سلام به همه ي دوستان خوبم
شما وقتي دلتون مي گيره وقتي از همه چي خسته ايد چه مي كنيد تا حالتون خوب شه؟:54:---»:P
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام به همه ي دوستان خوبم
شما وقتي دلتون مي گيره وقتي از همه چي خسته ايد چه مي كنيد تا حالتون خوب شه؟:54:---»:P
سلام
دلتنگی ؟ دلتنگ کی ؟ هان ؟ اول روشن شدن این موضوع مهمتره تا جوابش ! ! !
با سلام به دوستان گرامي
yasعزيز خسته نباشيد من وقتي دلم مي گيره تنهايي قدم ميزنم قديما كه بچه مثبت بودم دو ركعت نماز ميخوندم قران تلاوت مي كردم البته الان بچه منفي شدم و از اين كارا نمي كنم مثه آقاي ابراهيمي موسيقي گوش ميدم اگه خيلي دلم بگره ميرم حرم آقا زيارت مي كنم اونجا مي مونم تا حالم خوب شه
وقتی دلتنگم دلم می خواد با یکی حرف بزنم ولی معمولا کسی نیست که حرفمو بفهمه.با خدا حرف می زنم.اگه تو شرایطی باشم که حس کنم خدا هم دوستم نداره اونوقت خیلی سخته و خیلی وحشتناک احساس تنهایی می کنم.
البته وقتی دلتنگم 98 درصد وقتها دوست دارم گریه کنم،ولی جای مناسبی پیدا نمی کنم.قبلا ها نزدیک یه امامزاده ای بودم که وقتی دلم می گرفت تنهایی قدم می زدم تا اونجا و یه ذره تو راه و بقیه شو تو امامزاده گریه می کردم و سبک می شدم ولی الان دیگه اونجا نیستم و دلتنگیهام می شه یه بغض توی گلوم و می مونه ...
سلام بر شما ای دوستان . من وقتی دلم می گیرد به صورتی که حتی حوصله خودم را هم ندارم . سعی میکنم با توکل به خدا سریعا جو موجود را عوض کنم و جویای راه حل برای مشکی شوم که مسبب این پریشانی شده . شاید بعضی از شما دوستان بگویید که ((من مشکلی ندارم و الکی وبدون دلیل دلتنگ شدم)) که لازم می دانم خدمت شما سرور گرامی ارز کنم که باید خودت را بیشتر کند وکاو کنی و مطمئن باشی که هر عکس العملی یک علتی دارد. البته لازم به ذکر است که معمولا ما اقایان وقتی کم پول می شویم و نمیتوانیم احتیاج های خود و خانواده مان را براورده سازیم دچار این مشکل می شویم . ولی در مورد خانمها این دلتنگی معمولا وقتی به سراغشان میاید که از طرف نزدیکترین دوستشون مورد بی مهری وبی توجهی قرار میگیرند دچار چنین معضلی می شوند
سلام یاس خوشبو
من اول یک جای دنج پیدا میکنم و یک سیلاب اشک میریزم گاهی هم قرآن باز میکنم و معنی فارسیشو میخونم ببینم خداجونم چی میگه... بعد هم هیچی دیگه !...میشینم فکر میکنم ، گاهی روی کاغذ مینویسم بررسی میکنم که چطور خودمو از مشکلی که دارم با سربلندی نجات بدم .
سلام به همه دوستاي خوبم
منم وقتي دلم مي گيره مثل آرزوي عزيزم قرآن باز مي كنم و...يا توي كاغذ حرفامو با مهربونترينمون ميزنم و يا مثل سانيا عزيز ميرم حرم ...
راستي چرا ما دلمون ميگيره؟
:302: ادامه نميدين ؟
آهان آفرين! :73:
سلام به همگی
منم وقتی دلم میگیره گریه میکنم.آخه آروم میشم. بعد به دلیل دلتنگیم فکر میکنم.اگه نتونستم کاری انجام بدم صبر میکنم.بعدش هم گذر زمان حالم رو خوب میکنه.
امیدوارم به هر چی و هرکسی که میخواین برسین تا دلتنگ نباشین
سلام یاس ِ عزیزم ...
من وقتی دلم میگیره که از کسی یا چیزی ناراحت باشم یا قبلا با کسی هم صحبت بودم اما حالا نیست ...
وقتی دلم میگیره یک دفتر دارم که توش هرچی میخوام برای خدا مینویسم و حرفام رو میگم حتی دلتنگیام رو
وقتی دلتنگ میشم دفترم رو باز میکنم و مینویسم برای خدا بعضی وقتها هم قرآن رو باز میکنم و معنی فارسیش رو + حرفای دلم توی دفترم مینویسم ..
سلام :
بستگی به شدت و نوعش داره.
می دونیم همه ی ما گاهی برامون مواقعیی پیش اومده که دلمون از چیزی یا کسی گرفته .
از اون جایی که ادم برونگرایی هستم با یه دوست درمیون می گذارم.
ولی اگر به هردلیلی دوست نداشته باشم به کسی بگم با خودم خلوت می کنم و یه اهنگ عرفانی می گذارم .
گاهی هم شده هیچ کاری نکردم و صاف رفتم خوابیدم و روز بعد بهتر شدم.
گاهی هم شده که یه چند گرمی اشک ریختم .
گاهی هم که با این چیزها برطرف نشده یه غسل صبرو دو رکعت نماز .
گاهی هم پیاده روی و زیارت .
و گاهی به قبرستان و اموات سرزدم و برای امرزش گنا هان اونها و خودم و پدرو مادرم دعا کردم.فکر می کنم تاثیر این راه اخری برای مواقعی که خیلی دلم گرفته بوده خیلی زیاد بوده .یاد مرگ از غم و اندوه ادم کم می کنه.
سلام به دوستان خوبم
يه سؤال تا حالا دلت از دست خدا هم شكسته !؟ اگه آره اون موقع چه كردي؟
حوش به حالتان!من که گریه ام نمی آید!!یک زمانهایی احساس خفگی می کنم و البته مادرم گلم و عزیزتر از جانم سنگ صبورم هست و نیز دو نفر از دوستانم؛
خدا را هم که مانند همه شماها و آدمها،وقتی کارم خراب است،سراغش می روم!!ولی خوب اگر در هنگام جیک جیک مستون باخدا باشیم و خود را زیر مهر و عنایت ناب او بدانیم،در وقت زمستون احساسات و تنگی،آسوده تریم.
سلام
من معمولا وقتایی که دلتنگم سعی می کنم ریشه ی دلتنگیم رو پیدا کنم و چون این کار مشغولم می کنه کمتر روی خود دلتنگی متمرکز می شم ... و این باعث کم شدن شدتش می شه ...
مثلا اگر توی اداره مشکلی پیش بیاد که باعث دلتنگیم بشه در لحظاتی که معمولا به صورت ناخوداگاه بهش فکر می کنم خود به خود مشکل رو تجزیه و تحلیل می کنم . چیزی که برام جالبه اینه که عموما اون چیزی که ظاهرا ناراحتم کرده اصل قضیه نیست بلکه احساسها و افکاری که در پس اون اتفاق توی ذهنم رفت و آمد می کنن خیلی بیشتر تاثیر می گذارن ...
مثلا می فهمم بیشتر از اینکه حرف فلانی ناراحتم بکنه احساس نیاز خودم به اینکه مورد توجه او قرار بگیرم در دلتنگیم تاثیر داشته ... پس با خودم تصمیم می گیرم قوی تر عمل کنم ...
یا مثلا متوجه می شم برداشت من از حرف او ممکنه درست نباشه و این آرومم می کنه و ...
البته من به نوشتن هم خیلی علاقه دارم و وقتی غمگینم شروع به نوشتن افکارم می کنم و اینجوری باز هم می تونم مشکلم رو ریشه یابی کنم .... گاهی هم با یه دوست خوب طرح موضوع می کنم و از این طریق درصد خطاهای ذهنی خودم رو بررسی می کنم ...
اما خوب ... در هر صورت گریه چیز خوبیه ....
سلام دوستان
طاهره روی نقطه مهمی تمرکز کرد... یعنی افکاری که زمینه دلتنگی را برای ما ایجاد می کنند و نقش تجزیه و تحلیل آن در بر طرف کردن دلتنگی...
اما من تصور می کنم تمرکز این تاپیک روی همان لحظه اوج احساسی و دلتنگی هست. چون گفته وقتی خیلی دلتنگ هستید چه کار می کنید...
باور بفرمائید در اوج دلتنگی ما قادر به چنین تجزیه و تحلیل هایی نیستیم... و اگر سعی کنیم خیلی شناختی با آن برخورد کنیم، ممکن است به صورت یک بغض در گلویمان در آمده و احساس بدتری پیدا کنیم.
به نظرم باید 2 مقوله جدا کنیم...
یکی اوج لحظه ای که ما در معرض چنین دلتنگی زیادی هستیم...
دوم قبل و بعد از چنین دلتنگی....
اوج تمرکز صبحتهای طاهره به درد وقتی می خوره که روی بند 2 آمده ایم....
اما در حین دلتنگی شاید تخلیه احساسی مهمتر باشه....
و البته خودتخلیه احساسی در مورد دلتنگی بر می گرده که چرا دلتنگی....
ما هر کدام باید فرکانس و تکرار دلتنگی های خودمون را اسکن کنیم و بررسی کنیم...
چند وقت یکبار دلتنگ می شویم؟
آیا از شخص خاصی بیشتر دلتنگ می شویم؟
آیا این دلتنگی منتشر و بدون علت می بینیم؟
آیا دلتنگی ما اشاره به ناراحتی از کسی، عشق به کسی، دوری از کسی ، عصبانیت از کسی، یا بی انصافی که درحقمون شده یا .... هست.
به نظرم این موضوع خیلی جای بحث اضافی داره....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دقت کردید... مدیرهمدردی چطوری از جواب دادن به این موضوع طفره رفت؟!... :58:
سلام یاس عزیز
من هر وقت دلم می گیره .تنها از خودم بدم میاد تنها خودمو سرزنش می کنم چون مطمئنم تقصیر خودمه. یه گوشه ای می شینم انقدر گریه می کنم تا اشکم خشک شه و از خدا می خوام که توی این دنیا نباشم تا فرداش که خوب بشم البته با چشمهای پف کرده و حال وخیم دوباره روز از نو روزی از نو
سلام ،
من هر وقت دلتنگ بشم وجود ستاره ها و ماه در اسمون وسکوت شب باعث ارامشم میشه ،خوندن بعضی از دعاها مفاتیح البته با معنی اونها خیلی ارومم میکنه .به همه ائمه ارادت دارم اما به حضرت علی ارادت خاصی دارم و بیشتر دعای نادعلی می خوندم خصوصا اون قسمت از دعا که ان حضرت رایا ابا الغیث اغثنی(ای پدر ای پدر کمک و یاری کردن مرا یاری کن وبه فریادم رس) خطاب می کنم.با خوندن این جمله حس می کنم به اون حضرت خیلی نزدیک میشم و با او راز دل میگویم.
گاهی هم جور دیگه ای هستم ،طوری که در لاک خودم فرو میروم و نمی تونم با هیچکس ارتباط برقرار کنم و خودم رو به کارهایی که مربوط به خودم هست مشغول می کنم تا زمان بگذردو به حالت اولیه ام بر گردم.
سلام. من وقتی دلم می گیره میرم می شینم پیش مامانم هی این جمله رو تکرار می کنم. مامانم هم هی میگه خوب برام تعریف کن ببینم چه اتفاقایی افتاده که باعث شده دلت بگیره خلاصه اینقده با مامانم حرف می زنم تا خوب بشم اگه نشد این دفعه بحثو عوض می کنیم و در مورد اون مسایلی که منو سر شوق میاره صحبت می کنیم این یکی ردخور نداره و خوب میشم. دعا می کنم خدا مادرم رو برام نگه داره چون واقعاً سنگ صبورمه
می خواهم اینجا حس و هواهای جواد رو از دلتنگی براتون بگویم. نمی دونم جواد را
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=766
می شناسید یا نه، اما مهم نیست ، فقط بگذارید حال و هوای جواد را در دلتنگی براتون تصویر کنم:
وقتی خیلی دلم تنگ میشه...
می فهمم که دورها آوایی است که مرا می خواند
می فهمم که دلبر عشوه گری باز صدایم می زند.
می فهمم که دوباره بی وفایی کردم
می فهمم یارم برام پیام داده که برم به نزدش
می فهمم که از خودم دور شدم...
می فهمم آژیر دلتنگی که خودش در درونم قرار داده فعال شده. تا متوجه فاصله گرفتنم بشوم.
می فهمم که باید شرمنده آن خوبرو شوم.
می فهمم که نباید بهانه های دلتنگی را با اصل دلتنگی اشتباه بگیرم.
می فهمم که آن نازنین با وسیله ای ، با پیکی، فقط به من علامت داده. و نباید اسیر آن وسیله ها بشوم. باید بروم پیش خودش
وقتی دلتنگ می شوم سریع دوباره می بینمش که به رویم می خنده
و مشتاقانه تر از من بی وفا آغوش گشوده که نوازشم کنه.
دلربایانه نگاهم می کنه! که بسه گل بازی، بسه اشتغال، بلند شو بیا در کنارم.
با چشمونش بهم می فهمونه که این همه غصه بی حاصل بسه. اونها را دادم باهاش بازی کنی، سرگرم بشی. نه اینقدر که بی وفا منو فراموش کنی.
در این زمان است که هر دلتنگی جایش عوض میشه...
با یک عشقبازی جاوادنه
با یک راز و نیاز شبانه
با یک معشوق پرستی عاشقانه
با یک نوازش ناباورانه
با یک اشک شادمانه
با یک حس ناگفتنی
با یک اوج نادیدنی
وای که چقدر خوشحال می شوم وقتی صدایم می کنی
وای که چقدر هیجان زده می گردم وقتی می خوانی مرا
وای که چه حالی است .
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
خوشا به حال جواد..... با این حال همیشه شکوفا و شادش...
من وقتی دلم می گیره یا دلتنگم می شینم کلی گریه می کنم یا یک آهنگ خیلی غمگین گوش می گیرم و اون آهنگ گریه می کنم
با سلام به همه دوستان خوبم
1- من هم اگر دلم بگیر ه ( اگر خیلی بگیره نیاز نیست که گریه کنم خود به خود اشکام سرازیر می شه بدونه هیچ حرفی )
2- اما اگر جایی باشم که مجبور هستم سر جام بشینم و هیچی نگم ( یه کاغذ از توی کیفم در می یارم و خط خطی می کنم )
3- اما اگر خونه باشم و دلم خیلی بگیره ( پیاده بدون اینکه به کسی بگم می رم حرم حضرت معصومه روبه روی ضریح خانم می شینم و گریه می کنم . ) راستی من گاهی دلم برای حرم حضرت معصومه پر می زنه مثل حالا اگر شب رفتم برای همه شما دوستان دعا می کنم البته اگر قابل باشم .
التماس دعا
سلام بهاره جون ،ممنون که به فکر دوستانت هستی.
التماس دعا.
سلام بهاره جان::43::72:
واااااااااااااااااای ما خانمها چقدر مثل همیم .(ولی یه چیزی:بهتره گریه هامون رو یواشکی و برای تخلیه ی احساساتمون بکنیم و گرنه اقایون خسته می شند و میگند دوباره ابغوره گرفتید.اخه اونا شجاعند و اصلا طاقت گریه ی خانمهارو ندارند واونو به حساب ضعف خودشون می گذارن):54:
ببینم انگار یه نفر گفت تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره .:81:
در جواب می گم :بنده اشکهامو مثل یه صدف و گوهر می دونم که احساساتم تو ش غوطه وره پس تا بتونم نشون کسی نمیدم .:227:
راستی التماس دعا
سلام
بهاره جون براي منم دعا كن كه خيلي وقته دلم هوس يه زيارت رو كرده.
منم وقتي دلم ميگيره اگه موضوعي باشه كه بشه گفت به مامان و خواهرم ميگم وگرنه در عجيب ترين نوعش يه چند ساعتي مي خوابم. خلاصه بعضي موقعه ها گريه مي كنم و بعضي مواقع رو كاغذ مينويسم و بعد پاره اش مي كنم.اما جديدا اين كارو هم نمي كنم جون تنبل شدم. ولي وقتي بدون علت دلم بگيره ميرم مسجد نماز مي خونم.
سلام یاسی خانم
من وقتی خیلی دلم می گیره حسابی گریه می کنم تا سبک بشم گاهی روی کاغذ می نویسم با این کار خیلی آروم می شم واینکه سعی می کنم خودمو به خدا نزدیکتر کنم ..دعا می کنم وقرآن می خونم وهربارباخودم می گم:به خدا توکل کن و..به آرامش می رسم.:203:
من یه موسیقی کاملا غمگین گوش میدم بعد زار زار گریه میکنم :(
سلام
قدیما شعر می گفتم اما الان زنگ می زنم به همسرم باهاش درد دل می کنم و گریه می کنم:54:
من وقتی دلم میگیره یه گوشه میشینم تنهایی با خدا حرف میزنم امتحان کنید خیلی اروم میشید.راستی اینم ترانه خواهرمه در مورد دلتنگیه که تقدیم میکنم به همه شما:
دلم گرفته ای خدا
این روزا هیچ کی غیر تو درد منو نمیدونه
دلم گرفته ای خدا
حتی صدامم این روزا به ساز من نمیخونه
دلم گرفته از همه از این روزای سوت وکور
از این ترانه مردگی از این شبای بی عبور
تمام لحظه ها دلم زیر هجوم حادثه
منتظر راهیه که دوباره تا تو برسه
دلم گرفته ای خدا گریه امونم نمیده
چرا دیگه حتی دلم تورو نشونم نمیده
گناه بی باوری مو خودم به گردن میگیرم
اگه نگیری دستامو تو دستای غم میمیرم
دوباره حرف بزن باهام مثل روزای کودکی
روزای نیلوفری رویاهای عروسکی
روزای خوبی که دلم سنگی نبود شیشه ای بود
میگفتی که دوسم داری منم صداتو می شنیدم
راهشو گم کرده دلم خوب میدونم خیلی بدم
اما هنوز باور دارم تو تا همیشه با منی
تو اشکامو پاک میکنی تو قلبمو نمیشکنی
دلم گرفته ای خدا
واسه رسیدن به تو یه فرصت تازه میخوام
دوباره دستامو بگیر منو ببر تا کودکی
دیدن تو برام بسه حتی بهشتو نمیخوام
من وقتی دلم میگیره یه گوشه میشینم تنهایی با خدا حرف میزنم امتحان کنید خیلی اروم میشید.راستی اینم ترانه خواهرمه در مورد دلتنگیه که تقدیم میکنم به همه شما:
دلم گرفته ای خدا
این روزا هیچ کی غیر تو درد منو نمیدونه
دلم گرفته ای خدا
حتی صدامم این روزا به ساز من نمیخونه
دلم گرفته از همه از این روزای سوت وکور
از این ترانه مردگی از این شبای بی عبور
تمام لحظه ها دلم زیر هجوم حادثه
منتظر راهیه که دوباره تا تو برسه
دلم گرفته ای خدا گریه امونم نمیده
چرا دیگه حتی دلم تورو نشونم نمیده
گناه بی باوری مو خودم به گردن میگیرم
اگه نگیری دستامو تو دستای غم میمیرم
دوباره حرف بزن باهام مثل روزای کودکی
روزای نیلوفری رویاهای عروسکی
روزای خوبی که دلم سنگی نبود شیشه ای بود
میگفتی که دوسم داری منم صداتو می شنیدم
راهشو گم کرده دلم خوب میدونم خیلی بدم
اما هنوز باور دارم تو تا همیشه با منی
تو اشکامو پاک میکنی تو قلبمو نمیشکنی
دلم گرفته ای خدا
واسه رسیدن به تو یه فرصت تازه میخوام
دوباره دستامو بگیر منو ببر تا کودکی
دیدن تو برام بسه حتی بهشتو نمیخوام
"هرگونه برداشت از این شعر با ذکر نام شاعر مجاز است."
شاعر:فلوراتاجیکیwww.neshoonie-mano-bede.blogfa.com
دلتنگی.....
چیز عجیبی هست و غریب
چون من خیلی ادم اروم و تو داری هستم همیشه دلتنگی هامو تو خلوت با راز و نیاز با خدا و امام زمان در میون میزارم
اما زمانی که تو جمع خانواده هستم اصلا به روی خودم نمی یارم
شاید بعضی وقتها هم یه اشکی در بیاد
دلتنگی برای من تقریبا همیشه هست.. مثل امروز که کلی گریه کردم... اینروزا خیلی خسته هستم خیلی.. همش بغض و گریه!
بستگی داره که واسه چی دلتنگ شده باشم.
اما بیشتر اوقات میرم توی حیاط روی پله میشینم و به دیوار تکیه میکنم و باخدا حرف میزنم.تا حالا هر وقت دلتنگ شدم شب بوده.
واااااااااااااااای چه حالی داره وقتی با خدا حرف میزنی و بعد ساکت میشی.جواب تمام حرفاتو بهت میده .
امتحان کنید
من دوست دارم در تاريکي با خداي خود رازو نياز کنم و با تمام وجودم گريه کنم يا بعضي وقتا اگه وقت داشته باشم دوست دارم برم تا نوکه قله کوه وقتي که خلوته اون وقت با تمام وجودم داد بزنم تا خالي بشم
من دوست دارم تنهای تنها باشم بزنم بیرون دوست دارم گریه کنم همه ناراحتی هام یادم بیاد انقدر گریه کنم تا چشمام ازحدقه بزنه بیرون ازهمه چی سیر می شم ویه سردرددرست و حسابی برای یک روز بعدش حالم خوب می شه و بقیه اشکامو جمع می کنم برای سری بعد
می شینم توی خلوت با خدا حرف می زنم از بدیهام می گم ازا ین که بعضی موقع ها همه روعاصی می کنم اون لحظه حتی جهنم روبه زندگی ترجیح میدم میگم بهشتت رو هم نخواستم ولی دیگه نمی خوام زنده باشم بعد خدابهم رحم می کنه و باز بهم فرصت می ده باز فرصت می ده فکر کنم بالاخره عصبانیش کنم و یه فکری به حالم بکنه ...
سلام به همگی به نظر من هر کس بهتر میدونه چی آرومش میکنه یعنی باید یه چیزی واسه آروم کردنه خودش پیدا کنه و زمان دلتنگیاش بره سراغشو خودشو آروم کنه مثلا من با کتاب خوندن آروم میشم یکی با گریه یکی تو سکوت و دعا خلاصه یه عامل برا آرامشتون پیدا کنین. در نهایت سپردن همه چی به خدا هر چی به صلاحمون باشه واسمون رقم میزنه به شرطی که خودمون ازشرایط خوب استفاده کنیم به امید آن روز
خدایا به بزرگیو کرم خودت یه دل به وسعت دریا به ما جوون عطا کن.......
دلتنگيهايم را به کی بگويم؟
سلام من وقتی دلتنگ می شوم درد دلم را به دریا می گم ولی دریا همیشه جوابیش یکی هست مثل این روزها .ولی دل دریا هم گرفته هست واسه همین حرفی که به دریا میزنم امروز واسه شما دوستان می نویسم.
به دريا شكوه بردم ازشب دشت وزاين عمري كه تلخ تلخ بگذشت:47:
به هرموجي كه ميگفتم غم خويش سري مي زد به سنگ وبازمي گشت