با دوست پسرم بهم زدم...راهنمييم كنيد كه دوباره اشتباه نكنم

سلام عرض ميكنم خدمت همه اعضا محترم همدردي....
مشكلي كه دارم ميد.نم خيلي كليشه اي و قديمييه...اما ميخوام كمكم كنيد كه اشتباهاتمو دوباره تكرار نكنم....
من دانشجوي سال دومم...19 سالمه....سال اول يكي از همكلاسيام(كه 20 سالشه) ازم خواست تا باهاش دوس شم و منم هر چقدر كه گفتم ممكنه اتفاقي بيوفته و ما نتونيم تو چشم هم نگاه كنيم گوشش بدهكار نبود...تا اينكه بلاخره با حرفاش راضيم كرد...مشكلاتيم تو اين بين اتفاق افتاد كه باعث شد خانواده ها از جريانات بين ما با خبر شن....اتفاقاتي كه به ظاهر رخ ميداد نشون ميداد كه خانوادش راضي به ارتباطمونن تا اينكه كم كم متوجه شدم به اجبار اون خانوادش باهام خوب برخورد ميكنن و تظاهر ميكنن كه دوسم دارن...تو نه ماهي كه ما باهم در ارتباط بوديم هر روز علاقمون نسبت بهم بيشتر شد...و هر روز كه ميگذشت بيشتر بهم عادت ميكرديم...و رابطه پدرو مادرش با من(تماس تلفني داشتن )هر دو مارو به ادامه اين راطه اميدوار ميكرد....ولي بد از يه مدتي فهميدم كه پدرو مادرش نه تنها اون آدمايي كه تظاهر ميكنن نيستن بلكه دارن از احساسات من استفاده ميكنن كه پسرشونو تحت كنترل در بيارن...يعني من يه جورايي مراقب پسرشون باشم....اونوقت بعد 4 سال بگن برو پي كارت...اين موضوع خيلي اذيتم ميكرد اما با اين حال نميتونستم رو احساسم پا بذارم و بهش فكر نكنم...تا اينكه خدا به دادم رسيد...يه هفته پيش بود كه ساعت 12 شب پدرش زنگ زد خونمونو هر چي دلش ميخواست بار باباي بيچارم كرد...كه ازمون شكايت ميكنه و اين جور چيزا...ظاهرا هم جريان از اين قرار بود كه با پسرش سر من بحث كردن و پسرشم گذاشته از خونه رفته...خلاصه منم كه از اين اوضاع اصلا راضي نبودم و فقط مونده بود يه حامي كه ازم دفاع كنه فرصت و غنيمت شمردمو رابطمو تموم كردم...حالا چند تا سوال ازتون دارم خواهش ميكنم راهنماييم كنيد نميخوام دوباره اشتباه كنم...
از پاييز دوباره همو تو دانشگاه ميبينيم....چه طوري بايدباهاش برخورد كنم؟؟
اگه خواستم در آينده با كسي يه ارتياط جدي برقرار كنم لازمه كه در مورد اين موضوع با طرفم صحبت كنم؟؟؟اگه آره در چه حد؟؟؟چون يه عكسم با هم داريم كه توش بغلم كرده...ميترسم كه بعدها دردسر درست كنه...

سلام

بهتون تبریک می گم که متوجه مسیر اشتباهی که می رفتید شدید....

اینو همیشه یادتون باشه پسری که قصد جدی برای ازدواج با شما رو داشته باشه و بخواد بیشتر آشنا بشه حتماً از طریق خانواده ها و به طور رسمی خواستگاری می کنه. در جواب پسر هایی هم که می گن ما که هنوز همدیگه رو خوب نمی شناسیم و باید بیشتر آشنا بشیم، خیلی محترمانه می شه گفت که با خانواده تشریف بیارید خونه اونجا می شه راحت تر صحبت کرد.

اما در مورد سوالاتون:

1- به نظر من رابطتونو به طور کلی باهاش قطع کنید. مثل اینکه اصلا همدیگه رو نمیشناسید یا قهرید.
به دلیل جاذبه ای که دو جنس مخالف برای هم دارند و با توجه به سابقه علاقه و رابطه ای که بین شما بوده در صورتی که حتی بخواید با یک سلام و احوال پرسی ادامه بدید ممکنه رابطتون نا خواسته و به مرور زمان پیشرفت کنه و دوباره به همون ماجاراهای قبلی دچار بشید.

2- این بستگی به خیلی از متغیرها داره.
البته در ابتدا لازم نیست که چیزی گفته بشه.
بعد از اینکه جلوتر هم رفتید این بستگی به این داره که رابطه قبلی شما با دوست پسرتون تا چه حد بوده.
به نظر من اگه واقعا از روابط قبلیتون پشیمونید تا وقتی که ازتون در مورد روابط قبلیتون چیزی نپرسیده لازم نیست چیزی بگید، اگه احساس کردید طرف مقابلتون حساسیت زیادی روی روابط قبلیتون داره بهش خیلی خلاصه بگید و لازم هم نیست واقعاً همه اتفاقات بین خودتونو توضیح بدید، حتی در مورد عکس هم چیزی نگید.
فکر نمی کنم از بابت اون عکس نگرانی لازم باشه مگه اینکه بدونید پسر قبلی واقعاً قصد آزارتونو داره. (که بعید می دونم.)

به هیچ وجه رابطه را با او از سر نگیرید

و اما در مورد این که در روابط بعدی چه کنید . چرا دنبال رابطه برقرار کردن با یک پسر هستی ؟ این روابط آخر و عاقبت نداره ، نتیجشون ، وابستگی ، و مخاطراتی احتمالی و کلاً دردسره . اگر قصد ازدواج داری که راه درستش اینه که وقتی موردی پیش اومد با اطلاع و مشورت و راهنمایی خانواده و اهل فن در مسیر شناخت و انتخاب درست قدم برداری . اگر هم پسری چراغ سبز برای رابطه و دوستی زد توجه نکن و اگر عنوان کرد قصد ازدواج دارد تاکید کن که با اطلاع خانواده ها باید وارد فاز شناخت آنهم در چهارچوب و با رعایت حدود و زمانی مشخص شد و اینگونه رابطه ای نیز نباید وارد فاز عواطف و علاقه شود چون مانع شناخته .

موفق باشید

:72: ممنونم از راهنماییتون....امید وارم بتونم بهشو ن عمل کنم....

سلام
توصيه دوستان كاملا مناسب و بجا بودند. با توجه به رابطه 9 ماهه كه شما داشتين بسيار محتمل هست كه با يه سلام احوال پرسي كوتاه دوباره دل بلرزه و روز از نو روزي از نو...
اكيدا توصيه ميشه كه به هيچ نحو با اون پسره حرف نزنيد در نهايت تنها جواب سلام بدين نه بيشتر.
ممكنه بخواد در مورد اون عكس باهاتون حرف بزنه اگه تونستين سعي كنيد اون عكس رو با حرف يا حيله يا هرچي ازش بگيريد. البته بستگي به اون پسره داره اگه آدم بدي نباشه و قصد آزار نداشته باشه عكس رو راحت بهتون ميده. اما اگه هم نداد اصلا به روي خودتون نياريد. اجازه نديد به خاطر اون عكس بخواد شمارو راضي كنه كه دوباره با هم دوست بشين.

موفق باشيد

با سلام...
با چیزایی که قبلا نوشتم به ظاهر این موضوع ساده میاد...اما چیزی که خیلی راحت نمیتونم شرحش بدم احساساتمه....روزای اول چون به خودم قبولونده بودم که اونم این ماجرا رو فراموش کرده کنار اومدن باهاش برام راحت تر بود...اما از روزی که با دوستم تماس گرفته و این مساله رو باهاش درمیون گذاشته دوباره احساس درموندگی میکنم...گاهی با خودم میگم من تصمیممو گرفتم و اون نمیتونه تصمیم و تغییر بده...از یه طرف میبینم دوباره از پاییز همدیگرو میبینیم و اونم هر کاری میکنه که دوباره راضیم کنه...و از یه طرفم نمیتونم اینقدر خودخواه باشم و به احساساتش توجهی نکنم...الان مشکلم گرفتن تصمیم نیست...تصمیممو گرفتم....فقط نمیدونم چه جوری با احساساتم کنار بیام....لطفا راهنماییم کنید...:325:

سلام الهام عزیز...

مطلب شما رو منم مطالعه کردم و دوستان خیلی زیبا راهنمایی کردند....
لینک های زیر رو مطالعه کن...

http://www.hamdardi.net/thread-5345.html

http://www.hamdardi.net/thread-8602-post-99249.html#pid99249

دوست عزیزم..همان طور که خودت تصمیم گرفتی و دوستان هم گفتند این رابطه را هرگز مجددا آغاز نکن..
شما اولین و آخرین نفری نیستید که با این مسائل درگیرید..
یک سوال دارم چرا با ایشان رابطه ایجاد کردید؟خوب فکر کن و ریشه یابی کن که علت اینکه ایشان با شما رابطه ایجاد کرد و شما هم بالاخره پاسخ دادید چه بود؟
دوست عزیزم..سالهای اول دانشگاه برای دختران ایرانی و حتی پسران انان که در سن جوانی و فوران احساس قرار دارند و روزهای ابتدایی ست که در جامعه در تعامل با جنس مخالف قرار می گیرند بسیار حساس است و بسیار مهم است که انسان بدون آسیب از ان عبور کند...
من نمی گویم رابطه دختر و پسر غلط است چون به نظر من کاملا به شخص ..خانواده..فرهنگ و مذهبش باز می گردد ولی خیلی مهم است که من ..شما و یا او تا چه حد مهارت در برقراری یک رابطه سالم داریم..
آیا همه ما که گاها متاهل هستیم دارای این مهارت های ارتباطی مطلوب هستیم؟
اگر هستیم پس چرا این همه ضربه در روابط دختر و پسر در جامعه ما و متعاقب ان طلاق در ازدواج های ما وجود دارد؟
من این سوالات رو می پرسم که فکر شما به کنکاش پیرامون این مسئله بپردازد که چرا؟

می گذرم از مواردی که انسان به خاطر ضربه روحی یا..ممکنه اشتباهاتی بکنه ..همه می کنند دوست من ولی درس هم م یگیرند.خود من هم اشتباه داشته ام..همه ما یا حداقل اکثر انسان ها...

ایا نهایت هدف ما ازدواج است؟
بله ..ازدواج خیلی مسئله مهمیه ..من کتمان نمی کنم که ازدواج موفق انسان را متعالی می کند ولی ایا برای رسیدن به یک غایت باید از همه داشته ها گذشت و بعد با روح زخم خورده ادامه داد؟
چرا؟

یک سوال دیگه که دوست دارم بهش فکر کنی و جواب بدی؟چقدر برای خودت و در کنار اون خانوادت ارزش قائلی؟
با ارزشترین چیز رو در دنیا چی می دونی؟

مطمئن باش سوالات من در راستای مشکل شماست ..با صبر و سعه صدر پاسخ بده ..0 البته اگر دوست داشتی 9 تا به جواب سوالاتت برسی!! منتظرم..
سارا:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط elham hedayat

با سلام...
با چیزایی که قبلا نوشتم به ظاهر این موضوع ساده میاد...اما چیزی که خیلی راحت نمیتونم شرحش بدم احساساتمه....روزای اول چون به خودم قبولونده بودم که اونم این ماجرا رو فراموش کرده کنار اومدن باهاش برام راحت تر بود...اما از روزی که با دوستم تماس گرفته و این مساله رو باهاش درمیون گذاشته دوباره احساس درموندگی میکنم...گاهی با خودم میگم من تصمیممو گرفتم و اون نمیتونه تصمیم و تغییر بده...از یه طرف میبینم دوباره از پاییز همدیگرو میبینیم و اونم هر کاری میکنه که دوباره راضیم کنه...و از یه طرفم نمیتونم اینقدر خودخواه باشم و به احساساتش توجهی نکنم...الان مشکلم گرفتن تصمیم نیست...تصمیممو گرفتم....فقط نمیدونم چه جوری با احساساتم کنار بیام....لطفا راهنماییم کنید...:325:

---

الهام عزیز
شما فقط مسئول تصمیمات و اقدامات خودتون هستید و تصمیم طرف مقابلتون به خودش مربوطه. اگرچه اقدام ایشون به تصمیم شما مربوط میشه اما مسئولیتش با خودشه. لذا شما نگران آینده تصمیم او نباشید.
در اینجا شاید لازم باشه شما خود خواه باشید ، وقتی که ایشون رو دیدید ، قطعا ایشون از شما آزرده خاطره و ناراحت ، احساساتی نشید و اجازه بدید او با خودش کنار بیاد.
شما هم دوز عقلانیت رو در تصمیاتت بالاتر ببر.

سلام فکر کنم دوستان همه چیز را گفتند من هم پیشنهاد میکنم یه جوری برخورد کنید که انگار اصلا او را نمی شناسید وباید مواظب باشید که اشتباهی ازتون سر نزنه که باعث ناراحتی طرف مقابلتون بشه چون ممکنه با اون عکس براتون دردسر درست بشه.

ازت خواست باهاش دوس بشی ؟؟!

نگفت هدفش از این دوسی چیه ؟

نظر من هم پپذیر که مطمئن باش با بی توجهی بهش بهمدت چند ماه مشکل جل میشه...
در ضمن تا میتونی سعی کن نبینیش.چون در لجظه ای که همدیگر رو ببینید ،ممکنه دل هاتون بهم گرایش پیدا گنه...
خودت بهتر از من میدونی ولی برای اینکه نبینیش توی دانشگاه یا کمتر ببینی راه زیاده مثل:
زود تر از همه از کلاس خارج بشی و بری خونه یا خوابگاه
توی اوقات بین 2 کلاست سعی کنی جاهایی بری که نبیینیش مثل نمازخانه؛کافه؛سایت
و.....
مطمئن باش بعد از اینکه وابستگیتون قطع بشه اون پسر هم دعات میکنه این لطفه در حقش کردی و با این روش خودت و اون رو از جاشیه بی فایده نجات دادی

قاطع باش

اختیار شما دست خودتونه ، و اگر نخواهی کسی نمیتونه شما را مجبور به کاری کنه ، مگر این که ضعیف باشی و رودربایستی بیجا داشته باشی


.

از همه به خاطرراهنمایی هاتون متشکرم... برام دعا کنید بتونم به راهنمایی هاتون عمل کنم:323: