متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدید؟
با سلام دوستانی که ازدواج کرده اند
بفرمایند که قبل از ازدواج چه تصویری از ازدواج داشتند ؟ و پیش خودشون چی فکر میکردند؟
و چه اهدافی داشتند برای خودشون
و بعد از ازدواج با چه چیزی رو به رو شدند؟ آنچیزی که تصور میکردند را دیدند؟
به اهدافشون رسیدند؟ هم اکنون راضی هستند از زندگی مشترکشون
اگر امکانی وجود داشت که زمان به عقب برمیگشت چه میکردند؟ آیا باز هم ازدواج میکردند و آیا
همین فرد را انتخاب میکردند؟
همچنین اگه میشه چند نمونه از تصوراتی را که قبل از ازدواج میکردید و بعد از ازدواج به اونا رسیدید را بگید
ممنون
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
سلام
موضوع جالبی برای ما مجرد هاست.
منتظرم نظر دوستان متاهل رو بدونم.
با اجازه آقای danitux یه سوال دیگه هم بهش اضافه می کنم:
چه انتظاراتی قبل از ازدواج داشتین که الان بهش نرسیدید؟
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
خواهش میکنم
تاپیکه خودتونه
ولی دوستان هنوز نیمدند اینورا ... نمیدونم دیدند حالشو نداشتند یا چی بوده ... هنوز که خبری نیست
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
با اجازا بزرگترا :D
نقل قول:
با سلام دوستانی که ازدواج کرده اند
بفرمایند که قبل از ازدواج چه تصویری از ازدواج داشتند ؟ و پیش خودشون چی فکر میکردند؟
و چه اهدافی داشتند برای خودشون
و بعد از ازدواج با چه چیزی رو به رو شدند؟ آنچیزی که تصور میکردند را دیدند؟
به اهدافشون رسیدند؟ هم اکنون راضی هستند از زندگی مشترکشون
اگر امکانی وجود داشت که زمان به عقب برمیگشت چه میکردند؟ آیا باز هم ازدواج میکردند و آیا
همین فرد را انتخاب میکردند؟
تصویر پیش از ازدواج من این بود :
دو نفر همدیگرو می شناسن، به این نتیجه می رسن که می تونن با هم کنار بیان و پاسخگوی نیازهای همدیگه باشن، عهد می بندن، و از اون به بعد همه تلاشش رو می ذارن برای بهتر کردن زندگی مشترکشون .. حالا این تلاش گاهی زنگ اقتصادی می گیره، مثلا آقا می ره سر کار... گاهی رنگ آموزشی داره، مثلا دو طرف تلاش می کنن مهارت های ارتباطیشون رو بالا ببرن ... و و و و ...
و البته تصور اشتباهی که داشتم این بود که اغلب مجبوری رفتار های همسرت رو تحمل کنی و بگذری از خیلی چیزا، مدام باید سطح توقع و خواسته هات رو کنترل کنی، خلاصه که فکر می کردم باید خیلی وقت ها سعی کنی با چیزی که روبرو میشی کنار بیای
و اما تصویر پس از ازدواح من :
ازدواج و زندگی مشترک خیلی شیرین تر از اونی بود که تصورش رو داشتم :310: :227:
درست بر خلاف اغلب زندگی هایی که دیده بودم، لازم نیست چیزی رو تحمل کنی یا چیزی رو کنترل کنی یا متحمل سختی بشی برای کنار اومدن با همسرت ...
فهمیدم پایه های یک زندگی موفق، خیلی خیلی قبل تر از شروع آشنایی دو طرف ریخته می شه، همون موقع که چارجوب های ذهنی ات رو برای خودت مشخص می کنی، اخلاقیات رو برای خودت تعریف می کنی ...
فهمیدم که اگه معیار های خودت رو خوب بشناسی و مطابق همون ها انتخاب کنی، همه رفتار های همسرت رو دوست خواهی داشت ...
فهمیدم همه مشکلات از اون جا شروع می شه که به جای عشق- محوری، آدم می ره دنبال اینکه "من از چی خوشم میاد؟" ...
فهمیدم هر چی که توی یاد گرفتن مهارت های ارتباطی وقت بذاری، همون اندازه به شاد کردن فضای زندگیت کمک کردی ...
نقل قول:
چه انتظاراتی قبل از ازدواج داشتین که الان بهش نرسیدید؟
انتظار داشتم همسرم مثل همه آدما، یه کم خوب باشه یه کم بد :D
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
آویژه.دوست عزیز لطف میکنید بگید خانم هستید یا آقا
در چه سنی ازدواج کردید و شوهر شما چه سنی داشتند
شرایطتون واسه ازدواج اون موقع چی بود؟ همچنین شرایط همسرتون
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
از اسمم مشخص نیست خانومم یا آقا؟!
4 سال از همسرم کوچیکترم و تقریبا بعد از تمام شدن درسم ازدواج کردم ( دیگه خودتون حساب کنید چند سالمه + اینکه از یه خانوم، یه همچین سوالی می کنن آخه؟! :D )
شرایط منظورتون معیار هاست؟
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
روزی که قرار بود با همسرم برای اولین بار صحبت کنم، یه برگه که توش سوالامو نوشته بودم، همراهم بردم. خلاصه کنکور برگزار کردیم :D
به نظرم جواب این سوال رو نمیشه موردی داد. مثلا من بنویسم اخلاق واسم مهم بود. شما ممکنه برداششتون از اخلاق به جا آوردن اعمال مذهبی باشه و از نظر من یه چیز دیگه.
برای من، مهم ترین معیار این بود که چقدر به خودم شبیه هست. حالا توی همه موارد.... از تحصیلات گرفته تا روابط خانوادگی، ایده آل ها و اهداف و نگاه به زندگی و....
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
سلام
آویژه جان میشه این جمله ای که گفتی رو توضیح بدی:
فهمیدم پایه های یک زندگی موفق، خیلی خیلی قبل تر از شروع آشنایی دو طرف ریخته می شه، همون موقع که چارجوب های ذهنی ات رو برای خودت مشخص می کنی، اخلاقیات رو برای خودت تعریف می کنی ...
راستی اگه جسارت نباشه میخواستم بپرسم که میشه یه توضیح کوچیک بدین که نحوه اشنایی شما چگونه بوده (واسه ما مجردا دونستن این چیزا غنیمته)
و اینکه ایا شما الان با همسرتون زندگی میکنین یا اینکه الان در دوران نامزدی یا عقد هستین؟
با ارزوی خوشبختی برای شما و همه جوانان ایرانی:72:
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
چند سال از ازدواجتون میگذره خانم آویژه
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدی
بفرمایند که قبل از ازدواج چه تصویری از ازدواج داشتند ؟ و پیش خودشون چی فکر میکردند؟
و چه اهدافی داشتند برای خودشون
من همیشه فکر می کردم که ازدواج یعنی عشق و محبت و دوست داشتن و احترام و علاقه؛ و فکر می کردم که من و همسرم زندگی مون میشه عین فیلم هندیها؛ خوب؛ اون موقع (چون ما خونمون پسر نداریم و هممون دختریم؛ فقط هم فیلم هندی نگاه می کردیم) به همین دلیل ذهنیتم شده بود عین فیلم هندیها!
تنها هدفم از ازدواج تامین نیازهای عاطفیم و البته پیشرفت های مادی و معنوی و همیشه یه جوری به کامل شدن و رشد توی زندگی فکر می کردم؛ یکی از اهدافم همین ادامه تحصیل بود؛ یکیش هم یه چارچوب آرامش بخش برای خودم و همسرم.
و بعد از ازدواج با چه چیزی رو به رو شدند؟ آنچیزی که تصور میکردند را دیدند؟
به اهدافشون رسیدند؟ هم اکنون راضی هستند از زندگی مشترکشون
راستش بعد از ازدواج با یه سری از واقعیت ها روبرو شدم؛ نمونه اش همین بود که یه زن تنها احساس و عاطفه و مهربونی نیست؛ یه زن باید بتونه مدیر خوب و لایقی هم برای خودش باشه تا برنامه هاش رو بتونه مدیریت کنه هم روابط جدیدی که با اونها روبرو میشه؛ مثل خواهرشوهر و مادرشوهر و هم یه مدیریت درست و بابرنامه نسبت به آینده ی زندگیش و رابطه اش با همسرش داشته باشه؛ فهمیدم که باید آرامش درونی داشته باشم تا بتونم آرامش بدم.
به اهدافم راستش در مورد ادامه تحصیل بله؛ دیگه چیزی نمونده که درسم تموم بشه؛ در مورد عشق و محبتی و احترامی که براتون نوشتم هم تقریبا؛ چون همسرم آدم فوق العاده با احساس و بامحبتی هست اما من و ایشون در مدیریت این احساسها یه مقدار بی تجربه ایم؛ داریم سعی می کنیم که این احساسهامون رو هم هدفمند کنیم.
اگر امکانی وجود داشت که زمان به عقب برمیگشت چه میکردند؟ آیا باز هم ازدواج میکردند و آیا
همین فرد را انتخاب میکردند؟
اگه زمان به عقب برمیگشت هم حتما ازدواج می کردم منتها این بار با چشمهای بازتر و با معیارهای تنظیم شده و شناخت بیشتر نسبت به خودم؛ _ چون این مورد خیلی اذیتم کرد_ و احساس می کنم همین انتخابم باعث شده که خیلی تجربه ها و اطلاعات جدید کسب کنم و به قولی رشدیافته تر و پخته تر بشم و از این بابت خوشحالم.
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدید؟
اين تاپيك قديمي هست اما چون موضوعش برام جالب بود گفتم بروز رسانيش كنم شايد متاهلين تالار قدم رنجه كنند و سري بزنند :)
RE: متاهلین هدف شما قبل از ازدواج چه بود؟ آیا الان به اهدافتون رسیدید؟
بفرمایند که قبل از ازدواج چه تصویری از ازدواج داشتند ؟ و پیش خودشون چی فکر میکردند؟
قبل از ازدواج فکر می کردم با ازدواجم مجبور می شم همه برنامه هام و رفت و آمد با دوستام رو تعطیل کنم...باید همش با سیاست رفتار کنم...باید همش مواظب رفتارهای خودم و خانوادم باشم تا همسرم یه وقت از چیزی سواستفاده نکنه...باید کلی دل نگران رفت و آمدهای همسرم باشم....با مشکلاتی از سوی خانواده همسرم مواجه خواهم شد...و کلی نگرانی های دیگه
و بهترین فکرام این بود که یه تجربه جدید به دست میارم...دیگه کسی ازم سنم رو نمی پرسه و بعدش نمیگه واااای خب چرا ازدواج نمی کنی پس؟؟؟؟!!!!:311:....کسی تو فکر شوهر پیدا کردم واسم نیست:311:...مامانم دیگه از نگرانی درمیاد:227:....البته یه احتمالایی هم میدادم که مورد عشق و محبت جنس مخالف قرار بگیرم:43:
و بعد از ازدواج با چه چیزی رو به رو شدند؟ آنچیزی که تصور میکردند را دیدند؟
یه دوست و همراه پیدا کردم:310:....کار و مشغله ام چند برابر شده ولی تقریبا بار فکری و نگرانی هام یک دهم زمان مجردی شده...با یه خانواده خوب و متشخص آشنا شدم که کلی چیز ازشون یاد گرفتم:46:.....یه عضور جدید به خانوادمون اضافه شد که همه خیلی دوستش دارند....خودم دیگه زیاد تمایلی به تفریحات با دوستای مجردیم ندارم دوست دارم هر کاری می کنم یا هرجا می رم با همسرم باشم (هرچند که بعضی وقتا مجبورم تنهایی ماموریت برم و یا اون انقدر کارش زیاده که نمی تونه همیشه باهام خرید و اینا بیاد)
خلاصه خدا رو صد هزار بار شکر، تو این 3 ساله خوب بوده :323: