آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
سلام دوستان
مشکلی که برام پیش اومده این هستش که خواستگاری دارم که شرایطش خوبه اما من هوز دلم جای دیگه ای است. از سه سال پیش با پسری از همکلاسیهام دوست بودم به قصد ازدواج اما چون اون آقا کم بینا بود خانواده ام مخالفت کردند و نشد ازدواج کنیم. ولی رابطه رو به علت علاقه ی شدیدی که به هم داشتیم تموم نکردیم که این مشکل رو قبلا مطرح کرده بودم.
این تاپیک قبلی منه http://www.hamdardi.net/thread-11207-page-1.html
البته تو تاپیک بالا با توجه به راهنمایی های دوستان نظرم به ازدواج با اون کمرنگ شد و حتی با دوستم با هم این نظرات رو خوندیم. اون خیلی منطقیه و کاملا به من حق میده که انتخاب داشته باشم. اما ..جدا شدن خیلی سخته. به جز مساله چشم هیچ مشکل دیگه ای با هم نداریم. البته اون هم سن منه (23 سال) و کار هم نداره هنوز و خوب شرایط ازدواج رو نداره تقریبا و شهرستان زندگی میکنه.
مساله برام جدی بود اما خوب فکر کردم میشه تو مدت به تدریج رابطه کم بشه تا اینکه اقایی از دانشگاه همین چند روز پیش برای خواستگاری باهام صحبت کرد که از اون روز کاملا به هم ریختم. از طرفی نتونستم بهش نه بگم یا بگم نامزد دارم چون پسر خوبی به نظر میاد و شرایطش خوبه.( 5 سال از من بزرگتره و کار هم داره و تهران زندگی می کنند.)از طرفی هم عذاب وجدان و حس خیانت به پسری رو دارم که این 3 سال باهاش بودم.
با خواستگار جدیدم 3 بار تو این روزا حرف زدیم و عقایدمون به هم نزدیکه. البته من حسی بهش ندارم اما اون میگه منو چند سالی هست که زیر نظر داره و بهم علاقمنده. نمیدونم چطور در این چند سال خودش متوجه رابطه قبلی من نشده. آخه تو یه دانشگاه بودیم.
به نظرتون باید کمی صبر کنم و کامل رابطه ی قبلی رو فراموش کنم بعد وارد رابطه ی جدید بشم؟با توجه به اینکه هنوز خیلی دوستش دارم اما می دونم به علت بیماری که داره ازدواج ما به صلاح نیست. به خواستگار فعلیم بگم نه؟
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
دوست عزیز
نیازی به توضیح دادن برای خواستگار فعلی نیست چرا که در حد یک خواستگار بوده که به ازدواج نرسیده
از طرفی شما مدت زیادی نیست که رابطه رو قطع کردین پس طبیعی هست که هنوز نتونسته باشید فراموشش کنید ولی این دلیل نمیشه فرصت ها رو از خودتون بگیرید و به خواستگارتون جواب رد بدین .
بهتره به این سرعت هم جواب ندین با توجه به اینکه فقط ایشون روی شما شناخت دارن ، قضیه رو رسمی کنید و زیر نظر خانواده ها دوره ای رو برای شناخت در نظر بگیرید و در این دوره تمام تمرکزتون روی شناخت خواستگارتون باشه . و به گذشته و اون آقا فکر نکنید و به خودتون کمک کنید که فراموشش کنید
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
چون دوست قبلی شما شرایط ازدواج رو نداره بنظرم شما خیانتی در حقش نمیکنید .
سلام
شما که میدونستید نمیتونید با دوستتون ازدواج کنید بهتر بود رابطه رو کمتر میکردید و الانم دیر نشده و از امروز سعی کنید با آوردن دلایلی که گفتید ازش بخواهید رابطه رو کم و قطع کنید .
راجب خواستگار فعلی هم اینو بگم که تو چند روز نمیشه به کسی جواب مثبت داد و اگه منظورتون اینه میخواهید باهم دوست بشید و تا آشنایی بیشتری برا ازدواج باهم داشته باشید بهتره بعد قطع ارتباط با دوست قبلی اینکار رو انجام دهید و به نظرم همزمان با دونفر بودن یکم ( فقط یکم ) ظلم در حق هر دو اونها هست و اگر یکی از اونا از این مساله با خبر بشن به احتمال زیاد چون از قضیه بی خبر هستند راجبتون فکر بد خواهند کرد !
چون دوست قبلی شما شرایط ازدواج رو نداره بنظرم شما خیانتی در حقش نمیکنید .
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
آخه ما تو این سه سال خیلی خاطرات با هم داریم. نمیدونم می تونم با این خاطرات وارد یه زندگی دیگه بشم؟ حس می کنم اونقدر قوی هستم که اگه تلاش کنم بتونم رابطمون رو قطع کنم اما خاطراتم چی؟ بنگرانش هستم. تو این سه سال هر جایی میخواستیم بریم با هم می رفتیم. آخه اون پیدا کردن آدرس براش سخت بود. نمیدونم بعدا چی کار باید بکنه. هر کاری میخوام بکنم میاد تو ذهنم. خیلی به هم وابسته ایم و من فکر می کنم زمان زیادی برای فراموش کردنش نیاز دارم.
به خواستگار جدیدم که نگاه می کنم حس می کنم نمی تونم مثل اون دوستش داشته باشم و می ترسم محبتش تو دلم قرار نگیره و بد بختش کنم. خیلی دلواپس این ماجرا هستم. اصلا نمیتونم سعی کنم که بشناسمش چون همش دوستم میاد تو نظرم و حس میکنم دارم تنهاش میذارم.
از طرفی خانواده ام خیلی خوشحالند و شاید پیش خودشون فکر میکنن اینطوری اون پسر از ذهنم بیرون میره.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
سلام
به نظر میاد یه خرده از نگرانیتون هم به دلیل فشار خانواده باشه که البته طبیعی هم هست.
اولا باید بگم که اصلا به نظر من خیانت نمی کنید، این حق شماست که برای آیندتون بهترین تصمیم رو بگیرید و هیچ اشکالی هم نداره که به دو خواستگار با هم فکر کنید، هرچند که اونا ناراحت هم بشن. همونجوری هم که خانم باران گفتن احتیاجی به توضیح دادن نیست.
در مورد مشکل اصلی اگه از لحاظ عقلی و منطقی می دونید که ازدواج با اون دوستتون به صلاح نیست، سختی پا گذاشتن روی احساساتتونو بپذیرید و رابطتون رو کاملاً قطع کنید تا از این بلا تکلیفی خارج بشید.
شاید تا وقتی که اون دوستتون رو اینقدر دوست دارید نتونید به کس دیگه فکر کنید و اگه هم فکر کنید شاید در حقش ظلم کنید. به نظر من بهتر اینه که اول رابطه قبلیتون رو به یه سرانجامی برسونید و بعد انتظار داشته باشید که به خواستگار دیگه علا قه مند بشید. ضمن اینکه این علاقه ای که شما نسبت به دوستتون دارید در طی زمان ایجاد شده و نباید انتظار داشته باشید که همین میزان علاقه رو با یکی دو بار ملاقات به یه خواستگار داشته باشید. احتیاج به زمان هست که ببینید کسی رو دوست دارید یا نه.
لزومی هم نداره به این خواستگار جدید جواب رد بدید، یا می تونید فرایند شناخت و خواستگاریو اینقدر آروم انجام بدید و کش بدید که طی این مدت رابطه قبلیتون کمرنگ بشه (که شاید ظلم در حق خواستگارتون باشه) و یا اینکه به بهانه ای بگید که فعلا برای ازدواج آمادگی ندارید که در این صورت هم ممکنه این آقا دیگه بر نگرده.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نگو که مثل اون فیلمه میخوای نقشه شهر رو برداری و هرجا که با اون رفتی رو قرمز کنی که پاتم اونجا نذاری :311:
این که شوخی بود اما ببین اول از همه خودتون باید بخواین که فراموشش کنید .
با توجه به این احساسات الان شما کلا پاسخ دادن به خواستگارتون کار درستی نیست حالا هر پاسخی
شما از خواستگارتون یک فرصت بخواید مثلا مدتی رو تعیین کنید و بگید تا فلان موقع نمیتونم به ازدواج فکر کنم و فعلا آمادگی لازم برای انتخاب رو ندارم . هرچیزی میتونه بهونه شما باشه مثل درگیری درسی یا فکر و ذهن مشغول و ....
اگر ایشون اینجوری که گفتن خواهان شما باشه میپذیره و تا مدتی که تعیین کردید صبر می کنه .
تو این مدت شما هم باید تصمیم بگیرید که می خواید فراموش کنید و زندگی جدیدی داشته باشید یا خیر . اگر تصمیمتون اینه که فراموش کنید پس به خودتون کمک کنید و خاطرات رو یادآوری نکنید.
با توجه به اینکه ممکنه شما اگر در دوره شناخت این خواستگار سعی کنید نفر قبلی رو فراموش کنید از شناخت غافل بشید یا وابستگی به این فرد جدید پیدا کنید و باز هم در شناخت ایجاد مشکل کنه بهتره فرصتی رو تعیین کنید که اول فراموش کنید
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
حقیقت اینه که من نمیتونم از خواستگار فعلیم بخواد صبر کنه چون احتمال میدم منصرف بشه. یعنی میتونم اینو بهش بگم اما احتمالا با رفتنش مواجه میشم!
از طرفی ایشون خیلی هوله! هر روز زنگ میزنه و اصرار داره همدیگه رو ببینیم تا بیشتر حرف بزنیم و با هم آشنا بشیم. تو وضعیت وحشتناکی گیر کردم که نمیدونم دارم به کدوم سمت کشیده میشم. وقتی بهم زنگ میزنه به جای اینکه خوشحال بشم استرس می گیرم .
طبق صحبتی که یکی از دوستان داشت به نظرم بهترین راه اینه که مراحل شناخت رو طولانی تر کنم تا تو این مدت با خودم بهتر کنار بیام. البته موندم چطوری به اون آقا بگم که ناراحت نشه.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
فکر میکنم شما بهتر باشد اول بری تو ترک مورد اول! بعد زمانیکه تونستی زهر و سموم اون عشق رو ( به قول همون فیلمی که باران گفت:311:) به کلی از بدنت بریزی بیرون اونوقت به ازدواج با شخص دیگری فکر کنی.
ترک اعتیاد هم علاوه بر سم زدایی، اراده میخواد و تمرکز زدایی و بستر سازی مناسب و...
که گفتی اراده اش رو داری. خوب اگه اراده داری و برات ترک اولی مقدوره، میتونی دومی رو بپذیریش به شرط اینکه بتونی به خودت اجازه حتی فکر کردن برای یک لحظه را هم به اولی ندهی. من اینکار را در جوانی تجربه کردم.شد! ( الته رابطه ما دوست دختری و دوست پسری نبود یک عشق افلاطونی بود)
جالب اینجاست که سالها بعد از ازدواج تصادفا ایشان را در جایی ملاقات کردم و فکر کردم چقدر خوب شد که من با این آدم ازدواج نکردم! احساس کردم با همسر فعلیم خیلی راضی تر هسم! با اینکه بسیاری از مشکلاتی را که الان با همسرم دارم اون نداشت. اما وقتی بعد از چند سال رفتارهای اون آشنای قدیمی رو در رابطه با دیگران در یک محیطی دیدم فهمیدم چقدر اشتباه میکردم که فکر میکردم اونو دوست دارم چون اصلا به دلم ننشست!
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yas66
حقیقت اینه که من نمیتونم از خواستگار فعلیم بخواد صبر کنه چون احتمال میدم منصرف بشه. یعنی میتونم اینو بهش بگم اما احتمالا با رفتنش مواجه میشم!
از طرفی ایشون خیلی هوله! هر روز زنگ میزنه و اصرار داره همدیگه رو ببینیم تا بیشتر حرف بزنیم و با هم آشنا بشیم. تو وضعیت وحشتناکی گیر کردم که نمیدونم دارم به کدوم سمت کشیده میشم. وقتی بهم زنگ میزنه به جای اینکه خوشحال بشم استرس می گیرم .
طبق صحبتی که یکی از دوستان داشت به نظرم بهترین راه اینه که مراحل شناخت رو طولانی تر کنم تا تو این مدت با خودم بهتر کنار بیام. البته موندم چطوری به اون آقا بگم که ناراحت نشه.
با سلام
یکم:
تا یک رابطه عملا پایان نیافته و حتی در دل همه انرژی شما را به خود اختصاص می دهد، برای ازدواج با کس دیگری ارتباط برقرار نکنید.
دوم:
همیشه از آدم عجول و هول مخصوصا در قضیه ازدواج بترس.
شما رابطه قبلی ات 3 سال طول کشیده و دل داردید. حالا چگونه می خواهید طی چند روز یک نفر را جایگزین کنید.
ازدواج به صبر و دقت و مهارت نیاز دارد.
به نظرم یک دوره مشاوره برای کسب مهارت کنترل احساس و مهارت تصمیم گیری نیاز داشته باشی.
با توجه به اینکه طی این چند ماه که تاپیک قبلی ات را زدی نتوانستی قضیه را تمام کنی. باید برایت تجربه بشود تا برای خواستگاران بعد آماده باشی.
ایشون هم اگر اینقدر که نشان می دهد شما را بخواهد، چند ماه که هیچ ، بلکه برای چند سال هم خواهد ماند.
اما لطفا این رابطه را احساسی نکن و وابسته نشو. ازش بخواه رسما خواستگاری کنه و رسما هم از او برای شناخت بیشتر وقت بگیر.
===========
در ضمن از کلماتی که بار احساسی دارند درست باید استفاده کنیم.
خیانت در جایی که تعهدی منعقد نشده به کار نمی رود. و تا شناخت نسبت به یک نفر کامل نشده و اسمش در شناسنامه شما به عنوان همسر نرود تعهدی نسبت به ایشان نیست و ایشان هم تعهدی نسبت به شما ندارد.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yas66
حقیقت اینه که من نمیتونم از خواستگار فعلیم بخواد صبر کنه چون احتمال میدم منصرف بشه. یعنی میتونم اینو بهش بگم اما احتمالا با رفتنش مواجه میشم!
از طرفی ایشون خیلی هوله! هر روز زنگ میزنه و اصرار داره همدیگه رو ببینیم تا بیشتر حرف بزنیم و با هم آشنا بشیم. تو وضعیت وحشتناکی گیر کردم که نمیدونم دارم به کدوم سمت کشیده میشم. وقتی بهم زنگ میزنه به جای اینکه خوشحال بشم استرس می گیرم .
طبق صحبتی که یکی از دوستان داشت به نظرم بهترین راه اینه که مراحل شناخت رو طولانی تر کنم تا تو این مدت با خودم بهتر کنار بیام. البته موندم چطوری به اون آقا بگم که ناراحت نشه.
با سلام
یکم:
تا یک رابطه عملا پایان نیافته و حتی در دل همه انرژی شما را به خود اختصاص می دهد، برای ازدواج با کس دیگری ارتباط برقرار نکنید.
دوم:
همیشه از آدم عجول و هول مخصوصا در قضیه ازدواج بترس.
شما رابطه قبلی ات 3 سال طول کشیده و دل داردید. حالا چگونه می خواهید طی چند روز یک نفر را جایگزین کنید.
ازدواج به صبر و دقت و مهارت نیاز دارد.
به نظرم یک دوره مشاوره برای کسب مهارت کنترل احساس و مهارت تصمیم گیری نیاز داشته باشی.
با توجه به اینکه طی این چند ماه که تاپیک قبلی ات را زدی نتوانستی قضیه را تمام کنی. باید برایت تجربه بشود تا برای خواستگاران بعد آماده باشی.
ایشون هم اگر اینقدر که نشان می دهد شما را بخواهد، چند ماه که هیچ ، بلکه برای چند سال هم خواهد ماند.
اما لطفا این رابطه را احساسی نکن و وابسته نشو. ازش بخواه رسما خواستگاری کنه و رسما هم از او برای شناخت بیشتر وقت بگیر.
===========
در ضمن از کلماتی که بار احساسی دارند درست باید استفاده کنیم.
خیانت در جایی که تعهدی منعقد نشده به کار نمی رود. و تا شناخت نسبت به یک نفر کامل نشده و اسمش در شناسنامه شما به عنوان همسر نرود تعهدی نسبت به ایشان نیست و ایشان هم تعهدی نسبت به شما ندارد.
ممنونم از راهنمایی خوب و کاملتون.
ایشون رسما خواستگاری کرده اند و الان داریم مراحل شناخت رو طی میکنیم. اما همون طور که اول هم ذکر کردم یه مشکل مهم من خانواده بخصوص مادرم هست که نمیدونم رو چه اساسی اصرار داره این ازدواج برام خوبه و باید انجام بشه. حس می کنم میخواد خیالش از من راحت بشه و مشکل اینه که این آقا هم اون شرایط اولیه که مدنظر من بود رو داره و نمیدونم چه بهانه ای بیارم. گرچه هر بهانه ای هم بیارم با عصبانیت ومخالفت خانواده مواجه میشم. باور کنید واقعا الان نمیتونم و ظرفیت پذیرش یه رابطه ی احساسی رو ندارم. حالم اصلا مناسب نیست و این روزها برام خیلی سخته و خودم رو هم به زور تحمل میکنم. نمیدونم چرا بعضی وقتها خانواده غیر منطقی میشن یا به عبارتی منطق من باهاشون سازگار نیست. مامانم میگه من میدونم چه فکرایی تو سرته اما من نمیذارم! وقتی بهش میگم اونطور که میگی نیست ولی من الان آمادگی ندارم میگه دیگه از این فرصت ها پیش نمیاد.
خوب نیاد! من حس میکنم الان اون بنده ی خدا( اون آقا) رو هم تو بد وضعیتی نگه داشتم و نمیتونم به انتظاراتی که ازم داره جواب بدم.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
سلام
به هرحال شرایط بی اعتمادی خانواده را شما فراهم کرده اید.
معمولا ما با رفتارمان به دیگران می گوییم که چه نگاهی به ما داشته باشند.
الان خودت هم خوب درک می کنی که خیلی هم نگرانی آنها بی ربط نیست.
تنها اشتباهشان عجله در ازدواج شما با این آقاست.
پس بهتر هست سعی کنید ضمن قطع کامل ارتباط با نفر قبلی، مدتی که در حال بررسی این آقا هستید آنقدر طولانی کنید تا هم بتوانید وی را بشناسید و هم مسائل احساسی قبلی خود را ترمیم کنید.
توصیه می کنم حتما از طریق جلسات حضوری با یک روانشناس بالینی مسائل خود را پیگیری کنید تا این فرایند تسریع شود.
به جای جواب رد یا قبول دادن، شناخت خود را در قالب جلسات مشاوره پیش ببرید.
دقت کنید جلسات مشاوره را هم به تنهایی (برای حل و فصل مسائل قبلی)، و هم به صورت دو نفره جهت مشاوره پیش از ازدواج ادامه دهید.
شما حتی اگر در قبل هم موردی نداشتید باز یک دوره 6 ماهه شناخت زیر نظر مشاور برای ازدواج لازم بود.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
سلام
به هرحال شرایط بی اعتمادی خانواده را شما فراهم کرده اید.
معمولا ما با رفتارمان به دیگران می گوییم که چه نگاهی به ما داشته باشند.
ببخشید چرا بی اعتمادی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من اصلا این رو تعبیر قشنگی نمیدونم. من کاری نکردم که شرایط بی اعتمادی رو فراهم کنم و در این 3 سال رابطه ی ما به اون شکلی که احتمالا الان تو ذهن شماست نبوده. من کار زشتی نکردم که لیاقت بی اعتمادی از طرف پدر مادرم رو داشته باشم . با وجود اون اتفاق به نظر شما من حق ندارم خودم تصمیم بگیرم و باید تحت فشار باشم؟ فقط چون رابطه ی سالمی رو به مدت 3 سال با اون آقا داشتم؟
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
سلام
فكر ميكنم وضعيتت تا حدودي شبيه من هست . منم 2سال رابطه داشتم با شخصي كه از همون ابتدا خانوادم مطلع بودن و همچنين بدلايلي مخالف ازدواج من با اون شخص بودن ولي من احساسي رفتار كردم و رابطمو ادامه دادم چندين بارم خواستگاري اومد ولي شرايط كاري و زندگيش جور نشد . الان كه خواستگار مناسب اومده و خانواده موافقن . رابطمو تقريبا قطع كردم و لي شخص اول كه عاشق بنده هستن وخيلي احساسي رفتار ميكنن و خيلي براش سخته جدايي منم واقعا ناراحتم و نميدونم چه كنم البته خانوادم اجبارم كردن كه بايد با خواستگار جديد ازدواج كني و ديگه هرچي خواستگار به خاطر قبلي رد كردي بسه. الان كه شما ميگين دوست قبليتون منطقي هست و قبول كرده كه شما دنبال بختتون برين رابطه رو قطع و سعي كنيد كم كم به شرايط جديد عادت كنيد چون فراموش كردن بنظر من ممكن نيست و هميشه اين مسئله تو ذهن ما خواهد موند و خاطرات ازبين رفتني نيستن ولي بايد سعي كنيم خودمونو عادت بديم و كنار بيايم بنظر من خودم بعد اين دوسال رابطم فهميدم همه چيز مخصوصا ازدواج عاقلانش بهتره و منطقيتره . چون حمايت خانواده پشتمونه و اگه هر شكستي پيش بياد يكي هست كه حمايتمون كنه ولي اگه خلاف ميل خانواده اصرار به ازدواج با شخص اول كه رابطه احساسي باش داريم مثل شما و من كه بيشتر نگرانه طرف مقابليم . حالا اگه ازدواج كنيم باشون و به هردليلي مشكلي پيش بياد اونوقت ديگه هيچكس حامي ما نيست .ميشه خودت كردي كه لعنت برخودت باد . خودتم ميدوني كه در جامعه ما دختر بدون حامي چه سرنوشتي در انتظارشه . حالا هر جور كه خودت فكر ميكني درسته تصميم بگير دوست من
منم عين شما رابطم سالم بوده حتي خيلي كم بيرون رفتم باهاش و بيشتر تلفني ارتباط داشتيم ولي ارتباط سالم و ناسالم نداره وقتي بهم محرم نبوديم حتي از نظر دينمون صحبت كردن باهمم گناهه . تو ارتباط ناخوداگاه كلام تحت تاثير قرار ميگيره . همين كه طرف علاقمند ميشه ميگه عزيزم دوست دارم حتما اون طرفم ميگه منم دوست دارم . همين گناهه كه مرتكب شديم البته نميدونم صحبتاتون درچه حد بوده ولي رابطه طولاني معمولا اين صحبتارو هم داره
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abf
سلام
فكر ميكنم وضعيتت تا حدودي شبيه من هست . منم 2سال رابطه داشتم با شخصي كه از همون ابتدا خانوادم مطلع بودن و همچنين بدلايلي مخالف ازدواج من با اون شخص بودن ولي من احساسي رفتار كردم و رابطمو ادامه دادم چندين بارم خواستگاري اومد ولي شرايط كاري و زندگيش جور نشد . الان كه خواستگار مناسب اومده و خانواده موافقن . رابطمو تقريبا قطع كردم و لي شخص اول كه عاشق بنده هستن وخيلي احساسي رفتار ميكنن و خيلي براش سخته جدايي منم واقعا ناراحتم و نميدونم چه كنم البته خانوادم اجبارم كردن كه بايد با خواستگار جديد ازدواج كني و ديگه هرچي خواستگار به خاطر قبلي رد كردي بسه. الان كه شما ميگين دوست قبليتون منطقي هست و قبول كرده كه شما دنبال بختتون برين رابطه رو قطع و سعي كنيد كم كم به شرايط جديد عادت كنيد چون فراموش كردن بنظر من ممكن نيست و هميشه اين مسئله تو ذهن ما خواهد موند و خاطرات ازبين رفتني نيستن ولي بايد سعي كنيم خودمونو عادت بديم و كنار بيايم بنظر من خودم بعد اين دوسال رابطم فهميدم همه چيز مخصوصا ازدواج عاقلانش بهتره و منطقيتره . چون حمايت خانواده پشتمونه و اگه هر شكستي پيش بياد يكي هست كه حمايتمون كنه ولي اگه خلاف ميل خانواده اصرار به ازدواج با شخص اول كه رابطه احساسي باش داريم مثل شما و من كه بيشتر نگرانه طرف مقابليم . حالا اگه ازدواج كنيم باشون و به هردليلي مشكلي پيش بياد اونوقت ديگه هيچكس حامي ما نيست .ميشه خودت كردي كه لعنت برخودت باد . خودتم ميدوني كه در جامعه ما دختر بدون حامي چه سرنوشتي در انتظارشه . حالا هر جور كه خودت فكر ميكني درسته تصميم بگير دوست من
منم عين شما رابطم سالم بوده حتي خيلي كم بيرون رفتم باهاش و بيشتر تلفني ارتباط داشتيم ولي ارتباط سالم و ناسالم نداره وقتي بهم محرم نبوديم حتي از نظر دينمون صحبت كردن باهمم گناهه . تو ارتباط ناخوداگاه كلام تحت تاثير قرار ميگيره . همين كه طرف علاقمند ميشه ميگه عزيزم دوست دارم حتما اون طرفم ميگه منم دوست دارم . همين گناهه كه مرتكب شديم البته نميدونم صحبتاتون درچه حد بوده ولي رابطه طولاني معمولا اين صحبتارو هم داره
من تو این 1 ماه قدر 10 سال پیر شدم. خیلی بهم فشار اومد. راستش مشاوره هم رفتیم و با اینکه بهم گفت موضوع رابطه قبلی رو به خواستگار جدیدت نگو اما نتونستم نگم. چون اون 2 نفر همدیگه رو میشناختن و این دلهره همیشه باهام بود که خواستگار قبلی هر چند که آدم با شخصیت و قابل اعتمادیه، اما بره بگه. به خاطر همین بهش گفتم و الان این آقا گفته تا 15 روز اصلا حرف نزنیم تا ببینیم چی میشه.
البته اینو به عنوان عقوبت کاری که کردم کاملا قبول دارم و بهش حق دادم که نتونه رابطه قبلی منو بپذیره.
البته...حس میکنم اشتباه هم کردم...اما از عذاب وجدان راحت شدم.
و اینو کاملا قبول دارم که رابطه بدون موافقت خانواده اصلا درست نیست. حداقل با روحیات من نمیخونه. پشیمونم
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
اون رفيقتو فراموش كن چون اگه تورو بخواد واقعا:72:........بهت تضمين ميده و خودشو ب اب و اتيش ميزنه ك از دستت نده......[color=#FF1493]بهت تضمين ميده :300:تضمين ميدوني تضمين يعني چي؟يعني ميگه فلان روز فلان تاريخ اين امكانات رو واست تامين ميكنم:300:..ولي چون واقعا كيس ازدواجش نيستي بودن و نبودنت واسش مهم نيس............جان مادرت احساسي تصميم نگير:316:
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نمی دونم والا چی بگم.
از زمانی که تو این سایت بودم دیدم همه روی تعهد حساسن. اما با دیدن این پست ها فهمیدم تعهد تا زمانی براتون ارزش داره که به شخص خودتون صدمه نزنه.
به نظر من بین "انتخاب بهترین راه برای زندگی شخصی" و "قبول مسیولیت های کارهای انجام شده" باید دومی رو انتخاب کرد.
روزهایی سپری کردید، دلبستگی به وجود آوردید، احساسات طرفتون رو برانگیخته کردید (حتی اگه به زبون نیاره واضحه) بعد حالا که یه مسیر بهتر دیدید می خواید ولش کنید؟
مگه شما از همون اول شرایطش رو نمی دونستید؟ حالا که می دونستید از نظر من شرط انصاف نیست این گونه رهاش کنید.
ما می خوایم تو زندگی چی کار کنیم؟ در لحظه شاد بودن رو؟ یا انسانیت داشتن و خوب زندگی کردن رو؟
البته این ها نظرات من بود و من کارشناس نیستم. اما یک انسانم.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط reihaneh
نمی دونم والا چی بگم.
از زمانی که تو این سایت بودم دیدم همه روی تعهد حساسن. اما با دیدن این پست ها فهمیدم تعهد تا زمانی براتون ارزش داره که به شخص خودتون صدمه نزنه.
به نظر من بین "انتخاب بهترین راه برای زندگی شخصی" و "قبول مسیولیت های کارهای انجام شده" باید دومی رو انتخاب کرد.
روزهایی سپری کردید، دلبستگی به وجود آوردید، احساسات طرفتون رو برانگیخته کردید (حتی اگه به زبون نیاره واضحه) بعد حالا که یه مسیر بهتر دیدید می خواید ولش کنید؟
مگه شما از همون اول شرایطش رو نمی دونستید؟ حالا که می دونستید از نظر من شرط انصاف نیست این گونه رهاش کنید.
ما می خوایم تو زندگی چی کار کنیم؟ در لحظه شاد بودن رو؟ یا انسانیت داشتن و خوب زندگی کردن رو؟
البته این ها نظرات من بود و من کارشناس نیستم. اما یک انسانم.
بله حق کاملا با شماست و باید مسئولیت کارهای انجام شده رو پذیرفت. ولی یه وقتایی....بهترین حالت اینه که این وضعیت برای خود شخص پیش بیاد تا آدم بتونه خودش رو بسنجه. خیلی کار سختیه که هه بهت بگن داری اشتباه میکنی و راه بهتر رو ببینی اما راه خودتو بری. قدرت خاصی میخواد و اینم بگم که دوستی خیلی با ازدواج فرق داره و به نظر من ازدواج رو احساس نمیشه اما دوستی فقط از روی احساسه.منم قبلا زیاد به این حرفا اعتقاد داشتم اما الان که میبینم چی به سرم داره میاد دچار تردید شدم..امیدوارم هرگر براتون این اتفاقات نیفته
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
سلام یاس
اگه واقعا دوستت رو دوست داری و در خودت توان ازدواج با اون رو نمی بینی، رهاش کن و بگذار مسیرش رو خودش پیدا کنه.
وابستگی او به شما سخت تر از شما به اوست. چون او ضعف دارد. هرچه زودتر این وابستگی قطع شود، او راحتتر می تواند مسیر زندگی اش را پیدا کند.
نابیناهای زیادی وجود دارند که توانسته اند مستقل زندگی خود را اداره کنند و خیلی ها هم تا آخر عمر محتاج کس دیگری بوده اند.
آنچه مسلم است، شما نمی توانید تا آخر عمر کنار او باشید. پس او را به حال خودش رها کنید تا بتواند به زندگی بدون شما عادت کند.
بهتر است اینکار را قبل از اینکه ازدواج کنید، انجام دهید چون فکر می کنم تحملش برای او راحت تر باشد.
قضیه خواستگاری شما با این آقا هرچه شد، یکبار برای همیشه با دوستتان صحبت کنید و بگویید بخاطر اینکه نمی خواهید وابسته اش شود و می خواهید روی پای خودش بایستد از او خداحافظی می کنید.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
"نابیناهای زیادی وجود دارند که توانسته اند مستقل زندگی خود را اداره کنند و خیلی ها هم تا آخر عمر محتاج کس دیگری بوده اند."
یعنی نابیناها نیاز جنسی ندارند؟ (در پایین ترین مرتبه گفتم ها. بله کسانی هستند که از تنها زندگی کردن بیشتر لذت می برند اما همگی چنین نیستند)
"آنچه مسلم است، شما نمی توانید تا آخر عمر کنار او باشید. "
من تاپیک قبلی ایشون رو نخوندم. اگر جدا از مشکل بینایی، بقیه شرایط رو دارند به نظر من باید با دقت خیلی بیشتری بررسی بشه.
ببینید، ما در مورد موجودات زنده داریم حرف می زنیم نه در مورد یه سری اجسام. اگر این آقای کم بینا فقط خاستگار ایشون بودند، بله من هم با تمامی نظرات موافق بودم.
اما ایشون با اطلاع از وضعیت جسمی اون آقا، رابطه رو پررنگ تر کرده. بهش عمق داده و دلبستگی و یا حتی وابستگی ایجاد کرده.
حرف من اینه، یاد بگیریم مسیولیت کارهامون رو به عهده بگیریم. حالا که این دلبستگی رو برای کسی که شاید دیگه نتونه دلبسته کسی بشه ایجاد کرده، حق نداره به همین راحتی بزنه زیرش برای آسایش صرفا خودش.
البته این به شرطیه که هدف ما از زندگی آسایش جمع باشه، نه آسایش شخصی خودمون.
شما می خواهید به آدم ها چی یاد بدید؟
این که یه لیست هست برا ازدواج و با کسی ازدواج کنه که توی اون لیست "تیک" های بیشتری می خوره؟
یا می خواین انسان وار زندگی کردن رو یاد بدید؟
این که دوستیت رو بر پایه احساسات درست کردی نه منطق، یک طرف قضیست، این که مسیولیت کار انجام شده رو بپذیری یه طرف دیگه قضیه.
درضمن 2 رابطه رو موازی با هم الان داری؟
یعنی داری سعی می کنی رابطه اول رو تموم کنی و رابطه دوم رو قوی کنی؟
امیدوارم چنین نباشه.
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
"یاد بگیریم مسیولیت کارهامون رو به عهده بگیریم. حالا که این دلبستگی رو برای کسی که شاید دیگه نتونه دلبسته کسی بشه ایجاد کرده، حق نداره به همین راحتی بزنه زیرش برای آسایش صرفا خودش."
الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و احقرها فی التناصف! بحث مسئولیت اخلاقی تو این جور رابطه ها، یه بحث سهل و ممتنع هست. با دید منطقی نگاه کنیم که جواب راحته، ولی آیا این دید منطقی، "انسانی" هم هست؟ از یه طرف دیگه، اگه یه نفر فقط به خاطر اخلاقیات، خودشو یه عمر پابند کس دیگه کنه، وقتی با مشکلات زندگی مشترک روبه رو شد، به کاری که کرده شک نمی کنه؟ این زندگی چی از توش در میاد؟ به نظرم تنها جواب منطقی اینه که از همون نقطه صفر، نباید وارد رابطه ای شد که عاقبتش نامعلومه، ای کاش بتونیم، ای کاش از همون اول چشممونو بتونیم باز نگه داریم... ولی وقتی کار به این جاها و جاهای مشابه کشید، چه جوابی باید داد؟ شاید فقط همین: نگران نباش، فراموش می کنی، فراموش می کنه! دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره! هر اشتباهی تاوانی داره، تاوان بی فکری تو این رابطه ها هم همچین چیزاییه، وقتی هم هر دو طرف خودشونو درگیر کردن، یعنی پای لرزش هم نشستن دیگه!
راستی این که آدم همزمان با دو نفر ارتباط داشته باشه، خیلی خیلی کار کثیفیه، مگر این که هر دو طرف از این مسئله باخبر و راضی باشن، که بعیده!
RE: آیا خیانت می کنم؟ راهنمایی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omidvar
"یاد بگیریم مسیولیت کارهامون رو به عهده بگیریم. حالا که این دلبستگی رو برای کسی که شاید دیگه نتونه دلبسته کسی بشه ایجاد کرده، حق نداره به همین راحتی بزنه زیرش برای آسایش صرفا خودش."
الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و احقرها فی التناصف! بحث مسئولیت اخلاقی تو این جور رابطه ها، یه بحث سهل و ممتنع هست. با دید منطقی نگاه کنیم که جواب راحته، ولی آیا این دید منطقی، "انسانی" هم هست؟ از یه طرف دیگه، اگه یه نفر فقط به خاطر اخلاقیات، خودشو یه عمر پابند کس دیگه کنه، وقتی با مشکلات زندگی مشترک روبه رو شد، به کاری که کرده شک نمی کنه؟ این زندگی چی از توش در میاد؟ به نظرم تنها جواب منطقی اینه که از همون نقطه صفر، نباید وارد رابطه ای شد که عاقبتش نامعلومه، ای کاش بتونیم، ای کاش از همون اول چشممونو بتونیم باز نگه داریم... ولی وقتی کار به این جاها و جاهای مشابه کشید، چه جوابی باید داد؟ شاید فقط همین: نگران نباش، فراموش می کنی، فراموش می کنه! دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره! هر اشتباهی تاوانی داره، تاوان بی فکری تو این رابطه ها هم همچین چیزاییه، وقتی هم هر دو طرف خودشونو درگیر کردن، یعنی پای لرزش هم نشستن دیگه!
راستی این که آدم همزمان با دو نفر ارتباط داشته باشه، خیلی خیلی کار کثیفیه، مگر این که هر دو طرف از این مسئله باخبر و راضی باشن، که بعیده!
بذارین اینو توضیح بدم که روشن بشه: من همزمان با دو نفر به قصد ازدواج رابطه نداشتم. از حدود یک سال پیش من و اون آقای (خواستگار قبلی) میدونستیم که نمیتونیم ازدواج کنیم اما پذیرش این قضیه سخت بود و با هم دوست بودیم و سعی میکردیم اون قضیه رو برای خودمون حل کنیم. تو این مدت برام خواستگار اومد و من هر بار قضیه رو به اون آقا گفتم و ایشون هم بهم گفت فکر کن و تصمیمی که میخوای رو بگیر. ( اما به خواستگارها نمیگفتم چون رابطه خاصی نبود و ...) اما این بار که حس کردم جدی تره به خواستگار جدیدم هم گفتم. البته من اشتباه بودن این کار رو قبول دارم اما نمی تونستم به خواستگارها بگم نه چون پدر مادرم .... خیلی حرفا رو باید بگم تا بحث روشن بشه