وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
اسم تاپیک کاملا مشخصه ...
از دوستان خواهش میکنم بیان و نظراتشونو بگن ...اصلا تعارف نکنن ...
[size=x-large]وقتی که اگه از همه جا نا امید بشی و دنیا برات تنگ بشه....و عصبانی باشی چکار میکنی؟
[/size]
در مورد خودم اصولا همه دوستام وقتی ناامید میشن به من یه سری میزنند ولی من به شخصه ....وقتی از همه جا ناامید میشم ...کسی رو ندارم که باهاش راحت باشم ...اینو میگم واقا واقیعت داره واین جدا سخته ..
پس من چیکار باید بکنم ...!
گاهی میرم در ارتفاعات در تاریکی و شهرو از اونجا تماشا میکنم ...اما اکه در اون لحظه عصبانی باشم ...همون جا که هستم شروع میکنم فریاد زدن ...یه بار بخاطر همین فریادم گرفتنم....بعد از اون
یه احساس خاصی دارم ...خیلی ساکت میشم ...دراز میشم همون جایی که هستم ...فرقی نمیکنه کجا باشه ...تو خاک یا اب ..دراز میشم و به اسمون نگاه میکنم....
اگه سیگاری بودم حتما یه سیکار در اون لحظه میکشیدم اما خب چه میشه کرد نیستم ....
میمونم تا همون جا تا زمان بگزره و.... گاهی هیچی حس نمیکنم ....وقتی پا میشم کاملا تهی هستم وهیچ احساسی ندارم ..انگار که اصلا وجود ندارم ...نمیدونم گاهی تا چند ساعت طول میکشه اما یه حس خیلی خاص دارم ...دیگه چیزی برام اهمیت نداره ..دیگه چیزی برام رنگی نداره ....
ای بابا .....تازه این فقط یه کوچولوشه ....
لاقربطا:82:
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
تو این مواقع میتونی با خدا صحبت کنی :305: . هیچ چیز بهتر از این نیست . خیلی از مردم از این راه استفاده میکنند . و همیشه هم جواب میده .
موفق باشی
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط iMoon
اسم تاپیک کاملا مشخصه ...
از دوستان خواهش میکنم بیان و نظراتشونو بگن ...اصلا تعارف نکنن ...
[size=x-large]وقتی که اگه از همه جا نا امید بشی و دنیا برات تنگ بشه....و عصبانی باشی چکار میکنی؟
[/size]
لاقربطا:82:
سلام،
در چنین حالتی، اولین کاری که میکنم تمام اموری که در موردشون باید تصمیمی بگیرم رو تعلیق میکنم!
مثلا اگر میخواهم کاری انجام بدم یا تماسی بگیرم، به بعد موکول میکنم،
چون تصمیماتی که در چنین حالات روحی گرفته میشه معمولا منطقی نیستن و صرفاً بر اساس احساسات هستن و قاعدتاً ممکنه پشیمانی به بار بیارن!
برای آروم کردن خودم، میرم بیرون و قدم میزنم، سعی میکنم با دیدن مردم اطرافم، رفت و آمد ها، شلوغیها و ... افکار منفی رو تا حد ممکن از ذهنم دور کنم یا به عبارتی ذهنم رو منحرف کنم!
و معمولا، دو رکعت نماز، تو اینجور مواقع مخصوصاً اگه خیلی وضعم حاد باشه، خیلی آرومم میکنه!
شاد باشین،:72:
کامران
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط iMoon
همون جا که هستم شروع میکنم فریاد زدن ...یه بار
بخاطر همین فریادم گرفتنم....
http://smileys.emoticonsonly.com/emo...o_it!-2146.gif
:58::58:
بعد از اون ...تو خاک یا
اب ..دراز میشم و به اسمون نگاه میکنم....
:163:
ای بابا .....تازه این فقط یه کوچولوشه ....
:316::316:
لاقربطا:82:
بعضی ها هم وقتی از دنیا نا امید میشن میان اینجا یه تاپیک باز میکنن:311:
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
يك بعد قضيه عوامل بيروني و واكنش هاست و يك بعد قضيه عوامل دروني است
واكنشهاي انسان ها در اين گونه مواقع كاملا فردي و شخصي و انتخابي است . ( نسبت به شرايط ، ميزان آگاهي و به كار گيري از توانايي و خلاقيت و هدف و قصد و ....)
و هر كدام از مواردي كه تو به آن اشاره كردي نيازمند بررسي دقيق و جداگانه از دو بعد ( دروني و بيروني است .)
مثلا نااميدي
چرا نااميد شدم ؟
چه عواملي در ايجاد اين حس نقش داشت ؟
خودمن چقدر نقش داشتم ؟
چرا نمي توانم و يا نمي خواهم نسبت به اين موضوع حال بهتري داشته باشم ؟
چه خاطره اي را در من تداعي مي كند ؟
و.................
فضاي امكانات من ، براي برون رفت از اين حال و هوا چي هست ؟
چطور مي توانم از اين فضا استفاده ي كامل داشته باشم تا به برون رفت از اين حال و هوا كمك كنم ؟
و......
و.......( سئوالهاي ديگر )
شايد چند بار دقت و توجه كردن به اين شيوه به حالات دروني به ما كمك كنه كه شناخت بهتري از خودمان پيدا كنيم و طي زمان، نيازهاي خودمان را در چنين شرايطي بسنجيم و بر مبناي همان هم عمل كنيم يعني در اصل خودمان نسخه ي خودمان را نسبت به شرايط و موضوعات مختلف پيدا مي كنيم كه از اين مرحله به بعد مباحث مهارتي و توانايي ها و...مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد .
مثلا :
شايد من نسبت به يك موضوع خاص دچار احساسات منفي باشم و چنين حسهايي را تجربه كنم .( كليد احساسات منفي من مي خورد ) و به علت عدم آگاهي و شناخت از خودم فكر مي كنم اگر در اين لحظه دوستي مي داشتم كه مي توانستم ............چقدر خوب بود ؟!
در اين حالت من نسبت به فضاي امكانات خود بي توجه هستم . تصميم دارم به شكل غير ارادي فضاي امكانات خود را نديده بگيرم يا خارج از فضاي امكانات به دنبال راهكار باشم و به نوعي شهيد نمايي و بال و پر دادن به موضوع مظلوميت خودم و مرثيه خواني و...
در حالي كه فضاي امكانات من نشان مي دهد كه من عوامل بيروني را دارم ( مثلا داشتن دوست ) اما عوامل دروني مانع استفاده ي درست من از اين فضايي كه انتظارش را دارم مي شود .
به چه علت ؟
عدم صميميت
عدم اعتماد
عدم اطمينان
بال و پر دادن به ترس هاي دروني
دامن زدن به تخيلات غير واقعي
و......
اما هر يك از اينها باز نياز به بررسي دارد و بايد چرايي آن نيز بررسي شود
در اينجا من در واقع سعي دارم با ناهماهنگ سازي به نوعي به شهادت خودم در آن لحظه خاص كمك كنم و تائيديه براي خودم صادر كنم كه من چقدر مظلوم و تنها هستم كه در اين شرايط بايد تنهايي را تجربه كنم و...........
و در مورد عصبانيت نيز باز از همين دست بررسي ها لازم است .
چرا كه الزاما هر عصبانيتي حقانيت ما را ثابت نمي كنه .اما چرايي و وسعت و دامنه ي اين احساس و كنترل آن بسيار مهم است .
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
خب انی عزیز ..بابت پاسخت ممنون ...
ولی وقتی خودت عصبانی میشی ...وقتی تو اوج عصبانیت که بعدشش ناامیدی بهت حمله میکنی !! چه واکنشی انجام میدی ؟؟ بالاخره صبرو تحملم اندازه داره ..درسته ؟؟؟ خیلی موقع ما تفکراتمون که شما هم بهش اشاره کردیمو نمیتونیم پیاده سازی کنیم ...شاید به خاطر استرسی که در اون لحظه ما رو گرفته ؟؟ شاید به خاطر اینکه درون خودمون حبس شدیم و نمیتونیم چیز دیگه ببینیم و بشنویم ؟؟ نمیدونم ..
خودتون واقعا چگونه رفتاری انجام میدید ؟ بالاخره از یه جایی باید بریزه بیرون دیگه !!! میدونید که چی میگم..!
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
سلام دوست عزیز
ورزش خاصی را دنبال می کنی؟ورزش کردن برای آقایان از نون شب واجب تره.هم صبر و تحمل را زیاد می کند.هم استقامت را.هم هورمون ها را تنظیم می کند.هم انرژی زیادی که درون بدنمان هست را تخلیه می کند و بدن را آرام و ریلکس می کند
به نظرم یک ورزش مفرح مثل شنا و یا ورزش های دسته جمعی و گروهی را به طور حرفه ای دنبال کن.بعدش اصلا یادت می ره عصبانیت و ناراحتی چیه.
نمی دانم دوست دارید یا نه.ولی الان اسکی خیلی می چسبد!
اگر سربازی رفتید یک سلاح بخرید و برید توی جنگل های شمال شکار.به جز هزینه خرید سلاح می شود گفت هیچ هزینه ای هم ندارد.خیلی لذت بخشه.در حقیقت بیشتر کوه نوردیه تا شکار.هم هوای تازه هم طبیعت حالا یک شلیکی هم می کنید و کلی حال می دهد.مطمئن باشید به دوستانتان هم بگویید از خداشونه باهاتون بیان شکار:307:
موفق باشید
:72::72::72:
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
iMoon محترم
بهتر نيست داستان خودت را خيلي واضح و روشن عنوان كني تابهتر بتوانيم راهنمايي ات كنيم .
هر عصبانيتي منجر به نااميدي نمي شود .
درجات مختلف خشم هم انسان را وادار به فرياد كشيدن نمي كند .
ميشه خواهش كنم بيشتر توضيح بدهي ؟!
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
من هر موقعه ناراحت میشم و یا عصبی هستم دوست دارم که یک قرص آرام بخش بخورم و به خوابم و اگر میشد تا 3 روز بخوابم اماخب نمیشه . اما اگر پسر بودم حتما خارج از شهر و در تنهایی سیر می کردم تا به بی اهمیتی موضوعی که برایم پیش اومده برسم .
اگر هم سر کار باشم میرم توی نت و مشکلم و سرچ می کنم ببینم کسانی هستند که مشکل منو دارن و اونها چطور برخورد می کنن و افراد و دوستاش برای حل موضوع چه پیشنهادهایی رو دارن .
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط arix
سلام دوست عزیز
اگر سربازی رفتید یک سلاح بخرید و برید توی جنگل های شمال شکار.به جز هزینه خرید سلاح می شود گفت هیچ هزینه ای هم ندارد.خیلی لذت بخشه.در حقیقت بیشتر کوه نوردیه تا شکار.هم هوای تازه هم طبیعت حالا یک شلیکی هم می کنید و کلی حال می دهد.مطمئن باشید به دوستانتان هم بگویید از خداشونه باهاتون بیان شکار:307:
موفق باشید
:72::72::72:
یه وقت نری اسلحه بخری و بیوفتی به جون جنگل و حیوونای بیچاره:305: اونوقت بازم میان دستگیرت میکنن اما دیگه مجرم هستی نه فقط به خاطر داد زدن:311:
iMoon گرامی!
من تو چنین مواقعی پناهنده میشم به درگاه خدا و دعا میکنم و به دنبالش گریه میکنم:302:
گریه سبکم میکنه و اشک چشمم رو روشن مکینه.
دعا میکنم و گاهی نماز میخونم چون این حس درونیه و گاهی با یه حس درونی بهتر درمان میشه.
در ضن دیدن دوستمم میرم:46:
راستی iMoon نیستش ها!
نری رو قله یا تو دریا یا ... داداش جون:316:
نکنه به پیشنهاد arix عمل کردی و رفتی اسحله خریدی و شکار و حیوانات بیچاره و ... دستگیری و حبس :163:
آخه اینم پیشنهاد بود دادی arix ؟؟؟؟
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
من 2 جور عصبانی میشم. یا عصبانیت آنی، که کم پیش میاد. یا یه عصبانیتی که یه مدت مثلا چند روز طول میکشه.توی مورد اول راهکار زیادی ندارم. اما در مورد دوم،من راه میرم. مسیر قابل توجهی از دانشگاه تا خونه رو پیاده میرم. انقدر پیاده میرم که وقتی برسم خونه حال نداشته باشم و زود خوابم ببره. وگرنه هیچ بعید نیس پاچه یکی رو بگیرم و یه دعوای جدید به مشکلاتم اضافه کنم.
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
سلام
من وقتی نا امید میشم ، معمولا یه کنج دنج پیدا میکنم و تمام دق دلی هامو مینویسم ! راستش وقتی که تموم حرفامو نوشتم باعث میشه سبک بشم. البته در ااین بین ریختن اشکام روی گونه هام هم باعث میشه غصه هام از دلم بره بیرون. شاید باورتون نشه اما من اکثر مواقع که ناراحتم و هیچ کس نیست باهاش درد دل کنم میرم سراغ قلم و کاغذ . واسه خودم خیلی عجیبه چون وقتی که چند صفحه مینویسم و مطالبم تموم میشه ، سبک میشم مثل پر . امتحان کنین. من راه آروم کردن خودمو در این دیدم به خصوص وقتی حرفایی دارم که مثلا به شوهرم بگم و میدونم با گفتنشون شوهرم عصبی تر میشه (تو مشاجره ها) ، گاهی وقتها وقتی اوضاع آروم شد،نوشته هامو میدم شوهرم بخونه تا از درد دلم آگاه بشه .البته خیلی کم این کارو میکنم. گاهی وقتها بعد مدتها نوشته هامو خودم مجدد میخونم و روی رفتار خودم و شرایطی که قبلا بود قضاوت میکنم . گاهی وقتا هم به خودم کلی میخندم که سر چه مسائل کوچیکی سخت گرفتم و اونقد خودمو اذیت کردم و ناراحتی کشیدم.:311:
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
سلام
من ميرم امامزاده خيلي خوبه
امتحان كنيد
اين كار نا خواسته برام عادت شده و الان كه اين تاپيك رو خوندم متوجه اين موضوع شدم
RE: وقتی عصبانی میشی وناامید از همه جا چکار میکنی؟
سلام دوست عزيز. خب من نه عصباني ميشم، نه دنيا برام تنگ ميشه. فقط به ندرت پيش مياد كه ناراحت بشم . در اينصورت با اين جمله به خودم اميدواري ميدم كه بعد از هر ناراحتي يه خوشحاليه. البته مخالفش هم هست. واسه همين من نه زياد خوشحال ميشم نه زياد ناراحت. چون ميدونم: اين نيز بگذرد....
در ضمن! به خودم يادآوري ميكنم كه: ناراحت نباش. تو مگر چقدر آگاهي داري كه مطمئن باشي اين اتفاقي كه برات افتاده ناراحت كننده است. شايد هم به نفع تو بود.
ولي مطمئنم اون چيزي كه ناراحتم ميكنه بهم ياد ميده كه بايد روش جديد تري رو امتحان كنم.