مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج

سلام
من واقعا توی بن بست گیر کردم، لطفا کامل بخونید و اگر میتونید نظر بدید:
من 25 سالمه، دانشجوی کارشناسی ارشد که باید تا یکی دو ماه دیگه فارغ التحصیل بشم.
البته پروژه ارشد من به مشکل برخورده و اگر حل نشه شاید حتی اخراج بشم! دلیلش رو هم میگم. من وقتی دوره لیسانس بودم با یه دختر خانومی آشنا شدم ولی زود فهمیدم که به درد هم نمیخوریم و خواستم جدا شم ولی اون با بهانه های مختلف و حتی دروغهای بزرگ باعث شد این رابطه تا چند سال ادامه پیدا کنه و آخر سر وقتی همون چیزی که انتظارش رو داشتم اتفاق افتاد، با خانواده مطرح کردم و با مخالفت شدید کل خانواده روربرو شدم و پس از مشکلات فراوان که باعث ضربه خوردن به تحصیلم شد(دلیل اصلی مشکل تحصیلی من) نظر خانواده رو قبول کردم و رابطم رو قطع کردم(البته دروغهایی که ایشون به من گفته بودن خیلی تاثیر داشت):
دلایل مخالفت خانواده:
1) 1 سال از من بزرگتر بود
2) از لحاظ سطح تحصیلی، دیپلم بود.
3) از لحاظ سطح مالی و فرهنگی خانواده که از ما پایین بودن
!!!
بعد از اون ماجرا، با خانومی آشنا شدم با این مشخصات
1) 1 سال کوچکتر از من
2) دانشجو
3)از لحاظ سطح مالی و فرهنگی تا حدی مشابه هستیم.

یک مدت که از رابطمون گذشت به علت نگرانی از رابطه قبلیم و بعضی مشکلات خواستم ادامه ندم چون میترسیدم بعدا خودش اینو از من بخواد(که ادامه ندیم)، من بدون اینکه دلایلم رو بگم میخواستم جدا شم ولی صادقانه بگم از من خیلی خوشش اومده بود و اجازه نداد. تا اینکه پس از مدتی که با هم صمیمی تر شدیم رابطه قبلیم و مشکلاتم رو گفتم و انصافا خوب با من برخورد کرد. ما خوشبختانه!!! یا متاسفانه خیلی با هم صمیمی شدیم به طوری که با هم رابطه جنسی هم داشتیم(البته در حدی که مشکلی پیش نیاد)، من و اون هر دو میشه گفت که حس جنسیمون بالاست! البته من از اینکه چنین کاری رو انجام دادم حس خوبی ندارم. واقعا دوستش دارم، دختر شوخ، پرانرژی هست و من از لحاظ ظاهر هم کاملا ازش راضی هستم. تا الان هم تا جایی که من میدونم با من کاملا صادق بوده.
من میخواستم پس از تموم شدن پروژم مطلب را با خانواده خودم و خانواده ایشون مطرح کنم ولی ...
الان مشکل من موارد زیره
1) اگر دوره کارشناسی ارشدم به مشکل برخورد کنه چیکار کنم؟؟
2) آیا اینکه ما به این شکل قبل از ازدواج با هم بودیم در آینده برامون مشکل ساز خواهد بود؟
3) مورد دیگه هم اینکه میگن بعد از ازدواج ممکنه نسبت به هم بدبین بشیم؟ البته این مورد رو از زمانی که مقالاتی در این زمینه خوندم متوجه شدم و به نوعی داره برام مشکل ساز میشه.
اینکه آیا ممکنه بعد از من هم کس دیگری رو به حریم خودش راه بده؟

الان واقعا نمیدونم آیا به سمت ازدواج حرکت کنم یا قطع رابطه؟!
من فرصتم برای تصمیم گیری کمه، لطفا اگر میتونید راهنمایی کنید.

سلام دوست عزیز

ابتدا از شما خواهش می کنم این تاپیک را بخوانید و یک نام مناسب برای تاپیکت انتخاب کنی تا مددیران اصلاح کنند وگرنه قفل خواهد شد.

انتخاب عناوین مناسب برای تاپیک ها
.....
تشکر:72:
.................

چند سوال دارم:

1>>رابطه دوم شما بعد از چه مدتی از اتمام رابطه اول شکل گرفت؟؟

2>>آیا شغلی یا آینده کاری دارید؟

3>>به نظرت وابسته این خانم شده ای یا واقعا قصد ازدواج دارید؟

ممنون از راهنماییتون

عنوان جدید تاپیک:
مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج یا قطع رابطه پس از یک رابطه ناموفق

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

در جواب این سوالها:
1>>رابطه دوم شما بعد از چه مدتی از اتمام رابطه اول شکل گرفت؟؟

2>>آیا شغلی یا آینده کاری دارید؟

3>>به نظرت وابسته این خانم شده ای یا واقعا قصد ازدواج دارید؟

1) فاصله کمی بین این دو اتفاق بود
2) فعلا شغلی ندارم ولی از اون جهت مشکل خاصی ندارم، در عرض چند ماه میتونم درآمد مناسبی داشته باشم.
3) قصد ازدواج دارم ولی اینکه الان بیش از حد احساسی شدم یا نه؟ نمیدانم!
مشکل من اینجاست که اصلا در خود نوع ربطه و ادامه آن مردد شده ام و در صورت قطع این رابطه احتمالا ایشون بیشتر ضربه بخورن.

سلام
به تالار همدردی خوش اومدید

به نظر من

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط duste19

الان مشکل من موارد زیره
1) اگر دوره کارشناسی ارشدم به مشکل برخورد کنه چیکار کنم؟؟

البته تا حدودی این سوالتون گنگ هست
به هرحال مهمترین و تعیین کننده ترین عامل توی زندگیتون در حال حاضر به سرانجام رسوندن دوره ارشدتون هست ....
دوره ای که برایش کلی وقت گذاشتید و زحمت کشیدید و الان باید به سرانجام برسه


2) آیا اینکه ما به این شکل قبل از ازدواج با هم بودیم در آینده برامون مشکل ساز خواهد بود؟

این بستگی به خصوصیات و فرهنگ هر دوتاییتون داره ...
البته چیزی که من به آن اعتقاد دارم اونه که کنار اومدن با این قضیه برای هر دو طرف سخت هست و برای آقایون به مراتب سخت تر و این شک مثل خوره مرتب تمام ذهنشون رو پر می کنه

3) مورد دیگه هم اینکه میگن بعد از ازدواج ممکنه نسبت به هم بدبین بشیم؟
خوب ببینید برقرار کردن رابطه جنسی قبل از ازدواج در فرهنگ و دین ما بسیار نکوهیده و حرام هست ...
ببینید چنانچه بنا به دلیلی این رابطه برهم بخورد... شما به طور ناخودآگاه با هر خانوم دیگری هم که بخواهید ازدواج کنید این مسئله در ذهنتون باقی خواهد ماند(رابطه ای که الان با این خانوم دارید) و دیگه اینکه از خودتون می پرسید از کجا مطمئن بشم این خانم (نفر دیگر) قبلا با کسی بوده یا نه
و اگر هم با ایشون ازدواج کنید از خوب طبق گفته زیر

" البته این مورد رو از زمانی که مقالاتی در این زمینه خوندم متوجه شدم و به نوعی داره برام مشکل ساز میشه."

آره داره تاثیر می گذاره

اینکه آیا ممکنه بعد از من هم کس دیگری رو به حریم خودش راه بده؟

در مورد دیگران هیچکس نمی تونه پیشگویی کنه
ممکنه آره ممکنه نه
ابلیس که از روز اول شیطان نبود که ......فرشته مقرب خدا بود

الان واقعا نمیدونم آیا به سمت ازدواج حرکت کنم یا قطع رابطه؟!

قطعا خودتون تنها کسی هستید که می تونید تصمیم درست را بگیرید
اگر واقعا توان ازدواج و شرایط ازدواج را دارید خوب به صورت رسمی وارد عمل شود و با هم نامزد شوید در غیر این صورت ....

من فرصتم برای تصمیم گیری کمه، لطفا اگر میتونید راهنمایی کنید.

---

سلامی دیگر دوست عزیز..ممنون از پاسخگویت

یک>>آنچنان که مشخص است شما به اولویت بندی نیازها و معیارهایت هنوز نپرداخته ای و تردید داری
باید طبقه بندی کنی...
آیا در شرایط کنونی اتمام تحصیل برایت مهم است و هدف اصلی شماست یا ازدواج؟؟
به نظرت هم اکنون اتمام درس در پیشرفت تو تاثیر بسیاری دارد یا ازدواج؟

دو>>بلافاصله و بعد از مدت فاصله کمی از اتمام رابطه اول در اثر نیازها عاطفی و از روی اشتباه وارد رابطه دوم می شوی که خودت نیز در هدف و ایجاد این رابطه قاطعیت نداشتی

نقل قول:

---

یک مدت که از رابطمون گذشت به علت نگرانی از رابطه قبلیم و بعضی مشکلات خواستم ادامه ندم چون میترسیدم بعدا خودش اینو از من بخواد(که ادامه ندیم)، من بدون اینکه دلایلم رو بگم میخواستم جدا شم ولی صادقانه بگم از من خیلی خوشش اومده بود و اجازه نداد

---

اگر دقت کنی دوست داشتن و علاقه و کشش در ابتدای رابطه یکطرفه و بیشتر از سوی آن دختر خانم بود و به نظرم شما بعد از اینکه درگیر رابطه ی صمیمی و جنسی با ایشان شدید متقابلا نیز وابسته می شوید.

و من از این می ترسم که احساس نیازت برای ازدواج برآمده از این وابستگی باشد.

........................

سه>>باید توجه داشته باشی ایشان هیچ گونه تعهدی نسبت به شما و رابطه ندارد زیرا در روابط دوستی تضمینی وجود ندارد...بنابراین بله احتمال دارد کس دیگری را هم وارد زندگیش بکند.
....................

به نظر من هم اکنون پیشرفت شما در اولویت قرار دارد زیرا پیشرفت و افزایش مقامت رابطه مستقیمی با موفقیت و پیشرفت همسرآینده و دوست فعلیت خواهد داشت.(بستگی به این دارد پیشرفت را در چه می بینی ازدواج یا عدم ازدواج در شرایط کنونی)

تردید را از خود دور کن.... اگر تصمیم جدی برای اتمام تحصیل داری در این صورت ازدواج فعلا توصیه نمی شود هر دو باید کمی صبر کنید
:305:
و اگر قصد ازدواج کردی و همه جوانب را سنجیده ای بهترین کار این است که بصورت رسمی و با در جریان قرار دادن خانواده ها وارد فاز خواستگاری و ..........شوی.

در آخر هیچ عجله ای نکن ازدواج کردن مقدماتی می خواهد که باید فراهم شود.
.

به نظر میرسه هیچ کاری در زمینه شناخت نکردی و اصلاً رابطه با دید ازدواج شکل نگرفته و معیارهات و برنامه هات همانطور که نقاب گرامی گفت اولویت بندی نشده .

در برقراری هر دو رابطه شما اشتباه کردی ، یعنی تا شرایط ازدواج فراهم نشده و به جد قصد ازدواج بطور مصمم در کار نباشه نباید با تصور شاید و اگر و.... رابطه برقرار کرد . وقتی شرایط ازدواج هم فراهم باشه و به جد بخواهی کسی را برای ازدواج بشناسی ، ارتباط به این صورت غلطه ( به صورت رابطه دوستی ) بلکه با اطلاع و نظر خانواده ها و با تعیین زمان مشخص و با راهنمایی از بزرگترها و مشاور در مسیر شناخت باید قدم بر داشته بشه .

مشکل عمده شما اینه که کلاً راجع به ازدواج با این خانم مرددی و به نوعی دیگه جاذبه ای برات نداره ، بقیه مسائلی که گفتی فرع است و به نوعی پوشش دهنده این مسئله اصلیه . و البته اینم از عوارض رابطه نزدیک برقرار کردنه که وقتی دختر راحت می پذیره اغلب پسر که علاقه اش احساسیه نه عقلانی ، این احساساتش بعد از رابطه جنسی فروکش می کنه و اگر هم رابطه را ادامه میده فقط به خاطر وابستگی جنسیه و الا ارزش دختر دیگه مثل قبل نیست در نظرش .

بدون در نظر گرفتن مسائلی که گفتی بررسی کن ببین آیا این خانم با معیارهای شما هماهنگ هست و کیس مناسب شماست ، اگر چنینه که بطور رسمی وارد شو و هر دو خانواده را در جریان بگذار و اگر هنوز به شناخت کافی برای تشخیص نرسیدی باز هم با اطلاع و زیر نظر خانواده ها و با قصد ازدواج وارد مسیر شناخت دقیق شو . اگر هم نه آمادگی ازدواج رو داری و نه بین شما و این خانم سنخیت وجود دارد ، هرچه سریعتر به رابطه خاتمه بده .

و بعد هم با هیچ کس دیگه رابطه برقرار نکن تا زمان جدی شدن برنامه ازدواج و.....


.

با تشکر از همه دوستانی که جواب داند. لازمه یک سری توضیحات رو بدم

1) من تا زمانی که شناخت اولیه مناسبی از ایشون نداشتم واقعا زیاد درگیر این رابطه نبودم، یعنی به این شکل بگم که حتی تا حدی بی توجهی میکردم، به تدریج که رفتارش رو دیدم و شناختم و متوجه شدم که بخش مهمی از معیارهام رو داره تصمیم به بهبود رابطه هم گرفتم.

2) در مورد نظر فرشته مهربان که نوشته: به نوعی دیگه جاذبه ای برات نداره
باید بگم که اصلا اینطور نیست، من قبول میکنم که ایجاد رابطه نزدیک کار غلطی بوده ولی به این شکل که شما میفرمایید بر روی من اثر نکرده.

3) من قصد دارم بعد از اتمام ارشد(ان شاالله!!!) به طور مختصر با خانوادش صحبت کنم و بعد به خانواده خودم هم خبر بدم. نگرانی اصلی من این است که وجود این رابطه بعد از ازدواج مشکل ساز بشه، حالا به هر شکلی. خوب من فعلا کامل بهش اعتماد دارم، ایشون هم به من. من چیکار باید بکنم که از بدبینی احتمالی که توی مقالات ذکر شده دوری کنم؟ میخوام ببینم اگر حالا فرد مقابل من مناسب باشه، آیا از لحاظ منطق اقدام به چنین ازدواجی درسته؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط duste19

3) من قصد دارم بعد از اتمام ارشد(ان شاالله!!!) به طور مختصر با خانوادش صحبت کنم و بعد به خانواده خودم هم خبر بدم. نگرانی اصلی من این است که وجود این رابطه بعد از ازدواج مشکل ساز بشه، حالا به هر شکلی. خوب من فعلا کامل بهش اعتماد دارم، ایشون هم به من. من چیکار باید بکنم که از بدبینی احتمالی که توی مقالات ذکر شده دوری کنم؟ میخوام ببینم اگر حالا فرد مقابل من مناسب باشه، آیا از لحاظ منطق اقدام به چنین ازدواجی درسته؟

---

کاری نباید بکنی جزء اینکه:
او را همانطور که هست دوست داشته باشی در همین وضعی که فعلاً دارد، نه وضعیتی که امیدواری به آن برسد. هم اکنون باید به او اعتماد داشته باشی

یکی از عواقب چنین روابطی هم بدبینی و عدم اطمینان است چون در این رابطه ها هیچ تضمینی وجود ندارد و احتمال اینکه یکی از دو طرف به سمت دیگری بروند بعید نیست.

منطق حکم می کند که اگر حتی قصد ازدواج داری باید از صمیمیت رابطه بکاهی ... روابط جنسی ممنوع چون این روابط آفت شناخت است....اگر به یک ازدواج منطقی و صحیح می اندیشی از شدت رابطه کم کن خواهی دید شناختت چقدر درست بوده


در ضمن تا هنگامی که تردید داری ازدواج هرگز توصیه نمی شود

موفق باشی:72:

خانواده ها را زودتر در جریان بگذارید و در سایه آرامش ناشی از اطلاع خانواده ها بهتر می توانی دغدغه ات را بررسی کنی .

به اتفاق به یک روانشناس بالینی هم مراجعه کنید .

در مورد کشیده شدن به طرف دیگری بعد از ازدواج ، هیچ کس به هیچ کدام از هر دوی شما نمیتونه هیچ تضمینی بده ، حتی خود شما . هر چیزی در زندگی هر کسی یک احتماله که ممکنه اتفاق بیافته ممکنه نیافته ، و اساساً به همین دلیله ما انسانها در عین اعتماد به نفس نباید مطمئن به خود در مقابل آسیب پذیری باشیم و این نه یعنی نگرانی بلکه یعنی مراقبت . داشتن اصول و مبانی رفتاری مبتنی بر اخلاقیات و یا اعتقادات برای همینه که ما را از آسیبهای احتمالی مصون بداره .

با این تفاسیر اونچه در مسیر شناخت برای از بین بردن این گونه دغدغه ها ( اگر این دغدغه ها وسواس نباشد ) باید لحاظ کرد آگاهی از اصول و مبانی اخلاقی و فکری و عقیدتی یک فرد به عنوان محور زندگیست .


موفق باشید

سلام ، برادر عزيز شما يك مدت با اين خانم بوده ايد اورا پسنديده ايد از همه لحاظ ، حتي ارتباط جنسي داشته ايد حالا مي گوييد نمي دانم آيا كس ديگري را به حريمش راه خواهد داد! خوب ، خود شما چي ؟ شما قبلا با كس ديگري بوده اي حالا هم با اين خانم هستي شايد هم بعدا ....
من جاي شما بودم چون اين خانم از همه لحاظ مورد پسند شما هست و مي گوييد با شما صادق است اگر مطمئن مي شدم كه واقعا دوستم دارد و با كسي قبل از من نبوده ، حتما با همين مي ماندم ، البته الان فقط به ارشد فكر كن و آن را به پايان برسان و بعد با توكل به خدا با خانواده حرف بزن وبعد خواستگاري برو .البته اول توبه كنيد و از خدا هم كمك بخواهيد انشاالله كه خوشبخت شويد . :323:فكر نمي كنم در مورد شما شكي وجود داشته باشد چون هردو عاشق هم بوده ايد ، معيارهاي مشتركي داشته ايد واينكه آن خانم انشاالله با كس ديگري نبوده است .:104:

سلام .
می دونین این که مقالات روتون تاثیر گذاشته تا حدی خوبه و تا حدی بد !!! البته به نظر من بد بودنش به این دلیل که اگه فرد آدم خیلی تاثیر پذیری باشه یعنی حتی خودش فکر نتونه بکنه خوب فکر می کنم یکم تاثیر خوبی براش نداشته باشه...
من نمی تونم هیچ قضاوتی کنم شاید اما چرا این طوری فکر نمی کنین که اون خانم شاید به خاطر شما باهاتون رابطه داشته که البته می دونم کار درستی نبوده ولی الانم فکر می کنم فکر کردن به این موضوع که اون کس دیگه ای هم به حریمش راه بده تا حدی بی انصافی باشه .. . و این که فکر نمی کنم اون خانم بهتون پیشنهاد برقراری رابطه داده باشه یا مجبورتون کرده باشه قبول کنین اگه اشتباهی هم کردین هر 2 تاتون مقصر بودین ( البته ببخشین )
می دونین مشکل ما چیه !!! همیشه کاری که نباید بشه را می کنیم بعد می آیم به آخر عاقبتش فکر می کنیم بعدم دنبال مقصریم و با بهونه های مختلف خودمون را توجیه می کنیم...
امیدوارم درست ترین قضاوت را کنین ...

مراجع بیش از یک ماهه که به تاپیک سر نزده ،
لطفاً از ارسال پست تا زمانی که مراجع پست جدید نزده خود داری کنید .


با تشکر

[size=medium]باسلام خدمت دوست عزیزم.
من تمام مشکلات شما رو خوندم.
البته باید قبل از هر چیز بگم مشکلات هم رحمتی از جانب خدا هستن ، پس با اونها دست و پنجه نرم کنید.
شما غالب شید بر مشکلات و نگذارید بر شما غلبه کنن.
اگر واقعا اون دختر خانم رو قبول دارید و تمام جوانب رو در نظر گرفتید پس میتونه کیس مناسبی باشه نسبت به قبلی
از صحبتهای شما معلومه که واقعا شما رو دوستداره.در رابطه با اون سکس هم 2 تاییتون از درگاه خدا طلب مغفرت کنید که انشالله شما رو ببخشه
همه این چیزارو نگه دارید برای بعد از ازدواج انشاالله.
بچسبید به درسها و تمومش کنید ، راهی تا پایان نمونده.تا برنده شدن.از همسر آیندتون هم کمک بگیرید.
یک نکته کوچولو : لازم نیست تمام مسائل رو به همسرتون بگید از قبیل تمام ارتباطاتتون با اون خانم قبلی.
اگر نسبت به هم باگذشت و مهربون باشید مشکلی پیش نمیاد.
تمام ازدواجها که نباید به سبک سنتی باشه ، شما به سبک امروزی با هم آشنا شدید.و بسیار هم جالبه ولی خوب ما مسلمان هستیم و در یک جامعه اسلامی
زندگی میکنیم ، پس اگر رعایت کنیم ، ضرری نمیکنیم.
اگر واقعا دوستش دارید اول تلاش کنید که درستون تمام شه ، بعدش هم به امید خدا حلقه دست دختر خانم بکنید و شیرینی خورون.
کار یادت نره ، همسرتون نیاز به پول تو جیبی ، لباس ، خوراک ، پوشاک و از این قبیل چیزا داره.مطمئنم خانواده هم حمایتت میکنن
اول و آخر یار....:323::323:[/size]