از نزديكي به همسرم مي ترسم
نمایش نسخه قابل چاپ
از نزديكي به همسرم مي ترسم
عزیزم خوش اومدی:72:
گل نازنین راجع به مشکلت بیتشر توضیح بده ببینیم منظورت چیه ؟
خودت و شوهرت چند سالتونه ؟
کی ازدواج کردی؟ تو دوران عقدی یا عروسی کردین؟
منظورت چجور نزدیکی ایه ؟
چرا میترسی ؟
سلام دوستاي خوبم من تازه عضو اين سايت شدم و ازاين بابت خيلي خوشحالم اميدوارم بتونم از كمكهاي شما بهره بگيرم .:46:
من الان حدود 2 سال كه ازدواج كردم ، خيلي ببخشيد كه مسائلمو مجبورم بي پرده بگم .ولي متاسفانه تو اين دوسال نتونستم رابطه اي با همسرم داشته باشم ، اوايل بخاطر ترس بسيار زيادم بود بعداز كلي دكتر رفتن و مشاوره شدن مجبور شدم به دليل ضخيم بودن پرده بكارتم را بردارم اما الان بعد از اون جريان هم نتونستم مشكلمو رو حل كنم نمي دونم چرا همسرم مي گه تو واژن تو يه استخوان وجود داره كه مانع از نزديكي مي شه ! بنظر شما امكان داره تو واژن يه زن يه استخوان وجود داشته باشه ؟ تورو خدا كمكم كنيد خيلي نگرانم :323:
تو يه جايي خونده بودم كه زناني كه اين مشكلو دارند مرد مي تونه خيلي راحت طلاقش بده :302:
نمي دونم ديگه چيكار كنم
سلام فرانك جان
خوشحال از اينكه جوابمو دادي ممنون از محبتت :46::46:
ناراحت نباش و به سايتهاي پزشكي مراجعه كن گلم:72:
اينجا فكر نكنم زياد بتونند كمكت كنند اگه مشكلت از نظر روحي بود بزرگاني كه هستند حتما كمكت ميكردند ولي...
چرا سایت !
بهتره بری پیش دکتر عزیز دلم پیش یه متخصص برو مشکلت رو بگو دیگه اینهمه نگرانی لازم نیست !
عجیبه چرا تو این دوسال کاری نکردی!
خواهرخوبم اول خودتو کنترل کن و سعی کن نگرانیت ای این مسئله رو جزیان زندگی خودت و همسرت تاثیر منفی نذاره:305:
عزیزم خب بازم برید دکتر، متخصص زنان.
به نظرم برید پیش پزشک متخصص زنانی که تو پزشکی قانونی هست چون من از یکی از همون پزشکا شنیدم که گفت ما چند تا لیسانس میگیریم و با متخصصهای دیگه کلی فرق داریم! باور کن. ما زن داداشم رو برده بودیم دکتر (البته اون مشکل دیگه ای داشت)خود اون دکتر پیشنهاد داد بریم اونجا!
عزیز دلم اول باید خودت و همسرت نهایت تلاشتونو بکنید که اگه مشکلی باشه حل بشه انشاء الله .
از الان بترسی که روحیه ات هم خراب میشه و کاری درست نمیشه.
ببینم همسرن چی میگه ؟
اظهار نارضایتی نکرده تا حالا ؟
کسی از نزدیکانتون خبر داره ؟
اخلاق و رفتار همسرت باهات چطوره ؟
خودت از طلاق میترسی یا اون چیزی بهت گفته ؟
پس چرا كسي جوابمو نمي ده :(
فرانك جون پس كجايي :303:
دوستاي خوبم ممنونم از راهنماييتون
پيش دكتر رفتم خيلي هم رفتم ، نمي دونم فكر كنم دكترا نمي تونن تشخيص بدن يكي مي گفت از نظر روحي مشكل داري بايد بري پيش روانپزشك يكي مي گفت پرده ات كلفته ؟! بالاخره پيش يه متخصص رفتم و عمل كردم حقيقتش اينكه كه الان اصلاً نمي ترسم و تمام عضلات بدنم و شل مي كنم ولي باز هم انجام نمي شه ديگه خسته شدم اينقدر پيش اين دكتر و اون دكتر رفتم من از اين بابت كه ممكنه يه استخوان اضافه داخل بدنم باشه خيلي خيلي نگرانم نمي دونم ديگه چيكار كنم
همسرم خيلي مهربونه راجب اين مسئله هيچ وقت سرزنشم نكرده و چون از نظر عاطفي خيلي بهم نزديكيم دلش نمي ياد منو آزار بده تاالان يكبار هم ازاين مسئله شكايتي نداشته مي گه نگران نباش درست مي شه
ولي همين كه اون چيزي نميگي يه خورده خودم نسبت به اين مسئله بي اهميت شده بودم كه 2 سال طول كشيد همين اينكه دلم براي اون مي سوزه
از طرفي همه فاميلها منتظر بچه مونن هي مي گن داره دير ميشه پس كي مي خوايد يه كوچولو بياريد اين موضوع بيشتر ناراحتم مي كنه
تو خانواده اون كه هيچ كس خبر نداره يعني خودش نذاشت كسي متوجه بشه ولي تو خانواده خودم مادرم و خواهرم مي دونن
من شنیدم گاهی افراد این حسو دارن اما فقط یه حسه همین و بس. اگه بر فرض محال هم این طوری بود وقتی رفتی عمل کردی بهت میگفتن. مطمئن باش.
سلام عزیزم
اول به خاطرداشتن همچین همسری بهتون تبریک میگم:46:
پس عزیزم به خاطرهمسرخوبتون هم که شده جدی تراین مسئله روپیگیری کن چون بهرحال هرکسی تا یه حدتحمل داره پس نذار همسرت ازاین مسئله خسته شه.
مطمئن باش حالا انقدر علم پزشکی پیشرفت کرده که خیلی ازمسائل قابل حل هست پس دکترخوبی پیداکن وبرو پیشش اگه اون نشد دکتردیگه.
فقط ناامیدودلسردنشو وبه خداتوکل کن انشاالل که مشکلت حل میشه :323:
با سلام خدمت شما
شما باید به دکتر متخصصی بروید و تنها کسی که می تونه کمکتون کنه که بگوید شما بیمار هستید دکتر هست اگر هم قبلا رفتید دوباره بروید هم با سونوگرافی و هم با دستگاههای پیشرفته متوجه این موضوع می شوند فکر نمی کنم چیزی باشد که دکترها نتوانند تشخیص دهند. بهرحال اینطوری کسی نمی تونه به شما کمک کنه. مگر اینکه مشکل شما فیزیکی نباشه.
به نظر من اگه مشکل خاصی بود ( فیزیولوژیک )، زمانی که برای جراحی پرده رفته بودید حتما بهتون می گفتن.
با این حال یک بار دیگه برید پیش یه دکتر دیگه و از نبودن مشکل فیزیولوژیک مطمئن بشید.
بعد هم می تونید توی این تالار از دوستان برای حل مشکل احتمالی روحی کمک بگیرید یا برید مشاوره.
درضمن شوهر بسیار صبوری دارید. شما دو ساله که همینطور منتظرید به حادثه ای چیزی پیش بیاد و مشکل خودبخود حل بشه؟ عزیز من جدی پیگیر قضیه باش. برو پیش دو تا دکتر معاینه شو. ساده تر از این؟؟؟ شک داشتی به نظرشون، پیش سومی هم برو.
سلام آدريانا
:72::72::72:به تالار همدردی خوش آمــــــــدی :72::72::72:
نزد جراح برو اگر چیزی نبود ، نزد یه روانشناس بالینی برو ، یا نزد متخصص اعصاب یا روانپزشک برو چون ممکنه اسپاسم های عصبی باشه ، همچنین آزمایشات کم خونی ، کمبود کلسیم ، و هورمونی را هم بده . و با یک چکاب کامل پزشکی و روانشناختی ، معلوم خواهد شد مشکل چیه . نگران نباش ،اگر ریشه عصبی داشته باشه نگرانی و اضطراب مشکلت رو تشدید می کنه .
به این سایت هم مراجعه کن :
پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده ( دکتر مجد )
http://asheghi4u.blogsky.com
.
سلام دوست عزیز خوش امدی:72:
به نظرم شما بیشتر می ترسی و عضلاتت به صورت ناخوداگاه سفت می شه. شما تا حالا دکتر زنان رفتی؟
سونوگرافی داخلی انجام دادی؟
اگه پزشکت گفته مشکل جسمی نداری پس مطمئن باش مشکلت روحیه.
احتمالا شما به خاطر شب زفافت که اذیت شدی و اخرشم مجبور به عمل شدی ترس داری و هر چند هم در ظاهر ارامی اما عضلاتت به صورت ناخداگاه سفت می شد به یک روانشاناس خوب مراجعه کن مشکلت قابل حله .
وقتی شوهر به این خوبی داری حیفه که از کنار مشکل به این سادگی ساده هم بگذری
موفق باشی:72:
عزیز دلم فرانک همینجاست:46:
نگران نباش خواهر خوبم، خدا از حالت خبر داره و حتما کمکتون میکنه انشاء الله :323:
چه شوهر خوبی داری،خدا برای همدیگه حفظتون کنه :43:
عزیزم این مشکلی نیست که با علم امروز قابل حل نباشه واگه دنبال درمانتو بگیری حتما برطرف میشه.
ببین گلم من کاملا جدی گفتم که بری پیش دکتر متخصص زنان پزشکی قانونی! باور کن اونا اطلاعات خیلی بیشتری از بقیه متخصصها دارن اینو خودشون میگن .چون کارشون خیلی حساس تره و دقت خیلی بیشتری میخواد.
من نمیدونستم ممکنه به مشکل روحی هم مربوط بشه که دوستان بهت گفتند، اونم امتحان کن عزیزم
مطمئن باش با این شوهر خوب و صبور و راز داری که تو داری حتما بخ زودی میای و میگی مشکلتون حل شده
انشاء الله.
قدر شوهرتو بدون که این راز رو تا حالا برای کسی فاش نکرده و انقد ظرفیت داره که نه به روت میاره ن به کسی گفته و علاوه ب اون بهت دلداری و امیدواری هم میده:46:
به خاطر اونم که شده بیشتر تلاش کن و سعی خودتو بکن خواهر عزیز
[align=justify]
:72: وقتي خدا هست هيچ دليلي براي نااميدي نيست :72::
دوستاي خوبم
از همتون ممنونم كه اينقدر با صداقت و مهربوني راهنماييم كرديد
حتماً توصيه هايي كه گفتيد انجام مي دم هم پيش دكتر روانپزشك مي رم
و هم پيش متخصص زنان اگه نشد پزشكي قانوني
برام دعا كنيد :323:
عزیزم خوشحالم که حالت بهتره:46:
تصمیم درستی گرفتی ...
انشاء الله با خبر خوش بیای پیشمون:323:
آدریانا عزیز
من پیشنهاد می کنم که شما به همراه شوهرت نزد پزشک (روانشناس یا متخصص زنان) بروید. چون از حرفهای شما متوجه شدم که شاید شوهرتان هم کمی درگیر مشکل باشد.
شما گفتید که شوهرتان می گوید که استخوانی در رحم شما وجود دارد که مانع می شود!
خوب صحت و سقم این مساله را پزشک منخصص در وهله اول باید برایتان روشن کند.
اگر چنین چیزی وجود نداشت، یا شما از لحاظ روحی دچار استرس و فشار می شوید و یا شوهرتان دچار چنین حالتی می شود که هردو در ناموفق بودن عمل سهیم هستند و هربار عدم موفقیت به استرس هردوی شما در دفعه بعدی می افزاید.
پس همانطور که گفتم اول از سلامت و نرمال بودن جسمی هردوتان مطمئن شوید و بعد باهم نزد مشاور بروید.
بلو اسکای راست میگه، شاید اصلا مشکل از جانب تو نباشه !
پس هردو باید معاینه بشید
در هر صورت نگران نباشید، درست میشه البته با پیگیری.