لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
با عرض سلام خدمت دوستان و اساتید گرامی
مشکلی داشتم میخواستم اگه میشه راهنماییم کنید تا از سردرگمی در بیام
من بعد از 2 سال دوستی و یک سال عقد بودن سال گذشته ازدواج کردم
از همون اوایل ازدواج متوجه مخفی کاری همسرم در دادن پیامک شدم بطوری که همیشه به بهانه های مختلف گوشی خودش رو silent نگه میداشت
بعد از مدتی بطور اتفاقی فهمیدم که طرف یکی از دوستان خانوادگی هستش که سر همین قضیه دعوا و جنجالی بین خودمان برپا شد ولی همسرم منکر همه چیز شد و اظهار کرد که من با همسر این آقا در ارتباطم و من هم کوتاه آمدم و با خود گفتم شاید من اشتباه کرده ام.
یه مدت اوضاع ارام شد ولی بعد از مدتی دوباره احساس کردم این پیامک بازی شروع شده که برای دومین بار مچ همسرم را گرفتم و مجددا ایشان با گریه و قهر بازی اذعان کردنن که بنده در اشتباهم ولی من مطمئن بودم که طرف خودش است ولی از ترس از دست دادن زندگی و همسرم ساکت شدم.
تا اینکه حدود 1 ماه پیش دوباره این موضوع از طریق گوشزد یکی از دوستانش به من زنده شد ولی اینار میدانم که همسرم با تغییر اسم طرف به نام یکی از دوستانش با هم در ارتباط هستند.
این موضوع باعث افسردگی من شده بطوری که روی درسم، رفتارم در محل کار و خوابم تاثیر گذاشته.
از یک طرف از دست این گستاخ بودن و بی پروا بودن وی بستوه آمده ام
از طرف دیگر از دست دادن زندگی که با هزار خون دل خوردن جمع و جور کردم و همسرم مرا دیوانه میکند
لطفا مرا راهنمایی کنید.
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام
به همدردی خوش اومدید
شما و همسرتون چندسالتون هست؟
دوستی و اشناییتون چگونه بوده؟
از همون اوایل ازدواج یعنی دوران عقد؟
مخفی کاریش فقط در مورد اس ام اس هست؟
به نظرت چه چیزی رو در ارتباط اس ام اس با اون شخص جستجو می کنه؟
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
شما خانم هستید یا آقا :305:
چون در هر صورت مسئله کاملا فرق میکنه
اگه ایشون به کس دیگه ای فکر میکردن چرا اصلا با شما ازدواج کردن؟!
ایا ازدواج شما از طرف یکی از خانواده ها به اجبار صورت گرفته؟!
ایا به اندازه کافی به همسرتون محبت میکنید؟!
خیلی از این دست روابط صرفا به دلیل ضعف عاطفی صورت میگیره هرچند بعدها به انحراف کشیده میشه!
ایا این مسئله در روابط زناشویی شما تاثیری داشته ایشون سردتر نشدن احیانا؟!
به نظر من سعی کنید این مسئله رو بیشتر بررسی کنید! اگه اطمینان کافی دارید از این قضیه با ایشون جدی صحبت کنید و مشکلی یا قصد منظور ایشونرو جویا بشید و ازش بپرسید اگه راضی به ادامه زندگی با شما نیست و دلش جای دیگه هست حتما این زندگی رو کات کنه در غیر اینصورت بچسبه به زندگیش و اوضاع رو تلختر از این نکنه این مسئله حس ناامنی و اشفتگی و سوظن برای شما پیش اورده و کاملا میشه فهمید چه اوضاعی حاکمه!
بهترین راه برای اطمینان حاصل کردن از نظر من اینه که شما گوشی همسرتون رو تمام شماره های مشکوک رو چک کنید و از طریق گوشیه همسرتون با شماره های مشکوک تماس بگیرید تا ببینید مخاطب خانم هستن یا اقا!این یه راه ساده هست ! دلیلی نداره ادم گوشی رو سایلنت کنه !
سعی کنید ازش دلجویی کنید ببینید از چی رنج میبره که تن به چنین رفتاری داده اگه حس میکنید غیر قابل اصلاحه فکر نجات زندگیتون باشید!
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام imperator محترم
از نوشتتون مشخصه که شما اقا هستید . یه نظرم همسر شما می دونه که شما زندگیتون و خیلی دوست دارید و حاضر نیستید به راحتی از دستش بدید به همین خاطر با جرات بیشتری این کار و می کنهو شما باید یه کم محکم تر و با قاطعیت بیشتری وارد عمل بشی اتفاقا چون زندگیت و دوست داری. قرار نیست از هم طلاق بگیرید فقط یه کم جدی تر رفتار کن تا هم مطمئن بشید و هم هم عکس العمل به موقعی انجام بدید تا دیر نشده.:324:
موق باشید
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
دوست عزیز "بالهای صداقت"
ممنون از شما
من 33 سال و همسرم 27 سالشه و هر دو در محل کار قبلیم همکار بودیم.
بله از همون دوران عقدمون این رابطه فقط بصورت پیامک بوده.
فکر کنم تمام رخدادهای زندگیمونو بهش میگه بعضی موقعها که اتفاقی پیامکاشو میخونم (میدونین همیشه گوشیش قفله) همسر من رو به القابی میگه که من تو خونه صداش میکنم.
دوست عزیز "darya"
ممنون از توجهتون
من آقا هستم
نه ازدواج ما بصورت کاملا توافقی انجام شد.
تا اونجایی که خودم خبر دارم چیزی واسش کم نذاشتم سعی کردم همیشه کنارش باشم و بهترین هارو واسش خواستم.
تو زندگی عادیمون نه و لی موقعی که چیزی بینمون پیش میاد بسیار بداخلاق و پرخاشگر میشه و کلماتی از قبیل ازت متنفرم، دیگه نمیتونم باهات زندگی کنم و از این قبیل همیشگی هستش ولی بعد از پایان قضایا مهربون ترین زن دنیا میشه.
صحبت از کات کردن زندگی بسیار راحته ولی کسی مثل من که بدون کمک گرفتن از کسی تمام زندگیش رو ساخته، عروسی گرفته، ماشین خریده، خونه خریده و هزار تا چیز دیگه و عاشقانه زنش رو دوست داره این مساله بسیار ازار دهنده و جنون آوره .
میدونم شما چی میگین ولی میترسم این قضیه رو علنی کنم هم از خودم هم از خونوادش که میدونم طردش میکنن.
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام دوست عزیز
لزومی نداره که علنیش کنی بهتره مثل دفعات قبل به خودش بگی منتها یه کم جدی تر. بذارید او فکر کنه که شما هراسی از پاشیدن این زندگی ندارید اما خودتون که بهتر می دونید فقط دارید اونو می ترسونید که اگه داره خطایی مرتکب می شه دست برداره. به نظرتون یک بار اونو از طلاق بترسونید و مدت کوتاهی باهاش قهر باشید و بعد یه زندگی اروم داشته باشید بهتره؟ یا اینکه همیشه در کنار زنی عاشقانه زندگی کنید و محبتتون و نثارش کنید که او خودش دلش جای دیگه اسیره؟ خودوتون و از این افکار خلاص کنید مرگ یه بار شیون یه بار موضوع رو جدی تر دنبال کنید. مثلا یه بار بهش بگید می خوام مدتی گوشیت دست من باشه مثلا از یکی طلب دارم و اون چون شماره من و می دونه جواب نمی ده بهتره با خط تو پیداش کنم و طلبم و بگیرم و اگه مقاومت کرد در دادن گوشیش اون وقت می تونید بر علیه خودش و با چیزیایی که قبلا ازش می دونید محومش کنید و سپس تهدید و مدت کوتاهی هم قهر . شاید قضیه رو جدی بگیره و به زندگی اروم خودوتون برگرده. البته همه این کارا منوط به اینه که شما مطمئن باشید خانمتون با مرد دیگه در ارتباطه و این ارتباط چیزی شبیه خیانت است مثل اینکه می گویید با القابی که شما صداش می کنید صداش می کنه.
موفق باشید.
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام
اول از همه لازمه که بدونید طرف مقابل همسرتون مرد است یا زن؟ اگه خانومه که می تونه فقط یه دوستی شدید باشه به حدی که جزئیات زندگیش رو هم واسه طرف تعریف کرده به طوری که اونم می دونه شما همسرتونو چی صدا می کنین و از همون استفاده می کنه.
اگه مرد باشه: ممکنه چیزی در زندگی همسرتون وجود داشته باشه که شما از اون بی خبر باشید؟ شاید داره سعی می کنه به یه دوستی قدیمی پایان بده و در موردش با شما حرفی نزده.
بهتره به همسرتون نزدیک تر بشید. یادآوری کیند که شما دوتا به هم رسیدید و فکر می کنید که باید با هم باشید و موبایل دیگه لازم نیست! در هر صورت حرفهای شما اونقدر براش مهم و دوست داشتنی هست که حتی بخواد دوستشم با پیامک همونها رو بهش بگه
موفق باشی
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام برادر خوبم
به نظرم اول باید به طور جدی اما کاملا محبت آمیز و عاشقانه با همسرتون صحبت کنید. بگید که زندگیتون دوست دارین و تحمل مشکل و درگیری رو ندارین. بگین که با تمام وجود دوستش دارین .طوری رفتار کنید که حاضر نباشه شما رو با دنیا عوض کنه.
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام برادر گرامی
حال شما رو درک میکنم چون من هم بسیار علاقمند به زندگیم هستم و گاهی افکار ازاردهنده اذیتم میکنه که مثلا اگر روزی اتفاقی بیافته و من مجبور به جدایی بشم تا حالت سنکوپ اذیت میشم. ولی به نظر من حرفهاتونو در قالب یک نامه بنویسید و احساس بدی رو که بهتون مستولی میشه در نامه براش شرح بدید. بگذارید باور کنه که این حرفهای شما از روی عشق و علاقه به ادامه زندگیه نه تعصب الکی . مطمئنم به زودی ارامشتون رو به دست میارید
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
ممنون از کمک همه شما عزیزان
بعد از کلی کلنجار رفتن دیشب به آرومی مساله رو بهش گفتم با کلی دلیل و مدرک
اصلا نمیتونست حرف بزنه مونده بود تو منگنه سرد شده بود ولی اصلا اذیتش نکردم
کلی گریه کرد که خیلی وقته میخواد این رابطه رو قطع کنه ولی طرف اصرار بر ادامه داره
که منم با بی اعتنایی و سردی تمام گفتم هیچکدوم توجیه کارت نمیشه
خلاصه سرتونو درد نیارم یه فرصت دیگه بهش دادم ولی گفتم ایدفعه فقط طلاق بدون هیچ گذشتی.
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
آقای امپراطور
عجب اسم کاربری ای!
اگر زندگی ات رو با همسرت می خواهی پس سعی کن زندگی ات رو بسازی ...دلیل مشکل را پیدا کنی .... اون رو حل کنی
چرا یا صورت مسئله رو پاک می کنی و یا سعی در کات کردن داری؟
مشخص هست که خانومت رو دوست داری
این تهدید به طلاق انگیزه ای خوبی برای قطع ارتباط و ادامه زندگی مشترک نیست خصوصا اینکه با این تهدیدی که کرده چنانچه خانومت ادامه بده ... می خواهی حرفت رو واقعا عملی کنی؟
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
بهتره حالا که همسرت خودش بیان کرده این ارتباط هست و میخواد قطعش کنه اما طرف اصرار داره . کمکش کنی که قاطع باشه ، اون ضعف قاطعیت داره و اون آقا داره از همین سوء استفاده می کنه ، بهتره کمکش کنی بهش محکم پیام قطع ارتباط رو بده ، ارتباط خانوادگی خود را با این دوست قطع کنید تا هیچ مجاورتی و دیداری ولو رسمی و خانوادگی پیش نیاد و این هم از طرف همسرت صورت بگیره ، یعنی قاطع به این آقا بگه حق نداری که تماسی بگیری و حتی نمیخواد رابطه خانوادگی هم داشته باشید .
و از همسرت بخواه که خط رو عوض کنه ، کمکش کن که از وابستگی ایجاد شده بیرون بیاد .
سعی کنید او را نزد مشاور ببرید تا بهتر بتونه وابستگی را از بین ببره و ضمناً به کمک مشاور علت این جذب را در یابید و تغییراتی که نیازه در روابطتتون و زندگیتون بدید را به این وسیله بفهمید .
در کنار همسرت باش او را مهربانانه و در عین قاطعیت یاری کن تا از این رابطه بیرون بیاد، این را به دید یک مسئله و مشکل نه خباثت نگاه کن در این صورت کمکش خواهی کرد مسئله را حل کنه .
موفق باشید
RE: لطفا کمکم کنید به همفکری احتیاج دارم.
سلام اقای امپراتور
به نظرم اخطارت یه ذره زیادی محکم بوده چون به قول دوستمون اگه همسرتون ادامه بده شما باید روی حرفتون واسید. ازش محکم بخواهید که به اون رابطه پایان بده. بهش محبت کنید تا جذب شما بشه تا دیگران چون احتمالا اون اقا از ترفندی استفاده می کنه تا همسرتون و نگه داره بالاخص محبت می کنه پس شما بیشتر محبت کنید. محکم اخطار بدید که خاتمه پیدا کنه. و پشتش باشید تنهاش نذارید نگذارید از شما بترسه بذارید اوقدر با شما احساس راحتی کنه که شما را در جریان همه چیز قرار بدهد.
موفق باشید.