-
شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام منو شوهرم 1 سال پیش با عشق با هم ازدواج کردیم اما زندگی مشترک با پدر و خواهرش ( مادرش فوت کرده) بینمون اختلاف و جدایی انداخت و حتی به خاطر اونا منو کتک هم میزد . من عین یه کلفت تو خونشون کار میکردم و در عوض دخالت و توهین و بی چشم و رویی می دیدم .چند باری به خاطر اذیتای پدر شوهر و خواهر شوهرم قهر کردم تا اینکه شوهرم طبقه ی پایین خونشونو ساخت تا بریم اونجا زندگی کنیم ولی من موافق نبودم ولی شوهرم جلوی همه قسم خورد که اگه دیگه مشکلی پیش بیاد اونجا رو اجاره میده منم قبول کردم . چند هفته بعد شوهرم منو با اصرار با یه تور مسافرتی همراه خواهر و چند تا از فامیلاش فرستاد شیراز .اونجا با خواهرش دعوام شد و اون بهم سیلی زد و منم کتکش زدم و عقده ی یه سالمو خالی کردم . وقتیم که برگشتیم پدرشوهرم و فامیلای شوهرم باهام قهر کردن که چرا کتک رو پس زدم و گفتن اون کوچیک تر از من بوده و من باید گذشت میکردم. دیگه موندن تو اون خونه واسم ممکن نبود با گریه و زاری و التماس شوهرمو راضی کردم خونه رو اجاره بده . 3 هفته گذشت دنبال مستاجر بودیم که یه روز شوهرم گفت بهتره با خواهرم اشتی کنی منم از بی غیرتیش عصبانی شدم و دعوامون شد و رفتم خونه مامانم. از اون روز 7 ماه میگذره و ما دیگه فقط تو دادگاه همدیگه رو دیدیم . چون اون لج کرد و زد زیر قولش و گفت هم باید تو خونه ی باباش زندگی کنیم هم با پدر و خواهرش اشتی کنم در غیر این صورت منو نمیخواد. نمیخوام طلاق بگیرم اما میدونم زندگی با پدر شوهر موجی و خواهرشوهر دوومی نداره . نمیدونم چیکار کنم ؟ شما بگین ؟
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام
متاسفانه اون احترام حرمت و هم دلی و . . . از میانتون برداشته شده . خودتون میگید کتکتون هم زده و الان هفت ماه هست رابطه قطع شده . ایشون هم علاقه به جدایی از پدر و خواهر رو ندارن و جایگاه زن و همسر رو نمیدونن . با این وضعیت ادامه ندید شاید بهتر باشه . ولی از یه روانشناس هم کمک بگیرید . موفق باشید
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
به نظر من ایراد از شوهرتونه که نتونسته زندگیشو خوب مدیریت کنه
به نظر من شما هم باید اقدام متقابل کنید
مهریتونو بزارید اجرا.وقتی اون داره از پایبندی شما به زندگی به عنوان یه اهرم فشار رو شما بهره برداری میکنه
شما هم با مهریه میتونید اقدام متقابل انجام بدید و اونو تو فشار بزارید
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام رضوان عزیز
چند سالتون هست ؟همین طور شوهرتون ؟
سوالی که داشتم اینه وقتی که ازدواج کردین مستقل بودین بعدا به خانه طبقه پدر شوهرتون نقل مکان کردین ؟ دعوا اصلی شما با خواهر شوهرتون چی بود که باعث کتک کاری شد ؟ همینطور خواهر شوهرتون چند سالشه ؟
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
همه همینو میگن که طلاق بگیرم .اون خیلی به من ظلم کرده و البته خانواده اش هم خیلی تحریکش کردن که اگه بخوام بگم مثنوی هفتاد من میشه اما نمیدونم چرا من نمیتونم تن به طلاق بدم حتی اون بهم پیشنهاد داده 50 میلیون بهم میده اگه راضی به طلاق بشم و بقیه ی مهریمو ببخشم .ولی من تک فرزندم و ازتنهایی و سرزنش خانواده ام خیلی میترسم چون اونا راضی به ازدواج من نبودن و به اصرار من قبول کردن . این چند وقت فهمیدم زندگی با کتک و دعوا و البته گاهی اوقات شیرین با شوهرمو به برگشتن به تنهایی گذشته ام ترجیح میدم . اما هرچی انتظار میکشم شاید شوهرم از حرفش برگرده فایده نداره .
بهروز جان من مهریمو اجرا گذاشتم . بعد از 2 ماه که رفتم خونه پدرم و ازش هیچ خبری نشد مجبور شدم این کارو بکنم . و وقتی ابلاغش به دست شوهرم رسید همون روز پدر شوهرم زنگ زدو با مامانم صحبت کرد مامانمم گفت اگه میخوان من برگردم باید خونه اجاره کنه و تعهد بده کتک نزنه . بعد از اون روز شوهرم همه جا کتک زدن منو انکار کرد( از اموزه های پدرشه ) و گفت خونه ی بر خیابون رو ول نمیکنه بره خونه ی اجاره ای (خیال میکنه خونشون کاخ نیاورانه)
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نمیدونم چی بگم
بهتره با یه مشاور صحبت کنی
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
رضوان عزیز
از نوشته هاتون معلومه که روابط متقابل خوبی با خانواده شوهر ندارین که مسائلتون باقی مونده و شما رو به عکس العملی وادار کرده و بقول خودتان دق و دلی یه ساله رو با خواهر شوهر پیاده کردین.
بنظر من با همسرتون صحبت کنید و اونو مجاب کنید که به اتفاق مشاور برید.
اگه پیش شرط گذاشتند که مثلا عذر خواهی کنید بخاطر کتک کاری ، شما در حضور بزرگترها اون مقدار از اشتاهات رو که بعهده تون بوده ، بپذیرید و برای اون مقدار عذر خواهی هم بکنید.
نشانه هائی از حل مشکل تو همسرتون دیده میشه. :72:
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام پردیس جان
من 20 سالمه و شوهرم 24 سالشه . من یه هفته بعد از عقدم وحتی قبل از مهمونی پاگشا رفتم خونه ی پدرشوهرم چون شدیدا عاشق شوهرم بودم و نمیتونستم دوریشو تحمل کنم. اونام از این کار من سوء استفاده کردن و با وجود تمکن مالی مراسم عروسی و خرید بازار کنسل شد . البته کلی هم سر این مسئله دعوا داشتیم .
وقتی خونشون بودم همه ی کارای خونه با من بود خونه داری .خرید. رانندگی واسه خواهر شوهرم و فامیلاش .حتی تو مغازه داری هم کمک شوهرم میکردم و گاهی جای اون وایمیسادم .توی بنایی طبقه ی پایین هم خدا خودش شاهده که عین یه عمله کار کردم .صبحانه و ناهار واسه بناها اماده کردم و مجبور شدم یه سال هم از دانشگاهم مرخصی بگیرم .خواهر شوهرمم میخورد و میخوابید پدرشوهرمم دستور میداد و دخالت میکرد حتی من حق نداشتم تنهایی با شوهرم برم بیرون چون همه جا خواهر شوهرم باهامون میومد . البته فکر نکنید اینا همش تقصیر پدرشوهر و خواهر شوهرمه مقصر اصلی شوهرم بود که حمایتشون هم میکرد. خلاصه من 8 ماه توی اون خونه همه چی رو تحمل کردم و دم نزدم و نزاشتم حتی مادرم هم خبردار بشه . حتی وقتایی که قهر میکردم هم بدون دعوا از خونشون میومدم بیرون و هیچ وقت بهشون بی احترامی نکردم مثلا یادمه اخرین بار که خونشون بودم یه روز صبح بود. شب قبلش اش پخته بودم و چند تا از فامیلای شوهرمو دعوت کرده بودن بیان خونمون همه ی کارا رو خودم کردم و هیچ کس بهم کمکی نکرد هر کی خودشو یه جوری مشغول کرد فقط دیگ اشو که ته گرفته بود گذاشتم فردا صبح بشورم . صبح که از خواب بیدار شدم پدرشوهرم گفت قابلمه ی اشتو گذاشتی من بشورم ؟ شوهرمم گفت میخواد دختر خالشو دعوت کنه بیاد خونمون شوهرش رفته سفر تنهاست من گفتم اگه خواهرت کمک میکنه بگو بیاد من خسته شدم که خواهر شوهرم گفت تو فقط میخوای بری خونه ی فامیلای من بخوری نمیخوای کاری واسشون بکنی ؟ بعدم شوهرم بی توجه به من و نظرم رفت دختر خالشو بیاره که منم به پدر شوهرم گفتم میرم دانشگاه و از خونه اومدم بیرون و قهر کردم.
خواهر شوهرم 16-17 سالشه . توی شیراز خیلی جلوی همه بهم توهین کرد و اذیتم کرد ولی من جوابشو ندادم . تا اینکه یه روز رفته بودم میوه بخرم وقتی برگشتم دیدم موبایلم دستشه . گفتم واسه چی موبایلمو برداشتی ؟ گفت دلم میخواد منم گفتم غلط کردی اونم زد تو گوشم و منم موهاشو کندم و ... این اولین باری بود که جوابشو میدادم اونم که همیشه فقط بغض و گریه ی منو دیده بود جواب دادن من واسش تازگی داشت و زد تو صورتم
بی بی عزیز
اگه این مسئله رو هم بتو نیم یه جوری حل کنیم اون از مسئله ی زندگی با پدر و خواهرش هیچ رقمه کوتاه نمیاد . یه بار سر همین قضیه با چند نفر واسطه نشستیم صحبت کردیم اون قبول کرد تعهد بده ولی از مسئله ی خونه کوتاه نیومد منم قبول نکردم .که اخرش حرف پدر و خواهرش پیش اومد و اونم ازشون دفاع کرد و گفت اگه دیگه اسمشونو بیارین فلان میکنم و بهمان میکنم و بعد به مادرم توهین کرد منم گفتم جد و ابادته اونم پاشد که کتکم بزنه که گرفتنش . بعدم شیشه هامونو شکست و رفت . توی این مدت انگار از قبلم دیوونه تر و رواغنی تر شده.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
ببین صرف زندگی با پدر شوهر و خواهر شوهر مشکلی ایجاد نمی کنه ، مشکل وقتی پیش میاد که طرفین دخیل در این رابطه ، مرز خودشون رو نمی شناسن.
بنابراین بهتون توصیه می کنم در جهت رفع مشکلتون ، قدم به قدم و با دید مثبت و امیدوارانه مشاوره حضوری بگیرید. انتظار معجزه هم نداشته باشید. بهرحال روابطی که در این سالها خراب شده نیاز به زمان و صبر و حوصله بیشتر داره. بهبود روابط و شرایط قطعا شدنی هست.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
عزیزم برات متاسف شدم.ولی قبول کن که خودت هم پر روشون کردی و باید برای خودت از همون اول بیشتر ارزش قائل میشدی.
پدر مادرت نظرشون چیه؟ آیا اگه طلاق بگیری و برگردی حمایتت میکنن؟از نظر مالی تو چه سطحی هستن؟
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
مرسی. بله قبول دارم . ولی همون طور که گفتم من تک فرزند بودم و توی عمرم با همچین گرگایی برخورد نداشتم و نمی دونستم باید چیکار کنم و از طرفی هم انقدر عاشق بودم که چشمو روی همه چیز بسته بودم از رسم و رسومات معمول بگیرین تا سختی های زندگی و متاسفانه به حرف بزرگترامم گوش نمیدادم چون اونا از اول با ازدواجم مخالف بودن فکر میکردم نمیخوان باهاش زندگی کنم .
پدر و مادرم تصمیم گیری رو به عهده ی خودم گذاشتن .از نظر مالی مشکلی نداریم خدا رو شکر. منم درسم که تموم بشه واسم کار هست و شوهرمم اموالی داره که در ازای مهریه توقیف بشه . ولی مطمئنم بعد از یه مدت که طلاق بگیرم و تو خونه بمونم سرزنشاشون از الانم بیشتر میشه به خصوص که ادمای دمدمی مزاجین . خوب اونام مثل من دودلن یه بار میگن طلاق بگیر یه بار میگن بساز. همین الانم جو خونه خیلی متشنجه . هر 3 عصبی هستیم و مدام سر هر چی با هم بحث داریم.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
ببین رضوان جان از اول مسیرو اشتباه رفتی یعنی چی من چون شدیدا عاشق شوهرم بودم و نمیتونستم دوریشو تحمل کنم یه هفته بعد رفتم خون پدر شوهرم ؟؟؟!!!!!ببین عزیزم همه شوهراشون رو دوست دارن خودت اولین کسی بودی که پاتو اون ور خط قرمزی گذاشتی و باعث شدی که خانواده شوهرت اون رفتار باهات بکنن !!!به نظر من رفتارای خودمون این اجازه رو به دیگران میده که چه رفتاری با ما داشته باشند اگر شما از اول حد و حدود خودت و خانواده شوهرتو مشخص میکردی این اتفاقها هم نمیفتاد .متاسفانه حرمتها هم از بینتون رفته
حتما نزد یه مشاور برید .
موفق باشید :72:
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
میدونم .من قبلا هم این حرفها رو شنیده بودم و الان دیگه خودم تجربشون کردم . میدونم خواهر شوهر و پدرشوهرم هر کاری کردن حقم بوده . بی عرضگی و حماقت خودمو قبول دارم .میدونم محبت زیادی من به خانواده ی همسرم که از عشقم به همسرم نشأت میگرفت درست نبود . اما الان دلیل رفتار و لجبازی شوهرمو نمیفهمم . ایا اونم حق داره محبت و عشق منو نادیده بگیره ؟ حق داره به خاطر تنها خواسته ای که ازش دارم طلاقم بده ؟
با مشاور هم صحبت کردیم اما اون خودش نیاز به مشاوره داشت تنها کاری که کرد این بود که شوهرمو روی تصمیمش سرسخت تر کرد . چون مشکل خواهرشو واسش ریشه یابی کرد و گفت چون توی سن بحرانیی مادرشو از دست داده افسرده شده و این رفتاراش طبیعیه . بنابراین اگه برادارش ازش دور بشه افسرده تر میشه . بهتره همونجا باهاشون زندگی کنی تا خواهرش ازدواج کنه .
ولی توی دادگاه تمکین که داشتیم و مشکلاتمونو واسه قاضیه تعریف می کردیم . قاضیه خیلی با شوهرم حرف زد و سعی کرد نظرشو عوض کنه . ولی نتونست .اخرشم یواشکی به من گفت اگه طلاق توافقی بگیری بهتره . فایده نداره
البته اینو بگم که خواهرشوهرم الان چند ماهیه که ازدواج کرده و اشتباه منو تکرار کرده و همون روز عقد رفته خونه مادرشوهرش و انشالله بلاهایی که سر من اورده سرش میاد( همه بگین آمین):316:
شوهرم چند روز پیش تو دادگاه برای اینکه لج منو در بیاره با افتخار میگفت خواهرم گفته بیا خونمون رو بفروشیم 3 تا خونه ی 150 میلیونی میشه باهاش خرید هر کدوم بریم جدا زندگی کنیم ولی من قبول نکردم . منم گفت این همه منو کتک زدی به خاطرش حالا حاضر نیست بیاد حتی پیشتون زندگی کنه. اونم گفت به خودمون مربوطه.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
ضعف مدیریت شوهرتون و اینکه پدر شوهر و خواهر شوهرتون حریمشونو رعایت نکردن جای خود.
ولی نمی تونم هضم کنم که یه زن 7 ماه بره قهر.:163:
وقتی رفتید قهر باید به این هم فکر می کردین که شاید شوهرتون نیاد نازتونو بکشه.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خواهر شوهرت تو این سن ازدواج کرده و اون قدر حرفش برش داره که میگه این کارو بکنین اون کارو نکنین؟؟؟!!!!
اینا همه اش از عدم ثبات رفتاری شوهرتون سرچشمه میگیره نه با کفایتی اونا... خب حالاکه یکی از مشکلاتت حل شده و خواهر شوهرتت ازدواج کرده چی؟اگه شوهرت بازم کوتاه بیاد ولی به شرطی که با پدرش زندگی کنی حاضری قبول کنی؟
اصلا شوهرت کوتاه اومده یا فقط میگه طلاق؟ اگه فکر میکنی بازم راهی هست بزرگترا رو بفرستین تا بازم باهاش صحبت کنن،به هر حال همون طور که دوستان گفتن 7 ماه زمان کمی نیست و بهتره هر چه زودتر به نتیجه برسین...
امیدوارم موفق باشی رضوان عزیزم.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
گرین جان
من اون موقع عصبانی بودم و دعوا و بحث هم با ادم نفهمی مثه شوهرم فایده نداشت بنابراین قهر کردم و الان همش دارم به خودم میگم کاش اون روزم تحمل میکردم .ولی گاهی هم با خودم میگم اگه قرار باشه بازم با شوهرم زندگی کنم یه بارم که شده باید واسه همیشه تنبیه بشه . ولی فعلا خودمو سپردم دست سرنوشت و البته تصمیم شوهرم .تصمیم خودممم در مورد خونه قطعیه و عوض نمیشه .
وقتی که اومدم خونه ی مامانم دیگه راه برگشتی نبود . نمیتونستم بگم که ببخشید باشه چشم هر چی تو بگی هم با خواهرت و پدرت اشتی میکنم هم میام اونجا میشینم .به قول مامانم میگه اون موقع که قهر میکردی با کلی خواهش و التماس میومدن دنبالت . پدرتو در میاوردن دیگه چه برسه که خودت پاشی بری . این جوری شد که 7 ماه گذشته. البته واسه من اندازه ی0 7 سال شد.
درسا جان
اره چون پسربازی میکرد پدرشوهرم خیلی میخواست شوهرش بده خودشم بدجور شوهر میخواست . انقدرم پدرشوهرم دوسش داره و میمیره واسش که حتی وقتی با این پسربازیاش ابرو ریزی کرده بود و سر این قضیه شوهرم با پدرش دعواش شد . پدرش میگفت به تو چه دلش میخواد اینجوری شوهر گیر بیاره . زن توام حتما دوست پسر داشته(حالشو خواهرشوهرم میبره دعواشو ما میکنیم ). حتی انقدر پدرشوهرم همه ی محبت و توجهشو واسه دخترش میزاشت که گاهی شوهرم بهم میگفت من مادرم که مرده انگار پدرم ندارم .
اگه باز بگه با پدرم زندگی کن دیگه از چی کوتاه اومده ؟ درسته خواهر شوهرم ازدواج کرده ولی پدرشوهرم که هست . خواهرشوهرم تربیت شده ی اون بود و اگه حمایت پدرشو نمیدید اون جوری پر رو نمیشد.
شوهرم اصلا ثبات رای نداره . هر دفعه یه چی میگه . یه بار میگه مهریتو ببخش طلاقت میدم یه بار میگه بیا 50 میلیون بگیر طلاق بگیریم . فرداش میگه ده 10 میلیون . یه روز میگه انقدر میسوزونمت تا ببخشی. یه روز میگه مهریتو میدم که بیای زندگی کنی نه اینکه بری. یه روزم میگه بیا اونجا زندگی کن من تو دادگاه تعهد میدم مشکلی پیش نیاد . خلاصه دارم دیوونه میشم . عین اونا
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خودت فکر میکنی ته دلش چیه؟ آخرین حرفی که زده چی بود؟
هنوز ته دلش دوست داره میدونی یا نه؟
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
دوست عزیز ابتدا متاسفم که زندگیتان به اینجا رسیده است.
اما برای ادامه زندگی با همسرتان حتما باید به توافق دوطرفه برسید. شما ابتدا در خواسته های خودت نزد خودت به نتیجه قطعی برس و بعد سر آنها با همسرت احیانا توافق کن.
اما به این نکته توجه کن که صرف تعهد در دادگاه و کلانتری نه فردی را مجبور می کند که از رفتار گذشته اش دست بردارد و نه تضمین کننده برگشت صلح و صفا در زندگی است. دو نفر که می خواهند با هم زیر یک سقف زندگی کنند باید قلبا به توافق برسند و ترس از دادگاه و ... هیچ کمکی نمی کند.
در ضمن زندگی کردن با دیگران چه همسرت و چه پدر و مادرت انعطاف می خواهد و مسلما هیچ زندگی ای خالی از اختلاف نظر نیست که نباید اجازه داد این اختلاف نظرها به مشاجره و خدای نکرده از بین رفتن حرمتها منجر شود. خلاصه که من حدس می زنم شما باید کمی هم روی خودتان کا رکنید، چون ظاهرا الان هم که نزد خانواده تان برگشتید به مشکلاتی رسیده اید که فرار از تنهایی را بهانه می کنید و زندگی با همسرتان را ترجیح می دهید.
البته نمی گویم که همسر و خواهر شوهر و پدر شوهرتان بی تقصیر هستند. اما تنها کسی که می توانیم اشتباهتش را اصلاح کنیم، خودمان هستیم.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
مهریت چقده؟ وضع مالیش خوبه؟
اونقد از زندگی خسته شده که حاضر باشه تمام مهریت نقدی بده؟؟
چون فکر میکنم اگه فقط مرد بخواد طلاق بده باید تمام مهریه رو نقدی بده
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
خودت فکر میکنی ته دلش چیه؟ آخرین حرفی که زده چی بود؟
هنوز ته دلش دوست داره میدونی یا نه؟
فکر میکنم شوهرم بیشتر از اینکه منو دوست داشته بشه بهم نیاز داره چون من توی این 1 سال زندگی خیلی شرایطشو تغییر داده بودم و واسش هم مادر بودم هم همسر . حتی پدر شوهرم خودش میگفت قبل اینکه تو بیای ما اصلا سفره پهن نمیکردیم هرکی هر وقت میخواست یه چیزی میخورد .و الان با تغییر اون شرایط شدیدا جای خالیمو حس میکنه و فکر میکنم واسش فرقی نداشته باشه که اون جای خالی با من پر بشه یا هر زن دیگه ای . نامرد و بی چشم و رو هست اما خوب من از ته دلش خبری ندارم .
اخرین حرفش دو هفته پیش توی دادگاه کیفری بود که من به خاطر تعقیب کردناش و توهینی که اومد جلوی دانشگاهم کرد ازش شکایت کردم . توی دادگاه قاضیه برای اینکه ما از شر هم راحت بشیم گفت چرا خودتون با هم توافق نمیکنین طلاق بگیرین بعدم بهمون پیشنهاد داد با 50 میلیون همه چیو تموم کنیم . اون موقع شوهرم انگار بال در اورد گفت خدا خیرت بده جناب قاضی من که راضیم ولی من گفتم باید فکرامو بکنم . قرار شد نتیجه رو تو جلسه ی بعدی دادگاه بگیم . جلسه ی بعد من گفتم راضیم (البته راضی نبودم فقط میخواستم ببینم امیر چی میگه) ولی شوهرم شروع کرد شرط گذاشتن که باید النگواتو پس بدی هرچی خریدم بدی و این حرفا که منم گفتم نمیخوام از طریق دادگاه مهریمو ازت میگیرم . گفت مهریه میخوای بهت میدم ولی باید بیای زندگی کنی . قاضیه گفت خوب خونه بگیر زندگی کنین . گفت نه همینیه که هست میخواد بیاد میخواد نیاد.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام رضوان سیاه
به جمع دوستان خوش آمدی:72:
رضوان عزیز سعی کن آرامش خودت رو حفظ کن!
متاسفانه با ناآرومی ها و تنش هایی که بوده بعضی از پل های پشت سرت رو غفلتا خراب کردی!
و حال روی پلی واقع شدی که خیلی محکم نیست !
اگر تو نخواهی آروم حرکت کنی و هنوز با تیشه بده اره بگیر به مسیرت ادامه بدی هر آن ممکن است این پل نیز واژگون شود!
نمی خوام توی دلت رو خالی کنم .این شاید آب سرد باشد بر روی سر و صورتت که به خودت بیایی !
اگر همسرت و زندگیت رو دوست داری باید دست از لج و لجبازی - رو کم کنی - دنبال مقصر بودن و.....برداری !
نگاهت به جلوی پات باشه تا این مسیر رو که به شدت باریک و صعب العبور گشته رو به سلامت بگذرونی !
تو دوراه پیش رو داری که هر دو راه صبری جمیل و طویل می طلبد !
1)زندگی فعلیت رو بازسازی کنی .
2)طلاق بگیری.
علاوه به صبوری به کلی آگاهی و مهارت نیاز داری !
خواهش می کنم مدتی احساساتت رو کنار بگذار و درست و منطقی تصمیم بگیر .نقاط مثبت و منفی این زندگی و شوهرت رو بررسی کن سنگ هات رو با خودت وا بچین !هرکدوم از این مسیرها (باز سازی زندگیت -طلاق )هزینه هایی داره که تو باید بپردازی!
. اول مدتی روی آرامش خودت و خالی شدن از کینه و ناراحتی ها کار کن یعنی بخشش کامل اون وقت بهتر می تونی تصمیم درست رو اتخاذ کنی .اگر تصمیمت به باز سازی زندگیت است که پیشنهاد بنده هم همین است با کمک مشاوره حضوری پیگیرانه روی خودت و بالا بردن مهارت هات کار کن .کنتاکها و تنش ها رو به صفر برسون
نقل قول:
شوهرم اصلا ثبات رای نداره . هر دفعه یه چی میگه . یه بار میگه مهریتو ببخش طلاقت میدم یه بار میگه بیا 50 میلیون بگیر طلاق بگیریم . فرداش میگه ده 10 میلیون . یه روز میگه انقدر میسوزونمت تا ببخشی. یه روز میگه مهریتو میدم که بیای زندگی کنی نه اینکه بری. یه روزم میگه بیا اونجا زندگی کن من تو دادگاه تعهد میدم مشکلی پیش نیاد . خلاصه دارم دیوونه میشم . عین اونا
مدتی به شوهرت فضا بده تا ایشون هم تصمیم خودش رو بگیره .در مقابل تحریکات احتمالی از ناحیه ایشون کاملا خونسردی و آرامشت رو حفظ کن با ملایمت و رویی باز و گشوده حتی اگر تصمیم به طلاق داری بدون کدورت کینه یا انتقام جویی کاملا بالغانه با هم وارد گفتگو شوید هر کدام از شما اگر وارد فاز احساسی نا مناسب شدید محترمانه بخواهید تا ادامه گفتگو به بعد موکول شود . تا هردو تصمیم درست و قاطعانه رو اتخاذ کنید .
درمورد اینکه نمی خواهی از این صحبتت که مسکن مستقل می خواهی کوتاه بیایی !
نیز راههایی هست . از لحاظ قانونی نیز همسر شما موظف می باشد خانه ای مستقل برای شما تهیه نماید .نمی دونم دادگاه شما و مراحل قانونی شما تا چه مسیری رو رفته ؟
ایشون می تونن ازشما تمکین بخوان و شما خانه ی مستقل اما میدونی که روی ویرونه و خرابه نمیشه یه آشیونه ی گرم و آروم داشت .
نمی دونم دادخواست تقاضای مهریه دادی یا نه؟ !
به نظرمن !هرچند مهریه حق شماست اما مهریه یه هدیه ست و با خودش باید مهر و محبت و گرمی بیاره نه وسیله ای برای انتقام و .........
اگر بخواهی به زندگیت ادامه بدی همین مهریه میشه هیزم آتش و ناآرومی توی زندگیت چون با زور و ....گرفتیش
پس صرفا مهریه - مسکن - به کرسی نشوندن حرف و.....برای شما خوشیختی و آرامش در پی نداره اصل کار ,یه جاست اون هم تفاهم و مهر و دوستی که فعلا در مورد تو و همسرت متاسفانه تا حدودزیادی آسیب دیده !
در اخر صحبتم ازت می خوام که آروم باشی و به صورت پیگیرو جدی با کمک یه متخصص روی خودت کار کنی چون هر تصمیمی که بگیری نیاز هست که آگاهی و مهارت های زیادی داشته باشی و نیز با تمرین و به کارگیری سطح و ظرفیت خودت رو بالا ببری تا عکس العمل های درست و تعیین شده ای داشته باشی .
یه مدت تمرکز زدایی کن (خواهر شوهر و پدر شوهر ونقاط ضعف شوهر ........)و دراین تالار با ما باش !
چگونه همسران مشکلات،اختلافات و درگیریهای بین خود را حل کنند؟
مشکلات بعد از طلاق
بهترین شکل تصمیم گیری
نتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما
مقصر من هستم یا شوهرم؟!
مهارت تصمیم گیری
دور ریختنی های بعد از ازدواج
برات آینده ای روشن - متعالی توام با آرامش طلب می کنم :43:
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
دوست عزیز ابتدا متاسفم که زندگیتان به اینجا رسیده است.
اما برای ادامه زندگی با همسرتان حتما باید به توافق دوطرفه برسید. شما ابتدا در خواسته های خودت نزد خودت به نتیجه قطعی برس و بعد سر آنها با همسرت احیانا توافق کن.
اما به این نکته توجه کن که صرف تعهد در دادگاه و کلانتری نه فردی را مجبور می کند که از رفتار گذشته اش دست بردارد و نه تضمین کننده برگشت صلح و صفا در زندگی است. دو نفر که می خواهند با هم زیر یک سقف زندگی کنند باید قلبا به توافق برسند و ترس از دادگاه و ... هیچ کمکی نمی کند.
در ضمن زندگی کردن با دیگران چه همسرت و چه پدر و مادرت انعطاف می خواهد و مسلما هیچ زندگی ای خالی از اختلاف نظر نیست که نباید اجازه داد این اختلاف نظرها به مشاجره و خدای نکرده از بین رفتن حرمتها منجر شود. خلاصه که من حدس می زنم شما باید کمی هم روی خودتان کا رکنید، چون ظاهرا الان هم که نزد خانواده تان برگشتید به مشکلاتی رسیده اید که فرار از تنهایی را بهانه می کنید و زندگی با همسرتان را ترجیح می دهید.
البته نمی گویم که همسر و خواهر شوهر و پدر شوهرتان بی تقصیر هستند. اما تنها کسی که می توانیم اشتباهتش را اصلاح کنیم، خودمان هستیم.
یعنی شما فکر میکنین چون رفتار خود من مشکل داره به اینجا رسیدم ؟ فکر میکنین زندگی بدون خواهر و بردار و فامیل با دو نفر که اختلاف سنیشون با من خیلی زیاده احساس تنهایی ایجاد نمیکنه؟ به خصوص که هر روز به خاطر اشتباهاتم ملامت هم میشم . اونم اشتباهاتی که از روی سادگی و عشق بوده اشتباهاتی که منشاش کارهای خوبم بوده نه بدیهام. اشتباهاتی که الان واقعا منو به این حرف رسونده که هرکی خوبی کنه بدی میبینه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
مهریت چقده؟ وضع مالیش خوبه؟
اونقد از زندگی خسته شده که حاضر باشه تمام مهریت نقدی بده؟؟
چون فکر میکنم اگه فقط مرد بخواد طلاق بده باید تمام مهریه رو نقدی بده
مهریم 450 تا سکه هست . وضع مالی شوهرمم خیلی خوبه . البته پول نقد نداره که خرج کنه ثروتشون به خاطر زمینای زیادیه که دارن ولی انقدر خسیس و چشم تنگن که حتی دلشون نیومد یکیشو بفروشن یه عروسی واسه تنها عروسشون بگیرن .
اگه یه چند وقته دیگه بگذره حتما راضی میشه کل مهریمو بده تا طلاقم بده چون تا 7 ماه پیش میگفت انقدر میسوزونمت که ببخشی و الان صحبت طلاق توافقی رو پیش کشیده و داره سر مبلغی که میخواد بده چونه میزنه.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نقل قول:
یعنی شما فکر میکنین چون رفتار خود من مشکل داره به اینجا رسیدم ؟ فکر میکنین زندگی بدون خواهر و بردار و فامیل با دو نفر که اختلاف سنیشون با من خیلی زیاده احساس تنهایی ایجاد نمیکنه؟ به خصوص که هر روز به خاطر اشتباهاتم ملامت هم میشم . اونم اشتباهاتی که از روی سادگی و عشق بوده اشتباهاتی که منشاش کارهای خوبم بوده نه بدیهام. اشتباهاتی که الان واقعا منو به این حرف رسونده که هرکی خوبی کنه بدی میبینه.
رضوان عزیز ! خوبی و بدی آدم ها صرفا به نوع رفتار هاشون نیست!
یه انسان محترمه با همه ی نقاط ضعف و قوتش !
عشق و پاکی و خوبی تو کاملا مشخصه !
من حس می کنم که قلبت توی سینه ات عاشقانه و کمی خسته می طپه .به خاطر همین هم پیشنهادم باز سازی زندگیت هست . دخترم کمی استراحت نیاز داری.دیگه به این که کی مقصره کی خوبه ؟کی بده؟فکر نکن !
دراین زندگی رکن اصلی تو و شوهرت هستید .خواهر شوهر و پدر شوهر در حاشیه اند .
ما به شوهرت دسترسی نداریم . فقط می دونم وقتی تو آروم راهت رو پیدا کنی می تونی همسرت رو هم هدایت کنی .
لطفااول روی آرامش خودت سرمایه گذاری کن !
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
ستاره جان
از راهنماییهات ممنونم . مسلما من راه اول رو انتخاب کردم ولی وقتی شوهرم هیچ تمایلی به تغییر شرایط نداره نمیدونم چطوری میتونم این کارو بکنم ؟ من خودم اوایل قهرم که از شوهرم و خانواده اش خیلی عصبانی بودم و بی تفاوتی و لجبازی شوهرمو میدیدم تصمیم به طلاق داشتم و مهریمو هم به این قصد اجرا گذاشتم ولی بعد از مدتی که عصبانیتم تخلیه شد و به طلاق و عواقبش فکر کردم دیدم اگه بتونم رفتار شوهرم و شرایط قبلی رو تغیر بدم امکانش هست که زندگی خوبی در کنار هم داشته باشیم .
در مورد تمکین هم ایشون دادخواست دادن و ما دو جلسه رو گذروندیم . توی این دو جلسه مسئول پرونده خیلی با شوهرم صحبت کرد و سعی کرد راصیش کنه ولی فایده نداشت . البته اخر جلسه هم به من گفت که بهتره برگردی و امتحانی اونجا زندگی کنی . که من گفتم چند بار امتحان کردم و بسمه . بعدم قرار شد جلسه ی اخر در مورد طلاق توافقی صحبت کنیم و تصمیم بگیریم . جلسه اخر روز 23 همین ماهه.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام:72:
درست همینه که ذهنت رو از روی گذشته و مسائلش ,خواهر شوهر و پدر شوهر و کارهاشون بگردونی روی خودت و تمرکز کنی و تصمیم درست رو بگیری .تو در نیمه ی راهی هستی که الان به نتیجه رسیدی اشتباه اومدی و باید برگردی اما راه رو بلد نیستی یا اینکه نمی دونی چطور برگردی که به راه درست منتهی بشه !
اگر واقعا نسبت به طلاق نظرت برگشته و قصد داری به زندگیت برگردی اول از همه باید صبوری پیشه کنی و این بستگی به ویرانه های راهی که اومدید داره .گام هایی که بر می داری باید درست و حساب شده باشه .
به نظرمن به گذشته فکر نکن از آینده هم هراس نداشته باش درزمان حال هم اقداماتت کاملا منطقی و عقلانی به دور از هرگونه احساس و هیجان باشه . اقدامی نکن که بعدا برات پشمونی در بر داشته باشه .هر اقدامی که می خواهی انجام بدی بدون شتاب و بررسی همه جانبه و با مشورت کارشناس و متخصص باشه .
طلاق توافقی اسمش روشه کسی نمی تونه تورو مجبور به توافق بکنه . می تونی از دادگاه فرصت بخواهی مثلا بگی زمان لازم دارم فعلا توافقی به طلاق ندارم و می خوام خوب فکر کنم .فعلا هیچ اقدامی نمی کنم و منتظرمی مونم تا همسرم اقدامات لازم برای ادامه ی زندگی (تهیه مسکن مستقل )یا اقدامات لازم برای جدایی را انجام دهد .دادگاه نیز پرونده رو یا مختومه اعلام می کنه .این آتش بسی خواهی بود از طرف تو .فقط آماده عکس العمل و واکنش همسرت به این تغییر از جانب خودت باش . ممکن است نسبت به این تغییر عملکرد و تصمیم تو واکنش هایی نشون بده یا حتی عصبانی و .......بشه تو باید با علم به این موضوع آستانه ی تحریک پذیری خودت رو پایین بیاری و واکنش متقابل به عملکردهاش نداشته باشی یعنی کنتاکها رو به صفر برسونی .
زمان کمک بسیار خوبی خواهد شد برای هردو نفر شما . آرامش ,فرو کشیدن فیتیله ی احساسا ت و هیجانات , خالی کردن دل از هر چی کینه و کدورت +زمان
بعد از یه مدت فرصتی دست خواهد داد تاهمسر شما نیز یه بازنگری داشته باشه و تصمیم خودش رو بگیره . آیا جدآ تمایل به طلاق داره ؟(تهدیدلفظی به طلاق نه ! اقدامات عملی برای طلاق مثل تنظیم و ارائه دادخواست طلاق ) یا نه تصمیم به زندگی و احیای دوباره اون ؟!
رضوان ! دخترم دوباره تکرار می کنم :
گذشته رو فراموش کن !
از آینده و آنچه برایت رغم خورده نهراس !
قوی و استوار با همتی بلند امروزت رو درست و حساب شده و قشنگ بساز!
وقتی اینگونه عمل کنی یعنی آدم هایی که ازشون دل خوری داری کاملا ببخشی و آغوشت رو روبه آینده و اتفاقاتش که با مثبت نگری وبرنامه ریزی تصویر می کنی باز و گشوده بگذاری به خودت و خدات ایمان داشته باشی هر راهی رو که انتخاب کنی راهی درست است و خیری که شاید ابتدا بد و نا پسند به نظر برسد اما پایانش زیبا و دلپسند !
موفق و موئد باشی :72:
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام . از صحبت های زیبا و اموزنده تون ممنونم . من فعلا جز صبر کردن کار دیگه ای نمیتونم انجام بدم و خوشبختانه یا بدبختانه همیشه یه حالتی که دارم اینه که مسائل روزانه و اتفاقاتی رو که واسم پیش میاد رو زود از یاد میبرم .البته برخلاف درسم که توی اون حافظه ی خوبی دارم . و این باعث میشه که خیلی زود از کینه هام خالی بشم .
ولی یه چند روزیه که خیلی از همه چیز و همه کس متنفر شدم . با خدا قهر کردم . وضو میگیرم که نماز بخونم اما با خودم میگم که چی ؟ نماز بخونم که بابت یه عمر بدبختی از خدا تشکر کنم؟ چند روز پیش خواهرشوهرمو دیدم تو خیابون. خوشحال و خندون کلی چاق تر شده بود . همین الان که دارم ازش مینویسم گریم گرفته . اخه چطور ادما میتونن انقدر بی وجدان باشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی قهر کردم اومدم خونه مامانم هیچ وسیله و لباسی با خودم نبردم . شوهرمم راضی نشد وسایلمو بهم بده . پدرشم که میگفت کدوم جهیزیه ؟ چند هفته پیش واسه استرداد جهیزیه شکایت کردم . دیروز با مامور رفتیم در خونشون که وسایلا رو ببریم . اولش که زنگ زدیم جواب ندادن بعد پدرشوهرم ترسید زنگشون بسوزه ایفونو برداشت ولی حرف نمیزد . بعد به همراه شوهرم زنگ زدیم که اونم اولش گفت کدوم جهیزیه بعد گفت خونه نیستم و 1 ساعت دیگه میام . 1 ساعت بعدم گفت تهرانم چهارشنبه بر میگردم . حالا قراره فردا باز بریم . ماموره گفت اگه فردا هم درو باز نکنه قفلو میشکنن .
خیلی اضطراب دارم . مطمئنم فردا کلی داد و بیداد و دعوا تو راهه .
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
رضوان جان
من بهت نمی گم برگرد یا طلاق بگیر. اما عزیزم این کارهایی که داری انجام می دی همش نشونه اینه که می خوای از همسرت جدا شی و هیچ علاقه ای بهش نداری.
همسرت و دیگران هیچ وقت نمی تونن ذهن تو را بخونن و به هدف و خواسته تو تنها از روی اعمالمت و گفته هات پی می برن.
اگه قصدت برگشته پس این کارا چیه می کنی؟
آخه دختر خوب بشین با خودت روراست تصمیم بگیر چی می خوای و بعد با داشتن هدف اقدام عملی کن.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
اسمان ابی
اخه من وسایلمو نیاز دارم . کامپیوترم لباسام . این جوری که نمیشه . معلومم نیست که این اقا تا کی میخواد منو اینجوری بلاتکلیف نگه داره؟ تا کی میتونم صبر کنم ؟ به خدا واسه خودم کلی سخت تره . بردن اون همه وسایل به خونه ی مامانم که جاشو هم نداریم و ابروریزی جلوی همسایه ها . ولی مجبورم ...
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
به نظر من طلاق گرفتن تو باعث خوشحالی پدر شوهرت وخواهر شوهرت می شه . اگر دوستش داری تحمل کن ولی با سیاست باش . بگو فقط از من کار خونه نخواه وسرت با کارهای دیگه گرم کن سخت می دونم
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام دوستان
چند روزی میشه که میام اینجا و میبینم کسی پیام نداده منم دیگه چیزی ننوشتم ولی جهت اطلاع دوستانی که علاقمندن باید بگم که ما اون روز که رفتیم واسه بار دوم جهیزیمو برداریم شوهرم درو باز کرد منو ماموره رو راه داد تو . مامان بابامو بیرون کرد وقتی رفتیم توی خونه هیچ چی نبود گفتم وسایلا کو مثه همیشه گفت کدوم وسایل بعدم یه درگیری پیش اومد و من یه چند تا زدم تو سر شوهرم و کلی دلم خنک شد .
چند روز بعدشم دادگاه تمکین بود که من اونجا گفتم حاضرم 3 ماه امتحانی تو خونه ی پدرشوهرم زندگی کنم ولی موقع امضا صورت جلسه شوهرم گفت جهیزیتم میاری دیگه ؟ با خواهرمم اشتی میکنی ممکنه بیاد بابامو ببینه نمیشه قهر باشین بعدم باز دعوا شد اون داد و بیداد راه انداخت و من گفتم چند بار جهیزیه بیارم و اون گفت جهیزیه نیاوردی و تو واسه من نقشه کشیدی و خلاصه دادگاه تمکینمونم این جوری تموم شد .
حالام تصمیم دارم واسه نفقه ازش شکایت کنم .
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
رضوان جان حالا چي شد يعني در آخر سر توقرار شد بري سه ماه امتحاني اونجا زندگي كني؟ به نظرم شرايط سختيه. چون حرمتها شكسته شده و مهربون بودن سختتر شده. اميدوارم هر چي خير و صلاحت در اون هست واست پيش بياد. اگه هر تصميمي گرفتي چه جدايي و چه ادامه زندگي سعي كن بدون درگيري و با حرف زدن باشه و نه تنش و فحش و دعوا. ما رو بي خبر نذار:72:
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نه عزیزم حالا دیگه شوهرم فکر میکنه من به خاطر اینکه میخوام اون جهیزیه رو برگردونه حاضر شدم 3 ماه امتحانی زندگی کنم واسه همین حالا اون قبول نکرد من برگردم و گفت تو واسم نقشه کشیدی. خوب البته معلومه اون نمیتونه جلوی دادگاه و من ریسک کنه چون این جوری جرم خودشو ثابت کرده . اخه همین الان بردن و قایم کردن جهیزیه ی من جرم داره . هم نقدی هم حبس.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
متاسفم عزيزم منم تقريبا شرايط شما رو دارم بلاتكليفو بي خبر ولي هنوز كارم به شكايت نرسيده الان 4 ماه منزل پدرمم و هيچ خبري از شوهرم ندارم كاملا دركت ميكنم شرايط سختي اگه شوهرتو دوست داري برا حفظ زندگيت بجنگ.ميدونم حرفش راحته ولي تو عمل سخته مخصوصا اگه بفهمن تو طلاق نميخاي كه ديگه ميخوان سواستفاده كنن.تايپك منم بخون نظر بده.مرددم براي طلاق قسمت مراجعان و مشاوران(موضوعات عادي)
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خوب رضوان جان آخرش چی شد؟
دادگاه واسه قایم کردن وسایلت هیچی نگفت؟؟؟؟؟؟؟
نگفتی پس ما بدون وسیله زندگی میکردیم؟؟؟؟؟؟؟
واسه تهمت زدن به شما چی هیچی نگفتی؟
مگه این طوری نیست که اگه مرد بخواد طلاق بده و زن نخواد بایدهمه مهریه رو کامل و نقد بده؟!!!!!
اگه آره چرا از همین نکته ضعف استفاده نمی کنید؟
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام
ببخشید یه چند روزی نتونستم بیام اینجا اخه یه درگیری با شوهرم پیش اومد که خیلی حالم بود . توی اون درگیری واقعا بهم ثابت شد که اون نه عوض میشه نه تصمیم به ادامه ی زندگی با منو داره . مردتیکه حتی کتک زدن منم از سرش نیافتاده و تهدیدم میکرد چنان میزنتم که نتونم بلند شم.
مینا جان نمیدونم چرا همیشه ما زنا باید واسه زندگیمون بجنگیم چه مقصر باشیم چه نباشیم . من یه چند وقتی بود که یه کم ارامش پیدا کرده بودم و دوست داشتم برگردم به زندگیمون و یه بار دیگه به جفتمون یه فرصت بدم. در حقیقت مردد بودم بین طلاق و زندگی ولی باز نظرم عوض شده و فکر میکنم طلاق بگیرم بهتر باشه اخه مگه ادم چقدر عمر میکنه که توی خفت و خاری بگذره . فوقش نتونستم شرایط بعد طلاقو تحمل کنم از ایران میرم .
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
دوست خوبم سلام
من تاپیکتون رو می خونم و از شرایط پیش اومده واقعا متاسفم. اگه همه پیامی نمی گذارم واقعا نمی دونم باید چی بگم . فقط برات آرزو می کنم که هرچی صلاحتون هست بهترین براتون باشه و خیر و برکت براتون داشته باشه از یاد خدا غافل نشوید و وقتی وضو می گیری با دلی مطمئن نمازتو بخون. مواظب باش که توی شرایط سخت زندگی که داری امتحان می شوید خدای ناکرده به بیراهه نروید . خدا بخشنده تر از اینها هست که فکرش رو بکنی . موفق باشید.:82:
ما را از خودتون بی خبر نگذارید .
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خانمی شرمنده که می گم ولی خودت مقصری
گلی خانم شما خودت مدیریتی نکردی
وقتی چند ماه بعد از عقد میری خونه شوهرت زندگی می کنی خب این اجازه رو بهشون می دی که ازت سوءاستفاده کنن
بعد مگه از روز اول مجبورت کردن که همه کارا رو بکنی
من یه جورایی مطمئنم که خودت شروع کردی و و وقتی جواب مثبت نگرفتی سعی کردی با خوبی بیشتر کارا رو رو به راه کنی ولی نتیجه عکس گرفتی
اما در مورد رابطه تون.... ببین سعی کن به شوهرت تفهیمن کنی که زندگیش رو از بین نبره البته یه طوری رفتار کن که فکر نکنه هنوز بهش وابسته ای .. یا این که اگه ازت جدا بشه حتما شکست می خوره... سعی کن خیلی قاطع و مصم باهاش حرف بزنی
یه کاری کن که خودش از نبودنت بترسه:72:
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
خوب رضوان جان آخرش چی شد؟
دادگاه واسه قایم کردن وسایلت هیچی نگفت؟؟؟؟؟؟؟
نگفتی پس ما بدون وسیله زندگی میکردیم؟؟؟؟؟؟؟
واسه تهمت زدن به شما چی هیچی نگفتی؟
مگه این طوری نیست که اگه مرد بخواد طلاق بده و زن نخواد بایدهمه مهریه رو کامل و نقد بده؟!!!!!
اگه آره چرا از همین نکته ضعف استفاده نمی کنید؟
نه عزیزم قاضی گفت باید تا وقت رسیدگی دادگاه که برج 10 هست صبر کنم دفاعیاتمم باید همون روز بکنم .
شوهر من میخواد همون طور که مفت و مجانی باهام ازدواج کرد مفت و مجانی هم طلاقم بده بهم میگه 10 میلیون بیشتر نمیدم.
مرد تا هر زمانی که بخواد میتونه زنشو نگه داره تا خسته بشه و مهریشو ببخشه. مگه اینکه مثه شوهر من بخواد ازدواج کنه و واسش شرط گذاشته باشن باید زنتو طلاق بدی. نمیدونم چی میخواد پیش بیاد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mamosh
دوست خوبم سلام
من تاپیکتون رو می خونم و از شرایط پیش اومده واقعا متاسفم. اگه همه پیامی نمی گذارم واقعا نمی دونم باید چی بگم . فقط برات آرزو می کنم که هرچی صلاحتون هست بهترین براتون باشه و خیر و برکت براتون داشته باشه از یاد خدا غافل نشوید و وقتی وضو می گیری با دلی مطمئن نمازتو بخون. مواظب باش که توی شرایط سخت زندگی که داری امتحان می شوید خدای ناکرده به بیراهه نروید . خدا بخشنده تر از اینها هست که فکرش رو بکنی . موفق باشید.:82:
ما را از خودتون بی خبر نگذارید .
ممنونم عزیزم
حتی اگه شما و بقیه دوستان بیاین اینجا و فقط حرفامو بخونین و این باعث بشه کسی اشتباهات منو تکرار نکنه واسم کافیه. ممنون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط حدیث بانو
اما در مورد رابطه تون.... ببین سعی کن به شوهرت تفهیمن کنی که زندگیش رو از بین نبره البته یه طوری رفتار کن که فکر نکنه هنوز بهش وابسته ای .. یا این که اگه ازت جدا بشه حتما شکست می خوره... سعی کن خیلی قاطع و مصم باهاش حرف بزنی
یه کاری کن که خودش از نبودنت بترسه:72:
من خیلی ادم ساده و صادقی هستم و عوض شدن تصمیمم در مورد طلاق رو هم زود بروز دادم و الان واسه همینه که شوهرم مبلغ پیشنهادیشو از 50 میلیون اورد به 10 میلیون و کلی هم بهم توهین و تحقیر کرد.
اینم اتفاقیه که چند روز پیش افتاد و گفتم خیلی حالم بد شد:
چند شب پیش من تلفنی با یکی از همسایه های شوهرم صحبت کردم . قبلا واسه پلاک ثبتی که از یکی از زمینای شوهرم میخواستم (واسه توقیف برای مهریه)ازش کمک گرفته بودم . اون گفت که شوهرم و خانوادش به همه گفتن من زن هرزه ای هستم و واسه همین میخوان طلاقم بدن. بعدم در مورد یه باغ حرف زد که شوهرم اونجا زن میبره.
اون شب خیلی شوکه شدم . واسه همین به شوهرم اس ام اس دادم که خیلی پستی و میزاشتی اول طلاق بگیریم بعد به من تهمت میزدی. اون توجیحی نکرد و نگفت من این کارا رو نکردم فقط خیلی میخواست بدونه اونی که این حرفا رو زده کیه. بعد دوباره حرف طلاقو زد و گفت تو که میگفتی طلاق میخوای خوب بیا تمومش کنیم دیگه. من گفتم در مورد طلاق مطمئن نیستم و فعلا نمیتونم تصمیم بگیرم ولی تو هر تصمیمی بگیری من تسلیمم. بعد گفت یه جا بیا با هم حرف بزنیم . من گفتم بیا جلو دانشگاه .
اونجام با هم همین حرفای تکراری رو زدیم. البته اون کلی بهم توهین کرد توهینایی که توی عمرم از هیچ کی نشنیده بودم .که من یه بی پدر مادرم که معلوم نیست از کجا اومدم و فراری هستم و واسه سر راهی بودنمه که انقدر لجبازمو و زندگیمونو این جوری کردم . بعدم تک تک فامیلاشو مثال زد که بهش گفتن به خاطر همین موضوع با من ازدواج نکنه و اون به حرفشون گوش نداده. خلاصه برای دراوردن اشک من حرفای زیادی زد که میدونم از حوصله ی دوستان خارجه. منم فقط گریه میکردم و زبونم بند اومده بود.
بعدش گفت 10 میلیون بگیر برو . گفتم من با بلاهایی که سرم اوردین و بدبختم کردین تا تمام مهریمو نگیرم اروم نمیشم. اونم مثه همیشه شروع کرد قسم خدا و پیغمبر که نه این جوری نیست طلاق بگیری کلی ارامش پیدا میکنی و از فکر من میای بیرون .من نگران پولم نیستم و پول واسم ارزش نداره من واسه خودت میگم که الاف میشی و هزار جور مرض میگیری و و مزخرفات دیگه .
بعد بهش گفتم اصلا تو چیکار داری که منو طلاق بدی من فقط یه اسمم تو شناسنامته . میخوای زن بگیری خوب برو بگیر . گفت فرض کن میخوام بگیرم واسم شرط گذاشتن اول تو رو طلاق بدم. گفتم برو یکی پیدا کن که شرط نزاره.
خلاصه اون روز واقعا بهم فهموند که دیگه نمیخواد باهام زندگی کنه و حرف اول و اخرش این بود که ما به درد هم نمیخوریم.
چند روزی حالم خیلی بد بود حتی تا مرز خود کشی هم رفتم . رگ دستمو زدم ولی چیزیم نشد.
نمیدونم کسی میدونه چه حالیه وقتی که ببینی تمام امیدا تلاشا و ارزوات با یه انتخاب اشتباه به باد بره .وقتی حس کنی مظلوم ترین و بی پناه ترین ادم روی زمینی...
روز بعد تو دانشگاه بچه ها میگفتن چقدر شکسته شدی.
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام رضوان
تاپیکتون رو خوندم
چیزی که من دستگیرم شد اینه که شما هنوز آمادگی برای طلاق را نداری
من نه به شما توصیه می کنم این زندگی رو ادامه بدهی نه اینکه طلاق بگیری بلکه شدیدا به شما می گویم که
یه مدت دست از تلاش برداری
آره
صبر کن
صبری بدون داشتن انتظار ... صبری که برای وجود خودت باشه
ببین رضوان عزیز شرایطتتون رو درک می کنم ... معنی تک تک کلماتی رو که هم براتون می نویسم درک می کنم
شاید الان متوجه نشوی ...چون روزی خود من هم وقتی دیگران این توصیه رو بهم می کردن متوجه نمی شدم
...
خدا را شکر می کنم که با همه ی بدقلقی ها یی که دارم یه نکته مثبتی دارم اون هم اینه که
شاید در ابتدا مقاومت کنم ولی روی راهنمایی که بهم میشه خیلی فکر می کنم
.. می دونی چرا خودم رو برایت مثال زدم ؟
برای اینکه درک کنی که می فهمم چی میگی
این که خیلی شکسته شدی
این که در قبال اون همه محبت و از خود گذشتی اون چیزی که سهمت بود از زندگی ای که با عشق شروع کردی بدست نیاوردی
اینکه الان گرفتن تمام مهریه ات از همسرت می تونه ارومت کنه
و خیلی چیزهای دیگه
احساساتت همه درست هستند ... هرکسی در این شرایط باشه همین احساسات را داره و مثل شما عمل می کنه ولی کسی موفق میشه که بتونه تاس بد رو خوب بازی کنه
جدا شدن از همسرت و یا بازگشتن به زندگی سابقت هیچ کدوم برای شما آرامش رو به ارمغان نمیاره
بلکه این خودت هستی که باید آرامش را ذره ذره ایجاد کنی
خوب تا اینجا موافقی؟
-
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خب رضوان عزیزم
شوهرت فکر می کنه که اگه اون نباشه تو نابود میشی
پس نابود نشو
اگه بدونه که با نبودنش تو بهترین زندگی رو می کنی شک نکن که حسرت می خوره
یکی از فامیلای من بعد از 15 سال سبزه بودن همسرش رو بهونه کرد و زنش رو با سه تا بچه طلاق داد خیلی ها سعی کردن جلوی این طلاق رو بگیرن ولی نتونستن
روز آخر هم زنگ زد و به زنش گفت: اون قدر بمون خونه مامانت تا گیسات مثل دندونات سفید بشه
اون خانم هم بعد از 4 ماه با یه مرد که خیلی قشنگ تر بود ازدواج کرد باطن زندگیش خیلی خوب نبود ولی هرجا می رفت تیپ میزد و به خودش و شوهرش می رسید بعد هم خونه خرید
شوهر اولش که فکر می کرد زنش سابقش بدون اون میمیره اون قدر عصبانی شده بود که داشت می مرد
آخر سر هم گفت که اشتباه کرده اونو طلاق داده.. همه زندگیش رو از زن اولش داشته
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ
گلم بی خیال شوهرت بشو و این بی خیالی رو بهش نشون بده... یه جوری رفتار کن که بفهمه دیگه نبودش برات مهم نیست.... حتی اگه بهت هم تهمت زد بهش توجه نکن...
این حرف بالهای صداقت رو هم توجه کن
***********من نه به شما توصیه می کنم این زندگی رو ادامه بدهی نه اینکه طلاق بگیری بلکه شدیدا به شما می گویم که
یه مدت دست از تلاش برداری
آره
صبر کن
صبری بدون داشتن انتظار ... صبری که برای وجود خودت باشه *************