نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام و عرض خسته نباشيد.
من پسرم. 24 سالمه. الان 5 ماهه كه با دختر خانومي تو ياهو آشنا شدم.
دو تامونم خيلي همو دوست داريم ولي ميترسيم به خانواده هامون بگيم كه با هم توي نت آشنا شديم.
شرايطمون خيلي شبيه همه. مثل سطح طبقاتي و تحصيلات. ولي تو 2 تا شهر متفاوت كه فاصله نسبتا كمي با هم داريم.
دوست نداريم از هم جدا شيم يعني دوست نداريم كه رابطمون رو قطع كنيم.
خواهش ميكنم ما رو راهنمايي كنين كه چجوري بگيم به خانواده هامون.
سلام
هیچی بهتر از راستی و صداقت نیست. بهتره حقیقت گفته بشه تحقیقات لازم انجام بشه. صحبتهای نهایی و کافی به دور از احساست رد و بدل بشه. اگه همه چیز درست پیش رفت و شما قسمت هم بودید که مبارکه:123: اگرم جور نشد که قسمت نبوده.
بهتره احساست رو وارد نکنید و واقعیت رو به خانواده ها بگید .
شما و اون خانم چند سالتونه؟ و چه چیزی و از هم دیدید که فکر می کنید به درد هم می خورید؟
موفق باشید:72:
[size=medium]متاسفانه اشنایی ها اینترنتی به خاطر سابقه بدی که ازخودش به جا گذاشته خیلی قابل هضم نیست از دید خیلیا به خصوص خانواده ها
تقریبا همه ردش میکنن ..........اما این بین واقعا بعضی رابطه هایی که از طریق نت پیوند خورده قابل ذکر و قابل توجه هستن........
[color=#32CD32]اما به نظر من 5ماه زمان زیادی برای شناخت هم نیست اونم به طریقه ی نت...ملاقاتی هم داشتید حضورا؟ شرایط ازدواج رو دارید؟
همیشه تو ارتباطات اینترنی یه علاقه ای شکل میگیره اونم به خاطر روابط روزمره و عادت و وابستگیی که پیش میاد میتونه باشه پس بیشتر توجه کنید و بی گدار به اب نزنید اول از حس و حال واقعی و شرایط واقعیتون مطمئن بشید بعد بحث رو به خانواده بکشونید...........
دریا...
سلام برادر عزیز
آبا تو این مدت که با هم اشنا بودین فقط به صورتی اینترنتی بوده اصلا همدیگه رو از نز دیک دیدین ... یادت با شه هم شما هم ایشون هم هر کس دیگه ای تو یه محیط مجازی خیلی حرفها می زنه اما همه چی تو واقعیت وعمل ثابت می شه .. نمی گم هر چی شما یا اشون گفتین دروغه نه ......ولی خیلی از حرفها وخصوصیات هستن که منطقی و به جا هستن ولی آیا ما خودمون رو به اونها پایبند میدونیم ... وسعی می کنیم که خوب باشیم .. همین حرفهایی که من دارم می زنم به ظاهر حرفای خیلی قشنگیه ولی آیا خود من هم به اینها وحرفهام اهمیت می دم وپایبند هستم .....
پیشنهاد می کنم اگه تشخیص میدید که امادگی ازدواج رو دارین به ایشون اطلاع بدین ونظر ایشون رو هم بدونین بعد باید خانواده ها رو در جریان بذارید اگه قصد وشرایط ازدواج دارید وگرنه خوب نیست زیاد ادمه بدید
سلام.
اولا خوشحالم كه جوابم رو به اين زودي دادين. ممنونم.
پرسيدين كه چند سالمونه و ..
من 24 سالمه، ايشون 22 سالشونه. تقريبا شرايط ازدواج رو هم داريم. و ضمنا ملاقات رو در رو هم داشتيم. خيلي خانم با شخصيت و متيني هستن.
خواهش ميكنم بگين چجوري بگيم به خانواده هامون. نميتونيم همو فراموش كنيم.
شما رو به خدا و اين روزاي عزيز محرم كمكمون كنين. خواهش ميكنم.
:72:
[color=#0000CD]سلام برادر عزیز
ایا شما شریط مالی اولیه برای ازدواج رو دارین ؟ شغل یا در امدی ؟
در ضمن با مساعد بودن بقیه شرایط بلا خره که باید این موضوع رو به خانواده هاتون بگین هر دوتون اگه واقعا قصد ازدواج دارین ..........
در ضمن حتی بعد از اشنائی واطلاع خانواده ها بهتره که بیشتر همدیگه رو...... وحتی فرهنگ وخصوصیات خانواده هاتون رو بیشتر بشناسین ......
در ضمن اگه شما خواهری دارین که می تونین باهاش در میون بذارین می تونین از ایشون هم کمک بگیرین....
بهتره اگه می بینی شراطشو داری دیگه بیشتر پنهان کاری نکنین و خانوادهاتون رو در جریان بذارید بلاخره یه روزی باید بفهمند....[/color]
سلام.
مشكل اصلي ما اينه كه مطمئنيم اگه بگيم نتي آشنا شديم ديگه نميذارن با هم در ارتباط باشيم. در حالي كه همديگرو خيلي دوست داريم و نميخوايم حتي 1 لحظه بدون هم باشيم.
همش دنبال يه راه منطقي هستيم ولي هيچ راهي به ذهنمون نميرسه.!!
خواهش ميكنم بفرمايين ما چيكار كنيم.
نميدونم بگم يا نه ولي ، بخاطرش دعا ميكنم و بخدا التماس ميكنم كه راهي نشون بده ولي اصلا هيچ راهي نيست. !!!!!!!!
سلام دوست عزیز
شما در دنیای حقیقی چقدر با هم در ارتباط بودین و از همدیگه شناخت دارین؟
آیا معیارهای مشخصی در ذهن شما برای انتخاب همسر آینده تون وجود دارد ؟و اونا رو در مورد این خانم در نظر
گرفتین؟ یا اینکه معیار هاتون رو با توجه به این خانم تعیین کردین؟
چقدر از انتخابتون مطمئنین؟ واینکه ایا منطقا به این نتیجه رسیدین که این خانم کیس مناسبی براتون هست یا فقط دوستش دارین؟
ممنون می شم اگه به سوالای بالا جواب بدین
سلام.
ولي بازم جواب سوالم رو ندادين !!!!!!!!!!
كه: "ما چجوري بگيم به خانواده هامون؟ اگه بدونن نتي آشنا شديم اصلا نميذارن يه لحظه با هم در ارتباط باشيم حاليكه خيلي همو دوست داريم" ...
به اين دليل كه يكم از هم دوريم فقط يكبار توي دنياي حقيقي با هم در ارتباط بوديم كه نقطه شروعش از يه امامزاده بوده! ...
ولي از حالات و رفتار و گفتار ، ميشه پي برد كه شخصيت آدما چجوريه.
معيارهايي كه قبلا داشتم اكثرشون با اخلاق و رفتار اين خانم صدق ميكنه.
خيلي از انتخابم مطمئنم و ميدونم كه ايشون مورد مناسبي هستن. خودشونم دوست ندارن با يكي ديگه باشن. !!
سلام
من بازم تاکید می کنم هیچی بهتر از راستی و صداقت نیست. بهتره بگید توی نت اشنا شدید اما برای مطمئن شدن از انتخابتون یک بار هم ایشون و دیدید و یه ذره هم در موردش تحقیق کردید. ( البته بهتره که تحقیق هم بکنید و فقط به حرف زدن و علاقه و صحبتهای خودشون اکتفا نکنید)
موضوع چت کردن و زیاد باز نکنید. اما بهتره گفته بشه اولین جرقه اشنایی در نت بوده.
زندگی خیلی بالا و پایین داره . اول کار صداقت داشته باشید بهتره.
موفق باشید:72:
سلام.
بذارين سوالم رو جامعتر و كاملتر بپرسم :
عذر ميخوام اگه سوالم تكراريه . ببخشيد.
پسري 24 ساله ام و دانشجوي جديدالورود !
مدتي ميشه با دختر خانمي 22 ساله از طريق چت آشنا شدم و به ايشون علاقه خاصي پيدا كردم. كه تحصيلات دانشگاهي رو تموم كرده. ما تو دو شهر نسبتا دور از هم هستيم (فاصله تقريبا 600 كيلومتر). ولي يه بار بخاطر ديدار حضوري به شهرشون رفتم. تموم معيارهايي كه قبلا براي انتخاب همسر داشتم تو وجود ايشون هست. ( از قبيل متانت ، وقار، حيا و معتقد به اصول و ارزشهاي اخلاقي و ديني) ؛ اما مشكل اصلي اينجاست كه خانواده ش بشدت با آشنايي اينترنتي مخالفن و اين دخترخانوم قبلا هم از اين طريق با فردي آشنا شده كه اون پسره بهش پيشنهاد ازدواج داده و اونم خانواده رو درجريان گذاشته كه در نهايت با مخالفت اونا روبرو شده. ضمنا از طرفي ما به همديگه بشدت علاقه داريم و از سويي ديگه بگفته خود ايشون خواست خانواده بر خواسته اون مقدم هستش.( بعبارت عام تر : حرفي رو حرف خانواده نميزنه) !!
هر دو مون از لحاظ سطح طبقاتي و معيشت (شغل پدر) شبيه هميم. - اينو هم ميدونم كه با دست خالي و جيب خالي هيچكاري نميشه كرد ولي خدا تو قرآن گفته كه هر كي تو راه ازدواج قدم برداره اگه فقيرم باشه روزي رو از خدا ميگيره - از قضاي روزگار خواهري هم ندارم كه با اون دراين مورد حرف بزنم كه شايد توسط خواهر نداشته م موضوع حل بشه.! به همين خاطر
از شما ميخوام كمكم كنين. تو اين شرايط وظيفه من و ايشون چيه؟
سلام
آشنایی در اینترنت هیچ فرقی با آشنایی های دیگه نداره و مدل و روش این آشنایی فرق داره ولی در کل اینترنت هم یه محل برا آشنایی آدما باهم هست .
فرض رو بر این میگیرم که شرایط ازدواج باهم رو دارید و همدیگه رو خیلی خوب میشناسید و از گذشته و خانواده و اخلاق و معیارها و . . . هم باخبر هستید .
در این شرایط هر دو باید از یه چیزایی بگذرید . مثلا طرف مقابل باید خانواده خودشو قانع کنه و شما هم باید به فکر درآمد و کار باشید .
از یه جایی باید شروع کنید و یبار تصمیم قاطع بگیرید و تمام تلاشتون رو برای به هم رسیدن انجام بدید .
ازدواج های اینترنتی و با فاصله مکانی موفق هم وجود داره و شدنی هست .
ولی درکل نظر من به ازدواج دو نفر از یه شهر و مکان و . . . و حتی یک محله هست . موفق باشید
ببینید به نظر من مساله مهمتر از اینکه بگید تو نت با اون خانم آشنا شدید ،شناخت شما دو نفر نسبت به هم است
شما فکر میکنید با یه بار دیدن اون خانم از همدیگه شناخت پیدا کردین؟ شناخت دنیای مجازی اصلا زمین تا اسمون
با شناخت تو واقعیت فرق داره ،بحث دوستی ساده یا رابطه کاری نیست(که حتی در این مورد هم باید شناخت
خوبی داشته باشیم ولی ازدواج خیلی حساس تره) بحث یه عمر زندگی هست ،شاید حتی اگر مشکلات زیادی
خدای نکرده تو زندگیتون بوجود اومد ،ممکنه نتونید طلاق بگیرین و مجبوذ بشید یه عمر بسوزید و بسازید ،پس باید
شناختتون انقد دقیق باشه که کار به اونجاها نکشه:305:
دوست داشتن واژه زیبایی هست و شرط لازم ازدواج هست ولی هیچ وقت دوست داشتن خالی تضمین کننده یه زندگی عالی و موفق نیست :300:
حالا شما وقتی اینارو مطمئن شدین ،جواب سوال بعدیتون هم داده خواهد شد:82:
سلام دوست عزیز
شما با این خانوم به توافق رسیدید که با هم ازدواج کنید
این هم درست که اکثر خانواده ها با آشنایی در نت و ازدواج مخالفآ
ولی آیا شما میخواهید زندگی کنید یا خانواده
درسته که احترام بزرگتر واجبه
ولی هر کس در هر سن و هر مقامی که داره امروزه دارای شخصیت هست
سلام خدمت همه.
مي بخشين ، شما رو به خدا قسمتون ميدم يه راه منطقي بهم بگين. نميخوام ازش دل بكنم. خانواده ش اگه بدونن نتي بوديم محاله بذارن حتي برم شهرشون. اما خودش از هر لحاظ راضي شده !!!!!!! خيلي خانم با شخصيتيه. نميخوام از دستش بدم. اگه اون نباشه ديگه نميخوام نه ازدواج كنم و نه زنده بمونم......!!!!!!!!
خيلي حالم خرابه. شما رو به اين روزاي عزيز كمكم كنين.
بي صبرانه منتظر جوابتون هستم . فقط يك راه منطقي ميخوام واسه آشناييمون كه به خانواده ش بگه. ......................
توي شرايط خيلي خيلي سختي دارم روزامو شب ميكنم شبامو روز !!!!!!!!!!!
سلام
6 سال ازت بزرگترم...6ماه قبل با دختری توی یک سایت رسمی ازدواج تو اینترنت آشنا شدم...23 سالش بود...اونم از یک شهر دیگه..درست مثل تو!!!!
مهمترین مشکل ما،خانواده کاملا مذهبی ایشون بود،یادمه یبار بمن گفت که بمادرش گفته که با یک پسر(من) از طریق اینترنت آشنا شده ،ولی مادرش با وجود تمام منطقی بودنش،دعواش میکنه!بهش میگم که موضوع رو مخفی نگه داره تا یمدت از روش بگذره.بعد 2-3 ماه حرف زدنمون و رفتن من به شهر اونها و دیدارهامون،خیلی وابستش شدم،حتی تا جایی که قرار شد به خواستگاریش برم...اما...حالا باید به خانوادش چی بگم؟چطور همدیگه رو دیدیم؟چطور آشنا شدیم؟یعده چند روز،نهایتا به این نتیجه رسیدیم که دانشگاه شهر خانم رو بهونه آشناییمون کنیم.موعد خواستگاری باباش وسط مهمونی ازم پرسید که چچجوری با هم آشنا شدیم و من با توجه به اینکه اولین خواستگاریم بود و در ثانی وقتی که دروغ میگم یکم سرخ میشم ولی باز دروغ مصلحتی گفتم که تودانشگاه اشنا شدیم.
تو هم بگو که با دوستم اومده بودیم دانشگاه شهرتون...چند باری رفت آمد داشتم و تا اینکه دختر خانوم شمارو دیدم و یک دل نه صد دل عاشق شدم...
اینم بگم که همون باباش مانع ازدواجمون شد که دور از چشم من و در حالیکه خبر نداشتم از دختره،در عرض یک هفته نامزدش کرد و رفت...خدا خوشبختش کنه...:((سه هفته تو خماری عشق دختره بودم...سه هفته شبهام گریه شده بود...تا وقتی که یواش یواش دلم براش سرد شد...فراموشش نکردم...ولی دیگه براش گریه نمیکنم...
****امان از دست این دخترهای بی وفا****
سعی کن عاشق نشی...منطقی برو جلو.
سلام به دوستان عزيز
همه راههايي كه تا الان شما گفتين رو بررسي كرديم. خانواده ش قبول نمي كنن. يعني راه ديگه اي هم وجود داره؟ راهي كه عادي بودن شرايط آشناييمونو ثابت بكنه. !!!!!!!
:325:
مگه شرایط آشناییتون عادیه که می خوای عادی بودنشو ثابت کنی؟هیچی بالاتر از حقیقت نیست.راستشو بگو چطوری آشنا
شدید.یا قبول می کنن یا نمی کنن.زندگی نباید بر پایه ی دروغ شکل بگیره.
شما راستش و بگو و بعد تو خواستگاری و مراحل بعد و اثبات خوبی خودت ( من واقعیت نه ساختگی) اصرار داشته باش و پا فشاری کن تا به خواستت برسی تو این پا فشاریها با طرفت و خوانوادشم بیشتر اشنا می شی.
مرحله بعدی مهمتره تا مرحله اشنایی
موفق باشید:72:
سلام.
شما ميگين راستشو بگو ، بعد تو مراحل بعدي خودتو ثابت كن.!!!!!!!!!!!!!
راستشو بگيم كه خانواده ش اصلا و ابدا راضي نميشن حتي پامو بذارم تو اُستانشون چه برسه به شهرشون. !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!
:325:
اصلاً و ابداً ؟!نقل قول:
راستشو بگيم كه خانواده ش اصلا و ابدا راضي نميشن حتي پامو بذارم تو اُستانشون چه برسه به شهرشون!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه واقعاً اینقدر مطمئنی پس چرا بی‌خیال همه چی نمیشی؟
اگر هم که مطمئن نیستی پس این حرفا و این ترس ها چیه؟
خب دوستان گفتن چی کار باید بکنی ؛ پس تلاشتو بکن (در راه معقول و با روش معقول)
سلام.
شما رو بخدا كمكم كنين. حال و روزم داره عذابم ميده. !!!!!
احساسش نسبت بهم كمرنگ شده ! حتي ميتونم بگم كه بي احساس شده. !
ديگه مثل قبل نيست .....................
حالا من چكار بايد انجام بدم ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
:316:
سلام.
شما رو بخدا كمكم كنين. حال و روزم داره عذابم ميده. !!!!!
احساسش نسبت بهم كمرنگ شده ! حتي ميتونم بگم كه بي احساس شده. !
ديگه مثل قبل نيست .....................
حالا من چكار بايد انجام بدم ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
:316:
هیچی ......
احساسی که یه هفته ای کمرنگ بشه، بعد از ازدواج و تو زندگی چی ازش می مونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید هم داره منطقی فکر می کنه، نه احساسی.
سلام. چرا ديگه جوابمو نميدين.:316:
فكر ميكنم احساسمون به هم برگرده از روحياتمون معلومه كه همديگرو ميخوايم.
تموم راههايي كه تا حالا گفتين رو امتحان كردم.
2 تا مونم خسته شديم از اين وضعيت.
بزرگي كنين و كمكمون كنين.
شما رو به خدا يه راه منطقي بگين كه چجوري آشنا شدنمون رو به خانواده ها بگيم . نه نتي !!!!! مخصوصا الان كه خواهرشم فهميده !!!!!!!!!!!!!
[size=large] شما رو خدا جوابمو بدين.
بي صبرانه منتظر جوابتون هستم....... !!!!!!!!!
می تونی بری شهرش سا کن بشی کار پیدا کنی بعد بری خاسگاری اون وقت می تونی بگی مثلن تو محل کارم آشنا
شدیم.ولی اینجوری زندگیتون بر پایه ی دروغ شکل می گیره.
حالا که خواهرش فهمیده،ببینید میتونه واستون نقش رابط رو بازی کنه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط havar_1366
شایدم اینکه نمیتونید راهی رو واسه این موضوع پیدا کنید،یه مصلحتی باشه،خدا میدونه دیگه.
[size=large]
ممنونم از راهنماييتون .
ولي من گفتم راهي نشون بدين برامون.
شما كه ميگين :
" شایدم اینکه نمیتونید راهی رو واسه این موضوع پیدا کنید،یه مصلحتی باشه " !!!!!!!!!!!!!!
................
.............................
................................................ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ممنونم از راهنماييتون .
ولي من گفتم راهي نشون بدين برامون.:316:
سلام برادر عزیزم
نمیخوام چیزی بگم ناراحت بشی ولی به عنوان یک دوست همسن منم 25 سالمه و من تا 2 سال پیش یک چت باز حرفه ای بودم هنوزم گاهی ....:311:
ولی ببین برادر عزیز شما قبل از اینکه به فکر ازدواج باشی ببین طرف مقابلتو چقدر میشناسی راستی اصلا تا حالا این خانومو از نزدیک دیدی اینو به عنوان کسی که یک مدت 6 ساله رابطه دوستی سالم داشته دارم میگم ببین دوست من زوایای پنهان ادما خیلی زیاده و فقط با چت کردن یا حتی دیدن تصویر طرف مقابل با وب کم اصلا نمیشه گفت شناخت کامل بوده
ببین دوست عزیز اصلا نحوه اشنایتون مهم نیست ولی ایا تا حالا رابطه از نزدیک داشتی باورکن انسانها خیلی پیچیدن
ببین دوست من تو چت ادم ها اکثرا خود واقعیشون نیستن من حتی دیدم بعضی پسرا خودشونو دختر معرفی میکنن تا طرف مقابلو دست بندازن یعنی دروغ تا این حد هم جریان داره
دوست من اگه واقعا طرفتو میخواهی اول یک چند وقتی برو شهر ایشون باهاش صحبت کن بشناسش بعد به فکر ازدواج بیفت
دوست عزیز، من پیشنهاد میکنم تاپیک های مربوط به مشکلات زناشویی را بخونی تا بفهمی عدم شناخت چه بلایی سر ادما میاره شناخت خیلی مهمه
اگرم خواستی با خانوادت پیش بری (که درستشم همینه) پیش برو ولی هرگز بدون داشتن یک دوره نامزدی یک ساله(حداقل اونم بهطور دائم) تن به ازدواج نده که اشتباه محضه
توکلتم به خدا باشه برو جلو
فقط یادت باشه شما دچار مشکله عدم شناخت کامل از هم هستید حتما این مشکلو با نامزدی طولانی مدت حل کنید بعد به امید خدا خوشبخت خواهید شد:72::72::72:
با بهترین ارزوها:72::72::72:
منم با دوست عزيزمون كوروش اول كاملا موافقم
سلام
از دوستان خواهش ميكنم اگه راه ديگه اي هم هست بگن
ممنون ميشم
...............
نقل قول:
نوشته اصلی توسط havar_1366
سلام
شما به شدت احساسی دارید پیش میرید .
آرام باشید و عقلانی نظر کنید .
همدردی هیچ راهی بغیر از راه های صادقانه پیشنها نمیده ، اگر دوستانی هم از سر غفلت یا احساس مسئولیت خود ساخته ( تصور اینکه حتماً باید جوابی بدهند و راهی نشون بدهند ) پیشنهادهای غیر صادقانه مطرح کنند ، از نظر مدیران تالار مورد تأیید نیست و ویرایش یا حذف خواهد شد . لذا جز به راهی صادقانه نیندیشید .
بهترین کار اینه که از این ارتباط صرف نظر کنید به این دلایل :
1 - شرایط شما برای ازدواج آماده نیست
2 - شناخت کافی و اصولی ندارید و با بعد مسافت و محدودیت شناخت از طریق اینترنت و عدم پذیرش خانواده ایشان و احتمالاض شما با روابط نتی ، و .... راه شناخت دقیق براتون باز نیست .
3 - با توجه به محیطهای زندگی متفاوت و با فاصله زیاد ، مطمئن باشید تفاوتهای فرهنگی بین دو خانواده و شما ها نیز جلوه خواهد کرد که ممکنه مشکل ساز شود .
4 - علاقه شما مبتنی بر شناخت اصولی نیست ، بلکه احساسات و وابستگی است .
هیجانات خود را کنترل و سعی کنید عاقلانه تصمیم بگیرید .
.
دوست عزیز جواب فرشته مهربان کاملاً منطقی و بجا بود شما فقط احساساتی شدین و این دختر خانم هم داره در مورد مخالفت خانواده اش تا این حد!!!!!!!!!!!! غلوو میکنه؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
ظاهرا قابل اعتماد نیستن؟
چرا که خودشون اذعان داشتن قبلا یه همچین رابطه ای داشتن خانواده مخالف بودن!!!!!!!!
پس چرا با علم به مخالفت خانواده باز چنین رابطه ای رو شروع کردن؟
بنظر من ظاهراآدم صادقی نمیان؟
البته ببخشید با توجه به حرفهای شما گفتم(برداشت کاملا شخصی)
در ضمن آشفتگی شما هم کاملا نشان دهنده اینه که شما کاملا احساسی شدن .
این رابطه رو منطقی کنید یعنی یه مقدار سعی کنید عاقلانه تر فکر کنید در مورد این قضیه احساسات شما خیلی بیش از حد دخیل هستن.
در مورد امور مالی برای ازدواج با توجه به شرایط باید اقدام کرد.حداقل موارد باید باید رعایت بشه
1- کار مناسب حداقل پاره وقت
2- هزینه متعارف در حد خانواده برای برگزاری ساده ترین مراسم (حداقل )
همیشه گفتن از شما حرکت از خدا برکت!
خواهش میکنم نوشته هاتونو بخونین !!!!!!خودتون راهکارو پیدا میکنین!!!!!!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط havar_1366
چندین و چندین بار نوشته شما رو خوندم . برادر عزیز شما بشدت احساساتی شدین و داره با احساسات شما بازی میشه.بخودتون بیاین لطفا
سلام
منم با نظر دوستان موافقم .هيچي بهتر از صداقت نيست. آيا شما خواهر بزرگتري دارين كه كمكتون كنه؟يا دختر خاله؟ منظوررم اينه كه اين خانم هاي فاميل شاييد راحتتر و بهتر بتونن اون دختر خانومو ببينن و باهاش صحبت كنن و اگر از ارتباط مطمئن بودين ميتونن بگن كه اون خانم از دوستاشونه يا كسي با واسطه بهشون معرفي كرده. خودتون يا اون خانوم كلاس يا انجمني شركت كنيد و بگيد كه اونجا همو ديديد