سلام دوستان
من زنی مطلقه هستم که درحال حاضر با پسری مجرد که چند سال هم ازمن کوچکتر هست رابطه دارم.
نظرخواهی از دوستان میکنم که این رابطه صحیحه غلطه و باید چکار کرد.
توضیحات بیشتر اگه دوستان خواستن میدم.
بینهایت ممنون.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان
من زنی مطلقه هستم که درحال حاضر با پسری مجرد که چند سال هم ازمن کوچکتر هست رابطه دارم.
نظرخواهی از دوستان میکنم که این رابطه صحیحه غلطه و باید چکار کرد.
توضیحات بیشتر اگه دوستان خواستن میدم.
بینهایت ممنون.
تا رابطه از چه نوع و به چه نیتی باشه عزیزم!
میشه بیشتر توضیح بدی ازکجا و چطور شروع شدو به اینجا رسید و اوضاع چطور پیش میره!
دریا
ممنونم دریاجان که جواب دادی.
ما اتفاقی اشنا شدیم،قصد ادامه رابطه رو نداشتیم ولی شد دیگه.حالا نه پای پس داریم نه رفت.الانم مرددیم که چیکارکنیم.حالا که این اتفاق افتاده چاره چیه؟
راستش خیلی سردرگمم که این کار کلا اشتباه باشه -اینکه ما کار اشتباهی نکینم-اینکه به ضرر چه کسی هست این موضوع .
خودم از نیت طرفم خبر ندارم-فقط رابطه داریم-دیدارامونم محدود بوده-یه جورایی عاشق همیم-ولی فکر نمیکنم ایشون نیت بدی داشته چطور میتونم این موضوعو متوجه شم.
چطوری متوجه شم که:
نیت اصلیش چیه؟
این رابطه به کجا میخواد برسه؟
عقل ومنطق یا عشق واحساس؟به حرف کدوم گوش بدیم.
ادعای علاقش واقیعه؟
رابطش بامن فقط به خاطر مطلقه بودنم یا واقعا دوستم داره.
ساراجان اگه ممکنه سنتون رو هم واسمون بگو!
بعدشم اصلا نمیشه گفت اون قصد سواستفاده داره یا نه اما میشه با قاطعیت گفت که هر ارتباطی نهایتا اگه بش توجه نشه راه واسه سواستفاده هم باز میشه و البته نه در قالب کلمه سواستفاده بلکه جوری که بعدا بهش ممکنه برسی!
اگه رابطه صرفا یه دوستیه معمولی بود اره مشکل نداشت اما رابطه ها 100 درصد به وابستگی و دلبستگی میرسن و اینجا میشه مشکل دار
چطور باهم اشناشدین چند وقته؟ در مورد احساساتتون باهم حرفی زدین؟
سلام خوش اومدی:72:
دوست عزیز کمی بیشتر در مورد روابطتون بگو.
سن هر دوتون؟
نحوه اشناییتون؟
به هم محرمید یا خیر؟
به نظرم داشتن یه رابطه برای خانم مطلقه و یه اقا صرف بر طرف کردن نیازها به شرط رعایت اصول شرعی و عرفی ایرادی نداره منتها این روابط به عشق ختم می شه و بعد طرفین به ازدواج فکر می کنن و ضربه دوم و شما می خوری نه اون اقا.
بهتره از فکر ازدواج بیرون بیاین چون صد البته هیچ خانواده ای راضی به چنین ازدواجی نیست.
البته مطلقه بودن شما ایراد نیست اما اینکه از اون بزرگتری از نظر هر خانواده ای ایراده.
و شما هم که قبلا ازدواج کردی می دونی که نقش خانواده هر پسری در زندگیش خیلی پررنگه و نمیشه حذفشون کرد.
منطقی و عاقلانه رفتار کنید
موفق باشید:72:
سلام سارا جان
بهتره بیشتر راجب خودتون واون آقا بگین ؟ ببخشید در مورد علت طلاقتون ؟ چه مدته از طلاقتون می گذره ؟ بچه ای هم دارین ؟ نحوه آشنائیتون ؟ بلاخره تو این مدت می تونین متوجه بشین که اون آقا منظورش چیه خودتون چی حدس می زنین ؟ سن خود شما واون آقا ؟ شرایط مالی وشغلی اون آقا ؟ گفتین که از ایشون چند سال بزرگترین یه خورده باید بیشتر فکر کنین ....... عزیزم پیشنهاد می کنم یه خورده با آگاهی کامل وبا عقل و منطق با این موضوع برخورد کنی وهمه جوانب رو در نظر بگیری که خدای نا کرده دوباره اشتباه نکنی ...
من 27-اون اقای ظاهرامحترم23نقل قول:
نوشته اصلی توسط darya1389
سوءاستفاده چرا که نه-اصلا هرکسی عنوان این تاپیک به چشمش بخوره تو این فکر نمیکنه که همچین رابطه ای که از نظرمنطقی صحیح نیست فقط به خاطرمسائل ج.ن.س.ی هست؟خدایی همینطور نیست؟.
از نظر یه شخص که از دور داره موضوعو میشنوه تااسم زن مطلقه وپسرمجرد رو بشنوه همچین چیزی تو ذهنش میاد.در اینجا اگه خانم هم راضی باشه دیگه اسمش سوءاستفاده نیست ولی ممکنه فکر کنه انگیزه اون پسر فقط و فقط همینه وبس-هرچندپسرظاهرا انکارش کنه.مسلما هیچ خانمی دوست نداره فقط به دید ارضاء... بهش نگاه بشه.من مشکلم اینه که نمیتونم ازین موضوع مطمعن بشم.راهی نداره؟
دوست من منظورت چیه اگه به رابطه توجه نشه راه سوءاستفاده باز میشه؟میشه یه کم توضیح بدی گلم؟
بله ابتدا اصلا دوستی کاملا عادی و معمولی بود-نمیدونم چی شد اینطوری شد!!!
فکر میکنم وابستگی رو رد کردیم به دلبستگی رسیدیم.وحالا موندیم چیکارکنیم.
اشناییمون به یه سال نرسیده ولی خاص شدن رابطه کمتر از شش ماهه.
بله خب احساسات وجود داره وغیرقابل انکار
سلامنقل قول:
چطوری متوجه شم که:
نیت اصلیش چیه؟
این رابطه به کجا میخواد برسه؟
شما اول باید بدونی نیت خودت چیه ؟
و چرا این رابطه رو ادامه میدی ؟
و میخوای این رابطه به کجا برسه ؟
تا بعد برسیم به نیت اون جوون کم سن و سال و کم تجربه .
سلام ،همون دلیلی که همه میخوان یه همدم داشته باشن.نقل قول:
نوشته اصلی توسط digitalman
فعلا ادامه میدم تا مسائل بیشتری روشن و واضح بشه.
بدم نمیاد ازدواج موفق داشته باشم.
منتها ایا همچین رابطه ای میتونه نتیجه بخش باشه یا نه -ایراداش چیه-نمیدونم.
////////////////////////////////
خیرمحرم نیستیم ولا اونقدر رابطه هنوز خصوصی نشده-ونمیدونمم که اگه خصوصی تر شدن رابطه به ضرر حداقل یکیمونه-نمیذاریم خصوصی ترشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
یعنی در همچین رابطه ای تصور ازدواج کاملا اشتباهه؟-میخوام قبل ازینکه دیر بشه ازین موضوع مطمعن بشم و خودمو تو چاه نندازم.
پس از نظر شما ایشون بیشتر ضربه میخوره؟چرا؟
ولی من فکر میکنم ایراد این ازدواج بیشتر مطلقه بودن من واینکه ایشون تابحال ازدواج نکردنه-سن اونقدرام تاثیرگذار نیست.
بله مسلما سر راه همچین ازدواجی مشکلات زیادی باید باشه.و واسه او اقا سختتر.
باهات موافقم سارا جان
دقیقا الان مشکل سن حل شده تا حدود زیادی و فاصله سنی مطلقا باعث جدایی نمیشه!
خیلی از اقایون از پخته بودن طرف مقابل لذت هم میبرن و سن و تجربه ایشون رو تحسین هم میکنن
مشکل شما دقیقا همونی هست که خودت اشاره کردی بهش مطلقه بودن شما اگه واسه خود اون اقا مهم هم نباشه از نظر اطرفیانشون یه مشکل اساسی هست ...و ممکنه رو تصور اون اقا هم تاثیربزاره
اون اقا باید شما رو واسه خوده خود شما بخوان نه اینکه گذشته چی بودین و چه کردین ......جنایت که نکردی یه عقد و یه زندگی مشروع داشتی که به نتیجه نرسیده و این دلیل بدختی ابدی شمانباید باشه...
فقط مسئله ای که هست اینه که سن این اقا خیلی کمی یعنی پسرا تو این سن هنوز ثبات احساسی لازم رو ندارن و نمیشه خیلی رو حرفاشون حساب کرد ...راحت تحت تاثیر اطرافیانشون قرار میگیرن و بازتاب بدی واست ممکنه داشته باشه تو رابطه...
تعهدی بهم دارید ابراز علاقه اون اقا به شما به چه صورته چقدر دوستون داره راجب ازدواج با شما چیزی در میون گذاشته ....؟
دریا جان مشکل سن حل شده یعنی چی؟
هنوز هم روانشناسها و مشاورها می گن که اختلاف سنی یکی از فاکتورهای مهم در ازدواج است. این آقا 4 سال کوچیکتر است. در صورتیکه میانگین باید 4 سال بزرگتر باشد. یعنی 8 سال با سن مرد مناسب برای این خانم اختلاف دارد. ازدواج قبلی این خانم ایشون را بزرگتر و پخته تر از یک دختر 27 ساله معمولی کرده که این را هم باید بهش اضافه کنیم. یعنی این خانم هم از یک دختر 27 ساله بزرگتر است.
شاید این رابطه به ارتباط عمیق تر و حتی ازدواج ختم بشه، اما احتمال ازدواج موفق شدنش به اندازه احتمال اینکه هوای تهران زمستان بعد آلوده نباشد است. برای موفقیت در این زمینه خیلی خیلی باید سرمایه گذاری و تلاش کرد. شاید بهتره بگیم اصلا احتمالش صفره.
من نمیگم علاقه این آقا دروغه. اما قابل ثبات و اعتماد نیست. حتما بعدها جهتش شدتش شکلش عوض خواهد شد.
مستقیمأ نه -انگار هنوز مطمعن نیست-منم میخوام همینو از رو بقیه رفتاراش متوجه شم.دم از علاقه شدید میزنه -منم دوسش دارم-ولی نمیخوام اون ضرر کنه-چون در دید عام من خیلی خوش به حالم میشه همچین پسری حتی بهم پیشنهاد بده-ولی ایشون باخته .نقل قول:
نوشته اصلی توسط darya1389
میخوام اگه به ضرر اونه-به نفع اون برم کنار-چون دوست داشتن واقعی یعنی همین.
من میخوام قبل ازهراتفاقی مطمعن شم اگر برفرض ایشون قصدشون ازدواج باشه باشه همچین چیزی درسته یا اشتباه.
به نظر دوستان با این شرایطی که گفتم این ازدواج چه معایبی داره؟واصلا ایا شدنیه؟
چه باید کرد؟
ایشون ضرر آنچنانی نخواهد کرد. نگران نباش. مگر اینکه کلا خیلی مثل مردها بزرگ نشده باشه و شخصیت احساساتی و لوس و دخترونه ای داشته باشه. وگرنه یک مرد کاملا کاملا معمولی هم تو این ماجرا ضرری نمی کنه،اگه خاص باشه که دیگه محاله.
ایشون یا با شما دوستیشون را شدت می دن و کار به روابط احساسی شدید و جنسی می کشه که خب تا اینجاش مشکلی نیست. بعد یا جدا می شید یا ازدواج میکنید.
جدا شدن شما ضررش برای شما خیلی بیشتره. شما از نظر احساسی و روحی روانی ضربه بدی خواهید خورد. هر دختر دیگه ای هم باشه همینه. مخصوصا که شما برای بار دوم هم این ضربه را تحمل میکنید بیشتر خواهید شکست.
اگر ازدواج کنید، چون احتمال اینکه ازدواج موفقی باشه خیلی کمه، بعد از یکی دو سال زندگی، ایشون تازه یه آقای 30 ساله و جوون که تازه یادش می افته که وای خانم من موقع ازدواج باکره نبود ( اینها بعدا یادش می افته، الان می دونم می گه مهم نیست، لطفا نگید که این ها حرفهای مادربزرگهاست، واقعیت های جامعه است )، من هنوز جوونم و هزار تا دختر التماسم را می کنند، این خانم از خداش هم باشه من از دست حرف مردم نجاتش دادم و .... هزاران دلیل دیگه که خودش را متقاعد کنه برای خیانت یا ازدواج بعدی یا ...
شما اگر تحملش را داری ادامه بده. یه مدت با هم باشید و بعد هم شما را به خیر و ایشان را به سلامت. اما انتظار بیشتری از این رابطه نداشته باش.
ضررش را هم شما می کنی. مردها دو قدم که برن جلوتر یادشون میره پشت سرشون چی بود وکی بود. اما شما تا مدتها درگیر عاطفی این قضیه خواهی بود.
بهشت عزیزم منظورم اینه که ممکنه این خانوم برخلاف سن و سالشون هم از نظر ظاهر هم از نظر رشد فکر کمتر یا حتی بیشتر جلوه کنن گاهی سن افراد ملاک خوبی برای تعیین پختگی یا عدم پختگیشون نیست!
که بسته به شرایط و موقعیت مکانی و عاطفی متغیره ....
من کسایی رو میشناسم که با همین فاصله سنی و یا بیشتر کنار هم هستن و مشکلی هم ندارن...
اهمیت فاکتور سن و سال تو هر سنی میتونه بازتابای متفاوتی داشته باشه مثلا تو سنین بالا تقریبا اهمیتش رو از دست میده اگه این خانم 30 و اون اقا 26-7 بودن اهمیت با این که الان 27 به 23 هستن خیلی توفیرداشت
ممکنه ازدواج اشتباه نباشه ممکن هم هست اشتباه باشه تنها کاری که میشه کرد اینه که اگه برای هردوی شما ازدواج زودهنگام ملاک نیست و همو دوست دارید بهم فرصت بیشتری بدید برای شناخت هم و روحیه هم...
کاش مدیر ان عزیز هم یه نظارتی به این تاپیک داشته باشن ممنون میشم شاید این سوال خیلیا باشه و در حال حاضر مسائلی از این دست مشکل خیلی از جوونا شده....
دریا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
درسته وقتی زنی یه بار ازدواج کرده-مسلمأ تجربش-دیداجتماعیش-بلوغ عقلیش از یه دختر همسن خودش هم بیشتره-چه برسه که طرف مقابل مرد باشه اونم چهارسال کوچکتر.
مرد به خاطر مرد بودنش احتیاج داره مردونگیشو-اقتدارشو نشون بده از جمله به خانمش-ولی وقتی خانمش اینقدر تجربه بیشتری داشته باشه انگار یه جورایی مشکل پیش میاد و اون اقا حس اقتدارش ارضا نمیشه.من دنبال حقیقتم حتی اگه به ضررم باشه.
اگه واقعا اینطوری باشه که فاتحه مع الصلوات-امیدوارم دوستان نظرات بیشتری بدن تا بحث به نتیجه برسه:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
بله دقیقأ موضوع برای من سخت تر خواهد بود.نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
جدأ اگه بدونم سرانجام خوشی نداره همچین رابطه ای -مسلما الان تموم بشه بهتر تا زمانی رو به قول دریا جان واسه شناخت طی بشه.متاسفانه باوجود علاقه شدیدی که بهش دارم، دارم این حرفا رو میزنم واشک میریزم.
مسلما عقل همچین ازدواجی رو نفی میکنه ولی دلبستگی که ناخواسته ایجاد شده چه کنیم؟!!!!
بله به این موضوع هم واقف هستم چون ایشون ادعا میکنن حتی رابط قبل از ازدواج هم براشون مهمه و دراین زمینه غیرت هم دارن-پس باکره بودن مسلما لذت جدایی براشون داره که شاید نتونه ازش بگذره(با وجود ادعای علاقه شدید)نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
وقتی موضوع درحالت کلی مشکل داره چرا باید زمانی رو واسه شناخت بذاریم ؟مگه این شناخت چیو تغییر میده؟!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط darya1389
به نظر من به فرض که ایشون عاشق شما باشه و بخواد ازدواج کنه.
خانوادش میگذارن؟
فکر نمیکنم این رابطه انجامی داشته باشه
چون بعد از چند سال که عشقها فروکش کرد بهانه جوییها سرکوفت زدنها و ... شروع میشه.
تازه این در صورتیه که الان عاشقت باشه و نیت استفاده جنسی نداشته باشه.
به نظر من روی مثبت این رابطه احتمالش خیلی کمه چون دیگه مردش به این راحتی پیدا نمیشه.
شما خودتون هم دقیقا نمیدونید از این رابطه چی میخواهید .نقل قول:
سلام ،همون دلیلی که همه میخوان یه همدم داشته باشن.
فعلا ادامه میدم تا مسائل بیشتری روشن و واضح بشه.
بدم نمیاد ازدواج موفق داشته باشم.
منتها ایا همچین رابطه ای میتونه نتیجه بخش باشه یا نه -ایراداش چیه-نمیدونم.
اگر تکلیفتون رو با خودتون کاملا مشخص کنید و دقیق بگید از این رابطه و این پسر ججون چی میخواهید بهتر میشه راهنماییتون کرد .
گفتنی ها رو دوستان گفتند. اگه قرار باشه تو یه جمله بشه جواب داد، باید گفت:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011
هرچه زودتر به این رابطه خاتمه دهید که هرچه تعلل کنید وابستگی احساس تان بیشتر خواهد شد و انجام اینکار سخت تر.
اصلا نیازی نیست . هر وقت ایشون به طور جدی والبته رسمی اقدام به خواستگاری کرد شما میتونید این مورد رو بررسی کنید .نقل قول:
من میخوام قبل ازهراتفاقی مطمعن شم اگر برفرض ایشون قصدشون ازدواج باشه باشه همچین چیزی درسته یا اشتباه.
ضمنا من هر گونه رابطه همینجوری و ببینیم چی میشه و فعلا باهمیم و غیره و ذالک رو کاملا رد میکنم .
سلام دوست عزیز،
به همدردی خوش آمدین،:72:
با توجه به شرایطی که توضیح دادین و حساسیتهایی که این آقا به روابط قبل از ازدواج دارن،
همانطور که دوستان توضیح دادن ادامه چنین رابطهای که احتمال به ازدواج ختم شدنش(چه برسد به ازدواج موفق!) بسیار کم هست به هیچ عنوان توصیه نمیشود.:300:
اگر بخواهم خیلی صریح با توجه به تجربه بسیاری از دوستان مجردم براتون بنویسم،
از آنجا که بعید میدونم هدف این آقا ازدواج با شما باشه!
مراقب باشین تا مورد سو استفاده جنسی قرار نگیرین،
از نظر من، تنها فردی که این میان در هر شرایطی ضربه میخورد خود شما هستید!:160:
موفق باشین،:72:
کامران
سلام
عزیز به جملات دیجیتال محترم خوب گوش کن و تفکر کن
آره تقریبا دید اکثریت جامعه اینهنقل قول:
من 27-اون اقای ظاهرامحترم23
سوءاستفاده چرا که نه-اصلا هرکسی عنوان این تاپیک به چشمش بخوره تو این فکر نمیکنه که همچین رابطه ای که از نظرمنطقی صحیح نیست فقط به خاطرمسائل ج.ن.س.ی هست؟خدایی همینطور نیست؟.
از نظر یه شخص که از دور داره موضوعو میشنوه تااسم زن مطلقه وپسرمجرد رو بشنوه همچین چیزی تو ذهنش میاد.در اینجا اگه خانم هم راضی باشه دیگه اسمش سوءاستفاده نیست ولی ممکنه فکر کنه انگیزه اون پسر فقط و فقط همینه وبس-هرچندپسرظاهرا انکارش کنه.مسلما هیچ خانمی دوست نداره فقط به دید ارضاء... بهش نگاه بشه.من مشکلم اینه که نمیتونم ازین موضوع مطمعن بشم.راهی نداره؟
خانوم سیسیلی جمله خوبی گفتند اگه رابطه واسه پر کردن نیاز های عاطفی و .... باشه و از لحاظ شرعی و عرفی و .... رعایت بشه خوبه
ولی شما خودتونم نمی دونید چیکار دارید می کنید
شما آدم پخته ای هستید ولیانگار اینجا دارید مثل بچه ها رفتار می کنید
اگه واقعا اون شما رو می خواد همین جوری که هستید بگید خانوادشو در جریان بذاره و.......
صرف نظر از اینکه آیا این ازدواج صحیح خواهد بود یا نه .
:305::305::305:نقل قول:
همانطور که دوستان توضیح دادن ادامه چنین رابطهای که احتمال به ازدواج ختم شدنش(چه برسد به ازدواج موفق!) بسیار کم هست به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
اگر بخواهم خیلی صریح با توجه به تجربه بسیاری از دوستان مجردم براتون بنویسم،
از آنجا که بعید میدونم هدف این آقا ازدواج با شما باشه!
مراقب باشین تا مورد سو استفاده جنسی قرار نگیرین،
خب منم با اجازه نظرمو میگم
درسته که هنوز پیشنهاد ازدواج مستقیمأ داده نشده ولی ازحرفاتون برمیاد که نیت هردوتون همینه.
اون چیزی که درنگاه اول به چشم میخوره و اقایون تالارهم اشاره کردن،مسئله جنسیه که به چشم میاد،برفرض که دید ایشون اینطوری نباشه وشماهمونطورکه گفتین برحسب اتفاق اشناشدین و دلبسته شدین،واین اقا دید جنسی بهتون نداشته باشه،دید اطرافیان چطور؟ مگرنه اینکه هرکسی باشنیدن این موضوع بلافاصله ذهنش به اون سمت میره وفکر میکنه باهم ارتباط ...داشتین یا دارین ،حالا تصور کنید دید همون اطرافیان به اون اقا خیلی بدتراز دیدی هست که به شما دارن،چون نیازهای جنسی یه پسر تو این سن در اوجش هست ولی شما تجربشو داری وشاید اندازه اون تشنه نباشی.خلاصه اینکه هرکدوم ازدوستای ایشون از موضوع اطلاع پیدا کنن به دید بدی به ایشون نگاه میکنن چه کیسه پیدا کرده فقط واسه اون مسائل.
موضوع دوم هم اختلاف سنی هست که به اندازه کافی همه ازایراداش میدونیم،به خصوص ازدواج قبلی شما وقتی رو تجربتون اثر بذاره،اون اقا حتی به دید یه همسر که باید واسش نقش حمایت کننده داشته باشه به دید حمایت شده نگاه میکنه،درصورتی که اقایون به شدت احتیاج دارن حس کنن برتر هستن،این مخصوصأ جزءخصوصیات مرد ایرونیه که کاریشم نمیشه کرد(البته به نظرمن خوبه،اینکه نیاز دارن فکر کنن برترن).
شما تجربه زناشویی داشتین و درخیلی زمینه ها بلدین چطوری رفتار کنید که این تناقض داره با حس اقایون که دلشون میخواد اقتدارشونو در هرزمینه اثبات کنن وجدا عرض میکنم اگه خانمی به شوهرش این اجازه رو نده که اقتدارشو نشون بده اون مرد از خودش بیزار میشه واحساس ضعف میکنه.
موضوع بعدی خانواده ایشون هستن که مسلما ایشون باید جلو مخالفت خانواده واستن واین خیلی بده که بایکی ازدواج کنی که خانوادش باهات مخالفن.من به شدت رو نظرم اینه که موافقت خانواده ها خیلی مهمه،بیش ازونی که فکرشو بکنی،خودمن ازعشق یه نفر گذشتم چون خانوادش بامن مخالف بودن.
یه پسرممکنه ازروی دلبستگی بیاد رو حرف خانواده بزنه وحرفشو به کرسی بنشونه ولی کسی که محبت رو ازخانوادش در طول بیست وچند سال دیده ممکنه مقطعی فراموش کنه ولی بعدش برمیگرده پیش خانواده ونظر اونا بهش القا میشه،این موردو خودم تو اطافیانم دیدم وبه شدت اعتقاد دارم.
ضمن اینکه به این فکرکن چه دید بدی دارن خانواده و فامیل ایشون اگر ازدواجی صورت بگیره،بایه دید تحقیر امیز که ادم دلش میخواد زمین دهن واکنه بری توش ،چی ازین بدتره آخه؟،وتا ابد عروس تو سری خورهستی وضمن اینکه ملت باخودشون میگن اوه این خانم چه ایرادی داشته که شوهرش ولش کرده، واین صددرصد رو دید اون اقا القا میشه چه درحال زمان خواستگاری چه بعد ازدواج
فعلا همینارو داشته باش ،بازم حرف دارم!
پس حقيقت را بشنويد. اين رابطه هيچ آينده اي جز ضربه ي روحي يبراي هر دوي شما نداره. :305:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011
احساسات تا يك سال ديگه از بين ميره و اون وقت فقط عقله كه نظر ميده. ميارزه يك سال خوش باشي و يه عمر سركوفت بخوري؟ :302:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011
ما يه مستاجر داشتيم كه با زني بزرگتر از خودش و مطلقه ازدواج كرده بود. دقيقا مانند شما. شب ها صداي داد و بيداد شون ميامد. يه دختر كوچولوي 2 ساله هم داشتند. يه بار كه خيلي ناله ميامد، رفتيم بالا و ديديم آقا داره خانوم را با شلنگ ميزنه. اگه من نبودم، نمي دونم اين عاشق ديروز، با اون معشوقه ي ديروزش چي ميكرد. پدر همين پسر، مربي ورزشي من بود كه سكته كرده بود، بعدا فهميدم كه با اين ازدواج مخالف بوده و از درد اين ازدواج پسرش سكته كرده و بود و همهي صورتش جمع شده بود. مادر و خواهر پسره هم به عروس خانوم به شكل يه ... نگاه مي كردند. عاقل باش. اين جا ايرانه. نيمي از آينده ي تو به خانواده ي او ربط داره. مطمئنا هيچ كي توي خانواده ي او به تو روي خوش نشون نميده. بنابراين با گذر زمان هم داماد طرف اونها را ميگيره و ... .نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011
هيچي، فقط جدايي را سخت تر مي كنه. مثل اينه كه بگي، حالا از كجا معلوم، بهتره تا سال ديگه صبر كنيم، شايد هواي تهران پاك شد. نه بابا اين هوا درست بشو نيست. به حرفاي قلنبه و سلنبه ي اون پسر نگاه نكن. او فقط يه بچه است كه از مامانش محبت نديده و حالا به تو روي آورده. همين و بس. :305:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011' pid='128782' dateline='1292080688quote='sara2011
ببینید-شما فرض رو بر قصد ازدواج بگیرین.چون میخوام اینده نگری کنم که وقتی هدف خودمن وصال هست-اگه این ازدواج به سرانجام نمیرسه یا اگه برسه نتیجه جالبی نداره-زودتر تموم بشهنقل قول:
نوشته اصلی توسط digitalman
این اینده نگری بده از نظرتون؟
سارا جان چرا انقدر پیچش می دی.بچه ها دارن بهت می گن قصدش سواستفادست اگرم ازدواج کنید بعد یه مدت که
عطشش فرو نشست بر اساس حرف خودت که باکره بودن براش مهمه می ره سراغ یه دختره باکره.به نظر من ازدواج
شما محاله،اون دنبال یه فرصت بوده که به دست اُورده اگر می خوای به عنوان کالا ازت استفاده نشه این رابطه رو :160: کن.
به این فکرکن الان داری رابطتو ادامه میدی،آخرش چی میشه،الان به این قصد ادامه میدین که همو بیشتر بشناسین،ولی واقعا با این گذر زمان چیزی که بیشتر میشه دلبستگیه چون همدیگرو دوست دارین،عاشق شدین،ایرادای همو نمیبینین،می بینین؟!!!!
ببین عزیزم ،یکی از دوستان گفته بودن که اقایون از پخته بودن طرفشون لذت میبرن،درسته ولی نه دراون حد که خانمشونو از خودشون پخته تر بدونن،این افت یه رابطه هست که خانم خودشو از هرنظری بیشتر بدونه،این حس در شما ناخودآگاه وجود داره حتی اگه همش حواست باشه که کاری نکنی چون سن پسرکمتره،به طرف بربخوره یا همچین چیزی.
خواهش میکنم اقایون تالار بیان بگن دلشون نمیخواد اقتدارشون به خانمشون ثابت بشه؟
یه سری اعمال هستن که ناخوداگاه ادم انجام میده،مثلا فرض کنید رفتین خرید،ایشون یه چیزی رو میپسنده ولی شما بهش میگی نه من میدونم این خوب نیست،اینجاست که ممکنه به اقای محترم بربخوره .اینجا میگذره ولی مسائلی از این دست زیاد پیش میاد ،روی هم جمع میشه،مرد حس اقتدارشو از دست رفته میبینه و اعتماد به نفسش کم میشه واحساس ضعف میکنه ومردونگیشو اون چیزی که تو هویتش نهفته است رو خدشه دار میبینه واز خودش بدش میاد.
مردان به خاطر مردونگیشون نیاز دارند خانمشون روشون حساب کنه،ازش حساب ببره،یه جورایی فکرکنن اصل کاری خودشونن،تنها دراین صورته که یه مرد به خودش افتخار میکنه ،اینکه بدونه مهمه،انگیزه زندگی پیدا میکنه .
یه خانواده ای رو در نظر بگیرید که مرد در خونواده پدر مادرش ،یکی از خصوصیاتش این بوده که بهش میگفتن خودخواه،خودرای،مستبد.حالا این مرد در زندگی با همسرش ،زن روی مسائل جزئی،تجربه خودشو میخواد اعمال کنه،به نظرتون چی پیش میاد،این مسائل جزئی در ظاهر کوچک هستن ولی هم ممکنه به مسائل بزرگتر برسن ویا ممکنه رو هم جمع بشه و باعث میشه حس اقتدار مرد ارضا نشه،حسی که همیشه تو خونه پدر و مادرش میخواسته اقتدارشو نشون بده،به نظرتون چی میشه آخرش؟اختلاف
دوست گلم سارا خانم
یه نگاهی به این تاپیک بنداز
http://www.hamdardi.net/thread-14294.html
(من مداوم به رابطه گذشته همسرم با دوست پسرش فکر می کنم)
دراین مورد اقای محترم ابتدا براشون باکره بودن مهم نبوده ولی بعد ازدواج ویه مدتی همش به این فکر میکنه که چرا باید اون لذت رو ازدست میداده وتوفکر رابطه قبلی همسرش با دوست پسرشه،بااینکه قبل ازدواج موضوعو میدونسته وبراش مهم نبوده،ولی الان واسش عذاب شده.
اگه ما از تجربه های دوستان درس نگیریم ،یعنی باید همه چیو تجربه کنیم،مگه زمان این اجازه رو میده،برفرض زمانشو داشتیم با قلبمون چیکار کنیم،همش شکست وهمش سرکوفت اطرافیان به خاطر انتخاب اشتباه؟
سلام سارا جان
به نظر من شما خودتون خوب میدونین این رابطه (حتی در صورت ازدواج)نتیجه خوشایندی نخواهد داشت ،ولی انگار یه جواریی نمی تونید دل بکنید ، ولی واقعا به خاطر آیندتون هشدار میدم ،هر چه زودتر از این رابطه خارج بشین
الان رابطه های که ظاهرا هیچ مشکلی ندارن ،بعد از ازدواج انقد مشکل دار میرسن ،چه برسد به این مورد که ریسکش خیلی بیشتر هست
در مجموع : این رابطه از ریسک خیلی بالایی برخوردار است وکسی که بیشترین اسیب را از این سرمایه گذاری عاطفی میبیند شما هستین
ما دونفر الان باهم دوستیم،علاقه شدید پیدا کردیم، وعاشق شدیم-فکر میکنیم که جقدر به دردهم میخوریم-چقدر همدیگرو قبول داریم-چقدر اعتماد داریم و چقدر من از نظرایشون دختر خوبی هستیم واون ازنظرمن خوب.
چقدر من فکرمیکنم که اون ارزششو داره واسه خاطرش با هرچیزی مبارزه کنم.
وچقدر از نظرمنطقی این رابطه جوردرنمیاد-ولی احساسات واسه جفتمون وجود داره.
راستشو بخواین ایشون ممکنه:
هم جذب ظاهر من هستن
هم اینکه وضعیت اقصادیم به خاطر گرفتن مهریه همسرسابقم خوبه
هم اینکه برای کشوندن اون به سمت خودم از روشهای بادست پس زدن و با پیش کشیدن استفاده کردم.
والان کشته مرده من شده:43: .یعنی من نامردی کردم؟!!!
الان چندین ماهه فکروذهن ایشون کاملا در تسخیرمنه،مدام به من فکرمیکنه وحتی با سایرسرگرمیهای روزمرش هم نمیرسه.
یه فکری که ازارم میده اینه که شاید ایشون فقط چون خودمو واسش دست نیافتنی نشون میدم و یه جورایی اذیتش میکنم جذب من شده باشه
وعشق وعاشقی در کار نباشه.اره؟
اینجا یکی پیدا نمیشه که همدرد من باشه-مثلا اسمش تالار همدردیه :302:
من فهمیدم که نفهمیدم چی می خوای.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011
سلام دوست عزیز،
اینجا ما بر اساس واقعیتها نظر میدیم،
و البته راهنماییها که انجام میشود در جهتی هست که منافع شما در نظر گرفته شود،
اگر به دنبال فردی هستین که کار اشتباه شما را تایید کند، اینجا پیدا نمیکنید...:300:
نه تنها من، بلکه همه دوستان به شما در مورد آینده این رابطه و اشتباه بودنش هشدار دادن،
حالا شما به دنبال همدردی میگردین که کار اشتباه شما را تایید کند؟:163:
یک سوال، اگر خودتون برادری داشتین و چنین برنامهای براش پیش میامد چه میکردید؟
فکر نکنید، خانواده این آقا وقتی متوجه رابطه شما بشوند آرام مینشینند!
و البته برام خیلی جالب هست بدونم، پس از اینکه برای او دست یافتنی شدید چه اتفاقی میافتد!?
بله، شما سر راه این پسر دام پهن کردید، این به وجدان خود شما بر میگردد و شخصا مشکلی با آن ندارم، چرا که باتوجه به جامعه ایران، باز هم معتقدم شما بیشترین ضربه را میخورید!
آن پسر تنها در صورتی ضربه میخورد، که احمق باشد که البته بعید میدانم،
جنس این پسرها را خوب میشناسم!
بعید ندانید او برای شما نقشه کشیده باشد،
باز هم هشدار میدهم،
مراقب باشین تا قربانی هوس او نشوید!
کامران
خب ببین واضحه طرف عاشقت شده ولی ازون عشقایی که با وصال تموم میشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط sara2011
انگار فقط واسه رسیدن بهت عطش داره، که باوصال تموم میشه.
سلام
ادم جالبی هستی این همه باهات همدردی کردیم و راه پیش پات گذاشتیم تازه می گی اینجه مثلا سایت همدردیه؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
به قول کامران عزیز اینجا کسی شما رو تایید نمی کنه.
من بار اول در لفافه به شما گفتم اگه صرف بر طرف کردن نیازهاتون با توجه به شرع و عرف باشه عیبی نداره ولی قطعا این نوع روابط به عشق و عاشقی می رسه.
دیدی که رسیده و حالا دل کندن سخته. من نمی دونم چرا زنان و دخترای ایرانی خودشون و این قدر عذاب می دن. می دونن ته رابطه چیه باز خودشون و در گیر می کنن بعدش دو راه بیشتر ندارن
یا باید دل بکنن و یه عالمه سختی بکشن و با خاطرات گذشته اذیت بشن تازه اگه در گیر رابطه دیگه ای نشن
و یا اینکه با طرفشون به خاطر عشق کاذب زیاد ازدواج می کنن و تهش به بن بست می خورن و باز یه عالمه عذاب و سختی و بالاخره اخرش طلاق.
اخه چه مرضیه که ادم خودشو اینقدر عذاب بده. دوست عزیز شما که یک بار سختی طلاق و دیدی چرا دوباره داری خودت و اذیت می کنی؟
این خیلی بده که شما واسه اون پسر بیچاره دام پهن کردی و با غیر قابل دسترس بودنت داری اونو دنبال خودت می کشونی و تو مشتت گرفتی. یه روز چنان قابل دسترست می کنه که خودتم نفهمی از کجا خوردی.
حالا که این رابطه به عشق رسیده خطرناک شده دوری کنید. باور کنید خودتون ضربه می خورید. جدی بگیرید لطفا.
موفق باشید:72:
یا به قولی چاه نکن بر کسی ... اول خودت دوم کسینقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
همیشه پذیرش شکست یا اشتباه سخته سارا جان مخصوصا اینکه مدتها برای یکی خرج احساس کرده باشی...
سعی کن کم کم رابطه رو به سردی بکشونی و ایشون و خودت رو متقاعد کنی که باشرایط شما خوشبختی و ارامشی که به دنبالش هستین دست نیافتنی هست... مگه اینکه طرفین عمیقا ازخودگذشتگی کنن و معیارای ارزشمندی داشته باشن که ارزش پیشروی و جنگیدن داشته باشه!
باهمه این تفاسیر ظاهرا شما باید شکست رو بپذیرید...
دریا
میشه یکم توضیح بدی که معیارهای ارزشمندی که به خاطرشون میشه جنگید چیه؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط darya1389
ممونم:72:
سلام ؛
موضوع من برعکس شماست .
من یک پسر 24 ساله هستم و با یه خانم مطلقه 24 ساله آشنا شدم و حدود يکسال هست که با هم آشنا هستیم و تمام اين حرفها که شما گفتید من تجربه و لمس کردم و فکر میکنم اون خانم عاشق من شده تا من چون من هیچ حس عاشقی نسبت به اون ندارم .
خواستم اگه میتونی چون خودت این موضوع رو از ديدگاه يک زن با توجه به اون کارهایی که در مورد جذب کردن اون پسر انجام دادی راهنماییم کنی که چطور با این زن کنار بیام .
هيچکس نتونسته من راهنمایی کنه .
اون پسر هم من درک کامل میکنم فکر نمیکنم که عشقش واقعی باشه فقط هوس این مطمئن باش . چون تو خواستی این باشه .
خوهش میکنم اگه میتونی من راهنمایی کنی .
شیطون عزیز،
راست و بوست کنده موضوع را به ایشان بګو و یک دفعه قال قضیه را بکن.
این که کسی را بذاری سرکار یا دنبال خودت بکشونی یا منتظر باشی تا خودش خسته بشه و بره و ... دور از انسانیت است. اینکه آدم تکلیفش را بداند و برود خیلی بهتر است که بعدها با یک دنیا وابستګی و حس تحقیر و ... بره. حتما با ایشون واضح در این مورد صحبت کن. قطعا ناراحت خواهد شد. اما فوقش یک هفته ناراحت است. اما اګر بعدا ولش کنی و اذیتش کنی و ... تا مدتها درګیر این مساله خواهد بود و دچار افسردګی و ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sheitoon
چقدر دلم براش میسوزه که همه نیتشو هوس میبینن.
من نفهمیدم منظورت چیه و چه راهنمایی ازم میخوای
با سیاست با دست پس و با پا پیش اونو حریص کردی،براش حکم یه سیب سرخ بزرگ نوک درخت داری که هر کاری می کنه
تا بچینه،بعدش یه خورده نگاش می کنه می خوره باقی موندشم می ندازه دور.
اولش فکر کردم چه دختر عاقلی که اومده می پرسه اګه راهم اشتباهه دست از عشقم و احساسم بردارم.
اما حالا می بینم نخیر. این فقط یه حرف بود. شما شدیدا مصر هستید که یک بار دیګه طعم شکست و جدایی را بچشید و یک بار دیګه با احساس و روح و روانتون بازی بشه.
آخه عزیز من همه دارن می ګن برای اون مرد تو فقط یک هوسی. هم مردها دارن می ګن هم زنها. مردهایی که از جنس خودشن.
یک پسر 4-23 ساله که تو به قول خودت با سیاستهای زنانه ات عطش هوس را درش تشدید کردی و حالا هم به خیال خودت می خوای باهاش ازدواج کنی و ...
یه نظر می دم بهت برنخوره. اګه میخوای بدونی عشقش هوس نیست و تو رو برای زندګی میخواد یه صیغه محدود باهاش داشته باش، شش ماهه. بعد از اون رابطه را تمام کن. اګه بعدش یک تک زنګ هم بهت زد بیا اینجا بنویس تا ما هم یاد بګیریم.