از کجا بفهمم این رابطه براش سرگرمی بوده یا نه واقعا مشتاق بوده ؟

با سلام خدمت همه دوستان و مدیر محترم سایت :

من دختری کاملا معتقد به اصوله اخلاقیم و تا حالا با هیچ پسری دوست نشدم چون این جور دوستی های بی هدف را قبول ندارم .اما حدود 1 سال پیش به طور کاملا اتفاقی با یک از اشنایان دور که خارج زندگی میکردند و چند سالی بود ارتباط نداشتیم از طریق فیس بوک با هم رابطه پیدا کردیم و مادران ما هر دو در جریان بودند این ارتباط از طریق یک سوال شروع شد که ما رابطی بین مادرانمان بودیم بعد از اون سوال خوده ما شرویع به مکالمه کردیم اون هم فقط با میل صحبت های ما در مورده مسائل اجتماعی بود و اقتصادی و کاملا جدی در همین حین بود که ایشان شروع کرد به سوال از من و اینکه چیکار میکنم چی میخونم از خودش گفت از خاطراتش در دانشگاه من هم همین طور بعد از مدتی از من تعریف میکرد از شخصیتم از درکم نسبت به مسائل میگفت از صحبت باهات لذت میبرم ما تقریبا هر روز میل میزدیم وقتی هم نمیتونست فقط میومد یک میل کوتاه میزد که بعدا میاد و میل میزنه بعد از فارغ التحصیلیش از این رو به اون رو شد به من گفت حوصله نداره می خواهد چند ماه فکر کنه ؟ که چی کار کنه ادامه تحصیل بده یا کار کنه؟ و گفت اگر 2 یا 3 ماه از من میلی نرسید دلیلش اینه که گفتم اما الان 4 ماه که میل نزده و من شدیدا ناراحتم از اینکه این وسط با من بازی شده باشه و من فقط یک سرگرمی بودم ؟؟من از ایشان خوشم اومده اما نمیدونم ایشان چه حسی داره ؟؟

اصلا امکان داره کسی 9 ماه با یک نفر ارتباط ایمیلی داشته باشه اونم هر روز فقط برای سرگرمی ؟؟؟؟کسی که اهل درس و کاره و تلاش و اصلا اهل دوستیهای بیخود نیست

من می خواهم بدونم وقتی یک پسر میگه که 3 یا 2 ماه می خواهد فکر کنه در رابطه با اینده اش و این که باید چی کار کنه ؟ و نمیتونه فعلا تا 3 ماه به شما میل بده ...........و شما قبلا هر روز با هم در ارتباط بودید و میل می زدید فقط در حده میل بوده می خواهم بدونم میشه این نتیجه را گرفت که اون ارتباط با من براش مهم نیست و نبوده و به من فقط به چشم یک سرگرمی نگاه میکرده که هر وقت دوست داشته میومده و حرف میزده ؟ یا نه من خیلی عجول هستم..........یا اینکه از دیده شما این موضوع کاملا طبیعیه پسرها گاهی اوقات دوست دارن تنها باشن و به راحتی همه چی را فراموش میکنند تا مشکلشون حل بشه ؟

من خودم فک میکنم اگر کسی را دوست داشته باشم یا برام مهم باشه دلم می خواهد ازش خبر داشته باشم همیشه

و سوال اخرم از نظره شما من خودم بهش میل بزنم و حالش را بپرسم ؟؟؟؟؟یا با این کار کوچیک میشم ؟؟؟


خواهش میکنم کمک کنید

مدیر محترم سایت من باز هم از شما تشکر میکنم به خاطره پاسخگویی به میل بنده

سلام
نظرم اینه که ؛ نه دوست عزیز ، شما سرگرمی نبودین
شما فقط فراموش کردین که دوستی هیچ تعهدی به دنبال نداره پس چرا دنبال تعهد می گردین؟ اضافه تر اینکه طبق گفته ی شما ایشون به شما ابراز علاقه نکردن(تجربه ی پسرانه م میگه اگه پسرها از یکی خوششون بیاد حتماً ابراز علاقه میکنن!!!!)
شما که گفتین

نقل قول:

---

من دختری کاملا معتقد به اصوله اخلاقیم و تا حالا با هیچ پسری دوست نشدم چون این جور دوستی های بی هدف را قبول ندارم

---

و صد البته قابل تحسینه:104: پس باز هم ثابت قدم باشین
___________________________________________

این نظر تجربی و بسیار غیرکارشناسانه ی من بود ؛ دوستان هم بیشتر و بهتر کمکتون میکنن
موفق باشین:72:

دوست عزیز،
اگر پسری از دختری خوشش بیاد حتما بهش ابراز علاقه میکنه و مطمئنا علاقه ای که بهش داره باعث میشه از حالش جویا بشه ... من شخصا یه دختر تو زندگیم هست که ناخوداگاه هر روز بهش فکر میکنم و باید بدونم الان داره چی کار میکنه و حال و اوضاش خیلی واسم مهمه . من در این زمینه نمی تونم کمکی بکنم ولی می تونم با قاطعیت بگم که پسری که 4 ماه از دوست دخترش خبری نگیره هیچ وقت علاقه ای به اون دختر نداره !

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خیلی تنها

سلام
نظرم اینه که ؛ نه دوست عزیز ، شما سرگرمی نبودین
شما فقط فراموش کردین که دوستی هیچ تعهدی به دنبال نداره پس چرا دنبال تعهد می گردین؟ اضافه تر اینکه طبق گفته ی شما ایشون به شما ابراز علاقه نکردن(تجربه ی پسرانه م میگه اگه پسرها از یکی خوششون بیاد حتماً ابراز علاقه میکنن!!!!)
شما که گفتین

نقل قول:

---

من دختری کاملا معتقد به اصوله اخلاقیم و تا حالا با هیچ پسری دوست نشدم چون این جور دوستی های بی هدف را قبول ندارم

---

و صد البته قابل تحسینه:104: پس باز هم ثابت قدم باشین
___________________________________________

این نظر تجربی و بسیار غیرکارشناسانه ی من بود ؛ دوستان هم بیشتر و بهتر کمکتون میکنن
موفق باشین:72:

---

دوست عزیز خیلی ممنونم اما واقعا از نظره شما نباید در رابطه دوستی تعهد باشه !!!! اما این منطقی نیست و طبق اصول اخلاقی نیست اگر این طور باشه پس ما براحتی میتونیم با احساسات انسانها بازی کنیم خب این دیگه انسانیت نیست .........آیا من اشتباه فکر میکنم ؟؟؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Bidam

دوست عزیز،
اگر پسری از دختری خوشش بیاد حتما بهش ابراز علاقه میکنه و مطمئنا علاقه ای که بهش داره باعث میشه از حالش جویا بشه ... من شخصا یه دختر تو زندگیم هست که ناخوداگاه هر روز بهش فکر میکنم و باید بدونم الان داره چی کار میکنه و حال و اوضاش خیلی واسم مهمه . من در این زمینه نمی تونم کمکی بکنم ولی می تونم با قاطعیت بگم که پسری که 4 ماه از دوست دخترش خبری نگیره هیچ وقت علاقه ای به اون دختر نداره !

---

دوست عزیز از شما هم واقعا ممنونم اتفاقا من خیلی دوست داشتم نظر یک پسر را در این رابطه بدونم ......اما یک سوال ایشان 3 بار به من گفتم برم به کشور محل اقامتشون تا من را ببینند ...........یعنی به نظره شما هیچ علاقه ای در بین نبوده ؟ پس چرا این حرف را زد ؟؟؟
چرا هر روز به من میل میزد و حتی درد و دل میکرد ؟؟؟ اینها همه طبیعیه یعنی ممکنه یک نفر تا این حد با ما در ارتباط باشه فقط برای تفریح ؟؟؟؟

از نظره شما یعنی 100 درصد علاقه ای نبوده ؟ نمیشه این نتیجه را گرفت که شرایطش را نداره یا میترسه پا پیش بزاره ؟

از همه بیشتر سوالی که ذهنه منو به خودش مشغول کرده اینه که اگر از من خوشش نمیومد پس چرا هر روز به من میل میزد اونم میل های طولانی و از خودش و کارهاش در طول روز میگفت؟؟

من واقعا ناراحتم و گیج نمیدونم چی کار کنم؟ نه میتونم فراموشش کنم و نه اینکه به این وضع ادامه بدم و در بی خبری به سر ببرم . خسته شدم .......من در رفتارم و حرفام کاملا صادق بودم ولی .............

من حتی نمیدونم بهش میل بدم ؟ حالش را بپرسم ؟ چی کار کنم؟خواهش میکنم کمک کنید

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستان خواهش میکنم نظرات خودتان را بگید 95 نفر این سوال را مشاهده کردند اما فقط 2 نفر نظر خود را گفتن

من با نظر دوستان مخالفم که هر پسری که از دختری خوشش بیاد ابراز علاقه می کنه، این بستگی به خود پسر داره. خیلی ها هستن که بدون دلیل به دختری که ازشون خوششون اومده ابراز علاقه نمی کنن و بعضی ها هم خودشون رو مقید می کنن که این رفتارا تا قبل از صحبت جدی ازدواج درست نیست.

من پسرم و نظر خودمو می گم، این پسر به شما علاقه داره (یا داشته) که هر روز به شما ایمیل می زده و قصد سرگرمی نداشته. اما الان برای ادامه دادن رابطه مطمئن نیست، حالا به هر دلیلی میتونه باشه، مثلاً یا خودش موقعیت و آمادگی ازدواج نداره یا شمارو اونجوری که مد نظرش بوده ندیده یا هر دلیل دیگه.

مهم اینه که الان اون پسر عقب نشینی کرده و شما هم بهتره که باهاش تماسی نداشته باشید دیگه تا اول تکلیف خودشو مشخص کنه، حتی می تونید پیش دستی کنید و بگید که دیگه تمایلی به این ارتباط به این شکل ندارید و مورد بعدی اینه که منتظرش نباشید، اصلاً.

سلام

به نظر من شما نباید واقعا اسم این ارتباط ایمیلی‌ رو رابطه بذارید. چون اگه درست فهمید باشم نه دیداری صورت گرفته نه صحبت جدی شده. فقط به ابمیلها عادت کرده بودی نه بیشتر.پس فکر کردن به اما و اگرهای این ارتباط فقط اعصاب و روانتونو به هم میریزه.

از این نمونها تو دوربری هام دیدم که واقعا بی‌ فایده بوده.

دوستی‌ داشتم که با یه آقایی که تو آمریکا زندگی‌ میکرد از طریقه معرفی‌ آشنا می‌شه و رابطه فقط ایمیلی بوده. بعده یه مدت آقا سرد می‌شه و ارتباط رو قطع می کنه .خانم تا یکسال ایمیلشو چک میکرد که مگر از آقا خبری بشه اما بی نتیجه!!! من واقعا خجالت میکشم بعضی‌ حرفا رو اینجا منویسم و آقایون می‌خونن. چرا بعضی‌ وقتا ما دخترا انقدر کارای احمقانه می‌کنیم که بعضی‌ آقایون انقدر وقیح بشن؟!!!

شما به هیچوجه نباید به اون آقا ایمیل بزنی‌. اگه برگشتی‌ در کار باشه باید با میلو رغبت خودش صورت بگیره نه با پیگیری شما.

میدونی‌؟ ما دخترا متاسفانه خیلی‌ از مسایل رو از دریچه احساس میبینیم اما آقایون اینجوری نیستن. کاش میشد ما هم یه کم مثل اونا به رابطه نگاه کنیم. شرط می‌بندم اگر ازشم بپرسی‌ میگه یه رابطه ساده بوده و هیچ قولی‌ نداده!!!

شاید مشکلاتی که الان داره هم در سرد شدنش بی‌ تاثیر نبوده اما وقتی‌ تمایلی نشون نداده برای ادامه حتما نمیخواسته.

فکرتو درگیرش نکن. هر روز و هر ساعت منتظرش نباش. زندگی‌ کن عادیه عادی.!!!مطمئن باش سرگرمی نبودی. حتما قبولت داشته که این مدت باهات حرف میزده اما انتظاری بیش از این ازش نداشته باش. چون فقط خودت داغون میشی‌. اگه چیزی بخواد پیش بیاد میاد نیازی نیست تو کاری کنی‌.این خیلی‌ مهم که لحظه های با ارزشتو بیخود حروم این سئوالهای بی‌جواب نکنی‌.
با سپاس:72:

ببین دوست من
پسرا برخلاف ما از همچین ارتباطی احساساتی نمیشن.
این ماییم که از رفتارشون داستان میسازیم و واسه خودمون تعابیر مختلف درمیاریم.

ایشون احتمالا :
1.یا همزمان موقع رابطش با شما ،با کسی در رابطه بوده وشما واسش دوست معمولی بودین.
2.یا یا بعدش با یکی رابطه پیدا کرده و باشما ادامه نداده،واسه همین فرصت خواسته 2و3 ماه که بره وفکراشو بکنه.
3.یا چون در رابطتون هیچ پیشرفتی نداشتین زده شده.
4.یا کلا ادم تنوع طلبیه و رفته دنبال مورد بعدی.
5.یا اخلاق و شخصیت شما زیاد مطابق میلش نبوده وبیخیالت شده.
6.یا اول چون نمیشناختت براش جذاب بودی ، ولی کم کم از جذابیت کاسته شده و واسش تکراری شدی.
7.یا شاید از اونهاست که به خاطر نوع شخصیتشون فقط طرفو جذب میکنن،ولی بعدش که طرف جذب شد میرن پی کارشون
8.شایدم صبر کرده تا درست حسابی فکراشو بکنه وبه قول معروف تو ابنمک نذارت!

اینا از نظر من فقط احتمال هستن وخودت با استفاده از شناختی که ازش پیدا کردی میتونی با رفتار و شخصیتش تطبیق بدی و بهتر متوجه واقعیات بشی.
در آخرم اینکه اگه مایلی میتونی با یه میل ازش خبر بگیری،این اصلا به معنی کوچیک کردن خودت نیست.
ضمن اینکه همونطور که بقیه هم میگن اگه میخواستت این همه مدت ازت بیخبر نمیموند.
ولی بدون سرگرمی نبودی که بخوای الکلی خودتو اذیت کنی،به این فکر کن یه ارتباط دوستانه معمولی و فامیلی بوده .

از همه شما متشکرم دوستان از همه واقعانکته ها ی خوب و ارام بخشی را مطرح کردید .بله من خودم هم سعی کردم که اصلا میلی نزنم الان با این صحبت ها کاملا مطمئن شدم .

اما در جواب دوسته عزیزم سرافراز : من معتقدم ما دختر ها همیشه گول صداقت و سادگیمون را می خوریم من خودم همیشه در روابطم صادق بودم و همیشه از اینکه بخواهم برای دیگران سوتفاهم ایجاد کنم جلوگیری کردم حتی 1 ساله پیش متوجه شدم پسری از من خوشش میاد که اصلا با معیارهای من نمیخونه من رفتارم با ایشان طوری سرد و جدی بود که ایشان یعد یک مدت خودشان از فکر من امدند بیرون در حالیکه اکثر پسرها ( بیش از 80 درصد ) به هر رابطه ای تن میدن و اصلا هم براشون مهم نیست که چه هدفی از این رابطه دارند اما باور کنید دارم به این نتیجه میرسم که اصلا فکر نمیکنند فقط یک رابطه را شروع میکنند تا ببینند آخرش چی میشه


از نظره من 9 ماه کم نیست 9 ماه هر روز و هر شب ............9 ماهی که در ان حرف هایی زده شد که هیچ لزومی به گفتن نبود حرف هایی که فقط با احساسات یک دختر میشه بازی کرد

سوال کردنش راجب علائق من پیگیر کردن مسلبقات من ( من یک ورزشکارم در لیگ دسته 2 ) هر دفعه سوال میکرد که بردیم یا باختیم..............یعنی همش فقط یک رابطه در حد دوستانه ؟؟خدایا اصلا نمیتونم باور کنم

دوست عزیز سرافراز از همدردیت کمال تشکر را دارم اما باور کن اگر می توانستم به راحتی فراموشش کنم حتما این کار را میکردم ..........مشکل اینجاست که من همش فک میکنم اون در شرایط بدی به سر میبره که این طور شده البته خودش قبلا گفته بود می خواهد 3 ماه فکر کنه ....من همش سعی دارم به این موضوع از دیده منطقی نگاه کنم و سعی دارم درکش کنم میگم شاید حق داره شاید من عجله دارم اما چطور میتونه 4 ماه از من بیخبر باشه ؟؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط flag

ببین دوست من
پسرا برخلاف ما از همچین ارتباطی احساساتی نمیشن.
این ماییم که از رفتارشون داستان میسازیم و واسه خودمون تعابیر مختلف درمیاریم.

ایشون احتمالا :
1.یا همزمان موقع رابطش با شما ،با کسی در رابطه بوده وشما واسش دوست معمولی بودین.
2.یا یا بعدش با یکی رابطه پیدا کرده و باشما ادامه نداده،واسه همین فرصت خواسته 2و3 ماه که بره وفکراشو بکنه.
3.یا چون در رابطتون هیچ پیشرفتی نداشتین زده شده.
4.یا کلا ادم تنوع طلبیه و رفته دنبال مورد بعدی.
5.یا اخلاق و شخصیت شما زیاد مطابق میلش نبوده وبیخیالت شده.
6.یا اول چون نمیشناختت براش جذاب بودی ، ولی کم کم از جذابیت کاسته شده و واسش تکراری شدی.
7.یا شاید از اونهاست که به خاطر نوع شخصیتشون فقط طرفو جذب میکنن،ولی بعدش که طرف جذب شد میرن پی کارشون
8.شایدم صبر کرده تا درست حسابی فکراشو بکنه وبه قول معروف تو ابنمک نذارت!

اینا از نظر من فقط احتمال هستن وخودت با استفاده از شناختی که ازش پیدا کردی میتونی با رفتار و شخصیتش تطبیق بدی و بهتر متوجه واقعیات بشی.
در آخرم اینکه اگه مایلی میتونی با یه میل ازش خبر بگیری،این اصلا به معنی کوچیک کردن خودت نیست.
ضمن اینکه همونطور که بقیه هم میگن اگه میخواستت این همه مدت ازت بیخبر نمیموند.
ولی بدون سرگرمی نبودی که بخوای الکلی خودتو اذیت کنی،به این فکر کن یه ارتباط دوستانه معمولی و فامیلی بوده .

---

سلام دوست من

ضمن تشکر از نکاتت و صحبت هات فقط می خواهم یک نکته ای را بگم یکی از دلایل اینکه من مجذوب ایشان شدم اعتقاد بالاش به مسائل اخلاقی بود ایشان در کشوری ازاد و راحت زندگی میکنند اما اصلا تن به رابطه ای ( از این دوستی های معمولی ) نداده بودند البته طبق گفته ی مادرشان که من اعتماد کامل به ایشان دارم ....اما برعکس ، برادر ایشان شخصی کاملا متضاد با شخصیت ایشان هست برای همین من همش دارم فک میکنم که این مورد که کسی در زندگیش هست تقریبا احتمالش صفره چون اگر بود ما حتما با خبر میشدیم از طریق مادر ایشان

ببین خانم گل؟ اولا هر موردی که برای آدم پیش میاد با یکی‌ دیگه فرق داره. کاری که در مورد قبلی‌ کردی با این یکی‌ فرق می‌کنه. چون سر این یکی ۹ ماه وقت گذاشتی دوست نداری به راحتی‌ از دستش بدی. همه احساس تو رو کاملا درک می‌کنم. جدی میگم! اما این وسط اون چیزی که برای من مهمه تویی‌ نه دلیل اون پسر. من دوست دارم که ذهن خودت درگیر مسئله بیخود نباشه. فکر آروم داشتن خیلی‌ مهمه. به ندای قلبت مراجعه کن. من مطمئنم تو دختر خیلی‌ خوبی‌ هستی‌ و البته بی‌ تجربه. یه کم هم احساساتی‌ شدی. از من به تو نصیحت تا نیت واقعی‌ یک مرد رو در مورد خودت نمی‌دونی خودتو درگیرش نکن. کتاب "قوانین روابط موفق" از باربارا دی آنجلیس رو حتما بخون.

اگه حرفی‌ میزنم دلم برای دخترای پاک و معصوم جامعه خودمون میسوزه. دلم نمیخواد خودتو درگیره چیزی کنی‌ که سرو ته نداره. دوست ندارم یک سال دیگه به این نتیجه برسی‌، دلم می‌خواد الان بفهمی باید چیکار کنی‌. کاش منم تو موقعتهایی که داشتم اشتباه می کردم کسی‌ بود و کمکم میکرد. حتی میزد تو گوشم و میگفت نکن! سالهای قشنگی‌ که بایستی توش پر شورو نشاط میبودم به غم و اندوه نمیگذشت.

ببین من نمیگم این آقا اصلا هیچ نکته مثبتی در مورد تو نداشته یا از بعضی‌ کارش منظور نداشته! نه. آقایون بهتر میدونن سیر فکریشون چقدر نامتعادله. یه موقع ایی یه چیزیی‌ فکر می‌کنن فرداش پشیمون میشن و الی‌ آخر. اما اونچه که مهمه باید دید برآیند رفتارهاشون به چه سمتی‌ هست.

قبول کن که این آقا دیگه نیست. شاید بیاد شاید نیاد اما به خدا ارزش نداره خودتو با فکر کردن بهش زجر بدی. همیشه همه آدما دلیل منطقی‌ برا کاراشون ندران و شایدم دلیلشون ربطی‌ هم به ما نداشته باشه.
فکر نکن حالا اگه هی‌ صبح تا شب بهش فکر کنی‌ پس حتما به یه جایی‌ میرسی‌ و زحماتت بر باد نمیره. برعکس! تجربه ثابت کرده وقتی‌ چیزی رو از ته قلب رها میکنی‌ بهت داده می‌شه. حالا یا همون مورد یا بهتر از اون.

فلورانس اسکاولشین یه جمله قشنگ گفته:میگه اگر خداوند چیزی را از شما گرفت بدانید‌ یا حق الهی شما نیست یا به اندازه کافی‌ برای شما کامل و عالی‌ نبود!

به نظر من اشکالی نداره که ایمیل بفرستی و حالشو بپرسی چون اون آقا به شما علاقه ای نداره خودشم این فکر را نمی کنه که شما بهش علاقه مندی فقط بگو که می خواستی که حالشو بپرسی و ببینی چیکار می کنه البته خیلی دلیل ها می تونه باشه که هنوز ایمیل به شما نزده یک دلیل می تونه این باشه که هنوز به ازدواج فکر نمی کنه و فقط دنبال کار و ادامه تحصیل هست و شایدم داره پولاشو جمع می کنه تا شرایط ازدواج را مهیا کنه و خیلی از دلایل دیگه عجله نکن و وقت خودتو با این گونه فکر ها تلف نکن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرافراز

ببین خانم گل؟ اولا هر موردی که برای آدم پیش میاد با یکی‌ دیگه فرق داره. کاری که در مورد قبلی‌ کردی با این یکی‌ فرق می‌کنه. چون سر این یکی ۹ ماه وقت گذاشتی دوست نداری به راحتی‌ از دستش بدی. همه احساس تو رو کاملا درک می‌کنم. جدی میگم! اما این وسط اون چیزی که برای من مهمه تویی‌ نه دلیل اون پسر. من دوست دارم که ذهن خودت درگیر مسئله بیخود نباشه. فکر آروم داشتن خیلی‌ مهمه. به ندای قلبت مراجعه کن. من مطمئنم تو دختر خیلی‌ خوبی‌ هستی‌ و البته بی‌ تجربه. یه کم هم احساساتی‌ شدی. از من به تو نصیحت تا نیت واقعی‌ یک مرد رو در مورد خودت نمی‌دونی خودتو درگیرش نکن. کتاب "قوانین روابط موفق" از باربارا دی آنجلیس رو حتما بخون.

اگه حرفی‌ میزنم دلم برای دخترای پاک و معصوم جامعه خودمون میسوزه. دلم نمیخواد خودتو درگیره چیزی کنی‌ که سرو ته نداره. دوست ندارم یک سال دیگه به این نتیجه برسی‌، دلم می‌خواد الان بفهمی باید چیکار کنی‌. کاش منم تو موقعتهایی که داشتم اشتباه می کردم کسی‌ بود و کمکم میکرد. حتی میزد تو گوشم و میگفت نکن! سالهای قشنگی‌ که بایستی توش پر شورو نشاط میبودم به غم و اندوه نمیگذشت.

ببین من نمیگم این آقا اصلا هیچ نکته مثبتی در مورد تو نداشته یا از بعضی‌ کارش منظور نداشته! نه. آقایون بهتر میدونن سیر فکریشون چقدر نامتعادله. یه موقع ایی یه چیزیی‌ فکر می‌کنن فرداش پشیمون میشن و الی‌ آخر. اما اونچه که مهمه باید دید برآیند رفتارهاشون به چه سمتی‌ هست.

قبول کن که این آقا دیگه نیست. شاید بیاد شاید نیاد اما به خدا ارزش نداره خودتو با فکر کردن بهش زجر بدی. همیشه همه آدما دلیل منطقی‌ برا کاراشون ندران و شایدم دلیلشون ربطی‌ هم به ما نداشته باشه.
فکر نکن حالا اگه هی‌ صبح تا شب بهش فکر کنی‌ پس حتما به یه جایی‌ میرسی‌ و زحماتت بر باد نمیره. برعکس! تجربه ثابت کرده وقتی‌ چیزی رو از ته قلب رها میکنی‌ بهت داده می‌شه. حالا یا همون مورد یا بهتر از اون.

فلورانس اسکاولشین یه جمله قشنگ گفته:میگه اگر خداوند چیزی را از شما گرفت بدانید‌ یا حق الهی شما نیست یا به اندازه کافی‌ برای شما کامل و عالی‌ نبود!

---

دوست عزیزم صحبتهای قشنگی کردی خیلی قشنگ چشم حتما این کتاب را تهیه میکنم اما راستش علاوه بر تمام این مشکلای که گفتم من نگران یک موضوع دیگه هم هستم حدوده 1 ما دیگه من به همراه خانواده به محل اقامت ایشان سفر میکنیم یک سفر تفریحی و من بعد از 11 سال ایشان را دوباره میبینم ؛در حال حاضر نگران برخورد ایشان هم هستم اگر اصلا نیمد تا من را ببینه ؟؟اگر هیچ تمایلی نشون نداد که با من حرف بزنه ؟؟ در اون صورت من میفهمم که واقعا فقط خواستار یک رابطه در حد دوستی بوده اما ترس من از اینه که نتونم با این موضوع کنابیام البته الان خیلی بهترم احساس قوی بودن میکنم احساس میکنم که میتونم فراموشش کنم میتونم با این موضوع کنار بیام اما ته دلم باز هم ترس دارم

نیاز به رابطه با جنس مخالف تو ذات بشره ، نداشتنش حسن نیست و داشتنش عیب نیست ، راه درستش ازدواج که تو این زمونه سر وقتش نمیشه انجامش داد.
من نوعی یه زمانی خواستم یه دوستی سالم داشته باشم، تو جامعه واقعی که میدونستم چه ایراداتی بهش وارده پس گفتم بیام سراغ نت، تصادفی با یکی آشنا شدم، بهش گفتم که هدفم یه دوستی پاک و سالمه، اونم تو نت، بیرون از نت من وجود خارجی ندارم، چند وقت بعد سر یه موضوعی ازم پرسید که چه احساسی بهش دارم، گفتم یه دوست یه خواهر خوب، کلی :302: و بد و بیراه که فلانی و بهمانی، قلبت از سنگه! بی وفایی! با من بازی کردی! چرا درس خوندن من واست مهم بود؟! چرا ناراحتی من واست مهم بود؟! دیوونه من دوست دارم و از این حرفا
من واقعا هنگ کرده بودم، من فقط یه دوست میخواستم که باهاش حرف بزنم و مشکلایی که به کسی نمیتونستم بگمو بهش بگم، همون چیزی که خودم واسه اون بودم، ولی مشکل من این بود که دخترا رو نمیشناختم، این که هر پسری که من واسش مهمم پس منو میخواد از اون منطق هاییه که درکش واسه پسرا سخته
حالا من موندم و یه وجدان درد که چرا ندانسته با احساسات یه دختر بازی کردم، امسال کنکور داشت، نگرانم که نکنه اون قضیه که پارسال اتفاق افتاد باعث افتش شده باشه ولی حتی جرات نمیکنم ازش خبر بگیرم که قبول شده یا نه
ایشونم شما نگفتنین چه صحبتایی رد و بدل شده ولی به نظرم دنبال یه دوست بودن نه یه شریک زندگی، پس شما بهتره با این دیدگاه بار سفر رو ببندینَ، اگه همینطور بود که از تفریحت لذت ببر ، اگرم نبود یه سورپرایز میشه واست

یکی‌ از دوستان گفتن که اگه شما میل بزنی‌ و باهاش حرف بزنی‌ و سوالتو بپرسی‌ خوبه و اصلا اشکالی‌ نداره اما خودم به شخصه تجربه کردم تا وقتی‌ که نسبت به یه موضوعی خیلی‌ حساسیت دارم اینکار حال منو خراب تر می‌کنه. چون خودم از درون رها نیستم ایمیل اون طرف رو تفسیرهایی به نفع خودم می‌کنم و دنبال جواب دلخواه خودم می‌گردم. گفتگوی مستقیم خیلی‌ خوبه و اتفاقا جز بهترین موردهای روابط انسانهاست اما به شرطی که من خودم تو وضعیت بی‌ طرف باشم. امیدوارم منظورمو متوجه شده باشید. حالا شاید باز من اشتباه کنم اما خانم شیرین خودشون میدون که چقدر فکرشون الان درگیره و اینکار فکرشو درگیرتر می‌کنه. اگرم خدای نکرده ایمیل بفرسته و اون فرد جواب نده خیلی‌ خیلی‌ تحقیر می‌شه.

شیرین خانم! اگر من به شما گفتم خودتو بیخیال کن و منطقی‌ باش به خاطره همین لحظه هاست. همین سفر و احتمال برخوردش که چطوری باشه. ضد ضربه میشی‌. دیگه برات مهم نیست چی‌ می‌شه. من اگه به جای تو بودم پیش خودم اینارو می‌گفتم:
آدمی‌ که ۴ ماه سراغی از من نگیره و براش مهم نباشه چه ارزشی برا فکر کردن داره؟آیا واقعا من انقدر کوچیک هستم که برای حفظ یه رابطه ایمیلی‌ یا احیانا برگردوندن اون خودمو به آبو آتیش بزنم؟ آیا واقعا همونقدر که من دارم بال بال میزنم اونم عین خیالش هست؟ آیا درگیره یه ارتباط برابر هستم یا یکطرفه؟

قبل از رفتن به این سفر رو خودت کار کن. احساسات مثل اسب وحشی می‌‌‌مونه. باید رامش کنی‌. اگه بذاری افسار گسیخته باشه اول از همه صاحبش رو لتو پار می‌کنه. از این موقعیت برای کنترل احساسات استفاده کن.وگرنه تو این مورد و موردهای بعدی اینکار بهت ضربه می‌زنه.

بعد هم هرچی‌ پیش آمد به فال نیک‌ بگیر. اگه آروم باشی‌ به هرحال برنده ای. اگه بیاد و حرف بزنه منطقی‌ از این ۴ ماه که نبود سوال کن. اگرم نیومد اینجوری دیگه مطمئن میشی‌ که نباید بیشتر از این به این موضوع پرو بال بدی.همین! غصه خوردن هم نداره!

یه چیزی هم یادت نره! هیچکس دست بال اون آقا رو نبسته و اسلحه رو شقیقش نذاشته که نباید به شیرین ایمیل بزنی!!!! خودش نخواسته متوجه هستی‌؟؟ آقایون وقتی‌ رابطه‌ای رو میخوان به هر نحو که شده پیگیری می‌کنن، اما اگر این کارو انجام نده پس نمیخواد(در حالت خوشبینانه الان نمیخواد). اونوقت حضورتو می‌شه مزاحمت! دوست داری مزاحم باشی‌؟ یا خانم و گل سرسبد؟تو میتونی‌ با رفتارت برا آدما حدو مرز تعیین کنی‌ و بگی‌ اگه با من درست رفتار نکنید بهتره برید.هرگز نگو بعد‌ها ممکنه عوض بشه یا من عوضش می‌کنم!!! این کار خودشه نه تو!

رو خودت کار کن. این رابطه باید اسیر دست تو باشه نه تو اسیر دستش.
اگه این آقا حتی یه روز هم پا پیش بذاره تاز اول راهه دختر! تازه اون موقع ممکنه متوجه بشی اصلا بدردت نمی خوره(یا شایدم بخوره).اما تو که از حالا انقدر خودتو درگیرش کردی ممکنه فردا که اومد انقدر از اومدنش خوشحال شی که در عقلت دیگه بسته شه. ایرادهای بزرگشو نبینی و با فرورفتن توی یه ارتباط اشتباه خیلی اذیت شی یا خود واقعی طرف رو نبینی!
مواظب باش...

موفق باشی:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرافراز

یکی‌ از دوستان گفتن که اگه شما میل بزنی‌ و باهاش حرف بزنی‌ و سوالتو بپرسی‌ خوبه و اصلا اشکالی‌ نداره اما خودم به شخصه تجربه کردم تا وقتی‌ که نسبت به یه موضوعی خیلی‌ حساسیت دارم اینکار حال منو خراب تر می‌کنه. چون خودم از درون رها نیستم ایمیل اون طرف رو تفسیرهایی به نفع خودم می‌کنم و دنبال جواب دلخواه خودم می‌گردم. گفتگوی مستقیم خیلی‌ خوبه و اتفاقا جز بهترین موردهای روابط انسانهاست اما به شرطی که من خودم تو وضعیت بی‌ طرف باشم. امیدوارم منظورمو متوجه شده باشید. حالا شاید باز من اشتباه کنم اما خانم شیرین خودشون میدون که چقدر فکرشون الان درگیره و اینکار فکرشو درگیرتر می‌کنه. اگرم خدای نکرده ایمیل بفرسته و اون فرد جواب نده خیلی‌ خیلی‌ تحقیر می‌شه.

شیرین خانم! اگر من به شما گفتم خودتو بیخیال کن و منطقی‌ باش به خاطره همین لحظه هاست. همین سفر و احتمال برخوردش که چطوری باشه. ضد ضربه میشی‌. دیگه برات مهم نیست چی‌ می‌شه. من اگه به جای تو بودم پیش خودم اینارو می‌گفتم:
آدمی‌ که ۴ ماه سراغی از من نگیره و براش مهم نباشه چه ارزشی برا فکر کردن داره؟آیا واقعا من انقدر کوچیک هستم که برای حفظ یه رابطه ایمیلی‌ یا احیانا برگردوندن اون خودمو به آبو آتیش بزنم؟ آیا واقعا همونقدر که من دارم بال بال میزنم اونم عین خیالش هست؟ آیا درگیره یه ارتباط برابر هستم یا یکطرفه؟

قبل از رفتن به این سفر رو خودت کار کن. احساسات مثل اسب وحشی می‌‌‌مونه. باید رامش کنی‌. اگه بذاری افسار گسیخته باشه اول از همه صاحبش رو لتو پار می‌کنه. از این موقعیت برای کنترل احساسات استفاده کن.وگرنه تو این مورد و موردهای بعدی اینکار بهت ضربه می‌زنه.

بعد هم هرچی‌ پیش آمد به فال نیک‌ بگیر. اگه آروم باشی‌ به هرحال برنده ای. اگه بیاد و حرف بزنه منطقی‌ از این ۴ ماه که نبود سوال کن. اگرم نیومد اینجوری دیگه مطمئن میشی‌ که نباید بیشتر از این به این موضوع پرو بال بدی.همین! غصه خوردن هم نداره!

یه چیزی هم یادت نره! هیچکس دست بال اون آقا رو نبسته و اسلحه رو شقیقش نذاشته که نباید به شیرین ایمیل بزنی!!!! خودش نخواسته متوجه هستی‌؟؟ آقایون وقتی‌ رابطه‌ای رو میخوان به هر نحو که شده پیگیری می‌کنن، اما اگر این کارو انجام نده پس نمیخواد(در حالت خوشبینانه الان نمیخواد). اونوقت حضورتو می‌شه مزاحمت! دوست داری مزاحم باشی‌؟ یا خانم و گل سرسبد؟تو میتونی‌ با رفتارت برا آدما حدو مرز تعیین کنی‌ و بگی‌ اگه با من درست رفتار نکنید بهتره برید.هرگز نگو بعد‌ها ممکنه عوض بشه یا من عوضش می‌کنم!!! این کار خودشه نه تو!

رو خودت کار کن. این رابطه باید اسیر دست تو باشه نه تو اسیر دستش.
اگه این آقا حتی یه روز هم پا پیش بذاره تاز اول راهه دختر! تازه اون موقع ممکنه متوجه بشی اصلا بدردت نمی خوره(یا شایدم بخوره).اما تو که از حالا انقدر خودتو درگیرش کردی ممکنه فردا که اومد انقدر از اومدنش خوشحال شی که در عقلت دیگه بسته شه. ایرادهای بزرگشو نبینی و با فرورفتن توی یه ارتباط اشتباه خیلی اذیت شی یا خود واقعی طرف رو نبینی!
مواظب باش...

موفق باشی:72:

---

دوست عزیزم شما انقدر قشنگ حرف میزنید که دلم می خواهد ساعتها با شما صحبت کنم چون احساس میکنم با حرفاتون این قدرت را به من میدین من تقریبا 3 ماه که اصلا حال هیچ کاری را نداشتم اما از دیشب و با حرفهای شما احساس میکنم انرژی من برگشته

یک خواهشی داشتم من می خواستم یک میل شخصی به شما بزنم و یک سری مسائل را واضح تر توضیح بدم اما نتونستم دوست دارم با شما مکاتبه کنم ( از طریق میل ) چون احساس میکنم به عنوان یک دختر تجربه های خیلی خوبی دارید البته اگر شما هم مایل هستین ؟؟؟ در غیر اینصورت همیشهاز شما به عنوان یک دوست خوب یاد میکنم

دعوت به ارتباط خصوصی خلاف قوانین تالار همدردیه ، از این رو ایمیل شما حذف گرید ( این سطر از طرف مدیران تالار است )

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط reza.p

نیاز به رابطه با جنس مخالف تو ذات بشره ، نداشتنش حسن نیست و داشتنش عیب نیست ، راه درستش ازدواج که تو این زمونه سر وقتش نمیشه انجامش داد.
من نوعی یه زمانی خواستم یه دوستی سالم داشته باشم، تو جامعه واقعی که میدونستم چه ایراداتی بهش وارده پس گفتم بیام سراغ نت، تصادفی با یکی آشنا شدم، بهش گفتم که هدفم یه دوستی پاک و سالمه، اونم تو نت، بیرون از نت من وجود خارجی ندارم، چند وقت بعد سر یه موضوعی ازم پرسید که چه احساسی بهش دارم، گفتم یه دوست یه خواهر خوب، کلی :302: و بد و بیراه که فلانی و بهمانی، قلبت از سنگه! بی وفایی! با من بازی کردی! چرا درس خوندن من واست مهم بود؟! چرا ناراحتی من واست مهم بود؟! دیوونه من دوست دارم و از این حرفا
من واقعا هنگ کرده بودم، من فقط یه دوست میخواستم که باهاش حرف بزنم و مشکلایی که به کسی نمیتونستم بگمو بهش بگم، همون چیزی که خودم واسه اون بودم، ولی مشکل من این بود که دخترا رو نمیشناختم، این که هر پسری که من واسش مهمم پس منو میخواد از اون منطق هاییه که درکش واسه پسرا سخته
حالا من موندم و یه وجدان درد که چرا ندانسته با احساسات یه دختر بازی کردم، امسال کنکور داشت، نگرانم که نکنه اون قضیه که پارسال اتفاق افتاد باعث افتش شده باشه ولی حتی جرات نمیکنم ازش خبر بگیرم که قبول شده یا نه
ایشونم شما نگفتنین چه صحبتایی رد و بدل شده ولی به نظرم دنبال یه دوست بودن نه یه شریک زندگی، پس شما بهتره با این دیدگاه بار سفر رو ببندینَ، اگه همینطور بود که از تفریحت لذت ببر ، اگرم نبود یه سورپرایز میشه واست

---

دوست عزیز از صحبت ها و نکاتی که گفتید ممنونم اما این وسط من از شما یک سوال دارم ببینید شما خودتون میگید : من فقط یه دوست میخواستم که باهاش حرف بزنم و مشکلایی که به کسی نمیتونستم بگمو بهش بگم، همون چیزی که خودم واسه اون بودم


اما دقیقا نکته همین جاست شما توقع دارید که کسی به شما کمک کنه به حرفاتون گوش کنه به دردو دلتون گوش کنه به شما آرامش بده وقتش را و انرژی اش را بزاره اونم یک مدت طولانی بعد فک کنه شما مثل برادرشین !!!! از نظره شما چرا باید 1 دختر این همه مدت وقتش را پشت کامپیوتر در حرف زدن با یک شخص تلف کنه محض رابطه ی خواهر برادری ؟؟؟

در ضمن از نظره من شما حد و مرز این رابطه را از اول برای ایشان مشخص نکردید گفتن یک جمله که من دوستیه ساده و پاک می خواهم به این مفهوم نیست که من اصلا به فکر ازدواج نیستم و اینها شما باید از همون اول واضح و کامل به ایشان توضیح میدادید که من احساس دوست دارم با کسی حرف بزنم اما نمی خواهم هیچ فکری و ذهنیتی در رابطه با من برای اون شخص ایجاد بشه در این صورت اگر کسی این حرف را به من بزنه من بهش میگم که امادگیه چنین رابطه ای را ندارم چون به خودم مطمئن نشدم که وابسته نمیشم اما اگر ایشان این توان را در خود دید خب مثل یک خواهر با شما مکاتبه میکنه وهیچ فکری ذهنش را درگیر نمیکنه

و از همه مهمتر شما یک نکته را فراموش کردید اونم اینکه ایشان در بدتریت دورانه زندگیشون به سر میبردن زمانی که ما خیلی گوشه گیر میشیم فشار و استرس زیادی را تحمل میکنیم و از هر کسی که به ما ارامش بده و بخواهد به نزدیک بشه اونم از جنس مخالف استقبال میکنیم


اما راجب اینکه میل بزنید یا نه من میگم 100 درصد میل نزنید چون وقتی خودم را میزارم جای ایشان میگم اون براش مهم بوده که من قبول میشم یا نه پس دوست داره با من باشه پس منو دوست داره .................هزار تا تجزیه و تحلیل دیگه

موفق باشید

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اما دو تا سوال دیگر هم ذهن منو درگیر کرده :

1- ممکنه ایشان از روی بچگی این رفتار را و انجام داده باشن ؟؟؟و بی تجربه باشن؟؟ می خواهم بگم اگر این موضوع درست باشه خب به چنین شخصی اصلا نمیشه به عنوان مرد زندگی نگاه کرد ؟؟؟


2- من اصلا دوست ندارم از خودم تعریف کنم اما دیران عقیده دارند چهره قشنگی دارم می خواهم بدونم ممکنه فقط به خاطر چهره من شروع به مکاتبه با من کرده باشه ؟؟؟ ما از طریق فیس بوک با هم صحبت میکردیم

با تشکر از همه شما

امیدوارم که همینجا با همین صحبتها شما به نتیجه برسید چون اصلا چیز پیچیده ای وجود نداره.
بهتره اول به چند تا سوال جواب بدی.
1- شما چند سالته
2- اون اقا چند سالشه
3- هرچند وقت یکبار بهم میل می زديد
4- در طی این 9 ماه صحبتی در مورد مسائلی که مربوط به آینده مشترکتون باشه پیش اومد یا نه؟
اگه اجازه بدی من جواب اون دو تا سوال شما رو بدم.
1- دو حالت داره:آره بچه بوده. بی تجربه بوده. بلد نبوده. اگه اینو بفهمی چی می شه؟ ناراحت می شی که چرا گیر یه بچه افتادی! و غصه می خوری!!.... نه بچه نبوده. خودش اینطوری خواسته. اصلا دنبال رابطه جدی نبوده. ناراحت می شی که چرا باهات چنین رفتاری انجام داده! تو شایسته این رفتار نیستی! بازم دلخور می شی!!! پس جواب این سوال بدردت نمی خوره. در اصل ماجرا تاثیری نداره. تو الان فقط خوشت میاد راجع بهش فکر کنی. خودتو درگیر کنی. خودتو آزار میدی و می دونی که فایده ای نداره. چرا؟! مگه بهت نگفت دو سه ماه می خواد که به درگیری های خودش برسه؟ شاید اونم متوجه شده داری وابسته احساسی می شی مودبانه عذر تو رو خواسته. دلیلی نداره همه دنیا ما رو تایید کنن و از ما خوششون بیاد! خود من خواستگاری داشتم که باهام حرف زد گفت یه هفته دیگه خودش بهم زنگ می زنه و نظرشو می گه... نزد چون معلومه یه هفته وقت برای ایتکار لازم نیست. اصلا همون جلسه اول معلوم بود تفاهم نداریم. چه اشکالی داره انقدر بزرگ بشیم که بتونیم نه بشنویم؟
2- قیافه اولین چیزی هست که در نظر مردها میاد. خیلی از دخترها از ابتدا رو همین معیار انتخاب می شن اما دلیلی برای ادامه دادن نمی تونه باشه.
بهت می گم اگه بیشتر از این خودتو درگیر کنی دچار اگر و اماهای بیحاصل می شی. در دورو تسلسل گرفتار می شی و فقط اعصابت خرد می شه. به نظر من عملا اتفاق خاصی بین شما نیفتاده و هیچ قول و قراری نبوده که شما انقدر غصه اش رو می خوری.
باید یاد بگیری روال عادی زندگیتو داشته باشی و حرفهای مردهارو تا ثابت نکردند زیاد جدی نگیری. اگه جای بعضی ها بودی چیکار می کردی؟ دوستم با یه آقایی تا مرز تعیین تاریخ عقد رفتن. دوستم عاشق این آقا شد که در خواستگاری سنتی کم پیش میاد. اما پسر یه مهلت دو روزه خواست و بعدش گفت منصرف شده!!! هم دختره زیبا بود و هم قد بلند و تحصیلکرده. پسر گفت که دلیل اینکار ربطی به دختر نداره و مشکلش با خودشه.
شما چه می دونی چه داره به اون پسر می گذره و شرایطش چطوریه؟! اصلا به ما چه ربطی داره در زندگی خصوصی دیگران چه می گذره وقتی خودشون ازمون نخواستن؟
چاره تو فقط همینه که به زندگی عادیت برگردی. دنبال کسی باشی که تمام و کمال مال تو باشه و بیخود این سوالهای بیجواب رو در ذهن خودت مرور نکنی.

موفق باشی:72:

ممنون از توجهت، الان که پست صبحمو خوندم دیدم بیشتر درد دل کردم تا جوابی به شما داده باشم
ولی یه نکته

نقل قول:

---

اما دقیقا نکته همین جاست شما توقع دارید که کسی به شما کمک کنه به حرفاتون گوش کنه به دردو دلتون گوش کنه به شما آرامش بده وقتش را و انرژی اش را بزاره اونم یک مدت طولانی بعد فک کنه شما مثل برادرشین !!!! از نظره شما چرا باید 1 دختر این همه مدت وقتش را پشت کامپیوتر در حرف زدن با یک شخص تلف کنه محض رابطه ی خواهر برادری ؟؟؟

---

نکته همینجوری که گفتی همینجاس، ولی فکر کنم متوجهش نشدی، از نظر اکثر دخترا (نمونش خود شما) این وقت گذاشتن وفت تلف کردنه ولی از نظر اکثر پسرا (نمونش خود من) یه دوست ارزش وقت گذاشتن و نگران بودن و توجه کردن رو داره و متاسفانه همین عدم آشنایی با روحیات جنس مخالفه که خیلی وقتا باعث سوء تفاهم میشه.
اگه اسم این عدم آشنایی رو بچگی بذاریم به نظر من آره ایشون بچگی کرده، با توجه به اینکه گفتین آدمی نیست که هر روزی با کسی باشه به نظر من ایشون به شما به عنوان یه دوست نگاه کرده، ولی اینکه در حالی که امکان ادامه ارتباط فراهمه اونو قطع کرده احتمالا یا به خودش یا شما یا حتی هردوتون شک کرده و احساس کرده که داره دلبستگی پیش میاد، با این کار خواسته مطمئن بشه،همونجوری که دوستان گفتن اگه از طرف خودشم علاقه ای بود طاقت نمیاورد و خیلی زود برمیگشت(باز از خودم مثال میزنم، به کسی که به خاطرش اینجا عضو شدم و اولین و آخرین بار علاقه مند شدم گفتم یه هفته مشکلی دارم نمیتونم باهات تماس داشته باشم، میخواستم خودمو امتحان کنم! 38 ساعت دووم آوردم!) اینکه سر حرفش مونده یعنی احساسش علاقه نیست.
شمام بهتره که با اعتماد به نفس زندگیتونو از سر بگیرین، سعی کنین که یه سری تجربه جدید داشته باشین، اگه کتابخون نیستی امتحانش کن، اگه اهل ورزش نیستی استارتشو بزن، اگه گواهینامه نداری و شرایطشو داری سعی کن بگیری، خلاصه نذار ذهنت درگیر شه اینو شاید خوندی ولی تکرارش ضرری نداره
و مطمئن باش با توجه به اعتقاداتت به اصول اخلاقی و رابطه سالم، اگه خدا رو قبول دار خدا، اگه سرنوشتو قبول داری سرنوشت بهترین ها رو سر راهت قرار میدن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرافراز

امیدوارم که همینجا با همین صحبتها شما به نتیجه برسید چون اصلا چیز پیچیده ای وجود نداره.
بهتره اول به چند تا سوال جواب بدی.
1- شما چند سالته
2- اون اقا چند سالشه
3- هرچند وقت یکبار بهم میل می زديد
4- در طی این 9 ماه صحبتی در مورد مسائلی که مربوط به آینده مشترکتون باشه پیش اومد یا نه؟
اگه اجازه بدی من جواب اون دو تا سوال شما رو بدم.
1- دو حالت داره:آره بچه بوده. بی تجربه بوده. بلد نبوده. اگه اینو بفهمی چی می شه؟ ناراحت می شی که چرا گیر یه بچه افتادی! و غصه می خوری!!.... نه بچه نبوده. خودش اینطوری خواسته. اصلا دنبال رابطه جدی نبوده. ناراحت می شی که چرا باهات چنین رفتاری انجام داده! تو شایسته این رفتار نیستی! بازم دلخور می شی!!! پس جواب این سوال بدردت نمی خوره. در اصل ماجرا تاثیری نداره. تو الان فقط خوشت میاد راجع بهش فکر کنی. خودتو درگیر کنی. خودتو آزار میدی و می دونی که فایده ای نداره. چرا؟! مگه بهت نگفت دو سه ماه می خواد که به درگیری های خودش برسه؟ شاید اونم متوجه شده داری وابسته احساسی می شی مودبانه عذر تو رو خواسته. دلیلی نداره همه دنیا ما رو تایید کنن و از ما خوششون بیاد! خود من خواستگاری داشتم که باهام حرف زد گفت یه هفته دیگه خودش بهم زنگ می زنه و نظرشو می گه... نزد چون معلومه یه هفته وقت برای ایتکار لازم نیست. اصلا همون جلسه اول معلوم بود تفاهم نداریم. چه اشکالی داره انقدر بزرگ بشیم که بتونیم نه بشنویم؟
2- قیافه اولین چیزی هست که در نظر مردها میاد. خیلی از دخترها از ابتدا رو همین معیار انتخاب می شن اما دلیلی برای ادامه دادن نمی تونه باشه.
بهت می گم اگه بیشتر از این خودتو درگیر کنی دچار اگر و اماهای بیحاصل می شی. در دورو تسلسل گرفتار می شی و فقط اعصابت خرد می شه. به نظر من عملا اتفاق خاصی بین شما نیفتاده و هیچ قول و قراری نبوده که شما انقدر غصه اش رو می خوری.
باید یاد بگیری روال عادی زندگیتو داشته باشی و حرفهای مردهارو تا ثابت نکردند زیاد جدی نگیری. اگه جای بعضی ها بودی چیکار می کردی؟ دوستم با یه آقایی تا مرز تعیین تاریخ عقد رفتن. دوستم عاشق این آقا شد که در خواستگاری سنتی کم پیش میاد. اما پسر یه مهلت دو روزه خواست و بعدش گفت منصرف شده!!! هم دختره زیبا بود و هم قد بلند و تحصیلکرده. پسر گفت که دلیل اینکار ربطی به دختر نداره و مشکلش با خودشه.
شما چه می دونی چه داره به اون پسر می گذره و شرایطش چطوریه؟! اصلا به ما چه ربطی داره در زندگی خصوصی دیگران چه می گذره وقتی خودشون ازمون نخواستن؟
چاره تو فقط همینه که به زندگی عادیت برگردی. دنبال کسی باشی که تمام و کمال مال تو باشه و بیخود این سوالهای بیجواب رو در ذهن خودت مرور نکنی.

موفق باشی:72:

---

دوست عزیز برای چندمین بار ازت ممنونم

اما در جواب سوالاتت : من و ایشان 1 سال اختلاف سنی داریم من 23 سالمه و ایشان 24 سالشونه

ما تقریبا هر روز به هم میل میزدیم هر روز به جز دوران امتحانات که هر دومون میگفتیم موقتا متوقفش کنیم بعد دوباره شروع میکردیم

در اون 9 ماه فقط یک بار ازمن پرسید درست کی تموم میشه ؟؟ و برنامه ات برای اینده چیه ؟؟بعدم راجب تصمیمات خودش گفت در رابطه با ادامه تحصیلش یا کار کردنش

دوست عزیزم من خیلی بهترم خیلی از هر لحاظ بهترم دوست دارم این ارامش همیشه با من باشه اما اگر دوباره به من میل بزنه ممکنه اوضاعم بهم بریزه ؛ من همیشه ممنونتم البته الان هم هستم .....دلم نمی خواهد دیگه اشتباه کنم دوست دارم با کسی صحبت کنم که با تجربه باشه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط reza.p

ممنون از توجهت، الان که پست صبحمو خوندم دیدم بیشتر درد دل کردم تا جوابی به شما داده باشم
ولی یه نکته

نقل قول:

---

اما دقیقا نکته همین جاست شما توقع دارید که کسی به شما کمک کنه به حرفاتون گوش کنه به دردو دلتون گوش کنه به شما آرامش بده وقتش را و انرژی اش را بزاره اونم یک مدت طولانی بعد فک کنه شما مثل برادرشین !!!! از نظره شما چرا باید 1 دختر این همه مدت وقتش را پشت کامپیوتر در حرف زدن با یک شخص تلف کنه محض رابطه ی خواهر برادری ؟؟؟

---

نکته همینجوری که گفتی همینجاس، ولی فکر کنم متوجهش نشدی، از نظر اکثر دخترا (نمونش خود شما) این وقت گذاشتن وفت تلف کردنه ولی از نظر اکثر پسرا (نمونش خود من) یه دوست ارزش وقت گذاشتن و نگران بودن و توجه کردن رو داره و متاسفانه همین عدم آشنایی با روحیات جنس مخالفه که خیلی وقتا باعث سوء تفاهم میشه.
اگه اسم این عدم آشنایی رو بچگی بذاریم به نظر من آره ایشون بچگی کرده، با توجه به اینکه گفتین آدمی نیست که هر روزی با کسی باشه به نظر من ایشون به شما به عنوان یه دوست نگاه کرده، ولی اینکه در حالی که امکان ادامه ارتباط فراهمه اونو قطع کرده احتمالا یا به خودش یا شما یا حتی هردوتون شک کرده و احساس کرده که داره دلبستگی پیش میاد، با این کار خواسته مطمئن بشه،همونجوری که دوستان گفتن اگه از طرف خودشم علاقه ای بود طاقت نمیاورد و خیلی زود برمیگشت(باز از خودم مثال میزنم، به کسی که به خاطرش اینجا عضو شدم و اولین و آخرین بار علاقه مند شدم گفتم یه هفته مشکلی دارم نمیتونم باهات تماس داشته باشم، میخواستم خودمو امتحان کنم! 38 ساعت دووم آوردم!) اینکه سر حرفش مونده یعنی احساسش علاقه نیست.
شمام بهتره که با اعتماد به نفس زندگیتونو از سر بگیرین، سعی کنین که یه سری تجربه جدید داشته باشین، اگه کتابخون نیستی امتحانش کن، اگه اهل ورزش نیستی استارتشو بزن، اگه گواهینامه نداری و شرایطشو داری سعی کن بگیری، خلاصه نذار ذهنت درگیر شه اینو شاید خوندی ولی تکرارش ضرری نداره
و مطمئن باش با توجه به اعتقاداتت به اصول اخلاقی و رابطه سالم، اگه خدا رو قبول دار خدا، اگه سرنوشتو قبول داری سرنوشت بهترین ها رو سر راهت قرار میدن.

---

ممنونم از پیشنهادتان خیلی نکات خوبی را گفتید

اما جالبه بدونید من یک ورزشکارم اهل مطالعه در حد خیلی زیاد نقاشی میکشم و در کل دختر شاد و پر انرژی هستم اما الان 4 ماه که ذهنم درگیره این موضوع شده و من فقط می خواهم خودم را از فکر کردن به این موضوع خلاص کنم اما تا حالا خیلی کم موفق شدم ولی میدونم که موفق میشم


اما یک سوال داشتم از شما چون یک پسر هستید دوست دارم نظره شما را بدونم ممکنه شما از دختری تعریف کنید حالا از چهره و اخلاقش یا اینکه بهش بگید از صحبت کردن با او لذت میبرید فقط فقط به عنوان یک دوست ؟؟؟ یعنی هیچ قصد و نیتی پشت این حرف نباشه ؟؟؟

اگر من به عنوان یک دختر زود زود با شمادر تماس باشم بهتره یا دیرتر ؟؟؟در واقع میخواهم بدونم از نظره شما هم اگر یک دختر خودش را بگیره و اصلا نزاره طرف مقابلش ذره ای پی ببره ( البته تا جایی که هیچ چیز معلوم نیست ) که بهش علاقه داره بهتره ؟؟؟

پس چرا من از بعضی پسرها میشنوم که میگن فلان دختر خودش را میگیره مغروره اگر دوست داشت با من در تماس باشه ذره ای توجه نشون میداد ؟؟؟

من خودم همیشه و همیشه زود زود پاسخ میل دوستم را میدادم اما خیلی وقتها میشد که ایشان 1 روز فاصله مینداخت البته حق داشت چون در خانه کامپیوتر نداشت و همش از دانشگاه با من در تماس بود

نقل قول:

---

اما جالبه بدونید من یک ورزشکارم اهل مطالعه در حد خیلی زیاد نقاشی میکشم و در کل دختر شاد و پر انرژی هستم اما الان 4 ماه که ذهنم درگیره این موضوع شده و من فقط می خواهم خودم را از فکر کردن به این موضوع خلاص کنم اما تا حالا خیلی کم موفق شدم ولی میدونم که موفق میشم

---

خوشحالم که اینقدر پرانرژی هستی ، از دخترایی که میشینن گوشه خونه داد میزنن آی ما آزادی نداریم، حق مارو خوردن، پوسیدیمو ... همیشه شاکیم، با این روحیه کارت خیلی راحت تره

نقل قول:

---

اما یک سوال داشتم از شما چون یک پسر هستید دوست دارم نظره شما را بدونم ممکنه شما از دختری تعریف کنید حالا از چهره و اخلاقش یا اینکه بهش بگید از صحبت کردن با او لذت میبرید فقط فقط به عنوان یک دوست ؟؟؟ یعنی هیچ قصد و نیتی پشت این حرف نباشه ؟؟؟

---

من بشخصه با قیافه مردم کاری ندارم چون یه چیز خدادایه(مگه اینایی که فشن و جوجه تیغی و جک و جونوری یا آرایش هفت قلم و آبرنگ کاری و بتونه کاری ... میکنن که اساسی بدم میاد) ولی در مورد اخلاق، شخصیت، علایق و اطلاعات آره، پیش اومده، یه مثال بخوام بزنم دختری بود که چند بار بهش گفتم که لذت میبرم تو جمعی که اکثر دختراش فکر و ذکرشون تیپ و مده و بزرگترین دل نگرونیشون مانیکور ناخوناشون(یه بار یکی تا آستانه سکته زدن رفت که چرا لبه این پرید!!!) دختری هم پیدا میشه که وضعیت جامعه و روحیات مردم واسش مهمه و با ایده ئولوژی های مختلف آشناس وضمناً تو شعر دستی بر آتش داره.
ولی قصدو منظوری (از اون جهتی که شما منظورته) پشتش نبوده.

نقل قول:

---

اگر من به عنوان یک دختر زود زود با شمادر تماس باشم بهتره یا دیرتر ؟؟؟در واقع میخواهم بدونم از نظره شما هم اگر یک دختر خودش را بگیره و اصلا نزاره طرف مقابلش ذره ای پی ببره ( البته تا جایی که هیچ چیز معلوم نیست ) که بهش علاقه داره بهتره ؟؟؟

---

1- پسرا از دخترای آویزون خوششون نمیاد حتی برای رابطه نامشروع، چون دردسرسازه
2- از دخترای خیلی تودار هم خوششون نمیاد، مخصوصاً برای زندگی، چون وقتی میگن مکمل یعنی دختر به یکی نیاز داره که بهش تکیه کنه و مرد به یکی که بهش محبت کنه(البته هر دو مورد برعکسشم هست ولی با درجه کمتر) یه دختر تودار و سرد نیازای عاطفی رو برطرف نمیکنه
مثل همه جای طبیعت تعادل بهترین حالته، پسرا از دختری خوششون میاد که (برای زندگی منظورمه) از یه رابطه سالم استقبال کنه ولی جلوی هر انحرافی بی تعارف محکم وایسه(بعضیا حتی دخترو امتحان میکنن)، دختری که برای خودش احترام قائل باشه، نه خودشو ضعیفه ببینه و نه احساس کنه از خرطوم فیل افتاده.
با توجه به عرف جامعه و روحیات پسرا دختر پیشقدم نشه تو ابراز علاقه بهتره، ولی اگه پسر دو قدم اومد جلو دخترم یه قدم برداره، اگه یه آهنگ عاشقانه داد یه شعر جوابشه، اگه 4بار پسر تماس گرفت،احوال پرسید یه بارم دختر تماس بگیره، منظورم اینه که کار به جایی نرسه که پسر احساس کنه که داره گدایی عشق میکنه، اگه با غرور یه پسر بازی بشه شاید تا آخر عمر نشه کاریش کرد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط reza.p

نقل قول:

---

اما جالبه بدونید من یک ورزشکارم اهل مطالعه در حد خیلی زیاد نقاشی میکشم و در کل دختر شاد و پر انرژی هستم اما الان 4 ماه که ذهنم درگیره این موضوع شده و من فقط می خواهم خودم را از فکر کردن به این موضوع خلاص کنم اما تا حالا خیلی کم موفق شدم ولی میدونم که موفق میشم

---

خوشحالم که اینقدر پرانرژی هستی ، از دخترایی که میشینن گوشه خونه داد میزنن آی ما آزادی نداریم، حق مارو خوردن، پوسیدیمو ... همیشه شاکیم، با این روحیه کارت خیلی راحت تره

نقل قول:

---

اما یک سوال داشتم از شما چون یک پسر هستید دوست دارم نظره شما را بدونم ممکنه شما از دختری تعریف کنید حالا از چهره و اخلاقش یا اینکه بهش بگید از صحبت کردن با او لذت میبرید فقط فقط به عنوان یک دوست ؟؟؟ یعنی هیچ قصد و نیتی پشت این حرف نباشه ؟؟؟

---

من بشخصه با قیافه مردم کاری ندارم چون یه چیز خدادایه(مگه اینایی که فشن و جوجه تیغی و جک و جونوری یا آرایش هفت قلم و آبرنگ کاری و بتونه کاری ... میکنن که اساسی بدم میاد) ولی در مورد اخلاق، شخصیت، علایق و اطلاعات آره، پیش اومده، یه مثال بخوام بزنم دختری بود که چند بار بهش گفتم که لذت میبرم تو جمعی که اکثر دختراش فکر و ذکرشون تیپ و مده و بزرگترین دل نگرونیشون مانیکور ناخوناشون(یه بار یکی تا آستانه سکته زدن رفت که چرا لبه این پرید!!!) دختری هم پیدا میشه که وضعیت جامعه و روحیات مردم واسش مهمه و با ایده ئولوژی های مختلف آشناس وضمناً تو شعر دستی بر آتش داره.
ولی قصدو منظوری (از اون جهتی که شما منظورته) پشتش نبوده.

نقل قول:

---

اگر من به عنوان یک دختر زود زود با شمادر تماس باشم بهتره یا دیرتر ؟؟؟در واقع میخواهم بدونم از نظره شما هم اگر یک دختر خودش را بگیره و اصلا نزاره طرف مقابلش ذره ای پی ببره ( البته تا جایی که هیچ چیز معلوم نیست ) که بهش علاقه داره بهتره ؟؟؟

---

1- پسرا از دخترای آویزون خوششون نمیاد حتی برای رابطه نامشروع، چون دردسرسازه
2- از دخترای خیلی تودار هم خوششون نمیاد، مخصوصاً برای زندگی، چون وقتی میگن مکمل یعنی دختر به یکی نیاز داره که بهش تکیه کنه و مرد به یکی که بهش محبت کنه(البته هر دو مورد برعکسشم هست ولی با درجه کمتر) یه دختر تودار و سرد نیازای عاطفی رو برطرف نمیکنه
مثل همه جای طبیعت تعادل بهترین حالته، پسرا از دختری خوششون میاد که (برای زندگی منظورمه) از یه رابطه سالم استقبال کنه ولی جلوی هر انحرافی بی تعارف محکم وایسه(بعضیا حتی دخترو امتحان میکنن)، دختری که برای خودش احترام قائل باشه، نه خودشو ضعیفه ببینه و نه احساس کنه از خرطوم فیل افتاده.
با توجه به عرف جامعه و روحیات پسرا دختر پیشقدم نشه تو ابراز علاقه بهتره، ولی اگه پسر دو قدم اومد جلو دخترم یه قدم برداره، اگه یه آهنگ عاشقانه داد یه شعر جوابشه، اگه 4بار پسر تماس گرفت،احوال پرسید یه بارم دختر تماس بگیره، منظورم اینه که کار به جایی نرسه که پسر احساس کنه که داره گدایی عشق میکنه، اگه با غرور یه پسر بازی بشه شاید تا آخر عمر نشه کاریش کرد.

---

خیلی ممنونم نکات را گفتید که اصلا نمیدونستم خیلی آموزنده و مفید بود واقعا ممنونم امیدوارم به خواسته هاتون برسید

ارتباط ایشون با شما در حد یک دوست و آشنای نزدیک بوده ، علاقمندی در حد معمول بوده ، ایشون عاشق نبودن،
اما به دلیل سوال پرسیدن های مداوم از شما باعث شدن شما اینطور برداشت کنین که ایشون هدفی دارن و عاشق شدن. گولتون نزدن ، سوء تفاهم شده ، شاید نمی دونستن ممکنه شما این ارتباط رو اینطور تعبیر کنین.

در خارج هستن و خلاء روحی داشتن و شما آشنا و دوستی براشون بودین در حد کلام. تا حدودی مقصر بودن ولی شما هم بزرگش کردین.

اونچه که کاملاً مشهوده این آقا دارن برای زندگیشون و آیندشون فکر و تصمیم گیری می کنن ، از نظر کار و تحصیل . مردها تا زمانی که زندگیشون به ثبات نرسه و شغل مشخص نداشته باشن برای ازدواج اقدامی نمی کنن.
ایشون فعلاً درگیر موضوعات زندگی خودشون هستن ، اگر شما ایمیل بزنی همچنان فقط دوست خواهید بود ، ممکنه در آینده برای ازدواج گزینه ایشون باشید و یا نباشید (البته شما هم تصمیم گیرنده هستید)، اگر ارتباطی برقرار می کنید با توجه به اوضاع ایشان به احساساتتان میدان ندهید و بدانید فعلاً خبری نیست :) البته من صلاح می دانم ازشان دور شوید چون به ایشون احساس پیدا کردین.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط *nadia*

ارتباط ایشون با شما در حد یک دوست و آشنای نزدیک بوده ، علاقمندی در حد معمول بوده ، ایشون عاشق نبودن،
اما به دلیل سوال پرسیدن های مداوم از شما باعث شدن شما اینطور برداشت کنین که ایشون هدفی دارن و عاشق شدن. گولتون نزدن ، سوء تفاهم شده ، شاید نمی دونستن ممکنه شما این ارتباط رو اینطور تعبیر کنین.

در خارج هستن و خلاء روحی داشتن و شما آشنا و دوستی براشون بودین در حد کلام. تا حدودی مقصر بودن ولی شما هم بزرگش کردین.

اونچه که کاملاً مشهوده این آقا دارن برای زندگیشون و آیندشون فکر و تصمیم گیری می کنن ، از نظر کار و تحصیل . مردها تا زمانی که زندگیشون به ثبات نرسه و شغل مشخص نداشته باشن برای ازدواج اقدامی نمی کنن.
ایشون فعلاً درگیر موضوعات زندگی خودشون هستن ، اگر شما ایمیل بزنی همچنان فقط دوست خواهید بود ، ممکنه در آینده برای ازدواج گزینه ایشون باشید و یا نباشید (البته شما هم تصمیم گیرنده هستید)، اگر ارتباطی برقرار می کنید با توجه به اوضاع ایشان به احساساتتان میدان ندهید و بدانید فعلاً خبری نیست :) البته من صلاح می دانم ازشان دور شوید چون به ایشون احساس پیدا کردین.

---

ممنون دوست عزیز خیلی ممنون بله خودم هم تصمیم دارم اصلا میل نزنم

شیرین عزیز

به نکاتی که میگم خوب دقت کن و سعی کن به توصیه ها عمل کنی

1 - شما دوست دارید ایشون به شما علاقمند شده باشه ( این میل انسانیه برای همین هم تاکید میشه از این روابط پرهیز کنید چون کششها باعث میشه این میل خودشو بندازه تو رابطه ، دخترها در این رابطه بیشتر حساسند )

2 - از این ارتباط توقع پیدا کرده ای ، که حداقلش >>توقع ادامه ، و معقولش >> هدفمند بودنه .
توقع ادامه بیجاست ، اما توقع هدفمند بودن که از ابتدا باید مشخص می کردید به جاست و این نوع ارتباطها بدون هدف ازدواج و زیر نظر خانواده و به قصد شناخت ، با توجه به خلاهای دو طرف آسیب زاست که شما نمونه آسیب اون رو دارید تجربه می کنید . ( انتظار ، ناراحتی ، دلخوری ، توقع ، مختل شدن زندگی ، و ..... اوجش هم افسردگیه اگر از این وضعیت بیرون نیایید )

3 - اگر بخوایم اخلاق محوری ایشان رادر نظر بگیریم ، چه بسا دیده اند دارند وابسته می شوند و علاقه مند و لذا چون نمیخواستند چنین شود رابطه را قطع کردند ( که اگر چنینه کار عاقلانه ای کرده )

4 - شما وابسته شدی ، همون اوائل ارتباط احساستون درگیر شده ( و این نتیجه طبیعی رابطه بین دو جنسه = کشش )

توصیه :

1 - خیال پروری و توقع و انتظار را کنار بگذارید .

2 - دیگه وارد این رابطه نشوید حتی اگر او باز گشت ( اگر هم روزی به قصد ازدواج باز گشت لازمه از طریق خانواده وارد شود نه خودتون ) پس راه به ادامه ارتباط ندهید .

3 - روند شناختیتون رو در خصوص این رابطه اصلاح کنید ، و از تصورات و تعبیرات بدون سند و مدرک قطعی بیرون بیایید .

4 - هر وقت ذهنتون طرف ایشون میره از تکنیک توقف فکر بهره بگیر .

5 - براتون مهم نباشه که چرا میل نمیزنه یا رابطه را قطع کرد و پیگیرش حتی در ذهن نباشید ، یعنی در یک کلام ، مهم نیست چرا رفته ، مهم اینه که رفته و تموم شده ، ( اینگونه کمک می کنی به فراموش شدنش )

موفق باشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

شیرین عزیز

به نکاتی که میگم خوب دقت کن و سعی کن به توصیه ها عمل کنی

1 - شما دوست دارید ایشون به شما علاقمند شده باشه ( این میل انسانیه برای همین هم تاکید میشه از این روابط پرهیز کنید چون کششها باعث میشه این میل خودشو بندازه تو رابطه ، دخترها در این رابطه بیشتر حساسند )

2 - از این ارتباط توقع پیدا کرده ای ، که حداقلش >>توقع ادامه ، و معقولش >> هدفمند بودنه .
توقع ادامه بیجاست ، اما توقع هدفمند بودن که از ابتدا باید مشخص می کردید به جاست و این نوع ارتباطها بدون هدف ازدواج و زیر نظر خانواده و به قصد شناخت ، با توجه به خلاهای دو طرف آسیب زاست که شما نمونه آسیب اون رو دارید تجربه می کنید . ( انتظار ، ناراحتی ، دلخوری ، توقع ، مختل شدن زندگی ، و ..... اوجش هم افسردگیه اگر از این وضعیت بیرون نیایید )

3 - اگر بخوایم اخلاق محوری ایشان رادر نظر بگیریم ، چه بسا دیده اند دارند وابسته می شوند و علاقه مند و لذا چون نمیخواستند چنین شود رابطه را قطع کردند ( که اگر چنینه کار عاقلانه ای کرده )

4 - شما وابسته شدی ، همون اوائل ارتباط احساستون درگیر شده ( و این نتیجه طبیعی رابطه بین دو جنسه = کشش )

توصیه :

1 - خیال پروری و توقع و انتظار را کنار بگذارید .

2 - دیگه وارد این رابطه نشوید حتی اگر او باز گشت ( اگر هم روزی به قصد ازدواج باز گشت لازمه از طریق خانواده وارد شود نه خودتون ) پس راه به ادامه ارتباط ندهید .

3 - روند شناختیتون رو در خصوص این رابطه اصلاح کنید ، و از تصورات و تعبیرات بدون سند و مدرک قطعی بیرون بیایید .

4 - هر وقت ذهنتون طرف ایشون میره از تکنیک توقف فکر بهره بگیر .

5 - براتون مهم نباشه که چرا میل نمیزنه یا رابطه را قطع کرد و پیگیرش حتی در ذهن نباشید ، یعنی در یک کلام ، مهم نیست چرا رفته ، مهم اینه که رفته و تموم شده ، ( اینگونه کمک می کنی به فراموش شدنش )

موفق باشی

---

lممنون دوست عزیز خیلی نکات خوبی گفتید .....اما دقیقا یادمه من یکبار یک جوری گفتم این طور که ما داریم به هم میل میزنیم ممکنه وابستگی پیش بیاد و هردوی ما دچار مشکل بشیم ؟؟
اما ایشان به من گفت وابستگی نا پختگیه شاید منظورت علاقه است که از نظر من تو هر رابطه ای باید شور حرارت علاقه و هیجان باشه و هنر 1 ادم پخته هم همینه که وابسته نشه

میدونید در واقع طوری با من حرف زد که انگار من وابسته شدم خودش وابسته نشده ,و حتی بعدش گفت من اصراری به ادامه این ارتباط ندارم اگر میگم اصرار ندارم چون قبول دارم این طوری 2 نفر نمیتونند نسبت به هم شناخت پیدا کنند؟؟

حالا اینکه چرا این حرف را زد نمیدونم؟ و اینکه چرا می خواست منو بشناسه هم نمیدونم؟ اگر هم قصدش ازدواج بود چرا رفت ؟