هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
سلام
من 26 سالمه 1.5 سال پيش با پسر عموم نامزد كردم ، البته پسر عموم رو بعد از 8 سال ديدم ، 3 ماه پيش عقد كردم ، البته عقد و عروسيم با هم بود با مهماناي خيلي كم ، ولي هنوز توي خونمون نرفتيم ، چند وقت پيش هم مسافرت رفتيم به تنهايي ، براي عقدم اصلا اضطراب و دلهره اي كه اكثر تازه عروسا دارنو نداشتم بعد از عقد هم اصلا اين حسو نداشتم كه ازدواج كردم ، الان هم هنوز فكر مي كنم با شوهرم نامزد هستم ، هنوز نتونستم باور كنم كه شوهر دارم ي ازدواج كردم ، خاطر كار همسرم ماهي 1 هفته ميبينمش . لطفا كمكم كنيد . ممنون
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
آزاده جون خوش اومدی :43:
عزیزم از اینکه اوضاع زندگیت الحمدالله آرومه گله داری؟
خدا رو شکر که آرومی هستی و مشکلی ندارین :316:
میخوای چه اتفاقی بیوفته که متوجه بشی ازدواج کردی ؟؟
راجع به خودت - همسرت-زندگی آینده تون و هرچی شادی و آرامشه فکر کن و خوشحال باش عزیز دلم
سعی کن بیکار هم نشینی ...یه کاری هرچند کوچیک و تو خونه واسه خودت دست و پا کن تا الکی فکر بد نکنی:43:
عزیزم
قبل از ازدواج با شوهرت با کسی رابطه ای داشتی ؟
شوهرت چند سالشه؟
شغلش چیه؟
چرا بعد از 8 سال دیدیش؟
خودت به چه کاری مشغولی؟
رابطه ت با شوهرت چطوره؟
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
شوهرم 29 سالشه مهندس مكانيكه محل كارش از محل زندگيمون دوره ، با خونواده عموم زياد رابطه نداشتيم بعد از چند سال به پيشنهاد مامان و خواهرش اومد منو ديد بدونه اينكه من بفهمم بعد خوشش اومد . رابطمون خيلي خوبه مثل دو تا دوست هستيم . من شاغلم
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
عزیزم خدا رو شکر مشکلی تو زندگیت نیست :310:
گلم کمکت کنیم که چی بشه ؟
نکنه از اینکه هفته ای یه بار شوهرتو می بینی نارحتی ؟اره ؟
از اول شرایط کارشو میدونستی ؟
خواهر خوبم خیلیها هستن که شوهرشون همچین شرایط کاری داره . شما اگه همدیگرو دوست دارین و عاشق هم هستین لزوما نبابد هر روز کنار هم باشین...با این وسایل ارتباطی که این روزها هست میشه هر لحظه احساس کنید کنار هم هستید...زود به زود زنگ بزنیدو قربون صدقه هم دیگه برید...:46:
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
شاید دلیل اینکه هنوز نتونستی این حسو داشته باشی اینه که زمان عقد و عروسیتون با هم برگذار شده و از همه مهمتر هنوز درون خودتو نتونستی با این قضیه که رابطتتون دیگه از اون حالت خشک دوستی باید جدا بشه ...رو حلش کنی ....
۱/۵ سال نامزد دوران زیادی ...پس چطور نتونستی کاملا این حس عشقولانرو ایجاد کنی ...؟
خود همسرتون نظرش چیه ؟ ایا مثل شما فکر میکنه ؟ وقتی همدیگرو میبینید اصولا چه رفتارهای به هم نشون میدید ..؟ چه حرفایی زده میشه ؟
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
آزاده جون نگفتی : قبل از ازدواج با همسرت با کسی رابطه دوستی داشتی یا نه ؟
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
سعی کن یه جوری بری پیش همسرت یا همسرت بیاد پیش شما زندگی کنه.
این اصلا خوب نیست که زن و شوهر اون هم اول زندگی دور از هم زندگی کنند. ماهی یک بار!!!!!!!!!!
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
الهی بمیرم عزیزم من تا حالا فکر کردم هفته ای یه بار شوهرتو می بینی اما با پست بهشت متوجه شدم که ماهی یه بار(یه هفته)
کارش دولتیه یا آزاد؟
نمیشه انتقالی بگیره؟ یا اونجا خونه بگیره تو بری پیشش؟
نظر شوهرت چیه ؟
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
آزاده جون نگفتی : قبل از ازدواج با همسرت با کسی رابطه دوستی داشتی یا نه ؟
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
سلام خواهر عزیزم
دلیل های زیادی ممکن وجود داشته باشه که تو این حس رو داری یکی از اونها شاید مربوط باشه به رابطه ای که قبلا با شخص دیگری داشتی شاید هنوز یه گوشه از احساسات گذشته داره تو وجودت وول میخوره و هنوز سعی میکنه به جمع خاطرات نره و یا شاید تو رو در موضع مقایسه قرار داده و یا شاید یه پیله ای دور تو تنیده شده از اون حال و هواهای گذشته که نمیذاره و یا خودت نمی خوای پروانه وجودت رو آزاد کنه دلیل دیگه فکر میکنم مربوط به تغییر دوران باشه که کاملاً طبیعی از دوران مجردی با مسئولیت های کمتر تفکرات آزاد تر حس متفاوت تر رفتن به دوران متأهلی با شرایط متفاوت تر و یا دلیل دیگرش میتونه دوری همسرت به خاطر نوع کارش باشه که فرصت های ابراز احساسات و دلبستگیهای عمیق تر رو کمتر کرده و یا شاید دلیلش همین باور نکردن ازدواجت باشه و یا شاید آمادگی ازدواج رو نداشتی دلایل دیگه ای که اگه کمی فکر کنی در ضمیر ناخود آگاه خودت حتماً پیداش می کنی و حتماً راه حل دلایل بالا رو خودت بهتر از هر کسی میدونی.البته فکر کنم( مطمئن نیستم) تا حدودی همسر محترم تو موانع صمیمیت بیشتر رو شاید به خاطر اینکه تو در موضع نزدیک شدن نیستی و یا شاید خودش منتظر تو پیش قدم بشی و یا شاید مواردی مشابه دلایل تو داشته باشه ،رو برنداشته. من فکر میکنم اول باید تمام موانعی رو که در خودت برای باور نکردن شرایط جدید هست رو به مرور از بین ببری بعد باید در مورد نزدیک شدن مسافت دلی از همسر ت کمک بگیری و با هم اقدام کنید بعدش باید سعی کنی فاصله محیطی رو تا اونجا که میتونی از بین ببری . زندگی شما تازه و پاک، قشنگی های نهفته ای داره که یکیش برای عشق ورزیدن همیشگی جادو میکنه از ظرافت و قدرتی که خانم ها دارند غافل نشو ازدواج خیلی مقدس و تو میتونی با رفتار های خوبی که مطمئنم داری قداستش رو هزار برابر کنی از حمایت ماورایی که از جانب شوهرت با محبتی که تو بهش میدی میتونی داشته باشی غافل نشو به آینده زیبایی که در کنار همسرت داری هر روز بیشتر از دیروز فکر کن و برای رسیدن به خواسته ها و رویا هاتون با هم تلاش کنید تو بشو اون اون بشه تو با هم . برای هم وقت بذارین حرف های دلتون رو بزنید تا از احساسات هم بیشتر بدونید برای هم دلتنگ بشید و تو این رو عنوان کن نمیدونی گاهی اوقات به زبان آوردن احساسات چقدر معجزه میکنه و روز به روز بیشتر به هم نزدیک بشین . این دوران خیلی قشنگی که تو با مهربونیات قشنگترش می کنی الان هم دیر نشده برای اینکه به نهال تازه و با طراوت بید مجنون زندگیت نت های کوچک عشق رو آب بدی تا بزرگترین درخت موسیقی عشق با باغبان زمان در عمیق ترین نقطه دل زندگی بارور بشه و زیر سایه این درخت با آسودگی خیال از محکم بودن ریشه، هر روز نفسی از عشق تازه کنید و با لذت ثمزاتش را بچینید و ببویید که بذر این بهشت را خداوند در شب عروسی به همه زوجها هدیه میده. میدونم که این لیاقت رو داری که خوشبخت ترین زن دنیا باشی.
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
ممنون از همه ، خيلي خوشحالم كه تونستم با اين سايت آشنا شدم . اي كاش زودتر پيداتون مي كردم :43:
RE: هنوز باور نكردم كه ازدواج كردم
عزیز دلم یکی از دلائل مشکلت همین رابطه قبل از ازدواجه
بعدا در موردش انشائ الله صحبت میکنیم