مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
سلام
مدت 6 سال است که با آقایی از همکلاسی های دانشگاه آشنا هستم بعد از چندین سال و رو به راه شدن وضعیت هر دو مراسم خواستگاری انجام شد ولی با مشکلی مواجه شدیم مادر ایشان با شغل پدر من مشکل دارند و به همین دلیل رضایت نمی دهند (شغل پدرم رانندگی است) ما دو نفر هیچ مشکلی با هم نداریم این مساله باعث تلخ شدن زندگی ما شده خواهش میکنم راهنمایی کنید مادر ایشون آدمه سختی هستند و از خصوصیات اخلاقیه ایشونه که کلا در اکثر موارد با همه چی مخالفت میکنن... ترو خدا راهنمایی کنید
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
شما نبايد كاري بكني مردي كه قراره در اينده بهش تكيه كني و مرد خونت باشه بايد اين مشكل رو حل كنه...كار از دست شما بر نمياد....رانندگي هم مثل ساير شغلها محترم و شريفه و ايشون حق دارن به اين دليل مانع ازدواج شما بشن...
توصيه ميكنم هيچ كاري فعلا نكنين تا ببينيد همسر اينده شما در مقابل كارهاي بي منطق خانوادش چند مرده حلاجه!؟؟
اين درس خوبي براي اينده شما خواهد بود:72:
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
شما نبايد كاري بكني مردي كه قراره در اينده بهش تكيه كني و مرد خونت باشه بايد اين مشكل رو حل كنه...كار از دست شما بر نمياد....رانندگي هم مثل ساير شغلها محترم و شريفه و ايشون حق دارن به اين دليل مانع ازدواج شما بشن...
توصيه ميكنم هيچ كاري فعلا نكنين تا ببينيد همسر اينده شما در مقابل كارهاي بي منطق خانوادش چند مرده حلاجه!؟؟
اين درس خوبي براي اينده شما خواهد بود:72:
:104::104::104:
بعد از 6 سال الان زمانیه که ایشون باید رو پای خودش بیاسته
باید بتونه رابطه ی بین شما و خانوادشو مدریت کنه
:72:
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
با درود
نقل قول:
مدت 6 سال است که با آقایی از همکلاسی های دانشگاه آشنا هستم بعد از چندین سال و رو به راه شدن وضعیت هر دو مراسم خواستگاری انجام شد ولی با مشکلی مواجه شدیم مادر ایشان با شغل پدر من مشکل دارند و به همین دلیل رضایت نمی دهند (شغل پدرم رانندگی است)
nemi عزیز به نظرت چرا باید بعد از 6 سال گذشت رابطه... شما اکنون به فکر راضی ساختن خانواده ها باشید؟!!(در جریان قرار نداشتن خانواده ها و مشکلات بعدی)
نقل قول:
ما دو نفر هیچ مشکلی با هم نداریم
مشکل قرار نیست حتما شامل دعواها و عدم هماهنگی سلایق باشد.
:305:
مشکل این جاست که بعد از 6 سال هنوز هیچ کدام از شما شناخت تقریبی از خانواده یکدیگر کسب نکرده اید و همچنین از توان و مهارت های هم.
توصیه چیست؟؟
همان طور که یکی از راهنما کننده گان تالار همدردی اشاره کردند نباید هیچ گونه اصراری از جانب شما برای راضی ساختن خانواده ایشان باشد.
هر چند در این 6 سال هزینه سنگینی متحمل شده اید ولی امیدوارم با بینش و صبر همراه با آینده نگری دیگر باعث نشوید 6 سال و سالیان بعدی زندگی را با مشکلات ادامه دهید.
صبر کنید و امیدوار باشید... البته این را جزء باور خود قرار دهید هیچ تضمینی وجود ندارد این دوست و یار و همسرآینده شما در مقابل مخالفت ها جا نزند. ولی اگر شناخت خوبی از ایشان دارید امیدوار باشید/
بدرود:72:
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط حسین پور
با درود
نقل قول:
مدت 6 سال است که با آقایی از همکلاسی های دانشگاه آشنا هستم بعد از چندین سال و رو به راه شدن وضعیت هر دو مراسم خواستگاری انجام شد ولی با مشکلی مواجه شدیم مادر ایشان با شغل پدر من مشکل دارند و به همین دلیل رضایت نمی دهند (شغل پدرم رانندگی است)
nemi عزیز به نظرت چرا باید بعد از
6 سال گذشت رابطه... شما اکنون به فکر
راضی ساختن خانواده ها باشید؟!!(در جریان قرار نداشتن خانواده ها و مشکلات بعدی)
نقل قول:
ما دو نفر هیچ مشکلی با هم نداریم
مشکل قرار نیست حتما شامل دعواها و عدم هماهنگی سلایق باشد.
:305:
مشکل این جاست که بعد از 6 سال هنوز هیچ کدام از شما شناخت تقریبی از خانواده یکدیگر کسب نکرده اید و همچنین از توان و مهارت های هم.
توصیه چیست؟؟
همان طور که یکی از راهنما کننده گان تالار همدردی اشاره کردند نباید هیچ گونه اصراری از جانب شما برای راضی ساختن خانواده ایشان باشد.
هر چند در این 6 سال هزینه سنگینی متحمل شده اید ولی امیدوارم با
بینش و صبر همراه با آینده نگری دیگر باعث نشوید 6 سال و سالیان بعدی زندگی را با مشکلات ادامه دهید.
صبر کنید و امیدوار باشید... البته این را جزء باور خود قرار دهید هیچ تضمینی وجود ندارد این دوست و یار و همسرآینده شما در مقابل مخالفت ها جا نزند. ولی اگر شناخت خوبی از ایشان دارید امیدوار باشید/
بدرود:72:
ولی در تمام این 6 سال هم ما دو نفر و هم خانواده هامون در جریان کلیه امور بودیم و شناخت کامل داشتیم فقط ملاقات حضوری انجام نشده بود ...همین!!
ولی در تمام این 6 سال هم ما دو نفر و هم خانواده هامون در جریان کلیه امور بودیم و شناخت کامل داشتیم فقط ملاقات حضوری انجام نشده بود ...همین!!
واقعا هر دومون از زندگی نا امید شدیم کارمون شده افسوس و غصه ... یعنی ممکنه با مراجعه خانواده اش به مشاور مشکلمون حل بشه؟
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
[quote=nemi]
نقل قول:
ولی در تمام این 6 سال هم ما دو نفر و هم خانواده هامون در جریان کلیه امور بودیم و شناخت کامل داشتیم فقط ملاقات حضوری انجام نشده بود ...همین!
واقعا هر دومون از زندگی نا امید شدیم کارمون شده افسوس و غصه ... یعنی ممکنه با مراجعه خانواده اش به مشاور مشکلمون حل بشه؟
درود دیگر..
منظور من این بود که چرا هم اکنون به فکر راضی ساختن و گفتن شرایط خود افتادید؟
من نوشتم: مشکل این جاست که بعد از 6 سال هنوز هیچ کدام از شما شناخت تقریبی از خانواده یکدیگر کسب نکرده اید و همچنین از توان و مهارت های هم.
در ابتدا مراجعه هر دو شما به مشاور توصیه میشه..چرا؟؟
چون باید نحوی اداره شرایط بحرانی را توسط راهنمایی های مشاور کسب کنید سپس مشاور اگر صلاح دیدند از خانواده آنان هم کسب اطلاع می کنند.
'nemi' عزیز زندگی برایت در یک خانواده ای که تنها دلیل مخالفتش شغل شریف پدری توست چگونه خواهد بود؟؟ فکر کردی؟
بدرود:72:
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
این نظر ایشون بود که تا وقتی شرایطه خودش برای تشکیل خانواده فراهم نشده صحبتی نشده اون نگران بود خانواده من به خاطره شرایط مخالفت کنند ولی برعکس شد!!!
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
بعد از 6 سال چه طور ممكنه هنوز مادر داماد شغل پدر عروس رو ندونه و يا با دونستنش مخالفتي نكنه؟
شايد هم اقا داماد اين مطلب و مخالفت رو تا امروز منتقل نكرده!!؟؟
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nemi
این نظر ایشون بود که تا وقتی شرایطه خودش برای تشکیل خانواده فراهم نشده صحبتی نشده اون نگران بود خانواده من به خاطره شرایط مخالفت کنند ولی برعکس شد!!!
درود دیگر
nemiجان منظور من هم انتقال همین مطلب به شما بوده که می گویید ما مشکلی نداریم!!
مشکل از آنجا نشات می گیرد که دوطرف مهارت و مسئولیت کافی برای رابطه ای ندارند و بدلیل عدم آگاهی 6 سال را بدون تحلیل منطقی طی می کنند.
البته نگران نباشید شما اولین نفر و آخرین نفری نیستید که دچار چنین مشکلی شده اید انشالله با کمک اعضاء و همچنین مراجعه هرچه سریع تر شما به مشاورخانواده(هردوی شما) اختلاف ها به تدریج کاهش پیدا می کنند.
اما سوال اصلی که جواب ندادید>> زندگی برایت در یک خانواده ای که تنها دلیل مخالفتش شغل شریف پدری توست چگونه خواهد بود؟؟ فکر کردی؟
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
دو پست قبلي رو نديدم با عرض پوزش:72:
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
آخه مادر ایشون فقط این نظر رو دارن و با شناختی که از قبل دارم ایشون همیشه با مسایل جدید مطرح شده در خانواده مخالفت می کنند
ما دو نفر به هم علاقه داریم و نمی تونیم فکر جدایی رو بکنیم ولی مادر ایشون لجبازی می کنن ... وافعا دارم دیونه میشم
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
كسي پيشنهاد جدايي و ...رو نداد عزيزم سعي كن از اين فرصت بهترين استفاده رو بكني...
با يه تير دو نشون بزن...هم از طريق مشاوره مشكلت حل ميشه هم طرز برخورد اين اقا با خانواده اش دستت مياد...عجله نكن...
اروم باش و توكلت به خدا باشه....موضوع حادي نيست فقط كمي جسارت و شهامت دوستت رو ميطلبه كه در مقابل اين مخالفت نا به جا برخورد مناسبي بكنه كه نه تو رو از دست بده و نه مادرش رو برنجونه
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
خیلی میترسم ... میترسم از دستش بدم
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nemi
خیلی میترسم ... میترسم از دستش بدم
با درود
'nemiجان ترس از دست دادن آفت عشق است باور کن.
یعنی اگر خودمون رو محدود به فردی سازیم و فکر کنیم تنها به وسیله اون خوشبخت خواهیم بود در اشتباهیم.
ترس نداشته باش....بسیار قوی عمل کن...شما نه تنها با کنترل خودت می تونی یار و همسرآیندتو از فشارهای سخت نجات بدی بلکه یاد می گیری زندگی بالا و پایین زیاد داره.
:305:
در آخر امیدوار باش و صبور اما هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که ایشان دربرابر مخالفت ها تردید نکرده و ادامه رابطه را صلاح نداند.
پس تنها در این موقعیت با مراجعه به مشاور خودت و توانت را قوی ساز(بهتر هردو برید)
بدرود:72:
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
بعد 6 سال اين آقا هنوز نتونسته با خانواده اش کنار بياد؟
6 سال مدت زياديه ...
در ضمن مگه رانندگي چه ايرادي داره؟
اين اقا نمي تونه به مادرش بگه که مگه ميخواد با پدر شما ازدواج کنه؟
ببخشيد اينقدر رک ميگم ولي فکر مي کنم آقا خيلي مادرپرست باشند ...
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
من وقتی واسه مدتی سودای ازدواج با دختری رو داشتم (مدت کوتاهی هم بود....) قبلش واسه اینکه یه سروگوشی اب بدم...به شوخی مسئله ازدواج رو مطرح میکردم وقتی یه کم این قضایا کش اومد و توی خونواده ادبیات خاص خودشو پیدا کرد.....واکنش خونوادم توی همون ادبیات شوخیانه در نوع خودش جالب بود:
مادرم واکنش منفی نشون داد .... به ظاهر شوخی ولی تابلو بود که جدیه....مثلا میگفت تو دهنت بوی شیر میده (جون 26 ساله رو میگفت!!!)....یا تو اصلا سلیقه نداری!!!!....خدا میدونه چه چیزی انتخاب کردی!!!!.....یه سری تجارب هست که شما جوونا ندارین!!!!!.....دخترا خیلی زرنگن (انگار نه انگار خودش دختر داره...)!!!!......خلاصه اون حس مادرشوهری رو قشنگ لمس کردم....حس مالکیت.....اون حتی نمیدونست قضیه جدیه یا نه اصلا طرف رو هم نمیدونست چیکاره است همه چیز فانتزی بود.....ولی واکنشها عمیق!
یا مثلا خواهرم به شوخی میگفت: اگه دختره بلندقد تر از من باشه قلم پاشو میشکنم:311:
این احتمال داره که مادر خواستگارتون رفته تو لاک مادرشوهری....به نظر من شغل پدر شما یه بهانه الکیه...
RE: مخالفت غیر منطقی خانواده پسر
عزیزم به هیچ وجه اجازه نده که مادر ایشون اینطور جسورانه هم به شما وهم به پدرتون توهین بکنن،به نظرمن به دوستت بگو که شرایط شما همینطوریه واگر شما رو میخواد باید همینطوری بخواد و در برابر این مخالفت مسخره ی مادرش یه واکنشی نشون بده ولی نه تندو بی ادبانه که پلهای پشت سرتون خراب بشه ببین چیکارمیکنه مطمئنا اگر بخواد میتونه حلش کنه اصلا مساله ی حادی نیست