جواب مثبت بدم یا نه؟ به دلم ننشسته!!

سلام دوستای عزیزم ...
راستش من جدیدا یه خواستگاری داشتم که از نظر خانواده ام مورد پسند هستش ، خوب یعنی 8 سال از من بزرگتره ، فوق دیپلمه ، کار ثابت داره ، خونه داره ، ماشین داره ، پسری هستش که همه از خوبی هاش تعریف میکنن !!!!
ولی خوب نمیدونم که چرا نپسندیدمش ، از نظر تیپ و قیافه !!!خوب به نظرم اون تپل بود و خب من اصلا از مردهای چاق و تپل خوشم نمیاد !!!
خوب دلیل دیگه اینه که من چند وقت دیگه میخوام فوق لیسانس بخونم ولی اون فوق دیپلمه !!!
دلیل دیگه هم اینه که خوب به نظر من کسی که سنش از 30 رد کنه دیگه دنبال خوشی های زندگی و گردش و .... نیست و خوب انگار که خیلی پخته هستش و در ضمن به نظرم میخواد زود بچه دار بشه ولی خوب من دوست ندارم زود بچه دار بشم

و یه دلیل دیگه هم اینه که شاید به نظر شما خنده دار باشه ولی در عین اینکه به نظرم آمادگی ازدواج رو داشتم ، بعد از خواستگاری نظرم عوض شد ، انگار یه جورایی دلم برای مامان و بابام و خانواده ام و کلا دوران مجردی تنگ شد !!! حس میکنم شاید برای من زود باشه که ازدواج کنم !!!!

نمیدونم !!!! میترسم توی انتخابم اشتباه کنم ! از یه طرفی به قول مامانم هیچ موقع نمیتونی کسی رو پیدا کنی که همه ی شرایطش جور باشه !!!! یکی ممکنه خوشگل و خوش تیپ باشه ولی کم پول باشه ، یکی پولدار و زشت ، یکی هم خوشگل هم پولدار ولی خیانتکار !!! بلاخره هرکی یه عیبی داره دیگه !!!
به نظر مادرم این پسر شرایطش خیلی خوبه ولی خوب شوهر خواهرم الان همسن این خواستگارم هستش ، وقتی با هم میسنجمشون میبینم تقریبا شرایطشون مشابه همدیگه هستش ، یعنی هردوشون هم سن هستن با این تفاوت که شوهر خواهرم متاهله و ایشون مجرد !!!!!!!!!!هردوشون یک مدل ماشین دارن ، هردوشون خونشون رو از پدرشون گرفتن ، هردوشون حقوقشون یکی هستش !!!! خوب به نظر من شوهر خواهرم هم چیزی از این خواستگار من کم نداره !!! خوب وقتی هردوشون همسن هستن ، چیزهایی هم که دارن باهم یکی هستش !!! دیگه برتری ای وجود نداره ، تازه به نظرم اونی که مجرده باید بیشتر هم داشته باشه چون خرج زن و زندگیش که نکرده !!!!!ولی نمیدونم چرا مامانم اصرار داره که قبولش کنم !!!!!!

راستش دوستان ازتون میخوام که کمکم کنین ....
من یک جلسه بیشتر باهاش صحبت نکردم و توی این یک جلسه فهمیدم که خوب ایشون خیلی آدم خنده رو و خوش برخوردی هستن ولی خوب به نظرم شاید دیدش با من فرق داشته باشه نسبت به مسائل زندگی !!!
نمیدونم در یک کلام به دلم ننشست !!!
به نظرتون چیکار کنم ؟ بهشون بگم میخوام بیشتر آشنا بشم ؟ ولی از طرفی میگم چون من در نگاه اول خیلی از ظاهر ایشون خوشم نیومده ممکنه بعدا هم این احساس تغییر نکنه و خوب دلم نمیخواد ایشون رو به بازی بگیرم و ایشون فکر کنه که جواب من مثبته و آخر سرم جواب منفی بهش بدم !!!!

میترسم قبولش کنم و بعدا پشیمون بشم .... از یه طرفی هم میترسم که ردش کنم و پشیمون بشم !!!!!

در کل مادرم میگه که ممکنه توی جلسه ی اول به دلت نشینه ولی در جلسه های دیگه شاید نظرت عوض بشه ، شما نظرتون چیه ؟؟

سلام،

پاسخ سوال شما: خیر!

جواب منفی‌ بدهید...:160:

فرد مقابلتون باید حداقل جذابیت جنسی‌ رو براتون داشته باشه و اصطلاحا به دلتون بشینه...

این ربطی‌ به معیار‌هاتون نداره...و برای هر ازدواجی ضروری و لازمه که از سمت ۲ طرف ازدواج در نظر گرفته بشه...

بدون در نظر گرفتن این موضوع، شما اگر هم با کسی‌ ازدواج کنین، بدون شک مشکل پیدا خواهید کرد....

حنان گرامی‌، اگر این آقا به دلتون ننشسته، هم این لطف را به خودتون بکنین هم به ایشون و پاسخ منفی‌ بدین...

پاسخ منفی‌ الان شما بدون شک، بهتر از کشمکش‌های آینده هست برای خدایی نکرده جدایی‌...

حق هر کسی‌ هست که دوست داشته بشه، اگر پتانسیل دوست داشتن رو در این فرد نمیبینین، یعنی‌ اگر در آینده نمیتونین این عشق رو بهش بدین و این فرد رو همینطور که هست دوست داشته باشین، با پاسخ مثبتتون این حق رو ازش نگیرین که این عشق رو بتونه از کس دیگری بگیره...

موفق باشین:72:

کامران

به هیچ وجه جواب مثبت ندید .

درسته هر کس یکسری خصوصیات خوب داره و یکسری نقاط ضعف . ولی شما اگر قصد ازدواج دارید باید معیارهاتون رو دسته بندی کنید و یکسری از اونها رو به عنوان اولویتهای اصلی قرار بدید ( بدون تعارف اینکار و کنید ، اگر ظاهر و یا پول برای شما مهمه حتما و بطور جدی به این موضوع توجه کنید ) و اگر کسی این معیارهای اصلی رو نداشت در همون مرحله اول جواب رد بدید .

شما که خیلی وقت هست توی تالار هستید نمیدونم چرا دارید همچین اشتباه فاحشی رو مرتکب میشید .

دوستان گرامی دیجیتال من و کامران عزیز خیلی ممنون:72:
راستش دیجیتال من عزیز من که هنوز جوابی ندادم که بخوام اشتباه فاحشی بکنم یا نکنم ، علت زدن تاپیکمم همین بود که یک موقع اشتباه نکنم و خودم و ایشون رو توی دردسر نندازم !!!!
راستش خوب معیار های من دسته بندی داره ولی مسئله ی اصلی اینه که بلاخره من فکر میکنم که نمیتونم کسی رو پیدا کنم که همه ی معیار های من رو داشته باشه !!! بلاخره هرکسی یه چیزیش کمه !!! من انتظار ندارم که همسر آینده ام زیبا باشه ولی میخوام حد اقل به دلم بشینه !!!

من منظورم این بود که خوب خیلی ها میگن که جذابیت ظاهری و زیبایی و اینا همش واسه آدم عادی میشه و حتی اگه طرفت خیلی هم خوشگل و خوشتیپ باشه بازم بعد از چند وقت برات عادی میشه!!!!
من میخواستم سوال کنم از اونهایی که تجربه شون رو داشتن (از اونهایی که متاهلن یا کسایی که همچین اشتباهی رو کردن یا .....)که آیا میشه با کسی که زشت نیست ولی برای شما جذابیت هم نداره ازدواج کنی؟؟؟
خوب این خواستگار من نمیگم زشته ، اصلا زشت نیست ، مسئله اینجاست که برای من جذاب نیست و حرف آقای کامران خیلی درسته ......
ولی خوب از طرفی هم میگن که این زیبایی ها بعد از گذشت یه مدت زمانی براتون عادی میشه و دیگه مهم نیست ، میخواستم بدونم آیا اینطوره ؟
یا آیا ممکنه که مثلا روز اول آشنایی از خواستگارتون خوشتون نیاد و براتون جذاب نباشه ولی قرار های بعدی کم کم به دلتون بشینه ؟( منظورم جلسات آشنایی بعدی هستش قبل از نامزدی و عقد و ......)
اینا فقط یه سواله دوستان عزیز ، من به مادرم هم گفتم که جوابم احتمالا منفیه و مطمئن باشین با زندگی کسی دیگه بازی نمیکنم ولی خوب میخواستم مطمئن باشم که یه موقع بعدا خودم پشیمون نشم !!!!!!!!
پیشاپیش ممنون از کمکهاتون:72:

به نظر من فرصتبدهيد و زود تصميم نگيريد و زماني پاسخ منفي دهيد كه به قاطعيت رسيده باشيد

سلام،
از نحوه نوشتن شما مشخص است كه چقدر اضطراب داريد ؛ همه ما اين را خوب ميدانيم كه در آرامش ميتوان بهتر تصميم گرفت، پس سعي كنيد در اين شرايط و در اين تصميم گيري مهم آرامش داشته باشيد و عجله نكنيد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط حنان

به نظر مادرم این پسر شرایطش خیلی خوبه ولی خوب شوهر خواهرم الان همسن این خواستگارم هستش ، وقتی با هم میسنجمشون میبینم تقریبا شرایطشون مشابه همدیگه هستش ، یعنی هردوشون هم سن هستن با این تفاوت که شوهر خواهرم متاهله و ایشون مجرد !!!!!!!!!!هردوشون یک مدل ماشین دارن ، هردوشون خونشون رو از پدرشون گرفتن ، هردوشون حقوقشون یکی هستش !!!! خوب به نظر من شوهر خواهرم هم چیزی از این خواستگار من کم نداره !!! خوب وقتی هردوشون همسن هستن ، چیزهایی هم که دارن باهم یکی هستش !!! دیگه برتری ای وجود نداره ، تازه به نظرم اونی که مجرده باید بیشتر هم داشته باشه چون خرج زن و زندگیش که نکرده !!!!!ولی نمیدونم چرا مامانم اصرار داره که قبولش کنم !!!!!!

---

لطفا" در مرحله اول از مقايسه كردن دست بكشيد،نه تنها در اين مورد بلكه در موارد ديگر و مراحل ديگر

دوستان عزیز اگر همه اطرافیان دختری یا پسری را بعنوان فرشته تعریف کردند ولی در نظر شما خوب جلوه نمیکند و با معیارها و فاکتورهای شما همخوانی ندارد هرگز با آن فرشته ازدواج نکنید
این را هم در نظر بگیرید با گذشتن از یک مورد که برای شما مهم است امکان دارد دائما" حسرت آن را بخورید..


حرف مردم و دوست و خانواده و فامیل همه اینها را کنار بگذارید؛ به ندای درون خود گوش کنید, به خاطر نظر اطرافيان ازدواج نکنید؛نظر خود شما مهم است

نكته:
هیچ فردی ؛کل خصوصیات ظاهری و باطنی اش ,طبق خواسته ما نیست, همیشه در قبال یک نقطه مثبت یک منفی هم وجود دارد..

با وجود تضادها و اختلافاتي كه در ميان معيارهاي شما و فرد مورد نظر ديده ميشود؛ بنده توصيه ميكنم كه به يك جلسه اكتفا نكنيد و تصميم نگيريد؛ در يك شرايط زماني و مكاني مناسب بار ديگر معيارها و آنچه كه در ازدواج براي شما در اولويت قرار دارد را مرور كنيد ؛ و دو يا سه جلسه ديگر نيز با هم صحبت كنيد.
آن وقت ميتوان گفت كه اگر جواب منفي بدهيد پشيمان نميشويد و اگر جواب مثبت بدهيد از انتخابتان مطمئن هستيد
موفق باشيد

سلام ...
فقط یه جمله می نویسم ... نه خیلی زود بگین بله و نه خیلی زود بگین نه

حنان عزیز

آنچه در این ماجرا روشنه ، اینه که معیارهای شما اولویت بندی نشده ، و عمیق نیست و مهمتر این که برنامه ی شناختی برای سنجش خواستگارت بر اساس معیارهات تنظیم نکرده ای ، در یک کلام شما نیاز به واکاوی خود و معیارهایت داری .

همینجا در میان کلامت خطاهای شناختی دیده میشه . ( به مقایسه ای که بین این خواستگار و شوهر خواهرت داشته دقت کن .)

به عبارتی شما در موقعیت های قبلی شاید در پس خطای هاله ای در رابطه با خواستگارانت این وضعیت خودت را درک نکرده بودی . یا بهتره بگم با این وضعیت خودت مواجه نشده بودی . در این شرایط و در رابطه با این خواستگار چون ظاهرش از همان ابتدا مورد پسندت واقع نشده ، و اما شرایط دیگه ای داره که در نگاه اول مثبت به نظر می رسد و همین شما را در برزخ نگه داشته ، باید متوجه این بشوی که شما در مورد خودت و نیازهایت و خواسته هایت (بطور واقع بینانه ) هنوز نگرشی بدور از خطاهای شناختی نداری ، و معیارهایت اولویت بندی نشده ، و لذا همین ها زمینه را برای خطای هاله ای برای شما فراهم می کند .
مثلاً اگر با این وضعیتی که داری کسی به خواستگاری شما بیاد که ظاهرش مقبول باشه و به اصطلاح به دلت بشینه ، و اما شرایط دیگه اون مثل این آقا نباشه باز شما در تردید قرار می گیرید . چون طرف به دلتان نشسته ، و... ممکنه بخاطر همین بپذیرید ، اما بعد از انتخاب ظاهرش از اولویت خارج شود و توجهت جلب شرایط دیگرش شود و بعد ببینی با اونها نمی تونی کنار بیایی .
و در مورد این آقا هم همینطور یعنی ظاهر او شما را در خطای هاله ای ممکن است قرار دهد و به دل ننشستن از این جهت باشد ، اما درتداوم ببینی این ظاهر از اولویت که در آمد شرایط دیگرش را مناسب ببینی .

در هر دوی این موارد با این وضعیت فعلیت ممکن است اصلاً توجه عمیق به ویژگیهای فردی و اخلاقی خواستگارانت و راه کسب شناخت در مورد آنها نشان ندهی .

برای نمونه از شما سئوال می کنم ، برنامه و روشها و روند شما برای شناخت خواستگاری که می خواهی با او وارد دوره شناخت شوی چیه ؟

در هر حال ، خلاصه کلام من اینه که :

حنان عزیز ، بیشتر خودت را واکاوی کن و بشناس ، و بهتر معیارهایت را ببین و تنظیم کن و حتماً اولویت بندی کن با تعیین نمره برای هر مورد از معیارهایت ، تا بهتر بتوانی انتخاب کنی .

نقل قول:

---

راستش خوب معیار های من دسته بندی داره ولی مسئله ی اصلی اینه که بلاخره من فکر میکنم که نمیتونم کسی رو پیدا کنم که همه ی معیار های من رو داشته باشه !!! بلاخره هرکسی یه چیزیش کمه !!! من انتظار ندارم که همسر آینده ام زیبا باشه ولی میخوام حد اقل به دلم بشینه !!!

---

حنان گرامی شما با دقت پاسخ من رو نخوندید . من نگفتم به کسی جواب مثبت بده که همه معیار هاتو داشته باشه . بلکه گفتم به کسی برای ازدواج فکر کن که حداقل چند معیار اصلیتو داشته باشه .

قدم اول برای اینکه ببینی کسی واسه ازدواج مناسب هست اینه که ببینی به دلت نشسته یا نه . حالا این فرد زیاد به دل شما ننشسته ، دیگه بقیه مراحل اهمیتی نداره حالا پول و ماشین داره که داره . شما میخوای با خودش زندگی کنی یا پول و ماشینش ؟

به نظر من شما اگر به این آقا جواب مثبت بدی ، در واقع به شرایطش جواب مثبت دادی و این یعنی ظلم در حق این آقا .

سلام حنان جان:72:

خیلی ها هستند که در برخورد اول به دل ما نمیشینند ولی بعد از مدتی که به شناخت نسبی میرسیم ممکنه حتی ظاهر اون فرد هم در نظر ما تغییر کنه .

پس شتابزده تصمیم نگیرید یک جلسه حتی زمان کافی برای بررسی ظاهر یه نفر رو در اختیارمون قرار نمیده چه برسه به باطنش.

اگه زمانی به صورت معقول به این نتیجه رسیدی که می خوای به ایشون مثبت بدی به همه آنچه از ایشون میدونی جواب مثبت بده نه صرفا به ظاهرش یا شرایط مالیش یا خوش اخلاقی و خنده روییش . همه این چیزایی که گفتی و چیزایی که بعدا بهش میرسی یه فرد رو تشکیل میدن نه فقط وزن فیزیکی و مالیش.

پس تعصب رو بگذار کنار و مثل یه مساله ریاضی به قضیه نگاه کن از همه داده هایی که ایشون بهت میده و همه دانشی که خودت داری واسه حل مساله ت استفاده کن.

اینجا هم به اندازه کافی استاد راهنما هست که بتونی ازشون کمک بگیری .

موفق باشی:72:

حنان جان به نظر من شما هنوز به طور جدی وقاطع نشستی ببینی معیارهای اصلی ومهمت واسه انتخاب همسر چیه؟؟؟!!!
آیا پوله؟آیا تحصیلاته؟آیا شغل ودرآمد خوبه؟آیا داراییه؟آیا تیپ وقیافس؟ آیا نجابته؟
مجموعه همه اینا باهم یعنی ایده ال گرایی که خودت خوب میدونی این امکان پذیر نیست چون هیچ آدمی کامل نیست همونطور که خودشما هم کامل نیستی...پس باید ببینی از بین همه اینها کدمش از همه برات مهمتره ودر صورت نبودش توی زندگیت احساس خلاء میکنی
حنان جان به نظر من بشین درست وحسابی فکر کن ببین از زندگی و همسر آیندت چی میخوای؟ چی برات دراولوبت؟ نسبت به وجود چه مواردی بی تفاوتی؟یا چه چیزهایی برات مهم نیست؟وبعد به نظر من یه جلسه حضوری دیگه بذار وحالا بااین دید اون فرد وشرایطشو بسنج ولی یه چیزی رو هرگز فراموش نکن ...[b]به هیچ وجه همسر آیندتو با کس دیگه مقایسه نکن
موفق باشی دوست عزیز

سلام حنان عزیز
آقایونی که نظر دادن (کامران و دیجیتال من)نظرشون محترمه.اما...
ایشون از دید مردانه نظرشونو گفتن.واسه آقایون ظاهر و جذابیت جنسی از معیارهای اصلیه.چه بخوان چه نخوان.چون آقا هستن
ولی واسه خانمها این رفتار و منشه که مهمه.و ظاهر فرد مقابل میتونه بعد از حصول شناخت از شخصیتش در دید خانم عوض بشه و به دلش بشینه. من تجربه شو داشتم
بنظر من جواب نده فعلا اما بیشتر باهاش آشنا شو.
اگه در اولین برخورد از ظاهرش چندشت شده بگو نه.اما اگه فقط به دلت ننشسته بیشتر وقت بده شاید دیدت عوض بشه

دوستان عزیز ممنون از راهنمایی هاتون ....
راستش کیوان عزیز ، من دلم نمیخواست مقایسه کنم ، مسئله اینه که قبل از خواستگاری به ما اطلاعات اشتباه داده شد !!! یعنی اون خانمی که واسطه ی خواستگاری بودن خودشونم اون آقا رو تا حالا ندیده بودن و این آقا همکار پسرشون بوده ، اطلاعات ناخواسته اشتباهی به ما دادن که این باعث شد که بعد از دیدن این خواستگار من یه کمی شوکه بشم !!!
مثلا یکی از اشتباهاتشون این بود که به جای اینکه بگن ایشون فوق دیپلم داره ، به ما گفتن که فوق لیسانسه !!! یا مثلا در مورد حقوقشون یه اشتباهاتی رو مرتکب شدن و خوب من حتی تصوری که از تیپ و قیافه ی این آقا داشتم یه جور دیگه بود !!! یعنی تقریبا بگم این آقا از همه ی اون چیزی که من بر اساس اطلاعات این واسطه در ذهنم تصور میکردم ، پایین تر بود !!!
واسه همین مقایسه کردم !! آخه من تصوری که از ایشون داشتم بر اساس اطلاعات اشتباه شکل گرفته بود ، مثلا اگه از همون اول میدونستم که ایشون فوق دیپلم هستش !! یا مثلا اگه از اون اول میدونستم که ایشون حقوقشون معمولی هستش ، یا اگه میدونستم که ...... خوب توقعاتم رو معقول تر میکردم ، من پیش خودم همه ی شرایطشون رو مطابق معیارهام فرض میکردم و حتی بهتر از معیارهام .... تنها تیپ و قیافه شون بود که ندیده بودم و اینو میدونم که اگه همه ی شرایطشون مثل همونی بود که این واسطه به ما گفته بود ، با وجود اینکه ظاهرشون خیلی مورد پسندم نبود ،شاید قبول میکردم ...... چون ایشون با اون تعاریف خیلی از معیارهای منو برای زندگی داشتن و لی حالا میبینم که نمره ای که به ویژگی های مثبت ایشون میدم خیلی بالا نیست به طوری که بتونم از ظاهر ایشون و البته سنشون صرف نظر کنم !!!!
مثلا بر فرض میگم ، مثلا اگه ایشون فوق لیسانس بودن میتونستم از ظاهرشون صرف نظر کنم ، یا اگه حقوقشون خیلی بالا بود میتونستم از ظاهرشون صرف نظر کنم ...
ولی مسئله اینجاست که همه شرایط ایشون به غیر از ظاهرشون و سنشون در سطح خوب هستش ( نه عالی ).........
مثلا میدونم اگه من 27-28 سالم بود و آقا با این شرایط میومد خواستگاریم ، حتما قبول میکردم ولی خوب الان من تازه 22 سالمه و اون آقا 30 ساله !!! نمیدونم شاید اشتباه فکر کنم ولی خوب به نظرم من هنوز شانسهای دیگه ای ( نه صرفا بهتر ) برای ازدواج دارم ، و من هنوز جای پیشرفت دارم ولی ایشون فکر نمیکنم که دیگه پیشرفتی براشون باشه !!!
مثلا من میخوام اگه خدا بخواد ، فوق لیسانس بخونم در حالی که ایشون فوق دیپلم هستن و فکر نمیکنم که دیگه بتونن ادامه بدن چون کسی که کار و حقوق خوب داره دیگه دنبال ادامه تحصیل نمیره !!!! تازه اگه میخواست ادامه بده تا الان باید ادامه میداد !!!!
یا مثلا اینکه من تقریبا مطمئنم که ایشون میخوان زود بچه دار شن و زندگی شون رو خیلی سریع آغاز کنن ( چون میگفت الان دوستان من که از من کوچیک تر هستن ازدواج کردن و بچه هم دارن ولی خوب من که 30 سالمه هنوز خیلی از اونها عقب ترم و کمی دیر اقدام کردم واسه ازدواج )ولی مثلا من دلم میخواد حد اقل مثلا 2-3 سال با همسرم تنهایی زندگی کنیم ، گردش و مسافرت و خرید و کوه و .... بریم ، دلم نمیخواد اینقدر زود بچه دار بشم و خودم رو درگیر زندگی بکنم !!!!!!

نمیدونم ولی به نظرم این آقا خیلی جا افتاده بود ، احساس میکنم انگار از نظر طرز تفکر یک پله از من بالا تر بود!!!! انگار که مثلا من باید 4-5 سال دیگه میگذشت تا به دیدگاه ایشون به زندگی برسم !!!
مثلا من خودم الان که 22 سالمه یه پسر 26-27 ساله رو میپسندم ، که هنوز سرزنده و اهل گردش و تفریح زیاد باشه و .....

راستی فرشته جان شما درست میگین عزیزم ولی خوب مسئله اینه که من گاهی فکر میکنم نکنه معیار هایی که من دارم زیادی افراطی باشه یا شاید اشتباه تصمیم بگیرم !!!
میدونین ، ترس ا زاینکه نکنه معیارهام برای زندگی اشتباه باشه و بر اثر کم تجربه گیم معیارهام با یه شخص مناسب برای زندگی جور نباشه .... یا حتی نتونم فردی که دو یا سه تاز از معیارهام رو به طور همزمان داشته باشه پیدا کنم ، موجب این شده که خوب یه کمی به حرفهای دیگران و تجربه شون برای داشتن یه زندگی خوب بیشتر توجه کنم تا به معیارهام !!!!!! یا حتی نمیدونم به معیارهام باید چه نمره ای بدم و اگه از چه نمره ای بالا تر رفت ، طرف رو قبول کنم ؟؟؟

صبا جان شما درست میگی ولی خوب این آقا مادر و پدرشون مسافرت بودن و این جلسه برای آشنایی و دیدار اولیه اومده بودن به همراه اون خانم واسطه ، که اگه همدیگه رو پسندیدیم ، رسما با مادر و پدرشون بیان ، و من میترسم که بهشون بگم بیاین و بیشتر آشنا شیم و ایشون تصور کنن که من ایشون رو حتما پسندیدم و حالا این وسط یه سو تفاهم هایی پیش بیاد و خوب به نظرم شاید جواب منفی من بعد از اینکه خانواده شون هم اومدن اونم به دلیل اینکه از همون جلسه ی اول ایشون رو نپسندیدم یه جور بی احترامی به خانواده شون باشه ، خوب حق دارن بگن اگه شما از همون اول نپسندیدین ، چرا مارو مضحکه ی خودتون کردین !!!!
میدونین ایراد ازدواج های سنتی همینه دیگه !!!! چون جلسه ی دیدار و آشنایی خیلی کمه و باید آدم سریع تصمیم بگیره که طرف رو میخواد یا نه ؟ نمیتونی سه چهار جلسه با طرف صحبت کنی و آخر سر هم به دلیل نپسندیدن ظاهرش نه بگی !!! چون اون چیزیه که از همون اول معلوم بوده و به عنوان بهونه ی خوبی برای رد کردن خواستگار اونم بعد از چندین جلسه صحبت ، نمیتونه باشه....
دیجیتال من عزیز ، داستان شما رو هم خوندم ، واقعا متاسفم ..... شاید شما راست میگین و من نباید اشتباهی رو که اون خانم مرتکب شده بود رو مرتکب بشم و بذارم با وجود شک و تردیدم طرف بهم علاقه مند بشه و .....


meral و lvlahtab عزیز ، میفهمم چی میگین ولی خوب میگم همش میترسم که در خواست من برای آشنایی بیشتر و در آخر عوض نشدن نظرم باعث بشه که ایشون از من ناراحت بشن که چرا وقتی ایشون رو نپسندیدم بازم در خواست جلسه ی بیشتری کردم

lvlahtab عزیز حرف شما رو قبول دارم که خوب منش و شخصیت آقایون مهم تر از جذاب جنسی بودنشونه و قبول دارم که این برای خانم ها مهم تر از جذابیت ظاهری هستش ولی عزیزم این رو هم قبول دارم که حد اقل باید طرفت هرچند ناچیز برات جذاب باشه وگرنه نمیتونه ی یه رابطه ی خوب رو باهاش داشته باشی و این ممکنه که بعدا برات مشکل ساز بشه .....

و البته حتما امروز این کار رو میکنم که معیارهامو برای خودم دسته بندی کنم ، هیچ موقع به این فکر نکرده بودم که واقعا وقتی رفتم توی زندگی چی برام مهمه و چی نیست ؟؟؟ همش به معیارهایی که الان در نظرم ایده آل هستش فکر میکردم.....
بازم ممنون از همه ی دوستانی که نظراتشون رو به من میگن .....

[color=#000080]

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط lvlahtab

[size=small]سلام حنان عزیز
آقایونی که نظر دادن (کامران و دیجیتال من)نظرشون محترمه.اما...
ایشون از دید مردانه نظرشونو گفتن.واسه آقایون ظاهر و جذابیت جنسی از معیارهای اصلیه.چه بخوان چه نخوان.چون آقا هستن
ولی واسه خانمها این رفتار و منشه که مهمه.و ظاهر فرد مقابل میتونه بعد از حصول شناخت از شخصیتش در دید خانم عوض بشه و به دلش بشینه. من تجربه شو داشتم
بنظر من جواب نده فعلا اما بیشتر باهاش آشنا شو.
اگه در اولین برخورد از ظاهرش چندشت شده بگو نه.اما اگه فقط به دلت ننشسته بیشتر وقت بده شاید دیدت عوض بشه

---

سلام،

مهتاب عزیز،

حرف‌های شما بیشتر به شعار شبیه، و بر خلاف تصور شما، من با توجه به تجربه نا‌ کام یکی‌ از دوستان نزدیکم این نظر رو دادم...

که متأسفانه دختر خانوم بله گفت و ۶ ماه بعد از هم جدا شدن...

به هر حال، من هنوز سر حرفم هستم،

فرد مقابلتون باید حداقل جذابیت جنسی‌ رو براتون داشته باشه و اصطلاحا به دلتون بشینه...

این ربطی‌ به جنسیت نداره!!!

ضمنا، حنان گرامی‌، ۸ سال فاصله سنی‌ به نظر من کمی‌ زیاده، احتمال اینکه مشکل پیدا کنین زیاد هست،

چون شما تازه ۲۲ سالتون هست، و جهان بینی‌ یک فرد ۲۲ ساله با یک فرد ۳۰ ساله کاملاً متفاوت هست...

و این یعنی‌ طرز تفکر متفاوت، تفریحات متفاوت و ... که ممکن باعث سر خوردگی شما در زندگی‌ آیندتون بشه...

پیدا کردن زبان مشترک با این اختلاف سنی‌ واقعا مشکل خواهد بود...:303:

دقیقا مشکل همین طراوتی هست که خودتون اشاره کردین، اگرچه من معتقدم جوانی بیشتر ربط به دل داره و نه عدد و رقم...

این رو باید از روحیات طرف مقبلتون متوجه بشین که چقدر جوان هست واقعا...

چون من خانوم ۶۵ ساله‌ای رو میشناسم، که به جرات می‌تونم بگم از من بسیار جوانتر هستن...اما اینها استثنائات هست...:310:

به هر حال، اگر بخواهید با فردی با اختلاف سنی‌ کمتر هم ازدواج کنین، مشکلات خاص خودش رو داره،

اون هم اینه که معمولا پسر‌ها در سنین پایین تر همه امکانات رو برای زندگی‌ ندارن،

این بد نیست فقط معنیش این هست که شما و همسرتون زندگیتون رو باید با هم بسازین و شما کمی‌ باید صبور باشین،

که البته این شرایط به مذاق همه خانوم‌ها خوش نمیاد...:163:

شما باید همه اینها رو بگذارین کنار هم و تصمیم بگیرین...

اگرچه، اگر من جای شما بودم، پاسخم همچنان منفی‌ بود،

هم به دلیل اختلاف سنی‌ و از اون مهمتر، اینکه به دلتون ننشسته،

شما با این فرد می‌خواهید یک عمر زندگی‌ کنین،

نباید این یک عمر به حسرت و مقایسه بگذره...:305:

موفق باشین:72:

K

دوستان عزیزی که به من گفتن بشینم برای خودم معیارهامو بنویسم و بر اساس اولویتهام بهشون نمره بدم و میانگین بگیرم ، من این کار رو کردم ، ولی میخواستم ببینم که آیا این الویت بندی من درسته یا نه ؟ آیا واقعا این معیارهایی که من برای همسر آینده ام نوشتم و بهشون نمره دادم ، در واقعیت زندگی ، میتونه بهم کمک کنه که فردی رو که مناسب زندگیم هست پیدا کنم ؟ یا اینکه به نظرتون معیارهای من خیلی سطحی هستش و بچه گانه است ؟؟؟؟

اول بگم که به همه ی موارد 20 نمره اختصاص دادم به غیر از اخلاقیات که 40 نمره ای هستش ( نشونه ی اهمیت دوبرابر اون نسبت به سایر موارد ) و در آخر کسی که بتونه حد اقل معدل 16 رو در این میون کسب کنه برای من مناسب هستش .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1) از نظر ظاهری خواستگارم رو بپسندم :
A) نمره به قد : 6
B ) نمره به هیکل یعنی چاق و لاغر بودن : 7
C) به دل نشستن : 7
مجموعا : 20 امتیاز
---------------------------------------------------------------------------------------------
2) تحصیلات :
A) دیپلم: 10
B) فوق دیپلم : 12
C) لیسانس : 20 ( یعنی کسی که لیسانس داره برای من کاملا نمره ی تحصیلات رو میگیره)
D) فوق لیسانس :22 ( یعنی کسی که فوق لیسانس داره ، دو نمره تشویقی میگیره که میتونه کمبود نمره اش رو در موارد دیگه مثل ظاهر یا .... پر کنه )
E ) دکتری : 25 ( این فرد هم به واسطه ی دکتر بودنش 5 نمره اضافه تر میگیره تا جبران کاستی های دیگه اش رو بکنه )
مجموعا : 20 امتیاز ( در صورت فوق لیسانس بودن یا دکتری 2 یا 5 نمره ی اضافی میگیرد)
--------------------------------------------------------------------------------------------------

3) کار و حقوق ثابت :

A ) حقوق 500 تومن : 15 ( یک امتیاز پایین تر از معدل کلی که 16 هستش یعنی تاثیر منفی روی معدل میگذارد)
B) حقوق 600 تومن : 18
C) حقوق 800 تومن : 20
D) حقوق بالای 800 تومن : 22 ( 2 نمره ی تشویقی میگیرد )

مجموعا : 20 امتیاز

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

4) داشتن منزل :
A) منزل برای پدرش باشد : 18 ( یعنی منزل جزو ارث برای بقیه ی فرزندان هم حساب میشه و امکانش هست که خدایی نکرده بعد از یه مدت زمانی به خاطر تقسیم ارث ما از اون خونه مجبور بشیم بلند شیم و به همین دلیل نمره ی 18 رو بهش دادم )

B ) منزل برای خودش باشد : 22 ( 2 نمره اضافی چون واقعا مزیت بزرگی هستش )

C ) منزل اجاره ای : 12 (البته در صورتی که حقوق 800 یا بالاتر از آن باشد ، کلا گزیننه ی داشتن منزل رو حذف میکنم چون این حقوق میتونه حتی هزینه ی اجاره خونه رو هم بده بدون اینکه مشکلی پیش بیاد و بنابر این دیگه نداشتن منزل خیلی ایراد بزرگی حساب نمیشه ولی اگر حقوقش کمتر از این باشه نمره ی 12 را به منزل اجاره ای میدهم یعنی 4 نمره پایین تر از معدل و این اثرات منفی ای روی معدل میگذاره )

مجموعا : 20 امتیاز

-----------------------------------------------------------------------------------------------

5) ماشین :
A) مثلا 206 یا بالاتر : 25 امتیاز
B) پراید : 20 امتیاز
C) نداشتن ماشین : ( چون داشتن یا نداشتن ماشین برای من مهم نیست ، در صورت داشتن ماشین که امتیاز بیشتری میگیرد که میتواند کاستی های دیگه رو جبران کند ولی اگر هم ماشین نداشته باشد مشکلی نیست و کلا این گزینه رو از بین گزینه های مورد نظر حذف میکنم تا نمره اش هیچ تاثیری در معدل کلی نداشته باشد)

مجموعا : 20 امتیاز

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

6) سن :
A ) از 24 تا 28 : 20 امتیاز
B ) از 28 تا 30 : 17 امتیاز
C ) از 30 به بالا : 15 امتیاز ( 15 یعنی یک نمره پایین تر از معدل و اینجوری اثر منفی خودش رو اعمال میکنه )


------------------------------------------------------------------------------------------------------------

7) اخلاقیات ( مجموعا 40 امتیاز )
احترام
مهربانی
منطقی بودن
زود عصبی نشدن
اعتقاد به تساوحقوق زن و مرد
با اراده بودن
مال حلال کسب کردن
خودخواه نبودن
چشم چران نبودن
خون گرم و صمیمی بودن
اعتماد به نفس مطلوب داشتن
اعتبار اجتماعی داشتن
دروغ نگفتن و صادق بودن( بیشترین امتیاز را دارد)
دهن بین نبودن
به من اعتماد داشتن
شکاک نبودن
.
.
.
.
.
مجموعا 40: امتیاز حساب میشود. ( به صورت جمع بستن همه ی موارد )
---------------------------------------------------------------------------------------------------
8) خانواده ی خوب داشتن :
A) تحصیل کرده بودن : 3 امتیاز
B) آبرو دار و محترم بودن : 6 امتیاز
C) مهربان بودن با عروس خانواده : 4 امتیاز
D) دخالت نکردن در کارهای پسر و عروسشان : 7 امتیاز

مجموعا : 20 امتیاز ( به صورت مجموعی و جمع بستن همه ی این 4 مورد )

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

9) عشق و دوست داشتن
مجموعا : 20 امتیاز


----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

10 ) هماهنگ بودن از نظر مذهبی :
A ) یکی بودن اعتقادات و میزان پایبند بودن به اونها: 4 امتیاز
B) تعصبی نبودن و غیرت بیجا نداشتن : 5 امتیاز
C) گیر ندادن به همدیگه از نظر حجاب و .... یعنی از نظر حجابی همو بپسندیم و بعدا به هم گیر ندیم : 8 امتیاز
D) آزاد گذاشتن همدیگه و دائما شک نداشتن و اعتماد داشتن به همدیگه : 3 امتیاز

مجموعا : 20 امتیاز ( به صورت مجموعی و جمع بستن همه ی این 4 مورد )

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

11)هماهنگ بودن از نظر فرهنگی :
رفتار با نامحرمهای آشنا مثل دختر عمه و دختر دایی و .....
رسومات خانوادگی .....
کلاس خانوادگی .........
و .........

مجموعا : 20 امتیاز

-------------------------------------------------------------------------------------------


خوب معیارهایی که تا به الان به ذهنم رسید و دسته بندی شون رو نوشتم
میخواستم بپرسم از دوستان که آیا این دسته بندی و مواردی که من نوشتم از موارد اصلی زندگی برای داشتن یه زندگی خوبه ؟
چه چیزهایی رو جا انداختم ؟
مثلا در حد اخلاقیات اجحاف کردم ؟ یعنی باید نمره ی بیشتری به اخلاقیات بدم ؟ ( چون به نظر خودم شاید این نمره واسه اوایل آشنایی کافی باشه ولی وقتی طرف رو بیشتر میشناسی فکر کنم اهمیت اخلاقیات هم بالاتر میره و نمره ی بیشتری میگیره ، آیا درسته ؟ آخه مثلا یک هو میبینی که طرف همه ی شرایطش خوبه و نمره میانگین رو گرفته و همه چیز عالیه ولی تنها ایرادش اینه که طرف شکاکه !!! ممکنه این اخلاق اونقدر آزار دهنده باشه که به خاطر فقط همین یه مورد از بقیه ی موارد مثبت صرف نظر کرد ، اون رو باید چه جوری توی این لیست اعمال کنیم ؟ آیا این لیست فقط برای آشنایی اولیه است و بعد از آشنایی بعدی باید یه لیست دیگه تهیه کنی که موارد اخلاقی رو در بر میگیره ؟؟؟؟؟)

میخواستم کمکم کنین که این لیستم رو کامل تر کنم
راستی این خواستگارم معدل 15/5 رو از لیستم گرفت و خودم حساب کردم و گفتم کسی که برای من حد اقل چیزها رو داشته باشه حد اقل معدل 16 رو باید بگیره ......

خوب اگه به نظرتون جایی اشتباه کردم بهم بگین ، آیا واقعا معیار های زندگی اینها هستن ؟؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

کامران جان درسته
یه جورایی هم سنش و هم ظاهرش هر دو برام مشکل ساز هستش و خوب به نظرم موارد مهمی هستن که نباید نادیده شون بگیرم ......
ممنون

حنان گرامی
کار خیلی خوبی کردید . اتفاقا آقای مدیر هم همچین روشی رو توصیه کردند . اما بنظرم در بکارگیری روش درست عمل نکردید .
شما باید معیار هاتون رو درجه بندی کنید مثلا سه معیار درجه یک و پنج معیار درجه دو و 10 معیار درجه 3

بدون تعارف هم اینکارو بکنید . مثلا اگر واستون چهره مهمه اونو بیارید توی معیارهای درجه اول . نه اینکه بگید فلان معیار از نظر همه مهمتره پس اونو جزو معیار های اصلی میارم .

اگر فردی توی هرکدوم از معیار های اصلی رد شد دیگه ادامه ندین .

ضمنا به نظر من اگر کسی توی معیار های اصلی نمره قبولی نیاورد معیار های درجه دو و سه به هیچ وجه نمیتونند جبرانش کنند .
مثال :

فرض کنید برای خانمی نماز خون بودن و انجام واجبات معیار درجه اول هست و میزان درآمد درجه دوم و داشتن ماشین درجه سوم .

حالا اگر خواستگارش نماز خون نبود و روزه هم نمیگرفت دیگه رد شده . حتی اگر درآمدش ماهی 10 میلیون باشه و ماشینشم بنز یا لکسوس باشه .

:311::311::311:

ببخشید، امیدوارم سو تفاهم نشه...

اما من می‌خوام قبلش یه ذره بخندم...

آخه این خانوم‌ها هی‌ میگن، ما اصلا مادی نیستیم و ...

با امتیاز بندی حال حاضر شما،

کسی‌ ممکن صرفاً به خاطره ماشین و خونه داشتن قبول بشه، در حالیکه از اخلاقیات ۰ میگیره!!!

بنابرین، با اولویت بندی(درجه بندی ) همونطور که دیجیتال من توضیح دادن موافقم،


K

حنان جان :72:منم اولویت بندی رو بهت پیشنهاد میکنم

اینطوری انرژی کمتری واسه شناخت طرف صرف میکنی چون کسی که تو مرحله اول رد بشه:163: به عنوان مثال دیگه لازم نیست خانواده اش مورد بررسی قرار بگیرن

پس یه بار دیگه معیارهات رو پلکانی بنویس:104:

حنان عزیز

به وضوع پیداست که فعلاً آمادگی لازم رو برای ازدواج نداری و لذا ممکنه با خطای شناختی و هاله ای کسی رو انتخاب کنی .

دختر خوب ، اول خودت رو بیشتر بشناس ، و ببین تو برای همسر آینده ات چی داری ، و به تناسب آن توقع داشته باش .

معیارهای کمی و مادیت می چربه بر معیارهای کیفی و اخلاق و رفتاری ، ضمن این که آنچه برای معیارهای اخلاقی و رفتاری قرار داده ای نزد تو تعریف مشخصی نداره و به همین دلیل هم برای تشخیص آنها در خواستگارانت دچار مشکل خواهی بود .

همینکه شروع کرده ای به توجه به معیارها قدم اوله و بسیار خوب ، حالا به شناخت خودت بپرداز و ببین نقاط قوت و ضعفت کجاست ، آسیب پذیریت در زندگی کجاهاست ، و نیازها اساسیت چیه ، شرایط خودت و خانواده ات چگونه است ، و بعد متناسب با آن ، معیارهایت برای انتخاب طرف مقابل را تنظیم کن .

درجه بندی اولویتها هم بهتر از نمره گذاریه . و پیشنهاد می کنم که برای شناخت بهتر خودت و تنظیم معیارهایت مشاوره بری و آموزش ببینی . اخیراً سازمان ملی جوانان اقدام به آموزش جوانان برای ازدواج به صورت اینترنتی کرده ، اگر سامانه ساج وابسته با سازمان ملی جوانان را سرچ کنی به اون دست پیدا خواهی کرد .

http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/?id=187795

http://www.Free-Picture-Host.com/ima...1274457540.jpg


http://www.Free-Picture-Host.com/ima...1274457564.jpg

.

ای بابا ما که نفهمیدیم چیکار کنیم ؟ یه نفر میگه نمره بذار و میانگین بگیر ( توی سایت خوندم )، یکی دیگه میگه نمره نذار !!!!
فرشته جون خوب واسه خواستگاری های سنتی که توی دو کلوم حرف زدن نمیشه اخلاق طرف دستت بیاد ، من اگه بخوام ملاکم فقط اخلاق بذارم که احتمالا باید 6 ماه با طرف جلسه حرف گذاشتن و بیرون رفتن بذارم تا بتونم اخلاق طرف رو بفهمم و اون موقع میتونم بهش جواب مثبت یا منفی بدم ، و بعدش بقیه ی ماجرا که خوب این جور چیزها با خواستگاری های سنتی جور در نمیاد ولی اگه دوستی باشه ، خیلی خوب جور در میاد.
راستش عزیز شما فکر میکنی که مثلا دختر باید اونقدر پخته از نظر روانشناسی باشه که آماده برای ازدواج باشه ؟ خوب اگه بخوایم به این فکر کنیم احتمالا بعضی ها تا سن 30 سالگی هم به اون پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج نمیرسن ....

باشه چشم ، به قول بعضی از دوستانم ، شاید نمره دادن وسواس گونه باشه و به قول خودم شاید یکی نمره بالاتر از میانگیرن رو هم بیاره ولی یه اخلاقی داشته باشه که اصلا نشه یک ثانیه باهاش زندگی کرد .....
میدونین ؟ نمیدونم ولی به نظرم این کارها همش ببیهوده هستش ، اگه طرف رو ببینی و ازش خوشت بیاد دیگه کار به اولویت بندی و اینجور چیزها نمیکشه ، خیلی ها این حرف رو میزدن ، نمونه اش مثل دانه خانم که میگفت من کلی حرف آماده کرده بودم واسه خواستگاریم که از خواستگارم بپرسم ولی همش یادم رفت و ..... خلاصه خیلی ها اینطوری هستن و به نظرم اینها همش فرمالیته است ..... همون دیدن ظاهر طرف و سوال کردن از زندگیش مثل تحصیلات و کار و .... کافیه تا آدم در نظر اول طرف رو بپسنده ، و اخلاقیات رو هم که بعدا زمان نامزدیشون میتونه متوجه بشه !!!!
اصلا شاید بشه این لیست بلند بالا رو بدون جزئیات در چند جمله خلاصه کرد:
اولویت اول : ( یعنی جلسه ی اول ) : ظاهر، تحصیل ، وضعیت کار ، وضعیت مالی و خونه و ماشین و سن ( اخلاق در این جا جایی نداره چون با یه جلسه که اخلاق طرف دستت نمیاد ، همین چیزها رو میفهمی پس باید با همین چیزهایی که فهمیدی ، تشخیص بدی طرف مورد پسندت هست یا نه !!!!)
اولویت دوم : ( جلسات بعدی همراه با خانواده ) : توی این جلسات هم که خانواده طرف رو میبنی و تا کمی میتونی از موقعیت خانوادگی و فرهنگی و مذهبی و اعتقاداتشون و .... با خبر بشی
اولویت سوم : این اولویت هم که واسه دوران نامزدی هستش که همون بررسی اخلاقی طرف هستش و شناخت بیشتر خانواده و اعتقادات و ......
بعدشم که اگه دیگه واقعا طرف رو پسندیدی ، میره سراغ عقد و عروسی !!!! بدبختانه شناخت اخلاقیات فرد همیشه در آخر صورت میگیره چون نیازمند زمان بیشتر و رفت و آمد بیشتره !!!!

به نظرمن که اولویت بندی خواستگاری سنتی همینجوریه !!!!

کامران جان ، عزیز مادیات برای من یکی مهم هست ، وقتی بحث عشق و عاشقی میاد وسط آدم براش مادیات کمرنگ میشه
ولی وقتی عاشق نیستی و عقلت سر جاشه ، مادیات خیلی هم به وضوح خودشو نشون میده ، اینطور نیست ؟ به نظرم هرکی میگه مادیات براش مهم نیست یا عاشقه یا شعار میده .....

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرشته جون شناخت خود آدم سخت ترین کاره !!!!
من اصلا نمیتونم فکر کنم که مثلا کجا نقطه ی ضعف دارم کجا قوت ؟ طرفم چه جوری باشه که که نقاط ضعفم رو
پر کنه و ..... فقط یه سری معیارهایی توی ذهنم هستش که دلم میخواد همسر آینده ام داشته باشه

عزیزم خوب من میتونم دقت کنم که چی برای همسر آینده ام دارم ولی بعضی چیزها مثل کار و خونه ، وظیفه اش به عهده ی پسره ، پس من باید از اون توقع داشته باشم .....
و در ضمن بازم میگم واسه جلسه ی اول که میخوایم بگیم نظرمون نسبت به هم مثبت هست یا نه که اخلاقیات رو نمیونم جزوش قرار بدم چون به طور تقریب توی جلسه ی اول و حتی بعدی ، آدم چیزی از اخلاقیات طرف دستگیرش نمیشه ، میشه ؟

باز هم ميگم با يكي دو برخورد نه مي تونيد به اون دوس داشتن اعتماد كنيد و نه به دوست نداشتن
به نظرم حتما با اين آقا چند جلسه ايي صحبت كنيد تا راحت تر بتوانيد تصميم بگيريد

و با نظر آگرين موافقم نه زود بگين بله و نه خيلي زود بگين نه
موفق باشيد:72:

نقل قول:

---

اولویت اول : ( یعنی جلسه ی اول ) : ظاهر، تحصیل ، وضعیت کار ، وضعیت مالی و خونه و ماشین و سن ( اخلاق در این جا جایی نداره چون با یه جلسه که اخلاق طرف دستت نمیاد ، همین چیزها رو میفهمی پس باید با همین چیزهایی که فهمیدی ، تشخیص بدی طرف مورد پسندت هست یا نه !!!!)
اولویت دوم : ( جلسات بعدی همراه با خانواده ) : توی این جلسات هم که خانواده طرف رو میبنی و تا کمی میتونی از موقعیت خانوادگی و فرهنگی و مذهبی و اعتقاداتشون و .... با خبر بشی
اولویت سوم : این اولویت هم که واسه دوران نامزدی هستش که همون بررسی اخلاقی طرف هستش و شناخت بیشتر خانواده و اعتقادات و ......
بعدشم که اگه دیگه واقعا طرف رو پسندیدی ، میره سراغ عقد و عروسی !!!! بدبختانه شناخت اخلاقیات فرد همیشه در آخر صورت میگیره چون نیازمند زمان بیشتر و رفت و آمد بیشتره !!!!

---

سلام،

این روندی که اشاره کردین، به نظر منطقی‌ تر به نظر میرسه،:82:

اگرچه باید دید، که آیا قدرت نه گفتن رو در هر یک از این مراحل دارین یا نه....:160:

من شخصاً با نظر خانوم فرشته مهربان موافقم، شما هنوز آمادگی ازدواج نداری...

در مورد مادیات هم با شما موافقم، اما تا جایی‌ که مسائل اساسی‌ تر رو فدای مادیات نکنین...:303:

و منطق رو تنها در سنجش دارایی‌های مالی فرد در نظر نگیرین...بلکه به ویژگی‌‌های اخلاقی‌ فرد هم با منطق نگاه کنین و سعی‌ در اکتشاف و سنجش اونها هم داشته باشین...

با توجه به معیار‌هایی‌ که شما نوشته بودین، معیار‌های مادی شما کاملا بر معیار‌های کیفی میچربید و این بزرگترین خیانتی است که می‌تونین در حق خودتون و احتمالا فرد مقابل بکنین...

برای مثال، فرض کنین یک خواستگار بسیار پولدار داشته باشین که تمام معیار‌های مادی و کمی‌ شما رو داشته باشه و تنها یک عیب کوچک اخلاقی‌ داره مثل خساست...

همین کافیه تا بقیه عمرتون رو تو کشمکش و حسرت بگذرونین!

البته فکر نمیکنم لازم به تذکر باشه، با این دید منطقی‌ به مادیات، نباید از طرف مقابلتون هم انتظاری جز این داشته باشین...

موفق باشین،:72:

کامران

پی‌نوشت:

این قسمت مربوط به این تاپیک نیست!

قابل توجه خانوم‌هایی‌ که میگن چرا آقایون ۳۵ ساله این اجازه رو به خودشون میدن که به خواستگاری دختر‌های ۲۰ ساله برن!

دلیلش واضحه، چون اون موقع که این آقا ۲۵ سالشه از نظر مالی وضعیت خوبی‌ نداره و همین خانوم‌هایی‌ که در سن‌و سال خودش هستن، با او ازدواج نمیکنند، بنابرین وقتی‌ به تمکن مالی‌ رسید(مثلا در ۳۰-۳۵ سالگی) الزامی نمیبینه که با دختری در رده سنی‌ خودش ازدواج کنه...

من این رو شخصاً به منطق تعبیر می‌کنم نه به خود خواهی‌ آقایون!:303:

سلام
اقای kamran 2007
اگه بیشتر درمورد نوشته من فکر میکردین این جواب عجولانه رو نمیدادین
من نگفتم ظاهر برای خانما اصلا مهم نیست.گفتم مهمترین معیار نیست
شما میگین فرد مورد نظر باید حداقلی از جذابیت ظاهری رو داشته باشه.
من خلاف عرض شما نگفتم.من هم با این موافقم که باید طرف مقابل ظاهر خوشایندی براتون داشته باشه
حرفی که زدم شعار نیست
بازم میگم:
نسبت به خانما.برای آقایون ظاهر طرف مقابل مهمتره و از مهمترین معیارهای انتخابشونه
و حنان عزیز
ببین.مسئله شما همونطور که خودت داری میگی فقط ظاهر ایشون نیست.پس بیشتر دقت کن.ما دورادور تا اندازه ای میتونیم شرایطتو درک کنیم.
درضمن.میتونین یکی دو جلسه هم درخواست کنین ایشونو بببینید.اما مجبور نیستین بگین با خانوادهشون بیان و رسمی باشه این امد و رفت ها.میتونین با حضور یکی دو نفر از اعضای خانواده(چون گفتین سنتی هستین) بیرون ایشونو ببینید.باهم قدم بزنین.اگه هم نپسندیدین مجبور نیستین بگین ظاهرش به دلتون ننشسته.درواقع هم تنها دلیلتون این نیست.بگین معیارهای دیگتون باهم جور نیست.نه اینکه ایشون کمبودی دارن.خلاصه اینجور زبون بازیها رو باید مادرتون بلد باشن.
زندگی شوخی نیست که بخاطر رودربایستی کم بذاری از تلاشت.نباید هیچ شانسی رو الکی از دست بدی.
منظورم این نیست که جواب مثبت بدی عزیزم.
سعیتو بکن بیشتر باهاش اشنا بشی تا اگه ردش هم کردی دلیل قانع کننده ای واسه خودت داشته باشی.
:72:

بنظر من دو سه جلسه ديگه باهاش صحبت كن ببين نظرت عوض ميشه يا نه !!
وقتي به يه نتيجه اي رسيدي و مطمئن شدي كه خوشت نمياد بعد تصميم بگيري اينجوري بعدها پشيمون نميشي

حالا به اصرار اونها و مامانم یه بار دیگه میبینمش با خانواده اش ، ولی بعید میدونم نظرم عوض بشه
ممنون:72:

به نظرم تصمیم خوبی گرفتی . شما خیلی جوون هستی و میتونی دهها خواستگار داشته باشی . اون آقا هم میتونه جاهای دیگه بره و با کسی ازدواج کنه که هماهنگی بیشتری باهاش داشته باشه . موفق باشی

حنان عزیز اگه به دلت ننشسته پاسخ منفی بده چون اگه با این دید ایشونو قبول کنید چون از قبل آمادگی دارید بعدا هم به دنبال عیب های ایشسون هستید و مطمئنا هم پیدا میکنید
نکات مثبت رو هم نبینید چون دلتون باهاتون همراه نیست
بهتر بگی نه
من فکر میکنم شما تو انتخاب وارد باب مقایسه میشی و این انتخاب رو برات سخت میکنه

سلام عزیزم
زود تصمیم نگیر به نظرم بیشتر بشناسش
من و شوهرم هم همینطور بودیم زمانی که ایشون به من ابراز علاقه کرد راستش اصلا از قیافش خوشم نیومد و با خودم می گفتم عمرا زن این آدم بشم ولی هر چه بیشتر می شناختمش بیشتر بهش علاقه مند شدم و الان با هم ازدواج کردیم و واقعا خوشحالم که تصمیم عجولانه نگرفتم به وجودش افتخار می کنم وباهاش خوشبختم چون واقعا نمیتونی شخصیت و سرشت آدمها رو از قیافه بسنجی. سعی کن نامزد کن بدون اینکه اقوام بفهمن و خوب از همه نظر روش شناخت پیدا کن. به خودش هم بگو که هدف شناخت هست اگر دیدی نیمه گم شدت بله رو بگو تندی که قعطی شوهره:311: