-
با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
با سلام خدمت دوستان گلم
من تازه عضو شدم و با دیدین این همه مشکلات ریز و درشت تعجب کردم و مشکل خودم کمی کمرنگ شد!
دوستان
من پسری 26ساله هستم و 8 ماهی هست عقد کرده ام. مشکل من با همسرم داشتن روابط متعدد دوستی هاش با پسرها بوده است(البته کلمه متعدد رو خودم می گذارم))بحث هامون به حدی فرسایشی بوده که حرف طلاق هم پیش میون امده
ایشون خودش دوستی هاشو به مرور من گفته و کم هم نبوده
من خودم پاپیچش می شدم که داشتی یا نه و باز این سوال رو ازش کردم که چرا راحت به من گفتی:
تو باید میدوسنتی اگر یه بار مارو با هم ببین بیرون و بیان جلو....... باید خبر داشته باشی!!!!!
به احتمال 99 درصد هیچ دوستی دیگه نداره ولی حس های ازذار دهنده برای من:
از کجا بدونم زمانی که با منه تو دلش منو با کسی مقایسه نمی کنه
از کجا بدونم درگیری ذهنی از گذشته نداره
و.... که مردها درک می کنند
من خیلی غیرتیم و گاه و بی گاه ناخواسته تمام بدنم به هم می ریزه و نمیتونم این دوستی هاشو هضم کنم و حال خودمو و خودشو می گیرم
دوستان خواهشا کمکم کنید که چگونه این حس ها رو کمرنگ کنم و بهش توجهی نکنم
خانمها شماها پایند می شید ایا به راحتی فراموش می کنید گذشتتون رو؟
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
اشپیگل عزیز!
بله. فراموش می کنیم.
شما می تونید این لینک را هم ببینید.
http://www.hamdardi.net/thread-14294.html
البته مشکل ایشون با شما کمی متفاوت بوده. چون فضا و فرهنگی که همسرشون توش زندگی می کردند متفاوت بوده.
دوست عزیز، شما بنا را براعتماد کامل بگذارید و با عشق و محبت و اعتماد زندگی آرومی رو برای خودتون و خانومتون درست کنید. با این صحبتها و افکار فقط زندگیتون را خراب می کنید.
یک بار برای همیشه بشینید و با خانومتون در این مورد صحبت کنید. از قبل فکرهاتون را بکنید و ببینید دقیقا چی می خواید بگید و چه جوری باید بگید. بعد دقیق و کامل حرفهاتون را بزنید و حرفهاشون را بشنوید. به قول معروف سنگ ها تون را وا بکنید. بهشون بگید از اینکه گذشته اش را براتون گفته که اگر اتفاقی شما جایی شنیدید یا حرفی شد در جریان باشید و بخاطر صداقتش ازش متشکرید و بهش اعتماد کامل دارید. از این به بعد بنای زندگی ما دو نفر بر پایه ی احترام و اعتماد متقابل است.
بعد از اون دیگه هیچوقت راجع بهش حرف نزنید و بهش اشاره ی مستقیم و غیر مستقیم نکنید. بهش فکر هم نکنید.
در ضمن نذارید استفاده از کلمه ی طلاق تو زندگیتون اینقد عادی و معمولی بشه. این کلمه را فقط یک بار باید گفت و اون هم زمانی که مطمئن شدید که راه دیگه ای نیست جز طلاق. حرف زدن از طلاق، خیانت، فکر کردن به کس دیگه و ... زیبایی و حرمت زندگی مشترک را از بین می بره.
من الان کامنت شما را برای خورشید تابان خوندم. انگار مشکلات دیگه ای هم با همسرتون دارید. به نظرم بهتره بیشتر راجع بهش صحبت کنید تا دوستان تالار راهنماییتون کنن. تجربه ها و نظرات بقیه می تونه کمکتون باشه.
همسرتون در برخورد با شما سرد و بی توجهه؟ یا من اشتباه متوجه شدم؟
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
ممنون بهشت عزیز
حتما مطالعه می کنم
با تشکر
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
دوست خوبم
منم به عنوان یک زن می خوام بگم زنها به احتمال 99 درصد بعد ازدواج عاشق شوهرشون می شن و اگر رفتار شوهرشون خوب باشه و خوشبخت باشن تقریبا میشه گفت محاله که فکر گذشته ها و دوست پسرها و عشقهای گذشته بیاد سراغشون
حتی به نظر من خوشحال هم میشن که خوب شد با فلانی به هم زدم الان خوشبختترم!
به نظر من بهتره به نقاط مثبت زندگیتون فکر کنید و به جای این فکر ها باهم برید گردش تفریح و خوش بگذرونید و خوش باشید، این نکات چیزی نیست که زندگیتونو تلخ کنید و فکرتونو مشغول
بهتره یه دور توی تالار بزنید و ببینید بقیه با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند اونموقع قدر زندگیتونو بهتر می دونید
دوست عزیز بهتره به همسرتون گوشزد کنید که از صداقتش خوشتون اومد ولی دیگه اطلاعات لازمو کسب کردید و لزومی نداره بعد از این به گذشته فلاش بک بزنید، این دفتر رو برای همیشه ببندید و انشالله همیشه خوب و خوش باشید
خواهرانه یه چیزی بهتون بگم؟!
در این دور و زمونه تقریبا دختری نمی تونید پیدا کنید که قبل از شوهرش آفتاب مهتاب ندیده باشه !! ولی ترفند دخترهاس که خودشونو شسته رفته نشون می دند و در واقع چون مردهای ایرونی رو میشناسن گولشون میزنن، چه خوبه با هم صادق باشیم و منطقی، سعی کنید یه مقدار واقع بین باشید و بدونید که همسر هر کسی که میشناسید و به تازگی ازدواج کرده تجربیاتی در گذشته داشته!
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
دوست پسر موقعی دردسر می شه که،سکس صورت بگیره و اونقدر لذت ببره که اگر نفر اول رفت بره با نفر دوم،سوم ...
و اونقدر تنوع ببینه که شوهرش نتونه ارضاش کنه و بره سراغ مردای دیگه که این همچین چیزی کم پیش میاد پسرا
همون دفعه اول اونقدر ناشیانه و با عجله کار می کنن که دختر بدش میاد.یا رابطه اونقدر عمیق باشه که دختر بعد
ازدواج م با اون طرف دوست بمونه.اکثر دوستیا با گذشت زمان فراموش می شن.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نکته خوبی اشاره کردید
از کجا بدونم سکسی در کار نبوده!حالا همین سر پاییی یا هر چی که دیگه اسشمو گذاشت مثلا من الان میتونم تشخیص بدم خانومم دیگه با کسی نیست به احتمال خیلی زیاد ولی نمیتونم تشخیص بدم حد دوستی هاش چی بوده!در گذشته!
سکس داشته!؟
برام غیر قابل هضم می شه اساسی چون من تونستم پاک بمونم ولی حالا چرا همچین ادمی گیرم اومده؟!
این حقه این کجاش عدالته
موقعی که فکر می کنم سکس داشتن لعنت بر خودم و اعتقادم می فرستم(بهشت خانوم مشکل من با اون اقا که لینک دادید فرق داره چون ایشون رابطه داشتن در گذشته با دخترها و میتونن راحتر لمس کنن موضوع رو)
مشکل اینجاست که
خانومم نه حجابی داشته و نه اعتقاد خاصی(او نطوری که من برداشتم)
یعنی فرض می کنم حدس می زنم داشتن رابطه سکس سرپایی براش مشکلی نداشته باشه
الان فکر می کنم نماز می خونه بعضی موقع ها می شه تو دلم می گم(حس خبیثم)هر غلطی خواستی کردی حالا نماز میخونی!تو سرت بخوره چرا با همون دوست پسرای اشغالت که دست تو دستشون میدادی خودتو ولو می کردی پیششون نموندی)بعد از یه طرف به خودم می گم بی شعور اخه تو کی هستی به نماز خوندن این بدبخت گیر می دی به توچه اخه اگر عاقل بودی قبلا تصمیم خوب می گرفتی حالا هر روز نچزی
مشکل اینجاست که رفتم چند جایی تو اینترنت خوندم دیدیم واهییییییییی خدا چقدر دختر ریخته که پردشون زده شده توسط پسرا
بعد دوخت و جراحی لیزر که می گن دیگه خود پزشک قانونی هم تشخیص نمیده(وای وای)
من توانایی تجسس در گذشتشو دارم به شدت درگیرم که بکنم یا نه(حرف زدن و نوشتن اینجا راحته باید بکشید تا ببنید چقدر حس های بدی به ادم دست میده تو این مراحل)
اگر ثابت بشه سکس داشته تو صدم ثانیه طلاقش میدم که بره بغل همون دوست پسراش/بره تو اغوش روشنفکری و ازادگی اجتماعی و دوست های اجتماعیش
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
حق داری.
ولی دیگه بیشتر از این کنکاش نکن.به قول سابینا تو این زمونه پیدا کردن یه دختر آفتاب ندیده تقریبن محاله.اگر قرار باشه
اینجوری به همسرت مشکوک باشی بدون اینکه منتظر باشی چیزی بهت ثابت بشه طلاقش بده.آدم اگر نتونه به شرکیش
اعتماد کنه باید شراکتشو بهم بزنه.
این مسایلو باید قبل از عقد پی می گرفتی تا اگر مشکلی بود ادامه نمی دادی.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
اشپیگل عزیز!
به نظر من هم بهتره که پی گیر قضیه نشید.
توی دین هم گفته شده که در مورد مسایل این چنینی زیاد کنکاش نکنید. من می فهمم چی می گید. این که اگه این جور افکار بیاد سراغ آدم چقد آزار دهنده است. اما شما سعی کنید این افکار رو از خودتون دور کنید. لزومی نداره دنبال کنکاش گذشته باشید. کاری کنید که همسرتون بهتون اعتماد کنه و از زمانی که با شما تعهد بسته و به شما قول داده به شما وفادار بمونه. ایشون از زمانی که همسر شما شدن آیا خطایی ازشون دیدید؟ خودتون گفتید که خیر.
توی جواب کنکاشهاتون ممکنه کسی به غلط یا به غرض حرفی بزنه که بعد دیگه قابل درست کردن نباشه. زندگیت الکی از هم بپاشه و ...
در ضمن ایشون اگر از اون دخترهای زرنگ و کلکی بود که مثال زدید هیچوقت قضیه را برای شما تعریف نمی کرد. این هم از سادگیش بوده که نشسته تعریف کرده. پس به دل بد راه نده و بنا را بر اعتماد بذار. انشالله که جز این هم چیزی نیست.
ببخشید شما فعلا عقد هستید و هنوز ارتباط جنسی نداشتید؟
اگر اینطور باشه، می تونید به پزشکی قانونی مراجعه کنید و این که میگن اونها تشخیص نمی دن دورغه.
اما قبل از این کار به عوارض و عواقبش هم فکر کنید. بعضی خانواده ها راحت می پذیرند و برایشان عادی است که گواهی بگیرند. اما برای بعضیها نوعی توهین تلقی می شه. سنجیده عمل کنید.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
برادر من اشتباه کردید که قبل از عقد این مسائل رو پیگیری نکردید!
هر کسی باید با هم جنس خودش ازدواج کنه .با کسی که مثل خودشه ، این فرمان خدا و قرآنه .
بینا و نابینا برابر نیستند(منظور چشم ظاهری نیست میدونید که)
شنوا و ناشنوا برابر نیستند
کافر و مومن برابر نیستند
انسان پاک و انسان زناکار و آلوده برابر نیستند
و ...
کسی که عمری با انواع نیازهایی که کثل همه داشته ساخته و دامنش رو به گناهی آلوده نکرده زمین تا اسمون فرق داره با کسی که با کوچیکترین نیاز و کمبود راه لذت و گناه رو در پیش می گیره.
مگه نیاز جنسی و محبت و عاطفی و .. نیاز همه آدمها نیست ؟ میشه یه عده خاصی فقط همچین نیازهایی داشته باشن و بقیه نه ؟
کسی که پاک زندگی کرده کسی مثل خودش حقشه نه غیر از اون
من نمیگم اون خانم به خاطر دوستیهای قبل از ازدواجش از ازدواج کردن محروم بشه اما اون حق نداشته این مسائل رو از شما پنهان کنه.میخواشته شما رو به دست بیاره در عین حال در گذشته هم کیف و حال خودشو کرده .
ممکنه فقط در حد صحیت بوده باشه یا دست همرو گرفتن یا بوس کردن یا بدتر از اون رابطه نامشروع جنسی .اینارو خدا میدونه و خود اون خانم .
در هر صورت هر کسی چنین تجربه ای داره بااااید به کسی که قراره همسرش بشه بازگو کنه و در قبالش پیش خدا مسئوله.
اون باید و وظیفه اش بوده قبل از ازدواج به شما بگه تا شما آزادنه و با اختیار قبول کنید و الان انقد اذیت نشید
من حال شما رو درک میکنم چون حقیقتا برای من هم همچین چیزی قابل هضم نیست اما راستش نمیدونم الان باید چیکار کنید...اگه واقعا و قلبا چنین مسئله ای آزارتون میده و با شناختی که از خودت داری ممکنه در اینده زندگیتو تحت تاثیر قرار بده و اوضاع بدتنر بشه بهت توصیه میکنم تا دیرتر نشده یه فکر اساسی بکنی:305:
اما اگه زیاد مهم نیست و میدونی ممکنه همه چی یادت بره با عروسی کردن ، پس بیشتر از این پیجور ماجرا نشو و خودتو بزن به کوچه علی چپ! یعنی اینکه بیخیال شو
اگرم زمانی یکی شونو تو خیابانوی جایی دیدی ، پناه برخدا:316:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
ممنون دوستان
فرانک جان من پسری چشم و گوش بسته بودم و زمانی که ایشون جلوی راهم سبز شد اصلا نفهمیدم چی شد عقد کردیم(خودتون میدونید که چی می گم)به قول عامیانه چشم و ابرو دیدم بعدش هیچی ندیدم.الان از خودم به شدت بدم میاد که چرا اینقدر بی اصول و منطق عمل کردم .
حرفتون هم کلی درست هست اشتباه از خودم بود که تحقیق نکردم و باید تن بدهم به کل ماجرا
این همون فرمول خشک این زمونه هست
جدیدا یک حسی برام روشن شده که فراموش کن این کارشو ولی برو تو دنیای خودت باهاش زندگی کن ولی تو عالم خودت باش برای خودث تو مغزت ثبت کن که زندگی همینه
__________________________________________________ ___________
بهشت و فرهنگ عزیز
بین دو دلی که برم یا نرم نرم رو انتحاب می کنم حق باشما است مخصوصا این که واقعا دیگه تواناییشو ندارم چیز جدیدی دیگری برام روشن بشه!
فکر می کنم همین جزئیات اذار دهنده ای که در ذهنم نقش بسته بسمه و نمی دانم اخه چه کردم که خدا این چنین با من کرد
__________________________________________________ ___________
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
دوست عزيز
قبلا از هر چيز به تالار همدردي خوش اومدي
برادر عزيز شما كه اينقدر حساسيد بايد قبل ازدواج خحوب تحقيقش ميكرديد و اگه نميتونستيد با مسئله كنار بيايد به ازدواج اقدام نميكرديد حالا كه شما شرايط را قبول كرديد و پا پيش گذاشتيد اون بنده خدا چه تقصيري داره
گذشته ها گذشته حالا بايد بهش اونقدر محبت كني تا تمامي دوستي هان قبليش را فراموش كنه و شما را در اولويت قرار بده
شما چيكار به نماز خوندنش دارين شايد توبه كرده و ميخواد بيشتر به خدا نزديك شه و...
زياد سخت نگير و بچسب به زندگيت
مهم اينه كه حالا ديگه دلش با شما باشه و پي اون كارا نره
خوشبخت شين دوست من
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
برادر عزیز یکی از دوستان من زمانی نامزدی داشت که قرار بود با هم ازدواج کنند . خیلی هم رو دوست داشتند و در این نامزدی رابطه هم داشتند . به دلیل اینکه اون آقا پارانویید حاد داشت ( بیماری شکاکی و بدبینی و .... ) رابطه بهم خورد. دوست من واقعا دختر خانم و نجیبیه و اگه با اون آقا بوده فکر می کرده که با هم ازدواج می کنند.
2 سالی از این ماجرا گذشت و دوست من دیگه حتی دوست پسر هم نداشت. خیلی ها بهش گفتند بره اون قضیه رو درست کنه به راحتی !!!!! ولی دوستم می گفت تا آخر عمر مجرد بمونم بهتره تا با دروغ زندگی مشترکم رو شروع کنم.
تا اینکه او هم پسری مانند شما پاک سر راهش قرار گرفت. 2 هفته ای که از آشناییشون گذشت دوست من تمام ماجراهای زندگیشو برای خواستگارش تعریف کرد. از الف تا ی . آقای خواستگار 2 روزی فرصت فکر کردن خواست و تصمیمشو گرفت و ازدواج کردند.
قسم می خورم الان شوهرش از چشم هاش بیشتر بهش اعتماد داره . همیشه می گه زن من پاک ترین و نجیب ترین زن دنیاست چون بهم دروغ نگفت. و دوست من عاشق شوهرشه طوریکه یکبار حرف نامزد سابقش بینمون پیش اومد به من گفت : نازنین باور می کنی حتی قیافشم دیگه یادم نیست !
دیگه از اون ماجرا حرفی نمی زنند و الان واقعا زندگی شیرینی دارند.
من هم به تقلید از دوستم قبل از ازدواجم تمام دوستی های گذشته و هر چی که بوده برای همسرم تعریف کردم. گفتم این ها همه گذشته من بوده و الان من اینم. زن وفاداری ام به شوهرم و .... ما هم الان زندگی شیرینی داریم و خدا رو شکر همسر من هم کاملا بهم اعتماد داره.
به نظر من سعی کنید شوهر خوبی باشید و از روزهای شیرین زندگیتون لذت ببرید. یک روز با خانمتون بیرون برید و سنگ هاتونو وا بکنید و بعد از اون قول بدین بهم وفادار باشید و برای خوشبختی هم تلاش کنید. بهش فرصت بدین و رفتارشو ارزیابی کنید. اگر مطمئن هستید ایشون همه جوره دوستتون داره و داره برای زندگیش تلاش می کنه گذشته ها رو دور بریزید و با توکل به خدا زندگیتونو شروع کنید.:72:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط spigel
نکته خوبی اشاره کردید
از کجا بدونم سکسی در کار نبوده!حالا همین سر پاییی یا هر چی که دیگه اسشمو گذاشت مثلا من الان میتونم تشخیص بدم خانومم دیگه با کسی نیست به احتمال خیلی زیاد ولی نمیتونم تشخیص بدم حد دوستی هاش چی بوده!در گذشته!
سکس داشته!؟
برام غیر قابل هضم می شه اساسی چون من تونستم پاک بمونم ولی حالا چرا همچین ادمی گیرم اومده؟!
این حقه این کجاش عدالته
موقعی که فکر می کنم سکس داشتن لعنت بر خودم و اعتقادم می فرستم(بهشت خانوم مشکل من با اون اقا که لینک دادید فرق داره چون ایشون رابطه داشتن در گذشته با دخترها و میتونن راحتر لمس کنن موضوع رو)
مشکل اینجاست که
خانومم نه حجابی داشته و نه اعتقاد خاصی(او نطوری که من برداشتم)
یعنی فرض می کنم حدس می زنم داشتن رابطه سکس سرپایی براش مشکلی نداشته باشه
الان فکر می کنم نماز می خونه بعضی موقع ها می شه تو دلم می گم(حس خبیثم)هر غلطی خواستی کردی حالا نماز میخونی!تو سرت بخوره چرا با همون دوست پسرای اشغالت که دست تو دستشون میدادی خودتو ولو می کردی پیششون نموندی)بعد از یه طرف به خودم می گم بی شعور اخه تو کی هستی به نماز خوندن این بدبخت گیر می دی به توچه اخه اگر عاقل بودی قبلا تصمیم خوب می گرفتی حالا هر روز نچزی
مشکل اینجاست که رفتم چند جایی تو اینترنت خوندم دیدیم واهییییییییی خدا چقدر دختر ریخته که پردشون زده شده توسط پسرا
بعد دوخت و جراحی لیزر که می گن دیگه خود پزشک قانونی هم تشخیص نمیده(وای وای)
من توانایی تجسس در گذشتشو دارم به شدت درگیرم که بکنم یا نه(حرف زدن و نوشتن اینجا راحته باید بکشید تا ببنید چقدر حس های بدی به ادم دست میده تو این مراحل)
اگر ثابت بشه سکس داشته تو صدم ثانیه طلاقش میدم که بره بغل همون دوست پسراش/بره تو اغوش روشنفکری و ازادگی اجتماعی و دوست های اجتماعیش
سلام دوست عزیز،
من نه روانشناس هستم و نه تخصصی در این زمینه دارم، اینجا صرفاً نظر شخصی خودم رو مینویسم،
بله، زندگی عادلانه نیست،
اما خدا عادل هست چون به ما عقل و اختیار انتخاب داده،
در مورد مشکل شما، نمیدونم حالا که در مرحله عقد هستین روابطتون در چه حدً بوده، اما اگر جای شما بودم از ایشون جدا میشدم،
نه صرفاً به خاطر روابط گذشتشون، بلکه به این خاطر که با توجه به صحبتهای خودتون هضم این روابط براتون ممکن نیست و الان تصمیم دارین گذشته ایشان رو زیر و رو کنین،
دوست عزیز، نتیجه این زیر و رو کردن برای شما به جز بی اعتمادی بیشتر نخواهد بود، چون همیشه گوشهای از ذهنتون این مساله رو در نظر دارین که نکنه آیا قبل از من سکس داشت اما من نفهمیدم یا ...!؟
به هر حال، من هم تو زندگیم به اصول معتقد بودم و با اینکه تو یه جامعه غربی زندگی کردم با هیچ دختری نه رابطه عاطفی داشتم نه جنسی،
و این معیار پاک بودن برای من هم خیلی مهم بوده و هست،
راستش هضم این مساله برای من هم سخت بود، که چطور من باید در یک جامعه غربی زندگی کنم و هر روز پیشنهادهای رنگارنگ رو رّد کنم و همونطوری رفتار کنم که انتظار دارم همسر آیندم در برخورد با این مسائل عمل کنه، اما دختری در جامعه ایران نتونه پاک بمونه!
دوستان من در اینجا تا ۳۰ سالگی یا بیشتر روابط کامل با دخترها رو تجربه میکنن(به اصطلاح خودشون جوانی میکنند) و بعد روزی که خواستند ازدواج کنن به ایران میرن تا با یک دختر باکره ازدواج کنن، چون اکثرا داشتن رابطه جنسی برای شریکشون رو نمیتونن هضم کنن!
و البته این دوستان در مورد گذشته طرف هم نمیپرسند احتمالا چون خودشون گذشته درخشانی دارند،، اما برای فردی مثل من، مهم هست پس میپرسم و در موردش تحقیق میکنم! راستش اینکه شما نپرسیدین برای من جای تعجب هست!
برخی از اطرفیانم فکر میکنن من بیش از اندازه روی این مساله حساسم و برخی فکر میکنن دلم میخواد دروغ بشنوم،
بله من رو این مساله حساسم چون اعتقاداتم با این مساله گره خورده و اگر روزی متوجه بشم تو گذشته همسرم چنین دوستیهایی وجود داشته اعتقاداتم زیر سوال میره و اون روز من نه تنها به این آدم بلکه به هیچکس دیگر نمیتونم متعهد بمونم،
بنابرین، فردی مثل من قبل از ازدواج باید چشماش رو باز کنه و با طرفش طی کنه،
من شخصاً قبل از ازدواج با فرد مقابلم طی میکردم که اگر روزی متوجه بشم در گذشته شما چنین روابطی وجود داشته،
مهم نیست چند سال با هم زندگی کردیم، چند تا بچه داریم، چقدر احساس خرج هم کردیم، ازتون جدا میشم، چون نمیتونم باورتون کنم و بهتون تعهد داشته باشم،
چون اعتقادی برام نمیمونه که تعهد رو برام تعریف کنه یا حتی ازدواج و پذیرش این همه مسئولیت رو!!
فرد مقابل من کافیه هرچند اندک، شناختی از شخصیت من داشته باشه، تا هیچوقت روی زندگیش ریسک نکنه!
اگرچه، تنها به صحبت خودش اکتفا نمیکردم و به طور جدی تحقیق میکردم،
چون پاکی برای من فوقالعاده معیار مهمی هست!
اما اینها مربوط به پیش از ازدواج و انتخاب هست!
در مورد وضعیت شما، توصیه من به شما به جای تجسس در گذشته ایشون و زندگی با شک و تردید، رفتن به جلسات مشاوره و در صورتی که به این نتیجه رسیدین که توانایی هضمش رو ندارین، جدایی هست!
موفق باشین،:72:
کامران
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
spigel عزیز ، برادر گرامی ...
اولا که مقصرخودتون بودید
ثانیا شاید خدا شمارو وسیله ی پاکی اون دختر قرار داده ، شاید خدا خواسته تا اون دختر به وسیله ی شما از گناه مبرا بشه و راه بندگی خدا رو پیش بگیره ... ما همه تو این دنیا وسیله ایم برای به نتیجه رسیدن خواست و اراده ی خدا... پس بجای افکار منفی خوبه کمی هم از خودگذشتگی داشته باشید و جنبه ی مثبت قضیه رو نگاه کنید
اولا که شما با عقل سلیمتون با چشمتون ایشون رو دیدید و پسندید و این مشکل شماست که چرا قبلا راجب گذشتشون تحقیق نکردید ...و میتونم به جرات بگم ممکنه همون زمانی که تصمیم به به دست اوردن اون دختر گرفتید شاید خودتون هم به گذشتش شک داشتید اما خواستید اون دختر رو به دست بیارید و دراون لحظه رسیدن به اون دختر از هر چیز دیگه ای واستون مهمتر بوده وهمون موقع نسبت به گذشته ی اون گذشت کردید
پس جنبه داشته باشید حالا که همسرتون صداقت به خرج داده و رابطه هاش رو براتون بیان کرده از صداقتش ممنون باشید و بدون کنکاش اضافی و تلخ کردن زندگی به کام هردون بدون افکار منفی پیش برید..........
زندگی میدون جنگ نیست جاییه برای ارامش ......پس اگه این توانایی رو در خودتون نمیبینید و قصد دارید دم به دقیقه زندگی اون دختر رو با یاداوری گذشتش تلخ کنید بهتر ه همین الان کناربکشید ....کاری نکنید که ایشون از صداقتشون پشیمون شن و باعث بشه در اینده به شما سرهرقضیه ای به شما دروغ بگه ....
در ضمن یادتون باشه اگه شماالان کناربکشید خیلی بیشتراز رابطه ها ی سابق همسرتون میتونید به همسرتون نسبت به روح وروانش ضربه وارد کنید....
چرا که قداست رفتارای نیکی مثل صداقت ...ایمان... مهربونی...صمیمیت....وفاداری ...برای اون دختر اهمیتش رو از دست میده...
شما الگوی اون دختر خواهید بود در اینده و شما کسی نیستید که بخواید برای رفتار اون ارزش تعیین کنید و اجر عبادات بندگان خدا باخداست نه بابنده هاش
ایشون اگه توبه کرده باشن از شما و خیلی ها الان پاکترن و نزد خدا مقام بالایی دارن ...همه تو زندگیشون اشتباه میکنن...کنارش باشید و همدم ومونسش ...به گذشته هم فکر نکنید ...چیزی که مهمه الان اون دختر به شما تعلق داره ...فقط به شما...واسش یه شوهر نمونه باشید تا بهتون افتخار کنه..تاهمیشه شرمنده ی خوبیهاتون باشه...
اون انتخاب شما بوده ..پس بیش ازین بهم سخت نگیرید..
با احترام
دریا:72:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
ممنون از همه دوستان
دارم سعی می کنم جمع بندی فکریمو کامل کنم و به اون نقطه ای برسم که بتونم با امواج منفی که در زمان های مختلف بهم می رسه مقابله کنم و ردشون کنم و فراموش کنم هر کاری که کرده هر چند که خیلی سخته(مخصوصا که مشکلات دیگری هم یدک دارم).بچه ها می ترسم کمرمو بشکونه ولی بنا رو بر اعتماد و پاکیش می زارم امیدوارم در اینده خرد و لهم نکنه:320: :302:چون انصافا حقم نیست.
برام دعا کنید دوستان عزیزم:72:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
فراموش نكنيد همه انسان ها پاك و بيگناه هستند مگر عكسش ثابت بشه...پس بد دلي و منفي بافي و اگر ها رو كنار بذاريد و به زندگيتون برسيد...ان شاالله هم همسرتون توبه كرده و مشكلي پيش نمياد...توكل كنيد:323:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
سلام:72:
گذشته ها گذشته شما با گذشته همسرتون چیکار دارین. قبلش باید کار می داشتین که نداشتین پس حالا هم بی خیال بشین و از لحظات شیرین زندگی لذت ببرید.:227:
این دختر در نهایت صداقت اومده واستون حرف زده چرا دارید کاری می کنید که دیگه نیاد باهاتون حرف بزنه؟؟
جای دیگه هم گفته بودم که باید قبل ازدواج چشمها رو باز کرد و بعد ازدواج چشمها رو بست شما الان باید چشماتون و روی بدیها ببندید و به روی خوبیها ونکات مثبت همسرتون تکیه کنید.
در ضمن به نظر من بیشتر به جای اینکه به فکر پیدا کردن گذشته او باشید بهتره به فکر پیدا کردن حال خودتون باشید که با طناب شیطان روز به روز دارید بیشتر به چاه شک و تردید و دودلی فرو می رید.
موفق باشید:72:[color=#1E90FF]
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نگفتی رابطه ی خودتون الان در چه حده؟
رابطه ی کامل جنسی؟
اگر اینه که دیگه صلاح نیست کنکاش کنی و ...
اما اگر عقد بدون رابطه جنسی هستید یه بار دیگه خوب فکر کن. شاید بهتر باشه از پزشکی قانونی تاییدیه بگیری و خیال خودت را راحت کنی.
قضیه ی صیغه محرمیت هم به این مربوط می شد؟ اگر اینطور باشه شاید قضیه جدی تر از اونیه که به شما گفته.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
spigel گرامی
به تالار همدردی خوش آمــــــــدی
دغدغه های شما قابل درک و طبیعیه ، اشتباه شما عدم توجه به یک معیار اساسی در وجودتان برای انتخاب همسر بوده ، و اونم یکی از خط قرمزهای شما ( عدم روابط دوستانه و .... پیش از ازدواج با غیر همجنس بوده ) و مسئول این عدم توجه و غفلت هم تنها خود شما هستی ، دلیلش هم احساس محوری عمل کردن در امر ازدواجتون بوده .
با این تفاسیر و با توجه به اینکه ظاهراً این معیار برای شما در ادامه زندگی نیز مهمه ، و به احتمال قوی در شما تعارض ایجاد خواهد کرد ، به خاطر اینکه خود از خط قرمز مد نظر تجاوز نکرده اید ، و لذا موجبات سوء ظن و حتی طلبکاری از همسر ( به خاطر حقی که برای خود قائل بوده اید و وجود این حس که حقت پایمال شده و همسرت پیش از ازدواج با شما با دیگرانی رابطه داشته در حالی که شما چنین نبوده ای ) را فراهم می سازد و .... که زمینه ساز اختلافات خواهد بود ، نیاز مبرم به مراجعه به مشاوره حضوری دارید تا خود را کاملاً وارسی کنید که این مسئله روبرای همیشه می توانید بپذیرید و هرگز احساس نارضایتی و عدم عدالت برایتان پیش نیاد و .... یا خیر ، تا برای شروع و ادامه زندگی تصمیم قطعی و مطمئن بگیرید .
مخلص کلام :
نیاز به مراجعه حضوری به مشاور برای واکاوی و رسیدن به تصمیم قطعی و مشخص دارید .
موفق باشید .
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
نگفتی رابطه ی خودتون الان در چه حده؟
رابطه ی کامل جنسی؟
اگر اینه که دیگه صلاح نیست کنکاش کنی و ...
اما اگر عقد بدون رابطه جنسی هستید یه بار دیگه خوب فکر کن. شاید بهتر باشه از پزشکی قانونی تاییدیه بگیری و خیال خودت را راحت کنی.
قضیه ی صیغه محرمیت هم به این مربوط می شد؟ اگر اینطور باشه شاید قضیه جدی تر از اونیه که به شما گفته.
نه بهشت جان رابطمون کامل نیست
امروز رفتیم ازمایش!پیش یک متخصص زنان که مطب داشت
گواهی نوشت که سالمه
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
یعنی برای شما باکرگی ظاهری مهمه؟به جای این حرکت توهین آمیز یا همه چیو
تموم می کردی یا همونطوری که هست می پذیرفتی.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
اشپینگل عزیز
من می گم هر چی که هست در ذهن شماست و شما دارید مدام روی این قضیه مانور می دید م انگار دست خودتون نیست و نمی تونید از این دور باطل خارج بشید
دوست دارم یه چیزی بگم ولی امیدوارم از دستم ناراحت نشید
شما وقتی زنتونو بردید دکتر بهش چی گفتید؟ احساس می کنم باید الان شکسته شده و له شده باشه، هم بخاطر صداقتش و هم به خاطر بی اعتمادی شما... احتمال داره که نسبت به شما کینه ببنده و این حرکت شما رو فراموش نکنه
کاش کاش کاش به جای دکتر می رفتید مشاور
اینکه شما به قول خودتون تا الان پاک بودید انتخاب خودتون بوده و اینکه دختری با کسی دوست بوده دلیلی بر ناپاکیش نیست ، اینکه در گذشته چی بوده ( که خانوم شما واقعا هم تا اون حدی نبوده که مرزهاشو بشکنه ) مهم نیست و اینکه الان با شماست مهمه
باور کنید انسان با دوست پسر داشتن به شیطان تبدیل نمی شه و افرادی بودن که دوست پسر نداشتن ولی بدترین کارها رو تونستن انجام بدن...!
انسانیت انسان فراتر از این چیزهاست دوست من
به قول بهشت عزیز شاید شما مشکلات دیگه ای دارید که به این تفکرات وسواسیتون دامن می زنه، چه خوب می شه حالا که اینجا کسی شما رو نمی شناسه به اونها هم اشاره کنید تا به جمع بندی بهتری برسیم
تا اون موقع هم هر وقت فکرهای اینچنینی زد به سرتون فکرتون رو سعی کنید به جهات دیگری سوق بدید
اگر مشکل شما تنها این مسئله هست به خدا حیفه حال و آینده رو بخاطر گذشته ای که همسرتون با صداقت تعریف کرده خراب کنید!
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
یعنی برای شما باکرگی ظاهری مهمه؟به جای این حرکت توهین آمیز یا همه چیو
تموم می کردی یا همونطوری که هست می پذیرفتی.
کاملا با جناب فرهنگ هم عقیدم ...به نظر بنده شما واقعا کار ناشایستی انجام دادید ...پیش خودتون اینطوری تصور کنید اگه برای مردا هم روشی بود که اثبات کنه که آیا رابطه داشته یا نه ..اونوقت به شما این حرفو میزد ..چه حسی بهتون دست میداد ...خدایش از درون نمیسوختی ....
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
اشپینگل عزیز
من می گم هر چی که هست در ذهن شماست و شما دارید مدام روی این قضیه مانور می دید م انگار دست خودتون نیست و نمی تونید از این دور باطل خارج بشید
دوست دارم یه چیزی بگم ولی امیدوارم از دستم ناراحت نشید
شما وقتی زنتونو بردید دکتر بهش چی گفتید؟ احساس می کنم باید الان شکسته شده و له شده باشه، هم بخاطر صداقتش و هم به خاطر بی اعتمادی شما... احتمال داره که نسبت به شما کینه ببنده و این حرکت شما رو فراموش نکنه
کاش کاش کاش به جای دکتر می رفتید مشاور
اینکه شما به قول خودتون تا الان پاک بودید انتخاب خودتون بوده و اینکه دختری با کسی دوست بوده دلیلی بر ناپاکیش نیست ، اینکه در گذشته چی بوده ( که خانوم شما واقعا هم تا اون حدی نبوده که مرزهاشو بشکنه ) مهم نیست و اینکه الان با شماست مهمه
باور کنید انسان با دوست پسر داشتن به شیطان تبدیل نمی شه و افرادی بودن که دوست پسر نداشتن ولی بدترین کارها رو تونستن انجام بدن...!
انسانیت انسان فراتر از این چیزهاست دوست من
به قول بهشت عزیز شاید شما مشکلات دیگه ای دارید که به این تفکرات وسواسیتون دامن می زنه، چه خوب می شه حالا که اینجا کسی شما رو نمی شناسه به اونها هم اشاره کنید تا به جمع بندی بهتری برسیم
تا اون موقع هم هر وقت فکرهای اینچنینی زد به سرتون فکرتون رو سعی کنید به جهات دیگری سوق بدید
اگر مشکل شما تنها این مسئله هست به خدا حیفه حال و آینده رو بخاطر گذشته ای که همسرتون با صداقت تعریف کرده خراب کنید!
دوست عزیز شما با این کارتون ...کاری کردید که حتی همسرتون هم به روی شما نیاره ...جوری رفتار میکنه که دیگه دور این مساله رو خط میکشه که با شما صحبت کنه ...به نظر من هیچی به شما اثبات نشده ...اگه قرار بود با این مسایل همه خوشبخت بشن که دیگه این همه مشگلات نبود ...
وای اصلا نمیتونم تصور کنم شما همچین حرکتی پیاده کرده باشی ..حتی اگه اونم موافق بوده باشه ...
خوب بود مثل یه دوست که تو این مسایل غیرت زیادی بکار نمیبره باهاش رفتار میکردی و وجود خودشو درک میکردی ....
لاقربطا
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
با سلام
به نظر می رسد الان مشکل حاضر در زندگی شما بیش از گذشته همسرتون هست.
[b]مشکل حاضر شما برانگیختگی افکار وسواسی و تحریک حس بدبینی شما به وسیله گذشته این دختر خانم هست. /b]
حالا هر چه در مورد گذشته این خانم فکر کنید، تحقیق کنید، سئوال کنید، فکر کنید، این آتش افکار بدبینانه شعله ورتر می شود. و خیالاتتون بیشتر آب می خورد و تا ریشه کنی کامل زندگی شما پیش می رود و در این میان به آن خانم هم آسیب می رسد.
راهکار چیست؟
اکنون بیش از اینکه نیاز به بررسی گذشته خانم باشد، نیاز به حل این حمله افکار اتوماتیک منفی هست.
لذا اصل درمان معطوف به شماست نه همسرتان.(این به معنای تبرئه همسرتان نیست. بلکه ما الان آسیب زا ترین نقطه و علت را بررسی می کنیم. و این آسیب اکنون نحوه فعالیتهای فکری، عملی و احساسی شماست.)
شما باید ابتدا به صورت انفرادی به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید. تا بتوانید افکار اتوماتیک آزارنده را تحت کنترل در آورید. باید مهارتها تکنیکهای توقف فکر، کنترل فکر و کنترل احساسات و هیجانات را تمرین کنید.
اگر در این تمرین ها موفق باشید. حتما فشار گذشته همسرتان به شما کاهش می یابد. و این آرامش شما، زمینه امنی فراهم می کند که همسرتان خودش را بهتر بازسازی کند. و زندگی خوبی را داشته باشید.
اما اگر شما در درمان شکست بخورید، بهتر هست قبل از عروسی، زحمت و فشار خود را از روی این دختر بردارید و جدا شوید.
چون اگر این روش بدبینانه ادامه یابد، دیر یا زود این دختر کم می آورد و می شکند. آن وقت حتی اگر شما قصد ادامه زندگی را داشته باشید او تحمل نخواهد کرد.
خلاصه:
قبل از اینکه عروسی کنید ، به کمک روانشناس بالینی سعی کنید در اکنون زندگی کنید و افکار اتوماتیک خود را تحت کنترل در آورید. اگر موفق شدید می توانید زندگی خوبی را طرح ریزی کنید و بدون نبش قبر گذشته ، با همسر زنده ات زندگی کنی. اما اگر موفقی در پس راندن بدبینی ها و افکار منفی نداشتید، باید بدانید که این زندگی سوهان دائمی روح همسرتان و خودتان خواهد شد.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
دست خودم نبود دوستان درک کنید الان راحت شدم
خودش چیزی نگفت و منعی نکرد فقط اخرش گفت عملت خیلی غیر انسانی بود
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
حالا کاری هست که شده
بهتره به حرف اقای مدیر گوش کنی و هر چه سریعتر به یک روانشناس مراجعه کنید تا زندگیتون و روحیه همسرتون بیش از این لطمه نبینه
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
بهتره خودتون و درمان کنید بیشتر از این اون بیچاره رو اذیت نکنید و عذابش ندید.
خیلی دوستت داره که این همه باهات راه میاد.
اگه با این افکار مزاحم و ازار دهنده وارد زندگی مشترک بشی هم خودت و عذاب می دی و هم اونو و مطمئن باش زندگیتون هیچ دوامی نخواهد داشت چونخانمت هم تا حدی طاقت میاره.
تلفن اشغال شما رو مشکوک می کنه
بیرون رفتن خانمتون شما ...........
با دوستان قدیمیش حرف بزنه شما...........
خلاصه همش شک و تردید و ... از پا درتون میاره. دنبال درمانتون و جدی بگیرید.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط spigel
دست خودم نبود دوستان درک کنید الان راحت شدم
خودش چیزی نگفت و منعی نکرد فقط اخرش گفت عملت خیلی غیر انسانی بود
دوست عزیز خواهشن از دست من یکی ناراحت نشو ....
داری میگی دست خودم نبود ....این جملت اصلا تو مخ من نمیره ...یعنی چی دست خودم نبود ؟؟؟ الان راحت شدم..
یعنی اصلا تو سن و درک شما نباید این حرف گفته بشه ....یعنی چی ؟؟ سر این مساله خودتو داقون کردی ( که اصلشم از اول تقصیر خودت بوده ) بعد میگی درک کنیم ....خودت کار خودتو درک کن...یه ذره بیشتر وقت بذار تو تالار بگرد ..مشکلات دوستانو ببین ..رسیدی به اون مشگلات میخوای چی کار کنی !!!؟؟؟ تازه اول راه اینطوری داری میکنی ...بعدش میخوای چیکار کنی ..
داری میگی خودش چیزی نگفت ...پس میشه بفرمایید این جمله یعنی چی ؟؟؟ ( عملت غیرانسانی بود )
دیگه اب پاکی رو ریخته رو دستت ...یعنی داره میکه منظور ندارما ...تو ما رو ادم حساب نکردی ...با اینکه واقیعت رو گفتم بازم تو چشاتو بستی ....
دیگه میخواستی چی بگه ...خیلی شانس اوردی مراعات حالتو گرده ...بهت قول میده رفته یه فس سیر گریه کرده ...بعد میگی دست خودم نبود ...
من که یه غریبم ...داق کردم چه برسه همسرتون ..
لاقربطا:82:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
کاش قبل از انجامش از بچه ها می پرسیدی که راه حل بهتر انجام دادنش چطوره. طوری که ایشون هم ناراحت نشن یا متوجه اصل قضیه نشن.
قبل از اینکه تکلیفتون با این زندگی روشن نشده و مطمئن نشدید که می خواهید باهاش زندگی کنید باهاش ارتباط جنسی نداشته باشید.
این قضیه همانطور که برای شما مهم است برای دیگران هم مهم است. بذارید اگر جدا شدید شانس یه زندگی سالم و راحت را داشته باشه.
علیرغم همه حرفهایی که دوستان گفتند، به نظر من در عمل خودشون هم براشون مهمه و راحت نمی شه ارتباطات قبلی فرد را نادیده گرفت. پای عمل که وسط بیاد برای همه شان مساله بکارت مهم است. پس اصل مساله ایرادی نداشته، حتی اگر برای شما بکارت ظاهری هم در کنار معیارهای دیگه مهم باشه (فرهنگ وقتی نوبت خودت بشه، بدتر از ایشون می شی ) کاملا قابل درک است. اما نحوه ی طرح و اجراش ایراد داشته. شما دارید پایه های زندگیتون را شل می کنید. به جای ایجاد و تقویت حس اعتماد و دوستی دارید ایشون را از خودتون و زندگیتون دور می کنید.
یادتونه نوشتم اگه خواستید این کار را بکنید حواستون باشه توهین تلقی نشه؟ یادتونه نوشتم سنجیده عمل کنید؟ هنوز یه صفحه بیشتر نگذشته. نمی شد یه کلمه بپرسید چطوری این کار را انجام بدم که بهش برنخوره؟ انجام دادید اومدید خبر موفقیتتون را برامون نوشتین؟ خبر شکستن دل اون خانوم و تحقیر و توهین به ایشون؟
این کار هزار تا راه محترمانه داشت. دستشو گرفتی گفتی بیا بریم دکتر ببینم ... ؟؟؟:316:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
برای منم بکارت ظاهری مهمه ولی اگر به طرفم شک ببرم حتی حاضر نیستم ازش سوال کنم دیگه چه برسه بریم دکتر.
جدا می شم.
پست قبلی یه چیزی نوشته بودم پاک کردم یادم رفت اصلاح کنم.وجود یه غشا دال بر سکس نداشتن نیست.ینی برای شما ...
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
راستش دوستان با اومدن به این تالار و خوندن راهنمایی ها و کار کرد ن روی خودم خیلی اروم تر شدم+ازمایش که خوب صورت خوشی نداشت ولی اصلا متوجه این نبودم که انقدر صورت بدی داره
حس خودبینانه و سرکشم جاده رو فقط یک طرف کرده بود
تمام سعیمو می کنم از دلش در بیارم
گذشته رو هم فراموش می کنم و بنا رو من بعد روی اعتماد و وفاداری می گذارم
باز هم از همه دوستان ممنونم
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
فرهنگ جان،
بودنش چیزی را ثابت نمی کنه، اما نبودنش چرا.
شرط لازمه، نه کافی.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نبودشم هیچی ثابت نمی کنه.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
باز هم سلام،
اشپیگل عزیز،
دوست خوبم،
شما متاسفانه علیرغم راهنماییهای مناسبی که از دوستان گرفتین، باز هم بدون تامل و تفکر منطقی تصمیم گرفتین و اجرا کردین،
درست مثل انتخاب این خانوم به عنوان همسر، بدون اینکه به مسائل پیرامونی فکر کنین، برسی و تحقیق کنین انتخاب کردین،
و نتیجه ندیده گرفتن یکی از معیارهای مهمتون بود که حالا داره تو زندگیتون خود نمایی میکنه،
به نظر من، شما در تصمیم گیری مشکل دارین، خیلی احساسی و تند تصمیم میگیرین و بدون درنگ اجرا میکنین!:300:
این بسیار آسیب زا هست!
دوست عزیز، شما با کاری که امروز انجام دادین، شخصیت همسرتون رو خورد کردین، آیا فکر میکنین، همسرتون در آینده هیچ دلیلی برای اعتماد به شما پیدا خواهد کرد؟
نمیخوام ذهنتون رو خراب کنم، اما بکارت فیزیکی هیچ چیزی رو تضمین نمیکنه حتی نداشتن رابطه جنسی رو...
تنها نتیجهای که از این کار نصیب شما شد، خورد کردن شخصیت این خانوم بود،
با نظر مدیر کاملا موافقم، به جلسات مشاوره بروید و سعی کنین خودتون رو درمان کنین،
اگر با این مساله کنار اومدین، به حال فکر کنین و ساختن زندگیتون،
اگر نه، هم به خودتون و هم به این خانوم لطف کنین و ازش جدا بشین،:160:
هزینههایی که هر دو شما بابت جدایی در حال حاضر متحمل میشین بسیار کمتر از هزینههای جدایی پس از چند سال زندگی مشترک خواهد بود!
جدی بگیرین و خوب فکر کنین!:300:
موفق باشین،
کامران
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
ولی اگر به طرفم شک ببرم حتی حاضر نیستم ازش سوال کنم دیگه چه برسه بریم دکتر.
جدا می شم.
فرق شک و اطمینان در چیه؟
شما وقتی شک کنید هم اقدام می کنید؟
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
آقای اشپیگل راستش من نمیدونم چه راه دیگه ای وجود داره که میشد اینو متوجه بشید اما من هم میگم شما نسنجیده و بی فکر عمل کردید.
اما من با اینکه خودم دختر هستم گواهی سلامت جسمی گرفتن رو اصلا توهین به خودم تلقی نمیکنم بلکه وقتی میدونم ریگی تو کفشم نیست با کمال میل میرم و خودم برای اینکه حرف و حدیثی پشت سرم نباشه،گواهی سلامتم رو میگیرم .
و دعا میکنم در اینده راهی برای تشخیص سلامت جسمی آقایون هم پیدا بشه تا دختری که یه عمر پاک زندگی کرده بتونه با کسی که مثل خودش پاک مونده و لیاقتشو داره ازدواج کنه!
برای خیلی از آقایون این مسئله مهمه اما در ظاهر و در صحبت کردن خودشون رو بی تفاوت نشون میدن اما در وقت عمل نـــــــه!
البته من با نظر بهشت عزیزم موافقم . بودنش لزوما پاکی رو ثابت نمیکنه اما نبودش خیلی چیزا رو !
چون بودنش یا واقعا نشونه پاکیه یا اینکه ترمیم شده ست و کلاه سر مردم گذاشتن اما نبودش خیلی مهمه. چون بطور طبیعی یه دختر خانم باید پرده بکارت داشته باشه .البته بعضیها به دلیل کم خونی پرده شون خیلی نازک و ظریفه که اینو پزشک حتما اعلام مکینه اما اینکه اصلا وجود نداشته باشه من که نشنیدم طبیعی باشه.
بنابراین نبودش برای کسی که بهش اهمیت میده خیلی جای تامل و تردید داره!
آقای اشپیگل اگه واقعا این مسئله براتون مهمه و من 90 % اطمینان میدم که الان مهمه و در اینده هم براتون مهم خواهد بود،پس تا دیر نشده خواهش میکنم اینبار دیگه با فکر عمل کنید.صبر کنید و خوب خوب فکر کنید و حتما مشاوره برید البته اگه مشاوره رو قبول دارید.
مهمتر اینکه رابطه ای باهاش نداشته باشید چه محدود چه کامل چون اگه خدای نکرده مشکلی باشه ممکنه به خود شما ربط داده بشه ،حالا یا واقعا شما مسئولید یا اینکه به پای شما تمام میشه!
نذارید مشکل ادامه دار بشه
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
بعضی ها مادرزادی ندارن.بر اثر ورزش ممکنه از بین بره. این دو مورد مشخصه.طرف می تونه دخترو بیهوش کنه،بعد با آرامش
کارشو بکنه یا دخترو یه جا گیر بندازه معاشقه کنه سست بشه.این دو موردو پزشک قانونی نمی تونه بفهمه که تجاوز بوده.
پس نبیودشم چیزی ثابت نمی کنه.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
چی بم والا:316:
بزرگترا میگن قدیما مردم خیلی به پاکی از هر لحاظ اهمیت میدادن برای همین این مسئله نشون دهنده پاکی بوده.و واقعا هم نشونه پاکی بوده چون مردم زمان قدیم از این روشهایی که امروزه برای ارضاء نیازها بکار برده میشه بیخبر بودن یا انجام نمیدادن به علت چیزی به نام عزت نفس! و اگه کسی مرتکب خطایی میشد راهی برای ماست مالی کردنش نبود و این بود که طرف لو میرفت!
اما تو این دوره زمونه کاملا مشخصه که این پاکی برای خیلیها از درجه اهمیت ساقط شده!
چون خیلی از پسرها (سوء تفاعم نشه منظورم شخص خاصی نیست، میکم خیلیها) خودشون به انواع راههای ارضای نیاز جنسی بدون ازدواج رو آوردن و میدونن به تعداد خودشون شایدم بیشتر دختر وجود داره که اینکاره باشه بنابراین مسئله بکارت که یه زمااااانی اهمیت داشت براشون نه تنها مهم نیست بلکه اینو حق دختر میدونن که حتی به خاطر رفع نیاز جنسی و کاملا آگاهانه باعث از بین رفتنش شده!!
پناه میبرم به خدایی که پاکه و پاکی رو دوست داره:316:
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
مثل اینکه دقت نکردی چی گفتم.
-
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
spigle عزيز
از اينكه به نتيجه رسيدي خوشحالم خوشبخت شين سعي كن به نحوي از دلش در بيار