-
سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
با سلام من محمد هستم27 ساله که چند منشی در محل کارم دارم. 5 ماه پیش متوجه شدم که یکی از اونا با دوست پسرش در محل کار قرار گذاشته و من از این کار وی ناراحت شدم و با وی برخورد کردم اما او اذعان داشت که ما یک ساله با هم دوستیم و من به وی وابسته شدم و با اینکه فقط یه دوستی ساده هست و هیچ امکان ازدواجی باهاش ندارم نمی تونم فراموشش کنم. من به منشی ام کمک کردم و با معرفی مشاوره ارتباط وی را با دوست پسرش خیلی خیلی کمرنگ و قطع کردم.وقتی داشت رابطشون کمرنگ می شد یه فکر شیطنت آمیز آمود سراغم که چرا من باهاش دوست نشم و پیشنهاد دادم و وی با اصرار من قبول کرد. یه دوماهی باهم دوست بودیم تا اینکه نمی دونم چی شد که به ازدواج با هم فکر کردیم و قول و قرارا شروع شد. رابطمون خیلی خیلی نزدیک شد تا حدی که نیاز جنسی من را برطرف می کرد.حال مشکل اینجاست که من نسبت به رابطه قبلی ایشون شک دارم و هر بار که مطرح کردم قسم می خوره که هیچ رابطه ای در میان نبوده .چندین بار با هم دعوامون شده اما خیلی زود برگشتیم. من از یکی از دوستان صمیمی اون خواهش کردم که هرچه راجع به رابطه قبلی کیس ما با دوست پسرش میدونه بگه و اون گفت چون نیتتون خیره می گم اما به هیچ وجه دوستم نفهمه و اون گفت که دوست پسره قبلی اش ، آدم زیرک و هوس بازی بوده اما تنها کاری که کرده با زور یک بار وسطای دوستی با و یک بار هم آخرای دوستی لباسای بالا تنه اون را در آورده اما کیس ما با گریه و فرار نگذاشته کار به جاهای باریک کشیده شود.. اما خودم باورم نمیشه که یه پسر وقتی یه دختر رو توی یه مکانه خالی گیر بیاره و با توجه به هوس باز بودن و زیرک بودن فقط به دیدن بالا تنه یه دختر اکتفا کنه و همچنین دوستش می گفت روزای که قرار داشت لباس های زیر خوشکل هم می پوشید و حتما حمام هم می رفت . الانم که من باهاشم سوتی هایی می ده که من مطمئن شدم که رابطه جنسی داشته اما نگذاشته نزدیک ترین دوستش هم بفهمه آخه دلیلی نداشته . خلاصه که خودش میگه فقط یه بار لباشو آورده نزدیک لبای من که با خشم من بیخیال شده و چند باری هم فقط به هم دست دادیم.اون هنوز خبر نداره که من میدونم دوست پسره قبلیش لباسای بالا تنشو درآورده. حال بعضی از روزا پیش خودم فکر می کنم که آهای محمد خدا به این بزرگی میبخشه اما تو نمی بخشی؟ یا می گم من که الان با هاش رابطه جنسی برقرار کردم اگه ولش کنم از کجا معلوم که دختر بعدی که بخوام با هاش ازدواج کنم همچین مشکلی براش پیش نیومده باشه؟ به اینا که فکر می کنم بیخیالش می شم اما بعضی وقتا فکرای کاملا منفی میاد سراغم و عذابم میده. مثلا خونه ما که خالی میشه و میارمش خونه و با هاش هر کاری که می کنم بعد پیش خودم میگم چه بد که دوست پسره قبلی اون هم این کارا باهاش کرده. خیلی خستتون نکنم از این که قبلا رابطه جنسی داشته باشه احتمالش خیلی خیلی بالاست اما هم نامردی هست که بخوام حالا که بهم اعتماد کرده بیخیالش بشم هم از ادامه دادان باهاش میترسم. در ضمن ایشون تا حد زیادی حرف منه . مثلا الان به خاطر من کاملا محجبه شده و نمازاشو میخونه. در کل خیلی دوست داشتنیه اما ای کاش از اول با من بود. حال با فرض اینکه ایشون رابطه جنسی داشته باشن ، با اینکه دوسش دارم در حقش نامردی کنم و بیخیالش بشم ؟یا اینکه بمونم باهاش و اگه صرف با موندنه چه کار کنم که این افکار عذاب آور سراغم نیاد؟ با تشکر فراوان از زحمات بی دریغ شما
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط jojolak
با سلام من محمد هستم27 ساله که چند منشی در محل کارم دارم. 5 ماه پیش متوجه شدم که یکی از اونا با دوست پسرش در محل کار قرار گذاشته و من از این کار وی ناراحت شدم و با وی برخورد کردم اما او اذعان داشت که ما یک ساله با هم دوستیم و من به وی وابسته شدم و با اینکه فقط یه دوستی ساده هست و هیچ امکان ازدواجی باهاش ندارم نمی تونم فراموشش کنم. من به منشی ام کمک کردم و با معرفی مشاوره ارتباط وی را با دوست پسرش خیلی خیلی کمرنگ و قطع کردم.
چه کار خداپسندانه ای کردید، باید به شما تبریک گفت:104:
وقتی داشت رابطشون کمرنگ می شد یه فکر شیطنت آمیز آمود سراغم که چرا من باهاش دوست نشم و پیشنهاد دادم و وی با اصرار من قبول کرد. یه دوماهی باهم دوست بودیم تا اینکه نمی دونم چی شد که به ازدواج با هم فکر کردیم و قول و قرارا شروع شد. رابطمون خیلی خیلی نزدیک شد تا حدی که نیاز جنسی من را برطرف می کرد.
اما اینجا رو خراب کردی برادر!
حیف این نام کاربری نیست ؟
اینکه بدونی شیطون داره گولت میزنه و حرفشو گوش کنی خیلی خیلی بده:305:
شما با این سن و موقعیت کاری چرا نیاز جنسی یا عاطفیتون رو با ازدواج برطرف نکردید؟؟؟
خیلی از جوانها بهانه میارن که بیکاریم، نرخ تورم بالاست! گرونیه ، دیگران میگن هنوز سنم کمه، و ... اما شما چی ؟؟
حال مشکل اینجاست که من نسبت به رابطه قبلی ایشون شک دارم و هر بار که مطرح کردم قسم می خوره که هیچ رابطه ای در میان نبوده .چندین بار با هم دعوامون شده اما خیلی زود برگشتیم.
به نظر من این اصلا مشکل نیست!
هرآنچه که برای خودت میخوای برای دیگران هم بخواه!
شک نکن اطمینان کن که به چنین دختری که بی هیچ تعهدی نیازهای ...یه غریبه رو برآورده میکنه اعتمادی نیست:305:
من از یکی از دوستان صمیمی اون خواهش کردم که هرچه راجع به رابطه قبلی کیس ما با دوست پسرش میدونه بگه و اون گفت چون نیتتون خیره می گم اما به هیچ وجه دوستم نفهمه و اون گفت که دوست پسره قبلی اش ، آدم زیرک و هوس بازی بوده اما تنها کاری که کرده با زور یک بار وسطای دوستی با و یک بار هم آخرای دوستی لباسای بالا تنه اون را در آورده اما کیس ما با گریه و فرار نگذاشته کار به جاهای باریک کشیده شود.. اما خودم باورم نمیشه که یه پسر وقتی یه دختر رو توی یه مکانه خالی گیر بیاره و با توجه به هوس باز بودن و زیرک بودن فقط به دیدن بالا تنه یه دختر اکتفا کنه و همچنین دوستش می گفت روزای که قرار داشت لباس های زیر خوشکل هم می پوشید و حتما حمام هم می رفت . الانم که من باهاشم سوتی هایی می ده که من مطمئن شدم که رابطه جنسی داشته اما نگذاشته نزدیک ترین دوستش هم بفهمه آخه دلیلی نداشته . خلاصه که خودش میگه فقط یه بار لباشو آورده نزدیک لبای من که با خشم من بیخیال شده و چند باری هم فقط به هم دست دادیم.اون هنوز خبر نداره که من میدونم دوست پسره قبلیش لباسای بالا تنشو درآورده.
حال بعضی از روزا پیش خودم فکر می کنم که آهای محمد خدا به این بزرگی میبخشه اما تو نمی بخشی؟
برادر عزیز اشتباه نکن:305:
خداوند گناه زنا رو به این راحتی و بی توبه واقعی هرگز نمیبخشه!
شما مطمئن شدید که اون توبه کرده که خدا اونو بخشیده باشه؟
اگه توبه کرده چرا هنوز داره ادامه میده ؟؟؟
برای بخشیده شدن اول باید رابطه با شما رو هم کامل قطع کنه و دیگه با احدی چنین رابطه ای نداشته باشه و به تکرارش هم فکر نکنه تا خدا اونو ببخشه .
شما هم همین کارو میکنید و اونوقت رسما میری خواستگاریش .اونوقت بخشیده میشید هردوتون!
یا می گم من که الان با هاش رابطه جنسی برقرار کردم اگه ولش کنم از کجا معلوم که دختر بعدی که بخوام با هاش ازدواج کنم همچین مشکلی براش پیش نیومده باشه؟
بله دیگه اون دختر هم در مورد شما همین فکرو حق داره بکنه مگه نه ؟
!
به اینا که فکر می کنم بیخیالش می شم اما بعضی وقتا فکرای کاملا منفی میاد سراغم و عذابم میده. مثلا خونه ما که خالی میشه و میارمش خونه و با هاش هر کاری که می کنم بعد پیش خودم میگم چه بد که دوست پسره قبلی اون هم این کارا باهاش کرده. خیلی خستتون نکنم از این که قبلا رابطه جنسی داشته باشه احتمالش خیلی خیلی بالاست اما هم نامردی هست که بخوام حالا که بهم اعتماد کرده بیخیالش بشم هم از ادامه دادان باهاش میترسم.
نباید بترسید چون در حال حاضر شما هم مثل اون هستید و تو این مورد مساوی هستید!
در ضمن ایشون تا حد زیادی حرف منه . مثلا الان به خاطر من کاملا محجبه شده و نمازاشو میخونه.
پناه بر خدا!!
وقتی حجاب باطنی(اونم عفت) وجود نداره حجاب ظاهری به چه دردی میخوره ؟؟؟
یعنی حجاب(ظاهری) برای شما مهمه ؟؟
نماز ؟!
خداوکیلی خودت بگو این نماز و حجاب جز توهین به مقدسات معنی دیگه ای داره ؟
در کل خیلی دوست داشتنیه اما ای کاش از اول با من بود. حال با فرض اینکه ایشون رابطه جنسی داشته باشن ، با اینکه دوسش دارم در حقش نامردی
کنم و بیخیالش بشم ؟یا اینکه بمونم باهاش و اگه صرف با موندنه چه کار کنم که این افکار عذاب آور سراغم نیاد؟
به نظر من نه رهاش نکنید چون دلیلی نداره! شما از این لحاظ الان مساوی هستید و نمیتونید به این خاطر ازش ایراد بگیرید .دوستش هم که دارید چون دوست داشتنیه!
از نامردی هم که بدت میاد!
باهاش بمونید و البته ازدواج کنید و بیخیال گذشته بشید چون خودتون هم تو گذشته اش شریکید.
خصوصیات مثبتی ی که داره و ازش گفتید باعث میشه یادت بره نگران نباش!
با تشکر فراوان از زحمات بی دریغ شما
خواهش میکنم،
اگه جاهایی تند صحبت کردم ببخشید:72:
بر حسب وظیفه انسانی و اینکه برادر دینی من هستید و دیگه اینکه خودتون هم قسم دادید اینکارو کردم
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
به نظرم ازدواج با ایشون اگه از جهات دیگه مشکلی ندارید به صلاح هر دوتونه!
تنها و تنها کسی می تونه و حق داره از همسرش انتظار یک گذشته پاک رو داشته باشه که خودش هم از جاده پاکی و نجابت خارج نشده باشه ...
به هر حال هر دوتون همدیگرو تست کردید!!! و می دونید که به درد هم می خورید. چی از این مهم تر؟!
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
سلام دوست عزیزم
ببین دوست محترم بکارت برای ازدواج لازم هست ولی کافی نیست مسائل بسیاری تو این امر دخیلن
شما اول و قبل از ازدواج باید ببینی که ازدواج شما از سر هوس نباشه یعنی تنها انگیزه نباید سکس باشه این خیلی مهمه
اما در مورد دوستتون ببین برادر عزیز بعضی دخترا وقتی میبینن که پسر مقابل ازش بالتره تن به این رابطه (سکس) میدن تا به هر قیمتی طرف مقابلو داشته باشن این هم برای شما خوبه چون میشه تا حدودی گفت که شاید قبلا این رابطه اگر هم وجود داشته کمرنگ بوده
ولی اینم بگم تا وقتی طرف مقابل به این صداقت نرسیده که تمام حقیقتو به شما بگه فکر ازدواج نباشید و شما هم باید با این قضیه کنار بیایید منم با نظر دوست عزیزم فرانک موافقم چند وقتی سکس را به طور کامل قطع کنید و به هیچ وجه حرف از ازدواج نزنید میدونم سخته ولی باید انجام بدید تا ببینید بازم نسبت به هم کشش عاطفی دارید یا نه جواب این سئوال خیلی مهمه
بعد یک مسئله دیگه دوست عزیز مدت اشنایی شما خیلی کمه تو این مدت هم که سکس مطرح بود و جلوی شناختو گرفته حتما بدون سکس تو یک بازه زمانی حداقل 7 ماه تا یک سال به این شناخت برسید بعد تصمیم به ازدواج بگیرید و حتما از مشاور حضوری هم استفاده کنید:72::72::72:
موفق باشید:72::72::72:
ببین دوست عزیز بعد از شناخت کامل و به وجود امدن رابطه صادقانه بین شما دونفر ان وقت میتونید پایه های یک زندگی سالمو بگذارید بشنید با دوستتون کاملا در مورد سکس صحبت کنید و به یک نقطه مشترک برسید اصلا تو گذشته ایشون کند وکاو نکنید سعی کنید تو حال زندگی کنید این جمله معرفم براتون مینویسم: زندگی در گذشته حال ادمو مسموم میکنه در حال زندگی کنید
بازم میگم صداقت و شناخت برای زندگی مشترک خیلی مهمتر از بکارته انسانه چه دختر چه پسر شما هم که باکره نیستید پس روش زیاد فکر نکنید فقط سعی کنید شناختتون کامل بشه ببخشید اگه زیاد نوشتم
پیروز و سعادتمند باشید:72::72::72:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
به قول فرانک: پناه بر خدا!!
وقتی حجاب باطنی(اونم عفت) وجود نداره حجاب ظاهری به چه دردی میخوره ؟؟؟
یعنی حجاب(ظاهری) برای شما مهمه ؟؟
نماز ؟! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!1:163::163::163::163::163::163:
خداوکیلی خودت بگو این نماز و حجاب جز توهین به مقدسات معنی دیگه ای داره ؟
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
انقد ازتون ناراحت وعصبانیم که فقط خدا میدونه:320::320:
مغزم هنگ کرد. واقعا چه آدمایی پپیدا میشن؟؟؟!!!!!!!!
اولا: رابطه داشتن با اون پسر بد بوده با شما نه. مگه شما کی هستید!!!!!!
دوما:به اون خانوم شک دارین دوست ندارین قبلا تو رابطه ای بوده باشه. واسه شما چی؟ بدنیست؟؟؟؟؟مگه شما کی هستید!!!!!!
چطور اون زمانی که اون خانومو بردین خونتون به اینا فکر نکردین؟چرا کارتون به نظرتون زشت نیومد؟!!!!!
سوما:دیگه توروخدا دم از ایمان و نماز و حجاب نزنید.بهتون نمیاد.فقط باعث میشید افکار عمومی حتی نسبت به اونایی هم که واقعا محجبه و با نماز هستند خیلی بیشتر شک کنند.
چهارما:به جای اینکه اول از همه خودتون توبه کنید و بعد از اون خانوم بخواین واقعا توبه کنه و بعد ازدواج کنید.میخواین با یه نامردی دیگه خرابترش کنین؟؟؟؟؟؟؟؟
یادتون نره:305:
حتی تو قرانم داریم زنان خوب برای مردان خوب
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
خواهر عزیزم مینا حرفشون درسته ولی با عصبانیت مطرح کرده که شاید ناراحتتون کنه ولی حرفای ایشون را باید با این دید نگاه کرد که حرفاشون با صداقت و از سر دلسوزی خواهرانه است
ما حصل حرف مینا خانوم اینه که تو این رابطه هر دو مقصرین نه فقط ایشون و این کاما درسته شما هم اگه با این دید نگاه کنید حتما فرمایشات ایشونو تایید خواهید کرد سوای ناراحتیشون
موفق باشید:72::72::72:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
سلام دوست عزیز
فقط می تونم بگم اگه واستون پاک بودن یه دخترقبل ازآشنایی یاازدواج باهاتون مهم هست بایدسعی میکردید خودتون هم پاک می موندید پس ازاین لحاظ نمی تونید ایرادی به اون خانوم بگیرید البته من کار اون خانم رو هم تائید نمی کنم اینم یادتون باشه حتی اگه بااون خانوم هم تموم کنید دیگه خودشماهم مثل قبل پاک نیستیدوکسی توزندگیتون بوده که باهاش رابطه داشتید .
اگه اهل نماز باشیدبایداینم بدونید که رابطه جنسی با نامحرم حرامه .
به نظرمن هم دوستمون کوروش او ل راست میگه اول باید رابطه جنسی رو کاملا قطع کنید البته سعی کنیدواقعاازته دل این کارو کنید که خداهم ببخشه شمارو بعداگه دیدید به درد هم میخورید باهم ازدواج کنید چون تنها گذاشتن این خانوم فقط به خاطراین موضوع اصلا درست نیست چون خوذشماهم کمتر ازاون خطانکردید:320::320:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
جناب jojolak
هر دو خطا کردید و راه و روشتون غلط بوده و هست .
اما اینکه شما خود را مسئول این پیشامد می دونید و نمی خواهید این دختر را بااین تجربه رها کنید ، قابل تحسینه .
پیداست این دختر با پیش آمدن بحث ازدواج از سوی شما به غلط اعتماد پیدا کرده و تن به رابطه داده ، بخصوص اگر شما از ازدواج با اطمینان حرف زده باشی و حتی محتوای کلام شما به گونه ای بوده باشه که وی خود را از آن شما بداند ( مثلاً ، تو مال من هستی ... همسرمنی و ..... ) که دنیای یک دختر احساسی را تحت تأثیر قرار میده ، اغلب دخترها نقطه نظر نهاییشون از وارد رابطه با یک پسر شدن میل و نیل به ازدواجه که بعضی از پسرها هم از همین سوء استفاده می کنند . این راگفتم که بدانید خود شما در سوق ایشان به سوی این رابطه و جنسی شدن آن دخیل بوده ای ، به جملات خود دقت کنید که فرمودید به اصرار با او وارد دوستی شدید ( یعنی ایشون رد می کرده شما را و شما اصرار کردید و در ادامه هم اعتمادش برای ازدواج را جلب کردید و صد البته این تایید نمی کند که ایشون هم کار درستی کرده که پذیرفته ، بلکه منظور اینه که بیش از زوم روی ایشون روی خود و عملکردتون زوم کنید )
اگر مایل بودید با دختری بدون رابطه قبلی ازدواج کنید نباید با ایشون رابطه برقرار می کردید ، حال که رابطه برقرار کردید حق و عدالت نیست دختری بدون رابطه قبلی را طلب کنید ، و اگر هر دختردیگری با رابطه قبلی را با در نظر گرفتن عدالت بپذیرید همین وسواس را در مورد رابطه گذشته وی نیز خواهید داشت .
اکنون ، بهتره هرچه زودتر دست از رابطه جنسی بکشید و رابطه خود را به منظور شناخت در ابعاد دیگه ( هر دو از هم ) با اطلاع خانواده ها ، و زیر نظر یک مشاور به قصد ازدواج پیش ببرید ، و در مورد رابطه گذشته این دختر هم نه تجسس کنید و نه یادآوری . هر دوی شما در حال حاضر از این نظر در یک سطح هستید ، به حال و آینده ای خوب و بی خطا فکر کنید و گذشته را رها کنید .
.
-
تشکر و مجددا سوال
از همه عزیزانی که به هر نحوی پاسخ دادند بسیار سپاسگذارم.از اینکه وقت گذاشتید واقعا ممنونم. اما سوال اصلی من اینه که چه کار کنم که به رابطه قبلی ایشون فکر نکنم؟ چگونه می توانم حال و آینده ای خوب و بی خطا فکر کنم و گذشته را رها کنم ؟
مثلا همین چند روز پیش ، در حالی که تو ماشین با هم بودیم دوست پسر قبلیشو دیدم بهش گفتم این دوستت بوده گفت آره نگاش کن چه زشتم شده ، اصلا این مدل مو بهش نمی یاد. من سکوت کردم و اونم دیگه چیزی نگفت. بعد که فهمیدم که خونه دوست پسرش کجاست هزار تا فکر نامعقول و بچگانه به سرم زده که آزارم میده . مثلا چکارایی که پسره با کیس من انجام نداده. شبا که میخوام بخوابم یا بیدار که میشم این فکرای زشت میاد سراغم.
آره همتون راست میگید من مقصرم و من هم تو این مورد با ایشون مساوی ام اما من تا قبل از آشنایی با ایشون هیچ رابطه جنسی نداشتم اما ایشون قبل از من داشته و این منو آزار میده.
به خدا خودم هم از کرده خودم پشیمانم . بارها شده که من و اون تو محل کار یا جایی خلوت کردیم و پیش خودم گفتم که گناه نمی کنم اما اون با نزدیک شدن به من و لب گرفتن مرا تحریک کرده و باز ... نمی گم اون گناهکاره و شروع کننده اونه بلکه مقصر منم که این جوریش کردم. اینجوری باهاش تا کردم که فکر می کنه اگه این کارو با من کنه داره به من لطف می کنه . اون ابراز احساسات خودشو اینجوری نشون میده. باشه چشم من ارتباط جنسی ام رو قطع می کنم اما چه کار کنم که اون فکرای منفی نیاد سراغم؟
در ضمن در جواب خانم مینا چ باید بگم من کسی نیستم . من خطا کردم و آمدم اینجا تا دوستانی همچون شما کمک بگیرم نه اینکه سرزنشم کنید. من که گفتم بیخیال شدنم نامردی هست. من که میگم بابا من راهو اشتباه رفتم .راستی ایشون پرده بکارت دارند و رابطه جنسی ساده ای با هم داشتیم اما قبول دارم که باز گناهکارم. خیلی دوست دارم به 5 ماه پیش برگردم چون تا حالا من با هیچکس هیچگونه ارتباطی نداشتم یعنی خودم نخواستم . اما الان همه فاکتور های خوب واسه ازدواج مثل پول اخلاق خانواده خوب تحصیلات عالیه و... رو دارم الا پاکی. به خدا میخوام خون گریه کنم که چرا همچین غلطی کردم؟ بازم دارم خستتون میکنم معذرت میخوام. در کل این خانم تو خیلی چیزا با من همخونی داره و فقط اگه این مشکل حل بشه مطمئن باشید به هیچ وجه از دستش نمی دم و مشکلم اینه که چطوری گذشته ایشون را فراموش کنم. در آخر از فرانک1389 و آویژه و کوروش اول و مینا چ و silda و فرشته مهربان و همه دوستانی که واسم وقت گذاشتید سپاسگذارو و نمی دونم چه طوری ازتون تشکر کنم. منتظر راه حل های اثربخشتان هستم. مرسی از همه :104:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
شما اصلاً مطمئن نیستید که ایشون رابطه جنسی داشته ، ایشون هم انکار کرده ، و شما نباید دنبال اثبات و اقرار گرفتن برآئید ، همین که مدرکی دال بر رابطه داشتن نیست باید شما را آرام کند ، اینکه مرتب ذهنتون منفی میزنه یعنی وسواس فکری و منفی بینی پیدا کردید ، و برای رفع اون نیازه مراجعه حضوری به روانشناس بالینی داشته باشید تا به کمک وی با بهره گیری از تکنیکهایی مثل توقف فکر و تمرکز زدایی ، و ... از این مشکل رهایی یابی و با کسب مهارتهای لازم برای زندگی موفق به سوی ازدواج گام بردارید .
موفق باشید
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
سلام دوست عزیز
ازاینکه می شنوم خودتون متوجه اشتباهتون شدید واقعا خوشحالم چون این اولین قدم واسه بهترکردن زندگیتون بودکه مطمئنن دیگه این اشتباه رو نمی کنید.
هیچ کدوم از دوستان قصد سرزنش ندارن ولی باتوجه به حرفهای خودتون که نشون میده آدم معتقدی هستید همه باشنیدن این اشتباهتون حق بدید که ناراحت بشن :302::302:
وقتی خودتون هم میگید ایشون پرده بکارت دارن پس بایدمطمئن باشیدرابطه جدی نبوده وواسه اینکه از این فکرها خلاص شدید بهترین کار همون هست که کارشناس محترم فرشته مهربان گفتن .
موفق باشی دوست عزیز:43:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
سلام محمد عزیز
اول از هر چیز با این که من خودم آدم خیلی معتقدی تو عمل نیستم و لی قبل از هر کاری از صمیم قلب به خدا توکل کن و ازش بخواه تا راه درستو بهت نشون بده و انتخاب درستو برات مقرر کنه و به کمک خدا یقین داشته باش .
دوم باید بگم که هرگز تا موقعی که این احساس شک و تردید رو از وجودت بیرون نکردی و با اطمینان نمیتونی تصمیم بگیری ، با این دختر ازدواج نکن چون اگه بعد ازدواج این تردیدها دوباره سراغت بیاد واقعا زجرآور و کشندست و مدام به تو این موضوع رو القا میکنه که از ازدواجت راضی نیستی و اشتباه کردی و در دراز مدت شاید باعث طلاقت بشه . اینو از این جهت میگم چون منم یه حس کمی مشابه با تو رو الان که ازدواج کردم دارم چون از حدودای اوایل ازدواجم فهمیدم که خانومم به یکی از پسرخاله هاش علاقه داشته و به اصرار خانواده با من ازدواج کرده . البته الان خیلی به من وابسته شده ولی مگه این فکرای لعنتی ذهن یه مردو ول میکنه .
سوم این که اگه مشکل اصلیت اینه که طرفت قبلا با کس دیگه ای خوابیده و تو اونو و اونم تو رو میشناسه و نمیتونی با این مسئله کنار بیای این بر میگرده به طرز فکر و شخصیت مردونت که باید صادقانه بشینی و کلاتو قاضی کنی ببینی که محاسن و امتیازات طرف مقابلت واقعا اونقدر بالا هست که وقتی اونا رو کنار این عیب طرف میزاری نفس منفعت جوت و نه فداکارت بهت حکم کنه که داری واقعا اشتباه میکنی یا این رابطه ارزشش رو داره و بعدا میتونی به این شکل با این قضیه کنار بیای .بعدش حتما و حتما باید این مسائلو مفصل با طرفت در میون بزاری و احساست رو و مشکلت رو تو این رابطه بهش بگی تا ببینی اولا اون چه عکس العملی نشون میده و ثانیا اون میخود و واقعا بهت کمک میکنه تا این حساسیت روکم کنه و شرایط رو برات خوب کنه . یعنی این قضیه یه طرفه حل نمیشه و باید هر دو طرف با هم اینو حل کنن .اکه تو محاسباتت امتیازای طرف به این احساست چربید و اونم بهت کمک کرد که احتمالا مشکل با یکم تغییر تو نگرش خودخواهانه ی مردونت و اعتماد به این رابطه حل میشه اما اگه تراز محاسباتت منفی شد و دیدی طرفم تو باغ نیست و نمیتونه یا نمی خواد تو رو بفهمه بهش لطف کن و با یه برنامه ریزی که کمتر لطمه بخوره این رابطه رو تموم کن تا اول خودت رو بسازی و درست کنی .
چهارم اگه مشکلت اینه که به طرفت نمیتونی کامل اعتماد کنی و میترسی بعد ازدواج با اون طرف رابطه برقرار کنه باید بگم که مشکل اینه که تو هنوز طرفتو خوب نشناختی و باید یه مدت بگذره تا اونو و خصوصیاتشو بشناسی تا بتونی در این مورد یه قضاوت قابل اطمینان بکنی . برای شناخت شخصیتشم باید به یه روانشناس مراجعه کنی یا تو اینترنت از سایتای معتبر یه سری راهکارهای روانشناسی رو برای تست شخصیت طرفت یاد بگیری و میزان محبت و وابستگیش به خودت و وفاداریش رو نسبت به این رابطه تست کنی تا نسبت بهش اطمینان پیدا کنی . از ذوستانی هم که این پاسخو میخونن خواهش میکنم اگه راهکار درست و اصولی میشناسن به دوستمون معرفی کنن .
در انتها باید بگم که دوست عزیز واقعا ما همه گناهای مختلفی داریم که از گفتن بعضیاش واقعا خجالت هم می کشیم ولی چیزی که تو زندگی مشترک مهمه اینه که بتونی از ازذواجت لذت ببری و احساس شادی کنی . اگه طرف شرایط یه همسرمناسب برای شما رو داره و متونه این شرایطو برات ایجاد کنه و تو هم میتونی بهش اعتماد کنی سعی کن تو زندگیت عنصر خدا رو واردکنی و از کسی که دوستش داری لذت ببری و بقیه مسائل رو هم به عنوان نقاط سیاه زنذگیتون فقط بپذیری . البته شاید خانوما از دید من تو این پاسخ زیاد خوششون نیاد ولی واقعیت اینه که هر مردی با هر گذشته ای دوست داره با یه زن که مرد دیگه ای اونو لمس نکرده ازدواج کنه و درسته که خوخواهانه است ولی واقعیت همینه و نمیشه منکرش شد و نقش زیادی تو احساس یه مرد به یک رابطه داره و تا یه مرد نتونه در مورد مشکلات یه رابطه با خودش کنار بیاد نمیتونه همسر مناسبی برای یه زن باشه .
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
جناب
می گین دوستش دارین.....ولی فقط به عنوان یه هشدار....
دختری که وقتی هیچ تعهدی بین تون نبوده تن به رابطه جنسی با شما داده....
رابطه شما دوستی بوده با قول و قرار ازدواج و این دلیل محکمی نیست که یه دختر بخواد اعتماد کنه و تن به رابطه جنسی بده...
نمی خوام ذهنیتتون رو نسبت به ایشون خراب کنم ولی وقتی قصد شما ازدواجه قبل این که به رابطه قبلی ش فکر کنید(سعی کنید گذشته رو فراموش کنید..همون طور که دوستان راهنمایی کردن) به آینده این رابطه هم فکر کنید..
این که شاید(شاید) بعد مدتی شخص دیگه ای رو برا این رابطه انتخاب کنه...
حتما دوستش دارین و پذیرش این حرفا براتون سخته ولی عشق باعث می شه خیلی چیزا رو نبینی...
مطمئنا دوست ندارید فردا اتفاق بدتری بیفته...پس به این مساله هم فکر کنید و مطمئن شید که ایشون به شما متعهده...
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
این حس شما که می خواستین منشی تون را نجات بدین و بهش تعصب داشتین نشون می ده که تو این مسایل خیلی متعصب هستید ( کاری ندارم که بعدش خراب کردید، اصولا مردها این شکلین. برای خودشون خوبه، برای بقیه ګناهه !! ). یا ابتدای قضیه هم یه حسادت و ... بوده و واضح توضیح ندادید. یا واقعا شما متعصب دو آتیشه هستید !!
از حهتی می توانیم به ما بگیم
اصلا به این موضوع فکر نکن که چون من با کسی رابطه داشته ام مجبور به این ازدواجم ، چون عاقبتی جز یک زندګی آشفته و شاید هم طلاق نداره.
تنها درصورتی این کار را بکن که مطمئن شدی که این فکر به هیچ وجه آزارت نمی ده و کاملا با مساله کنار اومدی و مشکلی نداری. یعنی فکر کن که همین حدود رابطه ای را که با ایشون داری، قبلن هم داشته. با این فرض برو جلو و تصمیم بګیر.
این فکر اګر الان اینقد اذیتت می کنه، بعد از ازدواج صدمرتبه بیشتر آزارت خواهد داد. حس تعصب و تملکی (ببخشید که این واژه را استفاده کردم، لغت بهتری به ذهنم نرسید ) که بعد از ازدواج به همسرت پیدا می کنی و تصور این که کس دیګه ای روابط نزدیک با ایشون داشته و ... خیلی قویتر خواهد شد. شما نمی تونی چیزی را که ریشه در فرهنګت و تربیتت و شخصیتت داره با این حرفها عوض کنی.
ازدواج از روی ترحم و دلسوزی و احساسات و ... عواقب خوشی نداره. دلتون به حال اون دختر نسوزه. بعد از تجربه ی قبلیش و شما، الان دیګه دستش اومده که باید چیکار کنه. انشالله که توبه می کنه و خدا هم از ګناهش می ګذره و فرد مناسبی را پیدا می کنه و ازدواج می کنه.
اینها بررسی یک جانبه نګرانه به موضوع بود. وقتی فقط شما را در نظر بګیریم و مصالحتون را.
اما از جهت دیگه :
با این کار اون دختر ضربه می خوره. بی اعتماد می شه. دلشکسته می شه. افسرده می شه. یاد می ګیره که اعتماد نکنه. یاد می ګیره که دل نبنده. یاد می ګیره که سادګی نکنه. و شاید دیګه حتی تو زندګیش هم نتونه به شوهرش و زندګیش دل بده و اعتماد کنه. همیشه یه ترس مبهم و یه تردید همراش باشه.
جامعه هم داره با این کارها و این افراد خراب می شه. حالا دیګه نمی شه فهمید کی خوبه و کی بد. کی پاکه و کی ناپاک. کی راست می ګه و کی دروغ. خیانت کارها و ناپاکها دارن نان تجربه و زرنګیشون را می خورند و راحتند. پاکها و سالمها کیش و مات بازی با تجربه ها... به کی می شه اعتماد کرد؟
به هر حال تا رفع کامل این مشکل و تصمیم نهایی ارتباطتون را باهاش قطع کنید.
این دو تا لینک را هم ببین.
http://www.hamdardi.net/thread-14294.html
http://www.hamdardi.net/thread-14661-post-130297.html
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
به شدت با این حرف مخالفم!
كه اگر كسي قبلا رابطه داشته لزوما نبايد با يك نفر شبيه خودش ازدواج كنه ، يادمون باشه كه خود محمدآقا با اين دختر رابطه برقرار كرده! پس خواهش ميكنم تشويق نکنیم كه بره با يك دختر آفتاب مهتاب نديده ازدواج كنه اين نامرديه!
درسته كه محمدآقاي عزيز خودشم ناراحته اما به هر حال اين ناراحتي دليل نميشه كه نامردي كنه! شما با همون دختر كه به قول خودت "هر بلايي خواستي..." سعي كن ازدواج كنی (البته پس از مشاوره و اطمينان از اينكه ميتونه همسر خوبي باشه) و از خدا كمك بخواه و به گذشتشم فكر نكن! ان شاءالله كه چيزي نبوده!
راستي بهشت جون ستاره دار شدنتو تبريك ميگم!:311:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
سلام دوست عزیز
من صد در صد حرفای فرشته مهربونو تایید میکنم تنها کسی که میتونه به شما کمک کنه یک مشاوره اگاهه حتما پیش مشاور برید و با قطع کردن رابطه جنسیتون و شناخت کامل از هم تو راه درست قرار بگیرید:72::72::72:
موفق و پیروز باشید:72::72::72:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
فکر می کنم بجای جواب این دوستمون، داریم بحث آزاد می کنیم.
اومدم این جمله را برای آقای محمد بذارم
به قول آقای مدیر :
هنگام انتخاب همسر باید توانایی خود را در برابر ریسکهایی که مربوط به امتداد گذشته ی ایشان هست ارزیابی کنیم. (بدون تغییر مفهوم، جمله کمی تغییر داده شده است )
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
دوستان عزیز و نازنینم
لطفاً در راهنمائیی مراجعین از به حاشیه رفتن ، قضاوت کردن ( بخصوص در مورد شخص غائب ) ، با هم بحث کردن ، دادن راهنمائی مطابق تعصبات و نظرات شخصی بپرهیزید .
چند پست در این تاپیک که حاشیه روی و بحث دو نفره ( بین اعضاء ) را داشت حذف و دو پست هم که حاوی راهنمائیهای آسیب زا یا قضاوت کوبنده و ... ویرایش شد .
لطفاً دقت فرمایید
پیشاپیش تشکر خودم را ابلاغ می کنم .
========
پاورقی :
جناب jojolak
راهنمائی کارشناسانه و اساسی به شما صورت گرفته ، ( ترک رابطه بدون رسمیت ، رفتن نزد مشاور و رسمیت بخشیدن به ارتباط از طریق خانواده و طرح موضوع ازدواج و کسب شناخت بیشتر هر دو از هم با راهنمایی مشاور متخصص و ....) بهتره به آن عمل کنید و دوستان را در جریان اقدام خود بگذارید .
موفق باشید
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
سلام. اول از همه بگم من معذرت میخوام اگه تند رفتم.
بهتون تبریک میگم که به اشتباهتون پی بردید.امیدوارم در حد حرف نباشه و در عمل ثابت کنید که میدونم اگه از ته دل از خدا بخواین حتما کمکتون میکنه .این موضوع الان از هرچیز دیگه ای مهمتره اول خودتونو بسازید خدا هم بدون شک کمکتون میکنه حتی تو انتخاب صحیح.
به نظر من الانم میشه این خانومو شناخت.
بعد از اینکه توبه کردید و رابطتونو قطع کردید از اون خانوم هم خواهش کنید که خدارو در نظر داشته باشه (به نظر من حتی در ظاهر قول ازدواج هم بهش ندین، اصلا دررابطه ازدواج چیزی نگید تا مبهم باشه)اون وقت میتونی از عکس العملایی که ایشون از خودش نشون میده بفهمی چی کارس؟
میاد دوباره پیش شما واسه خودشیرینی؟
با کس دیگه ای دوست میشه؟
یا اینکه واقعا این کارا رو ترک میکنه واسه همیشه و اونوقت خودبه خود این افکار منفی هم از ذهنتون میره بیرون.
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
آقا محمد من هم به خاطر اینکه به اشتباهت پی بردی و قصد داری جبران کنی خوشحالم
خداوند توّاب و قابل التّوب هست و توبه رو می پذیره و کسی که از گناهی توبه کنه مثل کسی هست که اصلا اون گناه رو مرتکب نشده ، البته توبه نصوح و واقعی .یعنی با خودت و خدا قرار بذاری که تحت هیچ شرایطی سمت اون کار نری و تکرارش نکنی:305:
در این صورت پاک پاک هستی و میتونی با هرکسی دوست داشتی ازدواج کنی.
اون خانم هم اگه همچجین کاری کرد(توبه واقعی) خدا حتما میبخشه.
حالا اگه هردو مایل بودید ازدواج کنید خونواده هاتون رو درجریان بذارید و رسما خواستگاری کنید و اینبار با خیلی احتیاط واقعا سعی کنید از همدیگه شناخت پیدا کنید (دیگه به گذشته هم فکر نکنید)
چون زندگی فقط همین روابط جنسی و احساسی که نیست .باید نسبت به خیلی چیزها همدیگرو محک بزنید و بعد تصمیم نهایی رو بگیرید.
امیدورام واقعا رابطه تون رو باهاش قطع کنید و توصیه های دوستان رو به اونم بدی
-
بازم تشکر
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
صمیمانه از هموتون تشکر می کنم . آخر هفته حتما پیش یه مشاور می رم و شما دوستان را در جریان جلسه ای که با مشاور داشتم قرار میدم. لطف کردید
واقعا مرسی .
دوستون دارم :43:
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
شما اصلا کار خوبی نکردی در مورد مسائل خصوصیش از دووستش که احتمال داره حسادت کنه سوال کنی
در مورد بعضی از مسایل شما خدوت باید به یقین برسی و تحقیق جای اشکال داره
آدم از کار شما آقایون سر در نمیاره !!!!!!!چیزی که مطمئناً خودتونم ازش لذت بردین و انقدر که حتماً مدام دنبالش بودی! حالا اخ شده !!!!!!!1اونم واسه دختر خانوما !!!شما که به هر حال حتماً دلتون نمیخواست و ایشون دست و پای شمارو میبست!!!!!!!!
به هر حال من چندین مورد اینجوری دیدم که دختر ...به خاطر علاقه به پسر و به اجبار پسره اینکارو کرده و بعد ولش کرده چون حتما تو با هرکی دیگه دوست شی اینکارارو میکنی ...وازین دست حرفها ........و دختر بیچاره بی اعتماد به اطرافیان و سرخورده ...ماهها مریض جسماً و بیشتر روحاً ...واقعا عدالته؟؟؟؟؟؟؟///شما که هنوز آمادگی پذیرش بعضی مسائل و نداری چرا سعی میکنی تجربه کنی و یکی دیگه رو هم درگیر این تجربه کنی؟؟؟؟؟؟در ضمن مگه شما نمیگفتین اون دیگه نمیخواست با شما دوست بشه و اصرار از شما بود؟!!!پس الان یهو این ذهنیت از کجا اومد!!!!!!؟؟؟؟؟؟لطفا کسانی که فوراً دخترو محکوم کردن !به این مطلب فکر کنن که شرایط اون دختر چقدر بحرانیه و رای اشتباه شما چقدر براش خطرسازه....بعضیها خیلی تند برخورد کردن راجع به اون خانم و صراحتاً اعلام کردین که باهاش ازدواج نکنچرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
بنظر من با توجه به صحبتهای شما ازدواج با این آقا هم شبهه داره!
چرا ما همیشه فکر می کنیم بکارت مربوط به دختر خانمهاست؟
چون فکر میکنیم بکارت یعنی اون پرده که در عرض چند ثانیه از بین میره!!!!!!!!؟؟/ولی بکارت یعنی تعهد، تعهد به خودت به تنت ...یعنی به خودت خیانت نکنی ...متاسفانه کسانی که توی این سایت هستن همه با توجه به آموزه های دینی جواب میدن هیچکس از ابعاد انسانی نمیگه ...
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
تداعی خانم،
این آقا به اون دختر شک داره. قبل از ازدواج و زمانی که معمولا آقایون کله شون داغه و همه چی را قبول می کنند.
حالا ببین بعد از ازدواج که تب عشق و عاشقی فروکش کنه چی می شه. شک و بدبینی و تردید و ... دعوا و بهانه و .... طلاق.
به نظر شما این خانم الان جدا بشن بهتره یا بعد از ماجرای ازدواج و دعوا و فرسایش روح و روان و ... بشن یه خانم مطلقه با همه ی مشکلات بعدیش؟؟
من گفتم این آقا تواناییهای خودش را بسنجه. اگه فکر می کنه نمی تونه، همین الان رهاش کنه، بهتره تا دو سال دیگه !!
-
RE: سر دوراهی موندم > تو رو خدا هر کی که میتونه کمکم کنه
من نگفتم حتما با هم ازدواج کنن ولی آیا کارهای این آقا درست بوده؟!
محمد گفته :من از یکی از دوستان صمیمی اون خواهش کردم که هرچه راجع به رابطه قبلی کیس ما با دوست پسرش میدونه بگه و اون گفت چون نیتتون خیره می گم اما به هیچ وجه دوستم نفهمه و اون گفت که دوست پسره قبلی اش ، آدم زیرک و هوس بازی بوده....
چرا بخودش اعتماد نکرده و به دوستی که معلوم نیست چطور آدمیه که اون مزخرفات و مطرح کرده اعتماد کرده...شما بگین اون دوست دختر خوبیه که این حرفها رو جلوی یه نامحرم زده!!!!!!میتونست بگه من از روابط شخصیش خیلی اطلاع ندارم یا اینکه تا حدودی بوده ولی من از جزئیات اطلاع ندارم ...خوداسلام هم گفته در این موارد باید دو تا آدم بالغ و عاقل و مرد! شهادت بدن ...
بعد بنظر شما هرکی موفق شد که از یکی سوء استفاده کنه زیرکه!!!!یعنی بقیه که آدم درستی هستن خنگن!!!!؟؟؟؟؟
بعد اگه نیت اون دوست خیر بوده چرا ازش خواهش کرده این حرفها رو ازون نشنیده بگیره!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
در ضمن آدم نباید تو ازدواج یا اصلا زندگی دروغ بگه ولی لازم نیست همه چیزو بگه.گفتن بعضی حرفها اصلا از لحاظ عقلی صحیح نیست.
در ضمن اینا هردو از رابطه لذت بردن پس هرد گناهکارن!
الانم میشه این قضیه رو حل کرد.اما جدایی میتونه اون دخترو نابود کنه
من حرفم اینه