-
من و همسرم و خواهرشوهرم
با سلام به همه ي شما دوستاي گلم
ميرم سر اصل مطلب و خسته تون نميكنم
من و همسرم عقد هستيم چند وقت پيش مبلغي پول البته با اطلاع همسرم به خواهرشوهرم قرض دادم كه قرار شد 20 روزه بهم برگردونه ولي 4 ماه ازش گذشت و هيچ خبري نشد تا اينكه من نياز مبرم به پولم پيدا كردم و اون پول رو تا آخر بهمن ماه واقعا نياز دارم همسرم چند بار مستقيم و غيرمستقيم به خواهرش اين قضيه رو گفته بود كه من به اون پول نياز دارم ولي باز خبري نشد تا ديروز كه همسرم تماس گرفت و گفتش كه حتما حتما خودت بايد تماس بگيري ولي واقعا برام سخت بود وحشتناك بود بعد از كلي اين پا و اون پاكردن بالاخره تماس گرفتم و با كلي معذرت خواهي بهش گفتم كه گفتش سعي ميكرده برام تا اون موقع جورش كنه ، ولي ديشب فهميدم خواهرشوهرم بعد از 15 سال زندگي از همسرش جدا شده - طلاق توافقي - كه اين موضوع رو فقط من ميدونم و يكي ديگه از خواهرشوهرام . بخاطر موضوع پول همسرم و خواهرشوهرم از هم دلگير هستن خواهش ميكنم بهم بگيد چيكار كنم كه رابط شون رو بهتر كنم با توجه به اين شرايطي كه خواهرشوهرم داره [/b]
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
هم واسه شوهرتون موقعیت خواهرشو توضیح بدین و ازش بخواین که ایشونو درک کنه و هم به خواهرشون بگین که اطلاع نداشتین و بهش قوت قلب بدین.
یه جوری موضوع پولو فعلا فراموش شده جلوه بدین و صحبتارو عوض کنین.
اگه میتونین از جای دیگه ای پولو جور کنید میشه بهش بگید خدا واسمون رسوند فعلا نگران نباش عزیزم.
خدا هم این کار شما رو ناظره و حتما تاثیر این کار قشنگتونو تو زندگیتون خواهید دید.:72:
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
مرسي ميناجونم كه راهنمائيم كردين
ولي ميدوني مشكل چيه ؟
خواهرشوهرم ازم خواسته مشكلش رو به همسرم نگم و در اين مورد هيچ حرفي نزنم بخاطر همين نميتونم به همسرم بگم كه چه مشكل بزرگي داره ، ديشب كه خواستم غيرمستقيم در مورد رابط شون باهمسرم صحبت كنم ازم خواست كه در اين مورد هيچ حرفي نزنم و گفتش كه تو از جروبحث ما خبر نداري و قضاوت نكن
در مورد پولم واقعا نميتونم از جائي جورش كنم يه مبلغي از همسرم گرفتم ولي واقعا به مابقيش نياز دارم بخدا اگه ميتونستم نميگرفتم ديشب اينقدر بخاطر اين موضوع گريه كردم كه با سردرد خوابم برد
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام آیلارا
عزیزم مشکلت با شک همسرت به کجا رسید ؟ چرا تاپیکتو ادامه ندادی ببینیم مشکلت حل شد یا هنوز باقیه ؟ نگرانت بودیم عزیزم
بابت طلاق خواهر شوهرت متاسفم.
گلم طلاق خواهر شوهرت چیزی نیست که همیشه پنهان بمونه و به زودی همه متوجه میشن . تو نگران لو رفتن این قضیه نباش و به همسرت بگو جریان چیه.
بگو که خواهر شوهرتو درک میکنی و بابت این قضیه ناراحتی و پول تو نسبت به مشکل اون اصلا مهم نیست و بالاخره پس میده مهم اینه که همه بتونید تو این شرایط خواهرشو دریابید که به همدلی و کمکتون نیاز داره .
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام فرانك جونم هيچي فدات شم همونطوري گاهي اوقات بهتره و گاهي اوقات بدتر ميشه
ديشب بحدي با خواهرشوهرم صحبت ميكردم گريه كردم كه فكر كن وقتي همسرم باهام تماس گرفت سريع متوجه شد گفت چرا گريه كردي و از اين حرفا بعد آخر شب كه سرم خيلي درد ميكرد و زود خوابيدم گفت چرا باهام حرف نميزني و ميخواي زود بخوابي ، گفتم واقعا حالم بده تا وقتي خوابم ببره بهت اس ميدم ، يك ربع بعد بهم اس داد جوابش رو دادم گفتش كه تو كه بيداري الكي بهم گفتي ميخواي بخوابي ، فكر كن كار به جائي رسيد كه بخاطر اينكه مطمئن بشه گوشيم رو خاموش كردم واقعا نميدونم به چي فكر ميكنه ، از ديشب تا حالا گوشيم رو روشن نكردم واقعا حوصله ي جواب پس دادن رو ندارم
خيلي بهم ريخته ام ، از اين طرف موضوع خواهرشوهرم ، ميترسم اگه به همسرم بگم خيلي بد بشه و من بشم آتيش بيار معركه چون خواهرشوهرم فقط به من و يكي از خواهراش گفته ، نميدونم چيكاركنم فرانك عزيزم
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
دوست خوبم شاید مشکلشون سر پول شما نیست؟ یا اینکه فقط سر این موضوع نیست و چیزای دیگه ای هم هست.
اگه دوست دارین فعلا دخالت نکنین تا خودشون مشکلشونو حل کنن حالا که شوهرتون از شما این طوری خواسته.
با گریه که کاری درست نمیشه. از خدا بخواین کمکتون کنه. این جور موقعا خدا خودش واسه آدم از یه جایی یه جوری درست میکنه که فکرشو هم نمیکنین.حالا تا اخر بهمن هنوز وقت زیاده اگه خدا بخواد تا اون موقع مشکلشون با شوهر شما حل میشه.
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
ممنونم ميناي عزيز
ولي گريه ي من بخاطر پول نبود بخاطر شرايطي بود كه براي خواهرشوهرم پيش اومده بود و خيلي خيلي ناراحتم كرده
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
نه به نظر من خودتون به شوهرتون موضوع طلاق ایشونو نگید. :305:از خواهرشوهرتون بخواین که مشکلشو و حال روحیشو از داداشش پنهان نکنه و خودش به شوهرتون بگه .این طوری هم شما خبر ندادین هم شاید مشکل بینشون فعلا کمرنگ تر شه و شوهرتون به خاطر حال خواهرش کوتاه بیاد.
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
مرسي از راهنمائيت عزيزم
ولي خواهرشوهرم راضي نميشه موضوع رو به كسي بگه هرچي بهش ميگم قبول نميكنه ، بخدا من نوبت عمل دارم 30 بهمن وگرنه بهش نميگفتم براي پول،ميترسم خدا با اين كار ازم ناراحت بشه
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
عزیز دلم
اول یه خواهش: بهتره یه سری با تاپیک قبلیت بزنی و ببینی دوستان چه راهنماییهایی بهت کردن بعد هم ادامه این تاپیک،
آخه ما اونجا منتظر بودیم بیای بگی بالاخره بعد از تماسهای مکرر با شوهرت، بهت جواب داد ؟
و اگه آشتی کردین چطوری شد که از دلش درآودری ؟
این اطلاعات هم میوتونه به امثال تو کمک کنه هم اینکه خودت به جوابی که به خاطرش اومدی اینجا سوال پرسیدی میرسی.
عزیزم یادت باشه تخت هر شرایطی شوهرتو تنها نذاری و درکش کنی تا اونم مواقع مشابه درکت کنه و تنهات نذاره:305:
اینکه تو الان به فکر خواهر شوهرت هستی و به خاطرش ناراحتی خیلی خوبه اما تو باید کاری که بیشترین کمک رو بهش میکنه انجام بدی نه خودخوری و پنهانکاری اونم از شوهرت!
مگه یادت رفته شوهرت خیلی شکاکه:305:
اینجوری شوهرت باز بهت مشکوک میشه و دیگه دقت نمیکنه تو به خاطر خواهر خودش ازش پنهان کردی بلکه زوم میکنه روی" پنهانکاری" تو و باز جر و بحث
شوهرت که غریبه نیست . اون خواهرشه شاید تو این موقعیت کدورت گذشته یادش بره و بخواد کمکش کنه اما پنهانکاری تو مانع بشه!
گلم شوهرت حق داره به خاطر صحبت نکردن باهاش ناراحت بشه چون نمیدونه قضیه چیه و تو چرا ناراحتی و اینجور مواقع حتی میتونه بهت شک کنه و حتی ممکننه فکرش جاهای دیگه بره و تا دوباره بیای ثابت کنی بیگناهی طول میکشه و این فقط به خاطر کار خودته !
ناراحتیت واسه خواهرش به جای خودش اما با شوهرت بدرفتاری نکن و کاری نکن ازت دلخور بشه ...
عزیز دلم حیف نیست شوهرت بخواد باهات حرف بزنه اما تو گوشیتو خاموش کنی:163:
یادته وقتی بهت شک کرده بود چقدر تلاش میکردی جواب تلفنت رو بده اما اون دلخور بود ؟
بهش زنگ بزن و از دلش در بیار که دیشب حال ووحوصله نداشتی باهاش صحبت کنی.
مینا راست میگه ، تو راز دار باش و به خواهز شوهرت بگو خودش یا اون یکی خواهرش موضوع رو به شوهرت بگن وگرنه اون مشکوک میشه و تو به خاطر حفظ اعتمادش ممکنه مجبور بشی قضیه رو بهش بگی!
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
الان هنوز اولشه اما به مرور متوجه میشه که نمیتونه اینو پنهان کنه. باهاش بازم صحبت کن. بهش بگو این طوری خودشو بیشتر اذیت میکنه. باید این مواقع بقیه افراد خونوادش کنارش باشن. خدا کنه قبول کنه خودش بگه.:46:
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
فرانك عزيزم آخه من سركار هستم همسرم اگه دوست داشت باهام حرف بزنه لااقل يه زنگ به تلفن محل كارم ميزد حالا چيكار كنم
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
به نظر من به شوهرت بگو خواهرت مشكلش رو برام شرح داده ولي قسمم داده كه به كسي نگم حتي به تو.
اين طوري هم راز كسي رو برملا نمي كني وهم شوهرت بهت گير نميده .تازه از اين كه رازدار خواهرش بودي خوشحال هم ميشه .چون مي فهمه همون طور كه راز خواهرش رو به اون نگفتي به كس ديگه اي هم نميگي .
خواهرشوهرت هم اگه بخواد پولت رو بده وامكانش رو داشته باشه چون بهش گفتي پس بهت ميده.
بهتره توي روابطشون دخالت نكني .شايد مسايلي بينشونه كه نمي خوان جلوي تو بازگو كنن.فقط اگر يكيشون ازت خواست كه واسطه بشي اين كار رو بكن .در غير اين صورت بذار خودشون مشكلشون رو حل كنن
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
فرانک جان این طوری که به شوهرش بگه خراب نمیشه؟ خواهرشوهرش ازش گله نمیکنه؟
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
باشه چشم فرانك جونم حتما از حالا به بعد همه ي تاپيك هام رو كامل ميكنم ببخشيد بخاطر رهاكردن تاپيك قبلي آخه فكرميكردم ديگه كسي منتظر نيست كه از حال و روزم براش بگم ، بازم ببخشيد
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
دیدی دوست عزیز
اون بنده خدا وقتی میخواد صحبت کنه تو جواب نمیدی حالا که ساکت شده میگی چیکار کنم ؟
خب معلومه تو زنگی بزن و عذرخواهی کن و از دلش در بیار
چرا همش منتظر اقدام اون هستی ؟
هر کسی یه تحملی داره و بالاخره کم میاره و :163:
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
يه موضوعي كه هستش اينه كه من از همسرم و خانواده و خواهرش دورم بخاطر همين ميترسم در مورد خواهرشوهرم حرفي بزنم و خيلي همه چيز به هم بريزه ازشون دور هم هستم ديگه همش ميشينم خودخوري ميكنم كه الان چي شد چي ميشه و از اين حرفا ، فرانك جونم الان زنگ ميزنم ولي اينجا باش تا جوابش رو بهت بگم :43:
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
مینا جون منظور من اینه که حالا که شوهر آیلارا شکاکه (زود رنج هم هست اینطور که معلومه!) ایلارا نباید بهانه بده دستش!
حتی تو این ماجرا
بهترین راه به نظرم همونه که از خواهر شوهراش بخواد یه جوری به برادرشون بگن تا آیلارا دخالت نکنه و سر دوراهی قرار نگیره و اگه اونها نخواستند بگن راهی که سیما گفت خوبه
عزیزم بلا دوره انشائ الله خدا شفا میده نگران نباش هزینه اش هم جور میشه:72:
منتظر تماست هستم
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
جواب منو یادت رفت بدی فرانک خانوم؟ این جور وقتا آدم نمیدونه کدوم درسته؟ گفتن یا راز نگه داری؟ نظر سیما خانوم هم خوب بود.
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
:311:زنگ زدم فرانك جون :323:كلي خندوندمش ولي مشتري داشت نتونست زياد حرف بزنه گفتش كه ظهر زنگ ميزنه:43:ولي فكر كنم گلايه هاش مونده باشه :163::316:
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ailara77
:311:زنگ زدم فرانك جون :323:كلي خندوندمش ولي مشتري داشت نتونست زياد حرف بزنه گفتش كه ظهر زنگ ميزنه:43:ولي فكر كنم گلايه هاش مونده باشه :163::316:
:104::104::104:
آفرین دختر خوب
گلایه هاش رو هم گوش کن و حرفای سیما رو بهش بگو ...
بگو بهم اعتماد کن پشیمان نمیشی
مینا جون گفتم که : حرف سیما درست تره به نظرم
یعنی از یه طرف تا حدی براش روشن میکنه که یه چیزی هست اما نمیتونه بگه از طرفی هم راز دار بوده
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
فرانك جون اگه بهش بگم يه چيزي هست ولي قسمم داده تا براش همه چيز رو نگم بي خيال اين موضوع نميشه
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
پس بهتره تا باز هم ازت سوال نکرده به خواهر شوهرات بگی وگرنه باز ممکنه میونه تون بهم بخوره:316:
بهشون بگو به خاطر اینکه از گرفتن پول منصرف شدم مشکوک شده و میخواد ببینه قضیه چیه ؟
اما من به خاطر قولی که به شما دادم نمیتونم بهش بگم از طرفی هم شوهرم بهم بدبین و مشکوک میشه .
موفق باشی عزیزم
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
فرانك جون بخاطر اينكه مجبورم و گفتم كه 30 بهمن عمل دارم نميتونم از گرفتن پول منصرف بشم بنظرت اگه پول رو ازش بگيرم ادم بدي هستم ؟
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
شما چرا انقدر سخت میگیری عزیزم
اولا به خوب شدن رابطه شوهرت و خواهرش کار نداشته باش و اصلا حرفی در این رابطه با همسرت نزن
درمورد پول هم به همسرت بگو که متوجه شدم که خواهرت واقعا توان پس دادن پول رو فعلا نداره . همین . توضیح دیگه ای هم نمیخواد .
برات امکان نداره همین پول رو از کسی قرض بگیری؟؟؟
خواهرشوهرتون چطور طلاق گرفتن که هیچ کسی از این طلاق با خبر نیست؟؟ مگه میشه؟؟
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام.
شما الان دو تا موضوع را با هم قاطی کردید و من درست متوجه نشدم توجهتان متمرکز کدام است؟
1- طلاق خواهر شوهرتان و پنهانی بودن آن! عجیبه که ایشون به برادرشون اعتماد ندارند که موضوع جداییشون را بگن اما به نامزد برادرشون که دور هم هستند گفتند. شما این موضوع را کاملا نشنیده بگیر و اصلا فکر شما هم خبر نداری. اینجوری خودت هم راحت تری.
طلاق مساله ی کوچیک یا ساده ای نیست که آدم بتونه از خانواده اش پنهان کنه. این موضوع یک کم غیرعادی به نظر می رسه و هر چی ازش دورتر بمونی بهتره.
طلاق توافقی پنهانی از یک زندگی 15 ساله یعنی این که دخالت نکنی بهتره!
2- مشکل بین شوهر خواهر و خواهرتان! نشنیدین می گن خواهر و برادر ممکنه گوشت تن هم را بخورن اما استخون هم را دور نمی ندازن؟؟ مشکل خواهر برادریه و اصلا به شما هیچ ربطی نداره. کسی هم که از شما نخواسته مداخله کنید. نه همسرتون و نه خواهرش. به هیچکدوم هیچی نگید و بذارید کار خودشون را بکنند. مخصوصا با این اخلاق همسرتون و اختلاف جزیی که بالاخره معلوم نشد چی شد ( علیرغم درخواست فرانک جان، وسط راه رهامون کردید!) لزومی نداره برای خودتون مشکل بیافرینید. زندگی خودتون را بکنید. به اون خواهر و برادر چیکار دارید؟
خانمی که 15 سال زندگی مشترک داشته احتمالا از شما باید خیلی بزرگتر باشند و با تجربه تر. فکر می کنم رازشون را نگه دارید و کاری به مسایلشون نداشته باشید بهتره.
3- درخواست طلبتون از خواهرشوهرتان! گویا مبلغ این پول قابل توجه است که شما علیرغم میلتون نمی تونید اون را از کس دیگه ای قرض بگیرید و به خواهرشوهرتون فرصت بیشتری بدید.
این مبلغ قابل توجه را به چه دلیلی به ایشون قرض دادید؟ همسرشون در جریان بودند یا خیر ( قبل از طلاقشون )؟ این کارهای پنهانی و ... خیلی جالب نیست و به نظرم خانواده ای نیستند که راحت بشه با مسایل این مدلیشون قاطی شد. بهتره از همین اول حد و مرز خودت را برای خودت دقیقا مشخص کنی و توی یکسری از مسایلشون وارد نشی.
چه تضمینی برای برگردوندن پولتون داشتید؟
مثلا ایشون شاغل بودند و خوش قول و شما خیالتون راحت بود که پول را دیر یا زود خواهند داد یا اینکه خانم مطلقه ای بودند که مبلغ کلانی را از شما درخواست کردند که نمی دانید برای چی و کمی هم مشکوک درخواست می کردند ( پنهان از همسر و مادر و ... ). در این حالت احتمال می دادید که به این راحتی برگشتنی نیست و در صورت عدم نیاز خودتون و اطمینان از اینکه اگه پول برنگشت به مشکل مادی برنمی خورید می دادید بهشون.
شرایط قرض دادنتون (مثلا پنهان از همه خانواده ) و دلایل ایشون و شرایط زندگی ایشون... مهمه. شاید باید دیگه فعلا منتظر اون پول نباشید.
پول را دادی و الان لازمش داری و به قول خودت هم نمی تونی از هیچ منبع دیگه ای تامینش کنی. حالا باید منتظر باشی تا اون خانم پولت را بده. دیگه گریه کردم و تلفنم را خاموش کردم و با نامزدم حرف نمی زنم و ... را من نمی فهمم.
شوهرتون به خاطر شما با خواهرش صحبت کرده که پولش را زودتر بده خودش لازم داره. یه دلخوری خواهر برادری پیش اومده. تمام. دیگه پیچیده ترش نکن و دخالت نکن.
پولت را هم انشالله می ده دیگه. کاری نمی شه کرد جز صبر و امیدبه این که بدهند. بهشون بگو که برای جراحی لازم داری و اگه ممکنه دقیقا بگن که کی می تونن بدن و یا از کسی قرض کنند و بهتون بدهند.
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام به همه ي دوستاي گلم
باران جان بهشت جان از راهنمائيتون ممنونم واقعا استفاده كردم
بهشت عزيزم من خانواده همسرم رو كامل مي شناسم بايد بگم همسرم پسرعمه ي خودم هستش و خواهرشوهرم هم كه ميشه خترعمه - در مورد پولي كه قرض دادم همسرم در جريان بود هم همسرم و هم عمه خودم و قرار اين بود كه 20 روزه پول رو بهم برگردونه ، همسرم هم بخاطر اين بدقولي خيلي ناراحته كه چرا پول من رو به موقع پس نداده ، ولي بحدي ديشب خواهرشوهرم از همسرم بدگفت كه اينكارو كرده اونكارو كرده كه يك لحظه واقعا از همسرم ناراحت شدم - خواهرشوهرم توي زندگي به چيزي كه داشت قناعت نكرد و خودش رو درگير مسائلي كرده بود كه به جرات ميتونم بگم كه يك آقا از انجام همچين ريسكي ترس داره چه رسد به يك خانم ولي خواهرشوهرم از اول راه رو اشتباه رفته بود و فكر ميكنم علت اختلافش با همسرش و جاشدن از اون به همين خاطر بوده البته همسرش زياد تعهدي به زندگي نداشت و با وجود داشتن 2 فرزند ولي انگار نه انگار كه مسئوليتي داره از اين طرف وقتي با طلبكارا روبرو شد جازده و گفته من نميتونم و به اين دلايل از هم جدا شدن اونم توافقي ولي خودم از اين تعجب ميكنم كه چرا اين موضوع رو هيچكس نبايد بدونه حتي عمه ي من واقعا براشون ناراحتم نميدونم چه اتفاقي ميفته اگه از موضوع باخبر بشن و بدونن كه چيزي بهشون نگفته ، حالا از اين ميترسم كه پول رو بگيرم بعدا بفهمن رفتن عمل ديگه واويلا ميگه منو توي فشار گذاشت و رفت عمل كرد خودشو قشنگ كنه ، نميدونم چي بگم
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام
ببخشید مورد شماره 2 مشکل بین شوهر و خواهرشوهرتان بود. اشتباه نوشتم.
:72:
-
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام عزيزم
اشكال نداره بهشت جونم