-
یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
من یک مشکل عجیب دارم که کسی باور نمیکنه دیگران افکارم یا حتی هر مفهوم و کلمه وهر چیز بیخودی که به ذهنم حتی خیلی گذرا خطور میکند رو میفهمند بدون اینکه من در نشون دادن اون اراده ای داشته باشم حتی از اینکه چه فکری به ذهنم خطور کنه هم ارادهای در کار نیست ولی دیگران فکر میکنند من از روی اگاهی این کارو میکنم در صورتی که اصلا روحمم خبردار نیست از اونجایی که به اراده ی من نیست و میتونه هرچیز بیخودی باشهدیگران از این افکر حسابی شکه میشن و وقتی جوابی یا حرکتی وعکس العملی در مقابل اون انجام میدهند من رو هم شک زده میکنند این افکار رو اونقدر جدی میگیرند که بر اساس اون در مورد من قضاوت میکنند واین من رو خیلی عصبی میکنه میگن برای بیان یک حرف باید 100پله رو طی کرد ولی من هنوز پله اول رو نرفته همه افکار نسنجیده وبیخود من رو میفهمند من اصلا در مقابل دیگران امنیت ندارم وقتی افکارم رو میفهمند میخوام داد بزنم که همش چرت وبیخود به شما چه مربوط با حریم خصوصی من چه کار دارید ولی افسوس که هیچ کاری نمیتونم بکنم چون کسی نیست حرفای منو باور کنه کاش یکی باشه که منو بفهمه
باتشکر
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
منظورتون رو دقیق نفهمیدم . منظورتون اینه زود همه چیزو به اطرافیانتون میگید و سریعا به افراد اعتماد میکنید و درد دل میکنید و افکارتون رو بازگو میکنید ؟
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام از توجهتون ممنونم
نه خیر باورتون نمیشه از چشمام میفهمند چون خیلی به چشمام خیره میشند واونچه در ذهنم گذرا خطور کردرو بیان میکنند یا جواب میدن بالاخره یک عکس العملی رو از خودشون نشون میدهند فکر نمیکنم کسی مشکل منو باورش بشه و اهمیتی بهش بده
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
elfa جان
دقیق به من بگید این اتفاق از کی شروع شده ؟؟؟؟
چه کسانی دقیقا با شما این حالتو دارند ؟
و چتد درصد از ذهنتون را میخونند ؟
ایا تست کردید رو دیگران ؟
ایا فقط با نگاه کردن به جشمانتون این قضیه پیش مییاد ؟
و در نهایت بگید چند سالتونه ؟
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
با سلام
شما از اكنون تصميم بگيريد هر كدام از اين اطرافيان كه در چشم شما نگاه كرد، مبلغ يك ميليون تومان نقدا به آنها بدهيد.
اين فكر را در سر خود داشته باشيد. و به زندگي برگرديد.(اما نه اين فكر را به كسي بگوييد، نه بنويسيد،البته اميدوارم به كسي هم نگفته باشي كه عضو اين سايت شده اي)
حالا برگرديد به زندگي خود. به نظرم مشكل شما حل شده است. چون هيچ كس ديگر نمي تواند متوجه اين فكرتان بشود. چون اگر متوجه بشود، به شما مي گويد:
«لطفا يك ميليون را بدهيد.»
مي بينيد كه مشكلتون كاملا حل شد.
اما اگر اطرافيانتان همه جمع شدند و درخواست يك ميليون را كرده اند.(در حاليكه با آنها در مورد اين سايت صحبت نكرده ايد.)، شما نياز هست به صورت حضوري اين مشكلتون را با يك روانپزشك مطرح كنيد. تا جهت حل آن به شما كمك كند.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
ممنون از پاسختون من23سال دارم این مشکل رو شاید 10ساله که متوجهش شدم همه فکرمو میخونن از استاد دانشگاه تا اقوام ودوست واشنا و هر کس وناکس در خیابون تقریبا 90در صد ذهنم رو میفهمند وفقط هم از چشمام میفهمندخدمت مدیر همدردی هم عرض میکنم که مشکل من واقعا واقعیه باور کنید توهم نیست این مشکل رو من تا اخر عمرم خواهم داشت فقط میخوام بدونم با دیگران چطو برخورد کنم
با سپاس
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
elfa گرامي راهكار آقاي مدير هم كاملاً جديه امتحانش ضرري نداره .
بعد هم نتيجه رابراي ما بنويسيد.
اگه ميشه چند تا از مورد هاي پيش اومده را بنويسيد.(منظورم همون ذهن خواني شماست.)
موفق باشيد:72:
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام ممنون از توجهتون
مثلا یک بار سر کلاس داشتم با خودم فکر میکردم یک موضوع شخصی بودبه خودم گفتم من نمیتونم این حرفارو بشنوم یک دفعه وسط درس استاد گفت اره ما خانما درمورد شنیده ها حساسیمیا یک بار سر کلاس همین مشکلم ذهنم رو مشغول کرده بود با خودم گفتم اگه چشمامو ببینند میفهمند یکدفعه استاده گفت اگه ببینند میفهمند یا توی خیابون با خودم گفتم کاش اتوبوسه بایسته بپرم بالا یکدفعه یک اقا از کنارم ردشد تنها هم بود گفت بپرم
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام الفا:72:
فکر کنم بدون اینکه خودت متوجه بشی بلند بلند فکر می کنی به خاطر همینه که فکرت رو همه می خونند
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام بالهای صداقت عزیز فکرهامو از چشمام میفهمند والا من که صحبتی نمیکنم
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
کتاب تاثیر از فاصله / پل ژاگو رو بخون.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام:72:
مشکل عجیبیه. به نظرم با یه روانپزشک صحبت کنید. قبلشم راهکار مدیر محترم و انجام بدید. به نظرم شاید بیشتر دچار مشکل روحی شده باشید و تلقین منفی می کنید.
امیدوارم راهش و پیدا کنید:72:
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلامsisiliعزیز
باور کنید دچار توهم نیستم من بار ها باخودم فکر کردم اشتباه میکنم اما بعد بارها و بارها بر من ثابت شده که مشکلم واقعیه
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
من با هر دوتا خواهرام اينطوري هستم يه فکر و يه حرف همزمان به ذهن سه تاييمون خطور ميکنه و البته من با هر دوشون منظورم اينه که اون دوتا با هم اينطوري نميشن يه جورايي من رابطشونم....به اين ميگن تله پاتي و البته ماله ما به چشمامون ربطي نداره احتمالاً شما يه قدرته خيلي خاص داريد و با افکارتون ميتونيد روي ذهن ديگران تاثير بذاريد بدون اينکه خودشون بفهمن!! حالا بيايد از اين قدرتتون در جهت مثبت استفاده کنيد مثلاً فکر کنيد که الان استاد کلاس رو تعطيل ميکنه يا ازم درس نميپرسه يا فلاني فلان درخواستم رو رد نميکنه يا الان فلاني فلان محبت رو بهم ميکنه و خيلي چيزاي ديگه...بيا به جنبه ي مثبتش فکر کن شايد خيلي ها آرزو داشته باشن قدرته تو رو داشته باشن.:104:
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
من در این باره تا حالا نه چیزی خوندم نه موردی دیدم.
اگه به قول ریحانه عزیز این یک قدرت محسوب می شه خب جهت مثبتش و در نظر بگیر واستفاده کن.
و یاد بگیر چطور واسه خودت یه حریم خصوصی داشته باشی و کسی پی به رازت نبره.
موفق باشی:72:
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام ریحانه عزیز با افکاری بیخودی که به ذهنم میاد بدون خواست خودم ودیگران میفهمند چه کنم
سلم دوستان
کسی یک روان شناس خوب و دلسوز در شیراز میشناسه که لطف کنه به من معرفی کنه
ممنونم
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام elfa گرامي
راه حل اولم را كه گوش ندادي.
لااقل راهكار دوم را خوب دقت كن.
مشكل شما در حوزه عمل روانپزشك مي گنجد و نياز به روانشناس نداريد.
با تشكر
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام الفا،
مواردی که شما مثال زدید خیلی معمولی است و برای هر کسی ممکن است اتفاق بیفتد. موارد خیلی جدی تر و خاص تر از این برای من اتفاق افتاده اما اصلا بهش به این دیدی که شما نگاه می کنید نگاه نکردم.
هر سه تا مثلا شما کاملا معمولی و عادیه و در زندگی همه ما بارها اتفاق می افته. اگه مثالهای جدی تری داری بگو و اگه محدود به موارد این چنینی است سخت نگیر. اصلا بهش فکر هم نکن. طبیعیه.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
اگه ممکنه یک نفر تفاوت روان پزشک با روان شناس رو لطف کنه برای من توضیح بده
ممنون
به چشم جناب مدیر البته قبلش میخوام تفاوت این دورو بدونم
سلام بهشت عزیز
اگر هم ساده باشند (که البته موارد جدی هم هست که من از بیان اونها معذور )ولی وقتی خیلی زیاد اتفاق بیفته وببینی هر فکری که به ذهنت میاد ممکنه دیگران بفهمند واقعا احساس ناامنی میکنی و کمتر حاضری در جمع باشی
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
روانپزشک :
بعد از گذراندن دوره عمومی پزشکی ، دوره تخصصی در زمینه بیماریهای اعصاب و روان، را گذرانده و مدرک روانپزشکی را دریافت می کند .
روانپزشک از نظر بالینی وضعیت مراجعین خود را مورد بررسی قرار می دهد تا در صورت نیاز به دارو درمانی ، اقدام به تجویز دارو نمایند ، چون گاه بعضی از مشکلات روحی منشاء جسمی دارد ، مثلاً اختلاال در هرمونها باعث مشکلات روحی و رفتاری هم می شود .
روانشناس :
تحصیلاتش صرفاً در روانشناسی ( بالینی ، عمومی ، تربیتی ، ... ) است و کارش رفتار درمانی ، شناخت درمانی و .... است که با تشخیص مشکل شخص از نظر بالینی ، متوجه می شود که نیاز به روانپزشک دارد یا صرفاً روانشناس بالینی می تواند پاسخگو باشد
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
یه موضوعی به ذهنم رسید
تا حالا فکر کردی که شاید برعکس تصورت صحیح باشه؟
یعنی اینکه چیزی که دیگران میخوان بگن یا عکس العمل نشون بدن،شما قبلش به ذهنت خطور میکنه
به نظرم اینطوری طبیعی تره
واسه منم اتفاق میفتاد یه زمانی
مثلا قبل اینکه تلفن زنگ بزنه یا فکرم به سمت تلفن میرفته یا اون شخص تماس گیرنده
یا مثلا قبل ازینکه یه نفر یه کاری روبکنه،من از ذهنم گذشته
یا مثلا فرض کن یه جسمی میخواد بیفته ،مثلا یه چیزی از رو میز،قبلش یه هو تو ذهنم میاد که این نیفته یه وقت،یا حداقل چشم بره سمتش
ولی متاسفانه دیگه این استعدادو ندارم،مربوط به زمان نوجونیم بود :311:
پس دوست من ،همونطورکه بعضی دوستان هم گفتن این چیزا ممکنه واسه بقیه هم پیش بیاد
اینقدر فکر نکن که خیلی موضوع عجیبیه.بیخیالش شو ،خود به خود درست میشه.
خدارو هم شکر کن به خاطر سلامتی ،این فقط یه مشکل بی مشکلیه
اگه خدای نکرده مریضی ،اتفاقی چیزی درگیرت میکرد،به همچین موضوعی اصلا فکر نمیکردی
ونگرانم نبودی که اگه فکر بد به ذهنت خطور کنه،چی میشه و چی نمیشه.
خلاصه اینکه از نظرمن این یه چیزیه که فقط چون بهش پروبال دادی ،پررنگش کردی،اذیتت میکنه
بعضی چیزا رو باید رها کرد،باید باور کنی بی اهمیته،اونوقت واقعا همینطورم میشه،بهت قول میدم دیگه به چشم مشکل بهش نگاه نمیکنی
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
باورکنید این مشکل من تله پاتی یا حس ششم نیست این حس ششم برام خیلی پیش اومده و کلا با مشکل من متفاوت است به هر حال از همه ممنونم بیشتر به عجیب بودن مشکلم پی بردم واینکه محاله کسی مشکل منو بپذیره
کسی یک روان پزشک خوب و دلسوز در شیراز میشناسه که لطف کنه به من معرفی کنه
ممنونم
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
از طریق گوگل سرچ کنید حتماً پیدا می کنید
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
دوستان عزیز بیایید مشکل این دوستمونو جدی بگیریم معلومه که خیلی آشفته و پریشونش می کنه
دوست خوبم اولا که آروم باش و سعی کن آرامشتو حفظ کنی امروز به قدری رواندرمانی پیشرفت کرده که تقریبا مشکل لاعلاج کم داریم پس حتما برای مشکل شما هم راه حلی هست
دوست عزیزم این تالار تاثیر خوبی در زندگیتون خواهد گذاشت فقط همدردی ما رو بپذیرید و لطفا آروم باشید
ثانیا لطفا پیشنهاد مدیر محترم رو امتحان کنید و یک روز با این فکر برید بیرون که یک ملیون نقد به هرکی که فکرمو بخونه می دم
نتیجه رو به ما بگید تا بقیه راه رو با کمک دوستان بریم
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام سابینا عزیز
متاسفانه پای من شکسته وحالا حالا ها نمیتونم جایی برم.شما میگید این کارو بکنم که دیگه این مشکلمو جدی نگیرم وچون نمیتونم یک ملیون نقد بدم این فکر از ذهنم پاک بشه ببینید من که خودم دوست ندارم به خودم فشار بیارم بارها با کمال ارامش در مقابل دیگران حضور داشتم به خودم گفتم فکر بیخودیه مگه میشه هر کسی برای خودش حریمی داره همچین چیزی محاله اما بعد میبینم که نه طرف مقابلم فکرمو جواب میده اصلا فکر میکنند که باید هم جواب بدن من وقتی میبینم فکرمو دیگران میخونند کاملا ارامش دارم وهیچ عکس العملی از خودم نشون نمیدم چون خودم رو میشناسم و میدونم که هیچ قصد و غرضی دراین افکار وجود نداره و بهش عادت کردم فقط میخوام بدونم چطور این افکار بر روی دیگران تاثیر نگذاره و در مورد من قضاوت بد نکنند
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
elfa جان
بنظر من شما اشتباه برداشت کردید. این که در ذهنتان یک موضوع نامتعارف را بگنجانید مثل همین "دادن یک میلیون تومان به کسی که فکر شما را می خواند"، به این دلیل نیست که شما به علت نداشتن این پول دیگر به این مساله فکر نکنید.
من فکر می کنم دلیل دیگری پشت این قضیه نهفته است.
ببینید شما لازم دارید که دقیقا متوجه شوید که آیا واقعا دیگران فکر شما را می خوانند؟ اگر بله تا چه حد اینکار را می توانند انجام دهند؟
این را فراموش نکنید که ما وقتی خیلی ذهنمان مشغول موضوعی است و تمام فکر و مغز ما را بخود اختصاص داده است، ناخودآگاه هرچیزی که می بینیم یا می شنویم به گونه ای با موضوع خودمان مرتبطش می کنیم. فرض کن شما به یک لیوان چای داغ فکر می کنید و عمیقا معطوف این مساله هستید، حالا هرکس به هر دلیلی از کلمه داغ یا گرم استفاده کند، ممکن است فکر کنید که فکر من را خوانده است.
اما چطور بفهمیم که این فکرخوانی درست است یا نه؟
خوب راه حلش همین است. شما در ذهن خود یک موضوع نامتعارف و کاملا مشخص شده در نظر بگیرید، مثل "اولین کسی که امروز ببینم فرضا همان یک میلیون تومان پول را بهش می دهم." یا هرچیز دیگری، اما آنرا با کسی در میان نگذارید.
حالا منتظر باشید ببینید چه کسی توانسته فکر شما را بخواند. مسلما اگر کسی فکر شما را بخواند، آنروز سعی می کند اولین نفری باشد که به دیدن شما می آید، و منتظر خواهد شد که شما پول را به او بدهید و اگر ندهید، به شما خواهد گفت که آن یک میلیون را به من بده!
خوب شما در اینصورت می توانید بپرسید که کدام یک میلیون؟ از کجا فهمیدی؟ و ....
با همین روند می توانی بفهمی چه کسانی و تا چه حد توانایی خواندن فکرتان را دارند.
حتما امتحان کنید و ما را هم در جریان بگذارید.
موفق باشید.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
ممنون از توجهتون مشکل من رو هیچ کس نفهمیده ببینید همون لحظه که من یک چیزی در ذهنم خطور میکنه اگر کسی چشمانم رو ببینه کاملا متوجه میشه یعنی چشمانم با ذهنم به طور همزمان و غیر ارادی با هم مرتبطند
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
دوست عزیز
به شما راهکار داده شد ، چرا گوش نمی کنید و نمی خواهید عمل کنید ؟؟
دیدی که در مورد علت این پیشنهاد مدیر به قول آسمان آبی اشتباه برداشت کردی ، پس سعی کن حالا که فهمیدی این را عملی کنی . بالاخره وقتی شما این را در ذهن داشته و به کسی هم نگویی بنا به نظر شما تو چشمت نگاه می کنن و می فهمند یعنی همان چیزی که بلو اسکای گفت اتفاق میفته . اونوقت میشه پی گیری کرد که چطوری متوجه می شوند ، فقط دقت داشته باش که به هیچ کس این موضوع یک میلیون را که در ذهن داری رو نگی.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
به نظرم این بیشتر مشکل دیگرانه تا شما!
چطور میشه دیگران از چشم شما متوجه بشن چی فکر میکنید ؟؟
گاهی میشه حدس بزنی اما همیشه و همه چطور میتونن اینو بفهمن؟
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام دوست عزیز....واقعا مشخصه که چقدر ناراحت و اشفته ای.....من از اول مشکلت و خوندم و یه چیزی به ذهنم اومد گفتم در موردش ازت سوال کنم......ایا فقط ادمای خیابون ذهنت و میخونن یا افراد خانواده هم میتونن ذهنت و بخونن؟
شاید اونایی که میبینی ذهنت و میخونن اصلا وجود خارجی ندارن و ساخته ذهن و خیالت باشن....شاید موقعی که داری به یه چیزی فکر میکنی ذهنت برات کسی و میسازه و شخص خیالی باهات صحبت میکنه و این احساس بهت دست میده که امنیت نداری و همه از همه چیزت مطلع هستن......یه چیزی مثل فیلم ذهن زیبا.....البته این فقط یه سواله و امیدوارم از سوالم ناراحت نشی....
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
سلام
من elfa هستم . ببخشید که با نام جدید وارد شدم.من در حال حاضر در کاگاه خویشتن شناسی شرکت میکنم .در اونجا این مشکل من برام شده یه دردسر بزرگ چون تمام حرکات سکنات و حرف ها و چشمان من رو که بی اراده من هرچی در ذهن من گذر میکنه رو نشون میده به شدت زیر نظر داشتند و یک روز تمام اونها رو رو کردند . من تا یک هفته تمام تنم میلرزید و استرس داشتم هیچ کاری نمیتونستم بکنم جز دراز کشیدن همه بهم میگفتن چت شده اینقدر داغونی و من هیچی نمیتونستم بگم خیلی در حق من نامردی کردن.
یکی از مواردی رو که از چشمانم فهمیدند:
همش تقصیر ذهن زیادی پاستوریزه بنده است من از روابط جنسی زناشویی هیچ چیزی نمیدونستم و در این کارگاه متوجه شدم و واقعا متعجب شدم . یکبار در کارگه این رابطه به ذهنم خطور کرد و اونها هم که منو زیر ذره بین داشتند متوجه شدند و فکر میکنند من خواستار این رابطه هستم و مشکل انحراف جنسی دارم .
خیلی نامردیه که در مورد من اینجوری فکر میکنند اصلا نمیتونم این موضوع رو با کسی در میون بگذارم فکر میکنن من گیر فکری دارم در صورتی که این افکار خیلی گذرا به ذهنم خطور میکنن و من هیچ درگیری ای ندارم.لطفا کمکم کنید چطور میتونم نظرشون رو تغییر بدم.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
ببین
خیلی خوش بینانش چیزیه که مدیر گفت آیا اون کارو انجام دادی؟؟؟
و خیلی خیلی عجیبش اینه که اونا افکار تو رو نمیخونن در واقع تو یه ذهن ماواریی داری که قبل از اینکه اتفاقی رخ بده میاد تو ذهنت در واقع یه جوور پیش گویی ذهنی که برای ذهن های فعال و ماورایی پش میاد و این جور شخصیت خاصه که نیاز به درمان روانپزشکی نداره بلکه باید ذهنتو آموزش بدی یا با هیپنوتیزم و هیپنوتراپی کنترلش کنی
دیگران ذهن تو رو نمیخونن تو حرفها و افکارشونو پیش بینی ذهنی میکنی
دوس دارم رو این قضیه فکر کنی
:72:
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
نه این طور نیست این دو روانشناس کارگاه یک روز تمام افکاری رو که در طول جلسات از چشمان من دیدند رو رو کردند اون روز مدام اسم من رو میاوردند تا متوجهم کنند وعکس العمل من رو ببینند.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
نه خودشون کردند ناگهانی همه رو رو کردند که واکنش من رو ببینن.
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
عزیزم اگه چیزی که مدیر گفت نباشه و چیزی که منم گفتم نباشه
باید جدی بری پیش روانپزشک و یه سری آزمایش بدی چون مشکلت ممکنه رشد کنه و واقعا بت آسیب بزنه:72:
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
اولین بار چه زمانی این اتفاق رخ داد؟
دقیقا تعریف کن که اولین بار چطور متوجه این مساله شدی و چه اتفاقی افتاد؟
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
لطفا به من بگید چطور نظر اون دو روانشناس رو عوض کنم.
اولین بار یادم نیست به 12 سال پیش بر میگرده دوران راهنمایی.
از اینکه در مورد من چه فکرایی میکنن دارم دق میکنم.[align=center]http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg[/align
-
RE: یک مشکل عجیب و باور نکردنی
بالاخره پیشنهاد مدیر همدردی را انجام دادید یا نه؟