اما معالجه قطعی نداره باید این رو بپذیری و به شوهرت کمک کنی تا درمان بشه (البته اگه وضع مالی بدی دارم و واقعا نمی تونی خرید داشته باشه شرایط فرق میکنه و سطح توقعات پایین تر میاد) . باید مرتب با قربون صدقه رفتن و تشکر از خرید های جزئی و .... این خصلت رو در شوهرت پنهان کنی (البته این امر همیشگی نیست و یواش یواش به جایی میرسی که دیگه واسه خرید احتیاج به قربون صدقه و .. نداشته باشی البته اگر که عادت کرده باشی خیلی هم عالی چون مطمئنم تا اون موقع شوهرت هم عادت کرده و زندگی زودتر از اونچه تصور میکردی به کامتون، انشاءالله برات آرزوی سعادت دارم.
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام سوگند عزیزم ممنونم از نطرت راستش چند روزه که اخلاقمو تغییر دادم احساس میکنم بهتره.اما تا کی باید قربون صدقه ی مرد رفت شاید شوهر به این کار عدت کنه و همیشه برای خرید کوچکترین چیز توقع داشته باشه؟
در مورد خانوادش باید بگم من اصلاااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااا رابطه ندارم در واقع 7 ماهه که اونا منو ول کردن انگار نه انگار که عروسی دارن به اسم من.اما باور کنید من برام مهم نیست فقط میخام منو همسرم خوشبخت باشیم
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام و تشکر از مدیر محترم وسلام به همه عزیزان وقتی وارد این تالار میشم حس میکنم هیچ مشکلی نیست که حل نشه راستش من یک سال نمیشه که ازدواج کردم اما از وقتی وارد خونم شدم تمام رابطم با خانواده شوهرم قطع شده خودمم نمیدونم چرا راستش خواهر شوهر حسودی دارم که تا قبل عروسی جهازمو دید دیگه به من محل نداد. وقتی تو خیابون میبینمشون انگار جن دیدن فرار میکنن و میرن تو خونشون درو هم محکم میبندن. هیچ کس به من احترام نمیزاره حتی دختر خواهر شوهرم که 11سال بیشتر نداره منو تو خیابون که میبینه همچین نگاه میکنه انگار میخاد خونمو بریزه. راستش شوهرم خانوادشو میشناسه اما با مساله جور دیگه برخورد میکنه.وقتی بهش میگم من ارزش مهمانی پا گشارو نداشتم میگه مامانم اینا خواستن دعوت کنن اما تو چون زیادی حساسی نمیخوام بریم اونجا در واقع از خداشه که با هم رابطه نداشته باشیم نمیدونم چی بگم ولی این در صورتیه که خانوادش منو فراموش کردن.خلاصه من هیچ مشکلی با شوهرم ندارم در این مورد فقط. ولی ایا کار من درست هست ایا به همین طریق با بیخیالی تمام نسبت به خانواده شوهرم زندگی کنم?
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
شاپرک جون اصلا رو این موضوع تمرکز نکن .
سعی کن همونطوری که شوهرت میخواد و دوست داره با خانوادش در ارتباط باشی . از یک جهت این یک حسن هست که همسرت نمیخواد که خانوادش وارد مسائل زندگیش بشن .
سعی نکن در رابطه با نوع ارتباط باخوانوادش ، با همسرت بحث کنی .
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
به به
پیشرفت خیلی خوبی در همین مدت کم می بینم.تبریک می گم.:104:
شما انعطاف پذیری بالایی دارید و همین می تونه در به ثمر رسیدن زحماتتان فوق العاده مثمر ثمر باشد
شما فرموده بودید :
نقل قول:
اما یک سوال دارم من اگر بخواهم از کلماتی استفاده کنم که بار مثبت داشته باشن شاید بخاهم تو روحیه خودم ارامش ایجاد کنم یا بهتر به مسائل نگاه کنم اما هیچ تغییری در همسرم ایجاد نمیشه
کاملا درسته.اصلا هدف ما همین است.ببینید تغییر دادن آدم ها بسیار سخت است و کار یکی ، دو روز نیست.ولی تغییر زندگی شما امکان پذیر است.
