خیلی خستم و هیچ راهی ندارم

سلام
شاید منو بشناسید
من خیلی تنهام و تنهایی اذیتم می کنه.مشکلم اینه که مدتهاست خواستگاری ندارم قبلی ها هم باب دل نبودن.
این منو اذیت میکنه و بدتر از اون خانوادمن که مدام میگن تو چرا ازدواج نمی کنی و یکم بگذره دیگه دیگه کسی نمیگیرتت و اوضاع منو بدتر میکنن
خودم همش به این فکر میکنم اما وقتی کسی به من پیشنهادی نمیده من چطور میتونم ازدواج کنم؟
یکی باید ازم خواستگاری کنه یا نه
نمیتونم و روم نمیشه بهشون بگم همچین میگید انگار چند نفر دم در وایسادن و نه میگم
خوب منم از خدامه اما وقتی کسی رو ندارم چیکار کنم
همش فشار میارن بهم
خودم کلافم اونا هم بدتر میکنن.
دلم نمیخواد در این مورد حرفی بشنوم

خاطرم هست و البته اگر اشتباه نکنم یک زمانی از یک آقایی خوشتان می آمد و توسط تالار راهنمایی گرفتید که باید چگونه برخورد کنید و ....و اگر باز اشتباه نکنم آقای سنگ تراشان به شما راهنمایی هایی کردند . آن مورد چه شد؟!

سلام بر عضو قدیمی تالار نسرین شکوهی

دوست عزیز بلاخره شما هم در مقطعی خواستگارانی داشتید . در یکی از تاپیک هاتون به یک هم دانشگاهی که از شما خواستگاری کرده بود اشاره کردید. می تونم بپرسم چرا در مورد خواستگاران قبلیتون به نتیجه نرسیدید ؟

میشه بگید الان چند سال دارید؟

در مورد سوال آنی جون:
بله.من به ایشون علاقه داشتم و ایشون نه و الان 2 سالی میشه اون آقا رو ندیدم اما هنوز بهش علاقه دارم.شاید به این دلیل که تو این مدت کسی که بیشتر از اون دوسش داشته باشم رو ندیدم.
در مورد سوال باران 68 :
بله خواستگارانی بودند. اما همه مشکلاتی داشتند که قابل گذشت نبود.
سیگار(حساسیت شدید دارم به بو و دودش ) . بودن با دوست دختر هاشون همزمان با خواستگاری از من.بی احترامی هایی که به خانواده و والدینشون میکردن و ...
که همه باعث شد جواب رد بهشون بدم
من اصلا به پول و ثروت طرفم فکر نمیکنم.

در ضمن 26 سال دارم

نسرین عزیز
بین معیارهاتون اولویت بندی کنید . مهم ترین ها رو جدا کنید و چیزهایی رو هم که می تونید ازش چشم پوشی کنید و یا نقش اساسی در زندگی آینده ندارند رو جدا کنید . دیدگاه ها متفاوت هست همونطور که شما براتون اهل دود و دم نبودن مهم هست که حق هم دارید ممکنه برای شخص دیگری خیلی مهم نباشه و یا خصوصیات اخلاقی مثل خساست و ..........

از طرفی من فکر می کنم شما چون به اون آقا علاقه داشتید این سبب شده که ناخودآگاه وقتی شخصی به خواستگاری میاد اون رو با اون آقا مقایسه کنید و همینطور ببینید که آیا به اندازه اون آقا دوسش دارید یا نه ؟
که این اصلا خوب نیست یعنی برای شما ایجاد سرگردانی می کنه و مانع تصمیم گیری میشه .

ارتباطتون با اطرافیان و رفت و آمد هاتون چگونه هست ؟
روحیه تون چگونه هست ؟
آیا برای خودتون برنامه های خاصی دارید که به روحیه و شادابی شما کمک کنه؟

lممنون از دوستان
من دوسش داشتم و دارم اما اگه مورد خوبی داشتم به خاطر اون نه نمیگفتم
سرم خیلی شلوغه سرگرمی زیاد دارم
خدارو شکر خانوادم هم خیلی هوامو دارن و مشکل دیگه ای ندارم

چیکاااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیده شو.

بدون که یک نفر هست که فقط مال توست و سهم تو.
هر اتفاقی زمان و مکان خاص خودش را دارد.
پس اصرار نکن .
بخواه.
تصور و تجسم کن.
از تجسمت لذت ببر.
توکل کن.
امید داشته باش.
عجله نکن.
به قلبت نگاه کن.
منتظر باش...
سخت است میدانم اما به حرفهای دیگران توجه نکن.
در ضمن هنوز وقت داری...
به آینده فکر نکن...

منظور از دیده شو چیه؟مخن هر جا میرم قحطی میشه.

اوایل توجهی به این حرفا نداشتم و زندگیمو می کردم اما دیگه نمیتونم

ببین تو تازه 26 سالته. اینکه سنی نیست. من 29 سالمه و مجردم. من هم سختمه و دوست دارم مستقل شم اما باید خودمون به فکر خودمون باشیم. اول اینکه برای آرامش خودت: دهن بین نباش بذار دیگران هرچی میخوان بگن... به دوستای معتمدت بگو که اگه می تونند بهت کسی رو معرفی کنند گاهی جواب میده. به همون اعضای خانواده که بهت اعتراض دارند هم بگو اگه مورد خوبی میشناسید معرفی کنید اگر نه دیگه غر نزنید.
سعی کن تو اجتماع باشی و رفت و آمد معاشرتت رو زیاد کن بالاخره شریکت رو پیدا می کنی.