شک به همسر م

با عرض سلام

بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب. من متأهل هستم. همسرم رو برای مدت تقریباً ۳ سال دورادور میشناختم قبل از ازدواج و ایشون تقریباً ۳ تا ۴ بار از من خواستگاری کردن تا من جواب مثبت دادم.

به تازگی متوجه شدم ایشون قبلا با چندین دختر به صورت چت در ارتباط بودن.که مکتوبات یکی‌ از این خانومها نشان دهنده ارتباط جنسی‌ هستش. به هر ترتیب همسرم متوجه شدن که من این مکتوبت رو دیدم و با کلی‌ آیه و قسم گفتن که در حد حرف بود همه چیز. ایشون نسبتا! آدم مذهبی‌ هستن و با توجه به اینکه ما در خارج از ایران هستیم و من رفتار ایشون روی اینجا دیدم در یک نو برزخ گیر کردم. ارتباطات قبلی ظاهراً در این حد نبود ولی‌ ایشون همیشه درگیره ارتباط عاطفی با یک دختر بودن! قابل توجه اینکه یک مورد ازدواج ناموفق هم داشتن.

در حال حاضر من در یک وضعیت بسیار بد قرار گرفتم که باعث شده کاملا اعتمادم رو به ایشون از دست بدم. هیچ راهی‌ هم جلوم نمی‌بینم. زمانی‌ که من این مکتوبات رو بهشون نشون دادم کم مونده بود یه بالایی سر خودش بیاره که اصلا من ترسیدام جلوتر برم و بیشتر حرف بزنم.

به شدت از تصمیمم ناراضیم، با توجه به خواستگار‌هایی‌ که داشتم به خاطره موقعیت خوبی که دارم، الان خیلی‌ پشیمونم. نمیتونم این حرفا رو به همسرم بگم چون عقلانی نیست و در ضمن به خاطره تجربه قبلیش که نامزدش ولش کرده به شدت از هر بی‌مهری از طرف من میترسه.

من چون قبلا با پسرها رابطهٔ جنسی‌ و عاطفی نداشتم نمی‌دونم چقدر شیطنت برا یک پسر قبل از ازدواج طبیعی؟

خواهش می‌کنم به من کمک کنید از این برزخ بیرون بیام و تصمیم درستی‌ بگیرم. ایشون ظاهراًبه شدت به من علاقه دارن و تنها دلیل من برای جواب مثبت به ایشون علاقه و همینطور شخصیتی بود که در ایشون دیدم.

با تشکر

تنها،

سلام ، وقتتون بخیر

ممکنه کمی بیشتر توضیح بدید.البته توضیحات واضح بود.منظورم در مورد سن شما و همسرتون و شرایط زندگی و ...:82:

هر کسی ممکنه توی زندگیش اشتباه کند.خداوند کسانی که اشتباه کرده اند و از اشتباه خویش پشیمانند را می بخشد.حتی کسانی که بار ها توبه می کنند و باز توبه ی خویش را می شکنند را هم می بخشد

گذشته هفته ای از شام توبه ام امروز
و من به سان همه توبه های پی در پی
دوباره در پی آنم
که با تمام وجود
از این هوای نفس گیر توبه آلوده
دوباره توبه کنم...

خب همسر شما کاری در گذشته کرده و از آن پشیمان شده و تصمیم گرفته که زندگی جدیدی را شروع کند.وی در زندگی جدیدش هیچ خطایی مرتکب نشده که مستوجب جزا باشد و به شما نیز کوچکترین ظلمی وارد نکرده

پس چرا گذشته ی او را نادیده نمی گیرید؟اگر دلیلی برای این کار غیر آنچه در بالا توضیح داده اید دارید لطفا کاملا شرح دهید


ارادتمند:72:

با سلام و تشکر از توجهتون،

همسر من نزدیک ۳۰ سال سنّ دارن و من هم ۴ سال از ایشون کوچکتر هستم، نمی‌دونم دقیقاً چه سوالی راجع به شرایط زندگی‌ دارین ولی‌ ما خارج از ایران هستیم و من مشغول تحصیلم، ایشون هم تحصیل کرده هستن.

نکته اینجاست که ما ادعای پاک بودن داشتیم ! برا همین یک چنین چیزی برای من قابل قبول نیست، و این باعث شده کلا به حرفایی که از زبون ایشون شنیدم دیگه نتونم اعتماد کنم، یکبار کتابی‌ که از نامزد قبلیش بود روی پیدا کردم که با جملات آتشین بهش تقدیم شده بود، من بهش این فرصتو دادم که دورش بندازه ولی‌ ایشون فقط صفحهٔ اولو پاره کردو‌‌ به روی خودش نیاورد که این یه هدیه بود. واقعا سر در گم شدم. وقتی‌ آدم توی کشوری هست که هر جور آزادی داره بیاعتمادی از هر چیزی کشنده تره.

در ضمن ایشون به خاطره موقعیت و ظاهرشون خواستگار هم کم نداشتن! که ایشون بد از یه مدت حرف زدن با اونا و درگیر شدن دخترا بهشون جواب منفی‌ میداده. من همهٔ اونارو ندیده گرفتم، ولی‌ بعد پیدا کردن دلایلی که میتونه دال بر ارتباط جنسی‌ باشه، دیگه فکرم از کار افتاده. لطفا بهم بگید که پسرا قبل ازدواج معمولاً تا چه حد شیطونی می‌کنن؟ میترسم این عادت این شخص باشه!

من آدم مغروری هستم، حتا حاضر نیستم مشکلاتمو با نزدیکترین اشخاصم در میون بذارم، ولی‌ این موضوع دیگه راه نفسمو بسته...

با تشکر،

تنها

پسری که چت بکنه ولی سکس چت نداشته باشه باید توی موزه دنبالش بگردی.رفتار فعلیش چطوره؟بازم چت می کنه؟

با دخترا رابطه داره؟آیا چتش فقط چت بوده یا فیزکی شده؟

سلام عسل جان
به تالار همدردی خوش آمدی:72:

عزیزم ظاهرا مسائلی که گفتی مال قبل از ازدواج بوده و آنچه در حال حاضر باید برای شما مهم باشد، رفتار و وفاداری همسرتون بعد از ازدواج با شماست.
اگر شخصی گذشته همسرش خیلی براش مهمه، باید قبل از ازدواج سعی کنه تحقیقات مضاعف کنه تا به اونچه که می خواد پی ببره و اگه نتونست بذاره به این حساب که یا همسرش واقعا پاک بوده و یا اهمال از خودش بوده و در هردو صورت مشکل از همسر نبوده است.

عسل جان اینکه شما اون مکتوبات رو از کجا پیدا کردی و چرا همسرت اونها رو نگه داشته، برام جای سواله چون آدم عاقل که مدرک جرم از خودش نگه نمی داره!
در هرحال اگه شما الان به همسرت اعتماد داری، گذشتش رو رها کن و اصلا بهش فکر هم نکن.
بنظرم حتی چنان وانمود کن که صددرصد یقین کردی که اون یافته ها غلط بوده و به همسرت نشون بده که بهش اعتماد داری.
گاهی بیان کردن بعضی چیزها فقط قبح اونها رو از بیان می بره و پرده دری می کنه. و ممکنه طرف فکر کنه که خوب حالا که فهمید چی کار تونست بکنه، اگه بازم بکنم بیشتر از این کاری نمی تونه بکنه! (البته این اعتقاد منه) ولی اگه به شریکمون اعتماد داشته باشیم و البته اون بدونه که بهش اعتماد داریم، شاید خیلی از کارها رو بخاطر این اعتماد انجام نده و همیشه این نگرانی باشه که اگه همسرمون بفهمه چه ها خواهد کرد! و یا اصلا بخاطر این اعتماد خجالت بکشه که خطا کنه.

از طرفی کنکاش روی گذشته ای که اتفاق افتاده و اونم تو این مرحله، چه حسنی برات داره، جز اینکه آرامش خودت و همسرت رو ازتون بگیره.
گذشته رو رها کن و در حال زندگی کن. دورادور مراقبش باش (با حس مثبت) ولی نذار متوجه بشه و یا فکر کنه که کنترلش می کنی. بهش محبت کن و بازم تاکید می کنم، بذار همسرت فکر کنه که باور کردی که تمام اون نوشته ها دروغ بوده و با توجه به دروغ بودن اونها داری بهش محبت می کنی.

سلام مجدد،

ممنون از راهنمأی هاتون. مشکل من این هست که میترسم این طرز رفتار براشون عادت شده باشه. علاقه به یک شخص ایجاد ارتباط و بعد نفر بعدی. در حال حاضر رفتار ایشون کاملا عادی و عآشقانه هستش. هر چند من به شدت اعتمادم را از دست داده‌ام. من به ایشون گفتم که در نهایت حرفشو باور می‌کنم هرچند راست نگفتم!

در حال حاضر هم ندیدم با کسی‌ چت کنن ولی‌ خوب ما هردو به اندازهٔ کافی‌ باهوش هستیم! میدونیم چطور ردپا نذاریم...

قبول دارم که در سن پائین ازدواج نکردم که انتظار یک پسر چشمو گوش بسته را داشته باشم ولی‌ آدم‌ها را با ادعا‌هایی‌ که میکنند قضاوت می‌شه کرد.

در حال حاضر واقعا نمیتونم بهشون محبت کنم و خوب با شناخت کاملی که از من دارن اینو دیر یا زود متوجه میشوند.

با حرف شما ( blue sky) موافقم چون ایشون بهم گفتن که من برای توی کوهی بودم که دیگه شکستم!

من نمی‌دونم چطور خودم را قانع کنم که بتونم دوباره بهش محبت کنم، من از اول هم عاشق دلسوخته نبودم مثل همسرم، هیچ وقت هم مثل ایشون ادعای خوب بودن نکردم...

در ضمن ممنون از اینکه حرف هامو میخونید و کمکم می‌کنید، من قادر نیستم این مسائل رو با هیچ کسی‌ حتا مادر یا خواهرم مطرح کنم...

با احترام،

تنها

عسل خانوم،

من هم مث همه ی دوستان می ګم که اینها مربوط به ګذشته است. ولی ایشون بعد از ازدواج با شما خطایی نکرده و انشالله نخواهد کرد.

در مورد سوال شما که آیا ممکنه مجدد به رفتارهای قبلیشون برګردن، یک سوال دارم. چند وقته که ازدواج کردید؟ در واقع می شه ګفت چند وقته که ایشون دست از این رفتارهاشون برداشتند؟ چون شما ګفتید که این عادتشون بوده. آیا مدت طولانی است که دیګه این عادت تکرار نشده؟

و سوال مهم تر اینکه شما چطور اون مکتوبات را پیدا کردید؟ این سوال از دو جنبه اهمیت داره:
1- آیا شما به وسایل شخصی و ای میل ایشون دست زدید و ... که خودش نشونه ی بی اعتمادیه (شما به ایشون ) و انجامش هم بی اعتمادی (ایشون به شما ) می آره.

2- آیا ایشون این ها را بعنوان یادګاری و خاطرات خوب ګذشته و ... نګه داشته اند ؟؟ قاعدتا باید دور ریخته می شد یا دیلیت می شد. البته نمی شه خیلی هم سخت ګرفت. شاید اینقد به نظرشون بی اهمیت بوده که دیلیت نکردند. یا مطمعن بودن که شما سروسایل شخصیشون نمی رید.

در جواب بهشت عزیز:

ما به تازگی با هم ازدواج کردیم،کمتر از ۶ ماه! تا جایی که من متوجه شدم ایشون تا چند ماه قبل از ازدواجمون هم با افرادی که نمیشناختن چت میکردن. کلا آدمی‌ هست که نمیتونه تنها بمونه، به هیچ وجه.

من این هارو از ایمیلش پیدا کردم، خیلی‌ اتفاقی، چون با آن خانوم هم اسم بودیم :( و در واقع من دنبال یک فایل از خودم می‌گشتم که اتفاقا به این برخوردم. ظاهراً فایل‌هایی‌ بود که فراموش شده بود پاک باشه، چون کامل نبود، البته بعدا ایشون کلا ایمیل هاشونو تمیز کردن! حتا از افراد دیگه که البته من قبلا همشو دیده بودم ولی‌ هیچ وقت چیزی نگفتم. قبلا گفتم، به نظرم برا ایشون همیشه یکی‌ بود تا وقتی‌ بهترش نیاد. من تازه متوجه شدم که ایشون وقتی‌ بار اول و دوم از من خواستگاری کرده بودن هنوز طلاق نگرفته بودن! هر چند کاملا رابطشون قطع شده بود با طرف مقابل.

امیدوارم نگرانی منو درک کنید.

ممنون

بله عزیزم کاملا درکت می کنم.
شش ماه زمان کوتاهیه. اما انشالله در بلند مدت هم بهت ثابت می کنه که به شما و زندګیش متعهد و وفاداره.
هیچ کس دوست نداره که خدای نکرده خیانت ببینه. ولی من می ګم باز هم امیدوار باشید که اینها مربوط به ګذشته است و انشالله تکرار نخواهد شد.

در مورد طلاق و خواستګاری از شما هم فکر می کنم چون منتظر مراحل قانونی بودند و ... شاید قابل قبول باشه. یعنی از نظر اونها تمام شده بوده و فقط ثبتش مونده بوده. از نظر شرعی هم که کارشون در این مورد اشکالی نداشته. خوش بین باش.

خب همین که ای میلهاش را تمیز کرده یعنی اینکه می خواد که دیګه هیچی نباشه. خودت هم می ګی جا مونده بود. آقایون به اندازه ما دقیق و ریزبین نیستند. کلی یه دستی به سر و روی میل باکسش کشیده، فکر کرده دیګه بسه. اما حالا که شما دیدین و ناراحت شدین، با دقت همه را پاک کرده. این را بذار به حساب بی دقتیش.

علت جدایی قبلیش چی بوده؟

بعد هم من فکر می کنم درست نیست که حتی زن و شوهر به میل باکس همدیګه دسترسی داشته باشند. نه برای پنهان کاری، بلکه برای حفظ حریم خصوصی هر آدم، حتی همسرتون.
دوستان با تجربه و کارشناس در مورد این جمله آخر اګه نظری دارند، خوشحال می شم بدونم. آیا نظرم درسته؟

سلام من هم با بهشت موافقم.شما کمی بدبینی می کنید.به اصطلاح قصاص قبل از جنایت!

نقل قول:

---

بعد هم من فکر می کنم درست نیست که حتی زن و شوهر به میل باکس همدیګه دسترسی داشته باشند. نه برای پنهان کاری، بلکه برای حفظ حریم خصوصی هر آدم، حتی همسرتون.
دوستان با تجربه و کارشناس در مورد این جمله آخر اګه نظری دارند، خوشحال می شم بدونم. آیا نظرم درسته؟

---

من که به شخصه اگر همسرم چنین کاری کند هیچ وقت نمی بخشمش.همین که آمده و موبایل یا میل باکس یا ... من رو چک کرده یعنی به من بی اعتماد بوده

خانم تنها.همه ی اینها که شما فرمودید درست:82:

ولی اگر نمی رفتید و میل باکس همسرتون رو چک نمی کردید الان آیا هم خودتان و هم همسرتان خوشبخت تر نبودید؟


الان جایی که این همه اعصابتان خرد شود می توانستید از روز های اولیه ی ازدواجتان لذت ببرید.


ارادتمند شما
کامروا باشید:72::72::72:

سلام

ممنون از اینکه دلگرمم می‌کنید. شاید حق با شماست و من بیش از اندازه دارم حساسیت بخرج میدم. سعی‌ می‌کنم تا گذشته‌رو فراموش کنم. در زمینهٔ میل باکس هم خود ایشون پسوردشون رو به من داده بودن. ولی‌ قبول دارم که اگر اونهارو نمی‌دیدم الان خیلی‌ خوشحالتر بودم، بعضی‌ رشته‌ها هرگز نباید گسسته بشه از جمله اعتماد.

ممنون بابت همدردی و راهنمایی، سعی‌ می‌کنم برای یه مدت همه چی‌ به روال سابق برگرده، امیدوارم که همه چیز خوب پیش بره.

با احترام،

تنها

یه کار مهم!!
اګه می خوای همه چی خوب بشه، اول باید خودت باور کنی ...
تو تنها نیستی. تو و همسرت با هم و همراه هم هستید.
امضات را عوض کن. به جای « تنها » ، آخر پست هات بنویس « عسل »:72:

سلام

ممنون بابت همدردی ها.

دوستان من قصدم فضولی در میل باکس ایشون نبود، ایشون خودشون پسوردشون رو به من داده بودن. و من واگن به تصادف اون فایل هارو دیدم.

علت جدایی رو هم هیچ وقت واضح نگفتن. همش گفتن دختر عادی نبود، و خودش هم نفهمید که چرا آون خانوم ازش جدا شدن ( در حد نامزدی بوده)...ظاهراً دختر یهو منصرف شده. البته من از دوستاشون هم همین هارو شنیدم.

الان که فکر می‌کنم میبینم من در شروع خوب فکر نکردم. دلیل اینکه حرف ایشون رو خیلی‌ نمیتونم باور کنم اینم هست که ایشون قبل از ازدواج اگر من اجازه میدادم شیطنت میکردن، که من این اجازه رو تا جایی که در توانم بود ندادم بهشون...

تنها

سلام

خب ما با توجه به آنچه که شما در اینجا نوشته اید ، پاسخ دادیم.ما در مورد

نقل قول:

---

ایشون قبل از ازدواج اگر من اجازه میدادم شیطنت میکردن

---

چیزی نمی دانستیم.ممکنه بیشتر در این رابطه توضیح دهید.همسرتون چه کار می خواستند بکنند که شما اجازه ندادید؟

:72:

عسل عزيز
اينطور كه من پست هاتون رو خوندم اين رابطه مربوط به قبل از ازدواج بوده پس بهتره اينجور فكر كني كه يه چيز تموم شده اس و بنا بر نياز جسماني و آزادي كه مردان براي برآورده كردن اين نياز دارن شكل گرفته . اما ضمن اينكه وانمود مي كني كه مسئله تمام شده است حواست باشه كه مورد مشابهي دوباره پيش نياد چون الان مهمه كه ارتباطي ايجاد نشه.
هيچ مردي پسر پيامبر نيست، همشون داراي غرايزي هستند كه خيلي راحت برطرفش مي كنند. مواظب الان باش و ضمن اينكه حواست به روابطش هست اجازه نده بدبيني زندگي ات رو خراب كنه

سلام

شاید حق با شماست و من دارم زیادی حساسیت به خرج میدم، مسلما هیچ کسی‌ فرشته و بی‌ گناه نیست. و در این زمینه خاص مقایسهٔ عملکرد خودم در گذشته با ایشون کار درستی‌ نیست.

اگر ممکن راهنماییم کنید که چطور این استرس و تفکرات منفی‌ رو از خودم دور کنم و با آرامش خیال به زندگیم ادامه بدم چون واقعا گفتنش راحته ولی‌ عمل کردنش سخته...دوست دارم زندگی‌ خوبی با همسرم داشته باشم...

ممنونم

عسل