- به چه صورت ؟
- ببینید این اصلا مهم نیست که همسر شما چطور آدمی است و چه خصوصیات خوب و بدی دارد.این مهم است که شما احساس خوشبختی کنید.با یک مثال توضیح می دهم :
1 ) یک خانومی یک خانه در درقوز آباد سفلا می گیرد ، می آید تمام خانه را با رنگ های شاد تزیین می کند ، همسرش هر روز با لبخند وارد خانه می شود و بوی غذایی که خانم با دقت پخته به مشامش می رسد.کنار هم قرار می گیرند و خدا رو شکر می کنند و از زندگی نهایت لذت را می برند.واقعا خوشبختی را با تمام وجود لمس می کنند.این خانواده یک خوشبخت واقعی اند
2 ) یک خانومی ، به اتفاق همسر خود در زعفرانیه یک منزل تهیه می کند.انواع لوازم لوکس و ماشین آلات اعم از ظرف شویی ، رخت شویی ، ... و هر نوع شویی دیگر را هم می خرد.ولی همسایه شان از آن ها پولدارتر است.پس همیشه به همسایه شان حسرت می خورد.همسرش وقتی وارد خانه می شود خود به خود این حسرت را در فضای خانه احساس می کند و سرد می شود.هیچ موقع این خانواده طعم خوشبختی را نمی چشند.در حقیقت این خانواده یک بدبخت واقعی اند
ببینید.اینکه اخلاق همسرتان چطور باشد و چقدر پولدار باشید و ... همه می توانند تاثیر گذار باشند و کسی این تاثیر را انکار نمی کند.ولی یک نکته خیلی مهم است:
شما خوشبختی را با ذهن خود احساس می کنید نه چیز دیگر
شما با این کار (منظورم استفاده از کلمات با بار مثبت است) ذهن خود را آماده ی پذیرش خوشبختی می کنید.حتما بعد این چند روز این موضوع را به صورت عملی خودتان درک کرده اید.البته این شیوه به صورت غیر مستقیم در اخلاق همسرتان هم تاثیرگذار است.وقتی همسرتان ببیند شما همیشه لبخند به لبتان هست و شاد و سرزنده هستید خود به خود گرم می شود و زندگی رونق پیدا می کند
هیچ کس از خوب زندگی کردن و شاد بودن بدش نمی آید
پس اگر همسرتان برایتان طلا نخریده ، برایتان مهمانی خوبی نگرفته اند و ... مهم نیست.این مهم است که شما چه احساسی داشته باشید.احساس خوشبختی یا ...
تاپیک زیر را حتما مطالعه بفرمایید:
http://www.hamdardi.net/thread-15326-post-137572.html
فرموده بودید :
نقل قول:
ولی مشکل اساسی من این هست که من ازحرف زدن و اوردن دلیل برای کوچکترین چیزها خسته شدم واقعا سخته که بخای برای خرید کردن همش راجع به جنس مورد نطرت همش همش همش حرف بزنی .وتو این مقاله راه حل هارو با صحبت کردن نوشته بود ولی این برای من سخته که تمام حرفای من وهمسرم با حرف زدن در مورد خرید کردن بگذره و مشکل اینجاست
ببینید ارزان ترین و راحت ترین چیزی که در این جهان وجود دارد حرف زدن است.البته مسلم است شما از چانه زدن و بحث کردن خسته شده اید.ولی من یک سوال می پرسم.
آیا انتظار دیگری داشتید؟
ببینید فیزیک واحد اندازه گیری کار و واحد اندازه گیری انرژی را "ژول" نامیده.در حقیقت فیزیک ثابت کرده
بدون صرف انرژی کاری صورت نمی گیرد
حتما می دانید در فیزیک کار یعنی تغییرات ضربدر نیرو.یعنی وقتی کار انجام شود تغییرات انجام می شود.بنابر این این خیلی واضح است که شما :
برای ایجاد تغییر در رفتار همسرتان = یعنی انجام کار بر روی همسرتان = باید انرژی صرف کنید
یا اگر بر عکس پیش برویم
اگر انرژی صرف نکنید = کاری انجام نمی شود = پس رفتار همسرتان هم تغییر نمی کند
كنفسيوس می گه :
به جاي آنكه به تاريكي لعنت بفرستيد ، يك شمع روشن كنيد
فرموده بودید :
نقل قول:
حسابگری درون شوهرم هست وانگار تغییر ناپذیره
ریاضیات ثابت کرده همه چیز در این جهان تغییر پذیر است و یا اگر بهتر بگم همه چیز در این جهان در حال تغییر است.اگر بخواهم در این مورد مثال بزنم که چه آدم هایی ، چی شدند و چه تغییرات بزرگی در رفتار و اخلاقشون دادند باید تا آخر عمر این مطلب را ادامه بدهم.منتها فراموش نکنید :
تغییر ایجاد کردن "در جهت دلخواه" هنر می خواهد!
فرموده بودید:
نقل قول:
همسرم هنوز متوجه نشده که مسولیت داره
حق با شماست.پس ما باید دست به کار شویم تا این مسئولیت را به ایشان نشان دهیم.
فرموده بودید :
نقل قول:
اقای اریکس نمیتونم از کلمه حسابگر استفاده کنم درصورتی که حتی واسه جمع کردن پول با من صحبتی نکرده
تفاوت بزرگی بین نخواستن و نتوانستن است!
این شمایید که راه زندگی خودتان را انتخاب می کنید.البته شکی نیست که نباید انتظار داشت شما یکروزه هر چه ما بگوییم را انجام داده و تغییر کنید.ولی اگر می خواهید در همسرتان تغییر ایجاد کنید باید اول از خودتان شروع کنید :
کسی که نتواند در خود تغییری ایجاد نماید چطور انتظار دارد در کس دیگری تغییری ایجاد نماید
فرموده بودید :
نقل قول:
واقعا وقتی داستانای عاشقانه تالار رو میخونم حسرت میخورم نمیدونم چرا
خودتان دارید می گویید داستان!خیالتان راحت هیچ کدام حقیقت ندارد.به من اعتماد کنید.همانطور که یاسا عزیز هم گفتند : با توجه به دیدن مورد ها در این تالار می گویم این ها همه ظاهر کار هستند.
این داستان ها فقط مال زوج هایی است که با هم زندگیشان را ساخته اند.شما در ابتدای راه هستید.اگر با صبر و حوصله شما هم زندگیتان را بسازید مطمئن باشید یک روز می نشینید و از این داستان ها می گویید :
واضح است که برای داشتن سرپناه ابتدا باید خانه ای ساخته شود.برای داشتن یک زندگی خوب هم باید ابتدا یک گروه از تفاهم ها ، عواطف ، اعمال و ذهنیات ساخته شوند بعد ...
یاسا یک جمله خیلی خوب گفتند :
نقل قول:
پس اولا فكر نكن زندگي شيرين به آسوني بدست مياد
:104::104::104:این کاملا درسته
فرموده بودید:
نقل قول:
کاش نیت همسرم از گفتن اون جمله همون بود
1 - از کجا می دانید که نیتشان چیز دیگری بوده؟
2 - شما فکر کن نیتشان همان بوده.این طور بهتر نیست؟(قرار شد مثبت نگر باشیم دیگر)
تشویق یک امر خیلی مهم در زندگی مشترک است.شما باید همواره ، حتی وقتی حس می کنید نیت همسرتان چیزی دیگری بوده ، حتی ... باز هم وقتی ایشان چنین جمله ای می گویند ، به نحوی همسرتان را تشویق کنید.این کار بسیار بسیار مهم است.اگر همسرتان کمی کوتاه بیاید و شما تشویقش نکنید امکان بازگشتش به مرحله ی قبل خیلی بالاست.
در حقیقت حفظ تغییرات از به دست آوردنشان سخت تر است و یکی از عوامل حفظ تغییرات تشویق است
فرموده بودید :
نقل قول:
میخاد ماهانه150ت به من بده که فقط خرج روزانه خودم باشه
خیلی عالیه.:104:
ببینید یک زندگی چطور ساخته می شود.به همین راحتی.با کمی صبر و حوصله و گذشت.این یک پیشرفت عالی در زندگی شماست.از قدیم گفتن مرگ یکبار شیون هم یکبار.شما با این کار از تمام جنگ و دعوا های روزانه خلاص شدید (یا بهتره بگویم از اکثرش).من حس می کنم این مساله با گذشت زمان در زندگی شما کاملا حل خواهد شد.یک نکته
اگر بدون اینکه همسرتان متوجه شود ، قسمت کمی از این پول را ذخیره کنید تا جمع شود و بعد در جایی که همسرتان واقعا به آن نیاز دارد "بدون منت" این مبلغ را به همسرتان بدهید.این کار برای همسرتان به اندازه تمام دنیا ارزش دارد و بسیار به استحکام زندگی شما کمک می کند
فرموده بودید:
نقل قول:
سلام سوگند عزیزم ممنونم از نطرت راستش چند روزه که اخلاقمو تغییر دادم احساس میکنم بهتره.اما تا کی باید قربون صدقه ی مرد رفت شاید شوهر به این کار عدت کنه و همیشه برای خرید کوچکترین چیز توقع داشته باشه؟
:104:باز هم باید بگویم فوق العاده عمل کرده اید.این خیلی خوب است.خیالتان راحت.روانشناسان اثبات کرده اند تنها کلمه ای که هیچ گاه تکراری نمی شود "دوستت دارم است".دقت کنید این کار را باید بدون "منت" انجام دهید.
برای مرد از همه بیشتر غرورش مهم است.اگر حس کند غرورش خدشه دار شده تمام زحمات شما بر باد می رود
به همین شیوه ادامه دهید.به زودی شاهد تغییرات بزرگ در زندگیتان خواهید بود
فرموده بودید :
نقل قول:
سلام و تشکر از مدیر محترم وسلام به همه عزیزان وقتی وارد این تالار میشم حس میکنم هیچ مشکلی نیست که حل نشه راستش من یک سال نمیشه که ازدواج کردم اما از وقتی وارد خونم شدم تمام رابطم با خانواده شوهرم قطع شده خودمم نمیدونم چرا راستش خواهر شوهر حسودی دارم که تا قبل عروسی جهازمو دید دیگه به من محل نداد. وقتی تو خیابون میبینمشون انگار جن دیدن فرار میکنن و میرن تو خونشون درو هم محکم میبندن. هیچ کس به من احترام نمیزاره حتی دختر خواهر شوهرم که 11سال بیشتر نداره منو تو خیابون که میبینه همچین نگاه میکنه انگار میخاد خونمو بریزه. راستش شوهرم خانوادشو میشناسه اما با مساله جور دیگه برخورد میکنه.وقتی بهش میگم من ارزش مهمانی پا گشارو نداشتم میگه مامانم اینا خواستن دعوت کنن اما تو چون زیادی حساسی نمیخوام بریم اونجا در واقع از خداشه که با هم رابطه نداشته باشیم نمیدونم چی بگم ولی این در صورتیه که خانوادش منو فراموش کردن.خلاصه من هیچ مشکلی با شوهرم ندارم در این مورد فقط. ولی ایا کار من درست هست ایا به همین طریق با بیخیالی تمام نسبت به خانواده شوهرم زندگی کنم?
ببینید دانه دانه.نمی شود همه مشکلات را با هم حل کرد.فعلا این مورد را در حد امکان در نظر نگیرید.شما انرژی و تمرکزتان را روی همسرتان فعلا متمرکز کنید.مطمئن باشید :
کسی که همسرش پشتیبانش باشد هیچ کس حتی تمام فامیل هم نمی توانند در زندگی او مشکلی ایجاد کنند.پس همیشه حمایت همسرتان را داشته باشید
همسرتان خودش را که نمی تواند گول بزند.مطمئن باشید خودش بهتر از هر کس دیگری می داند این رفتار خانواده اش اشتباه است.با تکرار این موضوع غرورش را پایمال و وی را تحقیر نکنید.اگر به این موضوع به اصطلاح خودمانی "گیر" بدهید همسرتان یک حالت تدافعی می گرد و خیلی بد می شود ...
در آینده ما با کمک همدیگر به طور مستقیم این مساله را هم حل می کنیم.
شما نباید از طریق همسرتان سعی در حل این مشکل بکنید.بلکه باید خود با تکنیک های روابط اجتماعی ، بر این مشکل فایق آیید تا این مساله به زندگی مشترک شما آسیب نزند
فرموده بودید :
نقل قول:
سلام ازاده جان باور کن من دنبال کادو نیستم اما هنوز که 7ماه ازدواج کردم همسرم کاری نمیکنه تا نشون بده دوسم داره هیچ کاری خیلی حسابگر هست و لی من تا حالا ندیم پولی خونه بیاره.اگه ازدواج کرده باشی متوجه میشی اگه تو نامزدی و بعد ازدواج که مدت طولانی هم میشه یک کادو نگیری چقد ناراحت کنندست.
کم کم ياد خواهي گرفت
تفاوت ظريف ميان نگهداشتن يک دست و زنجير کردن يک روح را
اينکه عشق تکيه کردن نيست
و رفاقت، اطمينان خاطر
و ياد ميگيري که بوسهها قرارداد نيستند
و هديهها، معني عهد و پيمان نميدهند.
کم کم ياد مي گيري
که حتي نور خورشيد هم ميسوزاند اگر زياد آفتاب بگيري
بايد باغ ِ خودت را پرورش دهي به جاي اينکه منتظر کسي باشي تا برايت گل بياورد.
ياد ميگيري که ميتواني تحمل کني
که محکم باشي پاي هر خداحافظي
ياد ميگيري که خيلي ميارزي.
خورخه لوييس بورخس
سخن پایانی :
تاپیک زیر را مطالعه بفرمایید :
http://www.hamdardi.net/thread-9346.html
"همسرتان را با اتفاق های عاشقانه غیر منتظره سورپرایز کنید ، این کار به گرم شدن روابطتان خیلی کمک می کند . در آینده راه کار های خیلی موثری به شما آموزش خواهم داد(البته اگر مدیر محترم مرا به خاطر این کار اخراج نکنند!:دی:163:)"
منتظر خبر های جدید هستیم:82:
با احترام
:72:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام اقای اریکس باور کنید1000بار نظراتتونو خوندم واقعااااااااااااااااااااا اااااااااااا عاقلانه و قابل درک بود :104:خیلی ازتون ممنونم خیلیییییی.دقیقا درسته که هرچی تو ذهنمون و طرز فکر ماست خوشبختی یا بدبختی رو نشون میده.
راستش خونه تکانی باور های من از دوران نامزدی من بعد اشتباهاتم(بخشیدن مهریم)شروع شد چون مشکلاتی رو پیش اورد.من بدی های خانواده شوهرمو نمیدیدم و نمیدونستم چطور رفتار کنم(باید بگم الان هم که بدی هاشونو میبینم بازم برام مهم نیست چون به قول اقای اریکس وقتی همسر پشت و تکیه گاه باشه هیچ کس حتی کل فامیل حریفت نمیشند) ولی همین که میشناسمشون برام کافیه همین که مغزم تکونی خورده (خونه تکانی باور)ویکم از سادگی بیرون اومدم برام کافیه البته بازم نیاز دارم به سیاست های زنانه.اقای اریکس با همه مواردی که گفتید موافقم جز یک مورد و اونم اینه که:درسته انسان باید مثبت بی اندیشد و مثبت عمل کند واقعا درسته تاپیک پیشنهادیتون را خوندم درسته باید باورامونو همیشه ثابت نگه نداریم چون تو ازمایش دانشمنداهم نتیجه عالی داشت .اما به نظر من این وقتی درسته که فقط در مورد خودمون صدق کنه و ربطی به کسی نداشته باشه اما من در مورد رفتارهای ازار دهنده یک نفر دیگه(همسر)مثبت می اندیشم اینطوری حس میکنم دارم خودمو گول میزنم .حرفای شما خیلی ارامش دهندست دوست دارم مثبت فکر کنم راجع به زندگیم.خاهش میکنم بگید این گول زدن خودم نیست؟شاید همسرم منو یه ادم ساده در نظر بگیره که همه چیزو حتی بدی هارو خوب ببینم اونوقت بخاد سواستفاده کنه.
بدون صرف انرژی کاری صورت نمی گیرد:درسته من موافقم به نظرم باید برای زندگیم بجنگم تا اونی که میخام بشه چون احساس میکنم شوهرم زمینه پیشرفت داره یعنی همه مردا و خانوما دارن.واقعا ممنونم که کمک کردید میخام یه زندگی قشنگ بسازم اگه اون وقتم نتیجه نداد بازم ازتون کمک میخام.
راستی حتما حتما اقای اریکس من راهکارای مفیدتونو میخام .یادتون نره.
احساس میکنم همیشه باید تجربیاتمو بیشتر کنم باید علاوه بر درس خوندنم کارای خونه و.....تجربیاتم و سیاستمو بیشتر کنم و خانوم ساده ای نباشم چون شوهرم هم نیاز به سیاستهای من داره
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
بچه هاااااااااااااااااا کسی نمیخاد چیری بگه
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
خواهش می کنم شاپرک عزیز:).قابل شما رو نداشت
راستش من روی گفته هاتون فکر کردم.دیدم حق با شماست.به نظرم جمله ام رو این طور اصلاح کنم بهتر است :
مثبت اندیشی خوب است منتها تا زمانی که کسی نخواهد از آن سو استفاده کند
من خودم خود به خود این شرط رو در زندگیم به صورت ناخود آگاه اجرا می کردم و همیشه موفق بودم.ولی چون به آن دقت نکرده بودم از وجودش با خبر نبودم:82:
یعنی من خودم همیشه مثبت فکر می کنم ولی با توجه به روابط اجتماعی قوی که دارم همه می دانند اگر روزی خلاف تصوراتم به من ثابت شود آن موقع دیگر نه من نه اونا!
در حقیقت من جلو این سو استفاده احتمالی رو با ایجاد یک جور حس بازدارنده در اطرافیانم ، گرفته ام.از آنجایی که در روابط اجتماعی معمولا ضرر مالی و ضرر جبران ناپذیری وجود ندارد ، خب فوقش طرفی که می خواهد از این اخلاق سو استفاده نماید فقط برای مدت کوتاهی می تواند این کار را انجام دهد و پس از آن خودش با از دست دادن مزیت هایی که از رابطه با من به دست آورده است ، ضرر خواهد کرد.به عبارت دیگر طرف فقط برای مدت کوتاهی می تواند شما را "ساده" فرض کند.ولی پس از آن خودش در رابطه ضرر خواهد کرد.
کلا مثبت نگری دو خصوصیت خیلی بزرگ دارد که به نظر من به همه مشکلات کوچکش می ارزد . آن هم این است که :
1 - هیچ موقع آدم ترس از آینده را ندارد.این گونه همواره از زمان حال لذت می برد و لحظه هایی را که دارد بابت لحظه هایی که هنوز اتفاق نیفتاده ، تلف نمی کند
2 - کسی که مثبت نگر است همواره شاد است (به اصطلاح دارای انرژی مثبت است) ، پس اطرافیان جذب وی می شوند ، یک جورایی همه او را دوست دارند و از همنشینی با وی لذت می برند.همچنین خود به خود از سو تفاهم های احتمالی که موجب کدورت بین دوستان و اطرافیان می شود جلوگیری شده و دور و بر آدم همیشه پر از دوستان خوب است
بهترین آرزو ها نثار شما
:72::72::72:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
حالا که این تاپیکو درست کردم ومشکلاتمو مطرح کردم اول باید از خدا وبعد از همه دوستان مهربان و اقای اریکس تشکر کنم.به خدا بعد راهنمایی شما وعمل کردن به اونها همسرم خیلیییییییییییی مهربون شده و چیزی که انتظارشو نداشتمو دیدم همسرم برای اولین بار برام کادو خریده یه لباس خوشگل .خیلییییییییییییییییییییی ازش تشکر کردم و قربون صدقش رفتم
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شاپرک جون
میشه به من بگید این شرایط و قانونی که گذاشتم درست هست یا خیر؟اینکه ماهانه به من پول بده و من اونو واسه کلاسام ارایشگاه لباسام و...................خرج کنم وبا این پول برنامه ریزی داشته باشم؟
به نظر من فکر خوبیه و به تدریج این رویه رو تو زندگیتون پیاده کنید
ولی زمینه ایجاد نکنید که ایشون انتظار داشته باشه هر خریدی رو با این 150 تومن بکنید
یعنی بعد پیاده شدن این برنامه گاها وقتی میرین بیرون زمینه ایجاد کنید یه کفشی کیفی چیزی هم براتون خارج از برنامه بخره
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سابینا ممنون از راهنماییت
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
دوستان عزیز کسی نمیخواد سیاستی یادم بده؟اخه نگه داشتن تغییرات در همسر از ایجادش سخت تره
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
سلام شاپرک عزیز
نمی دانید چقدر خوشحال شدم وقتی فهمیدم همسرتان این همه تغییر کرده اند.شما واقعا هنرمندید.در این مدت کوتاه و این همه تغییر.باید جدا بگویم مرسی از شما.:104::104::104:
در مورد گرم شدن روابطتان هم راستش اینجا مخالف قوانین است اگر بخواهم زیاد توضیح دهم.در اینترنت مطالب در این رابطه زیاد است . همچنین می توانید به وبسایت زیر هم در این رابطه مراجعه فرمایید :
http://www.myfg.ir/
و سوالات خود را در این قسمت مطرح نمایید
http://www.myfg.ir/pasokh
وبسایت فوق دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و مطالب خوبی را به اشتراک گذاشته است.
من به صورت سر بسته سه تا مورد مهم را عرض می کنم . آقایان عاشق کار های جدید و متنوع هستند،پس :
سعی کنید از روش های نوین استفاده کنید.
محل را تغییر دهید و همیشه در اتاق خواب این کار را نکنید.
نور محیط را زیاد کم نکنید.
راستش شما در مسیر افتاده اید و فکر نمی کنم دیگر نیازی به کمک داشته باشید.به نظر میاد زندگیتان دارد روز به روز بهتر می شود.:227:به همین شیوه ادامه دهید.فکر می کنم زندگی مشترک خیلی خوبی داشته باشید:310:
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
:72::72::72:
-
RE: در حسرت یه کادو از شوهرم
اقای اریکس ممنون از شما و دوستان.باور کنید از وقتی وارد تالار شدم رابطه ما خیلی بهتر شده.حتما رو نظرای قشنگتون فکر میکنم