-
مشکل در رفتن به بیرون از منزل
من 27 سالمه بیماری مادرزادی قلب دارم یک بار 17 سال پیش جراحی کردم اما کامل خوب نشدم و الان بیماریم مزمن شده.
4 سال پیش دچار یه تپش قلب شدید شدم و به بیمارستان رفتم در بیمارستان دچار چند انترن بیسواد شدم و تپش قلب بدتر شده و خلاصه در ذهن من یک استرس شدید و ترس از اینکه دوباره اون تپش رو بگیرم ایجاد کرد.
چند ماه قرص الپرازولام میخوردم ولی فایده ای نداشت.
در حال حاضر در منزل که هستم مشکل چندانی ندارم به غیر از نفس تنگیهای معمولی ولی اتفاقی که افتاده اینه که من از بیرون رفتن میترسم و به وقتی از خونه بیرون میرم دچار تپش قلب میشم مخصوصا اگر در ماشین تنها باشم.
آخه روزیم که اون اتفاق افتاد من در منزل تنها بودم و همسایمون اومد دنبالم با اورزانس.
من اینقدر اظطراب میگیرم که نمیتونم به روانپزشک مراجعه کنم
حتی الان 3 ساله پیش دکتر قلبم نرفتم.
بگید من چکار کنم
در ضمن من کامپیوتر میخوندم ولی به خاطر همین قضیه ولش کردم علیرغم علاقه شدیدم.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
دوست عزیز شما به یک متخصص قلب مراجعه کن و با او مشورت کن. ببین چه توصیه ای به شما می کند.
اگر گفت ایرادی ندارد و این ترس زاییده تخیل شماست، به او اعتماد کن و بر ترست غلبه نما و به زندگی عادی برگرد.
اما اگر توصیه دیگری به شما کرد، باز هم به آن عمل کن.
در ضمن می توانی در دانشگاه مجازی ادامه تحصیل بدهی و یا انتقالی به شهری خوش آب و هوا بگیری.
اینجا کسی پزشک متخصص قلب نیست که اینترنتی به شما مشاوره دهد.
حتما و بدون معطلی به پزشک مراجعه کن.
در مورد مشکل قبلیت هم این موضوع به شما گوشزد شد.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
من تا حالا به 20 تا متخصص قلب مراجعه کردم اونها نظراتشون متفاوته اما اکثرشون میگن باید با این وضع قلبت بسازی چون کاریش نمیشه کرد یه بار از یکیشون پرسیدم من میتونم ازدواج کنم اون گفت مشکلی نیست ولی من نمیدونم الکی و برای دلخوشی من گفت یا واقعا میگفت.
خلاصه موندم میون زمین و هوا.
اون مشکل قبلی هم ان شاء الله به مرور در حال حله به خواست خدا.
حالا شما با این شرایط بگید من چیکار کنم.
یادم رفت بگم من در حال حاضر روزی 5 قرص برای قلبم میخورم.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
سلام
پیشنهاد می کنم به مرکز قلب تهران مراجعه کنید
بهترین متخصصین قلب در این مرکز هستند
بعدا هم میتونید ماهی یک بار برای چک آب برید اونجا
اگه پرونده داشته باشید دیگه مشکلی ندارید
ترس نداره که شما هنوز خیلی جوونید برای اینکه بخواهید خودتونو تو خونه حبس کنید
وقتی راه حل به این آسونی جلوی پاتونه :72:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
من در اصفهان زندگی میکنم(البته تهران عمل کردم)
حتی پروندم رو پیش دکتر ماندگار هم بردم
اون گفت باید بیای اکو کنم که من جرات نکردم برم.
من قبلا اصلن اینطوری نبودم
5 سال پیش خوم رفتم بیمارستان آنزیو کردم شبم خوابیدم صبح هم مرخص شدم قبلن خیلی شجاع بودم همه میگفتن مواظب خودت باش امب حالا...
واقعا نمیدونم چیکار بکنم..
تنها امیدم خداست...
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
ببینید برادر خوب
همه ی ما تو زندگیمون یه مشکلاتی داریم که باید باهاشون کنار بیایم
با بیماریتون کنار بیایین و انقدر خودتونو ضعیف نشون ندین
بدونید که خیلی از آدم ها هستند که وضعیتشون خیلی خیلی بدتر از شماست ولی انقدر ضعیف برخورد نمی کنند
شما جوونید اول راهید مگه نمی خواین وارد جامعه بشید مگه نمی خواید مفید باشید مگه نمی خواید ازدواج کنید مگه نمی خوایید زندگی کنید
نکنه می خواین تا آخر عمرتون خودتونو توی خونه حبس کنید و بترسید
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
راستی یه چیزی بگم من در طول روز گاهی از اکسیزن هم استفاده میکنم
البته اکسیزن پرتابل هم دارم برا بیرون رفتن.
یه راهکاری بدین که من شجاعت سابقم رو بدست بیارم
من دانشگاهم دور بود ولی با هر زحمتی بود تا قبل از اون حادثه میرفتم اما حالا
واقعا .....
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
سلام دوست عزیز
به این فکر کنین که مرگ و زندگی دست خداست، تا زمانش نرسیده باشه، مطمئن باشه، هر بلایی هم سر انسان بیاد، بازم زنده می مونه، اما اگه زمانش رسیده باشه، هر جا باشی می یاد و می بردت.
من نمی دونم دقیقاً شما از چی می ترسین؟
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
دوستان بنظرم بیجهت ekia را تشویق به بیرون رفتن نکنیم.
آنچه مسلم است ekia حتما باید تحت نظر پزشک باشد و به رهنمودهای پزشکش گوش فرا دهد و تا وقتی مشخص نشده که بیرون بودن (آنهم در هوای آلوده، فکر کنم اصفهان هم خیلی هوای مناسبی نداشته باشد) برای او مضر است یا بی خطر، ما هیچ حقی نداریم توصیه ای به او بکنیم.
ekia جان، برادر گرامی بهتر است از این دکتر به آن دکتر نکنی و یک متخصص را که از همه حاذق تر است، انتخاب کنی و تحت نظر او باشی.
پاسخ پزشکت را برای دوستانت در همدردی بیاور که تا چه حد مجازی در بیرون از منزل حضور داشته باشی، آنگاه ما هم راهنماییت کنیم که به لحاظ روانی چگونه با دستور پزشکت کنار بیایی.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
blue sky
دوست عزیزم
پزشک من بارها بهم گفته که به زندگی عادیت برگرد اون میگفت من نمیتونم معجزه کنم
یک بارم میخواست من رو به روانپزشک معرفی کنه که من نگذاشتم البته اون زمان هنوز پیشش میرفتم.
درسته که هوای اصفهان آلودگی داره ولی من که گفتم اکسیزن همراه دارم.
پیزی که من دقیقا ازش میترسم اینه که دوباره مثل اون روز بشم.
اعتقاد دارم که مرگ دست خداست وتا اون نخواد هیچ اتفاقی نمیفته
ولی مشکل اینجاست که تا در محیط بیرون قرار میگیرم دچار اضطراب میشم و اون وقت بیماری قلبیم هم عود میکنه.
پزشک حاذق هم که گفتید پزشکی که من پیشش رفتم در اصفهان کاملا مشهوره و کارش هم خوبه.
یه اتفاق دیگهم افتاد یه روز من پیش یه دکتر معروف اصفهان رفتم از قضا منشیش همون کسی بود که تو بیمارستان من اولین برخورد رو باهاش داشتم و اونجا بود کهمن حسابی دوباره استرس گرفتم و از اون موقع دیگه بیرون نرفتم و خیلی کم شاید ماهی یک بار بیرون میرم.
اینم بگم تاقبل از اون روز من حتی دکتر هم به تنهایی میرفتم.
دکترم اعتقاد داره که این یک سیکل معیوبه که من دچارش شدم یعنی تپش میگیرم هول میکنم هول میکنم تپش میگیرم.
واقعا موندم .
blue sky دوست من
چقدر زود آدم رو ناامید میکنی؟
راستی این پزشک معروف که گفتم رو تقریبا همه میشناسن.
آهان یه چیزی رو بگم
جمله ای که دقیقا دکترم گفت این بود
"خودت میتونی بفهمی که چقدر به خودت فشار بیاری"(که البته من هنوز دقیقا نمیدونم.)
یعنی میدونین در بیماریهای مضمن چیزی رو قطعا نمیشه گفت.
آخه وقتی دکترم گفته میتونی ازدواج کنی چه معنی میده؟؟؟
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
blue sky دوست من
چقدر زود آدم رو ناامید میکنی؟
ekia ی عزیر انگار سوء تفاهم شده. من اصلا قصد نا امید کردن شما را نداشتم، فقط می خواستم مطمئن شوم که بیرون رفتن برایتان مضر است یا بی خطر!
من خودم هیچ مشکلی ندارم ولی از بیرون رفتن متنفرم و ترجیح می دهم خانه باشم و تمامی کارهایم را در خانه انجام دهم.
و فقط برای تفریح به پارک یا هر فضای سبزی بروم. الان اگر به لحاظ مالی مشکلم حل شود، آرزویم اینست که در دانشگاه مجازی ادامه تحصیل دهم.
خوشبختانه تکنولژی و علم هم به سمت این طرز تفکر می رود و تمام امیدم به روزی است که بتوانم در داخل منزل کار کنم و نیازی به حضور در شرکت نداشته باشم (home office).
بنظرم اگر بجای شما من دچار این بیماری بودم، خیلی راحت با قضیه کنار می آمدم.
همین الان دست بکار شوید، از طریق تلفن در این زمینه اطلاعات کسب کنید که چقدر می توانید کلاسهایتان را غیرحضوری بردارید و یا انتقال به دانشگاه مجازی با معادل سازی واحدهای گذرانده تان امکانپذیر است یا نه. شما پرونده پزشکی دارید و اگر امکانش باشد، حتما با شما حداکثر همکاری را می کنند.
همین که با هدف شروع به کار کنید، فکرتان متوجه هدفتان می شود و از قضیه تپش قلب منحرف می شود. در ضمن اینکه به خودتان فشار نیاورید و از کارهایی که به قلبتان فشار می آورد اکیدا خودداری کنید.
آنچه من بیسواد می دانم، فعالیت مغزی اصلا به قلب آسیبی نمی رساند.
موفق باشید و امیدوار
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
در مورد این که شما ترس از بیرون رفتن دارین و ممکن هست دچار تپش قلب شوید ممکن به خاطر این موردی که میخوام مطرح کنم باشه
طبق تجربیاتی که خودم کسب کردم ممکن شما دچار بیماری اختلال هراس شدین.من ۳ سال پیش احساس کردم دچار حمله قلبی شدم و دارم میمیرم بعد از اون موقع مدام اضطراب و طپش قلب داشتم که مبادا اون اتفاق بفته و من تنها باشم و کسی نباشه که بهم کمک کنه و از تنهایی به شدت میترسیدم و بیرون هم نمیتونستم برم .من حتا تا ۱ سال نمیتونستم دکتر برم. خیلی دوران بدی بود ولی بالاخره رفتم نزد روانپزشک و ۹ ماه دارو مصرف کردم و خدا رو شکر خوب شدم . .به نظرم شما هم یه سر پیش روانپزشک برید .
در مورد بیماری قلبیتون هم مرکز قلب تهران خیلی دکترهایی خوبی داره .
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
بیبن دوست عزیز
اگه از این می ترسین که این اتفاق دوباره براتون بیوفته، باید بگم امکان داره این اتفاق همین الانم که توی خونه نشستین هم براتون بیوفته و هیچ کس توی خونه نباشه، پس باید همیشه چسبیده به یکی باشین؟؟؟؟؟
تا کی می خواین عمرتون رو الکی هدر بدین؟ یه نگاه به عقب بندازین، چقدر می تونستین پیشرفت کنین، الآن درستون تموم شده بود و شاغل بودین.
ببین، بالاتر از سیاهی رنگی نیست، بشین حساب کن بدترین اتفاقی که خدایی نکرده امکان داره رخ بده چیه؟ مرگه که دیر یا زود سراغ هر کسی می یاد و اونم وقتش دست خداست.
توکل کن به خدا، بگو خدا من سپردم دست خودت، این قدر با این حرف روحیه می گیری.
من یه بار، توی یه رودخونه غرق شدم، یعنی یه دفعه عمیق شد و شدت آب زیاد بود و منو با خودش برد، من دیگه چیزی متوجه نشدم، فقط می دونم برادرم نجاتم داد. از اون به بعد به شدت از آب می ترسیدم. می رفتم استخر، تا آب رو می دیدم به شدت پاهام می لرزید و از استرس گریم می گرفت، دوستم ناجی بود، می گفت بیا با هم بریم، بازم من بش اعتماد نمی کردم. تا اینکه یه بار گفتم یعنی من این قدر ضعیفم که نمی تونم این ترس رو از خودم دور کنم! نهایتش این بود که من دوباره غرق می شدم، تازه زیادم بد نبود، چون بعد از ماجرای غرق تا مدت خیلی زیادی مرگ رو احساس می کردم و زندگیم رو سر و سامون دادم، بالاخره ما رفتیم تو آب. مرگ یه بار، شیون یه بار.
شما هم از کم شروع کن، روزه اول برین یه خرید کوچیک انجام بدین، روز بعد یه مقدار مدت بیرون رفتنتون رو بیشتر کنید، روز بعدش برین پارک شهید رجائی رو یه سر بزنین، همین طور ادامه بدین، می بینین اصلاً ترس نداره.
منم براتون دعا می کنم.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
blue sky
تو رو خدا این حرف رو نزن دیگه :324:
نقل قول:
آنچه من بیسواد می دانم، فعالیت مغزی اصلا به قلب آسیبی نمی رساند.
مطالبت رو تو موضوعات دیگه خوندم اگه نظرت برام مهم نبود که این رو نمیگفتم ازت ممنونم.
دانشگاه مجازی که گفتین هم آخرش یه سری درس عملی داره.
pardis81
ممنون میشم اگه بیشتر راهنماییم کنی.
IVI195
میدونی دوست عزیز من همه اینارو میدونم اما عملیم ضعیفه (یاد دانشگاه بخیر.)
راستش من 70 واحد گذروندم معدلم 15.6
عاشق کامپیوترم
این اواخر (یک روز قبل از اتفاق) من کامپیوتر درس میدادم 12 تا شاگرد داشتم یه باشگاهی رو تاسیس کردیم با 3 تا از دوستام به نام باشگاه کامپیوتر.....
من خیلی فعال بودم اونقدر بیرون میرفتم که چند بار بابام بهم تذکر داد
اما حالا از خداشه که من برم بیرون واقعا که دنیا همه چیش برعکسه.
احساس میکنم بازم به راهنماییتون نیاز دارم ...
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
IVI195
میدونی دوست عزیز من همه اینارو میدونم اما عملیم ضعیفه (یاد دانشگاه بخیر.)
راستش من 70 واحد گذروندم معدلم 15.6
عاشق کامپیوترم
این اواخر (یک روز قبل از اتفاق) من کامپیوتر درس میدادم 12 تا شاگرد داشتم یه باشگاهی رو تاسیس کردیم با 3 تا از دوستام به نام باشگاه کامپیوتر.....
من خیلی فعال بودم اونقدر بیرون میرفتم که چند بار بابام بهم تذکر داد
اما حالا از خداشه که من برم بیرون واقعا که دنیا همه چیش برعکسه.
احساس میکنم بازم به راهنماییتون نیاز دارم ...
باید سعی کنین تئوریاتون رو عملی کنین. آروم و پیوسته. رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آروم و پیوسته رود.
در حال حاضر، با دوستاتون در ارتباطین یا نه؟
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
من هم با نظر دوستان موافقم شما حتماً باید به یک روانشناس خوب مراجعه کنید .
اصلاً نگران این مسئله که دیر شده و ... نباشید چه بسا اگه شما به خودتون کمک کنید و به حال سابقتون برگردید زندگی براتون ارزشش خیلی بیشتر از مثلاً پسری به سن شما که ممکنه درسش تموم شده باشه و سربازی رفته باشه سرکارم هم بره و زنم گرفته باشه بشود و نگاهتون به زندگی خیلی قشنگت تر بشه .
نگران ازدواجتون هم نباشید وقتی دکترتون گفتند مشکلی وجود نداره خوب حتماً نداره برای دلخوشی تون هم نگفتند این افکار منفی را از ذهنتون بیرون کنید ،خیلی ها هستند بیماری های بدتر از شما دارند و ازدواج هم کردند فقط کافیه اعتماد به نفستون را بالا ببرید.
آقای ekia این دنیا یه فرصته که یه بار در اختیار ما قرار داده میشه تا خودمون را پرورش بدیم و رشد پیدا کنیم برای زندگی جاویدان پس زیاد سخت نگیرید .
موفق باشید.:72:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
IVI195 جان
فقط با sms.
آخه دوست صمیمیم ازدواج کرد.
حالا چطوری برم چیش روانپزشک؟؟؟
من که تا میاد برم پیشش سکته زدم ....
خدایا من شجاعت قبلم رو میخوام
گاهی فکر میکنم هر چی شجاعت داشتم بصورت فشرده خرج کردم و حالا تموم شده...
:323:
parvaz2010
میدونی دوست من عادتی که تو 4 سال شکل گرفته فکر نکنم به این سادگی رفع بشه.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
سلام
یه راهکار،
اگه مشکلت تر از بیرون رفته، اول گروهی با دوستات برو، یا با خونوادت، برید برا تفریح، اصفهانم که ماشالله جای دیدنی و تفریحی داره. بالاخره با یکی/چند نفر دیگه برو. هدفتم گشت و گذار و خوش گذرونی.
الآن چطوری میری دکتر؟
کم کم که با اونا که رفتی ترست میریزه. می فهمی خبری نیست. بعدش خودت میری.
شاید هم کمی غم و غصت زیاده، اصلا آدم شاد و سر حالی هستی یا نه؟
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
دوست عزیز :
باید به خودت کمک کنی .من هم مثل شما بودم گفتم که نمیتونستم برم بیرون ولی باید بری باور کن همین که دارو مصرف کنی و با دکتر مشاوره کنی خودت میتونی ببی که بهتر شدی .من خودم باور نمیکردم که بتونم یه روز به حالت عادّی برگردم
قبل از اینکه کسی بهتون کمک کنه، اول باید خودت به خودت کمک کنی باور کنید خوب میشید :323:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
parvaz2010
میدونی دوست من عادتی که تو 4 سال شکل گرفته فکر نکنم به این سادگی رفع بشه.
همین قدر می دونم که هیچ عادتی نیست که قابل ترک نباشه درسته شاید ترکش خیلی سخت باشه و همونطور که خدا کمک می کنه که اون عادت را ترک بکنیم در مقابلش شیطان به طریقه مختلف وسوسه می کنه و نهایت تلاشش را می کنه تا آدم به همون عادتش بر گرده.
برادر خوبم شرایطتون را درک می کنم اما باید بخواهید تا بشود،سخته ولی شدنیه.
یه سوال!
چرا نمی تونید به روانشناس مراجعه کنید پس چطور به پزشک قلبتون مراجعه می کنید ؟
موفق باشید:72:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
چرا نمی تونید به روانشناس مراجعه کنید پس چطور به پزشک قلبتون مراجعه می کنید ؟
من الان 2 ساله که دکتر نرفتم یعنی آخرین باری که رفتم بهم گفت نیازی نیست که دایم بیای.
البته برادرم پزشک عمومیه اون داروهام رو مینویسه.اما متاسفانه باهام برای حل این مشکل همکاری نمیکنه
یعنی اولا که سرش خیلی شلوغه بعدشم یکم تو زندگیش مشکل دارن خیلی حال و حوصله نداره برا من کاری بکنه.
راستی من بعضی وقتها با یه داداشه دیگم میرم بیرون مثلا هفته پیش بود که رفتیم پل شهرستون.
اما خوب میدونی همه گرفتارن نمیتونم هی بهشون بگم که بیان منو ببرن بیرون.
پدر و مادرم هم سنشون بالاست و ازشون انتظاری نیست.
میدونی یه تجربه ای رو بهتون بگم هیچ وقت نگذارید یه مشکل ازش حتی یک روز بگذره چون زمانی که افتاد تو روزمرگی دیگه هر روزت شب میشه بدون اینکه راهی پیدا کرده باشی.
البته بگم من نسبت به 1.5 پیش به کطف خدا از لحاظ روحیه بهتر شدم ولی این مشکل هنوز حل نشده.
یاد اون زمانها به خیر که مسیر پل بزرگمهر تا 33 پل رو پیاده میرفتم....
خدایا یعنی میشه ....
راستی من تو فامیلمون به خنده رویی و با حالی معروفم
میدونی درد من فقط تو دلمه تو ظاهرم خیلی نمایان نمیکنم شاید سر همینم باشه که کسی خیلی دنبال این نیست که مشکل من رو حل کنه.
همه میگن تو که همش میگی میخندی ولی نمیدونن که تو درونم چی میگذره
من ضرب المثل اصفهانی شدم که میگه
"تومون خودمونو کشتس بیرونمون مردوما"
راستش رو همتون حساب میکنم
خدایا امید به تو .....
دعا کنید برام که از وسوسه شیطون که نمیخواد به ما خوش بگذره رها بشم شیطون قسم خورده ما رو به هر نحوی بیچاره کنه اون هر کاری میکنه که ما خوشمون نباشه خدا لعنتش کنه....
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
نقل قول:
چرا نمی تونید به روانشناس مراجعه کنید پس چطور به پزشک قلبتون مراجعه می کنید ؟
من الان 2 ساله که دکتر نرفتم یعنی آخرین باری که رفتم بهم گفت نیازی نیست که دایم بیای.
البته برادرم پزشک عمومیه اون داروهام رو مینویسه.اما متاسفانه باهام برای حل این مشکل همکاری نمیکنه
یعنی اولا که سرش خیلی شلوغه بعدشم یکم تو زندگیش مشکل دارن خیلی حال و حوصله نداره برا من کاری بکنه.
راستی من بعضی وقتها با یه داداشه دیگم میرم بیرون مثلا هفته پیش بود که رفتیم پل شهرستون.
اما خوب میدونی همه گرفتارن نمیتونم هی بهشون بگم که بیان منو ببرن بیرون.
پدر و مادرم هم سنشون بالاست و ازشون انتظاری نیست.
میدونی یه تجربه ای رو بهتون بگم هیچ وقت نگذارید یه مشکل ازش حتی یک روز بگذره چون زمانی که افتاد تو روزمرگی دیگه هر روزت شب میشه بدون اینکه راهی پیدا کرده باشی.
البته بگم من نسبت به 1.5 پیش به کطف خدا از لحاظ روحیه بهتر شدم ولی این مشکل هنوز حل نشده.
یاد اون زمانها به خیر که مسیر پل بزرگمهر تا 33 پل رو پیاده میرفتم....
خدایا یعنی میشه ....
چرا نشه، فقط اراده می خواد، اگه اراده کنی این که سهله از سی و سه پل تا پل شهرستون رو پیاده میری.
راستی من تو فامیلمون به خنده رویی و با حالی معروفم
میدونی درد من فقط تو دلمه تو ظاهرم خیلی نمایان نمیکنم شاید سر همینم باشه که کسی خیلی دنبال این نیست که مشکل من رو حل کنه.
همه میگن تو که همش میگی میخندی ولی نمیدونن که تو درونم چی میگذره
این خیلی خوبه، مؤمن واقعی همینه.
من ضرب المثل اصفهانی شدم که میگه
"تومون خودمونو کشتس بیرونمون مردوما"
راستش رو همتون حساب میکنم
خدایا امید به تو .....
دعا کنید برام که از وسوسه شیطون که نمیخواد به ما خوش بگذره رها بشم شیطون قسم خورده ما رو به هر نحوی بیچاره کنه اون هر کاری میکنه که ما خوشمون نباشه خدا لعنتش کنه....
من حتماً دعا می کنم، فقط شما بسم ا.. رو بگین و شروع کنین.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
سلام و درود بر شما.
اول اینکه مشکلت به دست خودت حل میشه، از دیگران انتظار نداشته باش مشکلت رو حل کنن. اصلا مشکل نیست که بخواد حل بشه.
منم نگفتم ازشون بخواه ببرنت بیرون، علیل نیستی که دستتو بگیرن ببرنت، میترسی، استرس داری. باید بینی ریشه ترست چیه و به قولت اصفهانیای عزیز کوجاس ؟ بعدش ترتیبشو بدی.
از طرفی چون زیاد بهش می فکری، هی آسمون ریسمون میبافی و یه هیولا ازش میسازی. اینجوری ترست هم بیشتر میشه. پس روش تمرکز نکن.
گفتی قبلا باشگاه کامپیوتر راه انداختی، با دوستات هم sms ای رابطه داری. خوب چه بهتر که قرار بزارید برید گردش، یا دوباره باشگاه رو راه بندازی. کم کم میبینی خبری نیست و درست رو هم ادامه میدی. نه اینکه توقع داشته باشی ببرنت یا باهات بیان.گفتم مشکل حادی نداری. بسم الله بگو، خدا رو ر نظر بگیر، دلو بزن به دریا، میدونم که میترکونی!:160::160:
شکی نیست که شیطان قسم به اغوا و گمراه کردن ما خورد، اما یادتم باشه، خدای سبحان فرمود ، تو راهی به بندگان مخلص و کار درست من نداری.
شیطان فقط یه دعوت کننده س، هیچ و هیچ توان دیگری ندارد. این مای لجنی ما است که شیطان میشود.
روی این قضیه که تمرکز میکنی، همه فکر و نیروتو خرجش میکنی، هی برات بزرگ میشه و کم کم فکر میکنی که راه حلی نداره. پس روش تمرکز نداشته باش.
بدرود.:72::72::72::72:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
راستی از اونجایی که من خیلی تو دارم هیچ کدوم از دوستای دوران تحصیلم از مشکل من خبر ندارن.
باید سعی کنم....
امیدوارم بشه....
برام دعا کنید:323: :323:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
اومدم بهتون گزارش بدم
دیشب با داداشم رفتیم بیرون خیلی طول نکشید مهمون داشتیم زود برگشتیم.
صبح رفتیم بانک حساب باز کنم شلوغ بود.
بعدش رفتیم میدان امام علی رو ببینیم که تازه افتتاح شده جالب براتون بگم که این میدون 5 تا اسم داره.میدون کهنه.سبزه میدون.میدون قیام.میدون عتیق.میدون امام علی.
البته این داداشم هر وقت از تهران بیاد من باهاش میتونم برم یه گشتی بزنم.
البته دارم خودم رو آزمایش میکنم که به یاری خدا بیشتر برم بیرون ...
ان شا الله.
دعا یادتون نره ها....:323:
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
سلام ekia
بالاخره این میدونه افتتاح شد، چرا اسمش رو عوض کردن؟ همون قیام که خوب بود؟
خیلی خوبه، تبریک می گم بهتون، همین طور ادامه بدین، حتماً موفق می شین.
هر سری هم که اومدین یه خبر از اصفهان بدین، ما رو هم خوشحال می کنین.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
IVI195 عزیز
زیرش افتتاح شده اما روش هنوز کار داره. راجع به اسمشم آدم چی بگه؟
البته بیرون رفتن من به این راحتیام نبود چون حسابی خسته میشم.
یعنی من به خاطر بیماریم خیلی زود خسته میشم.
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
داداشم فردا میره و فکر کنم رفتن بیرونه من هم .....
-
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
داداشم فردا میره و فکر کنم رفتن بیرونه من هم .....
من هم چی؟
کاملش کن، بنویس
هم چنان ادامه دارد.
قول دادیم به این زودیا نا امید نشیم، اگه نه به هیچ جا نمی رسیم، دوست ندارین که بر گردین سر خونه ی اول!!!