-
لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
باسلام خدمت دوستان عزيز
يكي از مشكلاتي كه بعضي از خانمها(و از جمله خودمن) دارن اينه كه خانواده شوهرشون حاضر جواب هستند واونا مجبورند هر بار كه خانواده شوهرشون رو مي بينن بدون دليل كلي گوشه وكنايه بشنوند!!!البته در كنار اين افراد خانمهاي خوشبختي هم هستند كه با دادن يك جواب دندان شكن روي خانواده شوهر رو كم ميكنن.راستش هميشه دوست داشت دوست حاضر جوابي داشته باشم تا بهم ياد بده چطور جواب بدم.حالا دوست دارم اگه كسي تجربه اي در اين زمينه داره بياد بگه .مثلا اگه كسي از روي حسادت چيزي گفته و اون جواب دندان شكني بهش داده وطرف رو سر جاي خودش نشونده بياد بگه چي گفته تا شايد من وامثال من كمي ياد بگيريم در اين مواقع يامواقع مشابه چي بگيم وطرف رو هاج وواج نگاه نكنيم....
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سیما خانم
چه موضوعی مطرح کردی:311:
من یکی از خدامه یاد بگیرم چون منم بلد نیستم و معمولا گذشت میکنم هرچند میدونم گاهی کارم معنی گذشت نمیده و کم آوردم اما خب :311:
لطفا بگید منم دوست دارم یاد بگیـــــــــــرم:72:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
فکر کنم خیلی عالیه :310:البته اگه بزرگترای سایت نیان دعواموم کنن:
:305:این همه ما میگیم رفتار و صحبتای بقیه واستون مهم نباشه.خوشبختیتونو به دیگران گره نزنید.
کی گفته جواب ندادن یعنی کم اوردن. شما شخصیتتون خیلی بالاتر از اینه که دهن به دهن کسی بذارین و جوابشو بدین این طوری که بین شما و اونا فرقی دیگه نیست. واقعا اونا ارزش اینو دارن که شما خودتونو ناراحت کنید بی خیال باشین و اصلا واستون مهم نباشه:305::305:
چرا دکمه ویرایش غیرفعاله؟
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
من هم موافقم كه نبايد به حرف ديگرون اهميت زيادي بديم و...
اما ماداريم توي يه اجتماع زندگي مي كنيم.همونطور كه اگه كسي موقعي كه به ماشين شما زد بايد پياده شين وحقتون رو بگيرين بايد ياد بگيريم اگه كسي با غرض ورزي به شخصيت ما توهين كرد بتونيم از خودمون دفاع كنيم.متاسفانه ما هميشه ياد گرفتيم كه سكوت كنيم وبعد از مدتي مي بينيم كه غرق كينه شديم .دلمون از خيلي ها پر شده.در حالي كه اگه بتونيم ياد بگيريم در برابر كساني كه شخصيت ما رو زير سوال مي برن از خودمون دفاع كنيم هم طرف رو متوجه اشتباهش كرديم وهم خودمون كينه طرف رو به دل نمي گيريم.همون طور كه گفتم اگه كسي به ماشين شما زد اگه پياده نشين وحق خودتون رو نگيرين كسي اين رو به حساب خوب بودن شما نمي ذاره چه بسا اون طرف جري تر ميشه كه دوباره قانون رانندگي رو زير پا بذاره وبه ماشين يكي ديگه بزنه.شخصيت ما ادما كه ديگه جاي خود رو داره....
كاش اون قدر كه براي مال واموالمون وماشينمون ارزش قايل بوديم براي شخصيت خودمون ارزش قايل مي شديم. اون وقت يه مشت ادم حسود اجازه پيدا نمي كردن به شخصيت ما با گوشه وكنايه هاشون توهين كنن.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
من موافق نیستم ، هر حرفی به معنی گوشه کنایه نیست ، شاید واقعا طرف مقابل منظورش کنایه زدن نیست و ما اون حرف رو به خودمون می گیریم
حتی اگر گوشه کنایه هم باشه باید این جسارت رو داشته باشیم که مثل انسان بالغ معنی حرفش رو بپرسیم و از بخوایم منطورش رو برامون توضیح بده ، تا اگر ابهامی هست برطرف بشه ، متاسفانه ما ایرانی ها یا انقد تعارف داریم(حتی با خودمون هم تعارف داریم) که به جای اینکه حرف دلمون رو مودبانه و تو بالغمون بزنیم ،دنبال تمبر جمع کردن هستیم تا بعدا این تمبر ها رو یه جای دیگه خرج کنیم ، یا انقد کودک ناسازگارمون قوی هست که زود می خوایم با یه حرف و کنایه بدتر جواب طرف مقابلمون رو همونجا بدیم ، بدون اینکه واقعا بخوایم متوجه شیم طرف مقابلمون منظورش چیه
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
من با حاضر جوابی و ... مخالفم.
اګه کسی نمی فهمه و کنایه ای می زنه و توهینی می کنه در شان من نیست که جواب بدم. نه این که من بلد نیستم.
به نظر من حاضر جوابی از نوعی که شما مورد نظرتونه خیلی کار بی کلاسیه و من اصلا از این آدمهای ( فکر کنم بی حیا ) اصلا خوشم نمی آد.
از خداتم باشه که مودبی و خانوم!
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
با سلام خدمت دوستان محترم
توهين - اهانت - گوشه - كنايه - حاضر جوابي و يا .....را مي شود تك به تك تعريف كنيد؟!
توهين و اهانت چيست ؟
مثال : پدر سگ !پدر سوخته !
آيا حقيقتا پدر كسي سگ است ؟!هار است ؟!و يا حقيقتا پدر كسي سوخته ؟!
گوشه و كنايه چيست ؟
مثال : دختره ( زنيكه !) ترشيده
آيا حقيقتا دختر و يا زن مي ترشد ؟!
مي بينيد كه در اين مثال و هر مثالي كه در مورد گوشه و كنايه و توهين و اهانت بياوريد همين قانون وجود دارد .
اما چه قانوني؟!
قانون طلايي از پيش تعريف شدن و معنا دار كردن كلمات از جانب خودمان يا ديگران ( والدين محترم كه شامل اجتماع و فرهنگ و.....نيز مي شود )
توجه داشته باشيد كه از پيش كشيدن اين بحث به اين شكل قصد و هدف من شيوع بي ادبي و حرمت شكني نيست . بلكه تغيير نوع ديدن يا تجربه نوع ديگر ديدن است .
انسان ها در مقابل واژه ها از خود واكنشهاي متفاوت نشان مي دهند .
مثال برخوردي در مقابل انواع و اقسام اهانت
:سلام پدرسوخته ،آتش پاره !
واكنش : لبخند و اداي جمله : سلام قربونت برم !
نتيجه : نه تنها بدش نيامده بلكه برداشتي ديگر از اين حرفها دارد .
:سلام پدرسوخته ،آتش پاره !
واكنش : رو ترش مي كند - پشت چشم نازك مي كند و مكالمه دروني ( پدرسوخته خودتي و هفت جد و آبادت و ....) پاسخ سلام در ميان مكالمات و ....فراموش مي شود و يا به هر دليل از ميزاني از آزردگي ادا نمي شود .
نتيجه : به دليل توجه بيش از حد به تعاريف از قبل تعيين شده و حتي واكنش هاي تعريف شده در مقابل شنيدار چنين سخناني تمبر جمع مي كند - قضاوت مي كند - مكالمه دروني پيدا مي كند و......
:سلام پدرسوخته ،آتش پاره !
واكنش : سلام . حال شما ؟!
نتيجه : فقط سلام را شنيده و بار منفي به كلمات نداده و.....
نه هيچ كدام از اين واكنشها غلط است و نه درست . درست و غلط بودن آن را هم ما با ذهن خودمان بر حسب دوست دارم - دوست ندارم تعيين مي كنيم و .....
در نتيجه به نظر من
اين من هستم كه مي توانم براي خودم سطحي از اسيب در روابط خانوادگي و اجتماعي را تعريف كنم و جز و بايدها و نبايدها قرار بدهم و طبق آن پيش بروم و ...........تا جايي كه احساس نياز كنم در اين باب بايد كسي به فرياد دل دردمند من هم برسد !يا .....
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
بی رودربایستی نظرنم را میگم:
آدمایی که فکر می کنن خانواده ی شوهرشون یا زنشون همگی دارن بهش تیکه می اندازن و هیچ کی قدر زحماتش را نمی دونه، به نظر من مشکل خودشونن.:324: مگه ممکنه که همه با من به شخصه مشکل داشته باشند؟ بابا مگه بقیه بی کارند که بیان به من گیر بدن.
حالا اگه با یه نفر مثلا با خواهر شوهر مشکل دارین، شاید بشه گفت اون مقصره و تازه اون وقت هم با حاضر جوابی نمیشه جوابش را داد. چون راه های بهتری هم هست. البته من با گذشت هم مخالفم.
اگه مشکلتون با همه است که من فکر می کنم خودتون یه ایرادی دارین. اما اگه با یکی مشکل دارین، بگین تا خودم راه کاری بهتون نشون بدم که خودتون بدون توهین کیف کنین. :311:
زن برادرم با زن همسایه اش همین مشکل را داشت و من راهنمایی اش کردم و حالا اون زن رفیق اصلی زن برادرم شده.:163: هر کدومشون که غذای خوبی درست می کنن برای هم میبرن. دو نفری با هم کلاس نقاشی میرن و ... .
دقت نکردی چی شد؟ دشمن اصلی اش را به دوست اصلی اش تبدیل کردم. چی کار کنیم، ما اینیم دیگه.:227:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سلام:72:
منم خیلی جواب متقابل دادن به دیگران و نمی پسندم. البته قبول هم دارم که ادم باید بلد باشه از خودش و شخصیتش دفاع کنه اما این با حاضر جوابی فرق داره.
از دید من جواب های هوی نیست. باید بلد باشیم به جای گذشت بی جا و یا به جای حرص خوردن از حرف یا رفتار فردی که واقعا خطا کرده و کینه جمع کردن دفاع شخصیمون و بالا ببریم .
اما حاظر جوابی جالب نیست. من تو خانواده همسرم یکی هست که هر چی بگی فکر می کنه باید جواب بده در برابر همه حرفا یه جواب تو استینش داره و باور کنید خواهرای خودش باهاش استه استه رفتار می کنن تا شامل حاضر جوابی خواهرشون نشن.
به نظرم خوبه در مقابل رفتار فردی که واقعا بد کرده و این بدی و همه تایید می کنن فرضا توهین مستیقیمی کرده :خیلی مودبانه گفت حیف که در شانم نیست جوابی بهت بدم .
اما این تیکه پرانی های عادی که بعضی خانواده ها هست رو بهتره ادم با چهره خاصی ازش بگذره خود فرد می فهمه بد گفته.
اگر در جواب بد هر کسی بد بگیم طرف گستاخ تر می شه.
جناب تسوکه عزیز از راهکارتون که باعث می شه دشمن دوست بشه به ما هم یاد بدید من یکی که خیلی مشتاقم.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
ایه 34 سوره فصلّت راه تبدیل کردن دشمن به دوست رو نشون داده، بخونید
در مورد داشتن اخلاق خوب ....
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ لا تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى، هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَ نَّهُ وَلىٌّ حَميمٌ _ وَ ما يُلَقّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَروا و ما يُلَقّاها إِلاّ ذو حَظٍّ عَظيمٍ؛(سوره فصلت، آيه 34 و 35. )
هرگز خوبى و بدى يكسان نيست، بدى را با خوبى دفع كن تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صميمى شوند. امّا جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند به اين مقام نمىرسند، و جز كسانى كه بهره عظيمى (از ايمان و تقوا) دارند به آن نايل نمىگردند.
بیاید با هم سعی کنیم دشمنمون رو به دوست تبدیل کنیم:303:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
منم از اینکه بلد نیستم سریع یه جواب دندان شکن بدم، به خودم میبالم.
راستی کینه ای که از یکی به دل گرفتی، با حاضر جوابی از بین میره!!!!! تعجب کردم از این حرف!!!
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سلام
منم اين مشكلو دارم كه نمي تونم جواب بدم چه از روي شرم كه رعايت بزرگتر را كرده باشم چه از اينكه همون موقع جوابي ندارم بگم ، ولي مشكلي كه بعد پيش مي آيد اينه كه از حرف طرف خيلي عصباني ميشم و خودخوري مي كنم كه چرا نتونستم جواب درست بهش بدم كه هم رعايت احترامو كرده باشم هم حرفمو زده باشم
خواهر شوهرم هم آدمه سر زبون داريه بعضي وقتها حرفايي ميزنه كه ...
خيلي دوست دارم باهاش رابطه صميمانه اي داشته باشم
teske عزيز اگه امكانش هست روشتون رو به من هم بگيد ممنون:72:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
دختر مهربون من نميگم با حاضر جوابي كينه طرف از دلت ميره گفتم وقتي جواب طرف رو دادي ديگه احساس نميكني در حقت ظلم شده ودرنتيجه از طرفت كينه اي به دل نمي گيري .در واقع همه چيز همون جا تمام ميشه وديگه اون مساله فكرت رو مشغول نمي كنه .
البته اگه شما اونقدر توانايي داشته باشيد كه اگه كسي حرف نيش داري بهتون زد اصلا به روتون نياريد قابل تقديره.ولي من خيلي ها رو ديدم كه از اين كه اينطور برخورد كردن از خودشون راضي نبودن.ونتونستن با خودشون كنار بيان.خصوصا وقتي اين مساله در يك جو خانوادگي بيان ميشده واحساس كردن كه بعد از چند سال اون وجهه رو ندارن وكسي ازشون حساب نمي بره.گاهي اوقات حتي بچه ها هم از اونها حساب نمي برن
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
خب بذارید یه چیزی رو بگم.من زیاد گوشه کنایه ها رو متوجه نمیشم. نمیدونم چی شده که اینجوری شدم. خودمن هیچ وقت اینجوری حرف زدن رو بلد نبودم و نیستم و هر حرفی بخوام بزنم انقدر شجاعتش رو دارم که بگم و انقدر هم حواسم به دل طرف هست که یه وقت دلش رو نشکونم. شاید بخاطر اینه که اصلا متوجه گوشه کنایه طرف نمیشم. خیلی پیش اومده که مثلا توی 1جمع یکی یه جمله ای گفته بعدش که از اون جمع اومدیم بیرون دوستم بهم گفته فلانی حرف بدی زد و چرا جوابشو ندادی. منم میگم مگه با من بود؟ دوستم هم میگه آره خیلی تابلو بود. خب من هم اون جمله رو شنیده بودم. شاید شک هم کرده بودم که منظور دار بوده. ولی همون موقع میگم نبابا با من نبوده. اتفاقا بعدش هم که متوجه میشم دقیقا منظورش با من بوده، میگم توی خماری جواب ندادن من باشه بهتره تا اینکه باهاش غیر مستقیم دهن به دهن میشدم و مطمئنا چون اون حرفه ای تره من بازنده ی بازی میبودم. الان داره میسوزه که نتونسته بازی ای که میخواسته راه بندازه رو راه بندازه و با غرور تمام خودش رو برنده اعلام کنه.
اینجوری دقیقا طرف حالش گرفته میشه. ولی نه با جوابای شما. اثر کار زشت خودش داره روی روان خودش برمیگرده.
این عقیده منه. باهاش هم راحتم. اینجوری خیلی راحت تر امورات میگذره.:72:
برام هم مهم نیست بقیه ای که توی اون جمع بودن چه فکری راجع به من میکنن. جواب دادن من، دوستای من رو زیاد و دشمنای من رو کم نمیکنه. بخاطر همین خودم رو درگیر نمیکنم.
ولی در کل قبول دارم آدمایی که با گوشه کنایه هاشون دل بقیه رو میرنجونن، خیلی نامردن.
اینو هم بدون که یه چیزی درون شما میبینه که درون خودش نیست. اونه که داره مجبورش میکنه به این کارا.
موفق باشی عزیزم:72:
راستی جناب تسوکه منم مشتاق شدم ببینم راه کارتون چی بوده. بفرمایید لطفا.:72:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سلام
میدونی مشکل شما و البته خود من چیه؟!:311:
اینه که حتی اگه سکوت هم میکنیم به این خاطر نیست که فکر می کنیم در شان ما نیست که دهن به دهن بشیم ... به خاطر اینه که بلد نیستیم جواب بدیم ... برای همین اگه ما بلد بودیم جواب دندان شکن بدیم جواب میدادیم و هیچ وقت نمیگفتیم در شان من نیست با این دهن به دهن بشم... و اگه می بینید که بعد مدتی امثال ما وجهه شون رو از دست میدن :302:به این خاطره که دیگران متوجه میشن که این با ادب بودن و محترم بودن ما بیشتر به خاطر یه احساس ضعفه...
مثلا میگم یه وقت یه نفر به شما متلک میپرونه شما هیچ نمیگی اما رنگ به رنگ میشی و تا آخر مهمونی میری تو فکر همه می فهمن این که شما جواب ندادی به خاطر مودب بودن نبود بلکه به خاطر این بود که بلد نبودی جواب بدی!!! اما یه نفر دیگه یه متلک بهش میپرونن هیچ نمیگه ... یه نگاه از اون نگاه ها میکنه و بعد به ادامه ی خوش گذرونیش تو مهمونی ادامه میده... با بقیه حرف میزنه خوش بش میکنه انگار نه انگار که چند دقیقه پیش ضایعش کردن...
نمیدونم منظورم رو متوجه شدید یانه؟؟
خلاصه اینا رو گفتم که بگم باید عزت نفس و اعتمادبنفست رو بالا ببری تا جایی که اگه میگی باید در مقابل انسان بی نزاکت سکوت کرد این حرف اعتقاد درونیت باشه نه صرفا کلامی که با اون روی اعتماد به نفس پایینت و ضعفت در حاضر جوابی سرپوش بذاری!
خدا همه رو هدایت کنه:302:
منم دوست دارم راهکارهای تسوکه رو بدونم... خیلی جالب به نظر میان!
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
شرمنده هان،:316: فردا امتحان دارم و باید برم سر درسم. این راه حل را هم با چند تا مثال که خودم استفاده کردم باید براتون توضیح بدم، به همین دلیل باید کلی بنویسم. امشب نمی تونم، اما فردا بعد از امتحان میام و این جا راه حل خودم را میگم. امیدوارم که به درد همه تون بخوره.
راستی، دیشب فلشم تو سایت خوابگاه جا مونده و گم شده.:302: دعا کنین پیدا شه، خیلی ناراحتم.:302: توش کلی اطلاعات مهم داشتم.
امیدوارم امتحان را خوب بدم تا با روحیه ی بیشتر بنویسم.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چشم بارانی
اگه میگی باید در مقابل انسان بی نزاکت سکوت کرد این حرف اعتقاد درونیت باشه نه صرفا کلامی که با اون روی اعتماد به نفس پایینت و ضعفت در حاضر جوابی سرپوش بذاری
اول يه دست براي چشم باراني بزنم با اين حرف :104: اما حرف تسوكه بي حرف تسوكه!
تو رو خدا آقاي تسوكه نگو! از اين حاضر جوابي خودتم در جهت مثبت استفاده كن برادر من! نه اينكه بچه ي مردمو گمراه كني!:302:
به نظر من بهترين جواب براي بي ادبي و بي نزاكتي ديگران اينه كه اينقدر باهاش با ادب باشي كه شرمنده بشه!
اين حكايت كه من از تاپيك "فقط داستانهاي كوتاه و آموزنده" خوندم رو يكبار بخونيد تا منظورم رو بيشتر متوجه شويد:
شخصي خدمت خواجه آمد و نوشته اي به او داد. وقتي خواجه آن را خواند با عباراتي زشت كه او را خطاب ساخته و سگ خوانده بودش، روبرو شد.
او در مقابل اين كردار زشت با مهرباني:43: گفت: اينكه مرا سگ خواندي درست نيست. چون سگ از چهارپايان است،عو عو مي كند،پوستش از پشم است،ناخن داز دارد. اين خصوصيات در من نيست. قامتم راست، تنم بي پشم و ناخنم پهن است.
جواب منطقي و صبورانه خواجه اثر خود را گذاشت و آن شخص را بي اندازه خجل و از اين كردار روي گردان ساخت.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
با سلام
گاهي ممكن است ما به قول چشم باراني عزت نفس پاييني داشته باشيم و قاطعيت نداشته باشيم. كه البته مسئله جدايي هست و كلي تر از موضوع اين تاپيك هست و ربطي به اهانت ديگران يا پاسخ گفتن به آنها ندارد.
قاطعيت و جسارت داشتن يعني مودبانه و با روش مناسبي بتوانيم در جمع صحبت كنيم. در مورد حق و حقومان درخواست داشته باشيم. و احساس كهتري نكنيم. و اين مسئله اي جدا از جواب دادن يا ندادن به طعنه و كنايه ديگران هست و نياز به مهارتهاي فراگيري دارد.
بازخوردهاي مناسب و صحيح دوستان گرامي، از زواياي مختلف به اين سئوال بسيار تحسين بر انگيز هست.
تمايل دارم در ذيل مستقيما نقل كرده و مورد تاكيد قرار دهم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
:305:این همه ما میگیم رفتار و صحبتای بقیه واستون مهم نباشه.خوشبختیتونو به دیگران گره نزنید.
کی گفته جواب ندادن یعنی کم اوردن. :305::305:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gole maryam
من موافق نیستم ، هر حرفی به معنی گوشه کنایه نیست ، شاید واقعا طرف مقابل منظورش کنایه زدن نیست و ما اون حرف رو به خودمون می گیریم
حتی اگر گوشه کنایه هم باشه باید این جسارت رو داشته باشیم که مثل انسان بالغ معنی حرفش رو بپرسیم و از بخوایم منطورش رو برامون توضیح بده ، تا اگر ابهامی هست برطرف بشه ، متاسفانه ما ایرانی ها یا انقد تعارف داریم(حتی با خودمون هم تعارف داریم) که به جای اینکه حرف دلمون رو مودبانه و تو بالغمون بزنیم ،دنبال تمبر جمع کردن هستیم تا بعدا این تمبر ها رو یه جای دیگه خرج کنیم ، یا انقد کودک ناسازگارمون قوی هست که زود می خوایم با یه حرف و کنایه بدتر جواب طرف مقابلمون رو همونجا بدیم ، بدون اینکه واقعا بخوایم متوجه شیم طرف مقابلمون منظورش چیه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
من با حاضر جوابی و ... مخالفم.
اګه کسی نمی فهمه و کنایه ای می زنه و توهینی می کنه در شان من نیست که جواب بدم. نه این که من بلد نیستم.
به نظر من حاضر جوابی از نوعی که شما مورد نظرتونه خیلی کار بی کلاسیه و من اصلا از این آدمهای ( فکر کنم بی حیا ) اصلا خوشم نمی آد.
از خداتم باشه که مودبی و خانوم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
با سلام خدمت دوستان محترم
توهين - اهانت - گوشه - كنايه - حاضر جوابي و يا .....را مي شود تك به تك تعريف كنيد؟!
توهين و اهانت چيست ؟
مثال : پدر سگ !پدر سوخته !
آيا حقيقتا پدر كسي سگ است ؟!هار است ؟!و يا حقيقتا پدر كسي سوخته ؟!
گوشه و كنايه چيست ؟
مثال : دختره ( زنيكه !) ترشيده
آيا حقيقتا دختر و يا زن مي ترشد ؟!
مي بينيد كه در اين مثال و هر مثالي كه در مورد گوشه و كنايه و توهين و اهانت بياوريد همين قانون وجود دارد .
اما چه قانوني؟!
قانون طلايي از پيش تعريف شدن و معنا دار كردن كلمات از جانب خودمان يا ديگران ( والدين محترم كه شامل اجتماع و فرهنگ و.....نيز مي شود )
توجه داشته باشيد كه از پيش كشيدن اين بحث به اين شكل قصد و هدف من شيوع بي ادبي و حرمت شكني نيست . بلكه تغيير نوع ديدن يا تجربه نوع ديگر ديدن است .
انسان ها در مقابل واژه ها از خود واكنشهاي متفاوت نشان مي دهند .
مثال برخوردي در مقابل انواع و اقسام اهانت
:سلام پدرسوخته ،آتش پاره !
واكنش : لبخند و اداي جمله : سلام قربونت برم !
نتيجه : نه تنها بدش نيامده بلكه برداشتي ديگر از اين حرفها دارد .
:سلام پدرسوخته ،آتش پاره !
واكنش : رو ترش مي كند - پشت چشم نازك مي كند و مكالمه دروني ( پدرسوخته خودتي و هفت جد و آبادت و ....) پاسخ سلام در ميان مكالمات و ....فراموش مي شود و يا به هر دليل از ميزاني از آزردگي ادا نمي شود .
نتيجه : به دليل توجه بيش از حد به تعاريف از قبل تعيين شده و حتي واكنش هاي تعريف شده در مقابل شنيدار چنين سخناني تمبر جمع مي كند - قضاوت مي كند - مكالمه دروني پيدا مي كند و......
:سلام پدرسوخته ،آتش پاره !
واكنش : سلام . حال شما ؟!
نتيجه : فقط سلام را شنيده و بار منفي به كلمات نداده و.....
نه هيچ كدام از اين واكنشها غلط است و نه درست . درست و غلط بودن آن را هم ما با ذهن خودمان بر حسب دوست دارم - دوست ندارم تعيين مي كنيم و .....
در نتيجه به نظر من
اين من هستم كه مي توانم براي خودم سطحي از اسيب در روابط خانوادگي و اجتماعي را تعريف كنم و جز و بايدها و نبايدها قرار بدهم و طبق آن پيش بروم و ...........تا جايي كه احساس نياز كنم در اين باب بايد كسي به فرياد دل دردمند من هم برسد !يا .....
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
بی رودربایستی نظرنم را میگم:
آدمایی که فکر می کنن خانواده ی شوهرشون یا زنشون همگی دارن بهش تیکه می اندازن و هیچ کی قدر زحماتش را نمی دونه، به نظر من مشکل خودشونن.:324: مگه ممکنه که همه با من به شخصه مشکل داشته باشند؟ بابا مگه بقیه بی کارند که بیان به من گیر بدن.
حالا اگه با یه نفر مثلا با خواهر شوهر مشکل دارین، شاید بشه گفت اون مقصره و تازه اون وقت هم با حاضر جوابی نمیشه جوابش را داد. چون راه های بهتری هم هست. البته من با گذشت هم مخالفم.
اگه مشکل با همه باشد ممكن است مشكل در برداشت ما نسبت به حرفهاي ديگران باشد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
سلام:72:
منم خیلی جواب متقابل دادن به دیگران و نمی پسندم. البته قبول هم دارم که ادم باید بلد باشه از خودش و شخصیتش دفاع کنه اما این با حاضر جوابی فرق داره.
از دید من جواب های هوی نیست. باید بلد باشیم به جای گذشت بی جا و یا به جای حرص خوردن از حرف یا رفتار فردی که واقعا خطا کرده و کینه جمع کردن دفاع شخصیمون و بالا ببریم .
اما حاظر جوابی جالب نیست. من تو خانواده همسرم یکی هست که هر چی بگی فکر می کنه باید جواب بده در برابر همه حرفا یه جواب تو استینش داره و باور کنید خواهرای خودش باهاش استه استه رفتار می کنن تا شامل حاضر جوابی خواهرشون نشن.
این تیکه پرانی های عادی که بعضی خانواده ها هست رو بهتره ادم با چهره خاصی ازش بگذره خود فرد می فهمه بد گفته.
اگر در جواب بد هر کسی بد بگیم طرف گستاخ تر می شه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
ایه 34 سوره فصلّت راه تبدیل کردن دشمن به دوست رو نشون داده، بخونید
در مورد داشتن اخلاق خوب ....
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ لا تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى، هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَ نَّهُ وَلىٌّ حَميمٌ _ وَ ما يُلَقّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَروا و ما يُلَقّاها إِلاّ ذو حَظٍّ عَظيمٍ؛(سوره فصلت، آيه 34 و 35. )
هرگز خوبى و بدى يكسان نيست، بدى را با خوبى دفع كن تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صميمى شوند. امّا جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند به اين مقام نمىرسند، و جز كسانى كه بهره عظيمى (از ايمان و تقوا) دارند به آن نايل نمىگردند.
بیاید با هم سعی کنیم دشمنمون رو به دوست تبدیل کنیم:303:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چشم بارانی
سلام
میدونی مشکل شما و البته خود من چیه؟!:311:
اینه که حتی اگه سکوت هم میکنیم به این خاطر نیست که فکر می کنیم در شان ما نیست که دهن به دهن بشیم ... به خاطر اینه که بلد نیستیم جواب بدیم ... برای همین اگه ما بلد بودیم جواب دندان شکن بدیم جواب میدادیم و هیچ وقت نمیگفتیم در شان من نیست با این دهن به دهن بشم... و اگه می بینید که بعد مدتی امثال ما وجهه شون رو از دست میدن :302:به این خاطره که دیگران متوجه میشن که این با ادب بودن و محترم بودن ما بیشتر به خاطر یه احساس ضعفه...
مثلا میگم یه وقت یه نفر به شما متلک میپرونه شما هیچ نمیگی اما رنگ به رنگ میشی و تا آخر مهمونی میری تو فکر همه می فهمن این که شما جواب ندادی به خاطر مودب بودن نبود بلکه به خاطر این بود که بلد نبودی جواب بدی!!! اما یه نفر دیگه یه متلک بهش میپرونن هیچ نمیگه ... یه نگاه از اون نگاه ها میکنه و بعد به ادامه ی خوش گذرونیش تو مهمونی ادامه میده... با بقیه حرف میزنه خوش بش میکنه انگار نه انگار که چند دقیقه پیش ضایعش کردن...
نمیدونم منظورم رو متوجه شدید یانه؟؟
خلاصه اینا رو گفتم که بگم باید عزت نفس و اعتمادبنفست رو بالا ببری تا جایی که اگه میگی باید در مقابل انسان بی نزاکت سکوت کرد این حرف اعتقاد درونیت باشه نه صرفا کلامی که با اون روی اعتماد به نفس پایینت و ضعفت در حاضر جوابی سرپوش بذاری!
خدا همه رو هدایت کنه
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
بی رودربایستی نظرنم را میگم:
آدمایی که فکر می کنن خانواده ی شوهرشون یا زنشون همگی دارن بهش تیکه می اندازن و هیچ کی قدر زحماتش را نمی دونه، به نظر من مشکل خودشونن.:324: مگه ممکنه که همه با من به شخصه مشکل داشته باشند؟ بابا مگه بقیه بی کارند که بیان به من گیر بدن.
حالا اگه با یه نفر مثلا با خواهر شوهر مشکل دارین، شاید بشه گفت اون مقصره و تازه اون وقت هم با حاضر جوابی نمیشه جوابش را داد. چون راه های بهتری هم هست. البته من با گذشت هم مخالفم.
اگه مشکلتون با همه است که من فکر می کنم خودتون یه ایرادی دارین. اما اگه با یکی مشکل دارین، بگین تا خودم راه کاری بهتون نشون بدم که خودتون بدون توهین کیف کنین. :311:
زن برادرم با زن همسایه اش همین مشکل را داشت و من راهنمایی اش کردم و حالا اون زن رفیق اصلی زن برادرم شده.:163: هر کدومشون که غذای خوبی درست می کنن برای هم میبرن. دو نفری با هم کلاس نقاشی میرن و ... .
دقت نکردی چی شد؟ دشمن اصلی اش را به دوست اصلی اش تبدیل کردم. چی کار کنیم، ما اینیم دیگه.:227:
لطفا به ما هم یاد بده شاید بدرد خورد گرچه خداروشکر من تقریبا ازین لحاظ فعلا مشکلی ندارم . چون فوق العاده حاضر جوابم
بطوری که یکی از همکارام همیشه میگفت خانم ...شما چرا همیشه برای هر حرفی جواب داری؟
ولی تاحالا به کسی بی احترامی نکردم با جوابام .
در کل باید طوری جواب بدی که جو متشنج نشه و خدای نکرده درگیری بوجود نیاد.
گاها جواب و به وقت دیگه موکول کردن اصلا اشکالی بوجود نمیاره.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
قاطعيت و جسارت داشتن يعني مودبانه و با روش مناسبي بتوانيم در جمع صحبت كنيم. در مورد حق و حقومان درخواست داشته باشيم. و احساس كهتري نكنيم. و اين مسئله اي جدا از جواب دادن يا ندادن به طعنه و كنايه ديگران هست و نياز به مهارتهاي فراگيري دارد.
:104::104::104:
همانطور که "مدیرهمدردی" گفتند، حاضر جوابی بمنظور پرده دری و غیرمودبانه و بی محابا پاسخ دادن نیست.
وقتی کسی با رفتار یا گفتارش ما را مورد توهین قرار می دهد یا ما چنین گمان می کنیم که او به ما توهین کرده است (در واقع خود آن شخص چنین قصدی نداشته و ما دچار سوء تفاهم شده ایم)، در چنین حالتی بهترین راه بنظرم من سوال کردن (و البته مودبانه) در مورد علت برخورد آن فرد است.
وقتی از دست کسی ناراحت می شویم، اگر بتوانیم در حضور همان جمع با لحنی خوب از او بخواهیم که منظورش را واضح تر از رفتار یا گفتارش توضیح دهد، قضاوت خود ما و آن جمع نسبت به موضوع شفاف تر می شود.
من هم مثل خیلی از دوستان سکوت صرف را در همه جا قبول ندارم. چون گاهی سکوت نشانه تصدیق است و اگر همواره در برابر اهانتها سکوت کنیم، یعنی لایق آنها هستیم و دفاعی در برابرشان نداریم.
و از طرفی همانطور که "sima3030" هم گفت ممکن است موجبات کینه را هم فراهم کند. فرضا من امروز از گفته یا نوع رفتار کسی نسبت به خودم ناراحت شدم و حرفی نزدم. مدام این قضیه را در ذهنم زنده خواهم کرد و نسبت به آن فکر کرده و به آن پر و بال می دهم و نتیجه اینکه نسبت به فرد مورد نظر بیشتر و بیشتر حساس و دلخور می شوم. و این روی روابطم و آرامشم تاثیر سوء خواهد گذاشت.
درصورتیکه اگر همان لحظه صرفا یک جمله می پرسیدم که: "می تونی منظورت رو از این گفته ات یا رفتارت بیشتر توضیح بدی؟" و بدین وسیله خواستار توضیح بیشتر می شدم، هم باعث می شد که اگر سوء تفاهمی شده با توضیح برطرف شود و هم اینکه با توضیح منطقی طرف مقابل و به دور از نیش و کنایه به خودم هم فرصت می دادم که منطقی از خودم دفاع کنم و دیگر نگران این نباشم که در دم یک جمله بی نقص به ذهنم برسد.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
تو رو خدا آقاي تسوكه نگو! از اين حاضر جوابي خودتم در جهت مثبت استفاده كن برادر من! نه اينكه بچه ي مردمو گمراه كني!:302:
نگران نباشید، گمراهشون نمی کنم.:311: من حتی میگم میشه این افراد را به بهترین دوست تبدیل کرد.
اما افکارم خودم و روش خودم را در این مورد با چند خاطره و تجربه میگم. حرفای من شامل سه بخشه: 1) حل کردن سوءتفاهم ها. 2) در مورد خودمون 3) حاضرجوابی.
بخش یک: حل کردن سوء تفاهم ها:
من تا دو سال پیش یه لیست سیاه توی ذهنم داشتم و هر کی یه ذره بهم تیکه می انداخت اسمش می رفت توی اون لیست و یه جایی تلافی اش را در میاوردم.:163: اما کم کم که بزرگ شدم و مراحل تکامل رفتاری را طی کردم (اوووق)، فهمیدم نه بابا این جوری ها هم نیست. حالا دو خاطره که باعث شد من عوض بشم:
1) دایی های من تو زندگی به من خیلی کمک کردند. یکی از این دایی ها هم کلی منو تشویق میکرد و این باعث پیشرفت من تو زندگی میشد. اما گاها به من تیکه می انداخت.:163: (این اخلاقش باعث شده بود که من بهش تو ذهنم، نمره ی 14 بدم.) تا این که دو سال پیش که یه تیکه به من انداخت، دیگه نتونستم تحمل کنم:97: و شب به خونه اش زنگ زدم و این طور گفتم:
من: دایی می خواستم بدونم چرا شما به من این تیکه را انداختین؟
دایی: شوخی کردم دایی جان، منظوری نداشتم.
من: آخه شما هفته ی قبل هم اون حرفو به من زدین.:305:
دایی: آره من اشتباه کردم و بعد از اون قضیه هم خانومم گفت که نباید به تسوکه (اسم خودمو که نمیگم) این حرفو میزدی. من هم خواستم بعد از اون قضیه ازت معذرت خواهی کنم، اما پیش نیومد. حالا هم به خاطر هر دو تا یه جا از تو معذرت خواهی میکنم. :316:
منم با شنیدن این که دایی من با 40 سال سن و سه بچه و کلی شان اجتماعی و ... داره در حالی که خانومش حرفاشو می شنید، از من این جوری محترمانه معذرت خواهی میکنه، شرمنده شدم. :302:
گفتم: البته ببخشین دایی که من زنگ زدم، اما خیلی ناراحت بودم و قاطی کردم. (حالا من داشتم معذرت خواهی می کردم.)
دایی: خواهش میکنم دایی جان، نه بابا خوب کاری کردی زنگ زدی.
حالا دیگه مثل گذشته دایی ام را فردی نمی بینم که می خواد دیگران را ضایع کنه، اون بنده خدا فقط یه ذره بیشتر شوخی میکنه و اصلا هم قصد تحقیر دیگران را نداره. حالا خیلی بیشتر از گذشته دوستش دارم و بهش نمره ی 19 تو ذهنم میدم.
خاطره دوم:
زن برادرم یه روز از دست همسایه جدیدش می نالید که یه زنیه که همش طلاهاشو به رخ ما میکشه و همش از جواهراتش میگه. خودشو به رخ ما میکشه. همه ی زنای همسایه ازش بدشون میاد. هر وقت وارد جمع ما میشه، همه ناراحت میشن.:161: منم گفتم که یه راه بهتون میگم تا دیگه خودشو براتون نگیره. این دفعه که رفت روی اعصابتون، بهش بگو: این رفتارات اعصاب همه را خرد میکنه و باعث شده که ما از تو بدمون بیاد. اونم رفت و همین کار را کرد. دو هفته بعد که رفتم خونش، گفت بهش گفتم و بعد اون اومد به من گفت که من قصد نداشتم شماها را ناراحت کنم و ... . بعدها فهمیدم که این زن چون اعتماد به نفسش پایینه، نمی تونسته خودش را تو اون جمه دوست داشتنی نشون بده، به همین دلیل همش از جواهراتش میگفته تا یه جوری توجه را به خودش جلب کنه. الان اون زن شده دوست صمیمی زن برادرم و با هم آشپزی و نقاشی می کنند.
این دو عامل باعث شد تا من دیدم نسبت به آدما عوض شه. این دو داستان نشون میده که خیلی از این رفتارها سوءتفاهم است. ما بیخود یه حرف بقیه را نشونه ی خوی شیطانی اونها می دونیم. باور کنین اونها منظوری ندارن. من بیخود دایی مهربانم را یه آدم خودخواه تصور می کردم و زن برادرم بی خود، همسایه اش را یه زن عقده ای می پنداشت. حالا من به یه جمله که البته ساخته ی خودم هم هست رسیدم:
آدما به اون بدی که ما فکر می کنیم نیستن.
بیش از 95 درصد موارد حرفای دیگران توی همین بخش جای میگیره. آدما قصد توهین به ما را ندارند. یه چیزی میگن و ما ناراحت میشیم، در حالی که اصلا یه منظور دیگه داشته اند.
اما برای این که واقعا بدونین که این جوریه، بهتره چند بار که یکی یه چیزی بهتون میگه، محترمانه ازش بخواهید که منظورش چیه و اون وقتی توضیح داد، میبینین که بی خودی ناراحت شده اید. در هر حالت بیان نکردن این دلخوری ها و ریختن اونها تو دلتون باعث میشه تا یه دفعه فوران کنه و به خیلی ها آسیب برسونه. کافیه ازشون بخواهید تا منظورشون را بگن که آیا می خواستن شما را ناراحت کنن یا نه. پس گذشت مطلق، ممنوع و در عوض سوءتفاهم را برطرف کنین و بی خودی دلتون را پر از کینه نکنین. اگه من از دایی ام توضیح نمی خواستم، همیشه ازش بدم میومد و اگه زن برادرم از همسایه اش توضیح نمی خواست، بهترین دوستش را پیدا نمی کرد. :)
موارد بعدی شامل: 2) در مورد خودمون 3) حاضرجوابی را در ارسال بعد میگم، دوستان لطفا نظری ننویسین تا حرف هام پشت سر هم باشه. خیلی زود می نویسم.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
اما بخش دوم: در مورد خودمون.
جالبه که ما همش فکر می کنیم که خیلی از آدمای دور و برمون دارن به ما تیکه می اندازن، اما حواسمون نیست که ما هم برای دیگران آدم دور و بری حساب میشیم. اما باز هم مثل همیشه به خودمون نمره ی بالا میدیم و ادعامونه کا ما به کسی تیکه نمی اندازیم و خیلی مهربونیم:43: و این دیگرانند که موجب ناراحتی ما هستن. اما متاسفانه ما جزئی از اون 95 درصد برای دیگران به حساب می آییم. :302:
بازم دو تا خاطره:
پیرو همین که اگه من از حرف کسی ناراحت بشم، محترمانه بهش میگم، یه روز با زن داداشم در این مورد حرف زدم و گفتم که به من نگین "عتیقه".
زن داداش: اما عتیقه در فرهنگ ما معنی بدی نمیده.
من: اما در فرهنگ ما به معنی چلمنگ و خنگ و ... هستش. لطفا نگین.
زن داداش: اون هم گفت که نمی دونستم ناراحت میشی.
من: نه، چون شما را می شناسم که منظور بدی نداشتین. مقصر این کلمه است که تو دو فرهنگ مختلف مشکل ایجاد کرده.
زن داداش: باشه، دیگه نمیگم. اما تو هم حرفایی میزنی که من ناراحت میشم. :302:
من: چی؟ من که چیزی نگفته ام.:163:
زن داداش: چرا، هفته ی قبل که رفته بودیم شمال، تو جلوی مادر به من گفتی، این قدر میخوری، نترکی.
من: خب، ناراحت شدین، اون فقط یه شوخی بود.
زن داداش: اما برای من یعنی این که، تو خیلی پرخور هستی.:302:
من: نه، من اصلا همچین منظوری نداشتم، ببخشین.
خاطره ی دوم:
چند روز قبل که خونه ی برادرم بودم، یه ساعتی با زن برادرم حرف میزدیم و اون گفت که تو مثل برادر منی، خیلی اخلاقت خوبه، اما یه اخلاق بدی داری که من ناراحت میشم.
من: خب چیه؟:303:
زن برادر: چون خودت گفتی که بهتره دلخوری ها را بگیم، منم میگم.
من: باشه بگین. (این راهکار را به زن برادرم هم داده ام.:311:)
زن برادر: تو به خاطر این که فوق لیسانس می خونی و من مدرکم از تو پایین تره، به من چند بار تیکه ی بی سوادی انداختی.
من: عمرا. امکان نداره.
زن برادر: چرا، البته چون اخلاقت خوبه، من زود فراموش کرده ام و نمی تونم ازت بدم بیاد، اما خب این کار را کرده ای.
من: امکان نداره، اگه هر چی به من بگین قبول، اما من به خاطر تحصیلاتم به کسی فخر نفروختم. :324:
زن داداش: اون روز که من در مورد کامپیوتر فلان چیز را گفتم، تو سریع از من ایراد گرفتی و بعد هم به سوتی ای که من دادم، خندیدی.
من: آهان اون روز، نه باور کنین من اصلا همچین منظوری نداشتم. خنده ی من به اون سوتی جالبتون بود و نه به خودتون. من خواستم با هم به اون سوتی بخندیم و نه این که من به شما بخندم. :163:
و بعد هم کلی در مورد این که منظوری نداشتم حرف زدم. میبینین. ما خودمون هم داریم برای دیگران مشکل و ناراحتی درست می کنیم. اما فکر می کنیم که اگه همه تو دنیا مثل ما بودن، دنیا گلستان میشد.
اینو بگم که من اصلا برام قابل قبول نیست که بخوام به یکی دیگه توهین کنم. اصلا و ابدا تو مرام من نیست. اما ناخودآگاه و نخواسته این اتفاقات پیش میاد و من هم مقصر نیستم. بنابراین می تونیم اون جمله ی خودمو بسط بدهم و در این مورد این طوری بیانش کنم: ما هم به اون بدی که دیگران فکر میکنن، نیستیم.
برای فرار از ای سوءتفاهم ها، یه راه حل اینه که با هم حرف نزنیم که نمیشه، بنابراین فقط یه راه حل میمونه و اون هم اینه که یه کم مثبت نگر باشیم و بدونیم که 95 درصد این ناراحتی ها بی منظوره و سوءتفاهم. اما همین سوءتفاهم ها را هم نباید بگذاریم تا تو دلمون بمونه. باید با احترام از طرف مقابل بخواهیم تا در مقابل این حرفش توضیح بده.
خب فقط مونده قسمت سوم، از این که همکاری کردین و بین این دو نظرم چیزی ننوشتین ممنون.:72:فقط مونده یک حالت دیگه. اونم زود زود مینویسم.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
بخش سوم: حاضر جوابی؛
اما در مورد 95 درصد حرف زدیم و موند اون 5 درصد باقی مانده. درسته که بیشتر ماها منظوری برای ناراحت کردن همدیگه نداریم ولی این وسط یه سری نخاله هایی پیدا میشن که بد جوری حال آدمو میگیرن. اینا میشن همون 5 درصد باقی مانده. این 5 درصد به هر دلیلی ممکنه بخوان حال ما رو بگیرن. :302:
چند دلیل:
1) ممکنه از روی نادانی باشه، مثل همون داستانی که خانوم yasa در پست شماره 17 از این تاپیک نوشته بود، در این مورد بهترین برخورد را هم همون خواجه داشته. این مورد در اون 95 درصد نیست، زیرا طرف مورد نظر آدم موجهی نیست، بلکه یه نادانه.
2) ممکنه از روی عقده ای بودن باشه، بالاخره آدمایی هستند که توی خانواده ای یا جو نامناسبی بزرگ شدن و از این که دیگران را آزار بدن کیف می کنند. مثل همین جوونایی که تو یه جای عمومی عربده می کشن، یا اونایی که ماشین دیگران را خط می اندازند:311: و ... .
3) ممکنه برای جلب توجه باشه، بالاخره بعضی ها هستند که می خوان با ما ارتباط برقرار کنند:322:، اما این قدر خنگ هستند که حتی اگه بخوان خوبی کنند، باز میشن مثل دوستی خاله خرسه.
حالت های دیگه ای هم ممکنه بوجود بیاد، اما دیگه احتیاجی به لیست کردن اونها نیست.
راهکار عملی:
یه لیست از اونایی که از دستشون ناراحتین را بنویسین، بدونین که فقط 5 درصد ممکنه که واقعا بخوان شما را ناراحت کنند. 95 درصد را دوستانه حل کنین:122: و ازشون توضیح بخواهین. (مثل مورد دایی من و همسایه زن برادرم) توی دلتون دلخوری ها را نگه ندارین. برای اون 5 درصد می تونین چند راه را انتخاب کنین. راههایی که من انتخاب میکنم:
1) خیلی راحت باهاش در مورد این قضیه حرف میزنم و میگم، بهتره ما با هم شوخی نکنیم، چون من ناراحت میشم، مثلا همکلاسی من هر وقت میاد کنارم، دستش را میزاره روی دوشم، من هم مستقیم و با چاشنی شوخی بهش گفته ام، این کار رو نکن، من خوشم نمیاد و وقتی دیدم تکرار میکنه، بهش گفتم: همیشه با من یه فاصله ی 30 سانتی را حفظ کن:58: و این قدر براش تکرار کردم تا دیگه این کارو نمی کنه.
2) ازشون فاصله بگیرین، گاهی جواب ابلهان خاموشی است، برخی ها این قدر گوسفند تشریف دارن که بهتره آدم ازشون فرار کنه و باهاشون گلاویز نشه چون رفاقت با اونها که سودی نداره، فقط می مونه ضررش.
اما یادتون باشه که اگه این لیست ناراحتی هاتون 20 نفر شده، فقط 5 درصد این لیست ممکنه بخوان عمدا شما را ناراحت کنن. 5 درصد برای 20 هم میشه، یک نفر. آره، واقعا توی همه ی آدما دور و بر ما فقط یه نفر یا نیم نفر هستند که ممکنه واقعا بخوان روح ما رو آزار بدن. یه وقت ور ندارین و به همه ی اون 20 تا بگین، ما نمی تونیم با هم شوخی کنیم و بهتره با هم ارتباط نداشته باشیم. :311:
نتیجه گیری:
باور کنیم که نه ما و نه دیگران قصد آسیب زدن به هم رو نداریم. امکان این که یه آدم مریض دور و بر ما باشه، خیلی کمه. اگه داریم همه را بد میبینیم، مشکل از نگاه ما به زندگیه.:305:
آخیش، تموم شد.:103: مرسی که صبوری کردین و چیزی ننوشتین.:72: حالا می تونین پست بدین و بحث را ادامه بدیم. :303:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سلام به همه ي شما دوستاي گلم
من در اين مورد نظر شخصي خودم رو ميگم - براي من هم خيلي از اين اتفاقها افتاده كه برام 2 حالت داره به كسي كه اون حرف رو بهم زده به شخصيتش مراجعه ميكنم اگه ببينم درك و فهم و شعور زيادي نداره پس هيچ حرفي نميزنم و اصلا هم ناراحت نميشم چون نظرم اينه كه از هركس به اندازه ي شعور و فهمش بايد انتظار داشت ولي اگه ببينم نه شخص درست و حسابيه خب در مورد حرفي كه زده ازش ميپرسم و توضيح ميخوام .
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
آقاي تسوكه زحمت كشيدند و پاسخ كاملي دادند ولي من فقط يك نكته رو ميخواستم اضافه كنم اونم در مورد اين حرفه كه بعضي از دوستان زدند:
"سكوت، ممکن است موجبات کینه را هم فراهم کند"
من اين حرفو قبول ندارم! اجازه بدين يه تجربه ي شخصي رو در اين زمينه عنوان كنم:
خوابگاه كه بودم يكي از نزديكترين دوستام هميشه پشت سر ديگران غيبت ميكرد و هروقت كسي بهش حرفي ميزد و ناراحتش ميكرد ميومد با من درددل ميكرد منم كه زياد حال نميكردم بهش گفتم تو چرا همش پشت سرشون مياي بهشون بدوبيراه ميگي؟
گفت:آخه همون لحظه سكوت ميكنم ومثل تو جواب نميدم (متاسفانه من از اون آدمهام كه در لحظه ي ناراحتي سخت سكوت ميكنم و معمولا جواب ميدم ولي بعدش پشيمونم :302:)
گفتم: عزيزم از اين به بعد هر كس هر حرفي بهت زد همون موقع هر چي تو دلته بهش بگو تا برات كينه نشه.
گذشت يه روز يكي از دوستام كه اتفاقا زبونش خيلي نيش داره (به اسم م) بهش حرفي زد دوستم هم تا تونست بهش توپيد. چند روز بعدش ديدم بازم در مورد اون قضيه داره حرف ميزنه و اين موضوعو فراموش نكرده!
اما در عوض يكبار سر سفره كه بوديم "م" يه توهين خيلي بد به من كرد در اون لحظه از ناراحتي سرد شدم انگار يك پارچ آب سرد رو سرم ريختند ولي چيزي نگفتم جالبه كه فرداي همون روز با م دوباره سر صحبتو باز كردم و اون روز بيرون هم رفتيم و كلي هم بهمون خوش گذشت در حالي كه اصلا از دستش ناراحت نبودم!
پس كينه چيزي نيست كه با جواب دادن يا ندادن بوجود بياد و بعضي آدمها هر چقدر هم كه بار آدم كنند باز هم كينه ي آدم رو به دل ميگيرند. و به نظر من كينه درصد زياديش به غرور انسان برميگرده .يعني آدمهاي مغرور با كوچكترين اهانتي صدبار از خودشون ميپرسند چرا اين حرفو زد؟ "به چه حقي" با من اينكارو كرد؟ اون اصلا "درحدي" نيست كه بخواد اين حرفو بزنه و...
پس بهتره براي اينكه كوچكترين حرف ديگران به ما برنخوره "غرورمون" رو نابود كنيم
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سلام به همه ي دوستان
راستش من هم مدت هااين مشكل را داشتم ولي به نظر خودم الان نسبت به قبل اين مشكل برايم كمرنگ تر شده است.به نظر من براي 95 درصدي كه بدون غرض حرفي يا تيكه اي مي اندازند بهترين راه اين است كه ازشون توضيح بخواهيم و با آرامش و لبخند بخواهيم كه منظورشان را بگويند
اما در مورد 5 درصدي كه از روي غرض حرف مي زنند اين راه حل را شوهر من به من ياد داد و براي من واقعا جواب داده است و احساس مي كنم كه حس كينه ي من را كم كرده است.
معمولا كسي كه با غرض تيكه مي اندازد تمركزش بر روي مسئله اي است كه براي شما از ديدگاه خودتان يا ديگران "نقطه ضعف" محسوب مي شود
مثلا كسي كه آشپزيش بد است در مورد آشپزيش تيكه مي اندازندچون مي خواهند آشپزي او را به عنوان يك نقطه ضعف او نشان بدهند و .. و مثال هايي از اين قبيل. به نظر من بدترين واكنش اين است كه شما در برابر اين متلك ها و تيكه هاي با غرض ناراحت شويد و سكوت كنيد و يا اينكه شما هم با تيكه جواب بدهيد چون با اين كار شما هم تاييد خواهيد كرد كه آن مسئله(مثلا آشپزي) يك نقطه ضعف براي شما است و زمينه ي تيكه هاي بعدي و ادامه دادن موضوع را فراهم مي كنيد.
مناسب ترين واكنشي كه از نظر من مي توانيد نشان بدهيد اين است كه به آن متلك بخنديد.خنده اي از ته دل و بدون استرس و كاملا صادقانه و حتي خودتان (اگر جنبه ي بالايي داريد)خودتان را در مورد آن موضوع مسخره كنيد و بخنديد باور كنيد بارها اين اتفاق براي من افتاده و بارها هم با اين كار جواب گرفتم. البته منتظر نباشيد كه همان لحظه جواب دهد ولي در طولاني مدت باعث مي شود كه ديگر آن موضوع به عنوان نقطه ضعف شما مطرح نشود.
خنده به احتمال خيلي زياد طرفتان را ناراحت مي كند چون تيرش به سنگ خورده و شما با نشان دادن جنبه ي بالا از خودتان آن مسئله را كمرنگ مي كنيد و ديگر نقطه ضعف شما به چشم نمي آيد و ديگر ضربه پذير نخواهيد بود
و نكته ي ديگر اينكه به طور مستقيم باعث ناراحتي طرف مقابلتان نمي شود و موضوع ادامه پيدا نمي كند
و در آخر اينكه خنده ي بدون استرس و صادقانه هم باعث عوض شدن موضوع مي شود هم به نوعي جوابي بدون دردسر به طرف مقابل داده ايد و در دلتان كينه ي كمتري شكل خواهد گرفت.
اميدوارم كه برايتان مفيد واقع شود
موفق باشيد:72:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
دوست عزيز اگه يكي زياد حاضر جوابي كنه تو دست ميندازن حاضر جوابي نكن دوست من
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
به قول آقای مدیر ما برای اینكه كمتر آسیب ببینیم باید درجه حساسیت خود را كاهش بدیم و یك گوشمون در باشه، یكی دروازه. یعنی سعی نكنیم همه رو اصلاح كنیم .
اما در كوتاه مدت ، سطح ارتباط خودمونو کم کنیم، تا در این خلاء ارتباطی فرصت بیشتری برای برنامه ریزی نسبت به حرفهای ناخوشایند داشته باشیم.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
حالا من یه سوال دارم :
یه بار یکی از زن داداشهام به خواهرم که از من بزرگتره و مجرده(40الان دیگه سالشه) یه تیکه انداخته بود که خواهرم خیلی خیلی خیلی ناراحت شده بود اما گفت چیزی بهش نگفتم!
زن داداشم اول ازدواجش گفته بود تا 5 سال بچه دار نمیشم و قصد ندارم(همون نامادری برادرزاده ام) تا این بچه بزرگ بشه و مدرسه بره ،بعد.
اما بعد یه سال باردار شد ! این به ما ربطی نداشت چون با شوهرش تصمیم گرفته بودن...
خواهرم گفت بدون اینکه کسی چیزی بگه خودش گفته : فکر کردم دیدم اگه بچه دار نشم فردا پس فردا حرف مفت پشت سرم میزنن که فلانی بچه دار نمیشه!!! همونطوری که اگه دیر ازدواج کنی و سنت بره بالا میگن : فلانی ترشیده یا مونده رو دست پدر و مادر یا ...:163:(خودش استاد این تیکه هاست)
خواهرم داشت سکته میکرد اما به روی خودش نیاورده بود همون لحظه...چون اون که میدونه خوداهر من چند سالشه و مجرده نبای جلئش همیچین حرفی میزد حتی اگه منظورش به اون نبود ...
اون موقعه من حضور نداشتم اما همیشه وقتی تو جمع کسی همچین حرفی بزنه فورا نمیذارم ادامه بده و در موردش سوال میپرسم و جواب هم میدم ( تو این یه مورد خیلی حساسم) طوری که طرف از گفته خودش پشیمان میشه و میگه : والا هی شما خوشین که دردسر شوهرداری و بچه داری ندارین و هیچی کم ندارین و ...
شاید فکر کنید این جزء اون 5 درصد باشه اما نیست چون کل فامیل میدونن چه اخلاقی داره و واقعا حسوده ...
مثلا گاهی به من میگه : ای کاش وقتی فرانک ازدواج کنه تو خونه شون یه دوربین مخفی بذاریم ببینیم چطوری با شوهرش رفتار میکنه و چه لباسهایی میپوشه ؟؟؟!!!!!!:163:
آخه این خیلی مذهبیه و محجب و ..... میخوام بدونم ایا با شوهرشم رودرواسی داره یا نه ؟؟؟؟!!!!
منم همیشه بهش گفتم : مذهب من بهم میگه برای شوهرت از هر لحاظ کم نذار تا چشمش دنبال نامحرم نباشه و هرچی میخواد از تو خونه خودش به دست بیاره!! میگم هرچیزی که به فکرت برسه من برای شوهرم انجام میدم طوری که اگه بدونی باور نکنی این من باشم !! واونوقته که دیگه ادامه نمیده و فقط میگه : والا راست میگه:311:
یا مثلا در مو رد بالا رفتن سن : میگه دیگه تا کی میخوای صبر کنی و ایراد بگیری زودتر شوهر کن برو دنبال زندگیت!!
منم چون میدونم منظورش همون کنایه ست میگم : تا وقتی همسر دلخواهمو پیدا نکنم ازدواج نمیکنم و هرگز به خاطر حرف مفت دیگران هول هولکی و بدون فکر و با هر کسی ازدواج نمیکنم .اینکه مجرد بمونم بهتره یا اینکه از هول حلیم بیوفتم تو دیگ؟ خودمو یکی دیگرو بدبخت کنم و با یه یچه برگردم یا مدام بسوزم و بسازم و یه ایل و طایفه رو بهم بریزم به خاطر ازدواج بهتره یا اینکه سنگین و متین خونه بابام زندگی کنم
اگه همسر دلخواهمو پیدا کردم که خوب اگه نکردم راضیم و حرف هیچکس هم برام مهم نیست.
بازم میگه : والا تو راست میگی:311:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
حالا من یه سوال دارم :
خب این همه نوشتین که یادتون رفت سوالتون را بنویسین. سوالتون چیه؟
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
حق با شماست آقای تسوکه:72:
خواستم بپرسم با تیکه های اینچنینی چطور برخورد کنیم بهتره ؟
همین که بعضیها به دختر مجرد گیر میدن که :
کی میخوای ازدواج کنی؟
چی شد دیگه داری پیر میشی ؟!
اگه پدر و مادرت نباشن تکلیفتون چیه ؟
دختر خوبه زود شوهر کنه وگرنه مردم اینو میگن و اون میگم و ...
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
سلام فرانک جون. به نظر من همون رفتار و جوابهای خودت خوبه. یعنی در اوج احترام دلیل کارتو گفتی و بهشون فهموندی که واسه حرف شماها خودمو بدبخت نمیکنم و میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم. اون شخص هم میفهمه که دیگه نباید دخالت کنه.
اما ته دلت به حرفشون دقت کن(دقت نه ناراحت شدن و غصه خوردن) و ببین اگه اگه درست میگن و حرفشون منطقیه(ماهیت حرفشونو میگم کارشونو که اصلا قبول ندارم) بهش فکر کن و سعی کن از نکات مثبت حرفشون استفاده کنی.
منظورم اینه پشته حرف افراد حتی اگه در ظاهر هم تیکه باشه ممکنه نکته های مهمی باشه. نباید همش به ظاهر توجه کرد.باید از هرچیزی نهایت استفاده رو کرد حتی از متلکهای بقیه.
مثلا من خودم چند وقت بود رژیم گرفته بودم و فکر میکردم خیلی خوش تیپ شدم. دوستم هر وقت منو میدید مسخرم میکرد.منم ناراحت میشدم و فکر میکردم آدم حسودیه:97:
یه بار به مامانم گلشو کردم گفت دخترم میدونم که با لحن خوبی بهت نگفته اما اگه دقت کنی راست میگه تو داری زیادی خودتو ادیت میکنی اصلا به این فکر کردی که سلامت تنت خیلی مهمتر از قشنگیشه.:305:
با خودم گفتم راست میگینا یه بار از این زاویه به موضوع نگاه نکرده بودم.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
همون جواب هایی که دادین عالی بوده، این که طرفش بعدش میگه: راست میگی، حق با توئه، یعنی درست جواب دادین. همین که تو دلتون نریختین و سکوت نکردین عالیه. :104:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
عجب بحث جالبی
دوستان من مادر شوهری دارم که خیلی گوشه و کنایه می زنه، من هم آدمی هستم که زود می فهمم منظورش چی بوده ولی خداییش جواب دادن بلد نیستم، یعنی همون لحظه به ذهنم نمی رسه، توی این مورد اصفهانیها خیلی واردند، اگه خانم اصفهانی داریم شاید بتونه کمک کنه :D
من فقط بعد از اون حرف و صحبت خیلی توی خودم می رفتم و ناراحت می شدم و دیگه حرف نمی زدم تا اینکه مادرشوهرم می فهمید که من ناراحت شدم و خودش سعی می کرد از دلم در بیاره، گاهی هم که نمی فهمید، من یه کار خیلی خیلی بد می کردم و اون این بود که پیش شوهرم گله می کردم!!!! ولی توصیه می کنم این کار رو شما انجام ندید...
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
وقتی مادر شوهرتون بعدش می خواد از دلتون درآره، یعنی از اول نمی خواسته ناراحتتون کنه و جزء همون 95 درصد است و نه 5 درصد. بنابراین شما باید با احترامی که لازمه به یه مادر گذاشت، ازش بخواهید که اذیتتون نکنه. حالا یا با لوس کردن خودتون یا ... . اما جواب سرکش دادن غلطه و فقط مال اون 5 درصده، اون هم در شرایط خیلی نادر.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
من خیلی کاری به آمار 95 درصد و 5 درصد ندارم ولی راستش احساس می کنم از این کارش لذت می بره و نمی تونه ترکش کنه، باهام خوبه ولی یکهو یه حرفی می زنه که تمام خوبیهاش یادم می ره.
مثلا یه چیزی رو توی تلویزبون می بینه و یه قضیه رو که شاید مال چند وقت پیش باشه پیش می کشه و کنایه می زنه، (یه ذره همچین بگی نگی زبونش نیش داره!) من احساس می کنم علت اینکه بعدش از دلم در می آره اینه که می ترسه من به خاطر رفتارش پسرش رو ازش جدا کنم و به همین دلیل از دلم در می آره. من هیچوفت بدجنس نبودم و نمی تونم باشم اصلا تو ذاتم نیست بدجنسی کنم شاید به همین خاطره که از دلم در میاره!!!
ولی خداییش بعضی وقتها یکهو یه حاضرجوابیهایی می کنم که خودم کیف می کنم! (البته اگه دیگه خیلی ناراحت بشم و همون موقع چیزی به ذهنم برسه!!)
ضمنا خانمها توجه داشته باشید که حاضرجواب بودن خیلی هم خوبه! مخصوصا در برابر خانواده شوهر ;)
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
من خیلی کاری به آمار 95 درصد و 5 درصد ندارم.
پس مشاوره نمی خواهید. دنبال تایید رفتارتونید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
من هیچوفت بدجنس نبودم و نمی تونم باشم اصلا تو ذاتم نیست بدجنسی کنم.
نمی دونم چرا همه ی ما فکر می کنیم که گل هستیم و بقیه آدم بدهایی هستند که قرار ما گل های خوب و زیبا را اذیت کنن.:311: وای دنیا چرا این قدر گل به این خوبی را نمی تونی ببینی، حسودیت میشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
ولی خداییش بعضی وقتها یکهو یه حاضرجوابیهایی می کنم که خودم کیف می کنم! (البته اگه دیگه خیلی ناراحت بشم و همون موقع چیزی به ذهنم برسه!!)
پس شما هم می تونین بدجنس باشین. :311:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
ضمنا خانمها توجه داشته باشید که حاضرجواب بودن خیلی هم خوبه! مخصوصا در برابر خانواده شوهر ;)
خب اگه یکی به آقایون هم اینو بگه که دیگه سنگ روی سنگ بند نمیشه.:305:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
:)
تسوکه عزیز سوء تفاهم شده
منظورم از اینکه من کاری به آمار ندارم این بود که در واقع چه فرقی داره که آدمها جزو کدوم دسته باشیم! جزو استثناها باشیم یا جزو اکثریت!
من بدجنس نیستم ولی گل هم گاهی خارهای تیزی داره که ممکنه بقیه رو زخمی کنه!
اون حاضر جوابیها هم مال وقتیه که کسی زیادی پاش رو از گلیمش اون ور تر بذاره، نه همیشه!
منظور من از حاضرجواب بودن در مقابل همسر نبود، منظورم در مقابل خانواده شوهر بود، اتفاقا عروس باید حاضرجواب باشه و بتونه از پس خودش در برابر حملات احتمالی خانواده شوهر از خودش دفاع کنه و مجبور نشه واسه دفاع پای همسر بیچاره اش رو به میون بکشه، منظور من این بود.
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
نقل قول:
من بدجنس نیستم ولی گل هم گاهی خارهای تیزی داره که ممکنه بقیه رو زخمی کنه!
مگه گل مریم چشه که بریم سراغ خار داراش!:دی
نقل قول:
اون حاضر جوابیها هم مال وقتیه که کسی زیادی پاش رو از گلیمش اون ور تر بذاره، نه همیشه!
منظور من از حاضرجواب بودن در مقابل همسر نبود، منظورم در مقابل خانواده شوهر بود، اتفاقا عروس باید حاضرجواب باشه و بتونه از پس خودش در برابر حملات احتمالی خانواده شوهر از خودش دفاع کنه و مجبور نشه واسه دفاع پای همسر بیچاره اش رو به میون بکشه، منظور من این بود.
فکر کنم شما خونه ی خانواده ی شوهر را با میدان جنگ اشتباه گرفته اید.:دی
چرا این طور نگاه نکنیم که می ریم خونه ی خانواده ی شوهر و گل می گیم و گل می شنویم و یک روز استراحت می کنیم و خوش می گذرونیم
به هر چه فکر کنید برای شما اتفاق می افتد ، انیشتین:72:
-
RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...
عزیزم تا وقتی شما همچین فکرایی بکنید خب معلومه منم جای مادرشوهرت بودم سعی در جبران داشتم!
یه جوری میگید خونواده شوهر انگار اون بندگان خدا از کره دیگه ای اومدن و با شما فرق دارن!
اگه شما این تصورات و حرفارو مستقیم یا غیر مستقیم بهشون نشون بدید که باید دلمون واسه اونها بسوزه نه تو:305:
تازه خودتم که گفتی پیش شوهرت گله کردی ..
عزیزم سعی کن همینجوری که بدجنس نیستی، بمونی :72: