+ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ها!
سلام به همه دوستان،
چندی پیش در یکی از تاپیک ها، بحثی مطرح شد در مورد روابط دختر و پسر...
خلاصه بحث اینه،
افراد زیادی برای مشاوره، به خصوص در مورد روابط دو جنس، به تالار مراجعه میکنن، که نشاندهنده واقعیت و وجود چنین مشکلی در جامعه امروز ما هست...
حال، ۲ راه وجود داره، پذیرفتن وجود این روابط و بعد ارائه راهکار بر این اساس یا پاک کردن صورت مساله!
و هرگونه کتمان، مخالفت با این گونه ارتباط ها...
واقعیتی که هیچکدام از ما نمیتوانیم کتمان کنیم، اینه که این روابط وجود داره،
به نظر شما، پذیرفتن این روابط و بعد کمک به شکل گرفتن آنها در چهارچوبهای فرهنگی ما بهتر و مفید تره؟
یا به طره کلی بلوکه کردن این روابط؟
از همه دوستان،
-----------------------------------------------------
***saba***, alone boy, ani, ASHES, BABY, baran, baran.68, bek, bloom, Dell, digitalman, dokhtar irooni, elham monshi, elina, Entekhab Saz, f_z, golbazi, habill, Hamidam, hehgides, kaber, katira, keyvan, lvlahtab, M0hsen, mahya tanha, mohajer, mohsenzare, najvakaram, niloofar 25, rainbow68, reihaneh, rezam1, rsrs1380, sabaa, SETARE67, setareh, shooroshirin, sogand66, فرشته مهربان, مي مي, محمدابراهيمي, محيا, نها 65, چشم بارانی, نعمت يعني ما, همون شادزی, کنجکاو, پندار, پريوش, yasesepid, بی دل, بالهای صداقت, بابک 1, بابک*, خیلی تنها, رهايي, راهگشا, سید1387, ساقی, شهرزادجون
---------------------------------------------------------------
تقاضا دارم در این بحث شرکت کنن، چون به نظرم، بد نیست گاهی بحثهای نظری هم داشته باشیم،
برای شروع بحث، قسمتی از حرفهای دوست خوبمون نقاب رو نقل میکنم،
و بعد خوشحال میشم دوستان نظراتشون رو با دلایل منطقی، به دور از هر گونه تعصب، بیان کنن!
با تشکر
پایدار باشین:72:
کامران
نقل قول:
در طی سالیان یاد گرفته ایم هریک از ما نقشی داریم هریک از
ما رابطه ای داریم ولی متاسفانه کسی به ما یاد نداده تو هم "حقی" داری.
حق من و تو این است که در دنیای امروزی یک رابطه سالم اجتماعی داشته باشیم با هر جنسی با هر تیپ فکری اما در مسیر انسانیت.
من معتقدم محرم و نامحرم در "چشم" نیست در "چشم انداز" است.
نتیجه نشان می دهد ما در ارزش ها و اساس فکری به خطا رفته ایم.
شاید تنها خواسته ایم "حفظ ظاهر" کنیم.
بجای اینکه در پی راه کارهایی برای مقابله باشیم باید اساس فکری قضیه را هدایت کنیم.
آیا می شود از روابط اجتماعی عبور کرد؟؟
برای داشتن رابطه سالم باید زیرساخت ها سالم باشند. نطام آموزشی جهت دار و ناکارآمد عواقب ساختاری ناکارآمد بجا می گذارد.
اگر ما بگویم به فلان جنس نگاه نکن رابطه نداشته باش چیزی را حل نخواهد کرد همان گونه که تا کنون حل نکرده است.
دختران و پسران جامعه ما به یکدیگر کشش دارند خب می خواهند 50 درصد از افراد جامعه را کشف کنند. ما بیایم بدون اینکه زیرساخت ها را تغییر دهیم و بجای آموزش صحیح روابط اجتماعی تنها به فکر بلوکه ساختن رابطه باشیم ؟
در همین تالا با تمام بلوکه ساختن ها و غیره ما شاهد چه روابطی(دوستی بین اعضا) بودیم. تالار تنها نمونه کوچک از جامعه است.
ببینید درون داد سیستم آموزشی ما یک بچه معصوم هفت ساله است برون دادش چیست؟ عذر می خواهم معلوم هست بعد از دانشگاه ما چی تحویل می گیریم.
دوستان عزیزان خودفریب نباشیم ما فریب خورده ایم..
اختلال روانی...اختلال شخصیت.
چرا فردی بعد از دو روز رابطه دلبسته و عاشق می شود؟
علاوه بر اینکه چون ما رابطه را بلوکه می کنیم و آموزش نمی دهیم بلکه زمینه رشد و گسترش اختلال های روانی را در جوانان ایجاد کرده ایم. حتی برخی از روان شناسان هم تنها چسبیده اند به اسان ترین راه آنهم جداسازی دو جنس از همدیگر است.
........................
بیایم عزت نفس جوانان خود را افزایش دهیم/..........
دید جنسیتی را کنار گذاریم.........../
و خودمان باشیم.......
اگر ساختارهای اجتماعی ..ساختارهای آموزشی و سایر ساختارها عزت نفس اعتماد به نفس فرزندان ما را بشکنند نتیجه این خواهد شد که فرد از ارتکاب هیچ عملی ترس نخواهد داشت
هشدار دوباره>>آزادی در رفتار جنسی متاسفانه پیروز شده.... (که در اثر این سخت گیری ها و عدم آموزش که باعث شده است روابط زیرزمینی و بسیار نابهنجار دنبال شوند.)
آنچه را که نباید فراموش کنیم>>> این خطر وجود دارد که این آزادی تا حد مجاز بودن هر چیز و گستره مطلق تنزل پیدا بکند. مگر اینکه در کنار این آزادی "مسئولیت" احیا شود.
ما طوری با انسان ها روابط برقرار نکنیم که یک ابزارن.
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
کامران عزیز مرسی از بحث خوبی که به راه انداخته اید .
ترویج نگاه جنستی مدتهاست که متاسفانه صورت گرفته است و امروز به چه کنم؟! چه کنم ؟! های آن گرفتاریم .
من برحسب تجربه و آن چه به یاد میاورم در دبستانی درس خواندم که با برادرم و سایر دوستانی که از جنس من و او بودند بر نیمکتها مدرسه کنار هم می نشستیم .
نه لولو ما را می خورد و نه لولو آنها را می خورد .
با هم درس می خواندیم . با هم بازی و ورزش می کردیم . با هم خوراکیهایمان را تقسیم می کردیم .با هم میهمانی و جشن تولد رفتیم . در گروه تئاتر و موسیقی با هم شرکت می کردیم و .....تا نیمه ی راه راهنمایی هم همین گونه بود تا سیستم آموزشی کشور در اثر تغییراتی اساسی به این نتیجه رسید که اگر با هم به آزمایشگاه برویم و کنار هم روی یک صندلی بنشینیم و...لولو آدم را می خورد !!!
در سالهایی که کنار هم نشستیم خیلی چیزها یاد گرفتیم و لولو هم ما را نخورد اما اتفاقی که افتاد این بود که ما همدیگر را شناختیم و کشف کردیم و ....
فهمیدیم دوست داریم گاهی برقصیم این فقط یک رقص ساده است و قرار نیست در آن اتفاق خاص دیگری بیفتد . فهمیدیم نیاز به ورزش و تفریح داریم و اکیپی کوه رفتیم و در بالا رفتن از کوه به همدیگر کمک کردیم و دست همدیگر را گرفتیم اما فکر نکردیم گرمای دست آنها با مال ما فرق دارد بلکه فقط یک دست است که اگر دستی ، دست فلانی را نمی گرفت و رها میکرد فلانی به ته دره پرت میشد و .....
من با همین سبک دختر و پسرم را بزرگ کردم تا به امروز لولو هیچیک از آنها را نخورده و اتفاقا آنها ازمسائل دور و بر خود در محیطی های به دور از خانواده ، حیران هستند و نمی فهمند یعنی چه که خانواده ای در شیشه را به روی دختر و پسرش ببندد و یا حتی آزادی بیمارگونه به بچه و جوانشان می دهند ؟!!!( از این طرف و آن طرف بوم افتادن )
تا پای این آدم به دانشگاه رسید جنبه ی حضور در دانشگاه و همکلاسی سایر دخترها و پسرها بودن را نداشته باشدو با استفاده از دوری از خانواده و به مرحمت خوابگاه و.. تا پایان ترم چه اقداماتی که انجام داده نمی شود !!!!!!!!!!
و یا در اولین سلام و علیک با پسر ( یا دختر) یک دل نه صد دل عاشق طرف بشود و خدا و پیغمبر ش و راه تربیتی خانواده را فراموش کند و آویزان گردن هم بشوند و......
حتما این جمله را شنیده اید اگر کسی را می خواهید مستعد پذیرش بیماری کنید از بدو تولد کاملا ایزوله شده نگاهش دارید . تا بدنش مستعد پذیرش میکروب و ویروس باشد .
ما راه و روشی را رفتیم که سالیان قبل در کلیساها اتفاق افتاده بود و امتحان خودش را پس داده بود !!!!!
اما کلیسا کجا و یک اجتماع چند میلیونی غیر همدست کجا . امروز مسئله ما بسیار بیشتر و بزرگتر از بحث کلیسا هاست و....
یا
بچه در خانواده چیزی می بیند( ماهواره - اینترنت - و...) از طرف راس هرم مسائل خانواده مورد قبول نیست .نتیجه دوگانگی تربیتی .
بچه در خانواده چیزی می بیند ( سجاده - قوانین محکم مذهبی ) از طرف راس هرمی مسائل خانواده به ظاهر مورد قبول است اما در اجتماع ظواهری که می بیند فریبنده است و میل و کشش به شناسایی منطقه ممنوع خانواده دارد و....
اگر منطقه ممنوع است چرا وجود دارد ؟!
به همین دلیل این بحث ها به جایی راه نمی برد . سالیان سال است که روانشناسان و جامعه شناسان دارند در سر خود می زنند
جوان چه کند ؟! چه جایی برای کشف های یکدست دارد ؟!
اگر این اجتماع + نوجوان و جوانش به این روز مبتلا بشود و درگیر مسائل عجیب و غریب باشد چه جای تعجب ؟!اگر آمار و ارقام خوشحال کننده نیستند. چه جای تعجب دارد؟!
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
کامران عزیز بحث خیلی خوبی هست
در اسرع وقت حتما بر میگردم
فقط امییدوارم بقیه دوستان هم شرکت کنند و البته بر اساس واقعیت نظر بدن
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
سلام
تشکر می کنم از کامران گرامی بابت ایجاد این تاپیک
واقعا این بحث نیاز به یک تاپیک جدا که هدف آن فقط بحث در قالب منطقی است ، داشت نه در تاپیک های مشاوره ای که مراجع را در تصمیم گیری سرگردان کند .
بله اینها واقعیات جامعه ما هستند که دو جنس با هم ارتباط دارند و گاهی این ارتباط ها وارد محدوده ای می شود که نباید بشود . نمیدانم این ممانعت و بلوکه کردن که می گویند از کجا آمده این روابط که آزاد است و هیچ کس مانع آن نیست . خود دخترهایی را دیدم که دوست پسر داشتند و میدیدم که خیلی راحت با مادرشان در رابطه با این پسر حرف میزنند و همه چیز برایشان عادی است . نه تنها هیچ منع و بلوکه ای وجود ندارد بلکه دیگر قبحش هم شکسته شده .
دوره زمانی ای که خانم آنی در رابطه با آن صحبت کرده اند من هم شنیده ام از بزرگان خانواده ام که دختر و پسردر مقطع ابتدایی با هم درس می خواندند باهم بازی می کردند و .....
اما شنیده ام که برایشان مفهومی نداشت کسی که با آن در ارتباط هستند یک پسر است یا دختر بلکه به دید یک هم بازی و یک هم شاگردی به او نگاه می کردند همین ، نه فراتر از آن... چیزی که من در مسافرت همین امسال عید در یکی از روستاهای بین راه شاهد بودم این بود که دختر و پسرهای 8 ، 9 ساله در کنار هم بازی می کردند بدون این که جنسیت مطرح باشد .
بله خانم آنی آن موقع دید جنسیتی وجود نداشت و ما از بزرگترها شنیده ایم که تا سن ازدواج سر از بعضی مسائل در نمی آوردیم و حیا و حریمی بود . اما چه می شود کرد که امروز دید جنسیتی وجود دارد و اگر هم هشداری داده می شود به این دلیل است که جامعه تغییر کرده و دید جنسیتی وجود دارد حتی در سنین پایین .
حال برای این دید جنسیتی چه می شود کرد ؟
این فقط خاص جامعه ما نیست . اتفاقا تحت روشنفکری های غربگرایانه و رسانه های غربی این وضعیت برای ما پیش آمده .
کودک امروز کاملا تفاوت های یک دختر و پسر را درک می کند و میداند که جنس مخالف یعنی چه ،متاسفانه این روابط در ابتدایی ها هم مشاهده شده . این فقط مربوط به خانواده ها نیست در کل جامعه این زمینه ها به وجود آمده . یک دختربچه کاملا میداند دوست دختر و دوست پسر یعنی چه و گاه در بیرون از منزل متوجه آن می شود . مورد دیگر رسانه ها هستند در تلویزیون و سینما های ما دائما داستان عشق دو جنس به هم جاری است و این سبب می شود که بچه بداند پس به جنس مخالف باید علاقه مند شد و..... . متاسفانه گاهی صحنه های بسیار زننده ای در سطح جامعه و مکان های عمومی از یک دختر و پسر جوان می بینی که واقعا ذهن بچه را به خود درگیر می کند .
ماهواره عامل دیگری است . از بالیوود گرفته تا هالیوود پر از برنامه هایی است که بیداری جنسی ایجاد می کند . این مربوط به جامعه ما نیست تمام جوامع درگیر آن هستند . حال این همه عامل برای بیداری جنسی و جنسیتی نگاه کردن وجود دارد و متاسفانه برای بچه ها خطر بلوغ زودرس پدید آورده . چه میشه کرد؟ آیا می شود این همه عامل را از بین برد تا دید جنسیتی نیز ازبین برود ؟ متاسفانه بچه های ما در مقاطع ابتدایی تفاوت ها را کاملا درک می کنند و اطلاعاتی که نباید داشته باشند و مناسب سنشان نیست دارند که این آگاهی پیش از موعد آسیب زا است و زمینه های بلوغ زودرس را فراهم می کند .
در گذشته رسانه چندان در خانواده ها حضور پررنگ نداشته . کامپیوتر نبوده ، سینما کم بوده و همه خانواده ها تلویزیون نداشتند . از بزرگترانم شنیده ام که خانواده ما اولین خانواده در محل بوده که تلویزیون خریدند و همسایه ها جمع می شدند در خانه ما برای دیدن تلویزیون با این حال خواهرم می گفت که ما که بچه بودیم فقط اجازه داشتیم که برنامه های خودمان را ببینیم یعنی برنامه کودک . خانواده ها در اون موقع صمیمیت بیشتری با هم داشتند و گفت وگو بین افراد خانواده بیشتر بوده اما الان همین رسانه بین اعضای خانواده فاصله انداخته . خواهرزاده های خود من روزی چند سی دی فیلم و کارتون می بینند که اگر یک روز کنارشان باشی خسته می شوی از این همه فیلم . متاسفانه کارتون ها هم دیگر مناسب سن آنها نیست و بیشتر برای بزرگترهاست . امروزه دیگر نمی توانی به یک بچه 10 ساله در خانواده بگویی فلان فیلم را نبین مناسب سنت نیست ......
متاسفانه تمام این عوامل و آگاهی های پیش از موعد موجب بیداری جنسی شده است بنابراین حذف دید جنسیتی بیشتر یک شعار است . فرزندان ما از کودکی دید جنسیتی دارند و عوامل بسیاری در آن دخیل هستند که نمی شود به یکباره همه آن ها را دگرگون ساخت هم امکان پذیر نیست هم همین نسل جوان فریادش بر می آید که این چه کاری است .
حال رسالت خانواده چیست ؟
من عقیده دارم که خانواده نه باید بسته بسته عمل کند نه آزاد آزاد . در خانواده باید فرزندان طوری بزرگ شوند که برای پذیرش چنین جامعه ای آماده شوند . در بچگی وظیفه دارند تا جایی که ممکن است و در توان خانواده است از بیداری جنسی و آگاهی های پیش از موعد بچه اش جلوگیری کند . در نوجوانی باید یک دوست باشد برای فرزندش و صمیمانه به بحث بپردازند و در قالب بحث و تبادل نظر هم به او رشد فکری بدهند هم به او آگاهی دهند هم از نظر عاطفی تأمینش کنند تا آماده شود و آسیب پذیریش در چنین جامعه ای کم تر شود .
خود من در خانواده ای بزرگ شده ام که بسته نیستند و به فرزندشان آزادی میدهند اما ارزش های خانواده را گوشزد می کنند همچنین اهل بحث و گفت و گو هستند و در غالب بحث آگاهی های ارزشمندی میدهند . چه بسیار پیش آمده که مثلا با خویشان دور هم بودیم و سوالی برای نسل جوان فامیل پیش آمده و بحث شده ، هر کدام نظر خود را داده اند و در آخر به نتیجه مطلوب میرسیدیم که چقدر سازنده بوده و ارزشمند ،خصوصا در رابطه با دغدغه های نسل جوان .چنین چیزی در خانواده هم صمیمیت ایجاد میکند هم ارزش ها نهادینه می شود هم به جوان جرات اظهار نظر و طرح سوال و بیان کردن مشکلاتش را میدهد .
گاهی با وجود تفاوت دیدگاه بین نسل جوان و بزرگترها در خانواده پیش آمده که بزرگترها فقط پیامدها را با استدلال منطقی بیان کرده اند و تصمیم گیری و مسئولیت تصمیم گیری به خود ما واگذار می شد که در اغلب مواقع بعد از بحث بین نسل جوان خانواده آخر به همان نتیجه بزرگترها می رسیدیم که این سبب افزایش اعتماد و صمیمیت بین دو نسل در خانواده شده .
باید باور کنیم که برداشتن دید جنسیتی آن هم در شرایط موجود در سطح جامعه با وجود بمباران رسانه ای ممکن نیست و فقط مسئولیت خانوادها سنگین تر است و باید جوان خود را به گونه ای پرورش دهند که در چنین جامعه آسیب نبیند .
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
سلام دوستان
دوست عزیزم.باران خیلی خوب توضیح دادن
کاملا حرف دل منو زدن.خیلی قدیم هم نبود وقتی من خودم بچه بودم
اما نه ماهواره ای بود.نه اینترنت وکامپیوتر و نه حتی موبایل!!!
بقول خانم آنی ایزوله (از این لحاظ) بودیم.پس دید خاصی به جنس مخالف نداشتیم.البته در هر حال این دید جنسیتی بعد از یک سن خاصی خواه ناخواه بوجود میاد
اما الان شرایط جامعه طوری شده که این دید خیلی زود تو بچه ها بوجود میاد.
خیلی دیدم موبایل دست پسربچه های 7-8 ساله که فیلم ها و عکس های غیر اخلاقی بهم بلوتوث میکردن
مات و مبهوت میموندم.کامپیوتر تو اتاق بچه های کم سن وسال میذاریم و کنترلی هم نداریم.
الان کار والدین خیلی سخت شده.هر قدر هم اینا رو کنترل کنن باز مجبورن بچه ها رو با دوستان تو اجتماع گاهی تنها بذارن.پس وظیفه والدین اینه که به بچه آگاهی بدن.طوری که درونی بشه و حتی اگه پدر و مادرش کنارش نبودن و خبردار هم نشن چیکار میکنه فرد باید خودش بدونه چطور برخورد کنه
نه باید خیلی آزاد گذاشت.نه اینکه خیلی محدود کرد.باید آگاهیهای لازم داده بشه.
الان قسمتی بزرگی از مشکل ما اینه که افراد رو تو اجتماع زمانی زیادی محدود کردیم حالا به جنس مخالف که میرسن خودشونو گم میکنن.جنس مخالف لو لو نیست.اما بنظر من حریمها باید حفظ بشه.نه خودمونو خیلی کنار بکشیم نه خیلی خودمونو ول کنیم.
من به نظر دوستان احترام میذارم
اما در هر حال به روابط فاقد حریم با نامحرم معتقد نیستم.
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
تو جامعه ما مردم دو دسته هستن ،یا دچار افراط میشن ،یا تفریط ،متاسفانه خیلی کم پیش میاد که مردم میانه روی داشته باشن
تو این موضوع هم ،اینطورین ،باید بدونیم تا افراط ها یا تفریط ها هست ،جریان بدین منوال خواهد بود و هیچ مشکلی حل نخواهد شد
در موردگذشته باید بگم اون موقعی که مردم حجب و حیا داشتن ،ازادی حجاب وجود داشت ،مردم خودشون در مورد تقیداتشون تصمیم می گرفتن ،پس باید گفت که با اجبار و این چیز ها این مشکل حل نخواهد شد
خیلی حرف تو این مورد دارم ،انشالله بقیه اش باشه برای روزهای بعد
گل مریم:72:
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
سلام به همه دوستان،
ضمن تشکر از شرکتتون و پاسخهای خوبتون در این تاپیک،
باران گرامی، به نکته جالبی اشاره کردن...
نقل قول:
باید جوان خود را به گونه ای پرورش دهند که در چنین جامعه آسیب نبیند .
من سوالی برام پیش اومد، به نظرتون، جوانی، که تا به الان هیچ گونه رابطهای با جنس مخالف نداشته، چگونه میتونه در احساساتش منطق رو به کار بگیره، یا اصلا چطور میتونه، با چند جلسه خواستگاری ساده، اگر فرض کنیم این فرد بخواد ازدواج کنه، به شناخت از جنس مخالف خودش برسه که هیچ گونه شناخت قبلی از اون نداره!؟
به نظر شما، این بی تجربگی، سبب آسیب پذیر بودن بیشتر نمیشه؟
------------------
تشکر ویژهای دارم از خانوم انی، که اطلاعات مفیدی به خصوص در مورد نسل گذشته در این زمینه در اختیار ما گذاشتن،:72:
نقل قول:
حتما این جمله را شنیده اید اگر کسی را می خواهید مستعد پذیرش بیماری کنید از بدو تولد کاملا ایزوله شده نگاهش دارید . تا بدنش مستعد پذیرش میکروب و ویروس باشد .
من شخصاً مخالف بی بندو باری هستم،
اما، فکر میکنم، انقدر افراط و تفریط صورت گرفته، که جای خیلی از چیزها عوض شده...
محیط دانشگاه هامون به جای محل تحصیل شده، مکان دوست یابی یا ...، نمیگم این بده یا نباید باشه، اما هر ابزاری رو باید برای هدف اصلیش به کار برد...
دنشجوهای ترم اول که هنوز ۱۸ سالشون هست، با ورود به دانشگاه، یک دل نه صد دل عاشق اولین دختر یا پسر همکلاسی میشن، یا بهتره بگم شیفته میشن، و نتیجش میشه، تعداد زیاد مشروطیها در دانشگاهها در ترم اول تحصیلی و و و...
و البته نیازی نیست که به فساد کلی هم که در جامعه وجود داره اشاره کنم، که همه ازش خبر داریم...
اینها، همه نتیجه افراط و تفریطهایی هست که صورت گرفته...
سیستمی که درست یا غلط، نمیخوام قضاوت کنم، جامعه ما رو به اینجا رسونده...
حالا، امروز، بدون شک، با برداشتن یکباره این موانع، این محدودیت ها، مسلما، وضع افتضاح تر خواهد شد، چرا که، نسل حاضر با توجه به محدودیتهایی که دیده، ظرفیت یک باره تجربه این آزادیها رو نداره...پس چه باید کرد؟
من به عنوان پسری، از همین نسل، که تا به حال، هیچ رابطهای رو، به غیر از حیطه کاری یا درسی با جنس مخالف تجربه نکردم، چگونه باید شناخت پیدا کنم، از جنسی که نمیشناسمش...و به همین ترتیب برای خانوم ها...
به هر حال، این جامعه حال حاضر ماست،
بهتر نیست، به جای کتمان این روابط، یا به عبارت دیگه بلوکه کردنشون، وجود این روابط رو در این نسل بپذیریم و تنها تلاش کنیم، این روابط در چهار چوبهای فرهنگی ما شکل بگیرن؟( حداقل تا جایی که امکان داره!!!)
حداقل، ممکن هست، با این شرایط، این روابط به صورت زیر زمینی شکل نگیرن و به گذشتن از خط قرمزهای فرهنگی ما منجر نشن...
ضمن اینکه، همونطور که هم باران و هم مهتاب گرامی، اشاره کردن، همه میدونیم که این بحث دید جنسیتی، با توجه به زیرساختی که این نسل درش پرورش پیدا کرده وجود داره،
با توجه به این امر، آیا اصلا ممکن هست، که روابطی بر پایه منطق داشته باشیم که حریمهای فرهنگی ما رو زیر سوال نبرن؟
شما چی فکر میکنین؟
از طرفی من فکر میکنم، تعامل سازنده با جنس مخالف میتونه مفید باشه، اگر بر پایه دید انسانی باشه و نه دید جنسیتی...درست همونطور که همکاری با یک همجنس میتونه مفید باشه...
متاسفانه، حداقل در ایران من هیچ کار گروهی یا تیمی رو به خصوص در دراز مدت ندیدم، که در پایان، هدفش با توجه به دید جنسیتی که در گروه به وجود میاد، از هدف اصلی فاصله نگیره...
در حالی که، من هم در ایران، هم اینجا، چنین تعاملاتی رو تجربه کردم، و به واقع باید بگم، حداقل در اینجا، چنین دیدی هیچوقت وجود نداره! و این تعامل، واقعا سازنده بوده!
بنابرین، به نویی میشه گفت این پتانسیل مفیدی میتونه باشه که ما داریم از دست میدیم، که البته قاعدتاً نیاز به فرهنگ سازی داره و راه کارهای مقطعی فکر نمیکنم کار ساز باشه در این مورد...
ممنون میشم دوستان باز هم با نظراتشون این تاپیک رو هر چه پر بار تر کنن،:72:
کامران
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
حتما این جمله را شنیده اید اگر کسی را می خواهید مستعد پذیرش بیماری کنید از بدو تولد کاملا ایزوله شده نگاهش دارید . تا بدنش مستعد پذیرش میکروب و ویروس باشد .
آنچه مسلم است همانطور که ایزوله کردن راه خوبی برای جلوگیری از بیماری نیست طبیعی است که در کثافت زندگی کردن هم توصیه نمی شود .
حد اعتدال یعنی نه از این طرف بام بیفتیم و نه از آن سو.
به یاد دارم دخترم جزوه ای از همکلاسی دانشگاه خود می خواست بگیرد و به منزل آنها رفت و...
قبل تر به من گفته بود که این دختر همکلاسی دوست پسری دارد که 5 سالی با هم در ارتباط هستند و...
در این روز خاص
دختر همکلاسی جلوی دختر من به مادرش می گوید با آقای دوست پسر تصمیم دارند برای تعطیلات میان ترم به تنهایی شمال بروندو....(جمله خبری نه کسب تکلیف و درخواست اجازه )
مادر دختر با یک لیوان شیر وارد صحنه می شود و از دخترش می خواهد که شیرش را بخورد در غیر این صورت اجازه ی شمال رفتن لغو می شود !!!
و نیم ساعت بعد با سیب پوست کنده دقیقا همین درخواست تکرار می شود !!!!
تا مدتها این قضیه باعث تعجب و سپس خنده ی ما بود .
به هر ترتیب با توجه به نوع فرهنگ ما این هم یک مدل از آن سوی بام افتادن است و متاسفانه بعضی از خانواده ها معنای آزادی را گم کرده اند .
و از آن سو
دختری که تا دیروز آفتاب مهتاب بدون حضور پدر ومادر صورتش را نمی دید با قبولی در یک شهر حومه با چادر از خانه خارج می شود ،از شهر تهران که پایش را بیرون می گذارد چادر را از سرش بر می دارد به دانشگاه که نزدیک می شود لوازم آرایش مخفی اش را از کوله پشتی در میاورد و نه یک قلم و نه دو قلم بلکه پانصد قلم آرایش می کند و در سر کلاس هم به استاد تیک می زند و ........ و البته خدایی استاد هم دست رد به سینه اش نمی زند !!!!
این هم یک مدل دیگر است .
حد اعتدال این است که قانون نوشته و مکتوب یک دستی در جامعه و خانواده وجود داشته باشد تا بچه بداند که بر حسب توجه به نیازهای معقول او ، این قوانین به دور از هر سلیقه شخصی نوشته شده است و جامعه و خانواده همراستا با هم حرکت می کنند.
در این صورت با دو دسته اکثریت و اقلیت رو به رو می شدیم . و اکثریت با فرهنگ سازی درست می فهمیدند که موظف به رعایت قانون هستند و طبق هر جامعه ای حداقلی هم وجود داشت که قوانین را زیر پا می گذاشتند و جریمه و تاوانش را پرداخت می کردند .
به یاد دارم با دخترم برای خوردن آب انار بیرون رفته بودیم و دختر من از ماشین پیاده شد تا آب انار بخرد در کمتر از 5 دقیقه دخترم بدون آرایش با مانتوی بلند و زیر زانوی سیاه و چکمه های پاشنه تخت دخترانه مشکی زیر مشت و لگد نیروی .. بود و...... چرا ؟!!! ( قصه نیست و واقعیت است )
به جرم چکمه های پاشنه تخت !
این مسائل در این جامعه هست و غیر قابل انکار هم هست اما هر کس به هر نوعی که دوست دارد کارشکنی می کند و به عواقب آن هم نمی اندیشد .
جوان امروز با این همه قانون " من در بیار " متناقض دقیقا به همین نقطه هم می رسد و به بدتر از این هم دچار خواهدشد .
در عهد دایناسورها ( خودم و قبل از من ) پسرها و دخترها دوست بودند اما کلمه ی دوست دختر و دوست پسر از نیمه ی راه دبیرستان یک معنایی پیدا می کرد .
امرو ز می بینی دوتا بچه ی دبستانی می گویند دوست پسر و یا دوست دختر دارند !
آیا واقعا در این سن نیاز جنسی مطرح است ؟!آموزش مطرح است ؟! این چیست ؟!
این چیست که یک پسر بچه ی دبستانی به دختری 23-24 ساله متلک می گوید و بی متلک از کنار کسی عبور نمی کند ؟!!!
اینکارها را از کجا یاد می گیرند ؟! خانواده ؟! اجتماع ؟!فیلم ؟! موبایل ؟! اینترنت ؟!
اگر محصول تکنولوژی است که قبول ندارم چرا فرهنگ سازی نشده است تا بچه بداند باید از هر چیز به چه اندازه و با چه هدف و منظوری استفاده کند ؟!
چرا این فرهنگ مثل فرهنگ 72 ملت را می ماند ؟!
چرا بعضی دیگر از بچه ها در همین فرهنگ از اینترنت و موبایل و ماهواره استفاده می کنند اما مثل دسته ی گل هستند و آدم از دیدنشان و مصاحبت با آنها لذت می برد اما متاسفانه در حداقل قرار گرفته اند.
باز هم تکرار می کنم که نقش خانواده و قوانین حاکم بر اجتماع تواما بر آنچه روی داده موثر بوده و هست و اگر برای رسیدن به این نقطه زمانی مثلا ده ساله !!! صرف شده برای آباد کردن و تصحیح اشتباهات و فرهنگ سازی زمانی نزدیک به چند صد سال زمان لازم است .
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اینکارها را از کجا یاد می گیرند ؟! خانواده ؟! اجتماع ؟!فیلم ؟! موبایل ؟! اینترنت ؟!
اگر محصول تکنولوژی است که قبول ندارم چرا فرهنگ سازی نشده است تا بچه بداند باید از هر چیز به چه اندازه و با چه هدف و منظوری استفاده کند ؟!
چرا این فرهنگ مثل فرهنگ 72 ملت را می ماند ؟!
چرا بعضی دیگر از بچه ها در همین فرهنگ از اینترنت و موبایل و ماهواره استفاده می کنند اما مثل دسته ی گل هستند و آدم از دیدنشان و مصاحبت با آنها لذت می برد اما متاسفانه در حداقل قرار گرفته اند..
حدس میزنم دوست خوبا خانم آنی از گفته من اشتباه برداشت کردن
منظور من از اینکه ما دوران کودکی دسترسی به این امکانات نداشتیم و مشکلی پیش نمیومد این نیست که تکنولوژی مقصره.نه
مسئله اینه که قبل از اینکه درمورد استفاده صحیح از اینترنت.موبایل.ماهواره... در جامعه فرهنگ سازی بشه یهو همه اینا در دسترس مردم قرارگرفتن.اونم فقط کسایی که به اونا نیاز داشتن نه.پیر و جوون.کوچیک و بزرگ.مخصوصا بچه های کم سن وسال که اینم باعث شد از همین تکنولوژی سو استفاده بشه.جوامع غربی هم از طریق همینا شروع کردن به تحت تاثیر قرار دادن جوامعی مثل ما.که میشه همون تهاجم فرهنگی.و این مسموم کردن افکار نسل جوان مخربترین کاری بود که میتونستن بکنن تا ما عقب بمونیم.
اگه تو جامعه ظرفیت ایجاد میشد برای استفاده از همینها واقعا باعث پیشرفت بیشتری میشدن.
اینکه آدم بدون دسترسی به ابزار و امکاناتی مثل اینا پاستوریزه بمونه هنر نیست.هنر اینه که همه اینا باشن و نه تنها باعث پسرفت نشن بلکه ما رو جلو برونن.
با این مطلب خواستم گفته های قبلیمو تکمیل کنم تا منظورمو درست به دوستان عزیزم رسونده باشم.:72:
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamran2007
باران گرامی، به نکته جالبی اشاره کردن...
نقل قول:
باید جوان خود را به گونه ای پرورش دهند که در چنین جامعه آسیب نبیند .
من سوالی برام پیش اومد، به نظرتون، جوانی، که تا به الان هیچ گونه رابطهای با جنس مخالف نداشته، چگونه میتونه در احساساتش منطق رو به کار بگیره، یا اصلا چطور میتونه، با چند جلسه خواستگاری ساده، اگر فرض کنیم این فرد بخواد ازدواج کنه، به شناخت از جنس مخالف خودش برسه که هیچ گونه شناخت قبلی از اون نداره!؟
به نظر شما، این بی تجربگی، سبب آسیب پذیر بودن بیشتر نمیشه؟
ببینید من همونطور که گفتم خانواده نه باید بسته بسته باشد نه آزادی بی قید و شرط به فرزندش بدهد .
در همین تالار بسیار داشته ایم . گاهی خانواده به حدی بسته است که از حرف زدن با داماد یا پسرخاله یا پسر عمو اجتناب می کند. خوب این حد بسته بودن خود می تواند آسیب زا باشد . مثلا دختری که این همه محدود باشد و حتی با پدر خود در خانواده ارتباط خوب و صمیمی نداشته باشد و در این زمینه خلا داشته باشد خوب معلوم است که دلبسته و شیفته اولین کسی که به او ابراز علاقه می کند می شود .
قطعا این روابط هم نمی تواند کمک کننده به شناخت از جنس مخالف باشد چرا که اصولا احساس محور هستند و دو طرف با وجود این احساسات نمی توانند زوایای شخصیت یکدیگر را بشناسند .
راه شناخت روابط متعدد نیست که بخوایم بگیم که اگر این روابط رو نداشته باشه شناخت از جنس مخالف نداره . به چه قیمت یک فرد چنین راهی رو در پیش می گیره به قیمت ضربه های روحی و احساسی ؟؟؟
امروزه از همین از طریق اکثر رسانه ها از جمله همین اینترنت و کتاب می توان شناختی از روحیات جنس مخالف بدست آورد .
و همینطور به بحث گفت و گو پرداختن با جنس مخالف در فامیل نیز می تواند کمک کننده باشد .
کسی که هیچ گونه ارتباطی با جنس مخالف نداشته و خانواده بسته و محدودی داشته و تصمیم به ازدواج دارد . زمانی باید دست به انتخاب بزند که هم شخصیت و روحیات خود را شناخته و معیارهایش را بشناسد و بعد از آن به شناخت روحیات جنس مخالف از طریق رسانه ها و مطالعه بپردازد و زمانی که شناخت نسبی پیدا کرد دست به انتخاب بزند .
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamran2007
با توجه به این امر، آیا اصلا ممکن هست، که روابطی بر پایه منطق داشته باشیم که حریمهای فرهنگی ما رو زیر سوال نبرن؟
شما چی فکر میکنین؟
سلام
کامران عزیز راستش من به شخصه میگم متاسفانه هردو طرف خیلی زود درگیر احساسات میشن بخصوص از طرف خانوما
شاید بخاطر اینکه کمتر منطق در این جور روابط دخیله و احساسات از منطق پیشی میگیره
اگر هم روابطی با منطق شروع بشه کمتر پیش می آد که باا احساسات توام نشه
اشکال از کجاست ؟؟؟ فرهنگمون؟؟؟ نوع تربیت خانوادگی هر فردی؟؟ یا اینکه من احساس میکنم همه ی جوونا یه خلاء عاطفی درون خودشون دارن که وقتی تو این شرایط قار میگیرند به دنبال پر کردنش هستند
البته میدونم که الان همه میگن نه همه ی جوونا اینطوری نیستن ولی کشش نسبت به جنس مخالف همیشه هست پس بیایید منکرش نشیم
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
بسیار خوب،
یعنی امکان حذف دید جنسیتی در این روابط به طور کلّ وجود نداره و شما بطور کلّ تعامل سازنده دختر و پسر رو غیر ممکن میدونین؟
یا معتقدین، در شرایط خاص جامعه ما این امکان وجود نداره؟
تا اینجا، اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم،
با توجه به صحبتهایی که شد، وجود چنین روابطی بدون درگیری احساسی امکان نداره...
اما همونطور که میبینیم، با وجود مخالفت خانواده ها(حداقل بیشترشون)، اطلاع رسانی از طریقه رسانههای جمعی مثل رادیو، تلویزیون و...
و هشدارهای متعدد در مورد چنین روابطی، ما هنوز شاهد گسترش این روابط در جامعه هستیم، چیزی که نمیتونیم انکار کنیم...
و البته این ناشی از گرایش دو جنس به هم هست، که این هم قابل انکار نیست...
آیا به نظر شما، بهتر نیست، خانواده ها، کمی این جو رو باز تر کنن و نگرششون رو به این مساله عوض کنن؟
تا اگر هم قرار ارتباطی باشه با نظارت خانواده باشه، تا حریمهای فرهنگی ما کمتر خدشه دار بشه؟ منظورم اجازه بی بندو باری کامل نیست...
منظورم اینه که، حداقل، به نحوی باشه که، این روابط به صورت زیر زمینی شکل نگیرن! چون همونطور که شاهد هستیم، روابط زیر زمینی به نا کجا آباد ختم میشن معمولا...
اما اگر، خانواده ها، تا حدودی در جریان رفت و آمد، نوع بر خوردها و ارتباطات و حتی شناختی سطحی از فرد مقابل فرزندشون داشته باشن، به نظر شما این بهتر نیست تا اینکه ارتباطی شکل بگیر به دور از چشم خانواده؟ به دور از هیچگونه نظارتی؟
ممنون،
K
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
سلام
واقعا فهم این مشکل و علت های آن بدون حاشیه روی، بسیار می تواند کمک کننده باشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamran2007
همونطور که میبینیم، با وجود مخالفت خانواده ها(حداقل بیشترشون)، اطلاع رسانی از طریقه رسانههای جمعی مثل رادیو، تلویزیون و هشدارهای متعدد در مورد چنین روابطی، ما هنوز شاهد گسترش این روابط در جامعه هستیم، چیزی که نمیتونیم انکار کنیم...و البته این ناشی از گرایش دو جنس به هم هست، که این هم قابل انکار نیست...
آیا به نظر شما، بهتر نیست، خانواده ها، کمی این جو رو باز تر کنن و نگرششون رو به این مساله عوض کنن؟
بحث ارتباط های پنهان، احساسی و بدون ضابطه در جامعه فراوان است. همانطور که دروغ، فریب، غیبت، بی مسئولیتی ، ریا و خیلی چیزهای دیگر فراوان است.
پس:
فراوانی پدیده ای در جامعه به معنی صحیح بودن آن و اینکه حتما ما باید باهاش کنار بیاییم نیست.
با این فرض، کثرت این پدیده به تنهایی با شرایط پیش رونده و منفی ارتباطهای دختر و پسر که اکثرا احساسی و آسیب رسان هست، مورد تائید و تاکید نیست.
اما بحث های نظری وقتی به واقعیت و کاربرد می رسه یه تغییرات محسوسی می کنه. به این مثال توجه کنید:
مثال:
اگر خانواده ها روی استعداد فرزنداندانشان خوب سرمایه گذاری کنند و امکانات فراهم کنند و آنها را رشد دهند، آنگاه فرزندانشان می توانند دکتر و مهندس شوند.
در عمل: خانواده ها در واقعیت در یک سطحی این توانایی ها را دارند و در همان سطح هم فرزندانشان این موفقیت های تحصیلی را کسب می کنند.(در عمل عمومیت ندارد.)
حالا اینکه بگوییم اگر خانواده ها آموزش های لازم در مورد ارتباطات را بدهند، آنگاه ارتباط دختر و پسر احساسی نمی شود و به خطا نمی رود، در عمل این اگرها کاملا تحقق نمی یابد ، پس این ارتباطات به خطا می رود.
خلاصه عرایضم تا اینجا:
کثرت پدیده ها نشان دهنده صحیح بودن آنها نیست.
شروط و اگرهای نظری و ذهنی، در واقعیت کاملا تحقق نمی یابد، اگرچه در تئوری پردازی های جامعه شناختی باید روی آن سرمایه گذاری شود.
و البته این 2 مسئله به معنی آن نیست که خانواده ها دست از آموزش فرزندان در مورد جنس مخالف و ارتباطات احتمالی بکشند، بلکه به معنی اینست که این آموزشها شرط لازم هستند ، اما شرط کافی برای تجویز ارتباط بین دختر و پسر نیست.
آیا فقط دختران و پسران نوجوان که چیزی در مورد کنترل احساسات نمی دانند، کم سن و تحصیل هستند در ارتباط با جنس مخالف اسیر احساسات انفجاری می شوند؟ یا افراد تحصیل کرده، با سنین مختلف و با آگاهی هم دچار این احساسات غیر قابل کنترل و وابستگی می شوند؟
در این تالار شما توجه کنید، من هم تجارب مشاوره ای و علمی ام را می گویم.
ازدواج یک نیاز هست؟!
(البته کاملا بدیهی هست برای پاسخگویی به هر نیاز باید ظرفیت آن هم ایجاد شود. من نیاز به سواد دارم، پس باید ظرفیت آموزشی و مدرسه و معلم هم آماده گردد. اما نمی توانم نیازم را منکر شوم.)
- بالا رفتن سن، نیاز به ازدواج را کاهش نمی دهد، بلکه می افزاید،
- ارتباط دختر و پسر هم این نیاز را تحریک می کند نه اینکه تخلیه کند!!!!
نتیجه :
آموزش به تنهایی نمی تواند مانع نیاز و تحریک جنس مخالف شود، اما این آموزش ها شرط لازم هستند اگرچه کافی نیستند.
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
بنظر من ارتباط بین دو جنس فق دو جا مجازه
یکی رابطه معمولی مثل روابط کاری یا درسی و فامیلی...
ولی اگه رابطه بمنظور دیگه باشه یعنی به قصد آشنایی برای اینده و ازدواج و بقول اقا کامران تحت نظر خانواده ها.اینم اشکالی نداره اگه حد و حدود رعایت بشه.
اما اینکه دختر و پسر همینطور بمنظور دوستی و با هدف تفریح و براورده کردن نیازهای عاطفی و جنسی با هم دوست بشن.حتی اگه تحت نظر خانواده هم باشه اشتباهه.
نمیشه گفت اگه ارتباطی زیر نظر خانواده بود به خطا نمیره.شاید اوایل طبق میل خانواده ها و با رعایت حدود رابطه ادامه پیدا کنه(که اینم آسیب زاست) اما بعد از مدتی کشش دو جنس باعث میشه با روابط معمولی ومحدود رضایتشونو جلب نکنه.(آقایون از نظر جنسی و خانمها از نظر عاطفی).واین رابطه دیر یا زود.پنهان یا اشکارا از کنترل خانواده ها درمیاد.:72::72::72:
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
با صرف نظر از بعضضی از نظریه های غلط و درست !
[size=small]
میل به جنس مخالف طبیعی است و این هم طبیعی هست که تمام جوانان درگیر این مسئله و علاقه مند بودن به ایجاد ان باشند .
در ادامه باید گفت تمام رفتار های ناشی از دوستی دختر و پسر یا هر گونه روابط در نهایت به یک دلیل است و ان چیزی جز غریزه جنسی نمی باشید .
البته امکان کمبود محبت و ... هم وجود دارد که شاید بتوان گفت بسیار کم است ولی چه می شد اگر می توانستیم
رابطه ای سالم همان چیزی که همه ی ادم ها از ان دم میزنند را داشته باشید البته این کمی غیر ممکن است زیرا این غریزه ادمی
به او اجازه نمیدهد که همیشه بتواند یک رابطه فکری سالم برقرار کند و اغلب به بیراهه میرود .
فعلا رشته کلام خودمو همین جا قطع میکنم .و ترجیحا بعدا ادامه میدم منتظر ادامه بحث هستم بحث جالب و جامعی است که با نظر جمعی از افراد مونث و مذکر می تونه پایان خوبی رو داشته باشه .
[/size]
RE: ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ه
با سلام دوستان عزیز همدردی
قابل توجه کسانی که پستهایشان در این تاپیک حذف گردیده است:
:324: بر اساس اهداف و قوانین تالار همدردی هر گونه ترویج دوست دختر و دوست پسر بازی در هر قالبی ممنوع بوده و چنین پستهایی(که معمولا احساسی و در شکل منطقی ارائه می شود) ویرایش یا جواب داده نمی شود بلکه حذف گردیده و عضویت فرد مسدود می گردد.(بدون هیچ گونه تذکری) :160:
هر کس در این مورد سئوالی داشت صرفا از طریق پیام خصوصی مطرح کند. و انجمن های عمومی را محل مناقشات قرار ندهد.
با تشکر:72: