-
بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
سلام پسری هستم 27 ساله به مدت 1 ساله با یکی از همکلاسی هام که 2 سال ازم کوچکتره دوست هستم بعد از 1 ماه از اشنایی متوجه شدم که ایشون بکارتشو از دست داده و البته خودش اینو به من گفت من خیلی متاثر شدم و خیلی افسوس خوردم از این اتفاق که برای اون افتاده چون اونموقع هنوز خیلی رابطه عمیق نبود خوب در عینه اینکه ناراحت شدم اما نخواستم بذارم برم و به قول معروف کاتش کنم البته اینم بگم که این دختر از هر لحاظ از نظر ظاهر اخلاق مهربونی برای من 100% قابل قبوله اما الان بعد گذشت یکسال از دوستی واقعا نمیدونم باید چکار کنم بعضی وقتا که حرف از ازدواج میشه من نمیتونم بهش قولی بدم چون واقعا در مورد این مسئله (بکارت) نمیتونم حتی با صمیمی ترین دوستم مشورت کنم از طرفی میترسم بدونه توجه به التماس ها و خواهشهای اون بزارمشو برم و بعدا فکر اون و اینکه شاید من میتونستم با اینکار زندگی اونو با اینکه خودمم واقعا دوستش دارم نجات بدم راحتم نذاره و اگر تن به ازدواج با کسه دیگه بدم چون میخوام همسرمو با صفاتی که از اون دیدمو دوست داشتم مقایسه کنم و اینطوری زندگی خودمم اونطور که باید نباشه واقعا در مونده شدم نمیدونم چکار کنم البته اینم اضافه کنم توی این مدت وابستگی شدیدی به من پیدا کرده و دفعه اخر که بهش گفتم نمیتونم باهات بمونم 2 روز تمام زیر سرم و توی بیمارستان بود اینم بگم که بارها ازش در مورد رابطه گذشتش سوال کردم و خواستم بیشتر بدونم اونم هر بار با اینکه واسه خودش گرون تموم میشد گفت که دوست پسر زیاد داشته اما رابطه نزدیک رو با اونا نداشته فقط با همون یکی نمیدونم چکار کنم میترسم به خاطر وابستگی شدیدش نتونسته باشم خود واقعیشو ببینمو و خوبتر بیشناسمش اینم بگم که توی این یکسال دست از پا خطا نکرده اما من میدونم ازدواج و زندگی خیلی متفاوت تر از رابطه دوستی هستن نمیدونم ایا این ریسک رو قبول کنم یا باور کنید نمیدونم این رابطه رو چطور پیش ببرم یا چکار کنم که بعدا پشیمونی توش نباشه؟؟؟؟؟/ لطفا راهنماییم کنید
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
سلام
علت این مشکل دوستت رابطه جنسی بوده ؟ به گفته خودت بله .
عجله نکن . بزار توبه کنه و چند سال پاک بمونه بعد تصمیم بگیر . در غیر اینصورت هر اتفاقی بیوفته نباید تعجب کنی .
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
سلام دوست خوبم. من در كل دوستي با جنس مخالف رو به خاطر عواقب بدي كه داره محكوم ميكنم. اما حالا كه هدف شما ازدواجه از شما ميخوام محتاط تر عمل كنيد. نميگم بكارت مهم نيست، مهم هست، اما از اون مهمتر اينه كه شخص به كارهاي گذشتشون برنگردند و متوجه اشتباهشون شده باشند (كه البته اطمينان كامل نميشه داشت، چون در حال حاضر هم با شما دوستند!) به هر حال شما بهتر ميشناسيدشون و نبايد ناديده گرفت انسانها قابل تغييرند. اگر فكر ميكنيد ميتونيد شرايطي كه در زير ذكر ميكنم بپذيريد، باهاشون بمونيد. در غير اينصورت هرگز!
1. آيا ميتونيد بعد از ازدواج نسبت بهشون شكاك و بدبين نباشين و نسبت به اين مسئله بي تفاوت باشين؟
2. آيا توانايي اين رو داريد كه ايشون رو تغيير بدين و ازشون همسر دلخواه خودتونو خلق كنيد؟
3. آيا اگر ايشون رو رها كنيد، انقدر متوجه اشتباهشون شدن كه درگير تجربه اي ديگر نشن؟
4. با اين توصيف خانواده ي ايشون بايد دچار يكسري ضعف هاي اساسي باشند كه دخترشون انقدر وابسته ي احساسيه. آيا ميتونيد خانوادشون رو بپذيريد؟
5. خانواده ي شما با اين وصلت مسئله اي نخواهند داشت؟
براتون آرزوي موفقيت ميكم.
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
سلام
دوست خوبم یک رابطه دو طرف داره یکیش شما و یکیش ایشون
حالا شما مشخص کردید که ایشون چقدر به شما وابسته هست ( که البته از نظر من اینقدر وابستگی در دوره قبل از ازدواج درست و طبیعی نیست ) و از طرفی هم شاید یک راهی هست برای اینکه شما رو در رابطه نگه داره
طرف دوم شمایید:
شما باید تکلیف خودتون با خودتون مشخص باشه ( به نظر می رسه شما بیشتر مرامی و برای اینکه ایشون ناراحت نشن باهاشون بودید و بعدا وابسته شدید )
با آرامش و به دور از هر گونه احساس، با خودتون صادق باشید و از خودتون بپرسید آیا این مسئله برای شما مهم است یا نه؟
اینطور نباشه که بگید آخه ایشون منو خیلی دوست داره آخه دختر خوبیه آخه ...
نه !
فقط یک کلام به خودتون جواب بدید
لحظه همبستری بعد از ازدواج رو به یاد بیارید و به این سوال جواب بدید
خودتونو تجسم کنید تو یه جمعی راجع به بکارت صحبت میشه و ببینید درونا احساس شرم و ناراحتی می کنید یا خیر
و مسائل خصوصیتون رو هم در نظر داشته باشید اینکه آیا شما هم قبلا اینجور رابطه رو تجربه کردید یا خیر
سعی کنید به طور کامل روشنفکری رو بذارید کنار و با خودتون عین یه دوست صمیمی و صادق صحبت کنید
به هر حال مردهای ایرانی یک سری مسائل دارن که تو ذهنشون هک شده
بویژه اگر مذهبی و معتقد باشید
این رو هم بدونید که اگر به این نتیجه رسیدید که براتون مهمه الان با ایشون قطع رابطه کنید بهتره تا اینکه بعد ازدواج پتک کنید و بکوبید تو سرش و یا در هر دعوایی یادتون بیافته در هر نزدیکی بهش شک کنید و ..
یک آقایی اومده بود تو این تالار نوشته بود من نامزد کردم و زنم گفت قبلا دوست پسر داشتم
این آقا واقعا مونده بود و ناراحت بود و آخرش حتی زنش رو برداشت برد دکتر ماما...
خیلی گرفتار شده بود همه ش شک می کرد همهش زنشو در حال سکس با اون فرد تجسم می کرد
نمونه دیگه آقایی بود که شرایط شما رو داشت و لی نامزدش در خارج بود
بازهم اول قبول کرده بود و بعدا شک افتاده بود به جونش
شما یک کلوم باید خودتونو بشناسید و ظرفیت هاتونو بدونید
قدم اول اینه
موفق باشید
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط imans
سلام
علت این مشکل دوستت رابطه جنسی بوده ؟ به گفته خودت بله .
عجله نکن . بزار توبه کنه و چند سال پاک بمونه بعد تصمیم بگیر . در غیر اینصورت هر اتفاقی بیوفته نباید تعجب کنی .
lممنون از راهنماییت دوست من خودم یه بار پیشنهاد دادم که یه مدت طولانی نثلا حداقل 6 ماه تا 1 سال با هم دوست نباشیم و بذاریم این وابستگی از بین بره اونم قبول کرد به شرطه اینکه بعد گذشت این دوره 1 ساله یا 6 ماه یا بیشتر من بهش زنگ بزنم و جوابه نهایی رو بدم نه اینکه فارق از اینکه چون دیگه وابستگی از میون رفته برم ازدواج کتم بدونه اینکه بهش بگم اما چون با هم همکلاسی هستیم و دایم مجبوریم همدیگرو ببینیم فعلا نمیدونم این کارو بذارم واسه بعد تموم شدن درسمون که 2ترم دیگه تموم میشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamishetanha
سلام دوست خوبم. من در كل دوستي با جنس مخالف رو به خاطر عواقب بدي كه داره محكوم ميكنم. اما حالا كه هدف شما ازدواجه از شما ميخوام محتاط تر عمل كنيد. نميگم بكارت مهم نيست، مهم هست، اما از اون مهمتر اينه كه شخص به كارهاي گذشتشون برنگردند و متوجه اشتباهشون شده باشند (كه البته اطمينان كامل نميشه داشت، چون در حال حاضر هم با شما دوستند!) به هر حال شما بهتر ميشناسيدشون و نبايد ناديده گرفت انسانها قابل تغييرند. اگر فكر ميكنيد ميتونيد شرايطي كه در زير ذكر ميكنم بپذيريد، باهاشون بمونيد. در غير اينصورت هرگز!
1. آيا ميتونيد بعد از ازدواج نسبت بهشون شكاك و بدبين نباشين و نسبت به اين مسئله بي تفاوت باشين؟
2. آيا توانايي اين رو داريد كه ايشون رو تغيير بدين و ازشون همسر دلخواه خودتونو خلق كنيد؟
3. آيا اگر ايشون رو رها كنيد، انقدر متوجه اشتباهشون شدن كه درگير تجربه اي ديگر نشن؟
4. با اين توصيف خانواده ي ايشون بايد دچار يكسري ضعف هاي اساسي باشند كه دخترشون انقدر وابسته ي احساسيه. آيا ميتونيد خانوادشون رو بپذيريد؟
5. خانواده ي شما با اين وصلت مسئله اي نخواهند داشت؟
براتون آرزوي موفقيت ميكم.
از راهنمایی خوبتون ممنونم من خودم واقعا درگیر همین مسائلی هستم که شما گفتید وا میشه گفت در موردشون مطمئن نیستم یعنی اگر با خودم کنار اومده بودم شاید تا الان مسئله حل شده بود من خودم قبلا یه رابطه ناسالم توام با وابستگی بسیار شدید با خانم دیگه داشتم و میدونم در عین وابستگی عقل تا حدود زیادی کنار میره و شاید اگه خودم قبلا این مدل وابستگی رو نداشتم تا الان قبولش کرده بودمو میپذیرفتمش اما میدونم اون الان اگه من بهش بگم بمیر میمیره اما کاش از روی وابستگی نبود بازم ممنون از راهنماییت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
سلام
دوست خوبم یک رابطه دو طرف داره یکیش شما و یکیش ایشون
حالا شما مشخص کردید که ایشون چقدر به شما وابسته هست ( که البته از نظر من اینقدر وابستگی در دوره قبل از ازدواج درست و طبیعی نیست ) و از طرفی هم شاید یک راهی هست برای اینکه شما رو در رابطه نگه داره
طرف دوم شمایید:
شما باید تکلیف خودتون با خودتون مشخص باشه ( به نظر می رسه شما بیشتر مرامی و برای اینکه ایشون ناراحت نشن باهاشون بودید و بعدا وابسته شدید )
با آرامش و به دور از هر گونه احساس، با خودتون صادق باشید و از خودتون بپرسید آیا این مسئله برای شما مهم است یا نه؟
اینطور نباشه که بگید آخه ایشون منو خیلی دوست داره آخه دختر خوبیه آخه ...
نه !
فقط یک کلام به خودتون جواب بدید
لحظه همبستری بعد از ازدواج رو به یاد بیارید و به این سوال جواب بدید
خودتونو تجسم کنید تو یه جمعی راجع به بکارت صحبت میشه و ببینید درونا احساس شرم و ناراحتی می کنید یا خیر
و مسائل خصوصیتون رو هم در نظر داشته باشید اینکه آیا شما هم قبلا اینجور رابطه رو تجربه کردید یا خیر
سعی کنید به طور کامل روشنفکری رو بذارید کنار و با خودتون عین یه دوست صمیمی و صادق صحبت کنید
به هر حال مردهای ایرانی یک سری مسائل دارن که تو ذهنشون هک شده
بویژه اگر مذهبی و معتقد باشید
این رو هم بدونید که اگر به این نتیجه رسیدید که براتون مهمه الان با ایشون قطع رابطه کنید بهتره تا اینکه بعد ازدواج پتک کنید و بکوبید تو سرش و یا در هر دعوایی یادتون بیافته در هر نزدیکی بهش شک کنید و ..
یک آقایی اومده بود تو این تالار نوشته بود من نامزد کردم و زنم گفت قبلا دوست پسر داشتم
این آقا واقعا مونده بود و ناراحت بود و آخرش حتی زنش رو برداشت برد دکتر ماما...
خیلی گرفتار شده بود همه ش شک می کرد همهش زنشو در حال سکس با اون فرد تجسم می کرد
نمونه دیگه آقایی بود که شرایط شما رو داشت و لی نامزدش در خارج بود
بازهم اول قبول کرده بود و بعدا شک افتاده بود به جونش
شما یک کلوم باید خودتونو بشناسید و ظرفیت هاتونو بدونید
قدم اول اینه
موفق باشید
از پاسختون ممنونم من الان سر همین دو راهی موندم واقعا شاید اگه تو یه جامعه که این مسئله واسشون حل شده بود زندگی میکردم منم همرنگ جماعت میشدم اما خیلی وقتا از این رنج میبرم که نمیتونم این مسئله رو جایی بین دو نفر دیگه بیبینم و با خودم بگم خوب پس یکی قبل از من اینکارو کرده من اولین نفر نیست از طرفی من نظرم اینه که امروزه بر خلافه گذشته خیلی شناخت ادمها سخت تر شده با خودم میگم از کجا معلوم که دختری که بعدا برم خواستگاریش اونم یه همچین داستانهایی رو نداشته به هر حال بعضیا رو دیدم که ترمیم انجام میدن و میرن ازدواج میکنن و این مسئله رو همیشه از طرفشون پنهان میکنن
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
آقاي فرهاد محترم
سلام
وابستگي چيزي نيست كه شما به عنوان يك فرد عادي بتوانيد آن را تشخيص دهيد . اجازه بدهيد امر تشخيص و درمان به عهده ي مشاور باشد .
و از جايي كه اين خانم اينجا حضور ندارند تا ما صداي ايشان را بشنويم و البته در نهايت صداقت مشكل خودشان را با شما در ميان گذاشته اند به سراغ ايشان و واكاوي شخصيت ايشان هم نمي رويم و اين كار را باز به عهده ي مشاور مي گذاريم تا چرايي و چگونگي ماجراي ايشان را بررسي كنتد و... .
و اما شخص شما
كه اينجا حاضر هستيد و مسئله ي خودتان را مطرح فرموده ايد .
شما نيازمند بازبيني درست شخصيت و مهارت ها - آگاهي ها - توانايي ها ي خودتان هستيد .
براي مثال و نمونه
-بايد ببينيد اين رابطه علي رقم علم شما به مسئله ي بكارت اين خانم چرا شكل گرفت و سمت و سويي اينچنيني گرفت و...
- ترديد و دودلي و ادامه دادن رابطه از كجا مي آيد .
- چرا در تصميم گيري قاطعانه علي رقم شناخت كافي از اين خانم ( بنا بر گفته ي خودتان ) دچار ترديد هستيد و عدم قاطعيت داريد و....
- نقش شما در دامان زدن به وابستگي اين خانم ( بنا به گفته ي شما ) چقدر است و....
و....
هزاران سئوالي كه در طي صحبتهاي شما در ذهن متبلور مي شود و شما بدون اينكه نام شخص سوم را بياوريد بايد از خودتان و رابطه تان از ديدگاه خود سخن بگوئيد .
و اگر واقعا نيازمند كمك كارشناسانه هستيد بهتر است به اتفاق اين دختر خانم به مشاور مراجعه كنيد تا ايشان با نگاهي درست و منطقي هر يك از شما را به شكل جداگانه مورد واكاوي شخصيتي قرار دهد و در نهايت اگر تصميم به ازدواج داريد ايشان بر اساس واكاوي هاي انجام شده به شما خواهند گفت كه اين امكان بر اساس نمودار به دست آمده وجود دارد يا خير و.....
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
آقاي فرهاد محترم
سلام
وابستگي چيزي نيست كه شما به عنوان يك فرد عادي بتوانيد آن را تشخيص دهيد . اجازه بدهيد امر تشخيص و درمان به عهده ي مشاور باشد .
و از جايي كه اين خانم اينجا حضور ندارند تا ما صداي ايشان را بشنويم و البته در نهايت صداقت مشكل خودشان را با شما در ميان گذاشته اند به سراغ ايشان و واكاوي شخصيت ايشان هم نمي رويم و اين كار را باز به عهده ي مشاور مي گذاريم تا چرايي و چگونگي ماجراي ايشان را بررسي كنتد و... .
و اما شخص شما
كه اينجا حاضر هستيد و مسئله ي خودتان را مطرح فرموده ايد .
شما نيازمند بازبيني درست شخصيت و مهارت ها - آگاهي ها - توانايي ها ي خودتان هستيد .
براي مثال و نمونه
-بايد ببينيد اين رابطه علي رقم علم شما به مسئله ي بكارت اين خانم چرا شكل گرفت و سمت و سويي اينچنيني گرفت و...
- ترديد و دودلي و ادامه دادن رابطه از كجا مي آيد .
- چرا در تصميم گيري قاطعانه علي رقم شناخت كافي از اين خانم ( بنا بر گفته ي خودتان ) دچار ترديد هستيد و عدم قاطعيت داريد و....
- نقش شما در دامان زدن به وابستگي اين خانم ( بنا به گفته ي شما ) چقدر است و....
و....
هزاران سئوالي كه در طي صحبتهاي شما در ذهن متبلور مي شود و شما بدون اينكه نام شخص سوم را بياوريد بايد از خودتان و رابطه تان از ديدگاه خود سخن بگوئيد .
و اگر واقعا نيازمند كمك كارشناسانه هستيد بهتر است به اتفاق اين دختر خانم به مشاور مراجعه كنيد تا ايشان با نگاهي درست و منطقي هر يك از شما را به شكل جداگانه مورد واكاوي شخصيتي قرار دهد و در نهايت اگر تصميم به ازدواج داريد ايشان بر اساس واكاوي هاي انجام شده به شما خواهند گفت كه اين امكان بر اساس نمودار به دست آمده وجود دارد يا خير و.....
متشکرم از راهنمایی شما
من تا جای ممکن انصاف رو در بیان رابطه خودم و ایشون بیان کردم ایشون هم از اینکه من مسئله رو به شکلی که در اینجا مطرح کردم اگاهی دارن و خودشون میگن که قبول دارن وابستگی هست اما از اون ادمه گذشته فاصله زیادی گرفتن و دیگه پی به اشتباهاتشون بردن و اینکه حتی اگر منم وجود نداشته باشم دیگه دست به خطاهای گذشته نمیزنن من خودم سعی کردم که تا جای ممکن به ایشون اگر میخوان درست زندگی کنن کمک کنم از تهیه کتاب و تشویقشون به مطالعه و اینکه به جای گذران وقت و زندگی به بیهودگی به دنباله هنری که علاقه دارن برن (مجسمه سازی) و کلا جایگزینی خارج از زور و اجبار عادتهای خوب که البته خودش دوست داشته باشه به جای گذرانه وقت با ادمهایی که فقط باعث انحراف و گمراهی بیشتر میشن و سرگرم شدن به زندگی سالم اینطور که من میبینم روال زندگیشون عوض شده رابطشو با دوستی که خیلی به اخلاقیات پایبند نبود قطع کرده و خودش هم ابرازه رضایت میکنه که خیلی چیزها توسط همین دوستان قبح شکنی میشدن و ضمن مقصر دونستن خودش اونها رو هم دخیل میبینم یه بار بابت همین تشخیص وابستگی ایشون رو پیش مشاور فرستادم اما مشاور برخورده خیلی جالبی نکرده بودن و محیطی که ایشون راحت بتونن صحبت کنن رو فراهم نکرده بودن در اخر هم ایشون رو از جهنم و عذاب الهی ترسونده بودن که من خودم از اینکه دوباره بخوام اونو تو شرایط سخت بیان چیزهایی که گفتنش واقعا سخته قرار بدم پشیمون شدم
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
فرهاد محترم
دوكتاب
وابستگي متقابل
و
وابستگي عاطفي
كه نويسنده ي هر دو كتاب خانم ملودي بيتي هستند را به ايشان و حتي شخص شما معرفي مي كنم
و اما شما ( بردا شت شخصي من بنا به گفته ي شما )
بيشتر نقش حمايتي معلم گونه گرفته ايد و اگر قرار بر ازدواج باشد اين نقش چندان نقش جالبي نيست و در طي زمان مشگل ساز خواهد بود .
واگر ايشان با اين سايت آشنايي دارند و..........و مشكلي نيست چرا خودشان اقدام به عضويت نمي كنند تا شما مجبور نباشيد از زبان سوم شخص صحبت كنيد ؟!
در ضمن مشاور خوب پيدا كنيد و حتما مشاوره بگيريد . امتحا ن يك مشاور به معناي مسدود بودن راه مشاوره نيست .
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط imans
سلام
علت این مشکل دوستت رابطه جنسی بوده ؟ به گفته خودت بله .
عجله نکن . بزار توبه کنه و چند سال پاک بمونه بعد تصمیم بگیر . در غیر اینصورت هر اتفاقی بیوفته نباید تعجب کنی .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
فرهاد محترم
دوكتاب
وابستگي متقابل
و
وابستگي عاطفي
كه نويسنده ي هر دو كتاب خانم ملودي بيتي هستند را به ايشان و حتي شخص شما معرفي مي كنم
و اما شما ( بردا شت شخصي من بنا به گفته ي شما )
بيشتر نقش حمايتي معلم گونه گرفته ايد و اگر قرار بر ازدواج باشد اين نقش چندان نقش جالبي نيست و در طي زمان مشگل ساز خواهد بود .
واگر ايشان با اين سايت آشنايي دارند و..........و مشكلي نيست چرا خودشان اقدام به عضويت نمي كنند تا شما مجبور نباشيد از زبان سوم شخص صحبت كنيد ؟!
در ضمن مشاور خوب پيدا كنيد و حتما مشاوره بگيريد . امتحا ن يك مشاور به معناي مسدود بودن راه مشاوره نيست .
ممنون حتما سعی میکنم این کتابها رو تهیه کنم متاسفانه فعلا به اینترنت دسترسی ندارن که خودشون بیان اینجا و بنویسن من در مورد نقشه خودم تو رابطه ادمی هستم که اهل شنیدن صحبتهای طرف مقابلم هم هستم و مدعی نیستم که هرچی من میگم درسته و باید انجام بشه و ایشون هیچ اختیار و ازادی عملی نباید داشته باشه من فقط خوب یا بد هر کاری رو و تبعات هر عملیه به ایشون گوشزد کردم که مثلا اگر شما دوستای بدی داشته باشین هرچقدرم شما خوب باشین بازم اونها روی شما اثر میزارن و چیزهایی از این دست
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
شرط انسانيت دقيقا همينه! همين كه اين دختر خانم پس از گذشت يك ماه اين مسئله ي مهم رو مطرح كرده و اجازه نداده اين وابستگي بيشتر از اين شه.
آيا درست بود كه اين دخترخانم پس از يك سال يا دوسال و وقتي كه پسر كاملا به ايشون وابسته شد اين قضيه رو مطرح ميكرد؟ زود گفتن اين مسئله ناشي از بيشرمي يا بي حيايي نيست بلكه نشان دهنده ي انسانيت و شرط انصافه.:305:
برادر عزيزم:72:
فرموديد كه شما هم پيش از اين يك رابطه ي ناسالم داشتيد. احتمالا منظورتون از ناسالم بودن داشتن رابطه ي جنسي و يا خارج از عرف و شرعه. همين ارتباط به اعتقاد من زمينه ي ترديد رو در شما بوجود آورده و يا تشديد كرده. اين حرف رو من بارها زدم باز هم ميزنم و اون اينه كه اصولا "ترديد بيشتر منشاء دروني داره تا بيروني!" يعني اين احساس بدي كه در مورد اين دخترخانم در شما شكل گرفته به دليل همون ارتباط ناسالم قبلي خودتونه. شايد باور نكنيد اما همان رابطه ي قبلي شما اثرات بسيار بدي رو در زندگي شما گذاشته و خواهد گذاشت. من فردي رو ديدم كه چون رابطه ي ناسالم در گذشته داشت پس از ازدواج با يك دختر كاملا پاك با كوچكترين اتفاقي بلافاصله به همسرش بدبين ميشد و زندگي رو براي اون دختر جهنم كرده بود تا جدايي ...
با اين تعاريف به نظر من ازدواج با يك دختر پاك هم مشكل ترديد كه ممكنه نسبت به جنس مخالف داشته باشيد رو درمان نميكنه. شما بايد براي رفع مشكلتون حتما به روانشناس مراجعه كنيد و باور كنيد كه خود شما بي تقصير نبوده ايد و نبايد از همسرتون انتظار گذشته اي صددرصد پاك داشته باشه چون شما خودتان هم كاملا پاك نبوديد.
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
شرط انسانيت دقيقا همينه! همين كه اين دختر خانم پس از گذشت يك ماه اين مسئله ي مهم رو مطرح كرده و اجازه نداده اين وابستگي بيشتر از اين شه.
آيا درست بود كه اين دخترخانم پس از يك سال يا دوسال و وقتي كه پسر كاملا به ايشون وابسته شد اين قضيه رو مطرح ميكرد؟ زود گفتن اين مسئله ناشي از بيشرمي يا بي حيايي نيست بلكه نشان دهنده ي انسانيت و شرط انصافه.:305:
برادر عزيزم:72:
فرموديد كه شما هم پيش از اين يك رابطه ي ناسالم داشتيد. احتمالا منظورتون از ناسالم بودن داشتن رابطه ي جنسي و يا خارج از عرف و شرعه. همين ارتباط به اعتقاد من زمينه ي ترديد رو در شما بوجود آورده و يا تشديد كرده. اين حرف رو من بارها زدم باز هم ميزنم و اون اينه كه اصولا "ترديد بيشتر منشاء دروني داره تا بيروني!" يعني اين احساس بدي كه در مورد اين دخترخانم در شما شكل گرفته به دليل همون ارتباط ناسالم قبلي خودتونه. شايد باور نكنيد اما همان رابطه ي قبلي شما اثرات بسيار بدي رو در زندگي شما گذاشته و خواهد گذاشت. من فردي رو ديدم كه چون رابطه ي ناسالم در گذشته داشت پس از ازدواج با يك دختر كاملا پاك با كوچكترين اتفاقي بلافاصله به همسرش بدبين ميشد و زندگي رو براي اون دختر جهنم كرده بود تا جدايي ...
با اين تعاريف به نظر من ازدواج با يك دختر پاك هم مشكل ترديد كه ممكنه نسبت به جنس مخالف داشته باشيد رو درمان نميكنه. شما بايد براي رفع مشكلتون حتما به روانشناس مراجعه كنيد و باور كنيد كه خود شما بي تقصير نبوده ايد و نبايد از همسرتون انتظار گذشته اي صددرصد پاك داشته باشه چون شما خودتان هم كاملا پاك نبوديد.
ممنونم yasa عزیز
من خودم معترفم که رابطه قبلیم اثرات بدی روی من گذاشته اما من توی رابطه قبلیم فریب خوردم چون کم سن و سال بودم و روزی نیست که از پشیمونی و اشتباهی که کردم غافل باشم من در 20 سالگی فریب کسی رو خوردم که 10 سال از من بزرگتر بود و از هر جهت توی زندگیم به من ضربه زد من با اینکه توی اون دوران کم تجربه و نادان بودم اما این باعث نشده بعد از 3 سال از اتمامه اون رابطه ی بد من خودم و اشتباهاتمو نادیده بگیرم و خودمو تبریه کنم بعضی وقتها فکر میکنم روزای امروزم تاوانه اشتباهات گذشتمه
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرها د
من خودم قبلا یه رابطه ناسالم توام با وابستگی بسیار شدید با خانم دیگه داشتم و میدونم در عین وابستگی عقل تا حدود زیادی کنار میره و شاید اگه خودم قبلا این مدل وابستگی رو نداشتم تا الان قبولش کرده بودمو میپذیرفتمش .
با توجه به گفته ی خودتون . الان هر دو شما از این نظر برابر هستید یعنی اگر ایشون رابطه داشته شما هم داشتید . بنابراین بهتره موارد دیگه رو بررسی کنید .
اینکه هردو چقدر از رابطه قبلی پشیمان هستید . آیا قبح این مساله براتون شکسته شده .
اگر در نظر بگیریم که از لحاظ های دیگه با هم سنخیت داشته باشید آیا با این گذشته میتونید وفادار بمونید و پایبند باشید .
میتونید این بررسی ها رو به کمک یک مشاوره ی حضوری انجام بدید .
دقت کنید که وابستگی این دختر خانم طبیعی هست . وقتی دختری چنین رابطه ای رو تجربه کنه بیشتر از کسی که بی تجربه است احساس نیاز به جنس مخالف داره و این نیاز زمینه ساز وابستگی است . و الان شما در زندگی ایشون هستید و به شما وابسته است و اگر شخص دیگری هم جای شما بود قطعا به ایشون وابسته میشد و طبیعی هست که جدایی براش سخت باشه .
شما از لحاظ گذشته برابر هستید و میتونید برای ازدواج به هم فکر کنید اما دقت کنید که هیچ وقت ، هیچ وقت از سر ترحم و دلسوزی با کسی ازدواج نکنید چون پایه زندگی رو کج خواهید گذاشت و در زندگی به مشکل برمیخورید .
این نمونه ی پاسخ مدیر در تاپیکی مشابه تاپیک شماست . میتوانید برای مراجعه به تاپیک روی شکلک پروانه کلیک کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی' pid='109747'
از نظر مسائل جنسي و ارتباط ، معيار مشابهي داريد. (يعني ارتباط جنسي بدون عقد و ازدواج را جايز شمردن)، پس با توجه به اينكه اين مسئله را يكبار براي خود هضم كرده ايد، از اين موضوع نگران نباشيد. هر دو تجربه كرديد. و درست نيست چيزي كه براي خود مي پسندي براي همسر آينده ات نپسندي
اما در مورد نظر مخالف خانواده، شما 27 سالتون هست و در اين سن هم بايد مستقل باشيد، و هم منعطف، يعني بايد توانمند باشيد كه خانواده اتان را جهت اين ازدواج قانع كنيد.(البته اگر در ساير معيارها هم متناسب هم باشيد و او را انتخاب كرده ايد.)
در مورد افكاري كه به سرت در مورد ارتباطات قبلي او فشار وارد مي كند، شما نبايد بيش از اين كنجكاوي كنيد، همانطور كه او نبايد بيش از اين كنجكاوي كند.
هميشه دانستن آرامش ساز نيست. و گاه تنش زا و تعارض آفرين مي شود.
خلاصه:
از نظر رابطه اي كه گفتيد با هم تناسب داريد،اما در ساير معيارها بايد خوب بررسي كنيد كه با هم تناسب داشته باشيد.
بايد مستقل براي ازدواج تصميم بگيريد و خانواده را بتوانيد خيلي سازگارانه مجاب كنيد. در اين زمينه مي توانيد از مشاور هم به صورت حضوري كمك بگيريد.
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
بهشت عزیزم ممنونم از توجه و وقتی که گذاشتی اما در مورد اعترافه اون به گذشتش من باید بگم که اصراره من از اینکه ایا با کسی دوست بودی یا نه و اگر نگی و من بعدا بفهمم رابطه رو هر زمانی که باشه تموم میکنم باعث شده اون کم کم به من بگه البته مسلمه که در همون یک ماه اول همه زندگیشو نگفت الان من بعد 1 سال دوستی همه اینها رو میدونم ازش
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
حس من این است که شما با این مساله مشکل دارید و در آینده هم بالطبع بیشتر خواهد شد. چون بعد از ازدواج حس تعلق و تملک ( ببخشید که از این واژه استفاده کردم برای رابطه ی انسانی ) بیشتر و شدید تر خواهد شد.
از طرف دیگه بعلت وابستگی به ایشون و ... تمایلی به جدایی ندارید. شاید هم بخاطر ارتباط نزدیکی که دارید این وابستگی شدید تر شده.
به هر حال ما فقط نظر می دهیم ( آن هم غیرکارشناسی ). تصمصم با شماست.
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baran.68
اما در مورد نظر مخالف خانواده، شما 27 سالتون هست و در اين سن هم بايد مستقل باشيد، و هم منعطف، يعني بايد توانمند باشيد كه خانواده اتان را جهت اين ازدواج قانع كنيد.(البته اگر در ساير معيارها هم متناسب هم باشيد و او را انتخاب كرده ايد.)
در مورد افكاري كه به سرت در مورد ارتباطات قبلي او فشار وارد مي كند، شما نبايد بيش از اين كنجكاوي كنيد، همانطور كه او نبايد بيش از اين كنجكاوي كند.
هميشه دانستن آرامش ساز نيست. و گاه تنش زا و تعارض آفرين مي شود.
خلاصه:
از نظر رابطه اي كه گفتيد با هم تناسب داريد،اما در ساير معيارها بايد خوب بررسي كنيد كه با هم تناسب داشته باشيد.
بايد مستقل براي ازدواج تصميم بگيريد و خانواده را بتوانيد خيلي سازگارانه مجاب كنيد. در اين زمينه مي توانيد از مشاور هم به صورت حضوري كمك بگيريد.
lممنون باران عزیز
من ادمه مستقلی هستم از لحاظ ازدواج با ایشون اگه انتخاب کنم خانوادم به نظر من احترام میزارن چوم مادر من و مادر ایشون از رابطه ما کاملا اگاهند و هردو کمو بیش این مسئله که بین ما هست رو میدونن حتی مادر خود من تصمیم گیری رو به خودم واگذار کرده و اینکه اگه میتونم با این مسئله کنار بیام و توی زندگی توی سر این دختر نکوبمش اون به نظر و تصمیممم احترام میذاره
[/quote]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
حس من این است که شما با این مساله مشکل دارید و در آینده هم بالطبع بیشتر خواهد شد. چون بعد از ازدواج حس تعلق و تملک ( ببخشید که از این واژه استفاده کردم برای رابطه ی انسانی ) بیشتر و شدید تر خواهد شد.
از طرف دیگه بعلت وابستگی به ایشون و ... تمایلی به جدایی ندارید. شاید هم بخاطر ارتباط نزدیکی که دارید این وابستگی شدید تر شده.
به هر حال ما فقط نظر می دهیم ( آن هم غیرکارشناسی ). تصمصم با شماست.
من به ایشون علاقه دارم نه وابستگی من قبلا رابطه سختی رو تجربه کردم و چون تجربه ترک یه رابطه شدیدتر و عمیق تر از اینو دارم واسه خودم وابستگی توی این رابطه سهمی نداره من خودم چندبار پیشنهاد یک مدت طولانی ندیدنه همدیگرو به ایشون دادم تا وایستگی ایشون رو تعدیل کنم در مورده رابطه جنسی بله اون ابتدای رابطه با میل و اراده 2 طرف این کار چندین بار انجام شد اما به این نتیجه مشترکن رسیدیم که واقعا اشتباه و نباید اینطور ادامه داد و الان مدت زیادی که در عینه داشتن موقعیت دیگه اینکار اتفاق نیوفتاده این قول و قرار نیست که مثلا با هم گذاشته باشیم دیگه اینکارو انجام ندیم این نتیجه ای هست که واقعا بهش رسیدیم
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
دوستان عزیز
لطفاً توجه به راهنمایی مراجع بدون سرزنش و محکومیت وی یا طرف غایب داشته باشید و از تاپیک آفتهای احتمالی در کار مشاوره غافل نشوید .
بعضی دوستان متأسفانه با وجود بارها تذکر ، راه سرزنش و سئوالات تجسسی ( بازجویانه ) و سرزنش و محکوم کردن مراجع یا طرف مقابل را در پیش می گیرند .
اینگونه پستها بدون هیچ اغماضی حذف می شود .
روال مشاوره ای و کمک به مراجع در عین حفظ آرامش خود و در نظر گرفتن آرامش و شرایط مراجع ( همدلی و درک موقعیت ) برای ما مهم است .
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
اقای فرهاد سلام.
شما این موضوع رو به مادرتون هم گفتید؟! :163:
شما سنتون کم نیست اما به نظرم بعضی جاها کمی بچه گانه رفتار می کنید.
اقای فرهاد محترم به جای اینکه خودتون و اذیت کنید و هر روز بگذره و عمق رابطتون بیشتر بشه بهتره به مشاور مراجعه داشته باشید.
متاسفانه اقایون در این زمینه بعد ازدواج نمی تونن رابطه قبلی و فراموش کنن و مدام شک و وتردید و ... و هم خودشون و هم طرف مقابل و اذیت می کنن.
بازم متاسفانه اقایون خودشون و در یک رابطه این چنینی کمتر مقصر می دونن و خانم و بیشتر.
البته قبول که حجب و حیای خانم خیلی مهمه اما شما هر دو برابرین.
شما در این رابطه بیشتر نقش یک معلم و دلسوز و دارید بازی می کنید البته شایدم شخصیت این چنینی دارید.
بهترین کار اینه که از همین امروز تصمیم بگیرید رابطتون و کات کنید مهم همین امروزه که توی یک کلاس هستید بینید می تونید رابطه ای نداشته باشید و میزان عقل و وابستگی و بسنجید. وگرنه اینکه بعدا که درستون تمام بشه و شما همدیگر و نمی بینید که هنر نیست. مدتی این رابطه رو کات کنید و بهتره شما دورادور این خانم و زیر نظر داشته باشید در واقع تحقیقاتتون و کامل کنید از خودش و خانوادش. و البته دختر هم باید همین کار و بکنه.
اون وقت بعد از گذشت 1 سال بهتر می تونید بگید همدیگر و می خواین یا نه.
موفق باشید:72:
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
[color=#0000CD]اقای فرهاد سلام.
شما این موضوع رو به مادرتون هم گفتید؟! :163:
شما سنتون کم نیست اما به نظرم بعضی جاها کمی بچه گانه رفتار می کنید.
اقای فرهاد محترم به جای اینکه خودتون و اذیت کنید و هر روز بگذره و عمق رابطتون بیشتر بشه بهتره به مشاور مراجعه داشته باشید.
نه من موضوع رو به مادرم نگفتم یکبار که بهش گفتم نمی تونم باهات بمونم چون تو دختر خوبی نبودی و منم نمیتونم بهت اعتماد کنم خودشدرمانده شده بود اومد و به مادرم گفت که من در گذشته اشتباه کردم و مادرم کم کم متوجه شد و اگرنه من هرگز این حرفو به مادرم نزدم در هر صورت ممنون از نظر و توجهت سیسیلی جان
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
سلام آقا فرهاد
به تالار همدردی خوش آمدید:72::72:
آقا فرهاد!
اینکه اومدید اینجا موضوعی که دغدغه ذهنتون شده رو مطرح کردید یعنی با این مسئله مشکل دارید و بنا به گفته خودتون هنوز هم تردید دارید و نمیتونید با قاطعیت تصمیم بگیرید.
یه نکته مهم اینه که اگه واقعا با این مسئله مشکل دارید(که دارید) چرا همون ابتدا که راستشو بهتون گفت، ازش جدا نشدید تا هردوتون وابسته نشید ؟
حواب این سوالمو خودم میگم، چون شما قبلا چنین رابطه ای رو تجربه کردید و از این بابت "وابستگی جنسی" پیدا کردید و خانم هم به شما "وابستگی عاطفی " پیدا کرده .
این از تفاوتها و خصوصیات زن و مرد و علت وابستگی شون هست که زن از لحاظ عاطفی وابسته میشه و مرد از لحاظ جنسی.
برای همین تا حالا هردو ادامه دادید با وجودی که تردید داشتید.
یکی از مشکلاتی که ممکنه چنین ازدواجی داشته باشه اطلاع خانواده ها بعد از گذشت یک مدت هست که گفتید مادرتون متوجه شده و نه تنها ایرادی نگرفته بلکه به عهده خودتون گذاشته ، پس از این لحاظ فعلا مشکلی نیست.
اما برای خودتون هنوز قابل هضم نیست که اگه بود ربطی به دیگران نداشت و قرار نیست شما به همه بگید همسر اینده تون در گذشته چنین روابطی داشته همونطوری که اون خانم قرار نیست در مورد شما اینو بازگو کنه.
شما کاری به دید جامعه و دیگران نداشته باشید جز خودتون دو نفر و خانواده هاتون.
نمیخوام روابط خارج از عرف و شرع رو تایید کنم (چون به شدت مخالفم) اما شما دو نفر الان از این لحاظ تناسب دارید و نباید فقط به اون خانم ایراد بگیرید و مسئله بکارت براتون تا این حد اهمیت پیدا کنه .اما چون شما پسر هستید راهی برای تشخیصش نیست!
پس بدون در نظر گرفتن این موضوع، جنبه های دیگر شخصیتش رو بررسی کنید( و مشاوره حضوری هم حتما براتون مفید خوداهد بود) اگه با معیارهاتون تناسب داشت که به رابطه تون رسمیت ببخشید و فضا رو برای شناخت بهتر و منطقی تر آماده کنید و یه نکته مهم اینکه تا مطمئن نشدید زن و شوهر نیستید ،خواهشا دیگه رابطه .... رو ترک کنید و هردتون باید از اشتباهات گذشته از ته دل توبه کنید تا زندگی شیرین تری رو انشاء الله در پیش داشته باشید:72:
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
از نظر و توجهت ممنونم فرانک جان:72:
در مورد رابطه من و ایشون فارق از قول و قرارهای عاشقانه و اینجور حرفها به این نتیجه رسیدیم که چه ما قرار باشه با هم بمونیم چه نه داشتن این مدل رابطه واسه هردوی ما مضر هستش و دیگه الان خیلی وقته که اصلا نبوده و نخواهد بود تا زمانی که رابطه رسمی نباشه و اگر هم نشد هیچوقت
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
من درست متوجه نشدم يعني اين آقا خودشون هم با اين خانم رابطه ي ... داشتند؟
من ميگم پسري كه با دختري ارتباط جنسي برقرار كرده نبايد توقع يك همسر پاك رو داشته باشه چون هيچ دخترپاكي اينو نمي پذيره اما بهشت ميگه بايد اون دخترو ول كنه بره سراغ يكي ديگه!
نظر دوستم بهشت محترم اما ...
من باز هم حرفم رو تكرار ميكنم كه:
برادر عزيزم شما اگر با يك دختر پاك هم ازدواج كني در آينده احتمال اينكه به ايشون بدبين باشيد بسيار زياده چون مشكل از شماست نه ديگران. شما خود در گذشته ارتباطات ناسالم داشتي براي همين بدبين و بددل شديد. به هر حال هر اشتباهي تاواني داره و هركس بايد منتظر عواقب اون عمل باشه. مثلا اگر من قتل انجام دادم بايد منتظر قصاص باشم و تنها با توبه گناه من پاك نميشه. شما هم چون با اين دخترخانم ارتباط برقرار كرديد بايد مسئوليت عملتون رو هم به عهده بگيريد و اگر اين دختر از جهات ديگر با شما سنخيت داره و تنها مشكلش از نظر شما بكارتشه لطفا روي اين قضيه حساس نباشيد.
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
وضعيتي كه شما درگيرش هستيد دو حالت داره:
يا شما به صداقت طرف مقابلتون ارزش قائل هستين و از اينكه همون اول همه چي رو رك و پوست كنده به شما گفتن خرسندين و با ايشون ازدواج ميكنيد(البته به شرطي كه ديگه هيچ وقت تا اخر عمر حتي يك لحظه هم به باكره بودن يا نبودن همسرتون فكر نكنين چه برسه به اينكه مثل برخي از افراد روياپردازي كنيد و سعي كنيد توي ذهنتون مجسم كنيد كه اون لحظه همسر شما با فلان مرد چه رفتاري داشته و ....كه در اين صورت ببخشيد سه سوته جنون بهتون دست ميده و ديگه نميتونيد زندگي مشتركتون رو ادامه بديد)
حالت دوم اينه كه شما اين خانم صادق رو رها ميكنيد و ناخواسته بهش ياد ميديد كه نبايد حرف راست زد چون طرفت جا ميزنه و ....پس بعد از شما هر خواستگار ديگه اي داشته باشه بدون گفتن اين مطلب باهاش رابطه رو شروع ميكنه و معلوم نيست بعدا شوهرش بفهمه باهاش بسازه يا طلاقش بده و....و از اونجايي كه معتقدم رفتار خوب و بد ما هم طبق قانون پايستگي ماده و انرژي از بين نميره ، لذا مطمئنم كه نتيجه ي اين رفتار رو (عدم احترام و ارزش نهادن به صداقت اطرافيان) يه جوري يه موقعي يه جاي اين دنيا ميبينيد...
در نهايت....
اگر من جاي شما بودم...وقتي ميديدم كه طرف مقابلم صرف نظر از گذشته و اشتباهاتش حالا به من متعهد و پايبند شده و پشيمون شده از رفتار سابقش و از طرفي تمام خصوصيات ظاهري و باطني مد نظر من رو هم داره بيدرنگ بهش پيشنهاد ازدواج ميدادم و ديگه هيچ وقت به اين كه كي بكارتش رو از بين برده فكر نميكردم...
زندگي با يه باكره هي فرقي با يه غير باكره نداره مهم روح ادمهاست كه نبايد دست خورده باشه...همه چي به خود ما بستگي داره و به نگرشمون نسبت به يه دختر ....
موفق باشي
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
وضعيتي كه شما درگيرش هستيد دو حالت داره:
يا شما به صداقت طرف مقابلتون ارزش قائل هستين و از اينكه همون اول همه چي رو رك و پوست كنده به شما گفتن خرسندين و با ايشون ازدواج ميكنيد(البته به شرطي كه ديگه هيچ وقت تا اخر عمر حتي يك لحظه هم به باكره بودن يا نبودن همسرتون فكر نكنين چه برسه به اينكه مثل برخي از افراد روياپردازي كنيد و سعي كنيد توي ذهنتون مجسم كنيد كه اون لحظه همسر شما با فلان مرد چه رفتاري داشته و ....كه در اين صورت ببخشيد سه سوته جنون بهتون دست ميده و ديگه نميتونيد زندگي مشتركتون رو ادامه بديد)
حالت دوم اينه كه شما اين خانم صادق رو رها ميكنيد و ناخواسته بهش ياد ميديد كه نبايد حرف راست زد چون طرفت جا ميزنه و ....پس بعد از شما هر خواستگار ديگه اي داشته باشه بدون گفتن اين مطلب باهاش رابطه رو شروع ميكنه و معلوم نيست بعدا شوهرش بفهمه باهاش بسازه يا طلاقش بده و....و از اونجايي كه معتقدم رفتار خوب و بد ما هم طبق قانون پايستگي ماده و انرژي از بين نميره ، لذا مطمئنم كه نتيجه ي اين رفتار رو (عدم احترام و ارزش نهادن به صداقت اطرافيان) يه جوري يه موقعي يه جاي اين دنيا ميبينيد...
در نهايت....
اگر من جاي شما بودم...وقتي ميديدم كه طرف مقابلم صرف نظر از گذشته و اشتباهاتش حالا به من متعهد و پايبند شده و پشيمون شده از رفتار سابقش و از طرفي تمام خصوصيات ظاهري و باطني مد نظر من رو هم داره بيدرنگ بهش پيشنهاد ازدواج ميدادم و ديگه هيچ وقت به اين كه كي بكارتش رو از بين برده فكر نميكردم...
زندگي با يه باكره هي فرقي با يه غير باكره نداره مهم روح ادمهاست كه نبايد دست خورده باشه...همه چي به خود ما بستگي داره و به نگرشمون نسبت به يه دختر ....
موفق باشي
به شرطی که طرف مقابلم قبلن رابطه داشته باشه.درسته؟
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
1_ شما دونفر با توجه به اینکه هردو ارتباط داشتید باید اطمینان حاصل کنید که آیا میتونید در زندگی مشترک حتی در سخت ترین شرایط بهم وفادار بمونید ..... میتونید اثرات رابطه قبلی رو در زندگی مشترک به حداقل برسونید ........ باید بررسی کنید که هردو نسبت به گذشته چه احساسی دارید آیا پشیمانید یا براتون عادی شده
2_ سایر معیارهای دیگه رو بررسی کنید حتما بامشاوره ی حضوری این مسیر رو طی کنید .
3_ اگر بعد از طی این مراحل همه چیز مثبت بود شما باید فکر کنید که آیا از سرترحم و دلسوزی ،تصمیم به ازدواج با ایشون دارید یا خیر....... آیا میتونید بعد از ازدواج بدبینی رو کنار بگذارید یا خیر
اگر میتونید که مبارکه
اما اگر از سر دلسوزی و حس ترحم میخواید ازدواج کنید و اگر نمیتونید در آینده به ایشون اعتماد کنید و بدبین و شکاک هستید لطفا دست نگه دارید .
بعد از طی مورد دوم و سوم حتما حس ترحم و دلسوزی رو بررسی کنید و دقت کنید در این تاپیک هم حرفاتون تا به اینجا نشان از حس ترحم و دلسوزی داره و بدونید که هر ازدواجی که با این حس شروع بشه اکثرا به مشکل برخواهند خورد.
حتما هردو مشاوره حضوری برید
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
وضعيتي كه شما درگيرش هستيد دو حالت داره:
يا شما به صداقت طرف مقابلتون ارزش قائل هستين و از اينكه همون اول همه چي رو رك و پوست كنده به شما گفتن خرسندين و با ايشون ازدواج ميكنيد(البته به شرطي كه ديگه هيچ وقت تا اخر عمر حتي يك لحظه هم به باكره بودن يا نبودن همسرتون فكر نكنين چه برسه به اينكه مثل برخي از افراد روياپردازي كنيد و سعي كنيد توي ذهنتون مجسم كنيد كه اون لحظه همسر شما با فلان مرد چه رفتاري داشته و ....كه در اين صورت ببخشيد سه سوته جنون بهتون دست ميده و ديگه نميتونيد زندگي مشتركتون رو ادامه بديد)
حالت دوم اينه كه شما اين خانم صادق رو رها ميكنيد و ناخواسته بهش ياد ميديد كه نبايد حرف راست زد چون طرفت جا ميزنه و ....پس بعد از شما هر خواستگار ديگه اي داشته باشه بدون گفتن اين مطلب باهاش رابطه رو شروع ميكنه و معلوم نيست بعدا شوهرش بفهمه باهاش بسازه يا طلاقش بده و....و از اونجايي كه معتقدم رفتار خوب و بد ما هم طبق قانون پايستگي ماده و انرژي از بين نميره ، لذا مطمئنم كه نتيجه ي اين رفتار رو (عدم احترام و ارزش نهادن به صداقت اطرافيان) يه جوري يه موقعي يه جاي اين دنيا ميبينيد...
در نهايت....
اگر من جاي شما بودم...وقتي ميديدم كه طرف مقابلم صرف نظر از گذشته و اشتباهاتش حالا به من متعهد و پايبند شده و پشيمون شده از رفتار سابقش و از طرفي تمام خصوصيات ظاهري و باطني مد نظر من رو هم داره بيدرنگ بهش پيشنهاد ازدواج ميدادم و ديگه هيچ وقت به اين كه كي بكارتش رو از بين برده فكر نميكردم...
زندگي با يه باكره هي فرقي با يه غير باكره نداره مهم روح ادمهاست كه نبايد دست خورده باشه...همه چي به خود ما بستگي داره و به نگرشمون نسبت به يه دختر ....
موفق باشي
gh.sana عزیز سلام
درسته . مهم صداقت، شرافت و انسانیت بشر هست. نه چیزهایی مثل یک پرده پوست پیازی که میشه براحتی با یک عمل جراحی ترمیش کرد.
شاید یک انسان یکبار و یا حتی بیشتر ، مرتکبت خطاهایی بشود. مسئله جبران و عدم تکرار خطاهاست.
ارزشهایی هست که وجودشان گناه خطای گذشته رو جبران میکنه. بشرطی که " خاطاها دیگه تکرار نشن"
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
سلام اگه اون مبتلا به گناهی شد که الان باعث شرم شما شده به خاطر همون دوستی نا مناسبیه که یکی مثل شما با او بر قرار کرد .او رسوا شد و طرد شده از همه جا اما ما مایی که اورا بدبخت کردیم در حال تصمیم در مورد اوییم حال آنکه افرادی مثل او قربانی های بعدی آزادی ما هستند انصاف بدهید دوستان او هم انسانی است مثل ما
اگر یک پسر هزاران بار رابطه ی نا مشروع داشته باشد و و رسوا هم شده باشد خیالی نیست اما اگر دختری تنها یک بار رابطه نا مشروع پیدا کند ما مینشینیم و او را کارشناسی می کنیم ...........؟؟؟؟؟
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
[b]من از همه ی دوستانه خوبی که برای هم فکری کمک و راهنمایی توی این صفحه نظراتشون رو میگن برادرانه و صادقانه سپاسگذارم
در اینکه من از گذشته بد خودم در رنج و پشیمانی بسیار بسیار زیادی بسر میبرم که شکی وجود نداره من اونبارم اسیر کسی شدم که از بچگی و سادگی من سو استفده کرد باور کنید من شروع کننده نبودم یا هرگز توی زندگیم کسی رو قربانی امیالم نکردم بعد از اتمامه رابطه قبلیم تا 2 سال تمام علارقم موقعیت هایی که وجود داشت هرگز اونکارا رو تکرار نکردم همیشه با خودم میگفتم اگه خوددار باشم و تنهایی رو تحمل کنم حتما یه روز یه کسی که خدا سر راهم میذاره میاد و منی که پشیمون و نادمم رو میبخشه وقتی با این خانم اشنا شدم چون ایشون نجیب و با وقار به نظر میرسیدن خواستم که بیشتر باهاشون اشنا بشم یه مدت که از رابطه گذشت و من این مسایل رو متوجه شدم خیلی دلم شکست و اگه ادامه دادم با ایشون به خاطر این بود که با خودم میگفتم تو به خاطر گذشتت لیاقت نداری که مثل ادامای دیگه راحت و بی دغدغه روحی با کسی باشی و از این مسایل فارغ باشی اگه رابطه برقرار کردم بیشتر از این رو بود که قید خودمو زده بودم میگفتم زندگی تو همینه تو اشتباه کردی پس اینطوری هم واست پیش میاد الانم فکر میکنم هنوز دارم مجازات میشم خیلی دلم شکستس من ایشونو دوست دارم ارزوم بود که همسری مثل اون داشته باشم اما مثل کسی هستم که گلی رو دوست داره و میچینش اما در ضمن اینکه از بو و زیبایی گلش لذت میبره تیغ هلی گلم دستشو پر از خون کرده و درد میکشه اما حس میکنم این درد حقه منه باید همیشه بکشم اما هنوزم پشیمونم و ارزوم بود که کاش میشد به گذشته برگشت و اشتباهات رو جبران کرد من از بابته اینکه دیگه اشتباهاتمو تکرار نکنم مطمین هستم هیچ موقع هم بی بند و بار نبودم و این مسایل همیشه همراه با احساسه گناه بوده واسه من من توی رابطم بسیار وفادارم باور کنید شاید اگر توی رابطه قبلیم اینقدر وفادار نبودم ازش اینقدر که ضربه خوردم نمیخوردم الانم به ایشون وفادارم من از لحاظ مالی و سطح خانوادگی در شرایطی هستم که مطمئنن اگه بخوام برم خواستگاری کسی به احتماله زیاد جواب رد نمیشنوم اما من تا زمانی که با ایشون هستم محاله که حتی فکرشم بکنم من کلا پسری هستم که نمیتونم هم زمان 2 نفرو دوست داشته باشم به خدا قسم اگه مطمین بودم ایشونم هرگز دست به اشتباهاته گذشتش نمیزنه و واقعا بدون توجه به وابستگی به من خودش به این نتیجه رسیده که هرگز دوباره خطا نمیکنه چشمامو به روی گذشتش میبستم و میرفتم خواستگاریش اما همه مشکله من از اینه که میترسم وقتی وارد زندگی شدیم و همه چیز عادی شد و وابستگیش از بین رفت من ادمی رو که الان میبینم نبینم و بازم شکست بخورم[/size][size=large]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mojtaba196
سلام اگه اون مبتلا به گناهی شد که الان باعث شرم شما شده به خاطر همون دوستی نا مناسبیه که یکی مثل شما با او بر قرار کرد .او رسوا شد و طرد شده از همه جا اما ما مایی که اورا بدبخت کردیم در حال تصمیم در مورد اوییم حال آنکه افرادی مثل او قربانی های بعدی آزادی ما هستند انصاف بدهید دوستان او هم انسانی است مثل ما
اگر یک پسر هزاران بار رابطه ی نا مشروع داشته باشد و و رسوا هم شده باشد خیالی نیست اما اگر دختری تنها یک بار رابطه نا مشروع پیدا کند ما مینشینیم و او را کارشناسی می کنیم ...........؟؟؟؟؟
با تو موافقم مجتبی واقعا منم حاضرم ببخشم به شرطی که دیگه اشتباه نکنه اما کاش راهی وجود داشت که بتونم ازش مطمین بشم میگم شاید رابطه رو یه مدت کاملا قطع کنم و از دور زیر نظرش بگیرم اما میدونم که شاید بازم فقط به امید بازگشت من خوب بمونه و نتونه خودشو اونطور که باید محک بزنه
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
اینجا هیچ کسی نمیتونه به شما تضمین بده که در زندگی به شما وفادار خواهد بود .
بهتره هردو به مشاوره برید تا این مورد بررسی بشه . مشاور از طریق نشانه های رفتاری ایشون خواهد فهمید که تا چه حد این امکان هست که خیانت کنه و.............
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
دوست من بکارت برای ازدواج لازم هست ولی کافی نیست برادر گرام شما دچار شک و وسواس شدی به نظر بنده ی حقیر شما باید به یک مشاور مراجعه کنیدو در ابتدا این مشکل را حل کنید سپس باید شناخت خود را افزایش دهید، چون اگه شما شناختتون از ایشون کامل باشه هرگز دچار شک نخواهی شد اینکه شما به ایشون شک داری از اینجا ناشی میشود که ایشون را کامل نمیشناسی چون اگر خوب بشناسیدش پیش بینی رفتار ایشون برای شما ممکن خواهد بود
ببین دوست من همون طور که خانم انا ی عزیز قبلا فرمودن حتما از مشاور استفاده کنید
من یک چیزی را که قبلا به خیلی از دوستان گفتم به شما هم میگم هیچ مشاوری به شما نه نخواهد گفت چون اصلا قرار نیست کسی به جای شما تصمیم بگیرد یک مشاور فقط به شما کمک میکند تا در زمان و مکان درست تصمیم صحیح را بگیرید پس هرگز از نه نترسید که به هیچ وجه نخواهید شنید پس پیش مشاور بروید تا مشکل شک و وسواس شما را بر طرف نماید و کمکتان کند تا به شناخت نسبی از هم برسید
ولی اینکه گفتی شما به خاطر رابطه گذشته نباید ارامش داشته باشید این اصلا درست نیست ،هم شما و هم این خانم محترم لیاقت خوشبختی را دارید خداوند خیلی بخشنده و مهربان است حتما هم شما و هم ایشان را خواهد بخشید
پس برادر گرامی با کمک یک مشاور ازدواج کنید ( اگر تصمیم به ازدواج دارید) تا در زمان ومکان مناسب ازدواج کرده باشید البته بعد از شناخت نسبی از هم
خوشبخت و سعادتمند شوید:72::72::72:
به امید نیک روزی:72::72::72:
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
فرهاد جان همیشه اون جایی که از همه چیز قطع امید میکنی یه کسی هست که بخاطر بزرگیش خوب دیده نمیشه ((مثل اینکه به یک درخت خیلی خیلی بزرگ از فاصله 2 سانتیمتری نگاه کنی .. چی میبینی ...))بیا عقب تر بالا رو نگاه کن او منتظره تا ببینیش که آمادس که دستاتو بگیره و راه و بهت نشون بده گره کارت دست همونه ..[align=center][u]
-
RE: بکارت!!! "گذشت یا فراموشی رابطه؟؟؟؟؟؟
کوروش و مجتبی عزیز و دوستان عزیز دیگه ممنونم از نظرات دلگرم کننده شما منم واسه هردوی شما دوستان خوبم و همه ی شما عزیزان ارزوی کامیابی و سعادت رو دارم و با اینکه تجربه اولم از مشاوره چندان جالب نبوده اما در اولین فرصت بازم سعیم رو میکنم:72::72::72::72::72::72::72::72::43: