-
سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام از همه ممنون میشم منو که اتفاقا تازه وارد هم هستم راهنمایی کنن.من 4ساله ازدواج کردم و یه نینی 10 ماهه دارم ازدواج ما تقریبا سنتی بود اما زندگیمون کاملا عاشقانه .طی این 3 سال با وجود سختی های رایج زندگی خوشبختانه با شو هرم مشکلی نداشتم و از همه مهم تر با وجود شغلش که شدیدااااا باخانم ها بالاخص دخترای جوون سرو کار داره بهش اعتماد100% داشتم.و اینو بارها جلوی خودش یا خانواده و دوستاش بیان کرده بودم واز بابت نجابتش به خودم می بالیدم.البته اونم با رفتارای صحیح اعتمادمو بیشتر کرده بودمثلا منو به محیط کارش میبرد وهمیشه هم باتلفن دردسترس بود و تموم وقت فراغتشوبا کمال میل با من میگذروند تا مدتی قبل مصادف با زایمان من محبتش شروع به کمرنگی کرد ماموریت رفتنهاش زیاد شد یا نبود یا بیحوصله و تو خودش بود بعد4 سال واسه اولین بار سرمن دادمیکشیدمن گفتم شاید تغییر فیزیکی من باعثشه ، وزنمو که تغییر زیادی نکرده بود به قبل برگردوندم رسیدگی به خودمو محبت به اونو بیشترو بیشتر کردم اما بی نتیجه بود کم کم موبایلش رفت رو سایلنت تلفناش مشکوک شدباهاش صحبت کردم بارها وبارها ولی هر بار قانع می شدمو باز روز ازنو منم چون چیز جدی ای ندیده بودم نمیتونستم باور کنم ریگی به کفششه تا چند ماه بعد از اس ام اس های عاشقونه رو موبایلش فهمیدم قضیه بیخ پیدا کرده.آتیش گرفتم اس ام اسایی که چند ماه بود از من دریغ می کرد نصیب کس دیگه ای میشد منی که بعد زایمان این همه محتاج محبتش بودم !منی که تو این4 سال هیچ چیزیو ازش دریغ نکردم!منی که از همه ی اهداف و ارزوام گذشتم و دارم بچه داری می کنم منی که این همه بهش اعتماد داشتم!باورم نمی شد اول آروم ازش توضیح خواستم وقتی حاشا کردبا دادو فریاد اعتراف گرفتم که کاش نمی گرفتم کاش دروغشو باور می کردم و این همه خودمو عذاب نمی دادم فهمیدم یه ارتباط ساده بوده و چند تا اس ام اس و 2 بار هم گردش رفتن با هم!!!کاری که اخیرا از من دریغ می کرد بعد اون دعوا 3 روز کارم گریه بود و آرزوی مرگ.هزار بار عذر خواهی کرد با این که بی حد دوسش دارم نمی بخشیدمش ولی گریه ش دلمو نرم کرد و آشتی کردم.اما بی اعتمادی رهام نمی کنه مدام گوشیشو چک میکنم نمی زارم تنها ماموریت بره به تلفناش گوش میدم و...اونم البته کاملا سعی داره جبران کنه اما من مطمانم مردی که مزه این روابط زیردندونش بره آدم بشو نیست.الانم بی اعتمادی خودمو بیشتر زجر میده
نگید شاید بچه نمی خواسته چون خواست اون بود
نگید ریشه یابی کن مسئله رو چون من کوتاهی نکردم ازشم که پرسیدم اول گفت از سر بی کاری !!!!بعد گفت شیطون رفت تو جلدم!!که واسه آدم با تحصیلات و موقعیت اون جواب بی خودیه
نگید فراموش کن که به خدا نمیتونم
نگید شغلشو عوض کن چون اون قبل از من عاشق کارشه
چی کار کنم من مشکل از کجاس
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام
اشتباه پیش میاد . حتی اشتباه های بزرگ . ولی باید از ادامه این اشتباهات پیشگیری کرد . شما تنها کسی هستید که میتونید بهش کمک کنید . کلا اون ماجرا رو فراموش کنید و یا حداقل به روش نیارید و بزارید این بحث به کل از زندگیتون حذف بشه . یکم آزادش بزارید تا شاید خودش به اشتباهش پی ببره و دیگه از اینجور هوس ها نکنه .
ولی متاسفانه یه مساله دیگه هم وجود داره که مجبوریم قبولش کنیم . اونم وجود افرادی ( خانم و آقا ) که بخاطر مسائلی مثل پول و هوس بازی و . . . اینجور رفتارها رو انجام میدن .
منظورم همسر شما نیست و منظورم طرف مقابل هست که شاید بخاطر پول یا . . . همسر شما رو تحریک و . . . کرده تا به اهدافش برسه .
بعضی افراد هم فاسد هستن و براشون مهم نیست زندگی شما بهم بخوره و فقط دنبال رفع نیازهای خودشون بودن و هستن .
حالت های زیادی وجود داره و با بررسی این حالت ها میبینیم که شاید همسر شما بی تقصیر یا کم تقصیر بوده ولی در هر صورت اشتباه کرده و بهتون گفته که اشتباه کرده و پشیمون شده .
بهشون فرصت بدید و ازشون حمایت کنید .
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar89
نگید شاید بچه نمی خواسته چون خواست اون بود
نگید ریشه یابی کن مسئله رو چون من کوتاهی نکردم ازشم که پرسیدم اول گفت از سر بی کاری !!!!بعد گفت شیطون رفت تو جلدم!!که واسه آدم با تحصیلات و موقعیت اون جواب بی خودیه
نگید فراموش کن که به خدا نمیتونم
نگید شغلشو عوض کن چون اون قبل از من عاشق کارشه
وا!!!! خوب پس چي بگيم؟
چرا عزيزم بايد فراموش كني و ببخشي ولي اگر هم در حال حاضر نمي توني بهتره به يك مشاور مراجعه كني تا طي چند جلسه آروم آروم كمكت كنه تا بتوني فراموش كني و ببخشيش معلومه كه يكدفعه و با اين دل چركين نميشه! اما به مرور زمان و با كمك يك مشاور خوب حضوري ميتوني. مطمئن باش:72:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
به نظر من که راه دیگه ای جز بخشیدن نداری.
اما باید دقت کنی اگه خیلی راحت ازش بگذری شاید به عمق کار بدی که کرده پی نبره اما اگه خیلی سخت بگیری شاید ازت زده بشه،پرده های حرمتتون بره کنار وبگه اصلا خوب کردم ،تازه به خودشم با این رفتارای شما حق بده.
با این که دوست خوبمون گفته باید آزادش بزاری اصلا موافق نیستم. فکر کنم یواشکی باید کنترلشو داشته باشی.
ناراحت نباش ایشاا... همه چی درست میشه عزیزم.راستی تو تالار موارد مشابه هست مثل خیانت .حتما بخون
حتما موارد مشابهو بخون.بزرگترای تالار پیشنهادای خوبی دادن.اونا خیلی بهتر میدونن.
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
من دارم بابت این موضوع زجر می کشم از الان واسه 3 روز دیگه که میخواد بره ماموریت عزا گرفتم میگم باز یکی پیدا میشه که به هوای شغلش آویزونش بشه .اگه خودم کار نداشتم که باهاش میرفتم،قبلا اصلا حساس نبودم و راحت باهم درمورد این مسائل حرف میزدیم دیشب تو خیابون ساعت 11:30 یه دخترو دیدیم که با وضع آنچنانی یه منتظر ماشین بود و آخرم با یه آقایی رفت ،شوهرم گفت ببین جامعه چه جور شده!من سریع جبهه گرفتم شاید داداشش بوده نامزدش بوده داییش بوده به ما چه!!!اونم یه لبخندی زدو هیچی نگفت با خودم میگم نکنه بره سمت این خانوما به خدا ظالمانه س ما زنا مدام باید مواظب شوهرامون باشیم لباسمون آرایشمون نازو ادامون سرزبونمون وضع و شکل خونمون غذاپختنمون محبت و حرفامون جذابیت جنسیمون و..... که مبادا شیطون بره تو جلدشون برن سمت کس دیگه!!!اون وقت اونا یه زن میگیرن بعد یه مدت بچه دار میشن بعدم میچسبن به کار نیاز های ما هم به جهنم اگه هم نعوذ باالله دست از پا خطا کنیم بی عفتی و غیر قابل گذشته اما اونا اگه کاری کنن شیطون گولشون زده و ما باید ببخشیمو بزنیم به کوچه علی چپ؟؟؟!!!!
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام
این مشکلی که شما گفتید و همه ما خانما داریم و باید خیلی مراقب زندگیمون باشیم.
من خیلی تعجب می کنم از بعضی خانما که زندگی و سرسری می گیرن و مدام به شوهراشون گیر می دن و اصلا فکر نمی کنن هر لحظه ممکنه شوهرشون بره به سمت زنی دیگه.:163:
مشکل شما قابل حله اگه خودتم به خودت کمک کنی.
روزای اول بی اعتمادی ادم و اذیت می کنه و شما فکر می کنی که هر لحظه ممکنه شوهرت با کسی باشه که این مشکل و زمان حل می کنه.
فکر می کنی چرا شوهرامون ممکنه جذب زن دیگه ای بشن؟
بهتره نظرات شوهرامون و بدونیم و اونا رو در خودمون تقویت کنیم. مثلا بعضی از اقایون از غیر قابل دسترس بودن خانما لذت می برن برای اینا نباید همیشه حاضر و اماده بود ( ناز زیاد )
بعضی از اقایون اتفاقا دلشون می خواد همیشه خانمشون این امادگی و داشته باشه و همیشه در دسترس باشه.
یه کم از شوهرت فاصله بگیر شوهرت تا یه مدت بهت جواب پس می ده و اجازه می ده گوشیش و چک کنی و باهاش بیرون بری و تلفناش و گوش بدی بعدش ممکنه بگه خوب کردم بازم می کنم.
پس 1- حد خودت و بدون و زیادی اویزونش نشو.
2- زیاد در مورد این موضوع باهاش حرف نزن تا پرده های بینتون بیشتر از این پاره نشه
3- سعی کن به ظاهر ازش یه کم فاصله بگیری. به این معنی که همش دنبالش نباش تو محبت و عشق بازی ان لاین نباش وظایفت و به عنوان زن انجام بده اما تو محبت هر ازگاهی محبت کن تا به دلش بچسبه شما مدام که بگی دوستت دارم دوستت دارم واسش عادی می شه.
4- دورادور مراقبش باشه نمی گم چکش کن یا پلیس بازی در بیار هر زنی بلده چجوری مراقب شوهرش باشه بدون اینکه شوهرش بفهمه.
5- وقتی میاد خونه نچسب بهش بذار تشته وجود شما بشه.
[size=large]البته حد رو بدون نه فاصله زیاد بگیر نه زیاد اویزونش بشو.
بهترین کار اینه که ایمان خودت و شوهرت و قوی کنی تا از گزند شیطان و زنان شیطان صفت دور باشه.
زمان در فراموش کردنت کمکت می کنه اما خودتم کمک کن به خودت.
این و اویزه گوشت کن هر زن یا مردی ممکنه خطا کنه هیچ کدوم ما پیامبر خدا نیستیم پس ببخش تا بخشیده بشی.
زمان هم کمکت می کنه توکل به خدا کن.
همیشه شوهرت که از خونه می ره بیرون ایت الکرسی بخون براش و به خدا بسپارش که به خوب کسی سپردی. و ایمان داشته باشه که خدا از گزند همه خطاها و خطرها دورش خواهد کرد.
موفق باشید:72:[/size]
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
حرفاي SISILI جون رو کاملاً تاييد ميکنم خيلي زيبا و کامل گفته مخصوصاً اون قسمت زيادي در دسترس نبودن و آيت الکرسي خوندن...:104:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
بابت راهنمایی های عالی همه فوقالعاده ممنون و مچکرم sisili جان حرفا ی تو هم کامل و جالبه خیلی ممنون که اینقدر کامل و با حوصله برام وقت گذاشتید سعی میکنم از الان توصیه ها ت رو به کار ببندم و به خدا توکل کنم قبول دارم که حساس شدم اگه بتونید راهنماییم کنید که چه جوری میشه ایمان رو تو همسرم و خودم تقویت کنم عالی میشه چون خودمم اخیرا چنین خلائی رو در خودم و بیشترش در اون متوجه شدم ولی راه کارشو نمیدونم
ضمنا من نمی تونم یه رویه خاص رو درباره شوهرم به کار بگیرم آخه اون مدام انتظاراتش تغییر میکنه نمیشه فهمید چی می خواد یه روز از فلان تیپ خوشش میاد فرداش نه یه روز یه جور آرایش فرداش نه یه روز دوری رو میخواد یه روز دردسترس بودن!!!!حتی گاهی میگه بیا چایی بخوریم اما همینکه چایی آماده میشه میگه کاش قهوه بود!این حالت حتی تو روابط زناشویی هم هست .:302:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام:72:
همسر شما فردی تنوع طلب هست. اما این تنوع رو شما باید ایجاد کنید. مثلا امروز یه تیپ داشته باشید فردا یه تیپ دیگه پس فردا یه تیپ دیگه. اجازه بدید در این مورد حرف حرف شما باشه البته مثلا 3 تا حرف شما یه دونه او.
مثلا شما میدونی این سه مدل رو می پسنده پس این سه تا رو به تنوع و تناوب انجام بده اما مورد چهارمی که دوباره نظر می ده و دوست داره رو بذار الویت اخر یا یه دونه مونده به اخر. اون جوری وقتی کاری که خواسته با کمی تاخیر انجام می شه خیلی به دلش می شینه.:43:
در مورد ایمان قران که بهترین کتابه که شما میتونی معنیش و بخوونی و هر جا که به نظرت جالب بود و به همسرتم بگی.
کتاب گناهان کبیره جاج اقا دستغیب بخون و هر جا جالب بود شبا واسه همسرت تعریف کن.
نهج البلاغه رو هم همین طور.
این طوری هم نور ایمان اروم اروم تو دل خودت زنده می شه و هم این و به شوهرت انتقال می دی. سعی کن [size=medium]انتخاب ایه ها و حدیثهایی که میخوای به شوهرت بگی همش در مورد مشکلی که براتون پیش اومده نباشه. در هر مورد جالبی باهاش حرف بزن.
در واقع هدفت فقط اینه که ایمانتون و زیاد کنی نه اینکه روی این مورد خاص یعنی مشکلتون مانور بدی.:305:
خودتم با خوندن اونا اروم می شی و توکلت زیاد تر می شه و راحتر با موضوع کنار میای.
زندگی بالا و پایین خیلی داره الان تو سربالایی هستی اگه راه و درست طی کنی سرپایینی شیرینی خواهی داشت.
موفق باشی:72::46:[/size]
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سیسیلی جان چقدر زندگی سخته!!
جدی می گم. حالا باید یه معادله پیچیده هم حل کنیم که چند شنبه کدوم لباس را بپوشیم!!!!!!!!
خدااااااا از دست این مردا .............
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
قبول دارم
خیلی سخته اما یه چیزی به اسم مهارت می خواد و یه چیز دیگه به اسم ایمان تا نلغزیم و بلد باشیم که چجوری همدیگرو نگه داریم. اون وقت خیلی زندگی اسونه و شیرین و البته لذت بخش
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
من هم دقيقا مشكل شما رو دارم. خيلي سخته واقعا عذاب آوره. كاملا مي فهمم چي مي گي. به محض اين كه يه چيزي منو ياد اون روزا مي اندازه كل سيستم عصبي ام مي ريزه بهم. فكر كنم من و شما خوبه كه با هم در ارتباط باشيم تا ببينيم از چه رفتارهايي چه نتيجه هايي مي گيريم.
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
ندا نارنجی خانوم
سلام و خوش آمد:72:
عزیزم شما یه تاپیک جدا باز کن و با یه عنوان جدید مشکلت را توش مطرح کن. اینجوری اون تاپیک مختص مشکل شما می شه و بهتر می تونی از راه حلها و نظرات دوستان بهره مند بشی.
اونجا که رفتی یه کم بیشتر برامون توضیح بده که مشکلت چی هست و چه جوری شروع شده و تا حالا در مقابلش چی کار کردی.
منتظرتم.
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام من تو این مدت خیلی رو راهنمایی های عالی شما کارکردم دیگه چک ش نمیکنم و واسه ماموریت رفتن بهش گیر نمیدم اماااا هر وقت میگه دوست دارم قلبم به درد میاد بلا فاصله تو دلم میگم آره تو که راست میگی!!! اگه دوستم داشتی منو به اون دختره ی... نمیفروختی!!سعی میکنم بروز ندم ولی میدونم حس میکنه اون اس ام اس های لعنتی از ذهنم پاک بشو نیست .هر حرف عاشقانه ای که می زنه تو دلم میگم اینا رو به اون فلان فلان شده هم گفته لابد!!البته منم حرفای قشنگ بهش میزنم اما ته دلم هرگز نبخشیدمش.آخه بهونه ای واسه بخشش ندیدم گاهی که حرفش پیش میهد میگه بگو چی کارکنم تا فراموش کنی؟ ولی خودمم نمیدونم انگار ازش یه تندیس نجابت پاکی ساخته بودم که له شده!!.[font=Tahoma][color=#006400]:302:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام بهار عزیز
خوبی؟
:104::104: افرین که داری سعی می کنی.
همین که داری سعی می کنی خیلی خوبه. بهت گفتم گذر زمان دوباره اون تندیس پاکی و در ذهنت می سازه و تو دوباره می تونی بهش اعتماد کنی.
همین که او می دونه شما هنوز از ته دل نبخشیدی خودش عاملیه که دوباره نره سمت این کار چون می دونه بخششی در کار نیست و یا خیلی زمان می بره.
اما:
یه بار دیگه هم بهت گفتم وقتی این نبخشیدن و ... از حدش بگذره شوهرت و خسته می کنه و اتفاقا کاری میکنه که بیشتر شما رو عذاب بده.
یک حد قابل قبولی داشته باش نه از این ور بیفت نه از اون ور.
این و خودتم باور کن همسرت یک ادمه نه پیغمبر خدا. خب خطا کرده خدا که خداست می بخشه ماها که بنده خدا هستیم.
اون خطایی نباید بخشیده بشه که مدام تکرار می شه.
موفق باشی:72:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
sisiliجان بابت راهنمایی ها فوق العاده ت ممنونم
به نظرشما من واسه جبران اون خطا که الان ازش 7 ماه میگذره شرطی بزارم واسش اگه آره چه شرطی؟
متاسفانه من یه اخلاق بدی دارم که اگه از کسی بی وفایی ببینم ذره ذره ازش فاصله میگیرم منی که اینجور عاشق همسرم بودم و هستم الان وقتی خونه نیست احساس راحتی می کنم!!!!خیلی کمتراز قبل نگاهش میکنم و خیلی کمتر تاییدش میکنم دارم می شم یه زن بد بین و نق نقو !،میدونم 100%غلطه ولی به خدا دست خودم نیست میگم شاید اگه یه شرط بزارمو اون عمل کنه عشقش بهم دوباره ثابت شه و از اول شروع کنم از طرفی هم اگه عمل نکنه کار خرابطر می شه!!یه بار گفتم اگه منو دوست داری ثابت کن و شرط گذاشتم نمازت تا یه ماه نباید قضا بشه صبحش نماز جفتمون قضاشد:302:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
[یعنی مشکل من اینقد پیش پا افتاده س که کسی حرفی نمی زنه!!؟؟[]
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
شاید بهتره حتی ظاهری هم شده بهش دوباره اعتماد کنی ولی دورا دور مراقبش باش بذار فکر کنه بخشیدیش و بهش اعتماد داری ولی مواظبش باش
مردها تنوع طلبند..حتما شنیدی... خیلی بهش محبت نکن که براش تکراری و عادی و مسخره بشی...به خودت برس و هر روز یک تیپ جدید بزن...سعی کن بیرون از خونه هم فعالیت کنی مثلا کلاس زبان یا ورزش برو که تبدیل به یک زن خانه دار نشی و حرفهای تازه از اجتماع و سیاست برای گفتن داشته باشی
اشتباه برای هرکسی پیش میاد مهم اینه که پشیمون بشه و دیگه تکرار نکنه...دیگه هم این موضوع رو به روش نیار بذار خودش شرمنده باشه..
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
بهار جان موضوع شما پیش پا افتاده نیست ولی تا حالا جوابی واسش پیدا نشده.
من که از اول عضویتم تا امروز این تالار را زیر و رو کردم جوابی واسه این سوال پیدا نکردم.
شتریه که انګار در خونه ی همه می خوابه، دیر و زود داره اما سوخت و سوز؟؟؟
علتش را هم می ګن تنوع طلبی مردان است و بعضی ها هم می ندازن ګردن خانم که ساعتی دوبار لباس و آرایش عوض نکردی و تنوع نداری که همسرت ...
آدم مرموزترین و متنوع ترین فرد دنیا هم که باشه بعد ده سال دیګه چیزی و تنوعی ازش نمی مونه. تمام وجودش برای طرف مقابل خونده شده است. مهم اینه که مرد باید متعهد باشه و بتونه خودش را کنترل کنه که متاسفانه ...
شرع و قانون هم که راه را باز ګذاشته.
راه حلی هم نداره. بی خود خودت را اذیت نکن و در ضمن خودت را هم سبک نکن. اصلا دیګه به روش هم نیار. زندګیت را بکن.
امیدوارم قبل از اینکه این پست حذف بشه بخونیش و بدونی که همه پستت را می بینند ولی جوابی ندارند که بدهند.
برو تمام تاپیک های خیانت را بخون، اګه یک نکته بیشتر از این پیدا کردی یا جواب قابل دفاعی، بیا اینجا بنویس من هم بخونم.
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
بهشت جان کاملا حق با توئه من الکی دنبال علت می گردم و خودمو آزار میدم انگار همش دنبال این جمله بودم که باور کنم تقصیر من نیست همین بابت راهنمایی های همتون ممنون:104:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام sisiliاحتمالا مشاور نیستی؟حرفات خیلی پره عالی بود:227:
ولی یه سوال شغل همسرخانم چیه؟فوزولی:303:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
نه فوضولی نیست سوالتون
ایشون بازیگر سینماست(متاسفانه) و سرهر پروزه تن من باید بلرزه :302:
هرچند بخشی از انتخواب من به خاطرشغلش بود :300:ولی الان گاهی آرزو می کنم کاش یه کارمند ساده بود
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام .
نظرهای بچه هارو خوندم خیلی خوب بود مخصوصا ماله sisili جون .
بهار عزیز شغل همسرت خوب یه جوریه همه با هم راحتن در پشته صحنه اما نمی شه گفت که می تونه دلیلش باشه جون الان در همه ی شغلا اینجور مسائل هست حتی واسه اون کارمنده .
منم با نظر بچه ها موافم . خیلی رو این مسئله کیلید کن . مخصوصا الان که 7 ماهه ازش میگذره .
در یه حد متعارف بهش محبت کن (نه خیلی زیاد که عادت کنه و زده بشه نه اونقدر کم که خلائی واسش به وجود بیاد . ) بزار اون بیاد سمتت نه اینکه تو همش پیش قدم بشی . کم کم که بگذره می تونی فراموش کنی . فقط هواست باشه همش در مورده این موضوع باهاش حرف نزنی چون تکراری میشه واسش و بعدش دیگه انگار هیچی نمی شنوه . بزار فکر کنه داری بهش اعتماد می کنی ولی هنوز از دلت بیرون نرفته . جلو روش چکش نکن ولی هواست بهش باشه .
از خدا غافل نشو که فقط اون می تونه آرومت کنه .
راستی به ظاهرت برس . به قول بچه ها برو کلاس . تو خونه نمون زیاد . چون تنها که بمونی فکرو خیال میزنه به سرت . تو اجتماع باش . چون خودش بیرون کار می کنه میدونه بیرون چه خبره .
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
این که میگی همه شغل ها اینجوریه
یعنی جو پشت صحنه فیلمارو نمی دونی و اشتیاق بعضی دخترا به بازیگری و بهایی که متاسفانه حاضرند بابتش بپردازن:302:واااااااااقعاا نمی دونید اوضاع چه جوریه نمیدونید:302:
ضمنا من با یه بچه کوچولوی به شدت شیطون دست وپام واسه تو جامعه رفتن بسته س وگرنه اگه واسه بچه نبود راحت می رفتم سرکار(هم تحصیلاتشو دارم هم تو چند زمینه دیگه تخصص دارم)
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
سلام بهار جون
خوبی؟
چه خبر؟ اوضاعت رو براهه انشا<ا..؟
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
ممنون sisiliجان که پیگیر احوالمی
باید بگم متاسفانه نه بهتر نشده اوضاع من اعتمادم برگشتنی نیست وبا بدتر شدن وضع ظاهری تو جامعه دید من بدترم می شه از الان می گم وااااااااااااااایییییی داره تابستون میشه ومانتوهای توری:311:(نازک)میاد رو کار باز
اصلا تازگی ها به این نتیجه رسیدم تو شغل شوهر من اوضاع همینه!!
هفته پیش باز شب کار بود زنگ زدم بهش بعد کلی احوال پرسی و خویشتن داری آخرش از دهنم در رفت که راضی نیستم ازت اگه بیرون از خونه یه جمله یا یه قدم یا یه لحظه جز واسه کارت وقت بزاری:160:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
ببین بهار جون این مشکلاتی که ازش نام می بری شامل حال همه ما خانمها می شه. اون خانمها با اون نوع پوشش و ... جلوی چشم شوهران هر یک از ماها هم ظاهر می شن. فرقی نمی کنه تو شغل هر ادمی هم یه چند تایی ازشون هست.
تو می دونستی ادم ذاتا به سمت چیزی که ازش منع بشه می ره؟
و شما دستی دستی داری همسرت و به این سمت سوق می دی. خودت مقصری اگه روزی مورد خیانت قرار بگیری. با سوالایی که می کنی بازم شوهر خوبی داری که باز جوابت و می ده.
یه دوستی داشتم می گفت شوهرم بیرون هر کاری هم بکنه خوبیش اینه که باز شب میاد خونه و کنار من شام می خوره و می خوابه.
من ازت خواهش می کنم یه کم مثبت تر ببین.
موفق باشی:72:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
ممنون sisiliجان حرفت کاملا درسته در واقع من همین حرفو به دوستام میزنم همیشه میگم انقد موضوعات اینچنینی رو جدی نگیرید تا طرفباورش بشه خبریه!!!
ولی مسئله اینجاست که جو شغل همسر من جوریه که نمیشه اینجا بیان کرد من لب باز کنم فرشته جون مهربان میاد در تاپیک رو پلمپ می کنه :160: البته حقم داره
یه مثال کوچولوش اینکه یه دختره عشق بازیگری به امید یه نقش ساده جلو چشم من (نمی دونست من همسرشم) به شوهرم گفت :اگه این نقش رو بگیرم حاضرم هرکاری شما بگی واستون بکنم با تاکید زیاد رو هر کاری!!بعدم واسه اینکه موضوع خوب جا بیافته گفت من سر کار قبلی گاهی تو لوکیشن می خوابیدم!!
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
قبول دارم شغل بازیگری شغل پر حرف و حدیثی هست. اما به شوهرت اعتماد داشته باش و بهش ثابت کن. اشتباهش و ندیده بگیر که بالاخره هر کسی در هر شغل و لباسی می تونه خطا کنه.
در روابطتون اونقدر تنوع و نشاط داشته باش که همسرت جز خونه و جز در کنار تو جایی احساس ارامش نکنه چه برسه به لوکیشن و امثال اینا ...... :311: و اونم در کنار دختران این چنینی که مطمئن باش گوش شوهرت از شنیده این حرفا پره و دلش برای این طور ادما پر نمی کشه.
دلش پیش همسر خودش هست به شرطی که بلد باشی و بتونی اونو واسه خود خودت نگه داری. بهش گیر ندی تا پیشیت ارامش داشته باشه.
موفق باشی عزیزم:72:
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
اعتماد کن...گفتنش آسونه ولی عمل کردنش تقریبا محال!
من وقتی دیدم هیچ جوره نمیتونم فراموش کنم تصمیم گرفتم امتحانش کنم
با یه خط جدید بهش اس ام اس دادم به عنوان یه دختر (مثلا از طرفداراش)وپیشنهاد دوستی دادم و اون خیلی راحت پذیرفت!!حتی گفت الان بهت زنگ بزنم؟!
با این که حدس میزدم این عکس العمل رو ،ولی داشتم منفجر می شدم شب بهم گفت که یکی اس ام اس داده و فلان وچنان..
اما من فکر میکنم آخرکارکه نزاشتم زنگ بزنه شک کرده که منم .و شب تعریف کرده که باز دعوا نشه
وقتی دیدم این طور ریلکس با این موضوع برخورد میکنه یه روش احمقانه رو پیش گرفتم منم جلوش تظاهرمیکنم باکسی دوستم تا هم طعم خیانتو بچشه هم دلم خنک شه هم بلکه ازم بپرسه چرا؟
حتی یه بار بهش گفتم اگه بدونم تو باکسی رابطه داری هرتعداد و در هرسطح،من درست دوب رابرش رو رفتار میکنم،از بس مطمئنه ازم به این حرفم خندید ولی ادا و اطوارام داره بهش می قبولونه که منم دارم یه کارایی میکنم(که البته نمیکنم)
حالا موندم این کارم درسته یانه
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar89
اعتماد کن...گفتنش آسونه ولی عمل کردنش تقریبا محال!
من وقتی دیدم هیچ جوره نمیتونم فراموش کنم تصمیم گرفتم امتحانش کنم
با یه خط جدید بهش اس ام اس دادم به عنوان یه دختر (مثلا از طرفداراش)وپیشنهاد دوستی دادم و اون خیلی راحت پذیرفت!!حتی گفت الان بهت زنگ بزنم؟!
با این که حدس میزدم این عکس العمل رو ،ولی داشتم منفجر می شدم شب بهم گفت که یکی اس ام اس داده و فلان وچنان..
اما من فکر میکنم آخرکارکه نزاشتم زنگ بزنه شک کرده که منم .و شب تعریف کرده که باز دعوا نشه
وقتی دیدم این طور ریلکس با این موضوع برخورد میکنه یه روش احمقانه رو پیش گرفتم منم جلوش تظاهرمیکنم باکسی دوستم تا هم طعم خیانتو بچشه هم دلم خنک شه هم بلکه ازم بپرسه چرا؟
حتی یه بار بهش گفتم اگه بدونم تو باکسی رابطه داری هرتعداد و در هرسطح،من درست دوب رابرش رو رفتار میکنم،از بس مطمئنه ازم به این حرفم خندید ولی ادا و اطوارام داره بهش می قبولونه که منم دارم یه کارایی میکنم(که البته نمیکنم)
حالا موندم این کارم درسته یانه
سلام،
خیر، این کار شما به هیچ عنوان درست نیست!:300:
چرا که نه تنها مشکل حاضر شما با همسرتان را حل نمیکند، بلکه بی اعتمادی ایجاد شده در زندگی شما را تشدید میکند.
اگر در حال حاضر شما به ایشان به دلایلی بی اعتماد هستید، مطمئنا چنین رفتاری نه باعث محدود کردن روابط او (اگر روابطی داشته باشد!؟) خواهد شد و نه باعث بازگشت اعتماد شما به او.
چنین کاری تنها باعث بی اعتماد شدن ایشان به شما و عملا ایجاد یک بی اعتمادی دو طرفه در زندگی شما خواهد شد، که نتیجه اش مطمئنا اسف بار خواهد بود.
بنابرین، شدیدا توصیه میکنم از ادامه چنین روند رفتاری پرهیز کنید، مگر اینکه بخواهید به دست خود زندگی خود را از هم بپاشید.
موفق باشین،:72:
کامران
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
عزیزم این رفتار شما اصلا درست نیست چون اب پاکی رو می ریزه رو دست شوهرتون .
ولی خوبه که به یک مشاور مراجعه کنید و در عین حال هم به خودتون برسید و اعتماد به نفستون رو بالا ببرید تا حساسیتتون کم بشه. هر چی بیشتر حساسیت نشون بدید همسرتون بیشتر به سمت این کارا می ره.
-
RE: سو استفاده همسرم از اعتماد من
خوشبختانه اوضاع خیلی روبه راه تر شد من تقریبا با ماجرا کنار اومدم(بعد از 1 سال و نیم)و باز بهش اعتماد کردم و مطمئنم الان با کسی رابطه ای نداره ولی اینم میدونم که از ترس جنجال و اعصاب خوردی منه!!ولی کلا دوباره زندگی عاشقونه شده با یه مشکلایه کوچولو
آخه خیلی رک و پوسکنده از روابط آزاد حرف می زنه! گاهی به من میگه هر وقت دوست داشتی با همکارات صمیمی تر شی از نظر من موردی نداره ها!!البته تذکره هم میزاره که در حد گردش و کافی شاپ باشه و نعوذابه الله به خلوت نرسه!!!!!!! به خدا موندم چه برخوردی بکنم با این حرف
بارها براش سخنرانی های غرایی در مورد کیان خانوادهو از هم پاشیدگیشو آسیب هاش به طرفین و بچه گفتم:305: اما حرفش هموناس
مطمئنم واسه جو شغل لعنتیشه به منم می گه از خودت بیا بیرون آوانگارد فکر کن
موندم چی کار کنم
-
ازم می خواد مثل خودش فکرکنم
کسی نظری نداره؟
من از سکوت بچه ها این طور برداشت می کنم که شایدم من زیادی سخت گیرم و حق با اونه هان؟؟