رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
سلام دوستان خوبم .
امیدوارم حالتون خوب باشه .
اول از همه چیز ازتون خواهش میکنم این ماجرا رو هرچند که طولانی هست رو بخونید و فک کنین دارین به داداش کوچیکتر از خودتون کمک میکنید .
البته من سعی میکنم خلاصه بگم .
من امین هستم 17 سالمه و ساکن کرمانم .
6 ماه پیش با یه دختری تو نت آشنا شدم . این دختر اسمش نرگسه و 8 ماه از خودم بزرگتره ( من سوم دبیرستانم اما اون پیش دانشگاهیه )
رابطه ی من و اون اولش خیلی ساده بود . اون همیشه به من میگفت منو به عنوان دوست خودت ندون . منم آدمی نیستم دنبال دوستی با دخترا باشم . چون دیدم آخر و عاقبته این دوستیا چیه . اما این دختر اخلاق و رفتارش متفاوت با همه ی دخترایی بود که تا حالا دیده بودم .
کم کم رابطه ی ما شدیدتر شد . بینمون وابستگی وجود اومد . تو تابستون از 9 صبح تا 3 نیمه شب اس ام اس بازی میکردیم . حتی روزی حدود 190 تا اس به هم میدادیم .
این ماجرا تا یک هفته ادامه داشت . بعد یک هفته خودم نمیدونم چطور شد که یه دفعه بین ما حرف ازدواج پیش اومد و خلاصه بگم که قرار گذاشتیم 8-9 سال دیگه یعنی بعد از اتمام درسمون با هم ازدواج کنیم .
اون زمان احساسمون به عقل و منطقمون غلبه میکرد .
روز به روز رابطه ی ما شدیدتر میشد . منم این دخترو چندین بار آزمایش کرده بودمو میدونستم با تنها پسری که رابطه داره خودم هستم . این واقعا واسم ارزشمند بود .
بعد از یه مدت من عکسمو بهش دادم . اما اون میگفت من نمیتونم بهت عکسمو بدم . دلیل این کارش طولانی ، اما واسه من قانع کننده بود .
اینو هم اضافه کنم که من شهر کرمانم اما اون یکی از شهرستانای استان کرمان ( جیرفت ) زندگی میکنه .
بعد از یه مدت من احساس کردم که رابطم با این دختر هم داره به درس خودم ضریه میزنه و هم به درس اون . تازه اون امسال کنکور هم داره .
بخاطره همین به فکره جدایی افتادم .
آخه تو شرایطی هستم که منطقم داره به احساسم غلبه میکنه .
این دختر واقعا به من علاقه داره . عشقش برام ثابت شده . اگه بخوام واسه حرفم دلیل بیارم هزارتار دلیل جورواجور میتونم بیارم .
من از حدود 10 روز پیش کم کم یه بستری رو فراهم کردم که بتونم بهش بفهمونم منو تو بهم نمیرسیم . اما بخدا 3 - 4 روز پیش کلی گریه کردم .
دوس ندارم دلشو بشکنم . خودمم دوسش دارم . اما ما تو سنی هستیم که فکر کردن در مورد ازدواج خیلی زوده .
بهش دروغای مختلفی گفتم . 2 روز پیش بهش گفتم ممکنه ما از هم جدا شیم اما ازت خواهش میکنم منو بخاطره اینکه به خودم وابستت کردم ببخش .
اما اون جوابی به من داد که خیلی گریم بیشتر هم شد .
بهم گفت امین من عاشقتم ، کاری نکردی بخوام ببخشتم . من اونی رو نمیبخشم که باعث جداییمونه !
اما همینجوری که گفتم عامل جداییمون در واقع خودمم .
بخدا موندم چیکار کنم . اون خودشو خیلی به من نزدیک میدونه .
باورتون میشه تو 6 ماه حتی 1 دروغ هم به من نگفته ؟
نمیخوام کاری کنم که هم دل این دختر بیگناه بشکنه و هم خدا ازم ناراضی باشه .
دلیل اینکه میخوام ازش جدا بشم برای خودم قانع کنندست .
مثلا همین لطمه ای که به درسمون وارد شده . همچنین من از حرف زدنش پشت گوشی اصلا خوشم نمیاد . آخه لهجه داره . وقتی بهش میگم نرگس دوس دارم عکستو ببینم میگه امین من به اندازه ی تو خوشگل نیستم .
آخه مگه من خودم چطوریم که این دختر میگه به پای تو نمیرسم .
در کل میخوام اینو بگم که من حق دارم برای ازدواج کسیو انتخاب کنم که زیبای ظاهری هم داشته باشه .
بخدا خودم موندم چیکار کنم ، خدا منو بخاطره این کارم ببخشه . نباید این دخترو به خودم وابسته میکردم .
خواهش میکنم به من راهی رو پیشنهاد کنید که نه دل این دختر بشکنه و نه خدا ازم ناراضی باشه .
تو شرایط روحی خوبی نیستم .
میدونم اگه از این دختر جدا شم بزرگترین ضربه رو اون میخوره و واسه خودمم سخته .
مرسی ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
دوست من
ازین تجربه ها واسه همه پیش میاد
اینکه یه روز حس عاشقی داری ولی بعدش شکست میخوری
اون دختر خانم هم تقدیرش این بوده که شکست عاطفی بخوره ،این جزء بازی روزگاره :302:
مسلما خودشم مقصر بوده
چون اگه وارد رابطه نمیشد،شکستی درکار نبود.
<strike>ولی شماباید کم کم وبا سیاست رابطه رو تموم کنی.
بذار خودش بفهمه ، یهویی نذار برو </strike>
(ويرايش مديرهمدردي: اتفاقا در اين رابطه هاي سريع و با صراحت بايد رابطه را قطع كرد. البته بايد با صداقت و بدون توضيحات اضافه صحبت بشود.)
دروغ هم لازم نیست بگی
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
درسته دوست خوبم .
اما واقعا دوس ندارم دلشو بشکنم . حقش این نیس .
هرچند من الان داداشمو بهونه کردم که اون میخواد جدامون کنه .
اما در واقع کسی که باعث جداییمونه خودمم .
ما واقعا برای ازدواج بدرد هم نمیخوریم .
آخه 8 ماه بزرگتر از منه ، شهرستانیه و منم بابام شدیدا مخالفه به شهرستانیا دختر بده یا دختر بگیره ( البته قصد توهین ندارم )
و همچنین اینکه من هنوز ندیدمش که بخوام از ظاهرش خوشم بیاد یا نیاد .
البته اینجوری که خودش میگه ظاهرشم زیاد دلچسب نیس .
اما واقعا صداقت داره . بعضی چیزا تو وجود این دختر هست که من بین دخترای دیگه ندیدم .
عقلم دیگه کار نمیکنه ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
آقا امین خوش اومدی:72:
ببین داداش من ، دلیلی که برای قطع رابطه تون آوردی بهترین دلیل میتونه باشه اما خودت گفتی که از صداش پشت گوشی خوشت نمیاد و اینکه حدس میزنی ظاهرش دلچسب نباشه! 8 ماه هم ازت بزرگتره...
یعنی اگه صداش بهتر بود و زیبایی هم داشته باشه(چون معلوم نیست طوری که تو میخوای زیبا باشه یا نه) ادامه میدادی ؟
اما 8 ماه اختلاف سنی اصلا چزی نیست(من خواستگاری دارم که 10 سال ازم کوچیکتره!!)
عزیز من شما هردو تازه نوجوانی رو سپری کردید و هنوز اول اولای راه هستید!
باید حالا حالا ها درس بخونید و به ازدواج فکر نکنید رابطه دوستی رو هم تمام کنید تا بیشتر از این کشدار نشده و انتظار اون دختر بالاتتر نرفته!
توصیه خواهرانه من اینه که : اصلا نگران دلشکستنش نباش چون این حرفا فقط از سر وابستگیه و بس!
رابطه ات رو باهش کاملا قطع کن و دلیل و برهان هم نمیخواد بیاری...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
جناب امین عزیز:
از صحبت های شما روشنه که حتی فکر کردن به ازدواج برای شما خیلی خیلی زوده و حالا حالا باید پی کسب دانش و مهارت و متعادل کردن ضخصیت خودتون باشید.
اما دوست دارم چند نکته از گفته های خودتون و در واقع اشتباهاتتون رو براتون پررنگ کنم تا در آغاز ارتباط های بعدی!! در نظر بگیرید و با دل و روان و زندگی یک دختر دیگه به این سادگی بازی نکنید :324:( هر چند اون دختر هم کم مقصر نیست...)
نوشتید :
نقل قول:
آخه 8 ماه بزرگتر از منه
شهرستانیه
منم بابام شدیدا مخالفه به شهرستانیا دختر بده یا دختر بگیره
این ها اطلاعاتی نیست که بعد از وابسته شدن به دست آورده باشید. اینها رو از اول هم می دونستید.
و یا اینکه :
نقل قول:
و همچنین اینکه من هنوز ندیدمش که بخوام از ظاهرش خوشم بیاد یا نیاد .
البته اینجوری که خودش میگه ظاهرشم زیاد دلچسب نیس .
در شروع این ارتباط شما چیزی از ظاهرش نمی دونستید که باب ابراز محبت رو باز کردید یا اجازه دادید باز بشه و وقتی کمی از رابطه گذشت و دلتون رو زد و دیدید ای وای! انگار اون پری رویاهاتون نیست، تصمیم گرفتید رو ظاهرش زوم کنید و خلاصه نتیجه دلخواهتون رو گرفتید.
اما خوشحالم که :
اشتباهتون رو پذیرفتید( اما هنوز هم نمی دونید چرا اشتباه کردید و به همین خاطر احتمال ارتکاب مجدد هست)
تصمیم به قطع رابطه گرفتید.( ضربتی عمل کنید. همه راه های ارتباطی رو قطع کنید و به خودتون اجازه برگشت ندید.)
نقل قول:
خواهش میکنم به من راهی رو پیشنهاد کنید که نه دل این دختر بشکنه و نه خدا ازم ناراضی باشه .
متاسفانه راهی نیست. نمیشه یک Ctrl+ Z گرفت و همه چیز را برگرداند.داغون شدن دل اون دختر و کنار اومدن با اشتباهش به عهده شما نیست!!
بهتره جلوی دل شکستن های نفر های بعدی رو بگیرید و دنبال یافتن اشتباهاتتون و کسب تجربه از این موضوع باشید.
نقل قول:
بخدا خودم موندم چیکار کنم ، خدا منو بخاطره این کارم ببخشه . نباید این دخترو به خودم وابسته میکردم .
توبه نصوح کنید ( صادقانه و بی بازگشت) تا خدا شما رو ببخشه.
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
ممنون فرانک خانم . :72:
راستشو بخواین اگه دیده بودمشو از ظاهرش خوشم اومده بود و همچنین خوب حرف میزد من اصلا کاری به شهرستانی بودنشو این 8 ماه نداشتم . چون دختر واقعا خوبیه . همونجور که گفتم چندین بار از طرق مختلف آزمایشش کردم .
اما یه مشکل اساسی داره . اونم اینکه وقتی دعوامون میشه ، همش دوس داره موضوع رو کش بده . بهش میگم نرگس بیخیال شو انقد گیره الکی نده اما مگه راضی میشه .
پس من همون قضیه ی داداشمو بهونه میکنم و بعد از اتمام امتحانات خودم و خودش رابطمونه قطع میکنم .
چند وقتم هر دوتا خطمو خاموش میکنم که باورش بشه .
فقط خدا کنه این موضوع جداییمون به درسش لطمه نزنه . بخدا اگه میخواستم به نامردی تموم کنم خیلی راه ها جلوی پام بود .
اما وجدانم این اجازه رو نمیداد که یه دفه ای ولش کنم .
امیدوارم خدا ازم راضی باشه ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
با سلام
نمي شود ما تن خود را به آب بزنيم ،اما با زبان بگوييم كه قصد ما خيس شدن نيست.
وقتي پسر و دختري در سنين پايين و بدون ارزيابي دقيق معيارها و شرايط و تناسب ها روزي 190 sms به هم مي زنند يعني احساس ، يعني وابستگي و هيچ ربطي هم به ازدواج و از اين حرفا نداره.
در اين رابطه يكي از طرفين مقصر نيست. هر دو طرف آگاهي نداشتند و اشتباه كردند و مبتلا شدند.
درمان هم معطوف به قطع رابطه قطعي و صريح هست. و اينطور هم نيست كه فقط دختر بشكند و آسيب ببيند. پسر هم احساس فشار مي كند.
تحمل اين فشار قطع رابطه در امروز بسيار ساده تر از آينده است.
همانطور كه اگر شما همان 6 ماه قبل به اين موضوعات فكر مي كرديد و وارد رابطه نمي شديد،كمتر از كنون فشار تحمل مي كرديد.
هر گونه اعتيادي با پيشرفت زمان شديدتر مي شود. اعتياد به رابطه عاطفي هم همين طور هست.
لذا اگرچه اكنون قطع رابطه مشكل هست. اما اقدام عاقلانه و منطقي و سريع شما مي تواند از عوارض پيش بيني نشده در آينده جلوگيري كند. موارد بسياري بوده است كه رابطه طولاني شده و تهديد به خودكشي از طرف دختر يا پسر يا حتي اقدام به خودكشي بوده است. لذا بايد قبلا از آنكه كنترل رابطه از دست شما خارج شود اقدام كنيد.
نكته مهم اينست:
كه اين تجربه را تلخ و سنگين به دست آورده ايد. نبايد با هيچ بهانه اي تكرار شود. ازدواج راهكار و مهارت و آگاهي خاص خود را مي طلبد.
هر روزي كه قصد ازدواج داشتيد، همان روز اقدام كنيد. نه يك روز قبل
راهكار عملياتي:
نمي خواهد به بعد از امتحان موكول كنيد. حتي به يك ساعت ديگر هم موكول نكن.
همين اكنون اقدام كن.
در ضمن نمي خواهد گوشي خود را خاموش كنيد. هر دو سيم كارت خود را واگذار كن.
شما بايد بستر ارتباطي را مطلق قطع كني.
چون به نظر مي رسد معتاد اين رابطه شديد،امكان زيادي دارد مسئله در شما عود كند و دوباره خودت رابطه را باز كني.
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
آویژه جان من تمام حرفاتونو قبول دارم .
واقعا منم اشتباه کردم . اون زمان کلم داغ بود احساسی تصمیم میگرفتم .
بخدا بعضی وقتا واسه خودم خندم میگیره . آخه 17 سال سن چیکارش به ازدواج !
حالا آیا بهتر نیس رابطمو باهاش کمرنگ تر کنم و بعدش قطع رابطه کنم یا اینکه یه دفه تمومش کنم ؟
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
به هیچ وجه! بهترین کار همون قطع یکباره ست. حتی توضیح هم نمی خوادو خداحافظی هم نه :160::300:
راهکار جناب مدیر را چندین و چند باره بخوانید و به ایشون و تجربه بالاشون اعتماد کنید. مطمئن باشید راه درست، همینه و هر دوتون از این راه کمترین ضربه رو متحمل می شید. :305:
موفق باشید
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
ممنون از کمکی که بهم کردین .
با حرفاتون روحیه گرفتم .
برای خودمم سخته اما همونطور که جناب مدیر فرمودن هرچی رابطه طولانی تر بشه دامنه ی مشکلات هم گسترده تر میشه .
اما سوالی داشتم .
ببینید این دختر احتمال زیاد امسال دانشگاه کرمان قبول میشه و میاد شهر خودمون .
منم سال دیگه کنکور دارم . پس اگه 2-3 سال دیگه منو تو محیط دانشگاه ببینه میشناستم .
اونوقت بهش چی بگم ؟ چه توضیحی بدم ؟ اگه بخوام واقعیتو بگم که همه چیزو میزاره پای نامردیم .
آیا قطع رابطه ی ناگهانی باعث نمیشه این دختر دلش هزار راه بره و از درس و همه چیز باز بشه ؟
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
امین آقا بازم که اشتباه کردی!
حالا ظاهر هیچی، برای بعضیها خیلی مهمه م برای بعضیها نه ...اما این خوب حرف زدن دیگه چه صیغه ایه ؟؟
مگه لهجه شهرستانی و مرکز استانی چقدر متفاوتن؟ حتی اگه از دوشهر مختلف هم بودید زبان که ملاک برتری نیست برادر من :305:
اینم بگم که هم دعواهای این سن سال و اینجور دوستیها بی اهمیته هم خوشیها و قربان صدفقه هم رفتنهاش!
اینار که گفتم برای آینده ات بود که بخوای واقعا ازدواج کنی نه اینکه به ادامه این رابطه امیدوار بشی:305:
راه حل الانت همین یهو غیب شدنه ، بی دلیل
اگه کار به اونحا کشید که از نزدیک همدیگرو دیدید ، بگو اون موقعه هردو جوانتر بودید و خام ! بگو هردو اشتباه کردید و اگه ادامه میدادید ممکن بود خیلی مشکلات سر راهتون پیدا میشد و اسیبها جدی تر میشد.
بگو باید خدا رو شکر کنیم که به موقع تصمیم درست رو گرفتیم و عاقلانه عمل کردیم طوری حرف بزن که باورش بشه اونم تو قطع رابطه راضی بوده و درست عمل کرده!
بعدش میگی : بخشید باید برم کلاس دارم!!
نترس به این نمیگن نامردی!
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
نقل قول:
بینید این دختر احتمال زیاد امسال دانشگاه کرمان قبول میشه و میاد شهر خودمون .
منم سال دیگه کنکور دارم . پس اگه 2-3 سال دیگه منو تو محیط دانشگاه ببینه میشناستم .
اونوقت بهش چی بگم ؟ چه توضیحی بدم ؟ اگه بخوام واقعیتو بگم که همه چیزو میزاره پای نامردیم .
آیا قطع رابطه ی ناگهانی باعث نمیشه این دختر دلش هزار راه بره و از درس و همه چیز باز بشه ؟
بازی های ذهن خودتون رو خوب بشناسید:
شاید منو دید و شناخت و به همه گفت خیلی نامرده!
شاید نگران شد و کار دست خودش داد!
بهتر نیست هر از گاهی با یه واسطه از حالش با خبر بشم؟!
یه آی دی دخترونه میسازم و بهش نزدیک میشم که کمکش کنم کمتر اذیت بشه!
و ...
این ها همه بهانه است برادر کوچکتر من! بهانه های ذهن تو که می خواد هم چنان درگیر بمونه ...
رها شو ازشون و اون دختر و خودت رو بسپار دست خدایی که مدیر و مدبره ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
امین اگه واقعا میخوای مدیونش نباشی و خدا هم ازت راضی باشه و وجدان خودتم راحت باشه هرچی زودتر و بدون دلیل ازش جدا شو و برو دنبال سرنوشت خودت
دیگه م هیچوقت وارد همچین رابطه ای نشو تا وقت ازدواج ، اونم با رعایت همه جوانب!
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
از کمک همتون ممنونم .
جناب مدیر ، فرانک و آویژه خانوم ، از هر دوتون متشکرم .
واقعا شاید اگه نصیحت شما نبود من تا مدت ها به این رابطه ادامه میدادم .
اما الان دیگه تصمیم گرفتم تمومش کنم . خودمم خسته شدم . خیلی به درسم لطمه خورده . به درس اونم همینجور .
البته ناگفته نماند باید سپاسگزار داداش بزرگترم که 26 سالشه هم باشم .
آخه حدود 2 ماه پیش که پدر و مادرم به حج مشرف شده بودن ، با من صحبت کرد . بهم گفت میدونم با یه دختر رابطه داری . اون روز بهم شدیدا تذکر داد و همین باعث شد که من یه کمی به خودم بیام .
امیدوارم خدا منو ببخشه . و همچنین اون دختر هم هرچه سریعتر منو فراموش کنه .
هرچند تو این مدت همش بهم میگفت حرف از جدایی نزن ، من بدون تو نمیتونم زندگی کنم و ...
خدایا ببخش منو ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
امین آقا مسلمه اون دختر الان ناراحت میشه. همونطور که شما دارید اذیت میشید. ولی این رو مثل داروی تلخی بدون که برای درمانه. اون دختر هم با گذشت زمان متوجه میشه که بهترین کار رو براش انجام دادی. فقط حواستون رو خوب جمع کنید که دوباره برنگردید. چون این قطع و وصل شدن های پیاپی رابطه، وابستگی رو بیشتر میکنه.
چون نیتتون پاکه، خدا هم کمکتون میکنه. مطمئن باشید:72:
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
نقل قول:
اما الان دیگه تصمیم گرفتم تمومش کنم . خودمم خسته شدم . خیلی به درسم لطمه خورده . به درس اونم همینجور .
مطمئنم می تونی روی تصمیمت، استوار بایستی :104:
قول بده هر جا رو احساس کردی اذیت میشی یا دلت بهانه برگشتن گرفت، محلش نذار. به جاش، پاشو بیا اینجا پیش خودمون تا باهم حرف بزنیم و درستش کنیم :122:
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
می تونی از آسیب هایی که این روابط وارد می کنه توضیح بدی و بعد قطع کنی.
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
ممنون دوستان .
باور کنید بیشتر از یه آبجی یا داداش بزرگتر بهم کمک کردین .
ما هر دوتامون از اول راهمون اشتباه بود . اولش احساسی بودیم . حتی اون دختر همین الانشم احساسیه . منتهی این طبیعیه چون همه ی دخترا نسبت به پسرا خیلی احساسی ترن .
باید خودش بدونه .
این سن فقط باید برای درس خوندن باشه . نه حرف از ازدواج .
واقعا خیلی خنده داره که حرف از ازدواج بزنیم .
باید دیر یا زود تمومش میکردم . از همون زمانی که داداشم بهم تذکر داد تو این فکر بودم . اما میترسیدم اگه اینجوری تمومش کنم نه خدا از راضی باشه و نه اون دختر .
اما الان شرایطیه که هر 2مون باید بدونیم راهمون انتهاش به بیراهه میرسید .
امیدوارم اونم یه کمی منطقی تصمیم بگیره .
بازم از همتون ممنونم ... :72::72::72::72:
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
حالا که همه میگن باید یهویی قطع رابطه کنی،یه توصیه بسیارکارساز دارم::305:
اگررنج شدیدی را باهرنوع الگوی رفتاری یا عاطفی همراه سازیم،به هیچ قیمتی به سوی ان نخواهیم رفت.=>آنتونی رابینز در کتاب به سوی کامیابی
یعنی اگر شما به این باور برسی که ادامه دادن رابطه رنج بیشتری داره از قطع رابطه،مسلمأ رنج کمتر رو انتخاب میکنی.
یعنی با استفاده از منطقت به خودت بفهمون که ادامه رابطه هردوتون رو بیشتر اذیت میکنه و به صلاح هیچکدومتون نیست.:72:
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
دارم سعی میکنم خودمو حفظ کنم .
ولی ای کاش تو این برهه ی زمانی ولش نکرده بودم . من خودم دیگه 100 % تصمیم به جدایی داشتم . اما الان پیش خودم میگم کاش تو امتحاناش یه دفه قطع رابطه نکرده بودم .
آخه اون یه دختره احساسیه که هر موضوعی سریعا تحت تاثیر قرارش میده .
میترسم بخدا ...
سر همین ماجرا پشت دستمو داغ کردم که دیگه با هیچ دختری شدیدالارتباط نشم .
از یه جهتم یاد حرفای بچه ها میفتم که میگن هرچی زودتر تمومش کنی بهتره .
من خودمم همیشه این احساسو داشتم که بین ما عشقی وجود نداره و صرفا وابستگیه .
اما اون همیشه مخالف عقیده ی من بود .
کلا وقتی حرف از جدایی میزدم خیلی امیدوارانه جوابمو میداد .
تو این 6 ماه کوچیکترین حرفی ازش نشنیدم که بخواد ناراحتم کنه . اما من بارها و بارها سر موضوعات الکی باهاش دعوا و بحث میکردم .
البته فقط یه بدی داشت موقع دعوامون خیلی یه موضوعیو کش میداد .
بخدا بیشتر از اونی نگران خودم باشم نگران اونم ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
سلام امین
فکر کنم خودت بهتر می دونی که این رابطه تا هر زمانی که ادامه داشته باشه منجر به ازدواج نمیشه
پس حالا به نظرت اگه الان تموم بشه بهتره یا 5 سال دیگه ؟
اگه الان تموم بشه هم اون کمتر آسیب می بینه و هم خدا از تو راصی تره
تو که اینقدر به فکر گناهت هستی از خدا می خوای که ببخشت چرا می خوای گناهاتو بیشت و بیشتر کنی
به حرف دوستات گوش کن ، اونا واسه تو خوبی می خوان .همین
با آرزوی آرامش
ناز
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
تا اون زمانی که با این دختر ارتباط داشتم فک میکردم ازش جدا شدن واسه خودم هیچکاری نداره و سه سوته میتونم بیخیالش بشم .
الان میبینم واسه خودمم خیلی سخته .
اما اصلا دوس ندارم این رابطه رو بازم با این دختر شروع کنم . دقیقا اینو حس میکنم که اون منتظر یه جرقه اس .
احساس خوبی ندارم . شاید یه جورایی واقعا یه کمی هم نامردی کردم .
آخه اون همیشه به من میگفت اگه یه روزی خواستی ازم جدا بشی ، دست رو دلت بزار تا بعد از کنکورم .
ولی تا کنکورش هنوز حدود 6 ماه مونده . اگه بعد از یک سال میخواستیم جدا شیم خیلی سخت تر از این بود که الان میخوایم جدا شیم .
خیلی وسوسه میشم برم سمت گوشیمو بهش SMS بدم اما یاد حرفای بچه ها میفتم .
بعضی وقتا بخاطره اینکه آروم شی باید حرفتو به یکی بزنی ولی متاسفانه من به هیچکسی نمیتونم بگم . حتی به دوستام .
تو این مدت اون هیچوقت بهم دروغ نگفت . واقعا دروغ نگفت .
اما من مثه آب خوردن بهش دروغ میگفتم .
همیشه صبای چارشنبه پنج شنبه که تعطیلیش بودو میتونست راحت تا ساعت 7-8 بخوابه بخاطره من ساعت 6 از خواب بلند میشد .
ولی من همیشه راحت میخوابیدمو هیچ کاریم نداشتم که کی از خواب پا میشم .
نمیدونم اینا رو چی میشه اسمشونو گذاشت . شاید واقعا نامردی کردم . حتی در همون دورانیم که رابطه داشتیم .
فقط امیدوارم این دختر بدونه جداییمون به نفع خودش بود .
راستش منو اون تو یه انجمن گفتگو با هم آشنا شدیم .
امشب که رفتم به اون انجمن یه متنی ازش خوندم که خیلی ناراحت شدم .
واقعا دلم گرفت .
شاید حقش نبود من یه دفه ولش کنم .
خدا کنه اول اون دختر و بعد خودم از این فشار روحی خارج بشم .
ما آدما حکمت خدارو نمیدونیم .
شاید داخل همین ماجرا هم یه رازی نهفته بود . اما تصمیم گرفتم دیگه با هیچ دختری حتی ارتباطی مشابه ارتباط قبلیم نداشته باشم .
همون اولش هم کلم داغ بود . احساسی بودم نمیفهمیدم چیکار میکردمو چی میگفتم .
اما بازم جای شکرش باقیه که تو این مدت یه کمی منطقی تر شدم .
هنوزم دلم واسش میسوزه .
خدا کنه منو بخشیده باشه ...
RE: رابطه ی ساده ، عشق و علاقه ، جدایی
برادر عزیزم، امین آقا،
اگه اون دختر الان ندونه که به نفعش بوده، بعدا متوجه میشه. مطمئن باش.
منم بعضی وقتا گوشیمو خاموش میکنم و پرتش میکنم زیر تختم تا دچار بعضی وسوسه ها نشم.
ما همه ، اینجا میشیم سنگ صبورت. هر وقت دلت گرفت، بیا اینجا حرفات رو بزن. حتی اگه مدت زیادی از این تاپیک گذشته باشه.
خیلی ذوق کردم که اینو نوشته بودی:
"اما تصمیم گرفتم دیگه با هیچ دختری حتی ارتباطی مشابه ارتباط قبلیم نداشته باشم ."
بهترین تصمیمته. توی زندگی مشترک آینده ت نتیجه خوب و مثبتش رو خواهی دید. به شما قول میدم.
من امیدوارم اون دختر خانم هم همین تصمیم رو بگیره. چه دیر چه زود، ولی بگیره.
امیدوارم زمان زود زود برات بگذره تا مرهم بشه برات:72: