-
درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
دوستاان گرامی سلام:72:
هم تالاری های عزیز سرگذشت من رو طی تاپیک " آیا کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟ " مطالعه کردن.( خودم 27 ساله ، شاغل ---- طرفم 20 ساله – دانشجوی ترم 5 کارشناسی )
الان هم مراحل شناخت و آشنایی فعلا در حد مذاکره و انشاالله با نظر مساعد خانواده طرفم ، در آینده به حالت برخورهای روزمره حضوری ادامه پیدا خواهد کرد .
مسلما اینکه طرفین بحث ( دختر و پسر ) حائز کلیه شرایط ایده آل بالقوه یا بالفعل طرف مقابل باشن در حد محاله و انتظاری نا بجا و نا معقول هستش .حال با توجه به شرایط موجود :
بنده طی گفتگوهای انجام گرفته تا به حال یه سری محاسن و یه سری معایب در ایشون دیدم و مسلما ایشون هم همینطور.
محاسن ایشون:
1- صداقت و سرراست بودن کامل و بیان کردن شفاف و صریح دیدگاه ها بدون در نظر گرفتن مصالح احتمالی.
2- پاکی و پاکدامنی کامل و نداشتن هیچ رابطه خارج از چارچوب حتی در حد کم.
3- داشتن دیدگاهها و شرایط تقریبا تا 85 الی 90 درصد مشترک با بنده در زمینه های اجتماعی ، مذهبی ، فرهنگی ، اقتصادی ، حتی سیاسی و ورزشی و .....
4-سنخیت و هم شرایط و هم طبقه بودن خانواده های دو طرف از بابت اکثر شرایط مذکور در بند 3
5-............
و اما معایب ایشون ( البته از دید بنده ):
1- نداشتن هدفی والا و ایده آلهایی بالقوه یا بالفعل و عدم تلاش در راستای آنها و اعتراف صادقانه به آن .( هدف خاص و متعالی ای در زندگی شخصی شون ندارن )
2- عدم هدفگذاری لازم واسه خود در آینده و کم کاری وضعف و عدم داشتن انگیزه و پشتکار لازم در هدف گذاری و موارد مربوطه.
البته نظرشون اینه که چنانچه در مسیر یه هدف مشخص قراربگیرن ( از طریق مثلا والدین یا همسر آینده )، موفقیت خوبی می تونن بد ست بیارن ( یعنی مسیر رو بخوبی طی می کنن . )
آیا من زیادی ایده آلیست هستم و شرایط سنی و اقتضائات سنی طرفم رو در نظر نمی گیرم ؟
آیا انتظارات من از ایشون بعنوان یه دختر 20 ساله خیلی بالاست ؟( از ایشون لنتظار دارم که مثل یه دختر با تجربه و پخته بالای 25 ساله باشه و ایده آلهای ذهنی متعالی ای متصور باشه ؟
آیا بیش از حد بر جنبه منطق پافشاری دارم و احساسات رو بطور کامل از یاد بردم؟؟؟؟؟؟؟
یا ..........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
ممنون میشم از ارائه نظراتتون.:72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
آیا من زیادی ایده آلیست هستم و شرایط سنی و اقتضائات سنی طرفم رو در نظر نمی گیرم ؟
آیا انتظارات من از ایشون بعنوان یه دختر 20 ساله خیلی بالاست ؟( از ایشون لنتظار دارم که
مثل یه دختر با تجربه و پخته بالای 25 ساله باشه و ایده آلهای ذهنی متعالی ای متصور باشه ؟
درست فکر کردی.
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام آقای LARG.62
منتظر بودم شما مراحل شناخت تون رو بیان کنید که من هم تجربخ کسب کنم و حالا خوشحال شدم که یه تاپیک جداگانه برای این موضوع زدید:72:
خدا رو شکر که معایب این دختر خانم از دید شما فقط یه مورد شد! آخه مورد 1 و 2 که گفتید تقریبا یکی محسوب میشن.و با این حساب محاسنش بیش از معیبش هست.
شما ازش انتظار دارید چه هدفی داشته باشه ؟ به عنوان مثال
خود شما هدفتون چیه ؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام دوست عزیز
بله به نظر من شما ایده آلیستی فکر میکنید، منظوراز هدف به نظر شما چیه؟ شاید هدف تعریف شده شما از دید ایشون هدف والایی نباشه؟ شاید ایشون توی زندگی اصلاً دنبال هدف متعالی نباشند و به هدف های کوچک رضایت بدن، خانم مورد نظر شما تا جایی که به محاسن ایشون اشاره شده کیس خوبی واسه زندگی، با توجه به سن ایشون هنوز خیلی فرصت دارند که به یک هدف مشخص فکر کنند و برای رسیدن به اون تلاش کنند و اینکه اشاره داشتند به این مسئله که باید در یک بستر مناسب قرار بگیرند و این توان رو در خود می بینند که تلاش موثری در این راستاداشته باشند خودش نشانه یه قدرت بالقوه هستش که شما میتونید عاملی باشید برای به فعل تبدیل کردنش.مشخصه هایی رو که یک خانم باید داشته باشند برای یک زندگی خوب (پاکدانی و صداقت و تفاهم های فکری مذهبی طبقاتی فرهنگی ...)دارند.که به مرور زمان شناختهای بیشتری هم میتونید از هم کسب کنید.اینکه ایده آلیستی فکر کردن شما توجیه منطقی داشته باشه مستلزم این که خودتونم آدم ایده آلی باشید آیا هستید؟و موضوع دیگه این که فکر کنم شما نباید از یک دختر 20 ساله توقع داشتن تجربه و پختگی یک دختر 25 ساله را داشته باشید، و دیگه اینکه منطق در حد یک شناخت کافی برای شروع یک زندگی دور از تنش ، با حد اقل اختلافات، کافی، در یک روابط احساسات هم نقش مهمی داره ، میتونی با یک احساس قلبی زیبا به خانم آیندتون داشتن یک هدف والا رو هدیه کنیدو اینکه هر کسی تو زندگی خودش هدفی رو داره و به اون در حد پایین تر فکر میکنه که شاید از دید شما با 100 درصد تفاهم با ایشون،هدف متعالی نباشه.خود داشتن یک زندگی آروم هدف متعالی هست. سخت گیر نباش اگر لازمه های یک انتخاب خوب رو داره. برات بهترین ها رو آرزو دارم.
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
با سلام و تشکر از ارائه نظر دوستان :72:
در پاسخ به فرانک1389 گرامی :
واقعیت اینه که بدلیل اینکه من خودم زیاد ناز پرورده نیستم و در زندگی شخصیم ( بیشتر بعلت اینکه فرزند آخر یه خانواده 6 نفری : پدر و مادر و دوخواهر بزرگ متاهل و یه برادر مجرد بزرکتر از خودم ( 1 سال ) ) فراز و فرود های زیادی رو تجربه کردم ( چه از بعد اقتصادی ( از 15 سالگیم تحصیل و کار رو به موازات هم انجام دادم ) و چه از بعد اجتماعی ( در زندگی خواهرام بعد از متاهل شدنشون و مشکلات طبیعی که گاها در زندگی مشترک با همسراشون پیش میو مد ، تجربه های گرانبهایی نسیبم شده و ..... )و چه از سایر ابعاد ، راحت طلب و با آسایش و رفاه کامل بزرگ نشدم و همیشه برای رسیدن به خواسته ای طبیعی و حتی خیلی پیش پا افتاده ، نهایت سعی و تلاشم رو کردم و به قول معروف از جون مایه گذاشتم و اصلا این واسم عادت شده که خیلی سخت کوش باشم و با نظم و انظباط خیلی بالا ، که حتی کاها انتظار این سخت کوشی و انظباط رو لز اطرافیانم داشتم و نظر خانوادم در موردم اینه که خیلی ( فراتر از حد طبیعی ) سخت گیرم و با این سخت گیری خودمو اذیت می کنم و ..... ( پدرم این جمله رو خیلی بهم گوشزد کرده که : سخت می گیرد جهان بر مردمان سختکوش )
ولی اعتراف می کنم این سخت کوشی و جدی بودن و .... ذاتی هستش و عمق فطرتم آغشته به سعی و تلاش با نهایت ظرفیت هستش . استدلالم هم واسه خودم این بوده که : خوب من سعی ام رو و تلاشم رو بطور مطلق انجام می دم ، آنگاه اگه نتیجه نگرفتم ( به هر دلیلی ) ، دیگه پیش وجدان خودم راحتم و خودم رو اذیت نمی کنم که اگه بیشتر زحمت می گشیدم ال میشد و بل میشد.( مثلا واسه امتحانات ترم ، یا کنکور ارشد یا هر مورد کاری یا بطور کلی در کلیه ابعاد ، زحمتم رو می کشیدم و اگه احیانا نتیجه مطلوب حاصل نمی شد ( که در 95 درصد مواقع حاصل میشد ) دیگه پیش وجدان خودم راحت راحت راحت بودم و اصلا خودم رو مواخذه نمی کردم و کلا بی خیال موضوع می شدم و سهی می کردم دفعه بعد از تجربه حاصله استفاده کنم تا نیجه بگیرم و ...... )
در پاسخ به سوگند پیر محترم :
اینکه می فرمایین شاید ایشون توی زندگی اصلاً دنبال هدف متعالی نباشند و به هدف های کوچک رضایت بدن، آیا این یه ضعف اساسی واسه یه فرد نیست .آیا لزوما انسانها نباید یه هدف متعالی در زندگی داشته و واسه رسیدن به اون تلاش کنن .
من بطور کلی تشخیصم اینه که ایشون فردی تا بالای 80 درصد شرایط مورد نظر بنده رو احراز می کنن ، ولی تا رسیدن به اون 100 درصد کمی باید دیدگاهشون به تلاش و کوشش تغییر پیدا کنه .( ایشون صراحتا عنوان میکنن که از نظر پشتکار و سماجت در رسیدن به هدف کمی ضعف دارن )
اینم عرض کنم که خیر بنده به هیچ وجه خودم رو ایده آل نمی دونم و اینکه توقع زیادی دارمتاطرفم ایده آل باشه ، از این بعد هستش که آیا بعد از تشکیل زندگی مشترک ، این 20 درصد نقایص احتمالی عدم همخوانی در طرفین ، قابل حل هستش و مشکلی اساسی ایجاد می کنه یا انشاالله نه ؟من زیاده از حد وسواس نشون می دم ؟ خودم ایده آل نیستم ولی انتظار ایده آل بودن از طرف مقابلم دارم ؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
آیا این یه ضعف اساسی واسه یه فرد نیست .آیا لزوما انسانها نباید یه هدف متعالی در زندگی داشته و واسه رسیدن به اون تلاش کنن.
نه،احباری نیست آدم یه سیبل توی 100 متری داشته باشه،برای بعضی ها خود تیرندازی کردن هدفه برای عده ای
شلیک به سیبل مشخص.وضعیت خودت و حوا رو مقایسه کن.شما تو شرایط سختی بود مجبور بودی برای خودت اهدافی
تعیین کنی الکی تیراتو حروم نکنی ولی ایشون چی؟مثل شما تو زندگیش سختی کشیده؟ایشون اگر هدفی داشته یا
نداشته باشه فکر نمی کنم توی زندگی مشترک تاثیری داشته باشه البته مهمه که سدراه اهداف شما نباشه.سخت نگیر
به قول خودت نامزدت 80% معیاراهاتو داره.اگر به این 80 مطمعنی جلوتر برو،اگر به خاطر اون 20%رهاش کنی نفر
بعد شاید فقط 60% باشه.
درضمن خوش به حالت داری ازدواج می کنی.منم وقت ناهارمه ولی غذام هنوز نپخته.D:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
پیشنهاد می کنم توقعاتتو تو تاپیک توقعات قبل ازدواج مطرح کنی.
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام لارج عزیز
چقدر عالیه که برای مراحل شناختتون انقدر دقت میکنید و یه تاپیک مخصوص بهش اختصاص دادین
ا:104:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط LARG.62
من بطور کلی تشخیصم اینه که ایشون فردی تا بالای 80 درصد شرایط مورد نظر بنده رو احراز می کنن ، ولی تا رسیدن به اون 100 درصد کمی باید دیدگاهشون به تلاش و کوشش تغییر پیدا کنه .(ایشون صراحتا عنوان میکنن که از نظر پشتکار و سماجت در رسیدن به هدف کمی ضعف دارن)
شرمنده داداش، ایشون به اون 100 درصد شما نمیرسند.:305: یعنی هیچ وقت زن و شوهر به 100 درصد هم نمی رسند و در ضمن من مطمئنم که شما هم از صد در صد ایشون فاصله داری.:305: این را هم بگم که کسی که مثل شما به عنوان یه مرد 27 ساله دارای و شکست ها و پیروزی های زیادی است، باید هم از زنش جلوتر باشه. اولا به خاطر این که از اون 7 سال باتجربه تری و ثانیا به خاطر این که تو یه مردی و اهداف و کار و پیشرفت و ... بخش اصلی وجود یه مرد است. اما برای زن این جوری نیست. بخش اصلی افکار یه زن محبت و شوهر و بچه هاشه. مگه می خواهی با مادام کوری ازدواج کنی که اهداف داشته باشه و به فکر اختراع و ... باشه.
7 سال سن باعث شده که شما کلی گرم و سرد روزگار را بچشی و ... . به 20 سالگی خودت نگاه کن.:305: چی میبین؟ :303:هر چی که بودی حتما از الان افکار و اهدافت کمتر و پایین تر بوده. احتمالا به خیلی از افکارت هم می خندی.
مثلا من در سن 20 سالگی اوج افکار و آرزوهام این بود که بتونم با مدرک لیسانسم توی یه جایی استخدام بشم و کارمند باشم حالا بعد از 5 سال، در 25 سالگی، فکر رفتن به خارج و استاد دانشگاه شدن و رئیس فدراسیون ژیمناستیک شدن و ... هم تو افکارمه.:311: حتی یه وقتایی با خودم میگم اگه شرایط جور شد، حتما در 40 سالگی نماینده ی مجلس هم میشم.:311:(از تو چه پنهون به رئیس جمهور شدن هم فکر کرده ام:163:)
(اون وقت شما منو تو تلوزیون می بینین و میگین: هی این تسوکه است. یادش به خیر چقدر ما رو تو تالار همدردی می خندوند.:311:)
می بینین که در طی 5 سال چقدر ایده آلام عوض شده. اون وقت شما انتظار داری یه دختر 20 ساله مثل شما باشه. مطمئن باش که مهندسی اش را که گرفت و رفت سر کار و کمی پخته تر شد، کلی هدفمندتر هم میشه. (هر چند که در این مورد ضمانتی وجود ندارد.) حالا شما با تشویق هات می تونی کلی کمکش هم بکنی.
تازه اگه از اون هدفمندتر هم باشی، به نفع خودت هم هست. این جوری همش با خودش فکر میکنه چقدر شوهرم افکار بلندی داره و کلی کیف می کنه.:43:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
با سلام و تشکراز دوستان و اساتید تالار:72:
من تا الان به این نتیجه می رسم که :
1- اگر بالاتر از 75 درصدشرایط مد نظرم رو در طرفم مشاهده کردم ، همین کیس می تونه واسم ایده آل باشه و بالعکس .( خودم نسبت به ایشون )
2-چون خودم 100 درصد کامل نیستم ، پس انتظارم مبنی بر اینکه طرفم 100 درصد کامل باشه و مطابق شرایطم ، بی جا و نامعقول و غیر منطقی هستش .
3- اصلا امر شناخت برای ازدواج و بحث تقابل و سبک سنگین کردن معیارها ، یه امر نسبی هستش و و هیچوقت نمی شه دنبال مطلق بود . ( اصلا دسترسی به مطلقها یه امر تقریبا غیر ممکن و محال هستش )
4- .....................
تسوکه خان گرامی نوشتن که :
...............به خاطر این که تو یه مردی و اهداف و کار و پیشرفت و ... بخش اصلی وجود یه مرد است. اما برای زن این جوری نیست. بخش اصلی افکار یه زن محبت و شوهر و بچه هاشه. مگه می خواهی با مادام کوری ازدواج کنی که اهداف داشته باشه و به فکر اختراع و ... باشه.....................
دوستان واقعیتش اینه که من از همسر آیندم یه انتظار اصلی ای که دارم اینه که علاوه بر این که مسئولیت زنانه اش رو به دوش می کشه و جو و محیط خونه را با ظرافت زنونش با طراوت و شاداب و پویا و زنده و گرم نگه میداره و با تعهدش ، کانونی گرم و جهت دار و سازنده ای رو واسه همسر و فرزندانش مهیا می کنه ( و متقابلا مرد خانواده هم در تمام زمینه ها و ابعاد کمک حالش می شه و پشتیبان و حامی محضش و ......) ، علاوه بر ایفاء اون نقشها ، دوست دارم و مطلق ام اینه که از نظر اجتماعی و اقتصادی و حضور در جامعه و افت و خیز و سایر مسائل ، یه زن گوشه گیر و منزوی نباشه و پا به پای مردای جامعه در جامعه و ....... نقش ایفاء کنه و حضوری فعال و مثبت داشته باشه .( یعنی دوست ندارم ... خیلی خیلی عذر می خوام نقش و تنها فلسفه وجودی همسرم ،طی فاصله بین مطبخ و بستر باشه .)و انتظارم از همسرم صرفا بچه داری و لباس شستن و جارو کشیدن و غذا پختن و از اینجور مسائل نیست .( مجددا عذر می خوام و خدای نکرده قصد توهین ندارم ، از همسرم انتظار کلفتی ندارم ، بلکه از ایشون می خوام علاوه بر ظرافتهای زنونش ، در جامعه هم حضوری به قول معروف مردونه داشته باشه و .............. )
البته این مسائل رو که مطرح می کنم ، منظورم این نیستش که طرفم امله یا منزوی و گوشه گیره یا .... بلکه منظورم اینه که من انتظارم از همسر آیندم اینه ، حال ربط کل این توصیفات با تاپیکم هم اینه که :
آیا کسی که ( حتی در 20 سالگی ) فاقد هدف و آینده نگری باشه و دغدغه ترقی و تعالی نداشته باشه ، می تونه بعد از طی مثلا 5 سال ( در 25 سالگی ) و کسب تجارب و ... یه همچین نقشی از الگوی متعالی زن مسلمان رو داشته باشه یا .......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از بعد احساسی هم اینکه :
دوستان کاملا در جریان هستن که ایشون ( طرفم ) رو کاملا از صمیم قلبم و اعماق وجودم و تا مغز استخوانم دوست دارم و واسه رسیدن به ایشون ( تا این مقطع ) چه سختی ها وسوز و فراغ هایی که نکشیدم . و اینکه می خوام مسائل مربوطه رو ، فارغ از احساس و عواطف تحلیل کنیم و باکمک شما دوستان عزیز به نتیجه برسونیم ، نتیجه آ موخته ها یی هستش که از خود شمادوستان ( بخصوص فرشته مهربان عزیز که حق زیادی به گردنم دارن و از همین جا دستشون رو می بوسم) تحصیل کردم و با خودم عهد کردم که مو به مو اجراشون کنم.
بی صبرانه منتظر نظرات سازندتون هستم .:72::72::72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
لارج عزیز
افکار شما با این تفاصیلی که فرمودین خیلی ایده آل گرایانه نیست اما از طرفی شیوا خانم (اشکالی نداره که اسمشون رو در این تاپیک آوردم؟!)20 ساله شه و انتظاراتی که از ایشون دارین در حد سن ایشون به نظر من زیاده (البته من چیزی از ایشون نمیدونم شاید برخلاف سنش خیلی هم بزرگ و بالغ باشه)
ایشون تا جایی که بهمون گفته بودین کاردانیشو تموم کرده بود و واسه کارشناسی کنکور دادن (مگه نتیجه قبولیشون اومد؟ و به ما نگفتین!)
تا چند وقت پیش میگفتین که درسشون براشون مهمه و میخوان ادامه تحصیل بدن
خوب این خودش یه هدفه
مطمئنا قصد ندارن که فقط درسشون رو بخونن و بشینن تو خونه حتما قصدشون استفاده از علمشون خواهد بود
خود من ترم آخر کارشناسیم به فکر چیزهایی که دوست داشتم بهشون برسم افتادم و سعی و تلاشم نسبت به قبل از اون چندین برابر شد
ایشون که نمیخوان زندگیشون راکد باشه اگر این طور سختی درس خوندن رو به جون نمیخریدن
اما شاید بیان هدف (اون چیزی که شما تعریفش میکنید) در یکی دو جمله برای ایشون سخت باشه
در تایید حرف تسوکه شما یک مرد هستید و شاید درست نباشه که انتظار مثل خودتون رو از یک خانم داشته باشید
به اضافه اینکه شما 7 سال با ایشون اختلاف سنی دارین مطمئنا این 7 سال که بیشتر در اجتماع بودین باعث شده به خودتون بیاین و هدفمند شین
20 سالگی یک پسر (البته از نوع سخت کوشش) مطمئنا با 20 سالگی یک دختر فرق داره
تا قبل از اون شما هم مشغول درس خوندن بودین درسته که حین تحصیلتون هم به آینده فکر می کردین و مسئولیت پذیر شدین
اما به اینکه شما مرد هستید بیشتر توجه کنید
مطمئنا شیوا جان هم پا به پای مردان در اجتماع حاضر میشن
کافیه شما انتظارتون رو از یک خانم ایرانی به عنوان همسر به ایشون بگید و از ایشون نظر بخواین
شاید خود شما اهرم حرکت ایشون باشید
نگران نباشید
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام
ستایش گرامی ، آره شیوا خانم گلم :43: تیر ماه امسال کاردانیش رو تموم کرد و تابستون کنکور دادن و الان می خواد از ترم بهمن ( ورودی بهمن ) کارشناسی رو ادامه بده .
از نظر کاری هم نظرشون اینه که اگه یه کار منطقی و معقول پیشنهاد بشه ، خیلی علاقه داره که همزمان با تحصیلش ، کار هم بکنه .
ستایش عزیز اینکه میفرمایین نگران نباشم ، منظورتون چیه ؟یعنی به قول معروف خیلی گیر دادم ؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نه گیر ندادین
نگران هستین
چون خودتون هدفمند زندگی کردین می خواین که همسرتون هم اجتماعی باشه
و این کاملا طبیعیه
اما زیاد حساس نباشید
خیلی عالیه که 80 درصد معیارهای شما رو دارن
خوشحالم
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام دوستان
عصر امروز شاید یه دیدار و مذاکره ای داشته باشم با محبوبم :16:، به نظرتون واسه به چالش کشیدن عمق عقاید ایشون در مورد هدفمندی و ...... چه سوالاتی بپرسم؟
یه حسن خیلی عالی ای که داره اینه که بدون توجه به دلخواه من ، و مصالح احتمالی و تطبیق دادنش با نظرات من ، خیلی صریح و شفاف و متین و صادقانه پاسخگوی سوالام هستش.
ممنون دوستان:72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط LARG.62
واسه به چالش کشیدن عمق عقاید ایشون در مورد هدفمندی و ...... چه سوالاتی بپرسم؟
وقتی می خوای به چالش بکشی، من فکر می کنم بد جوری می خوای به این مسئله گیر بدی.
به نظرم میتونی بگی که قراره بعد از فارغ التحصیلی چی کار کنی؟ قراره کجا کار کنی؟ هدفت چیه؟ می خوای اررشد امتحان بدی؟ و ...
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
آقای لارج گرامی؛ همیشه پیگیر تاپیکتون بودم؛ اما چون دوستان کاملا با منطق همراهتون بودن؛ ترجیح می دادم که بیشتر خواننده باشم تا گوینده! اما الان احساس کردم که یه کوچولو می تونم کمکتون کنم!:72:
من هم با نظر تسوکه ی عزیز کاملا موافقم؛ شما با توجه به مطالبی که من هم در این تالار یاد گرفتم؛ برای به چالش کشیدن ایشون می تونید ایشون رو در موقعیت هایی قرار بدبد و ازشون بخواید که در این جور موقعیت ها؛ چه کار می کنند؟ یا اگر این اتفاق بیافته؛ چه عکس العملی از خودشون نشون میدن؟
اما؛ در این مورد که شما دوست داری همسرت اجتماعی باشه؛ دقت کنید که واقعا خواسته ی قلبی شون چیه؟ اینکه ایشون بیشتر می پسندند که توی خونه آرامش داشته باشن یا نه؟ از اینکه خودشون رو درگیر دغدغه های اجتماعی هم بکنند، لذت می برند؟
به نظر این جوری بهتر می تونید با شخصیت ایشون آشنا بشید که کلا چه جور شخصیتی هستند؟
امیدوار که با توکل به خداوند و با درایت خودتون بهترین تصمیم گیری رو داشته باشید؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام دوستان :72:
از طرف خودم و شیوا خانم عزیزم از همه تون ممنونم، از :
فرشته مهربون ، مدیر ، خواهرم سارابانو ،ستایش ، لیلی، فرانک،همیشه تنها، گل بیرنگ ، مینا ، فرهنگ ، دل ،آشنای دیروز ،دختر مهربون ، شیدا حاتمی و......
از همه اونایی که تا الان کمکم کردن تشکر و قدر دانی می کنم، هیچ وقت فراموشتون نمی کنم . :72::72::72::72::72::72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
آقای لارج گرامی منتظر هستیم که بشنویم چه کارها کردید؟
ما رو هم در جریان بگذارید لطفا!
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
لارج گرامی ما بی خبریما!!
به کجا رسیدین؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام لارج گرامی
خیلی دوست دارم بدونم کار شما به کجا رسید ؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام دوستان:72:
خیلی می بخشین که دیر رسیدم خدمتتون
بطور خلاصه اینکه :
بعد از جلسه خواستگاری و طی این یک ماه اخیر با شیوا خانم عزیز ودلبندم در خونه اونا ، جمعا 3 جلسه 1.5 و 4 و 5.5 ساعته صحبت کردیم .همچنین با اس ام اس هم در ارتباطیم .
نتیجه اینه که در اکثر ابعاد و روحیات اعم از مذهب ، اخلاق ، اجتماعی بودن، سطح و سنخیت خانواده ها ، فرهنگ ، مدرک تحصیلی ، سن و سال ، تمایل خانواده ها ، هوش و استعداد و سایر مسایل ریز و درشت ، همخوانی و اشتراک نظر و تفاهم داریمو مشکل خاصی نیست .( نه از نظر من و خانوادم و نه از نظر ایشون و خانوادشون )
فقط و فقط یه تفاوت ( نه در حد اختلاف فاحش) که داریم اینه که :
من بنا به شرایط زندگیم ، در شرایط نسبتا سخت بزرگ شدم و به قول معروف ، کاری و سخت کوش و پخته و سردو گرم چشیده و صبور وآینده نگر و مسئولیت پذیر و باتجربه و از اینجور حرفا هستم .( اینم علت اساسیش اینه که فرزند آخر خونه بودم و ...... ( که اینم فکر کنم ذات و خصوصیت اکثر پسرها و مردا باشه که به کار و آیندشون فکر کنن و واسه تشکیل یه زندگی و امکانات لازم رفاهی و .... خود و همسر آیندشون تلاش کنن و ..... )
ولی ایشون عنوان می کنن که راحت طلب بزرگ شدن ( فرزند اول خانوادس و فقط یه برادر کوچیکتر داره ) و در رفاه کامل و ولخرج و دوست دار بزن و بکوب و تفریح و شادی و خرید وبه روز بودن و ........ ( که اینم فکر کنم خصوصیت طبیعی و عادی همه دخترای 20 ساله باشه که شاد باشن و به مسئولیت ( فکر آینده نکنن ) و خواهان لذت های جوونی و......
ایشون میگن که وقتی عمیق فکر می کنن ، در خودشون آمادگی روحی و فکری ازدواج رو نمی بینن (شیوا میگه با این که ظاهر و حرکاتش بزرگانه و منطقیه ، ولی ذاتش و روحیش بچه گانس و بطور بالقوه تمایل به عدم مسولیت پذیری و ..... داره )
منم گفتم اگه نیاز به مرور زمان داره و ... من حاضرم مثلا 6 ماه یا یکسال با تعهد کامل به خودش و خانوادش ،بهش وقت بدم تا شاید مرور زمان مسئله رو واسش حل کنه و زمینه روحی شو واسه ازدواج فراهم کنه و .... )
من نظرم اینه که این مسولیت پذیری من وپختگیم... با ظرافتهاوشادابی و طراوت وشاد بودن و .... شیوا خانم عزیزم مکمل هم باشه و بتونه تشکیل دهنده و تداوم بخش یه زندگی منطقی و معقول باشه .
نظر شما چیه ؟من که نظرم در کل مثبته مثبته:43: و شیوا رو هم مثبت می بینم:227: .
بازم ممنونم و مچچکر از همه:72::72::72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
خوشحالم که کم کم دارید نتیجه صبوریتون رو میگیرید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط LARG.62
فقط و فقط یه تفاوت ( نه در حد اختلاف فاحش) که داریم اینه که :
من بنا به شرایط زندگیم ، در شرایط نسبتا سخت بزرگ شدم و به قول معروف ، کاری و سخت کوش و پخته و سردو گرم چشیده و صبور وآینده نگر و مسئولیت پذیر و باتجربه و از اینجور حرفا هستم .( اینم علت اساسیش اینه که فرزند آخر خونه بودم و ...... ( که اینم فکر کنم ذات و خصوصیت اکثر پسرها و مردا باشه که به کار و آیندشون فکر کنن و واسه تشکیل یه زندگی و امکانات لازم رفاهی و .... خود و همسر آیندشون تلاش کنن و ..... )
ولی ایشون عنوان می کنن که راحت طلب بزرگ شدن ( فرزند اول خانوادس و فقط یه برادر کوچیکتر داره ) و در رفاه کامل و ولخرج و دوست دار بزن و بکوب و تفریح و شادی و خرید وبه روز بودن و ........ ( که اینم فکر کنم خصوصیت طبیعی و عادی همه دخترای 20 ساله باشه که شاد باشن و به مسئولیت ( فکر آینده نکنن ) و خواهان لذت های جوونی و......
ایشون میگن که وقتی عمیق فکر می کنن ، در خودشون آمادگی روحی و فکری ازدواج رو نمی بینن (شیوا میگه با این که ظاهر و حرکاتش بزرگانه و منطقیه ، ولی ذاتش و روحیش بچه گانس و بطور بالقوه تمایل به عدم مسولیت پذیری و ..... داره )
خصوصیاتی که از شیوا خانم عنوان کردید تقریبا در همه دخترهای در این سن وسال مشابه هستش
من خودم هم این طوری بودم همین الان هم که 25 ساله هسم گاهی فکر میکنم چقدر مسئولیت زندگی سخته و تا حالا در همه جا خونواده ام پشتم بودند اما در آینده خودم باید مدیریت یک زندگی مستقل رو در کنار همسرم انجام بدم
و این فکر یه کم آدم رو می ترسونه
اما مطمئنم که اگر در شرایطش قرار بگیریم بهترین مدیران هستیم (بانوان ایرانی مدیران موفقی در زندگی و منزلشون هستند و عاشق همسرشون و زندگیشون و حفظ زندگیشون)
لارج گرامی از نظر من این نگرش شیوا خانم بر میگرده به نحوه زندگشیون در خونه پدری شون و میشه گفت ترس از مسئولیت هم باعث شده این حرف رو بگن
گذر از زندگی وابسته به خانواده و وارد شدن به زندگی مستقل!
ایشون زمانی رو که شما حاضر شدین صبر کنید رو پذیرفتن ؟ نظرشون چی بود؟
شاید شیوا خانم به خاطر نوع زندگی شون در خونواده شون مهارت های زندگی رو ، کم عملی کرده باشن
آگاهی رو دارن اما مهارت رو نه
اگر مهارت هاشون زیاد باشه موفق میشن
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
البته به نظر من این به نوع رفتارها و برخوردهای شما هم برمیگرده و انتظاری که از همسر آینده تون دارید و میزان سخت گیری شما!
مثلا من توی یه کتابی خوندم که یه آقای وکیل با تجربه و پخته میره با یه دختر خانوم 17 ساله ازدواج میکنه؛ این آقای وکیل خیلی مبادی آداب و سکوت و سرسنگین و خلاصه همیشه دوست داشته توی جمع اون روحیه ی پختگی رو داشته باشه؛ برعکس همسرش که تنها 17 سال داشته؛ از اون نوع شخصیت هایی بوده که دوست داشته بلند بلند حرف بزنه؛ بخنده؛ بدوه؛ شاد باشه! خلاصه هر دفعه بعد از هر جلسه ی مهمونیها این آقای وکیل یه ایراد و یه انتقاد از همسرش میکرده تا اینکه همسرشون تبدیل میشه به یه آدم منزوی و گوشه گیر که دیگه از شادابیش خبری نبوده!
حالا! منظورم از این مثال دو تا مساله بود:
1. بررسی شخصیت خودتون و همسرتون از لحاظ سمعی؛ بصری؛ جنبشی و لامسه بودن و میزان سنخیت هر دوی شما.
2. بررسی مجدد انتظارات خودتون که واقعا دیدگاهتون نسبت به همسر آینده تون چیه! اینکه دوست دارید سطح فعالیت ها و میزان آینده نگری همسرتون تا چه حد بوده باشه!
مثلا شما به عنوان یه مرد پخته؛ آیا دوست دارید که مثلا جشن هایی مثل تولد و سالگرد ازدواج رو تنهایی دوتایی با هزینه ی معقولی بگیرید؟ اینکه شیوا خانوم دوست داشته باشه یه جشن بزرگ بگیره و همه ی دوستاشو صدا کنه و از لحاظ سطح پولی که خرج میشه به نظرش بدون هیچ آینده نگری؛ بگه مهم نیست یه شب دیگه!:72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط del
البته به نظر من این به نوع رفتارها و برخوردهای شما هم برمیگرده و انتظاری که از همسر آینده تون دارید و میزان سخت گیری شما!
1. بررسی شخصیت خودتون و همسرتون از لحاظ سمعی؛ بصری؛ جنبشی و لامسه بودن و میزان سنخیت هر دوی شما.
2. بررسی مجدد انتظارات خودتون که واقعا دیدگاهتون نسبت به همسر آینده تون چیه! اینکه دوست دارید سطح فعالیت ها و میزان آینده نگری همسرتون تا چه حد بوده باشه!
مثلا شما به عنوان یه مرد پخته؛ آیا دوست دارید که مثلا جشن هایی مثل تولد و سالگرد ازدواج رو تنهایی دوتایی با هزینه ی معقولی بگیرید؟ اینکه شیوا خانوم دوست داشته باشه یه جشن بزرگ بگیره و همه ی دوستاشو صدا کنه و از لحاظ سطح پولی که خرج میشه به نظرش بدون هیچ آینده نگری؛ بگه مهم نیست یه شب دیگه!:72:
:104::104::104:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام ، ممنون از همگی :72:
راستش اینه که من حدود 100 تا از اون سوالات مربوط به گفتگوهای خواستگارانه رو تهیه کرده بودم و طی جلسات آشنایی از شیوا می پرسیدم ، جلسه آخر دیدم علاقه داره که کل سوالا رو بدم بهش تا مطالعه کنه ، منم دادم و لی بهش عینا گفتم که اگه همه این سوالا رو یکجا ببینه و ... تو ذهنش یه غول درس میشه که وای این پسره همه این انتظارات و مسولیتها رو از من انتظار داره و شاید نتونه هضم کنه و فکر کنه من ازش انتظار شق القمر دارم و ......
در هر حال بهش دادم سوالا رو ، که فردا در اولین اس ام اس بعد از احوال پرسی اینو نوشت که :
من هر چی فکر میکنم ، در خودم توان و آمادگی ازدواج رو نمی بینم ، ولی انگار شما خیلی آمادگی شو دارین .
فکر کنم این احساس ترس و واهمه از زیر بار مسولیت رفتن مربوط به همون سوالا می شه که در شیوا ایجاد شده .
اینم که من پخته ام و ایشون بی تجربه ، این طور نیست که من غیر قابل انعطاف باشم و خشک خشک خشک و اهل شادی و تفریح و ... نباشم . از قضا ، طراوت و شادابی و نشاط شیوا رو که درش میبینم ، زندگی آینده خیلی دلچسب تر و شیرین تر ی رو در کنارش تصور می کنم .
دیگه اینکه یه حسن اساسیش اینه که منطقیه و وقتی در مقابل منطق قرار می گیره ، کاملا منطقی و عادلانه پذیرای نظر طرف مقابله ، حتی اگه مخالف نظر اولیه اش باشه .
حالا یه سوال : مثل اینکه دوشنبه این هفته ولنتاینه:43: ، بنظر شما خانوما کادو چی بگیرم واسه عشقم ؟:227:
بازم ممنون:72:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
با سلام
سوالتان را از خانوم ها پرسیدید.ولی حال من هم نظر خودم را می نویسم ببینید چطور است:
ببینید ظاهر کادو مهم است.از این کادو خارجی ، خوشگل ها بگیرید
چند تا شکلات خارجی هم حتما توش بگذارید
ولنتاینه و رنگ قرمز و صورتی اش.سیاه میاه نگیریا!
حتما یک کارت دست نویس روش بگذارید و توش یک شعر زیبا بنویسید(تنها چیزی که در آینده از کادوتان باقی می ماند همین است)
بیشتر سعی کنید چند تا چیز خرده ریز و باحال بگیرید تا یک چیز بزرگ و گران
امیدوارم به شادی باشد
:82:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
لطفن،خواهشن،التماسن،ولنتا ین رو بی خیال شو.
تا مهرگان داریم به ولنتاین نیاز نداریم
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سخت نگیر فرهنگ جان.شادی اش مهمه.روزش مهم نیست.به من باشد ولنتاین و مهرگان و نوروز و ... نمی شناسم.هم روز رو روز عشق می گیرم
:72:
پی نوشت : گمان کنم منظور شما سپندارمذگان بود
منبع اشتباه کرده.نوشته زیر را مطالعه بفرمایید
ویکیپدیا
"در این روز مردان به همسران خود هدیه میدادند. مردان زنان خانواده را بر تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند و به آنان هدیه میدادند. این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میگردید."
جشن مهرگان یک چیزی شبیه نوروز بوده
ویکیپدیا
ارادتمند
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
تو همون منبع هم اشاره کرده سپندار روز زنه.حالا مهم نیست روز زن یا روز مهر.همیشه مرده که به زن کادو می ده.
مهم اینکه آنچه خود داریم،ز بیگانه تمنا نکنیم.
لارج،حواست باشه طرف مقابلت یه دختر 20 سالست.ترسی که از مسولیت داره طبیعیه.آدم تو اون سن بیشتر به فکر
تفریح و گردشه.ازت می خوام وقتی ازدواج کردید زیاد بهش سخت نگیری.نذار احساس کنه حالا که ازدواج کرده فقط باید
مسولیت داشته باشه و از بازیگوشی خبری نیست.حتا اگه می تونی عروسی بنداز بعد از تموم شدن دانشگاهش.هم
درسشو بهتر بخونه هم دو سال بزرگ تر شده باشه راحت تر بتونه مسولیت قبول کنه.
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام دوستان:72:
باتشکر از همه تون ، و با اجازه همه تون انگاری با شیوا خانم عزیزم:43: رسمی می شیم کم کم.
الهی به امید تو ، خودت پشت و پناه همه جوونا باش .:323:
مرسی.:72::72::72::72::72::72::72::7
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
ینی چی رسمی می شیم کم کم؟مگه تا الآن غیر رسمی بودیم کم کم؟
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
فکر کنم یعنی اینکه دارن نامزد میکنند:310:
مبارک باشه:72:
انشاء الله خوشبخت بشید:323:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
تا الآن چی بودن؟نامزد بودن دیگه.
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
آقا فرهنگ عزیز؛ یعنی می خوان عقد کنن و به سلامتی برای همیشه ی عمر برای همدیگه باشن!:311:
-
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
چی شد آقای لارج؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ما شیرینی میخوایم
:123: