-
طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
مهرانم.35 ساله.4ساله زنموطلاق دادم كه 10 سال ازم كوچيك بوده.الان زن دارم وحاملس.اما نميتونم زنه قبليمو فراموش كنم.چشماش هنوز يادمه.كمكم كنيد
25 يا26 سالم بود كه به علت ظاهر خوب ووضع مالي خوب با هردختري كه ميخاستم ارتباط برفرار ميكردم.اصلا به ازدواج فكر نميكردم.خوشگدذروني كاره هرشبم بود واين باعث شد صداي خانوادم دربياد واصرار اصراركه ببرنم خاستگاريوواسم زن بگيرن.من از شرايطم راضي بودموقصده ازدواج نداشتم.تا اينكه به اصراره مادرم به خاستگاري رفتيم.باخودم گفتم اخرش ميگم نميخامشوخلاص.اما
اما وقتي شيرينوديدم مات موندم.1جفت چشمه سياه كوچولو موچولووسربه زير.
با چادره سفيد تشست جولوم.با همه ي دختراي بازومورنگ كرده كه تا حالا ديده بودم فرق داشت.ساكت وپرشرموحيا.چشمش ازش ورنداشتم.الا بلا من همينو ميخام.10 سال ازم كوچيك بوداما ميخاستمش.عقد كرديم بردمش خونمونوزندگي شروشد.ارتباطمو با همهي دخترا قط كردموتمامه فكروذكرم شد شيرين.سركار رفتم ودايم دلم ميخاس پيشش باشم
شايد بگيد ديوونه امالذت ميبردم ازحضورش توخونم.اروم متين ومودب.غذا ميپخت ارومم ميكرد خاسته اي هم نداش.پرستارم بود نفسم همه چيزم.
سره اينكه چند بار از نوه ي داييش تعريف كرد داغون شدم.احساس ميكردم اونو به من كه جايه باباشم ترجيح ميده.كمكم اختلافا بالا گرف.حتا دسم روش بلند شد كه هرگز خودمو نميبخشم.با همه ي اذيتام بازم مودبو مهربون بود وختي زدمش بازم اومدو كنارم خابيد.دسته خودم نبود دوسش داشتم.تا اينكه خانوادش فهميدنو كار به دعوا چاقوكشي ودادگا وبالاخره طلاق.
حالا زن دارم با1بچه تو راه.اما يادم نميره كه شيرينو چيكار كردم.اين زنم بد نيس اما جايه شيرينمو نميگيره حتا بعضي وختا شيرين صداش ميكنم كه اين باعث دعوامون شده.چيكار كنم فراموشش كنم؟؟؟؟
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
میشه بیشتر توضیح بدید؟
به خاطره اینکه از پسری تعریف کرده دس روش بلند کردید؟؟؟
وطلاقش دادید/؟؟؟؟؟/!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!از زندگیه الان راضی هستید؟؟؟؟
نمشخام مایوست کنم اما ادم تاپیکتومیخونه یاده
پشیمانی سودی ندارد میوفته.
اونجورکه گفتی الان خانومت حامله لس میدونی التن چقدربهت نیاز داره؟؟؟؟
نمشخام مایوست کنم اما ادم تاپیکتومیخونه یاده
پشیمانی سودی ندارد میوفته.
اونجورکه گفتی الان خانومت حامله لس میدونی التن چقدربهت نیاز داره؟؟؟؟
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
به تالار همدردی خوش آمدی.:72:
دوست گرامی مراقب باش اشتباه گذشته ات را دوباره تکرار نکنی و فردا حسرت داشتن همسر و فرزند کنونی ات را نخوری!
گذشته را در گذشته رها کن و قدر حالت را بدان و آینده خودت، همسرت و فرزندت را بر اساس حالت بساز!
یک سوال هم داشتم؛
از ازدواج مجدد شما چه مدت سپری شده است؟
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
فقط اان باید به فکره ساختنه زندگیت باشی.به فکره بابا شدنت.به فکره مسولیتهات در قباله خانومت وبچه ات.
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
این مشکل الآنت ریشه در گذشتت داره.موقه ای که دختر بازی می کردی و احمتالا"هر کی رو به خاطر یکی دیگه ول
می کردی باید به این فکر می کردی که یه روزم یکی همین کارو با خودت می کنه.نمی گم که شیرین همچین کاری کرده
ولی چون تو احتمالا"این کارو با دخترای دیگه کردی این ذهنیت برات به وجود اومده بود که شیرینم می خواد با تو همینکارو
کنه.حالا اینا گذشته نمی شه کاریش کرد.الآن باید به فکر زن فعلیت باشی هر موقه شیرین اومد تو فکرت از تکنیک
توقف فکر (کپی رایت فرشته مهربان) استفاده کن.
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام .
من متوجهه نشدم دلیل اصلی برای طلاق شیرین خانم چی بود ؟؟!!!
بیبینین ما آدما شاید نتونیم برگردیم به گذشته ! اما آینده که جلوی رومون و بهش نزدیک تریم را فدای اشتباهات گذشته می کنیم و این آینده هم از دست می دیم و میره تو قسمت گذشته مون ...
به نظر من الان شرایط خودتون را ببینین یه همسر دارین ... به این دلیل میگین عین شیرین نیس که همش حرکات شیرین تو ذهنتون و دارین مقایسه می کنین من مطمئنم همسر فعلیتون هم یکسری ویژگی ها داره که شیرین نداشته دیدین می گن هر گلی بوی خودشو داره ... (همسرتون را خودش بببینین نه شیرین !!!!!!!!!!!!!!!!!!)
شما دوست داشتی همسذتون شما را با یک اسم دیگه صدا می کرد ؟؟ چه حسی داشتین ؟؟!! حق داره همسرتون که باهاتون دعوا کنه ! می دونین چرا ؟ چون شمارو دوست داره روی شما غیرت و تعصب داره می خواد که وقتی قبولتون کرده فقط مال اون باشین ... پس همسرتونم بهتون ثابت کرده دوستون داره شما هم ثابت کنینو با فکر کردن به شیرین بهش خیانت نکنین
کاش آدما یکم بیشتر خودشونو جای بقیه می ذاشتن .. ببینین الان همسرتون باردارن ... شما دارین پدر می شین و یکم دیر به فکر گذشته افتادین پس بهتر که شیرین و رها کنین .. نمی خواین که این زندگی را هم از دست بدین ؟ از این جا مونده از اونجا رونده شین ... قدر زندگیه الانتون را بدونین .......
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
خوب ببینید شما الان مسوئلیت سنگینی دارید و دارید پدر میشید شیرین از زندگی شما بیرون رفته و فکر کردن بهش فایده ای جز خراب کردن زندگی کنونی رو نداره سعی کنید چشمان شیرین رو در چشمان همسر الانتون ببینید.گذشته رو کاملا فراموش کنید و به فکر بچه ای باشید که با هزار امید آرزو داره پا میزاره توی این دنیا و روی شما به عنوان پدر حساب میکنه.سعی کنید اشتباهات گذشته رو مثل کتک زدن همسر رو دیگه تکرار نکنید و از زندگی در کنار همسر و فرزندتون لذت ببرید. [size=large]به خاطر شیرین زندگیتون تلخ نشه مراقب باشی[/size]د
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
با سلام
نميدونم چند درصده شما كه جواب داديد عاشق سديد يا نه كه به اين راحتي ميگيد فراموش كنم.
قبول اشتباه كردم.بالاخره بايد 1جوري تاوانه گناهامو ميدادم.
دايم خاطراتم نگاهاش دستاي كوچيكش لبخندش جولوچشمامه.1دختره عالي سربه زير واحساساتي ك هركسي رومجذوبه خودش ميكرد.ميپرستيدمش.احساساتش حرفايه ساده اما قشنگش.انگار زميني نبود.بشكنه دستم كه روش بلند شد.شبا كارم شده گريه.زنم خوبه دركم ميكنه.ارومم ميكنه اما واقعا ديگه نميتونم زنده باشم.الانم كه اينارو مينويسم چشمام پر شده.اصلا با وجوده سنه كمش انگار 1كوه مقاوم پشتم بود.جالبه هيچيم ازم نميخاس برخلافه دخترايه ديگه چند بار از نوه ي داييش تعريف كرد با كلي ابوتاب.1هوديوونه شدم بهش گفتم دهاتي وكلي فحشو بدوبيراه.2ماه زجرش دادم البته دسته خودم نبودتا اينكه مادرش فهميدوطلاق.انقدر خوب بود كه خودش چيزي نگفته بود.الان مثله سگ پشيمونم.واي خداي من چيكار كردم؟؟؟به خدا دسته خودم نيس چشماش دايم تو نظرم مياد.نگيد خيلي پستم اما گاهي ميخام سانازروطلاق بدمو برم دنبالشوبه پاش بيوفتم
ميدونم دارم تاوان پس ميدم.
ياده روزه دادگاه ميوفتم داغون ميشم.ساناز رنه خوبيه.ميدونم بهم نياز داره اما ...........................
نماز ميخوند نگاش ميكردمو لذت ميبردم صداش تنموميلرزوند.خودم خراب كردم.دلم ميخاد بميرم.2هفتس سانازو نديدم.رفته خونه ي مادرش.كاره بدتري هم كه كردم اينه كه مخدر مصرف ميكنم.داغونم.كاش زمان برميگشت.اگه با كسي باشه اگه عاشق شده باشه چي؟؟؟
تصوره اينكه با كسي باشه عاشقش بشه يا باهاش...دارم ديوونه ميشم.
از1طرفم زن دارم بچه دارم.اونا چه گناهي كردن.اونا نبايد تاوان بدن.
ساناز گفته يا اون يا منوبچه ات.
دلم ميخاد به كوهو بيابون بزنم.شب ميرم دنباله ساناز.اما بازم شيرين ..................................
نگيد به اينده فك كن بگيد چطور فراموشش كنم؟سانازم خوبه مهربونه دوسش دارم كه نميخام با من بدبخت شه.اونم دوسم داره اما ديگه طاقته رفتارامو نيووردو تركم كرد.
واسش كادو گل خريدم.بهش نياز دارم تا دوباره بلندم كنه.خونه روهم تميز كردم.منو ميبخشه؟؟؟اين زنه بيچاره چه گناهي داره؟
فك ميكردم تواين سايت كمكم ميكنيد وهمدردي ميكنيد نه اينكه اشتباهاتمو ياداوري كنين
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
خوشحالم که میرین دنبالشون .....
ببینین اگه احساس می کنین که همه دارن فقط اشتباهاتتون را بهتون می گن خوب اینم یه کمک … و مطمئنن دوستی که دلش براتون می سوزه همیشه مطابق میلتون حرف نمی زنه و مقابل اشتباهتون جلوتون می ایسته ….چرا که خود آدم وقتی تو اون وضعیت و داخل ماجرا است شاید کمتر متوجهه اشتباهاش بشه . منم یه مشکلی داشتم که همه مطابق اون چیزی که من دوست داشتم بشنوم بهم جواب ندادن شاید همین باعث شد بیشتر فکر کنم …
دوباره تاپیکتون را نگاه کردم . ببینین مگه نگفتین الان 4 سال همسرم را طلاق دادم . می شه بگین الان بعد 4 سال با این که ازدواج کردین چه چیزی باعث شده که دوباره یاد اون بیفتین ؟؟؟؟ اتفاق خاصی افتاده ؟؟؟
مطمئنن شیرین هم زندگی جدیدی یعنی مطابق با وضعیت الانش شروع کرده ….
می فهمم این که با تمام وجود کسی را عاشقانه دوست داشته باشی فراموش کردنش سخت اما تو شرایط الان، شما تنها نیستین !و یه همسر دارین که از شما یه بچه ی مطمئنم خوشگل تو وجودشون هست که بیشتر از هرچیز نیاز به آرامش داره …. انرژیتون را برای اونایی که الان کنارتون نگه دارین (( می دونین مثل ما آدما عین چی می مونه .. عین وقتی که خدایی نکرده وقتی یک نفر را از دست می دن تازه یادشون میوفته که این بنده خدام پیش ما بود … فکر کنم تو اطرافتون این موضوع را دیده باشین ))
خودتونم گفتین همسرتون دوستون داره پس واسه کسی الان انرژیتون را بزارین که کنارتون و به قول خودتون بهتون آرامش میده ….
یه چیزی از خصوصی ترین حرفای زندگیم را بهتون می گم من پدرمو خیلی دوست دارم ایشونم تو جونیاشون یک نفر را دوست داشتن اما بنا به هر دلیلی بهم نرسیدنو با مادرم ازدواج کردن و مطمئنم مادرمو خیلی دوست دارنو این موضوع براشون مهم نیست اما بعضی وقتا قبلأ حتی به شوخی وفتی بابا این موضوع را گفت من اصلأ خوشم نیومد یعنی مامانم برام تعریف کرده بود … نگدارین تو بچتون این حس بدی که تو وجود من امد بیاد .. توصیف کردنش برام سخت …مگه اون بچه چه گناهی کرده !! جز اینکه به خواسته خدا و شما پدر مادر داره متولد می شه . این موضوعی که الان مطرح کردین فقط مربوط به شما نیست حتی اون بچه هم سهم داره …
البته پدر من 2بار فکر کنم اونم به شوخی اون موضوع را مطرح کرد….
اشتباهتون را با اشتباه جبران نکنین …. نمی پرسم چرا تو این سن و سال ، مگه چند سالتون که مواد مخدرم مصزف می کنین ! دلیلشو نمیپرسم اما خواهشن بذارینش کنار مگه ما آدما چند بار فرصت زندگی کردن داریم چرا دلتون واسه خودتون نمی سوزه !!
سمت شیرین نرین حتی نخواین ازش خبری بگیرین که اون چی کار می کنه …..
چرا به این فکر نمی کنین خدا چقدر دوستون داره به این فکر کردین خیلیا تو آرزوی بچه هستن و چه درمانایی نکردنو بعضیاشونم سر این مسئله زندگیشون نابود شده …
منظورم اینه به خودتون به زندگیتون به داشته هاتون به سلامتیتون افتخار کنین و به خاطرش خدارو شکر کنین و فکر چیزایی که داشتین و از دستش دادین نبــــــــــاشین ….
از همین الان شروع کنین .. به همسرتون بیشتر محبت کنین بیشتر باهاش حرف بزنین بیشتر از قبل باهم بیرون برین ( البته وضعیت فعلیه همسرتونم مد نظرتون باشه که باردارن و زودتر از قبل خسته می شن ) مطمئنن اونم به زندگیش با شما دلگرم تر می شه … خواهشن سمت اون مواد مزخرفم نرم
بابا مگه اطرافتونو نمیبینین اونایی که مصرف کردن چه شکلی شدن ؟؟ دیگه نه قیافه ای می مونه نه شخصیتی هیچی … تا دیر نشده بزارینش کنار …..
وقتی این موضوع را اینجا مطرح کردین یعنی خودتونم این زندگی که الان دارین را دوست دارین پس به جای از دست دادنش لذتش را بیشتر کنین مطمئنم می تونینو پشیمون نمیشین..
کاش هممون به این باور برسیم که وقتی فردا شد فرداست و حسرت کاریو که نباید می کردیم تو دیروز را نخوریم …
براتون دعا می کنم مطمئنم موفق می شیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــن
ببخشین حواسم نبود زیاد حرف زدم :303:
امیدوارم نتیجه بده ... به فکر بچتونم باشین نزارین حتی واسه یک لحظه اون حسی که تو وجود من امد تو وجود اون نیاد ..........:72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
درکتون میکنم .با همسرتون برید مسافرت. بیشتر باهم باشید وخاطراته ناب بسازید.سعی کنید تنها نباشید ودایم برید توجمع.تمامه چیزهایی که شمارویاده شیرین میندازه دورشید.هرگزدنبالش نرید
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام دوست من
مي دانم شرايط سختي داري و الان چه حس و حالي داري.
اما گذشته از اينها الان چه ميشه كرد؟خودت بگو!
آيا بهتر نيست كه اونچه قبلا اتفاق افتاده رو بپذيري شايد قسمت اينطور بوده و سعي كني خودت رو و زندگي جديدت رو با يه گل:72: نورسيده كه تو راه داري بسازي.بله درستش همينه...
خودت را ببخش.همه اشتباه كردند و اشتباه مي كنند و اشتباه خواهند كرد.
كاري رو كه مي خوايي بكني بهترين كاره(يعني تميز كردن خونه و خريد يه كادو و دسته گل براي ساناز خانم)و مطمئن باش خدا هم كمكت ميكنه و زندگيت به آرامش مي رسه. من اطمينان دارم.
صداي پاي قدم نو رسيده به گوش ميرسه مرد!از همين حالا مراقبش باش پدر آينده ، پاشو يا علي بگو...
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام eshtebah_35
به کلبه صمیمی همدردی خوش آمدی
چاره کار شما فراموش کردنه ، اما مشکل اینه که شما از یاد ایشون لذت می بری ، و این مانع فراموش کردن میشه ، قاطعانه تصمیم بگیر که فراموشش کنی و برای این منظور تکنیک توقف فکر راه کار عملیاتی است ، یعنی هر زمانی که کوچکترین یادی از ایشون به ذهن شما خطور کرد توقف بدی و ذهنت را دور کرده متوجه موضوعی دیگر نمایی
موفق باشید
.
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
برادر عزیز دوستان نظرات به جایی گفتن دیگه اون مسئله رو باید فراموش کنی چرا ؟چون شما ازدواج کردید یه فرزند
هم در راه دارید و در حال حاضر شما در قبال آنها مسئول هستید شوهر خانمتان وپدر فرزندتان .........
باید اول خودتان این موضوع رو بپذیرید کاری اشتباه یا درست انجام شده وتمام..... وشاید حکمتی در کار بوده ....
سعی کنید به همسرتان بیشتر محبت کنید لحظات شادی در کنار هم داشته باشید خلوت نکنید .......تا به گذشته رجوع کنید
از قدم زدن در گذشته بپرهیزید واگر لازم دونستید از یه مشاور هم کمک بگیرید
سعی کنیم سعی در تکرار اشتباهات نداشته باشیم
موفق باشید:72::72::72::72::72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
باید تنها برای درس گرفتن از اشتباهات گذشته به زندگی قبلیتون فکر کنید و بس .
شما در دوران مجردی روابطی داشتید که نتیجه اون شده بددلی و بدبینی که وقتی همسرتون اسم نوه داییش رو آورده دچار بدبینی میشدید . پس نتیجه اون روابط تاثیر مستقیمی در زندگی شما داشته .
سعی کنید تک تک اشتباهاتتون رو بررسی کنید و ازش درس بگیرید به جای اینکه فکر دست و چشم و ابروی شیرین باشید . مطمئن باشید که اگر حتی زن و بچه هم نداشتید شیرین خانم حاضر به زندگی دوباره باشما نبودند چه برسه به الان پس جلوی اینگونه افکار رو بگیرید .
یک سوال
شما مطمئن هستین که فقط مشکلتون کتک زدن بوده و مثل دوران مجردی در زمان تاهل رابطه ای نداشتید؟؟؟؟؟
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
شما شيرين رو به خاطر اینکه از یه آقا تعریف کرد، طلاق دادید...یعنی رفتاری از خودتون نشون دادید که منجر به طلاق شد... اما حالا خودتون دارید هزار بار بدتر، کار شیرین رو تکرار می کنید...یعنی در حالیکه ازدواج مجدد کردید نسبت به یک خانوم( درسته یه روز همسرتون بوده، اما در حال حاضر در زندگی شما نیست) رفتاری از خودتون نشون دادید که همسرتون خونه رو ترک کرده...به نظر میرسه با ساناز در مورد شیرین زیاد صحبت می کردید....چون گفتید زن خوبیه و شمارو درک می کنه...کمی عادلانه فکر کنید...شما به خاطر غیرتتون از شیرین جدا شدید، پس حق بدید به ساناز که نسبت به همسرش غیرت داشته باشه...باور کنید هرکس دیگه ای بود اصلا اجازه نمیداد شما اسم همسر سابقتون رو بیارید...چه برسه به اینکه درکتون کنه...بنده ی خدا ساناز در این شرایط چه فشاری رو تحمل کرده...شاید حرف های ما تلخ باشه... اما مواظب باشید کاری نکنید که یه روز به خاطر ظلم هایی که به ساناز کردید پشیمون و گریون باشید.
مطمئن هم باشید اعتیاد مشکلات شما رو صدبرابر خواهد کرد...پس هرچه سریعتر خودتون رو از این مهلکه نجات بدید:324:
سلام
شما شيرين رو به خاطر اینکه از یه آقا تعریف کرد، طلاق دادید...یعنی رفتاری از خودتون نشون دادید که منجر به طلاق شد... اما حالا خودتون دارید هزار بار بدتر، کار شیرین رو تکرار می کنید...یعنی در حالیکه ازدواج مجدد کردید نسبت به یک خانوم( درسته یه روز همسرتون بوده، اما در حال حاضر در زندگی شما نیست) رفتاری از خودتون نشون دادید که همسرتون خونه رو ترک کرده...به نظر میرسه با ساناز در مورد شیرین زیاد صحبت می کردید....چون گفتید زن خوبیه و شمارو درک می کنه...کمی عادلانه فکر کنید...شما به خاطر غیرتتون از شیرین جدا شدید، پس حق بدید به ساناز که نسبت به همسرش غیرت داشته باشه...باور کنید هرکس دیگه ای بود اصلا اجازه نمیداد شما اسم همسر سابقتون رو بیارید...چه برسه به اینکه درکتون کنه...بنده ی خدا ساناز در این شرایط چه فشاری رو تحمل کرده...شاید حرف
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
ظلم خیلی کمی را که شیرین در حق شما کرد چندین برابرش را در حق همسر جدیدت کردی. :163: دلم با حال همسر جدیدت می سوزه نه خودت.:302:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
فقط و فقط یه لحظه خودمو میذارم جای ساناز؛ که با هزار امید و آرزو اومدم و وارد زندگیت شدم. اون قدر دوستت داشتم که کنارت موندم و خواستم که تو پدر بچه ام باشی؛ خیلی موقع ها اذیت شدم از اینکه تو اسم کسی رو آوردی که روزی توی زندگیت بوده و الان نیست. یعنی چه حالی بهت دست میده اگه منم اسم یکی از همون خواستگارهایی رو که یه روزی داشتم رو صدا بزنم؛ نمی دونم شاید احساس خیلی خیلی بدی بهت دست بده, درست مثل گذشته. :302:
به هر حال من الان و در حال حاضر بچه ای رو در شکم دارم که تو قراره پدرش باشی و همه ی دلخوشی هام این بود که تو کنارم باشی؛ دستم رو بگیری و توی چشمهای خودم نگاه کنی بدون اینکه یه لحظه فکر کنی به کس دیگه ای. به من نگاه کنی و بهم بگی که چقدر خوشحالی از اینکه من رو داری! از اینکه من قراره مادر بچه ات باشم و از اینکه این همه وقت بخاطر تو درکت کردم و باهات کنار اومدم. اون لحظه هام هم خیلی برام سخت بود وقتی از شیرین برام میگفتی اما چون دوستت داشتم درکت می کردم.
اما حالا فکر می کنم توی این زندگی باید بین من و خاطرات کسی که یه روزی کنارت بود یکی مون رو انتخاب کنی!
امیدوارم که منصفانه و با احساس و منطقی که نسبت به من و نگاهم و دستان خودم و چشمانم داری بتونی قضاوت کنی.
ساناز
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام eshtebah_35
من حالا كه به شكستها و تلخيهاي گذشته بر مي گردم مي بينم قسمتم اينطور بوده اما اون زمان همش من خودمو مواخذه و سرزنش مي كردم كه اشتباه كردم.
شايدقسمت بوده كه اشتباه كني پس خواست خدا اينطور بوده
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام اقا مهران
منم دارم طلاق میگیرم شایدبعده یه مدتی هم دوباره ازدواج کنم اما هرگز به خودم این اجازه رو نمیدم که راجع به زندگیه قبلیم با همسرم صحبت کنم.سانازخانوم واقعا خانومی کرده که تا الان درکتون کرده وچیزی نگفته.خودتونوبذاریدجاش واقعا سخته.
راستی سیسمونی خریدی؟؟؟اسم اتخاب کردی؟بلدی بغلش کنی؟
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام مهران عزیز
اگه شما دنبال راه حل برای خلاص شدن از دست فکرهای مزاحم زندگی قبلیت هستی و میخوای در زندگی الانت با تمام وجود و انرژی مثبتت ایفای نقش کنی این خیلی خوبه بهت تبریک میگم
پیشنهاد من بعنوان برادر کوچکتر :
شما سن و سالی ازت گذشته باید توی پارامترهای زندگیت تجدید نظر کنی دیگه شایسته نیست زندگی رو یه خم ابرو و ظاهر ببینی مطمئنا ساناز خانوم هم زیبائیهای خاص خودش رو داره، تو بابا شدی، اولا یه کم صبر کن بچه بدنیا بیاد مطمئنا تغیرات زیادی در بخش مهمهای زندگیت ایجاد میشه دوما شما هیجانات بچه های 18 ساله رو دیگه باید رها کنی پارامترهای انسانی و معنوی شما باید پررنگ تر بشن پاکی ، وفاداری و نجابت ارزششون کمتر از خط و خال و ظاهر نیست اینی که میگم رو تجربه کردم و درک کردم به پاکی و شان خودت هم بیشتر احترام بگذار
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام
ازهمه ي دوستان به ويژه انديشه ثمين چشمه باراني نسترن تشكر ميكنم كه جواب داديد
رفتم دنبالش.باورتون نميشه من بابا شدم!!!شكله خودمه.چه حسه خوبي بغلش كردم وبوسيدمش.سانازم منوبخشيده.تا حالا به اين فك نكرده بودم كه ساناز چه زنه فوق العاده ايه.
پيشه مشاورميرمودارم سعي ميكنم شيرينوفراموش كنم هرجند...............
امشب شام 3تايي من ساناز بهانه ميريم بيرون.
بهانه دخترمه
اما همش گريه ميكنه!!حسه پروازدارم:310:
درجوابه مجيدبايدبگم35 36سال سني نيس اولا وهنوزم جوون وسرحالموعشق به سن ربطي نداره.
واينكه راجعه به انسانيت حرف زده بوديد اتفاقن من قصه ي شمارو خونده بودموشايدگناهم ازشماسبكترباشه.اشتباهي روكه من باعشقم كردم شما هم كرديد.
ضمنا درقوانين تالار اومده كه توهيني در كار نباشه
اقاياخانوم دل
ممنون واسه راهنماييه خوب ودركه بالاتون.ازهمتون ممنونم از همه.
دعاكنيد برام كه محتاجم وگناهكار.همتونودوس دارم.اميدوارم همه خوشبخت بشن وباعشقومحبت زندگي كنن.زيادوقت ندارم اخه بابا شدم.بهانه گريه ميكنه.بايدبرم باساناز دنباله وسايله بچه.واي خدا دخترم شكله ماهه
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
از اینکه قصه مارو خوندی ممنون
ای کاش اونجا میگفتی گناه من چیه؟؟؟؟
قصد توهین ندارم ابدا ، فقط دلم یه خورده پره ، اگه ناراحت شدی واقعا معذرت میخوام
خوشحالم از پست 22
موفق باشی
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
ازخانمه نازنين واقعا متشكرم.
اينجا مجازيه وتنها كاري كه ميتونم بكنم دعاس.اميدوارم خوشبخت بشيد:323::323:
:310::310::310::310::310::310::310::310::310::310:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام eshtebah_35
قدم نو رسیده مبــــــــــــــــارک!! :72::72::72:
از طرف ما روی بهانه گلتون رو :46:
راستی پدر عزیز یه چیز رو فراموش نکن، تو این دو سال که ساناز بچه تون رو شیر می ده، هر احساسی هم که داشته باشه چه مثبت و چه منفی مستقیم از راه شیرش وارد وجود کوچولوتون میشه و روح و جسمش با اون احساس تغذیه می شه.
پس فضای خونه رو برای ساناز جوری فراهم کن که تو رو پشتیبان خودش و بچه بدونه، عاشقش باش تا عاشقت باشه و کاری کن که فراموش کنه روزی اونو با اسم شیرین صدا می زدی. بذار بهانه کوچولوتون با تمام حسهای قشنگ تغذیه بشه و شخصیتش شکل بگیره.
حالا تو یه پدری (یه پدر جوون) و مسئول زن و بچه ات، بچه بازی را بذار کنار و یا علی بگو :72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام به دوست خوبمون
قدم نی نی کوچولوتون مبارک :72::72: انشااله که بهترین بهانه برای زندگی کردنتون باشه. دوست خوبم فکر این رو بکن که بهانه خانم هم روزی به سلامتی بزرگ می شه و شما با هزار امید و آروز شوهرش می دهید و به عنوان یه پدر فقط و فقط خوشبختی دخترتون آرزوتون هست که شوهرش دوستش داشته باشه و خوشبختش کنه
پس
ساناز خانم هم همینطوره ، با امید و آروزی خوشبختی اومده خونتونو و آروزی پدر و مادرش و خودشون هم اینه که خوشبخت بشن پس [color=#6B8E23] :82::82:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
خیلی خوشحال شدم از خبرهایی که نوشتید؛ قدم نو رسیده ی عزیز هم مبارک!!!!!!:227::227:
اما یه توصیه ی خواهرانه داشتم و اون هم اینکه هیچ وقته هیچ وقته "بهانه ی عزیز" دختر گلتون رو بهانه ای واسه ی موندن با ساناز مهربون قراره نده؛ به این فکر کن که خود ساناز به تنهایی یه بهانه ست برای عاشق بودن:43:؛ از این به بعد بهانه کوچولو هم میشه یه انگیزه ی قویتر.
امیدوارم که همیشه سرحال و خوشحال باشید و با نگاه توی چشمهای ساناز عشق بهش هدیه بدید.:72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
ســـــــــــــــــلام
وای مبـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــارک ایشالا ............ به سلامتــــــــــــــــــــ ـــــــــــی .............:104::104:72:
ممنون از دعای خوبتون برام :72:
ببخشین اگر بعد از نوشته آخرم دیگه سر نزدم اینجا چون نمی تونستم کلأ نت بیام
به هر حال خیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــلی خوشحالم که به خیر گذشت ..... و ساناز خانم اونقدر خانم بودن که درکتون کنن و شما هم اونقدر با معرفت بودین که با چشم باز راهتون را انتخاب کردین ...
اسم دختر کوچولوتونم خیـــــــــــــــــلی خیـــــــــــــــــــــــ ـلی قشنگ.....
خیلی هم خوشحالم که امروزتونو نخواستین از دست بدین ........
یک امروز ارزش دو فردا را دارد . (بن فرانکلین )
ببخشینا اما باز خواستم خواهشمو دوباره بگم چون دوست دارم بهانه ی عزیز هم هر وقت بزرگ شد با افتخار به دوستاش بگه شما پدرش هستین اینکه اون موضوع مواد هم به کلی کنار بزارین حتی واسه فرار از ناراحتی هم سمتش نرین تورو خدا دنیای بهانه کوچولو را که دنیاش (پدر مادر مهربونش ) به راحتی خراب نکنین و خدا را به خاطر این همه خوشبختی که یهو بهتون داده همیشه شکر کنین
بازم تبریـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــک :104::104::72::72::104:
با آرزوی سلامتی و شادی برای هر 3 عضو خانواده محترمتون ...... :72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
:227::227::227:تولد، تولد، تولدش مبارک
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
يه بهانه!يه بهانه براي يه زندگي قشنگ!
خدايا شكرت كه به موقع الطافت رو مي رسوني واقعا كارت درسته:72:
بهت تبريك ميگم دوست من:72:
آنگاه كه از اشتباهت درس ميگيري زندگي قشنگ ميشه.البته اشتباه از اين جهت كه ساناز خانم رو تنها گذاشتي اما حالا اشتباهت رو جبران كردي.
پس يه تبريك ديگه بابت نام كاربريت:72:
هواي همسر فداكارت و مادر بچه ات رو بيش از پيش داشته باش.
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
تولد بهانه خانم خوشگل مبارک .
چه بهانه ای بهتر از او برای ایجاد تغییر در سیستم فکری - احساسی و رفتاری تا گامی بردارید به سوی زندگی سالم و به دور از رنجش .
توصیه می کنم تحت نظر مشاور این تغییرات را جلو ببرید تا محیط زندگی بهانه محیط سالمی برای رشد باشد .
موفق باشید دوست محترم . پدر نمونه و مسئول و متعهد و همیشه عاشق :72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط انديشه
سلام eshtebah_35
من حالا كه به شكستها و تلخيهاي گذشته بر مي گردم مي بينم قسمتم اينطور بوده اما اون زمان همش من خودمو مواخذه و سرزنش مي كردم كه اشتباه كردم.
شايدقسمت بوده كه اشتباه كني پس خواست خدا اينطور بوده
دوستان عزیز
بهتره توجه داشته باشیم که :
اشتباهات ما ربطی به قسمت و خواست خدا نداره ، و این برداشت با صفات خدا سازگاری نداره .
این نوع نگرش میتونه آسیب زا بشه و توجیهات غیر منطقی را در برابر اشتباهات به دنبال داشته باشه .
عقل به عنوان برجسته ترین آفریده خدا در وجود آدمی کارش به عنوان راهنمای باطنی حتی مقدم تر از رسولان بیرونی ( انبیاء ) است .
اگر اشتباهی از ما سر زد بهتره نگیم قسمت این بوده و خواست خداست ، خوبه که بگیم اشتباه کردم و عقلانی عمل نکردم و حالا از خدا کمک میخوام که درسی برام بشه که دیگه تکرار نکنم .
.
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام فرشته مهربان
بله اشتباه در ذات خداوند وجود نداره و حالا كه چند بار جمله ي خودم رو خوندم متوجه شدم كه اشتباه نوشتم.سپاسگزارم از پست شما:72:
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام دوست عزيز وقتي تايپيکت را تا آخر خوندم خيلي خوشحال شدم . تولد دختر نازت مبارک. قدر اين لحظههاي شاد زندگيت را بدون .وسعي کن بخاطر خانواده ات اعتيادت را ترک کني .چون اعتيادم باعث ويراني خيلي از زندگي ها شده .
شوهر منم به نوعي اعتياد داره و منم بهش فرصت دادم ترک کنه اما اگر خداي نکرده ترک نکرد ازش جدا ميشم چون اون عاشق بچهاست و من نمي خواهم زندگي يه بچه بي گناه را خراب کنم . تو هم بخاطر دخترت ترک کن و اين بهترين کادو دنيا به همسرت و دخترت هست .
و در آخر يادت نره ساناز را بخاطر خودش و همه خوبيهاش دوستش داشته باش و بهش وفادار بمون
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
بچه ها لطفا به مسئله اعتیاد این دوست عزیز بیشتر توجه کنید شاید علت اینکه ایشون هی به گذشته برمیگرده تاثیر همین مواد باشند. این مسئله رو نادیده نگیریم و جدی برخورد کنیم
آقا مهران شما باید باید باید اعتیادتونو ترک کنی و به زندگی برگردی
افکار مزاحم اونموقع دست از سرتون برمیدارن
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سابینا عزیز
مراجع این تاپیک مدتهاست پست جدید نزده و از آخرین پست نیز نزدیک به سه ماه است زمان می گذرد ، در این مواقع طبق روند تالار این تاپیکها ( مشاوره ای ) به روز نمی شود .
ممنون از توجه شما .
-
RE: طلاقش دادم پشيمونم.چيكاركنم؟
سلام دوست عزیز
میدونم شرایط سختی دارید که تحملش سخته ولی چاره نیست بایدتحمل کرد درسته شما شیرین رو از دست دادید ولی برادر عزیزم به این هم فکر کنید که اگه به گذشته فکرکنیدواین رفتارهارو ادامه بدیداین دفعه ساناز رو هم ازدست میدید با حرفهایی که زدید معلومه که همسرتون خیلی دوستون داره پس به خاطر اونم که شده سعی کنیدگذشته رو فراموش کنید
وقتی شیرین میاد توذهنتون اینو باخودتون تکرار کنید که درسته حالا دیگه اونو ندارم ولی عوضش ساناز کنارمه پس بایدقدرشو بدونم مخصوصا حالا که یه فرشته کوچولوهم توراه دارید
فرشته ای که با هزارتا آرزو به این دنیا پامیذاره فرشته ای که دلش میخواد بهترین پدرومادر رو داشته باشه پس سعی کنید واسش بهترین پدر باشید آیا خودتون دوست دارید پدری مثل خودتون داشته باشید
برادر عزیز لطفابه خاطراین فرشته پاک هم که شده سعی کنید خودتون رو تغییر بدید اول دست از این مواد مخدر بردارید چون خودتون هم میدونید که آخرش نابودی هست هیچ آدمی بادست خودش ،خودش رونابود نمیکنه پس شماهم این کارو نکن فرزندتون یه بابای سالم و خوشحال میخواد
پس بریددنبال زن و بچتون و از همسرتون بخواید که با حضوردر کنارتون بهتون کمک کنه مطمئنم کوتاهی نمی کنن شما هم نشون بدید که تصمیم گرفتیدعوض شید.
شرمنده طولانی شد واستون دعا میکنم امیدوارم موفق شید:323:
شرمنده من حواسو به تاریخ نبود