+خیلی دلم گرفته

من مهدی عاشق دختری شدم که از بستگان دور ما میباشد مدت این عاشق شدن حدود 4سال میشد ولی زرهای از عشقم کم نشد به صورتی که هر سختی به من وارد میشد با فکر کردن در مورد اینکه یه روزی به او میرسم دلم آروم میشد اما بعد از 4سال که خانواده با این ازدواج مخالف بودند فقط به خاطر اینکه از لحاز فرهنگی ومخصوصا بیحجابی طرف ناراضی بودند خلاصه بگم که عشقم ازدواج کرد ومن تنهای تنها ماندم البته یک یادگاری به من داد اون هم اشک غم که هر چند وقت یک بار به سراغم می یاد کمکم کنید راستی من حدود 26 سال سن دارم هر کاری کردم که از ذهنم خوارج بشه نشد که نشد حتی خواستگاری کس دیگری هم رفتم ولی هیچ کس در دلم جائی ندارد یا علی

آقا مهدی
خیلی وقتها آدمها به امری اصرار میکنند ولی اگر کمی از اون فاصله بگیرند متوجه میشوند که خیلی.. هم به نفعشان نبوده .
دوست عزیز مطمئن باشید علاقه و عشق شما تنها ملاک خوشبختی نه تنها برای شما بلکه برای تمام آدمها نیست خیلی ها با عشق ازدواج کردند ولی بعد از چند سال احساس کردند که اصلا به هم علاقه ای ندارند .
پس در این باره کمی خودتون رو به خدا بسپارید و اطمینان کنید که خدا آنچه به نفع شماست در اختیار شما قرار میدهد .
شما به ظاهر فکر میکردید که این خانم جفت شما بوده اما در حقیقت کسی دیگر شمارا از تنهایی در خواهد آورد و به روحتان زندگی و شادابی خواهد بخشید .
به جای افسردگی به خودتون اعتماد بنفس پیدا کنید و بدانید که فرد مورد نظرتان را پیدا خواهید کرد. کسی که در جایی نزدیک در انتظار شماست
خوش باشید

سلام
يه بار نشد ما هم بتونيم اولين نفر جواب بديم !!!!!
مهدي جان جاي خوبي اومدي . خوش اومدي برادر منم هم سن و سال خودتم

مهدي خواهش مي كنم به حرفهاي آرزو خانم خوب دقت كن هر چي من مي خواستم بگم اون گفته من ديگه تكرار نمي كنم.
يه مدتي اينجا سير كن ، مطالب دوستان ديگه رو بخون ، به تمام قسمتهاي تالار سرك بكش ، بعدش دوباره اينجا از خودت و حال هوات برامون بنويس قول مي ديم تا جايي كه مي تونيم باهات همراهي كنيم .

موفق باشيد .

سلام
من يه دخترم.ميخوام يه تجربه رو بهت بگم.زندگي در جريانه.آدما دارن روزگارشونو هرجور که هست مي گذرونن.اگر بخواي عمر خودتو با از دست رفته ها تلف کني هيچي از زندگيت نميفهمي.تا به خودت بياي ميبيني پير شدي و هيچي نداري.اينو بدون تو زندگيه تو هيچ آدمي لياقته اينو نداره که بيشتر از خودت بهش فکر کني.اگر اون دختر ميخواست و تو هم واقعا" ميخواستيش حالا با هم بودين.بدون که يه ترديدي نسبت به هم داشتيد.زندگي ميگذره.خوش باش و خوب زندگي کن.

[]ازشنا دوستان عزیز بسیار ممنونم که من راهنمایی میکنید وخواهید کرد اما من شاید اول مطلب جا ننداختم من یک فرد مذهبی هستم ودر دوران آشنایی با این خانم حتی یک مرتبه با ایشان تلفنی وبیرون صحبت نکردم فقط در مهمانیها اون هم سالی یک مرتبه ایشان رو میدیدم واز روی احساس وشهوت اصلا اون نمی خواستم فکر میکنم تنها فرد مورد نظرم همون شخص بوده راستی حتی من برای اینکه عشقم فراموش کنم روزه ام گرفتم اما نشد که نشد الان هم در زندگی همواره درجا میزنم تورو خدا کمکم کنید شبها اگه قرص خواب نخورم خوابم نمیبره میترسم برایم اعتیاد آور بشه من همه راههای مذهبی رو از دعا کمیل هر شب جمعه گرفته تا نماز وروزه ولی تنها تنها همون اشک شبهای جمعه منو هم ازم گرفت :16: واین اشک رو برای خودش گرفته[/align]

سعي كن با واقعيت كنار بيايي چيزي كه الان واقعيت داره اينه كه اون ديگه ازدواج كرده و تو هم با فكر كردن به جايي نمي رسي جز اينكه از خيلي چيزها عقب بموني سعي كن با خودت خلوت كني و به واقعيت فكر كني و راه كنار اومدن با واقعيت و پيدا كني وگرنه اگه بخواي بشيني و هي بگي چرا اينجوري شد كاشكي نمي شد كاش اين كار و مي كردم هيچ فايده نداره دوست خوبم سعي كن واقع بين باشي مي توني توي اين سايت كمي بگردي و مطالب تازه بخوني بعضي وقتها با خوندن تجربه هاي ديگرون ادم كمي اروم مي شه و خيلي چيزها ياد مي گيره و راحتتر ميتونه با مشكل خودش كنار بياد


از دي كه گذشت هيچ از او ياد نكن
فردا كه نيامدست فرياد مكن

من اولی بودم که جواب دادم... :307:

سلام،
من هم با نظر دوستي كه تونست اول از همه جواب بده موافق هستم.
ببينيد شما در اوج جواني هستيد و مي تونيد با قدم گذاشتن به جامعه خيلي چيزها رو كه تجربه نكرديد تجربه كنيد، مي توني به اين هم به يك نوع تجربه نگاه كني و از او درس هاي زيادي ياد بگيري مثلا اينكه به هر كسي دل نبندي تا وقتي كه مطمئن نشدي اون هم احساس مثبتي به تو داره تمام قلبتو نثارش نكني براي اينكه من معتقدم هر كسي لياقت زندگي در قلبم رو نداره. پس اگر اون رفته ديگه تعلق خاطري نسبت به تو نداره، بنابراين اونو از قلبت پاك كن و در انتظار پري زيبايي باش كه تو رو به اوج برسونه كسي كه با وجود و روح پاكش موجبات آرامش تو رو فراهم كنه.
براي عشق بايد از تمام خواسته هاي يكطرفه گذشت در عشق خواسته ها در كنار هم معنا پيدا مي كنند و جان مي گيرند.
عاشق با روح معشوق زنده است.

مهدي عزيز سلام
به جمع دوستانت خوش اومدي
دقيقا 3 ماه پيش من هم تاپيكي رو با همين عنواني كه تو انتخاب كردي توي اين تالار باز كردم ولي اون موقع دل من به اندازه يك دنيا گرفته بود . من هم مثل تو توي دلم يك عالمه غصه داشتم اما بعد از اومدن به اين تالار و گذشت مدتي با پيدا كردن دوستان جديد و استفاده از راهنماييهاشون و توصيه هاي كاربردي و مفيد مدير خوب همدردي يواش يواش دلم باز شد و غصه هام كمرنگتر و مشكلم كوچيكتر.
واقعيت اينه كه اون ازدواج كرده و تو بايد اين رو بپذيري و باهاش كنا بياي . به اينده قشنگي كه پيش روته نگاه كن مطمئنم كه يك روز با كسي اشنا ميشي كه لياقت عشق تو رو داره و اون موقع تازه شروعه همه چيز هاي قشنگه .
بيشتر به تالار بيا و با دوستات و مشكلاتشون اشنا شو . كمكشون كن و اون موقع ميبيني كه انگار همه دلها توي دنيا به يك بهانه اي گرفته .
امان از اين دلهاي كوچيك

سلام
فكر مي كنم اين غم براتون يه جورايي شيرينه .مثلا اگه ناراحت باشين .بهش فكر كنين وافعا عاشقش هستي . يعني چه جور بگم خودت خوشت ميا د ناراحت باشي . واقعا بهش فكر كن كلاه خودت رو قاضي كن بين راست ميگم.؟ اگه اشتباه بود بگو!! يه چيز ديگه اگه واقعا معتقد باشي كه يكي هست اون بالا بالا كه خيلي ما رو دوست داره و اون توي هر كاري خيرمون رو ميخواد و چيزي كه به نظرما ممكنه خيره باشه وممكنه شر باشه ولباس خير پوشيده .پس خدارو شكر كن و از خدا خيرشو بخواه.اينو كه ميگم واقعا خودم معتقدم ولي دوس دارم نظر شما ها رو هم بدونم.

سلام
بببخشید به نظر من هم شما دارین نقش عاشقا رو بازی می کنید و خودتان متاسفانه نمیدانید . شاید روز های اول که این اتفاق افتاده بود این موضوع مقداری صدق می کرد ولی الان بعد از گذشت این همه وقت این جور نیست. شما دارین به خودتون تلقین می کنید. به نظر من اصلا فکرشو نکین.هیچوقت نبایدحسرت چیزی رو که از دست دادین و می دونید به هیچ وجه قابل برگشت نیست رو بخورین . مطمئن باش اون داره به خوبی و خوشی زندگیشو می کنه . و شما دارین عمر با ارزشتون رو هدر می دین.
برای خودتان کار بتراشید تاکمتر به فکر اون بیفتید.
و در ضمن عشق بعد از ازدواج هم یه چیز دیگه است. امتحان کن.

سلام مهدی جون
اخ نگو گریه شبای جمعه که ادم ناراحت میشه
اخه پسر مگه چند سالته که شبا با قرص میخوابی
اتفاقا منم همین قضیه ای که برا تو اتفاق افتاده رو داشتم با این تفاوت که خود من نتونستم خودمو راضی کنم البته منم خیلی دوستش داشتم و فامیلمونم بود ما با هم تلفنی هم صحبت میکردیم (میخواهم ارتباط نزدیکمو به تو بگم) هفته ای یکی دوبار و.....
اما وقتی دیدم اون جور دیگه ای فکر میکنه منم کم کم خودمو کنار کشیدم سخت بود اونم خیلی اما تونستم
اون الان ازدواج کرده و زندگیش وضعیت خوبی نداره (با شوهرش سر حجاب مشکل دارن)
حالا میبینم خدا هر جوری قسمت کرده باشه همون میشه
تو هم بدون خدا حتما یه حکمتی تو این کارش داشته و اگر قبول کنی حتما اروم میشی

سلام دوست عزیز آقا مهدی
به جمع دوستان تالار همدردی خوش اومدی

در مورد مشکل شما من با نظر همه دوستان موافقم ولی نظری که بیشتز از همه من رو جذب کردنظری بود که دوست عزیزم windi داده بود من هم معتقدم که این غم و غصه واقعا شیرینه
می تونم بگم بدون استثنا همه ما یه تحربه عشقی رو توی زندگی مون داشتیم و گرنه هیچ کدوممون جامون توی این تالار نبود و پامون به اینجا باز نمی شد

اکثر جوونای الان مشکل رو و فشارهای روانی واقسردگی رو توی دور شدن از کسی که دوستش دارن می دونن که این یکی از بدترین موضوعاتیه که داره جوونای ما رو تا حدودی نابود می کنه من خطر شکست عشقی رو کمتر از اعتیاد نمی دونم

البته این که می گم عشق این واقعا عشق نیست 80 درصدش رو از روی هوس می دونم اون 20 درصد دیگه هم بیتشر به خاطر اعتقادات مذهبی شون سعی می کنن دوست داشتنشون رنگ عشق بگیره و خودشون بهش اسم عشق رو دادن عشق رو باید از فرهاد یاد گرفت باید از مجنون یاد گرفت
شاید بگین خیلی از این فرهاد و مجنون ها داریم ولی به نظر من حتی یه دونه دیگه هم از این فرهاد ها و مجنون ها نمونده همه جیز هوسه

عشق واژه مقدسیه از همه دوستان خواهش می کنم که با هوس اشتباهش نگیرن ممکنه به بعضی بر بخوره اما من گفتم 80 درصد عشقهای الان از روی هوسه ولی اون 20 درصد باقی مانده عشق نیست دوست داشتنه

دکتر شریعتی می گه: دوست داشتن از عشق برتره
یه جای دیگه هم می گه: من یکی را دوست دارم و تو دیگری و دیگری من را و همه ما تنهاییم و این رنج است

شما هم آقا مهدی چه بخوای چه نخوای نمی تونی واژه مقدس عشق رو واسش به کار ببری من به شما اجازه نمی دم که این واژه رو به کار ببرین شما اون خانم رو دوست داشتین عاشقش نبودین کسی که عاشق کس دیگه ای باشه حتی یه لحظه هم نمی تونه آروم باشه
توی سریال شهریار یکی از قسمتهاش که من تونستم معنی و مفهوم عشق رو بفهم اون موقعی بود که لاله( همون دختری که شهریار رو دوست داشت) وقتی شهریار رو توی بستر بیماری دید از دنیا رفت این یعنی عشق .

شما هم زیاد به خودتون سخت نگیرین دنیا پر از این بی وقاییهاش شما نمی دونین که خدا چی رو واسه شما مصلحت دونسته شاید کسی که برای شما در نظر گرفته کسی باشه که حتی نتونی یه لحطه بدون اون زندگی کنی اون موقع است که وقتی همسر خودت رو با اون خانم مقایسه می کنی به این روزهات می خندی که تو به چه کسی دل بسته بودی

روزگار خیلی قشنگ تر از اینه که بخوای خودت رو به خاطرش ناراحت کنی

زندگی حکمت اوست ، زندگی دفتری از خاطره هاست ، چند برگی را تو ورق می زنی و ما بقی را قسمت .

پرنده ای که مال تو نیست صد تا قفس هم بسازی می زاره میره

هرگز چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمه گریان نکن

نگاه از زاویه ای دیگر

گذشته ایده آل: فرض میکنیم الان گذشته است و اون خانوم هنوز ازدواج نکرده، شما (یک پسر مذهبی و در قید و بند ضوابط) با اون خانوم (غیرمذهبی و بی حجاب) ازدواج میکنید.

همین تضاد فرهنگی اگه البته اگه خانواده ها هم کاری بهتون نداشته باشن مشکل ساز میشه. مثلا توی یک مهمونی مختلط اون خانوم بی حجاب میگرده و یه آقای چشم چرونی هم ....
باقی شو خودتون بهتر میدونید. سر سال نشده طلاق و یا دست و پا زدن توی جهنم (اصطلاحا زندگی مشترک و عشق پاک!)

قربونت برم با این تفاسیر داری حسرت چی رو میخوری؟!

salam mehdi jan
esme man mohammade
mikham ye tajrobe brat begam
dorost yek sale nime pish manam mesle to gereftare ye eshgh shodam
vali khoob behesh naresidam, khili zarbe khordam , ye tori shod ke yekmah az tooye khoone natoonestam biyam biroon, shabha hamash oono yadam miuoomado gerye mikardam, fekr mikardam donya be akhar reside, dige hich omidi baraye zendegi kardan nadashtam, ta inke to , hamash be in fekr mikardam ke man bayad ye nafaro peyda konam ke mesle oon bashe, daghighan mesle oon, vali in fekram baz razim nemikrad, ta inke to ye ketab khoondam ke har kasi ye arezooye shadide ghalbi dashte bashe hatman tamame donya va kaenat dast be daste ham midan ta oon be arezoosh berese, va to ye ketabe dige khoondam ke agar chizi ro ke doost dari moshakhasatesho kamel va vazeh tooye daftaret benevisi , ba tamame jozeiyat behesh miresi, albate agar behesh iman dashte bashi
khob be oon ke dige nemitoonestam beresam, oomadam moshakhasate oono tooye daftaram neveshtam, shayad bavaret nemishe, hatta range poost va range cheshmasham neveshtam. hatta bazi az khosoosiyati ro ke oon kam dasht ta ye hamsare kamel baram beshe ro ham neveshtam. har shab oono mineveshtam va ba tamame voojoodam oono az khoda mikhastam, ba tamame vojood
nemidooni che shabaye aziizi bood
akhe man khili tanha shode boodam
va ettefaghi ke ooftad ye nafare jadid ke andaze ye donya baram arzesh dare to zendegim peyda shod
nemidoonam dar morede khosoosiyatesh bayad chi begam, faghat choon adame mazhabi hasti ino behet migam ke ye jaei ke khili harfeshoon sanade behem goftand ke in roozi az tarafe agha emam reza behet dade shode, ya inke ye jae dige behem goftand ke in khanoom daraye akhlaghe fatemi hast, na inke mazhabiye khoshke, bar aks ye fereshte be tamam mana
az vaghti ke oon to zendegim peyda shod zendegiye man ye fasle jadid toosh aghaz shod, ye fasle por az movafaghiyyat , va por az kheyro barekat, barekathaye ziyadi be vasete in khanoom be zendegiye man ravane shood, ve emrooz khoob be in jomle eteghad daram ke agaqr khode ye mohebati be shoma nemide dalilesh ine ke mikhad ye chize khili bozorgtari behemoon bede , agar behesh eteghad dashte bashim. omidvaram ke behet komak karde basham
doostare to mohammad