نیت خیر

به نام خدا
اگر خواننده تاپیک های همدردی باشید شاید از من را که حدود یک سال پیش داده بودم را هم خونده باشید اینجا
هنوز هم شرایطم همونه
محصل ، بیکار ، بدون کارت پایان خدمت
ولی میخوام واسه یک بار هم که شده به خدا اعتماد کنم . راستش میخوام به خودم اعتماد کنم
اره من قصد ازدواج دارم . نمیخوام به گناهی الوده بشم و نمیخوام باکسی دوست بشم
نمیخوام بگید توکه تصمیمت رو گرفتی . میخوام نظر شما را هم بدونم. نظرتون واسم مهمه.
میدونم بیکارم ولی در عوض جوونم . میدونم سربازی نرفتم ولی وقت دارم. میدونم بی پولم ولی توان دارم
لطفا نگید بی طاقتی که حدود 2-3 سال صبر کردم.
جواب های من را در حدی شاسته نقد کنید

ببينيد تمام اينشرايطبه انتخابتون بستگي داره
اگر كسي رو كه انتخاب كرديد [b]واقعا شرايطتون رو درك مي كنه و شما را با اين شرايط پذيرفته قطعا ازدواج كار درستيه البته بازم ميگن اگر انتخابتون درست باشه
موفق باشين

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط lifegood

به نام خدا
اگر خواننده تاپیک های همدردی باشید شاید از من را که حدود یک سال پیش داده بودم را هم خونده باشید اینجا
هنوز هم شرایطم همونه
محصل ، بیکار ، بدون کارت پایان خدمت
ولی میخوام واسه یک بار هم که شده به خدا اعتماد کنم . راستش میخوام به خودم اعتماد کنم
اره من قصد ازدواج دارم . نمیخوام به گناهی الوده بشم و نمیخوام باکسی دوست بشم
نمیخوام بگید توکه تصمیمت رو گرفتی . میخوام نظر شما را هم بدونم. نظرتون واسم مهمه.
میدونم بیکارم ولی در عوض جوونم . میدونم سربازی نرفتم ولی وقت دارم. میدونم بی پولم ولی توان دارم
لطفا نگید بی طاقتی که حدود 2-3 سال صبر کردم.
جواب های من را در حدی شاسته نقد کنید

---

سلام،

چند نکته:

۱. شما اگر بر اساس منطق و سنجش‌های منطقی‌ به تصمیمی رسیدی، نباید منتظر تایید دیگران باشی‌!!!

چرا که الزاماً، داشتن تایید عمومی‌ نشانه درستی‌ تصمیم ما نیست...:160:

۲. نوشتی‌، حدود ۲-۳ سال صبر کردی، اما هنوز، شرایطت همونه! چرا؟

یعنی‌ در این ۲-۳ سال، هیچ پیشرفتی نکردی؟ چیزی در تو تغییر نکرده؟ در جا زدی؟

۳. به نکته خوبی‌ اشاره کردی، پتانسیل...

شما، پتانسیل‌های زیادی داری، جوانی‌، داری درس میخونی‌!و از نظر من آینده روشنی داری...


راستش تاپیک شما فلش بکی بود به یکی‌ از بهترین دوران زندگیم، یاد درس اخلاق دانشگاه افتادم، استادی داشتیم روحانی که آدم منحصر به فردی بود، متفاوت بود و به همین علت من دوستش داشتم،

آدم جالبی‌ که به من اجازه داد،موضوع ارائه من برای درس اخلاق، زندگینامه خواننده آمریکایی ده هفتادی مورد علاقم باشه!!

یک سری بحث بر سر ازدواج بود و همین سخت گیری‌ها از طرف خانواده ها،

و ایشون بحثش با من سر این بود که داشتن پتانسیل، و همین که خانواده‌ای بدانند، جوانی‌ آینده خوبی‌ داره و پتانسیل‌های زیادی داره، کافیه برای رضایت به ازدواج و خانواده‌ها نباید سخت گیری کنن و با کمی‌ پشتیبانی مالی‌ از سمت خانواده‌ها در ابتدای ازدواج، مشکله ازدواج جوانان حل میشه...

یادم میاد، بهش گفتم شما داری شعار میدی!!!

گفت: نه!

گفتم: من هیچی‌ ندارم، حاضری دخترت رو به من بدی؟!!!:311:

خیلی‌ جدی گفت: اگر آدم سالمی باشی‌، حتما! و کاملا جدی بود...:163::311:


بنابرین، راستش الان فکر می‌کنم، واقعا ممکنه خانواده‌هایی‌ باشن با این طرز تفکر... پس خیلی‌ نا‌ امید نباش!

ضمن اینکه، من حدس میزنم شما سال سوم دانشگاه باشی‌، بنابرین تا فارغ تحصیلی‌ خیلی‌ راهی‌ نباید داشته باشی‌...

اگرچه، انتظار نداشته باش، این دختر خانوم یا خانوادشون الزاماً شرایط شما رو قبول کنن...
چون شما از نظر مادی، هیچ ثباتی در زندگی‌ نداری و از نظر عاطفی، نمیدونم...


و اما نکته چهارم و مهمتر از همه:

این سوالات‌ رو از خودت بپرس و خوب بهش فکر کن،

آیا شما، مهارت‌های لازم برای ازدواج رو داری؟ اصولاً از نظر عاطفی به ثبات رسیدی؟

چه معیار‌هایی‌ برای ازدواج داری؟ آیا در مورد این معیار‌ها به ثبات رسیدی؟

اگر پاسخت مثبت هست، منظورم مثبت منطقی‌ هست نه مثبت احساسی‌،

نظرم اینه که، با خانواده مطرح کن و برای آشنایی بیشتر با این خانوم به طور رسمی‌ برو خواستگاری !!!

موفق باشی‌،:72:

کامران

سلام دوست عزيز...نمي خوام برات ساز نا اميدي بزنم....ولي ميخوام بگم كه شرايطت و ميدونم.....نمي دونم خانوادت چه جوريه....خيلي سخته...كه واقعآ نخواي به گناه بيافتي يا كسي و دوست داشته باشي ولي سنت ،شرايطت توو اوضاع مساعد نباشه....بدون رودرباسي بهت ميگم نمي خوام ناراحتت كنم ولي زياد راهي كه انتخاب كردي راه ساده اي نيست......احتمالآ خانوادت هم ازت حمايت نمي كنن....خيلي راحت....اين و از شور و جووني ميدونن.....نمي دونم....اميدوارم خانوادتاين ديدگاه و نداشته باشن.........
ولي نظر من.....دوست عزيز راستش نمي دونم چه قدر حرفم درسته يا نه؟؟!!....ولي به نظرم توو سن من و تو (؟) شايد اگر كسي رو بهش علاقه مند نيستيم به هيچ وجه فكر نزديكي به ازدواج نكينم بهتر باشه،ديگه جلوگيري از گناهش به ذهنم نمي رسه توو اين جامعه بايد چي كار كني؟؟!!!.......ولي اگه كسي و دوست داري به نظرم بايد تصميم بگيري كه ايا توان سختي توو راه موندن و داري يا نه؟!!!!(ولي تو ر و خدا سريع نگو دارم)..اگه نداري كه بهتر در همين اوضاع به سر ببري ولي اگه داري اقدام كن...نه لزومآ دوستي ولي اينكه طرف بدونه دوستش داري ، و اينكه ببيني نظر نسبيش چيه...بد نباشه...نمي دونم چه قدر بهت كمك كردم...اميدوارم كمكي بوده باشه
يا علي:72:

سلام
:305:درسته میگن برای کارای خیری مثل ازدواج پا پیش بذاری خدا خودش خیلی کمک میکنه
اما برادر عزیز...
از یه طرف دیگه هم میگن از تو حرکت از خدا برکت
شما باید حداقلی از شرایط ازدواج رو داشته باشید بعد پا پیش بذارین.مگه شما اون دختر خانمو دوست نداری؟
نمیخوای که بدبختش کنی؟
نه کار.نه پول.نه پایان خدمت!!!
نمیخوام ناامیدت کنم.اما یا باید یکی اوایل تامینت کنه(مثل خانواده) یا اینکه خودت یه فکری بکنی.
اینجوری جلو بری اگه دخترشونم بهت بدن(که بعیده)فردا پس فردا همین عشقی هم که شاید وجود داشته باشه از بین میره.
با این رشته شما(کامپیوتر)همین الان هم بدون داشتن پایان خدمت میتونی خیلی جاها حداقل پاره وقت کار کنی.
دلیل موجهی واسه بیکاری نداری فعلا.بنابراین بنظرم میاد به اندازه کافی مسئولیت پذیری برای قبول مسئولیتها و فشار زندگی مشترک رو نداشته باشی.
البته بهت برنخوره تو سن شما انتظار نمیره پسری تمامی خصوصیاتی رو که به استقلالش کمک میکنن رو داشته باشه.
لطفا فکر اون دخترخانمو مشغول نکن.یکی دو سال هم صبر کن.با این تفاوت که اینبار یه پیشرفتی بکنی بعد پا پیش بذار.از سربازی هم نترس قبل از سربازی عقد کنی اونم بخاطر تاهل میدنت شهر خودتون.(چه برنامه ای ریختم من!!!)
در هر حال خیلی فکر کن ومشورت و سعی و تلاش
راستی به خدا هم همیشه توکل کن
:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط lvlahtab

سلام
:305:درسته میگن برای کارای خیری مثل ازدواج پا پیش بذاری خدا خودش خیلی کمک میکنه
اما برادر عزیز...
از یه طرف دیگه هم میگن از تو حرکت از خدا برکت
شما باید حداقلی از شرایط ازدواج رو داشته باشید بعد پا پیش بذارین.مگه شما اون دختر خانمو دوست نداری؟
نمیخوای که بدبختش کنی؟
نه کار.نه پول.نه پایان خدمت!!!
نمیخوام ناامیدت کنم.اما یا باید یکی اوایل تامینت کنه(مثل خانواده) یا اینکه خودت یه فکری بکنی.
اینجوری جلو بری اگه دخترشونم بهت بدن(که بعیده)فردا پس فردا همین عشقی هم که شاید وجود داشته باشه از بین میره.
با این رشته شما(کامپیوتر)همین الان هم بدون داشتن پایان خدمت میتونی خیلی جاها حداقل پاره وقت کار کنی.
دلیل موجهی واسه بیکاری نداری فعلا.بنابراین بنظرم میاد به اندازه کافی مسئولیت پذیری برای قبول مسئولیتها و فشار زندگی مشترک رو نداشته باشی.
البته بهت برنخوره تو سن شما انتظار نمیره پسری تمامی خصوصیاتی رو که به استقلالش کمک میکنن رو داشته باشه.
لطفا فکر اون دخترخانمو مشغول نکن.یکی دو سال هم صبر کن.با این تفاوت که اینبار یه پیشرفتی بکنی بعد پا پیش بذار.از سربازی هم نترس قبل از سربازی عقد کنی اونم بخاطر تاهل میدنت شهر خودتون.(چه برنامه ای ریختم من!!!)
در هر حال خیلی فکر کن ومشورت و سعی و تلاش
راستی به خدا هم همیشه توکل کن
:72:

---

ممنون از این نظراتی که دادید:305:
راستش را بخواهید خودم هم به این مسائل فکر کردم.
درسته، اول باید کار پیدا کنم بعد . واسه همین هم تصمیم گرفتم تا پیدا کردن یک کاری صبر کنم.
من که این 2-3 سال را صبر کردم این چند ماه هم روش . این نقشه ای را که ریختی توی سر خودم هم بود.
واسم دعا کنید :72: به اب ندم . راستی اگه کار خوب سراغ دارید دریغ نکنید ها

خواهش میکنم
راستی میشه سن دقیق خودتون و اون دختر خانمو بگین؟
اینکه ایشون چندمین فرزندن.
آخه اگه ایشون الان امادگی ازدواج داشته باشن.شما باید بجنبین.حداقل یه کار دست و پا کنین که چیزی تو چنته داشته باشین.
درضمن چون خودتون زیاد روش زوم نکردین منم دیگه وارد این بحث نشدم که باهم جور درمیاین یا نه.ان شاا... که واسه هم مناسب باشین.در اینمورد خیلی دقت کنین ها.اگه خواستین بما هم اطلاعاتی بدین بهتر میتونیم راهنماییتون کنیم
موفق باشین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط lvlahtab

خواهش میکنم
راستی میشه سن دقیق خودتون و اون دختر خانمو بگین؟
اینکه ایشون چندمین فرزندن.
آخه اگه ایشون الان امادگی ازدواج داشته باشن.شما باید بجنبین.حداقل یه کار دست و پا کنین که چیزی تو چنته داشته باشین.
درضمن چون خودتون زیاد روش زوم نکردین منم دیگه وارد این بحث نشدم که باهم جور درمیاین یا نه.ان شاا... که واسه هم مناسب باشین.در اینمورد خیلی دقت کنین ها.اگه خواستین بما هم اطلاعاتی بدین بهتر میتونیم راهنماییتون کنیم
موفق باشین

---

من متولد 67 و اون هم 67 ولی احتمالا اون چند ماهی(1-6) از من بزرگتره.
مثل خودم فرزند بزرگ خانواده
مثل خودم دانشجوی سال سوم شاید هم چاهارم البته یه رشته دیگه
از لحاظ طبقاطی و همین طور مذهبی همسطح هستیم. ولی من اصلا اون دختر را نمیشناسم.
به قول بچه ها 50 درصد قضیه حله اون هم منم.

سلام دوست عزیز
امیدوارم با جوابم خیلی نا امیدت نکنم ولی شما چون سنت کمه هنوز شرایط ازدواج را نداری و اون دختر خانم چون در سن مناسب ازدواج هستند به احتمال زیاد خواستگارهایی با شرایط بهتر از شما دارند و ممکن است آنها را انتخاب کنند
دوم اینکه شما اصلا هیچ شناختی از ایشون ندارید و همین تصمیم شما(بدون داشتن شناخت) نشان دهنده ی عدم آمادگی شما برای ازدواج است.
و در اخر اینکه می خواهید با چه چیزی ایشان را جذب کنید؟ عشق و احساس(که با ازدواج سنتی خیلی دیر شکل میگرد)؟ یا قول و قرار(که مطمئنا افراد دیگری با شرایط بدون قول و قرار برای ایشان وجود دارد)؟
یعنی تمام حرف شما دوست عزیز به ایشان این است که صبر کند و فرصت هایش را از دست بدهد تا شاید شرایط شما چند سال دیگر بهتر شود. به نظرت چرا این دختر باید نقد را ول کند و نسیه را بچسبد؟
اگر احساس عشق بینتون بود(از طرف ایشون بیشتر منظورمه) ممکن بود صبر کند ولی با این ارتباط و با این شناخت شما این احساس در حال حاضر وجود ندارد.
موفق باشی دوست عزیز:72:

سلام
خب علاوه بر اینکه سن شما برای ازدواج کمه
فاصله سنی هم که دارین مناسب نیست قطعا
احتمالا ایشون پخته تر از شما هستن.چون خانما زودتر به بلوغ فکری میرسن
و چندین مشکل دیگه که در اینده ممکنه از این نشات بگیره.مثل تفاوت در روحیات و ظاهر و...
در ثانی شما دورادور ایشونو میشناسین اما شاید بعد از شناخت روحیاتشون ببینید با معیارهاتون جور درنمیاد!!!
دقت کنید:72::72::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط lvlahtab

سلام
خب علاوه بر اینکه سن شما برای ازدواج کمه
فاصله سنی هم که دارین مناسب نیست قطعا
احتمالا ایشون پخته تر از شما هستن.چون خانما زودتر به بلوغ فکری میرسن
و چندین مشکل دیگه که در اینده ممکنه از این نشات بگیره.مثل تفاوت در روحیات و ظاهر و...
در ثانی شما دورادور ایشونو میشناسین اما شاید بعد از شناخت روحیاتشون ببینید با معیارهاتون جور درنمیاد!!!
دقت کنید:72::72::72:

---

سلام
ممنون از اینکه باز هم خیلی خوب کمکم کردید. ولی نمیدونم چرا توی همه حرفهاتون این نکته ی کلیشه ای هست
"در ثانی شما دورادور ایشونو میشناسین اما شاید بعد از شناخت روحیاتشون ببینید با معیارهاتون جور درنمیاد!!!"
شاید توی همه این چند تا جوابی که برای من اومده این سخن به نحوی توی اون تکرار شده. راستش دلیلش را دوست دارم بدونم؟؟؟
فکر می کنم عقلم به اون حدی رسیده باشه که بدونم بیفکر و مشورت و شناخت خودم و طرفم نباید کاری را انجام بدهم.
راستش من بیشتر از اونی که اماده پیروزی باشم اماده شکستم . به اینده امید دارم ولی پیش بینی نمی کنم.
بگزارید یه اعترافی بکنم
میخوام نهایت سعی خودم را بکنم تا بعد پشیمون نشم حال از این به بعد دیگه دست من نیست. اگر این کار را کردم و قسمت من اون خانم نبود(به هر نحوی)هرجا که باشه و با هرکی که باشه اول فراموشش می کنم و بعد از صمیم قلبم واسش ارزوی خوشبختی می کنم.

سلام
من قصد تاکید روی این قضیه رو نداشتم
یادم هم نمیاد زیاد تکرارش کرده باشم
نمیخوام هم ناامیدتون کنم
فقط ازتون خواستم بیشتر دقت کنید
تنها هدفم همینه
موفق باشید:72:

آفرين آقاي lifegood اين روحيتون رو خيلي مي پسندم و براتون از صميم قلب آرزوي خوشبختي مي كنم:72:
اما بهتون مي گم اگر هر موقع به اين نتيجه رسيدين كه اين ازدواج غلطه همان جا بذارينش كنار
به هر حال ازدواج در سنين پايينتر يك سري حسن ها رو داره و يك سري تحمل كردن هاي خودشو داره
باز هم انتخابتون را خوب بررسي كنين و هميشهاحتمال اينكه اين فرد ايده آل شما نباشه رو بديد و با اين ديد بريد جلو