با همسرم بعلت رابطه داشتن با زنان دیگر به مشکل برخوردم

سلام من تقریبا یک سال و نیم که ازدواج کردم . مدت 3 ماه از زندگیمون عالی بود بعد از آن رفتار همسرم خوب بود ولی شروع کرده بود با گوشیهاش اس ام اس بازی کردن
من شک نکردم چون خود من هم شاغل بودم و دوستان زیادی داشتم - آذر ماه ازدواج کردیم تا عید عالی بود بعد از می گفت کارش سنگین است تا اینکه رفتیم مکه بعد از ما دوستش به مکه رفت و ایشون رفت که به کارمنداش کمک کند که اتفاقی که نباید افتاد در اونجا با منشی دوستش دوست شد من فکر میکردم که کمک میکند زمان انتخابات هم بود - خلاصه که شک نداشتم تا اینکه یک شب بطور اتفاقی نمیدونم چی شد که گوشیشو نگاه کردم دیدم که ای دل غافل چه چیزهایی برای هم می فرستند تازه اون خانم میدونست که ایشون زن دارند . بعد از اون تازه فهمیدم که همسرم با دختران زیادی دوست هست دیگه خیلی ناراحت شدم رفتم پیش مشاوره گفت با هاش صحبت کن ولی ایشون منکر همه چیز شد و به من گفت که دچار توهم شدم و خیالاتی هستم در ضمن اینو بگم که من از جمله افرادی هستم که خوابهای صادق دارند
در مورد رفتار همسرم کسانی تو خواب بهم هشدار می دادند ولی نمیخواستم باور کنم.
فکر میکردم دروغ است ولی .... همه چیز راست بود .
نمی دونید چی کشیدم در ضمن ما هر دو در سن بالا ازدواج کردیم همسرم قبلا ازدواج کرده بود و یک بچه دارد11 ساله که با مادرش زندگی می کند به من گفت به خاطر اینکه مال واموالم رو با کمک پدرش بالا کشید از هم جدا شدند .
همسرم خیلی مهربون ولی .. هوس بازه تو ماه رمضان خیلی خوب شده بود تااینکه یک شب خونه نبودم رفتم به مادرم سر بزنم از وقتی که اومدم خیلی بداخلاقی میکنه گوشیشو خواب که بود نگاه کردم دیدم با یک نفر 26 ساله تازه دوست شده ولی از وقتی با این دوست شده ما با هم حرف نزدیم جاشو از من جدا کرده میدونید در موردهای قبل هیچوقت اخلاقش عوض نمیشد ولی این جدید فرق میکنه شماره این خانمو دادم به همسر دوستم با هاش تماس گرفت که دوست بشه گفته اگر پول داری باهات دوست میشم درضمن تو اس ام اس هاش دیدم که نوشته بود شب جمعه چرا تنهایی خانمت کجاست چرا تنها موندی ؟ خانمت چند ساله است ؟ میدونه که من زنشم نمیدونم کجا با هم دوست شدند . خلاصه دیگه توانم تمام شده .دیگه بریدم من کارم خیلی عالی است ایشون تمام پولشو خرج دیگران میکنه اصلا تا حالا یک گل نخریده . فقط شام حاضر باشه بخوره بخوابه صبح بره با زنهای دیگر گردش و اس ام اس بازی بعد به من میگه خسته ام وقت ندارم بهت زنگ بزنم
کمک کنید دیگه نمیدونم چه کنم . هر کاری بگید براش انجام دادم :323:

می‌شه یه کم بیشتر از خودتون بگین ؟ این که چند سالتون هست ؟ همچنین شوهرتون ؟نحوه اشنأیتون چه طوری بود؟
شما قبلا تحقیق نکرده بودین دلیل جدا شدن از زندگی‌ قبلی‌ شون چه بوده ؟

سلام دوست عزیز
خوش آمدی:72:
خیلی متاسف شدم که بعد از یک سال و نیم زندگی این مسائل برایتان پیش آمده است.
راه حل هایی که برای این موضوع وجود دارد همگی کاملا بستگی به شما و شرایط شما دارد.علاوه بر اینکه به سوالای پردیس عزیز پاسخ می دهید به این سوالات هم پاسخ بدهید، دوست عزیزم من فقط می خواهم نظر شما را بدانم و این سوالات بدون منظور یا غرض خاصی هستش:72:
چرا با ایشان ازدواج کردید؟
آیا قبل از ایشان ازدواج ناموفقی داشته اید؟
رابطه ی شما با همسرتان چطور است؟چطوری به ایشان ابراز علاقه می کنید؟در زندگی شما عشق و دوست داشتن وجود دارد یانه؟
اگر یک روزی بخواهی همسرت را خوشحال کنی چگونه این کار را انجام می دهی؟
یک روز ایده آل در زندگی مشترک شما چگونه است؟

من 39 سالم وهمسرم 41 سال
در محل کارم با ایشون که با شرکتمون کار میکرد آشنا شدم . از تمام کسانی که میشناختم پرسیدم همگی گفتنند که پدر زن قبلی ایشان با همکاری زنش تمام اموال ایشان را بالا کشیدند و بعد 4 سال از هم جدا زندگی کردند تا بچه ش به سنی برسد که خودش انتخاب کند که با کدام باشد که ایشون چون دختر بود مادرشو انتخاب کرد .
من مجرد بودم و ازدواج نکرده بودم در ضمن من مردی را دوست داشتم که خودساخته باشد پولش برام مهم نبود چون درامد خود خیلی خوبه . خیلی مهربون بود و خیلی بهم توجه میکرد و سعی میکرد هر کاری دارم برام انجام بده .
خیلی دوستش دارم براش گل میخرم ( درسته ایشون براش مهم نیست ) روز مرد براش کادو خریدم ( انداخت یه کناری و گفت نیازی ندارم ) خونه شو مرتب . لباسها اتوشده . از مهماناش با مهربانی پذیرایی میکنم تو فامیلش معروف هستم به مهربونی چون کلا مهمان دوست هستم . همیشه به من میگفت عشقمی دوست دارم . وقتی خیلی خوشحال میشه که بهترین غذا را براش درست میکنم .
وقتی که گوشیش خاموش باشد و بیرون بیرم خیلی خوش میگذره و مسافرت بیرم فقط دو نفره ( چون حتی یک نفر پبشش باشد یادش میره که زنی هم دارد. )

سلام دوست خوبم:43:
خوش اومدي و واقعا متاسفم:302:،از خودت بيشتر بنويس تا با کمک دوستان بشه کمک کرد.:325:...

میدونید وقتی که همه چیز و از دست میده و ورشکست میشه . زنش جدا میشه و میگه که دیگه خودم پول دارم ماشین دارم و کارم دارم احتیاجی به تو ندارم و طلاق
بعد از 3 سال که ایشان خودش جمع و جور کرد دوباره کارشو شروع کرد بعد از ازدواج با من کارش به روال خوب افتاد سرو کله زنها پیدا شده
هر چند وقت یکی نمیدونید چند تا شماره تلفن دارم از زنهای مختلف
جالب ایشون خط ایرانسل خرید با گوشی ولی من نمیدونستم حتی یکبار یک مشکل تصادفی برای یک نفر پیدا شده بود اونجا با اونها حرف میزد ولی اس ام اس هم میزد بالای سرش رفتم آروم دیدم سر بستنی با هم قرار میزارن
خلاصه که خیلی دوستش دارم ولی از دستش عصبانی هستم اصلا بروش نمیاره که چه کار میکنه فقط میگه دچار توهم هستی چیزی نیست جالب جان مادرشو قسم میخوره میگه چیزی نیست ولی اس ام اس چیز دیگه ای میگه
چهره مهربونی داره که ادم دلش براش میسوزه

راستش رفتار زن قبلیش یک مقدار مشکوکه،فکر نمی کنی که اینها همه از زبان همسرت هستش و ممکنه موضوع جور دیگه ای بوده؟شاید همسر قبلیش هم با همین اخلاقش مشکل داشته که با وجود بچه طلاق گرفته
این کارایی که گفتی به نظر من یک جای کار داره می لنگه و اکنش های ایشان طبیعی نیست :
"خیلی دوستش دارم براش گل میخرم ( درسته ایشون براش مهم نیست ) روز مرد براش کادو خریدم ( انداخت یه کناری و گفت نیازی ندارم ) خونه شو مرتب . لباسها اتوشده . از مهماناش با مهربانی پذیرایی میکنم تو فامیلش معروف هستم به مهربونی چون کلا مهمان دوست هستم . همیشه به من میگفت عشقمی دوست دارم . وقتی خیلی خوشحال میشه که بهترین غذا را براش درست میکنم .
وقتی که گوشیش خاموش باشد و بیرون بیرم خیلی خوش میگذره و مسافرت بیرم فقط دو نفره ( چون حتی یک نفر پبشش باشد یادش میره که زنی هم دارد. )"
نمی دونم شاید اگر بازم توضیح بدی بهتر بشه قضاوت کرد

اتفاقا من از ایشون پرسیدم که 4 سالو چطوری تو تهران بدون زن بودی ( خانواده ایشون در شهرستان هستند ) میگفت که پدرش هم پرسیده بعد جواب میداد که زیارت عاشورا میخوندم میدونید من کلا مثبت اندیش هستم حتی زمانی که تو اون شرکت دوستش کمکش میکرد بعد هم ساعت 9 شب میامد میگفت رفتم تظاهرات
همه چیز عادی بود تا اس ام اس های که زن و شوهرها با شرمندگی برای هم میفرسند رو بین اونها دیدم
ایشون یک اخلاقی دارند وقتی با دو نفر هست نمیتونه اعتدال رو رعایت کنه بخاطر همین هم لو میره یعنی چون تمام روز با اون خانم تلفنی و اس ام اس بازی داره دیگه یادش میره که من هستم .
حتی یکبار لو داد که یادته رفته بودم رستوران فلان به اون شخص چی گفتم در حالی که من اصلا اونجا نرفتم
ما تا حالا با هم کوه نرفتیم ولی یکبار گفت اره قیمت تله کابین گرون شده برادرم پرسید کی رفتی گفت سه شنبه در حالی که به من گفته بود تو جلسه ام نمی تونم صحبت کنم
راستشو بخواین تا حالا نشده بریم جایی و موقع برگشتن اشک منو در نیاره
چون سر گوشیش دعوامون میشه

واقعا متاسفم.
نمیدونم چی بگم ولی عجب شوهرتون سادست که اینهمه راحت لو میره و حتی اسمس ها رو پاک نمیکنه.
تا حالا شده منطقی باهاش صحبت کنین؟
چه توضیحی برای اسمسا داره؟
آیا وقتی اسمس ها رو دیدین بهش نشون ندادین؟که بهش ثابت کنین توهم ندارین؟

اتفاقا من از ایشون پرسیدم که 4 سالو چطوری تو تهران بدون زن بودی ( خانواده ایشون در شهرستان هستند ) میگفت که پدرش هم پرسیده بعد جواب میداد که زیارت عاشورا میخوندم
میدونید من کلا مثبت اندیش هستم حتی زمانی که تو اون شرکت دوستش کمکش میکرد بعد هم ساعت 9 شب میامد میگفت رفتم تظاهرات
دوست عزیزم بین مثبت اندیشی و ساده بودن و ساده انگاری فرق هست
همه چیز عادی بود تا اس ام اس های که زن و شوهرها با شرمندگی برای هم میفرسند رو بین اونها دیدم
زندگی مشترک و ازدواج قانون و تعهد خاص خودش را دارد و اولین قانونش آن هستش که دو نفر به یکدیگر متعهد هستند و نباید به هیچ عنوان فرد سومی در این زندگی شریک شود

ایشون یک اخلاقی دارند وقتی با دو نفر هست نمیتونه اعتدال رو رعایت کنه بخاطر همین هم لو میره یعنی چون تمام روز با اون خانم تلفنی و اس ام اس بازی داره دیگه یادش میره که من هستم .
راستش من دیدگاه شما را نمی دونم شاید برایت این مسئله عادی یا طبیعی باشد ولی به نظر من این طبیعی نیست یک مردی که زن دارد نباید با خانوم دیگری اس ام اس بازی کند(مگر اینکه برای تو مهم نباشد،واقعا برایت مهم نیست؟؟)
حتی یکبار لو داد که یادته رفته بودم رستوران فلان به اون شخص چی گفتم در حالی که من اصلا اونجا نرفتم
ما تا حالا با هم کوه نرفتیم ولی یکبار گفت اره قیمت تله کابین گرون شده برادرم پرسید کی رفتی گفت سه شنبه در حالی که به من گفته بود تو جلسه ام نمی تونم صحبت کنم
راستشو بخواین تا حالا نشده بریم جایی و موقع برگشتن اشک منو در نیاره
چون سر گوشیش دعوامون میشه

دوست عزیزم تعریف شما و همسرت از زندگی مشترک چیست؟

سلام دوست عزیز:72:
خیلی متاسف شدم از این رفتار شوهرتون
من یه سوالی ازتون دارم شما براتون این مهمه که اگر همسرتون با2 نفر بود بتونه اعتدال رو رعایت کنه یا اینکه اصلا فقط با یه نفر باشه؟؟
من حس می کنم این بی تفاوتی شما یا این دوست داشتن زیاد شما و یا این همه مهربونی شما باعث شده ایشون به راحتی این عمل و انجام می ده و حتی به خودش این زحمت و نمی ده که اس ام اس ها رو پاک کنه.
شما باید یه کم جدی تر باشید وقتی ایشون خودشون بعضی مسایل رو لو می دهند شما باید جبهه بگیرید که من که فلان رستوران با شما نبودم یا ما که تازگیها کوه نرفتیم و این جوری مچش و بگیری.
در ضمن راه برای اثبات اینکه بهشون بفهمونید توهم نیست و شما می دونید که او با زنهای دیگه هم هست زیاده
مثلا اینکه شما هم از یه خط دیگه مدتی با ایشون اس ام اس بازی کنید اس ام اس ها رو هم نگه دارید. و بعد که ایشون خوب پا داد برای دوستی همه رو پیش یه مشاور مجرب به خودشون نشون بدید. البته مطمئن نیستم این راه باعث نشه که ایشون جسورانه تر رفتار کنه یا نه. بهتره قبلش از یه مشاور خوب کمک بگیرید.
امیدوارم هر چه زودتر همسرتون به کانون گرم خانواده برگرده.:46::72:

یلدای عزیز

امروز به یه مقاله خوب برخوردم ، که دوستمون پریوش زحمتش رو کشیده و بنظرم براتون مفیده ، مطالعه ش کنید و ببینید شما هم جزء شخصیتهای شیفته محسوب میشید ،
http://www.hamdardi.net/thread-13136-post-119332.html#pid119332

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sisili

مثلا اینکه شما هم از یه خط دیگه مدتی با ایشون اس ام اس بازی کنید اس ام اس ها رو هم نگه دارید. و بعد که ایشون خوب پا داد برای دوستی همه رو پیش یه مشاور مجرب به خودشون نشون بدید. البته مطمئن نیستم این راه باعث نشه که ایشون جسورانه تر رفتار کنه یا نه. بهتره قبلش از یه مشاور خوب کمک بگیرید.
امیدوارم هر چه زودتر همسرتون به کانون گرم خانواده برگرده.:46::72:

---

این راه اصلا توصیه نمیشه و معلوم نیست چه عواقبی داشته باشه . بدون نظر مشاور کاری رو نکنید . دقیقا همونطور که خودتون گفتین ممکنه باعث گستاخ تر شدن ایشون بشه و کار خراب تر بشه و درکل چنین کاری درست نیست .

من یک سوال داشتم .

گفتین که درآمد خوبی دارین میشه بپرسم تو زندگیتون مخارج چطور هست ؟
آیا علاوه بر وظایفتون به عنوان یک زن که گفتین کامل انجام میدین تو خرج زندگی هم شریک هستین ؟
توضیح بدین ممنون میشم

سلام دوست عزیز. ورودتان را به تالار خوش آمد می گویم. کاش می شد که دیگه کسی مشکلی نداشت.
اول از همه من از شما سوال می کنم آیا برای شما مهم است که همسرتان فقط شما را داشته باشد و به زنان دیگر نگاه هم نیندازد؟ چون اینجور که از صحبتهای شما برداشت می شود و دوستان هم همین نظر را داشتند اگر شوهرتان عدالت را رعایت کند برای شما مشکلی نیست. پس اگر اینجور باشد شما می توانید خیلی منطقی با همسرتان صحبت کنید و ایشون عدالت را بینتان رعایت کند. در غیر اینصورت باید با هم به مشاوره بروید. امیدوارم که موفق باشید.:323:

سلام ببخشید خیلی دیر جواب سوالاتتون رو میدم
دوستان مهربون
ایشون تمام شماره ها رو به اسامی آقایون میزنه . در ضمن من اس ام اس ها رو گاهی شانسی پیدا میکنیم اونم نصف شب که یادش رفته پاک کنه . یا متن بعضی از آنها طوری هست که بین یک زن و مرد میتونه باشه بعد شماره رو بر میدارم روز چک میکنم .
در مورد اعتدال منظورم در مورد خانمها نیست که حتی با خانوادش هم باشیم فراموش میکنه که زن دارد
و اینکه وقتی در این کار کارآگاهی بیفتی راه هایی بنظرت میاد که اصلا فکرش رو هم در زمان عادی نمیتونی بکنی
منظور اینه که فکر مبتکر میشه و یک مورد دیگر هم هست که شاید برای شما عجیب و باور کردنی نباشه یا سخت باشه و اون که وقتی اتفاقی میفتد من قبلا خواب میبینم برای همین می رم سراغ گوشیش
درآمد ایشون هم خوب است ولی لوازم که من نیاز دارم رو خودم تهیه میکنم ایشون به روی مبارک نمیارند
در ضمن من تحمل اینکه شوهرم با زنی دیگر باشد را اصلا ندارم در غیر اینصورت مگر دیوانه بودم که ازدواج کنم و آقا بالاسر پیدا کنم . ازدواج همینطور که برای زن تعهد ایجاد میکند برای مرد هم باید اینگونه باشد .
من از تمامی مهمان ایشون و خانواده شون پذیرایی کنم اونوقت ایشون با کس دیگری خوش باشد و خستگی خودش رو برای من بیاره .

خیلی سخته. اما اگه شما هم زیادی کوتاه بیاید و این رفتار برای ایشون به ورت عادت در بیاد اون وقت ترکش واقعا سخت می شه. الان بجنبید. در موقاع برخورد با چنین مسایل که دستش واستون رو شده برخورد سخت نشان بدهید. بگذارید بفهمه که اگه قرار باشه به این رفتارهاش ادامه بده ممکنه شما رو از دست بده.
امیدوارم تمام مردای اینگونه به خودشون بیان و باور کنن که خدایی هست .
موفق باشید:72:

سلام دوست خوبم:
به نظر من شما باید خیلی درست و منطقی برخورد کنید خیلی باید حواستون رو جمع کنید که با شوهرتون طوری برخورد کنید که حرمتهای زندگیتون حفظ بشه برای همین من فکر می کنم بروید پیش یه مشاور بهتر هست یه مشاروه خوب و دقیق و حساب شده باید بروید.
امیدوارم که موفق باشید و خوش خبر باشید:82:

دوست عزیز یکبار پیش مشاور رفتم اوایل که فهمیدم یعنی زمانیکه 5 ماه از ازدواجمون گذشته بود میدونی چی گفت
گفت دوستت داره ولی اینکارهارو چون تو جونی نکرده داره انجام میده یک مدت بیخیال شو
شایدم میدونه که در خانواده ما رسم قهر کردن نیست سوء استفاده میکنه
راستش دیگه خسته شدم هر وقت ازش بپرسم کجا بودی ؟ اگر عادی جواب بده که هیچ ولی اگر داد بزنه و خودشو به خستگی بزنه یعنی یک نفر جدید پیدا کرده جالب هست خود اون زنها میگن که ما فقط پول میخوام " اگر پول داری بیا جلو "
نمیدونم من از زندگی چیزی کم نذاشتم ولی ایشون زیادی تنوع طلب هستند اگر شما ایشونو ببینید باورتون نمیشه که همچین خصلتی دارد اصلا به قیافه ش و کارهاش نمیاد
جلوی دیگران انچنان ظاهر سازی میکند که بیا و ببین

سلام یلدای عزیز من تمام حرفهای که می زنی با تمام وجود درک می کنم منم تو ماه اذر ازدواج کرده بودم و هنوز 2 ماه از زندگیمون نگذشته بود دیدم همسرم دوست دوختر داره .امیدوارم همسرت با همسر من فرق داشته باشه و واقعا این یک چیز گذرا باشه اما شوهر شما دیگه تو سنی نیست که بخواد جوونی کنه .من همسرم 21 ساله بود و همه این کارشو به حساب بچگی و جوونیش می ذاشتند واخر هم به من گفت دیگه تورو نمی خوام و از زندگی با تو لذت نمیبرم .نمی دونم با چنین مردهایی چگونه باید برخورد کرد اما اولا هرگز تسلیم نشو و بعد سعی کن با مهربونی شاید از کاراش شرمنده بشه ولی اصلا موضوع را خیلی راحت براش مطرح نکن که دیگه گفتن این موضوع براتون اسون بشه واز گفتنش دیگه ترسی نداشته باشه .ببین مشکلش چیه شاید تو روابط جنسی مشکل داره وتمام سعیت کن مشکلتو خودت حل کنی البته با همکاری مشاور و تا اون جا که ممکنه با خانواده مطرحش نکن .عزیزم برات ارزوی موفقیت می کنم .:46::72::72:

شما تو زندگی هیچی کم نذاشتین تمام وظایف رو به خوبی انجام میدین و خانم خونه هستین و همینطور نیازهاتونو خودتون برآورده میکنید .

ببینید همونطوری که شما وظایفتون رو انجام میدین باید همسرتون هم وظایفش رو انجام بده ، حتی اگر درامد دارید نیازهاتون رو از ایشون بخواید ، اصلا یک روز رو برای خرید وقت بگذارید و ازش بخواین برای شما وقت بگذاره و همینطور هزینه کنه ، کارهای سنگین خانه رو از اون بخواین و کارهای فنی رو به ایشون بسپارید .
برای هم زمان بگذارید با هم بیرون برید و مثل نامزدهای جوان خوش باشید . این رو بدونید که لازمه که همسرتون احساس کنه مرد هست و باید برای شما وقت بگذاره ، نباید وظایفش رو ازش بگیرید و هیچ درخواستی از ایشون نداشته باشید تا ایشون این وقت و هزینه رو صرف کسی غیر از همسرش کنه .

دقت کنید چرا با اینکه این خانم ها خیلی راحت میگن به خاطر پولت باهات هستم اما ازشون بدش نمیاد و باهاشون میمونه .
تنوع طلبی یک دلیل این رابطه ها هست . خوشگذارانی یک دلیل دیگش هست . شما هم باید از همسرتون نیازهاتون رو بخواید و اینکه براتون هزینه کنه و مرد زندگی باشه و مسئولیت هاش رو بپذیره . و در کنار اینها لحظات خوب و خوشی با هم داشته باشید . به این صورت وقت همسر شما هم پر میشه و صرف خانوادش میشه .

ممنون باران جان
منتهی من از ایشون میخوام که بریم بیرون خرید ایشون هم میگه باشه ولی امروز و فردا میکنه من تابستان سال گذشته فقط یک مانتو خریدم بعد دیگه گفت وقت ندارم کار دارم میدونی کسی که شاغل هست نمیتونه منتظر بشه تا ایشون شاید زمانی بخواد ( تا نخواد کاری انجام نمیده ) چیزی بخره .
بطور مثال کفشم خراب شد خیلی صبر کردم تا مجبور شدم خودم برم خرید اگر هم خیلی درخواست کنم میاره یه پولی میده و میگه من وقت ندارم خودت برو بخر
قیمت تمام مانتوها رو میدونه قیمت کفشها رو و قیمت کیف ها رو - با من که خرید نمیاد ولی از کجا میدونه شما باشید چه فکری میکنید ؟
جالب که یه مدتی با کسی هست خسته که میشه یادش میفته که زندگی داره -
من پیش دیگرون خودم شاد نشون میدادم مخصوصا پیش خانواده ش اونها فکر میکنه ما خیلی خوشبختیم تا حسودی هم میکنن ولی نمیدونن که تمام چیزهایی که میخرم و میپوشم رو از حقوق خودم هست .
ولی دیگه خسته شدم میخوام طبیعی باشم یعنی می خوام دیگه الکی بگو و بخند نکنم .
خیلی بهش مهربونی کردم ولی اون سوء استفاده کرد . یک هفته بود که باهاش حرف نمیزدم بخاطر اخرین ارتباطش و پرخاشگری جدیدش - ولی دو روز امده و مهربانی میکنه و میخواد حرف بزنه فکر میکنم خانوادش میخوان بیان تهران بخاطر همین هست ( اخه خانوادش میخوان بیان فکر نمیکنن که من شاغلم باید از قبل بدونم زمان که سرکارم زنگ میزنن و میگن ما نیم ساعت دیگه خونه شمائیم در حالی وقتی میخوان راه بیافتند تا تهران 8 ساعت راه هست جالبه نه ؟ )
ولی من هیچوقت تربیت خانوادگیم این اجازه رو بهم نمیده که به مهمان بی محلی یا کم محلی کنیم . اخلاق منم اینطوریه حتی اگر مهمانم خیلی درحقم بدی کرده باشه نمیتونم بدی کنم . خدا بر همه چیز حاکم هست

ظاهرا شما در زن بودن و خانمی کردن چیزی برای همسرتون کم نذاشتید اما یه کم همسرتون بی توجهه.
بهش هشدار جدی بدید که اگه بخواد به این روابطش ادامه بده شما ترکش خواهید کرد. نمی دونم شوهر شما جزء کدام دسته از اقایانه: بعضی از اقایون واقعا به خاطر از دست دادن همسر و زندگیشون دست به این کار نمی زنن ویا سعی در ترکش می کنن. بعضیا هم واقعا از خدا هم نمی ترسن متاسفانه و براشون چیزی مهم نیست. امیدوارم همسر شما جزو گروه اول باشه.
ظاهرا قبح این کار براش از بین رفته بهش یاداوری کن که چقدر این کار زشته و احیانا اگر کسی از اعضای خانواده خودش بفهمند دیگه چه فکری در مورد ایشون می کنن.
رفتن دو نفری پیش مشاور هم خیلی خوبه اما می دونم می تونید برید یا نه.
موفق باشید:72: