-
دخترای شاغل در فروشگاه
امروز توی مانتو فروشی مامانم داشت با یه فروشنده راجه به مانتو صحبت می کرد منم فرصت داشتم
دختره رو سبک سنگین کردم.بعد به مامانم گفتم دختره چطور بود منظورم ظاهرش بود.گفت دقت
نکردم.ولی بعد گفت دخترایی که اینجاها کار می کنن خوب نیستن.یه دختر اگر تو خانوادش
مشکل نداشته باشه نمیاد برای 50 تومن اینجاها کار کنه.بعضیا هم خونوادشون خبر ندارن.
با دخترای فراری مقایسه شون کرد.حالا نمی دونم به خاطر تجربه حرفشو قبول کنم یا به خاطر
این که می گن تحقیق نکرده قضاوت نکن،قبول نکنم.
اگر کسی با آنی خانم در ارتباطه بهشون بگه بیان به عنوان یه مادر نظرشونو بگن.البته نظر همه
تون جالب و قابل احترامه.
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
سلام
خوبی؟
منم با نظرت موافقم که خانوم ani تو این بحث ها شرکت کنه نظراتشون جالبه
راستی تو از اون دختره خوشت اومده یا از روی کنجکاوی و صرفا دونستن این مطلب سوال کردی؟
منم تا حدودی با نظر مادرت موافقم البته اولا نباید به کسی ظن بد برد واسه اینکه تو فروشگاه کار می کنه و .....
ولی به نظر من اغلب شایسته نیست که یه خانوم با شخصیت تو این جور محیط ها کار کنه که واسه یه ذره فروش بیشتر مجبور بشه هزار جور زبون بریزه(البته بحث اینکه از روی مجبور بودن همچین کاریو کرده باشه رو نمی دونم چی بگم)
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
می خواستم نظر مامانمو بدونم.من دخترای شاغل رو به دخترایی که تو خونه نشستن منتظرن یکی بیاد ببرتشون ترجیح
می دم.البته شاغل تو یه جای معتبر.
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
بهتره بجای "شاغل تو یه جای معتبر" بگین>>"شاغل تو یه فضای مناسب برای خانمها"
فکر کنم منظورتون همینه
نمیشه گفت دختر خیابانی هستن یا هر نسبت دیگه ای رو بهشون داد.شاید از روی نیاز اونجا کار میکنه
باید شناخت بیشتری نسبت بهش پیدا کرد تا فهمید مناسب ازدواج هست یا نه
ممکنه خانم پاکدامن و متینی باشه که محتاج کاره،شاید هم نباشه
ولی همونطور که دوست گرامیمون گفتن
در شان یک خانم نیست هر جایی و با هر شرایطی کار کنه
البته تکرار میکنم،شاید کسی تو این محیط کار میکنه اما تمامی حریمها و اصول و پاکدامنیشو رعایت میکنه(که کم پیدا میشه چون اینجور آدما نمیتونن مشتری جذب کنن و برای کار تو اینجور اماکن فکر نکنم پذیرفته بشن!!!):72:
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
چه بازار پر از تمبر و برچسب و پر قضاوت و آلوده ای !!!
مگر یک جامعه نیاز به مانتو فروش و لباس زیر فروش و.......ندارد؟!!!
شاید به واقع یک نفر کل استعداد خارق العاده اش در امر فروش مانتو و لباس باشد . این چه قضاوتی است ؟!
چه کسی گفته که قرار است هر کس در مانتو فروشی کار کرد فرد موفق و یا موجه ایی نباشد .
مهم نیست ما کجا هستیم . مهم این است که جامعه نیازمند افراد پر انرژی و تلاشگر است و ما جایی که ایستاده ایم باید تلاش کنیم فرد موفقی باشیم .اگر خانه داری ،خانه داری ات درست باشد و از صد وجودت مایه بگذار و اگر پزشک و مهندس هستی باز از صد وجودت مایه بگذار و اگر هم کارمند شهرداری هستی و شبها زباله جابه جا می کنی باز هم از صد وجودت مایه بگذار. دختر و پسر ندارد .
همه ی ما برای امرار معاش نیازمند کار و نتیجتا دریافت پول هستیم . این چه قضاوتی است ؟ یعنی چون دختران نیاز به پول دارند نباید کار بکنند !!!و یا شاید قرار است مصرف کننده تحویل جامعه بدهیم ؟!!! مصرف کنندگان آویزان ؟!!!
کشور چین در این رابطه یک الگوی به واقع درست و حسابی است .
هیچ می دانید خیلی از این دختران ،دختران دانشجویی هستند که با این دست کارها خرج تحصیلشان را تامین می کند و یا در میان این دختران افرادی هستند که کمک خرج خانواده هستند . به نظر شما این افراد دستشان بوسیدنی نیست ؟
واقعا که داوری کافری است .
شکم سیر چه قضاوتها که نمی کند و چه برچسبها که نمی زند !!!
کار کردن نه عیب است و نه عار .
این مرز بندی ها مختص بعضی از باورهای غلط است که به دنبال تفکیک بندی و دسته بندی خوب ها و بدها هستند و متعاقب آن ذهن به دنبال قضاوت مردم می رود !!!!
به یاد دارم دختر ناصر ملک مطیعی در مقطعی از زندگی اش در همین ایران با مدرک فوق لیسانس در شیرینی فروشی کار می کرد و شیرینی می فروخت . حتما خیلی کار بدی می کرد که پارت تایم با مدرک فوق لیسانس چنین کاری می کرد و یا شیرینی فروختن دلیل بدی "شیرین " بود ؟!!!دختری باسواد و مترجم و مولف کتاب و ..............
این هم از آن استدلال های فرهنگ خاص ماست!!!
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
طبق شرع و قانون و عرف و همه چي ...همه ادمها خوب پاك و بي گناه هستن مگر عكسش ثــــــــــــــــــــــــ ـابت بشه......كسي كه نياز داره خب سر 50 يا 100 تومنش بحث نميكنه و ميره كار ميكنه كه دستش جلوي خلق خدا دراز نباشه...مگه مانتو فروشي جاي نامناسبيه؟؟؟
پس توي كشور هاي ديگه مثلا تركمنستان كه تمام نظافت چي ها و مامورين شهرداري خانم هستن بايد چي كار كرد؟؟همه اين ها خرابن؟از خونه فراري هستن؟
خدا همه ما رو به راه راست هدايت كنه....خدا اخر و عاقبت همه ما رو به خير كنه...
خيلي ناراحت كننده است...برچسب زدن به يه خانم از روي شغلش!!
موضوع به قدري به نظرم اورژانسي بود كه قبل از خوندن نظرات بقيه و آني عزيزم نظر دادم جالبه كه نظراتمون شبيه به هم از آب درومد:46:
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
عزیزان ما بحثمون شخصیته نه مدرک
من اولا گفتم که قضاوتی نمی کنم راجب خوب و بد گفتن به اینجور آدمها فقط گفتم که
نقل قول:
ه نظر من اغلب شایسته نیست که یه خانوم با شخصیت تو این جور محیط ها کار کنه که واسه یه ذره فروش بیشتر مجبور بشه هزار جور زبون بریزه
من بحثم اینه که تنها همونجا نیست که بشه ازش ول در آورد
خانوم ani متاسفانه اینجا ایرانه نه چین اینجا تو اینجور مواقع اغلب افرادی وارد میشن که ببخشیدا رک میگم بهتون برنخوره : قر بدنو زبون بریزن و ادا و........ (البته که منظورم بد نیست و همه جا خوب و بد داره)
چقدر خوب گفتن خانوم ivlahtab
نقل قول:
شاید کسی تو این محیط کار میکنه اما تمامی حریمها و اصول و پاکدامنیشو رعایت میکنه(که کم پیدا میشه چون اینجور آدما نمیتونن مشتری جذب کنن و برای کار تو اینجور اماکن فکر نکنم پذیرفته بشن!!!)72
من گفتم اینه که اگه خدایی نکرده خانومی احتیاج داره کار کنه بهتره تو یه جای مناسب برای خانوما کار کنه این محیط ها اکثرا بد هستن و جواب نمیده واسه روحیه ی یک خانوم متین و ...... یعنی این تو اینجور مکان ها نمی تونن دووم بیارن یا کنار گذاشته میشن
لطفا هنگام زدن مثال ها کشور دیگه ای رو مثال نزنید چون شاید تو فرهنگ اونجا مقبوله و مورد احترام اصلا درست نیست کشورای دیگه رو مقایسه کنیم
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط siavash.x
عزیزان ما بحثمون شخصیته نه مدرک
من اولا گفتم که قضاوتی نمی کنم راجب خوب و بد گفتن به اینجور آدمها فقط گفتم که
نقل قول:
ه نظر من اغلب شایسته نیست که یه خانوم با شخصیت تو این جور محیط ها کار کنه که واسه یه ذره فروش بیشتر مجبور بشه هزار جور زبون بریزه
من بحثم اینه که تنها همونجا نیست که بشه ازش ول در آورد
خانوم ani متاسفانه اینجا ایرانه نه چین اینجا تو اینجور مواقع اغلب افرادی وارد میشن که ببخشیدا رک میگم بهتون برنخوره : قر بدنو زبون بریزن و ادا و........ (البته که منظورم بد نیست و همه جا خوب و بد داره)
چقدر خوب گفتن خانوم ivlahtab
نقل قول:
شاید کسی تو این محیط کار میکنه اما تمامی حریمها و اصول و پاکدامنیشو رعایت میکنه(که کم پیدا میشه چون اینجور آدما نمیتونن مشتری جذب کنن و برای کار تو اینجور اماکن فکر نکنم پذیرفته بشن!!!)72
من گفتم اینه که اگه خدایی نکرده خانومی احتیاج داره کار کنه بهتره تو یه جای مناسب برای خانوما کار کنه این محیط ها اکثرا بد هستن و جواب نمیده واسه روحیه ی یک خانوم متین و ...... یعنی این تو اینجور مکان ها نمی تونن دووم بیارن یا کنار گذاشته میشن
لطفا هنگام زدن مثال ها کشور دیگه ای رو مثال نزنید چون شاید تو فرهنگ اونجا مقبوله و مورد احترام اصلا درست نیست کشورای دیگه رو مقایسه کنیم
سیاوش جان،
عذر میخوام، میشه بپرسم مثلا کجا کار کنن؟
برن منشی یک شرکت بشن بهتره با این همه داستان و اتفاق که هر روز جراید مینویسن؟
یا برن تو خیابون دست فروشی کنن؟
یا برن کنار خیابون ...؟
اگر خانومی احتیاج مالی داشته باشه، واقعا تو جامعه ما باید چیکار کنه؟ جامعهای که بالاترین نرخ بیکاری رو افراد تحصیل کرده و متخصصش دارند...
و یک جامعه مرد سالار هست که پسرانش بی کار هستند چه برسه به دخترانش که با یک جامعه مریض پر از عقده جنسی رو به رو هستند...
شما فکر میکنین، یک خانوم که نیاز مالی داره و میخواد شرافتش رو حفظ کنه، واقعا باید چیکار کنه؟
حالا، فرهنگ عزیز، خانومی رو دیدن که در کار فروش پوشاک بانوان فعالیت میکنه، که اگر زبان ریختنی هم باشه برای مشتریان این پوشاک هست که خانومها هستند، نه آقایون...
لازم به توضیح نمیدونم که این کار رو هم کسی بالاخره باید انجام بده، فکر نمیکنم خانومها دوست داشته باشن که فروشنده پوشاکشون یک مرد باشه!!
کامران
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
آنی و مهتاب و سیاوش و غزاله هر چهار نفرتون درست می گید.آنی و غزاله از دیدگاه جامعه شناسانه مهتاب و سیاوش
از یه منظر دیگه.هدف تاپیک اینه که آیا محیط های فروشگاهی محل مناسبی برای پیدا کردن همسر هستن یا نه؟
با توجه به اینکه تو این مکان ها هر کسی نمی تونه مشغول باشه ینی سری ویژگی هایی لازم داره که ممکنه
بعد منفیش زیاد باشه.البته برای امثال من که نه دانشگاه می رن نه دختری از اطرافیان می شناسن اینجور جاها
یه فرصته.از مانتو فروشی میایم بیرون.همه مکانایی که بشه با فروشندش چند کلامی صحبت کرد.رفاه شهروند
سالیان ...
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
سلام
والا اگه مطلب اول منو خونده باشین من گفتم که اگه احتیاج داشته باشه و مجبور باشه رو نمی تونم جواب بدم(یعنی خودمم موندم)
فرهنگ مطالب کلی رو گفتن
منم یه چند جمله باز میگم که به همون دلیل که کامران میگه که جامعه ما دچار مشکلات فراوانه که یه نمونش عقده جنسیه واسه همین میگم که مقایسه ما با چین و ترکمنستان اشتباهه اگه اینجا خانومی اون کارا روبکنه اولا تیکه بارون میشه ثانیا شرایط طوریه که مجبور میشه عوض شه (با زبون بازیو و ... واسه جذب مشتری)
خانوم انی تو ذهنشون یه دنیای ایده ال ساختن و فکر کنم چون خودشون ادم سالمی هستن که دیدگاه باز تری نسبت به جامعه دارن همه رو با خودش مقایسه می کنه
من فکر می کنم انی فکر می کنه که اگه اون مثلا فروشنده بود با انرزی و ریلکس و بسیار زیرکانه توام با حفظ ارزش ها این کارو می کرد(خصوصیات خانوم انی)
ولی دنیای بیرون مخصوصا تو جامعه ما که اینجوری نیست
من بازم میگم بهتره دختری که نیاز مالی داره حدالمکان جاهایی رو بگرده که قابل اعتماد باشه و عرف جامعه ببذیره اونو وگرنه مجبوره تحمل کنه بسیاری مساپل رو و همچنین حرف مردم رو
به نظر من و موازی با گفته فرهنگ خصوصیات منفی اینکار بیشتره
من این جمله رو از خانوم مهتاب بازم ذکر می کنم که گفتن
نقل قول:
لبته تکرار میکنم،شاید کسی تو این محیط کار میکنه اما تمامی حریمها و اصول و پاکدامنیشو رعایت میکنه(که کم پیدا میشه چون اینجور آدما نمیتونن مشتری جذب کنن و برای کار تو اینجور اماکن فکر نکنم پذیرفته بشن!!!)72
چقدر این جمله نغزه.
خوب شد فرهنگ عزیز مدیریت بسیار خوبی کرد و جهت بحث رو عوض کرد به اینکه آیا مناسبن واسه ازدواج یا نه
البته من هم گفتم نباید شخصیت این عزیزان رو زیر سوال برد و برچسب زد بلکه واسه ازدواج باید تحقیق کرد
ولی منو اگه شناخته باشین با معیارام جور در نمیاد (معیارهایی که تا حالا داشتم) که کسیو انتخاب کنم که یه همچین کارایی رو می کنه. چون توی این جور حرفه ها شخصیت هایی هستن که صرف نظر از سالم بودن یا نبودن (یعنی حتی اگه سالم باشن هم من همچین شخصیت هایی رو دوست ندارم زن آیندم بشه)
این از من
یعنی این افراد شخصیتشون طوریه که اغلب فرصت طلب و ررو هستن
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
همچنان متاسفم برای نظرات عجیبی که می شنوم !
جامعه هنوز هم داره به برچسب زدن هاش ادامه می ده ، بدون تحقیق ، بدون فکر ، بدون قضاوتی درست. نظر می دیم
فقط دورادور ولی وارد ابعاد شخصیتی و افکار انسان ها نمی شیم و بسیــــــــــار جای تاسف داره.
فرهنگ عزیز اول پاسخ سوال شما از نظر من:
به نظر من هر مکان مناسبی (محیط کاری) که بشه در اونجا خانم یا آقایی رو پیدا کرد که شرفتمندانه کار می کنه ، زحمت می کشه، کار رو عار نمی دونه ، و به لحاظ تفکر و ظاهر و باطن ،در دید اول و با شناختی کلی و ابتدایی با معیارهای ما همخوانی داره لایق انتخاب شدنه برای آشنایی بیشتر!
دوست من با دیدگاههای این جامعه معیوب نمی شه پیش رفت اگر اهل تعقلی ! از نظر مردم ما تمام روش ها اشتباهه ، ما کم کم داریم
تمام راههای آشنایی دو جنس رو به روی خودمون می بندیم و بعد می پرسیم چرا دخترها و پسرهای ما
دیر و یا غلط ازدواج می کنند؟ رابطه "دوستی" به دلیل جا نیفتادن فرهنگش در جامعه ما به اون آسیب ها می رسه ، روابط اینترنتی
فاجعه آمیزتر ، معرف ها هم که جدیداً از این راه دلالی می کنند! در محیط کار هم که برچسب زده می شه!!!!
اما در این بین شما چه راهی داری؟
1) روش همون اکثریت افراد جامعه رو پیش بگیری. در این صورت همیشه مردم تائیدت خواهند کرد و شما هم دیگر
زحمت فکر کردن و انتخاب راه را نخواهی داشت چون همه تفکرات از قبل حاضر آماده و پخته شده هست.
2) به تفکرات قالبی بدون پشتوانه فکری پشت کنی و راهتو و زندگیتو و تفکرت رو خودت انتخاب
کنی با فکر! که در این صورت مردم و تائیدشان را از دست می دهی ،حتی گاهی آنها مقابل تو خواهند بود . باید توان انتخاب همچین راهی را داشته باشی!!!
پسرها و دخترهای شاغل در فروشگاه ها شغلشون ایجاب می کنه که جلب مشتری رو بدونند اما یادتون باشه
رفتارهای حساب شده یک فروشنده ماهر با یه چاپلوس بدون اطلاعات و پر رو کاملاً فرق داره. از دید دختری گفتم که
همچین شغلی داره. خود من هیچ وقت از فروشنده ای خرید نمی کنم که تمام ابزارش زبونشه و پرت گویی. کار من فروشه (البته در فروشگاه پدرم) ، روز اولی که به این کار اومدم از همین برچسب ها
می ترسیدم، و این سوال که چرا با این مدرک و رتبه بالا باید یه فروشنده باشم؟ اما هیچ وقت کار شرافتمندانه برای من عار نبود ، امروز در همین شغل چیزهایی رو از روابط با انسان ها آموختم که در هیچ دانشگاهی به من آموزش داده نمی شد و یاد گرفتم هیچ کسی رو بر حسب شغلش و ظاهرش قضاوت نکنم . کاری که از نظر من پست بود
امروز جایگاه پیشرفت های بعدی من شده ، چون هیچ وقت در کنارش اهداف ، جاه طلبی ها و مطالعاتم رو رها نکردم .
یه خاطره کوچیک دارم از این برچسب خوردن ها که خیلی دوستش دارم:
روز اولی که با معدل خوب وارد هنرستان شدم ، ثبت نامم نمی کردن
چون هنرستان در تفکرات قالبی ایران جای خنگ هاست و به من گفتن نام نویسی نمی شی چون معدلت بالاست!!!بالاخره قبولم کردن ، یه دبیر ادبیات داشتیم که خیلی سر این موضوع با ما بحث کرد که شماها حتماً درس ضعیفی داشتید و خنگ هستید که اومدید اینجا (دبیرستان سابق من رتبه اول مسابقات علمی در منطقه بود و درست دیوار به دیوار هنرستانم! و چقدر برام دردناک بود که در دید این مردم ، شعور و فضل انسانها وابسته به یه دیواره! اون طرف دیوار نابغه بودم و مخ ، این طرف دیوار خنگ و کودن) و حاضر نبود از حرفش کوتاه بیاد ، آدم رکی بود و خیلی مغرور.
سال آخر وقتی که داشت از ما جدا می شد در حالی که اشک تو چشماش حلقه زده بود گقت:"
50 سال سابقه کار دارم ، دبیرستان های زیادی تدریس کردم ،دختر دکتر الهی قمشه ای شاگرد من بود ولی در تمام عمرم کلاسی مثل این کلاس نداشتم، شما بهترین شاگردهای من بودید ، فراموشتون نمی کنم " با شوخی گفتیم :" هنوزم هنزستانی ها خنگن؟" با صدای بلند خندید و گفت:" نه ، دیگه اینطوری فکر نمی کنم"
:72: :72: :72:
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
به نظر من فروشندگي شغل خيلي خوبيه براي يه خانم البته بستگي به فروشگاهش هم داره...من به شخصه اين شغل رو دوست دارم چون به نظرم كسي كه در اين حيطه فعاليت ميكنه با كلي ادم جورواجور اشنا ميشه و كلي رابطه خوب و بد رو تجربه ميكنه...كلا هيجان داره به نظرم...هيچ عيبي هم نداره...
دقت كنيد كه لاس زدن با مخ زدن(مهارت اصلي يه فروشنده يا يه بازارياب حرفه اي )فرق داره...:324:
اما خب حالا كه اغاز كننده تاپيك جهت رو كاملا روشن كرده ديگه منحرف نميشيم...:310:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
از یه منظر دیگه.هدف تاپیک اینه که آیا محیط های فروشگاهی محل مناسبی برای پیدا کردن همسر هستن یا نه؟
خب خدارو شكر كه هدف دقيقا مشخص شد...
خب برادر من اينو از اول ميگفتي ...ما دچار سو تعبير و سو برداشت شديم...
حالا بايد فكر كنيم و جواب بديم كه اياي فروشگاه ها محيط خوبي براي همسريابي هستند يا خير...
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
سلام عزیزان
اولا من علاقه مند شدم بحث ذهن انسان رو روشن می کنه
دوما تا اونجایی که یادمه نه من نه بقیه حتی فرهنگ برچسب نزدیم حتی ۱۰۰۰ بار گفتیم که تحقیق می خواد که ببینیم اون آدم خوبه یا نه (همون طوری که همه آدم ها واسه ازدواج نیاز به تحقیق دارن)
ما گفتیم از نظر ما در شان یه خانوم نیست که ............. چرا همگی گیر دادین به اینکه ما برچسب زدیم
خوبه من یکی تا حالا هزار بار گفتم همه این عزیزان محترمند و .........
خانوم نادیا شما تو فروشگاه باباتون کار کردید. همون طوری که gh.sana هم گفتن که بستگی به فروشگاهشم داره
عزیزان درسته که این مطلب من شاید دوباره بحثو بکشونه سر جای اولش
ولی ین جمله که میگین کار که عار نیست . به نظر من همینجوری نباید سرسری ازش گذشت این جمله اولا به نظر من در مورد مردا بیشتر کاربرد داره ضمنا دلیلی هم نمیشه که مرد به خاطر این جمله تن به هر کاری بده تا اعتبارشو از بین ببره حالا بحث دخترش بیشکش
همونطوری که هممون باید متواضع و ..... باشیم باید اعتبارمون رو هم حفظ کنیم
مخصوصا دخترا.
در مورد اینکه خانوم نادیا ادم شناسیشون قوی شده و ...... احساس می کنن خردمند تر شدن منم قبول دارم ولی این چیزا رو میشه بوسیله خیلی راه های دیگه هم بدست اورد یکیش همین تالار
اینا همه نظرای من بود و برای بار صدم میگم اگه مجبور باشه که هیچ. ضمنا من هیچ وقت نگفتم که همه نا باکن
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
دوستان عزیزم
بنظرم میاد همه نظراتمون مشابه هست،اما طرز بیانمون متفاوت.
ارسال همه دوستان رو یکجا خوندم،از هم گلایه کردین،اما خودتونم همون حرفو زدین.
ببینید،برچسبی که زده شده فقط توسط مادر آقای فرهنگ بوده و نه خود ایشون یا بقیه دوستان.
نظرات من و آقای سیاوش هم ناقض حرفای شما نیست.همه یک حرفو زدیم.
در هر شغلی و در هر مقام،هر نوع انسانی میتونه وجود داشته باشه.این شغل هم یکیش.
خب هر حرفه ای اقتضای خودشو داره.نمیتونیم چشمامونو رو این ببندیم.
شغل فروشندگی هم اول نیازمند روابط عمومی بالاست.اینم جوانب خودشو داره.
کامران عزیز به نکته کاملا" بجایی اشاره کردن،عقده جنسی که در جامعه ما وجود داره.
پس بدلیل همین عقده جنسیه که بعضی مشاغل برای خانمای جامعه ما مناسب نیست.ما نگفتیم فروشندگان خانم بد هستن.گفتیم محیط کارشون مناسب نیست.خود من اولین کسی بودم که تو این تاپیک گفتم شاید خانمی واقعا" نیازمند درامد هرچند کم این شغل باشه.و اینکه برای ازدواج بهر حال باید تحقیق بشه.
همه ما میدونیم درصد ابتلا به خطا در خانما تو بعضی شغلا بیشتره.مثل همون شغلی که کامران اشاره کرد>>منشی گری
همه میدونیم از شغل هاییه که حتی شاید از فروشندگی هم نامناسب تره برای خانم.
هیچکس هیچکس رو قضاوت نکرده،ما درمورد شغل نظر میدیم که مناسبه یا نامناسب.و اینم میدونیم محیط رو آدم اثر میذاره،رو یکی کمتر،رو یکی بیشتر.شرایط و محیط ناسالم هم در مشاغل هم اجتناب ناپذیره.باز فروشندگی خیلی سالمتر از بعضی شغلای دیگه س چون جلو چشمه.به شخصه شاهد وضعیت شرکتهای خصوصی بودم که تو فضای بسته و خصوصی شرکت،دخترا و پسرای جوون چجور روابطی باهم دارن...
آقای فرهنگ
بازم رو نظر خودم هستم>>برای هر دختری که بخواین اقدام کنین باید تحقیق صورت بگیره.
امکان داره خانمی شاغل در فروشگاه مناسب ازدواج باشه یا نه.
این کاملا" بسته به معیارهای خود شماست.
دوستمون سیاوش گفتن در اینمورد سخت گیری بیشتری دارن و ایشون هم عقاید خودشونو دارن که بسیار محترمه.
هرکسی معیارهای خاص خودشو داره.
موفق باشین:72:
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
ببخشید من دیر رسیدم اینه که ابتدا به مسائله اول مورد بحث در این تاپیک میپردازم.
خیلی جالبه! این بحث ها منو یاد یه خاطره انداخت که نمیدونم بگم دردناک بود یا خنده دار. تعریف میکنم خودتون قضاوت کنید:
از یک خانواده یتیم ( یتیم هم از پدر هم از مادر) حمایت میکردم. اینها کلا همیشه به تناوب حامی داشتند(موسسات خیریه و طرح اکرام). یکی براشون خونه خریده بود. یکی قسط خونه رو میداد یکی خرجشونو میداد. منهم در یک مقطعی تنها حامی بودم که با کمک یکی از نزدیکانم کمک ماهانه نسبتا زیادی رو که براشون رفاه نسبی رو آورده بود تقبل کرده بودم. و هر کاری میکردم که اینها درسشونو بخونن و دانشگاه برن. خونه بزرگتری در جای مناسبی ازشهر در اختیارشون گذاشتیم و سرویس مدرسه براشون گرفتیم و ... اما فرزندان بزرگتر اصلا اهل درس نبودند و توی رویاهای خودشون سیر میکردند. یکیشون حتی چند سال بود دیپلم گرفته بود اما کارش همین بود که بره دنبال جذب حامی های دیگه یا اینکه عینک آفتابی بزنه و تیپ نامناسب و با رفیق هاش برن الکی دور شهر و گشتن ( این خبرها از این ور اونور و از منابع موثق به گوشم میرسید) خلاصه وقتی فهمیدم از دانشگاه رفتن ( بعد از چند سال اللی تللی کردن بعد از دیپلم) خبری نیست و خواستگاری هم سراغشون نمیاد به بهانه نبود کار زیر بار کار کردن هم نمیرن، برای اینکه جلوی هرز رفتن اینها رو بگیریم و متکی به خودشون باشند اومدیم بهشون پیشنهاد دادیم که با فروش بخشی از اموال ما ( و نه اونها) یه مغازه ای بزنیم و اینها رو به اضافه یکی دوتا دیگه دختر هم شرایطشون بذاریم توی اون مغازه تا خودشون مغازه رو بگردونن و خرج زندگیشونو در بیارند و از این سر بار بودن بیان بیرون و فکر نکنن همیشه یکی باید لقمه آماده بذاره تو دهنشون. خلاصه من رفتم و با هزار هیجان و خوشحالی خبر رو بهشون دادم و فکر کردم حالا اونها هم از خوشحالی پر در میارن. اما متاسفانه تنها عکس العملشون این بود:
وا! ما بریم فروشنده بشیم؟!!! ما میخوایم بریم دانشگاه!!!
چند وقت بعد ( به دلایل عدیده ای) دست از حمایتشون برداشتیم. اما من هنوز دارم فکر میکنم که این سم مهلک فرهنگی و تفکرات غلط این چنینی را چه طور میشود از جامعه زدود؟
آقای فرهنگ و آقای سیاوش! آینده و طرز فکر اون دختری که دست دراز کردن پیش هر کس و ناکس را با شرف تر از فروشندگی میداند، چه کسی خراب کرده؟ آیا اون دختر لیاقت همسری خوب و ازدواجی مناسب را دارد یا دختری که حاضر میشه از صبح تا شب سر پا بایستد و فروشندگی کند اما دستش پیش این و آن دراز نباشد؟
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط siavash.x
خانوم انی تو ذهنشون یه دنیای ایده ال ساختن و فکر کنم چون خودشون ادم سالمی هستن که دیدگاه باز تری نسبت به جامعه دارن همه رو با خودش مقایسه می کنه
من فکر می کنم انی فکر می کنه که اگه اون مثلا فروشنده بود با انرزی و ریلکس و بسیار زیرکانه توام با حفظ ارزش ها این کارو می کرد(خصوصیات خانوم انی)
سیاوش جان
دنیا را من و تو و ما ایده ال و زیبا می توانیم بکنیم و یا از آن سو ، رفتارها و احساسات و اعمال و افکاری داشته باشیم که روزگار و دنیایمان تیره و تار شود .
پس هر کس در جایی که ایستاده با توجه به توانایی هایش می تواند دنیا را زیبا یا زشت ببیند . مسئله این نیست که من دنیای ایده الی دارم و یا دنیای ایده الی در ذهن ساخته ام . مسئله من این است که دنیا را همین گونه که هست پذیرفته ام و باور دارم در همین شرایط پذیرش می توانم از اختیارات خودم نهایت استفاده را بکنم و به گونه ای تصمیم گیری کنم که هر روز دنیا با تمام زیبایی هایش در مقابل من ، اشرف مخلوقات سر تعظیم فرود بیاورد.و باور کرده ام و پذیرفته ام که افرادی هم هستند که من و توانایی ها و انتخابهای من را قبول ندارند و مرا به راحتی آب خوردن قضاوت می کنند بدون اینکه از من و پیش نویس های من و شرایط من آگاه باشند و به واقع من را بشناسند . پس من فقط در پذیرش هستم و می دانم از پذیرش تا انتخاب راه طولانی وجود دارد و من فرصتهای بی نظیری دارم که اگر بخواهم از آنها استفاده کنم می شود بی نهایت اما چه چیزی ممکن است مرا محدود کند ؟! ترس .
و من سعی دارم بر ترس های خودم غلبه کنم . ترس از قضاوت شدن ( ترس از حرف مردم !) یکی از آن ترسها ست که یک زمانی بدجوری گریبان گیرم بود و امروز این ترس فرو ریخته است . چرا که مردم را مختار افکار و احساسات و اعمال خودشان می دانم و .....................
مسئله بعدی به هیچ عنوان اهل قضاوت کردن ملت نیستم . من و تو اگر خیلی هنرمند باشیم به سر خود دستمال می بندیم . قضاوت کردن از جایگاه درک کردن مردم اتفاق نمی افتد بلکه از جایگاه تجسس و فضولی است برای اینکه نقطه ضعفی ( کد) را استخراج کنیم و روی آن مانور دهیم تا مثلا ثابت کنیم یکی " بد " است و من " خوب " هستم . در حالی که اینگونه حرفها مال دنیای کودکانه است .
دو فرد بالغ در عالم پذیرش یکدیگر قادر هستند همدیگر را رد کنند اما این دلیل بر بدی یکی و خوبی نفر بعدی نیست . در عالم بالغانه من خوب هستم و تو هم خوب هستی حال اگر از هم خوشمان نیامد می توانیم همدیگر را رد کنیم و از هم بگذزیم و عبور کنیم . به همین سادگی . دیگر حدیث مو را از ماست بیرون کشیدن ندارد .
بله من اگر فروشنده بودم در درجه اول با افتخار فریاد می زدم من فروشنده مانتو هستم .
و اما
در درجه اول حتما شغل انتخابی ام را یا دوست داشته ام که انتخاب کرده ام یا از سر جبر و نیاز به این کار تن داده ام اما مطمئن هستم اگر به هر ترتیب چنین کاری را انتخاب می کردم دردرجه ی اول در پذیرش ( هست هر آنچه که هست ) می رفتم ( حتی مثلا برای مدتی کوتاه که به این کار نیاز داشتم ) و به شغلی که داشتم عشق می ورزیدم و با عشق کالای خودم را به مردم عرضه می کردم و می فروختم و از جایگاه انرژی مثبت و شادمانی و حمایت که ذاتا در وجودم هست و در عالم حقیقی هم خصوصیت بارز من است تاثیر گذاری می کردم و جنس خودم را می فروختم و مطمئنا در کار فروشندگی موفق هم می شدم حتی در زمان کوتاه .
اما بگو ببینم
اگر مثلا دختران در مغازه ها و فروشگاه ها و ....کار نکنند چکار کنند ؟!
تو به عنوان یک پسر حاضری در یک مانتو فروشی یا لباس زیر فروشی زنانه کار کنی ؟!
آیا قوانین مملکتی به تو اجازه کار کردن در هر محیطی را می داد ؟!
تو فکر می کنی ( از دیدگاه تو و یا اجتماع ) محیط چند درصد از شرکتها مناسب کار کردن دختران است ؟!
تو فکر می کنی چند درصد خانواده ها از حضور دخترانشان در محیطهای زنانه خوشحال و خرسند هستند و چند درصد با توجه به فرهنگ ایرانی حاضر هستند دخترانشان در شرکتها و کارخانجات و ...حضور داشته باشند
فکر نمی کنی ما می توانیم به عنوان یک جمع حامی جمع جمیع دختران باشیم تا بتوانند نانی به کف آرند و بی منت بخورند ؟!
فرض کن دختری که اهل شیطنت است و شیطنت می کند چون محیط کاری اش به او چنین فرصتی داده و اگر مثلا در یک شرکت معتبر و کاردرست کار کند احتمال شیطنتش به صفر می رسد !!!
فکر می کنی من و تو به جای اینکه انگشت اتهام به سمت جمع جمیع اینگونه افراد بگیریم بهتر است هر انسانی را طی تجربه و شناخت بشناسیم و از برچسب زدن به مردم خودداری کنیم .
تو به عنوان یک فرد می توانی دختری را انتخاب کنی که دلت می خواهد از هر محیطی می توانی این دختر را انتخاب کنی آیا اگر انتخاب تو یکی از این نازنین دختران بود ناراحت نخواهی شد وقتی چنین انگشت اتهامی به سمت انتخاب تو گرفته شود ؟!!
اصلا بگو ببینم کی گفته دختری که شیطنت می کند و یا لوندی در میاورد بد است و یا چه کسی گفته که دختری که این کارها را نمی کند خوب است . معیار بدی و خوبی افراد چیست ؟!
دختران شیطان هم باب طبع خیلی از آقایان هستند و طرفداران خودشان را دارند همانطور که دختران سربه زیر هم باب طبع خیلی از آقایان هستند و آنها هم طرفداران خودشان را دارند . در این دنیا با این همه تنوع مردان هم تنوع سلیقه دارند و معیارهای خاصی برای خودشان و انتخابهایشان دارند و...
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
کار اگر شرافتمندانه باشد و حلال ، در شأن هر انسانی هست چه زن و چه مرد. حتی اگر جارو کشی باشد.
شأن یک انسان به شغلش نیست به وجودشه، به تلاشش ، به انسانیتش.
جامعه و تفکرات اون رو من و شمای نوعی می سازیم ، اینها خارج از اختیار و وجود ما نیست، پس چرا
جامعه ای نسازیم با افکاری خوشایند و دست خودمون رو بازتر نگذاریم برای موفقیت بیشتر؟
می شه هر شغلی داشت و ارزش ها رو حفظ کرد ، اگر دیگران بد نگاه می کنند این ماییم که باید دیدگاهشون
رو تغییر بدیم ،حریم رو نگه داریم و این شدنیه.
عرف جامعه :
به شخصه با این کلمه مشکل دارم و عمری با این عرفها جنگیدم ، با عرف هایی بدون پشتوانه فکری و البته حرفها شنیدم، اما زندگی می کنم تا از زندگیم و راهم که انتخابش کردم لذت ببرم نه اینکه طبق سلیقه مردم عمل کنم و این برای من در اولویته.
اگر نبودند کسانی که در مقابل عرف بی معنای برتری سفید بر سیاه بایستن ، اگر نبودن
زنانی که جرأت کنند پشت فرمان اتومبیل ها بنشینند ، امروز دنیا چگونه بود؟ و صد البته
این افراد حرفها و تهدید های بسیار شنیدند ، دنیا را کسانی تغییر می دهند که با تفکر و بدور از به به و چه چه های مردم و مطابق با ارزشهای
انسانی عمل می کنند و به این صورت جایگاه بهتری برای نسل بعد از خود می سازند! این ما هستیم که تفکر نسل بعد از خودمان را می سازیم ، پس مسئولیم برای تفکری بهتر.
اعتبار کم تر:
فکر می کنم منظورت "جایگاه اجتماعی پایین تر" بود ، بله ،در جامعه ما این مشاغل جایگاه پایین تری دارن و این به دلیل نوع دیدگاه مردم ماست نه نوع شغل.
و در مورد اعتبار ، یک فروشنده رو همه تیپ آدمی از هر جنس و سن و صنف می شناسن ،وقتی می بیننش همه بهش سلام می کنن (که دفعه بعد تخفیف بده :311: شوخی کردم) و این شخص اگر کارشو خوب بلد باشه ، دوستان بیشتر و در نتیجه اعتبار بیشتری کسب می کنه.
اگر بتونی از شغلت لذت ببری ، دیدگاه
سازنده داشته باشی و بدونی چی کار کنی در هر پست و مقامی اعتبار رو بدست میاری.
خوب ... دوست گرامی ما جناب فرهنگ موضوعشون به کجا رسید؟
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط *nadia*
کار اگر شرافتمندانه باشد و حلال ، در شأن هر انسانی هست چه زن و چه مرد. حتی اگر جارو کشی باشد.
شأن یک انسان به شغلش نیست به وجودشه، به تلاشش ، به انسانیتش.
نادیای عزیز
اگر شغلی هم شرافتمندانه بود،هم حلال،اما>>
صاحب شغل برای انجام همین حرفه دست به کارهای غیر شرافتمندانه زد چی؟؟
حالا این به کنار،
صحبت ما درمورد اینکه برخی شغلها در شاُن یک خانم نیست>>>منظورمون محیط ناسالم بعضی مشاغله و کارهایی که اون خانم مجبوره برای نگه داشتن و انجام هرچه بهتر اون شغل بهش تن بده،کارهایی که در شان یک خانم نیست.
حالا سو تفاهم نشه،منظور من اصلا" شغل خاصی مثل فروشندگی که بحث باهاش شروع شده، نیست.حرف من کلی هست.
با گفته آنی جان هم موافقم و همون بالا هم بهش اشاره کردم که این کاملا" بسته به معیار هر فرده>>بله،برخی آقایون خانمای شیطون رو ترجیح میدن.
درسته،جامعه(بخصوص جامعه ما) در برخی مشاغل(مثل فروش لباس زیر و...)نیازمند خانماست.:72:
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
سلام
اولا مطالب انی رو باید خوب بخونم تا جواب بدم
ولی فعلا در مورد نظر نادیا اینو بگم که اگه به شکستن عرف های بد و زشت جامعه هست من عرفی از جامع شکستم که هیشکی جراتشو نداره یا کم هستند ادمایی که این کارو بکنن که حالا نمی گم شاید اینده بحث بشه ولی الان موضوع رو خارج از بحث میکنه
در مورد جایگاه اجتماعی هم حق با شماست و من قبول دارم و حرف من هم هست
ولی من خودم تو بازار بودم
من نتونستم دووم بیارم که جنسی رو که مثلا ۱۰۰۰ تومنه رو به مشتری بدن ۳۰۰۰ واسه همین هم خودمم رفتم چون سازگاری نداشتم
بازم میگم اگه مجبور بوده باشه که کار کنه آدم باید تحقیق کنه حرفای خانوم مهتاب کامل تره
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
قرار نبود به جایی برسه.یه موضوعی برام پیش اومد،که می خواستم نظر شما رو بدونم.
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
نقل قول:
البته تکرار میکنم،شاید کسی تو این محیط کار میکنه اما تمامی حریمها و اصول و پاکدامنیشو رعایت میکنه(که کم پیدا میشه چون اینجور آدما نمیتونن مشتری جذب کنن و برای کار تو اینجور اماکن فکر نکنم پذیرفته بشن!!!)
نقل قول:
صحبت ما درمورد اینکه برخی شغلها در شاُن یک خانم نیست>>>منظورمون محیط ناسالم بعضی مشاغله و کارهایی که اون خانم مجبوره برای نگه داشتن و انجام هرچه بهتر اون شغل بهش تن بده،کارهایی که در شان یک خانم نیست.
حالا سو تفاهم نشه،منظور من اصلا" شغل خاصی مثل فروشندگی که بحث باهاش شروع شده، نیست.حرف من کلی هست.
بدون شرح ...........:310:
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
جناب فرهنگ
برای فردی که می خواهد برای ازدواج دست به انتخاب بزند این مراحل لازمه طی بشه :
1 - یک شناخت نسبی از خود ( شخصیت ، روحیات ، عقاید و افکار ، سلایق ، علائق و..... )
2 - نگاه مشخص و هدفمندی در مورد ازدواج و زندگی مشترک داشته باشه
3 - معیارهاش رو تنظیم کنه
4 - کلیتی از کاراکتر مورد نظرش برای ازدواج را مد نظر داشته باشد ( ظاهر ، شخصیت ، روحیات و عقیده و افکار و .... )
5 - شروع به جستجو برای یافتن شخص مورد نظرش کنه ، در این فاصله بپردازه به آموختن مهارتهای مختلف زندگی
6 - فرد مورد نظر را که یافته و با دریافت اطلاعات اولیه مشخص شد با کلیت معیارهاش مچ است ، با اطلاع خانواده ها و زیر نظر اونها و حتی الامکان راهنمایی یک مشاور و با کنترل احساسات و عواطف ، اقدام به شناخت در مورد بعضی جزئیات کنه .
7 - بعد از تایید مناسب بودن فرد مورد نظر اقدامات رسمی برای ازدواج را انجام دهد .
حال در حیطه عنوان تاپیک :
اگر اصلاً با معیارهایت رو آوردن به یک فروشنده هماهنگی نداره که هیچ ، اما اگر فرقی نمیکنه کسی که مد نظرت هست کجا و چه کاری انجام بده ( در معیارهایت قید خاصی از این جهت قرار نداده ای ) در این صورت اگر برخوردی به یک فروشنده ، نیازه که در مورد شخصیتش دقیق بشی ، در مورد محیط کارش ، صاحب کارش ، و... اونچه برای شما اهمیت داره از جهت تاثیر کار بر روحیات و شخصیت را پی گیری کنی و رفتار این خانم در همین محیط را غیر محسوس مد نظر قرار دهی ، و حتی خارج از محیط کارش هم اونو مد نظر قرار داده و بشناسی و..... اگر از نظر کلیت و جزییات با معیارهایت هماهنگ بود پس مانع منطقی برای ازدواج نیست و مراحل گفته شده در بند 6 و 7 را عملیاتی کن . اگر با معیارهایت همخوانی نداشت که میری سراغ یک کیس دیگه .
شغل فروشندگی فی نفسه بد نیست ، اینکه در چه شرایطی ، محیطی ، زیر دست چه کسی ، با چه روندی و رفتاری ، و.... است مهم هست .
یک نکته به دوستان عرض می کنم .
من در اغلب پستها تأثیر تفکر قالبی و تاثیر حاشیه بر متن را مشاهده کردم ، اونم در این که فرهنگ در مورد انتخاب فروشنده برای ازدواج سئوال کرده بود ، در حالی که پستها رفته بود سراغ دخترا و شغل فروشندگی و با این نگاه که داره حمله میشه به فروشندگی توسط یک دختر ( تفکر قالبی متاثر از یک تفکر قالبی دیگر که فروشندگی برای دختر بد است موجب این نوع پست زدن ها شد ) در لاک دفاعی فرو رفته بود
پیشنهادم اینه
وقتی دوستی مسئله ای را طرح می کند :
* به صورت مسئله خوب توجه کنیم
* در همون چهارچوب و حتی الامکان علمی و منطقی در عین حال واقع بینانه پاسخ گو شویم
* از احساسی واکنش داشتن و نظر دادن بپرهیزیم تا تاپیکها به انحراف نرفته و جنبه کارشناسیش بالا رود و ارتقاء کیفی تالار در راستای هدف اصلیش که راهنمایی و مشاوره هست را در پی داشته باشد
خدا قوت میگم به همه شما عزیزان پر تلاش :104::72:
.
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
تاپیک برای من به نتیجه رسیده.پس شد مهم نیست دختر رو از کجا انتخاب می کنیم فقط باید معیارهامون منطبق باشه و
تحقیقاتو به جا بیاریم.
اگر کسی نظری نداره موضوع بعدی رو عنوان کنم.
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
سلام
من معذرت میخوام ولی باید یه جوابی به خانوم آنی میدادم
درسته موضوع به یه سمت دیگه کشیده شد
ولی همون طوری که دیدید ما شروع کننده نبودیم
من نظرمو گفتم الانم تاکید دارم که شغل فروشندگی فی نفسه بد نیست
ولی باز هم حرفامو به جملات بالایی خانوم مهتاب سوق میدم
و تو اکثریت مراتب بد میشه واسه یه دختر
نقل قول:
مسئله بعدی به هیچ عنوان اهل قضاوت کردن ملت نیستم . من و تو اگر خیلی هنرمند باشیم به سر خود دستمال می بندیم . قضاوت کردن از جایگاه درک کردن مردم اتفاق نمی افتد بلکه از جایگاه تجسس و فضولی است برای اینکه نقطه ضعفی ( کد) را استخراج کنیم و روی آن مانور دهیم تا مثلا ثابت کنیم یکی " بد " است و من " خوب " هستم . در حالی که اینگونه حرفها مال دنیای کودکانه است .
دو فرد بالغ در عالم پذیرش یکدیگر قادر هستند همدیگر را رد کنند اما این دلیل بر بدی یکی و خوبی نفر بعدی نیست . در عالم بالغانه من خوب هستم و تو هم خوب هستی حال اگر از هم خوشمان نیامد می توانیم همدیگر را رد کنیم و از هم بگذزیم و عبور کنیم
خانوم انی همون طور که تو امضاشون هست به این معتقدن که من خوبم تو خوبی ........
اگه همه خوبیم چرا اونوقت اینهمه جرم و جنایت و ادم فروشی و دروغ و ......... تو جامعه رخ میده؟
درسته ذات همه همه باکه فطرت همه انسانها باکه ولی انسانها بسته به محیط رشد یافته تو اون و ..... فاصله می گیرن از این فطرت که این فاصله متغیره تو آدما(بعضیا زیاد بعضیا کم ) بعضی ها هم کلا فراموش می کنن فطرتشونو
که این فکری که شکل می گیره راجب هر انسان که بهش میگیم من همون شخصیت انسانهاست
همه قبول داریم که هیشکی راضی نمیشه به خودش بگه بد
اکثر اوقات هم همه فکر میکنن حق با اوناست ولی آیا چونکه فکر میکنن واقعا حق با اوناست؟
بس قانون و شرع و عرف چی میشه؟
درسته عرف یه ذره بده و مردمو تو تنگنا قرار داده همچنین تفسیر بدی که از شرع شده
من کم و زیاد نظراتونو خوندم
بودن شما به داشته هام اضافه کرده
ولی همیشه بی مهابا از اینجور مساپل طرفداری کردی همیشه هم تحت تاثیر احساسات بدون اینکه قبول کنی که
نقل قول:
صحبت ما درمورد اینکه برخی شغلها در شاُن یک خانم نیست>>>منظورمون محیط ناسالم بعضی مشاغله و کارهایی که اون خانم مجبوره برای نگه داشتن و انجام هرچه بهتر اون شغل بهش تن بده،کارهایی که در شان یک خانم نیست.
حالا سو تفاهم نشه،منظور من اصلا" شغل خاصی مثل فروشندگی که بحث باهاش شروع شده، نیست.حرف من کلی هست.
خلاصه ما نگفتیم که هر کس فروشندگی میکنه شمر زمونست ما نظرمون این بود که
نقل قول:
اگر اصلاً با معیارهایت رو آوردن به یک فروشنده هماهنگی نداره که هیچ ، اما اگر فرقی نمیکنه کسی که مد نظرت هست کجا و چه کاری انجام بده ( در معیارهایت قید خاصی از این جهت قرار نداده ای ) در این صورت اگر برخوردی به یک فروشنده ، نیازه که در مورد شخصیتش دقیق بشی ، در مورد محیط کارش ، صاحب کارش ، و... اونچه برای شما اهمیت داره از جهت تاثیر کار بر روحیات و شخصیت را پی گیری کنی و رفتار این خانم در همین محیط را غیر محسوس مد نظر قرار دهی ، و حتی خارج از محیط کارش هم اونو مد نظر قرار داده و بشناسی و..... اگر از نظر کلیت و جزییات با معیارهایت هماهنگ بود پس مانع منطقی برای ازدواج نیست و مراحل گفته شده در بند 6 و 7 را عملیاتی کن . اگر با معیارهایت همخوانی نداشت که میری سراغ یک کیس دیگه .
شاید نتونستم من یکی منظورمو تو نوشته هام برسونم
و در اخر
نقل قول:
شغل فروشندگی فی نفسه بد نیست ، اینکه در چه شرایطی ، محیطی ، زیر دست چه کسی ، با چه روندی و رفتاری ، و.... است مهم هست .
همون طوری که خانوم نادیا زیر دست باباش کار می کرد
این از ما.
ولی شما همیشه با حرارت تمام میگین که اینا همشون فرشتن بی کم و کاست و کسی هم حق نداره به اونا بگه بالای چشت ابروه
ولی این حقیقته که تو این وضع و اوضاع جامعه کسایی که این کارارو میکنن بار منفیشون بیشتره مگه اینکه کاملا محیط باک و سالمو .......... باشه که اغلب اینجور نیست
منم فکر میکنم موضوع خوبی بود و به نتیجه هم رسیدیم
اگه میشه موضوع جدید رو هم بگو
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
سیاوش دوست عزیز و جوان من
واقعا سپاسگزار هستم از اینکه خودت را مقید به پاسخگویی به من دانستی . اما من ترجیح می دهم برای اینکه از بحث تاپیک خارج نشویم یک نکته را توضیح بدهم تا به درک بهتری از صحبتهای همدیگر برسیم .
ابتدا به ساکن عرض کنم که " من خوب هستم - تو خوب هستی " کاملا یک حرف بالغانه است و نوعی تفکر و عملکرد بالغانه را به همراه دارد که هیچ احساسی در آن منظور نیست و رسیدن به این جایگاه عین بلوغ است .
حال بقیه راه حدیث این " من خوب هستم - تو خوب هستی "
http://www.hamdardi.net/thread-12849.html
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
به نظرم موضوع جدید فرهنگ این تاپیک باشه :
نشون کردن
.
-
RE: دخترای شاغل در فروشگاه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
تاپیک برای من به نتیجه رسیده.پس شد مهم نیست دختر رو از کجا انتخاب می کنیم فقط باید معیارهامون منطبق باشه و
تحقیقاتو به جا بیاریم.
به همین دلیل قفل می گردد