+چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
سلام من مدتیه که با یه پسر دوست هستم در طول این مدت اون چندبار به من درخواست ازدواج داد ولی من چون میدونستم که احساساتی شده جواب درست و حسابی ندادم بهش تا اینکه سر عقل اومد فهمید که احساساتی شده و درخواستشو پس گرفت ... ولی من الان که فکر میکنم میبینم که خیلی بهش وابسته شدم و اگه با من ازدواج نکنه من نمیدونم چی کار کنم... از طرفی هم وقتی بهش میگم که احساس میکنم تازه فهمیدم که دوست دارم میگه این وابستگیه نه دوست داشتن...حالا چیکار کنم که اون بفهمه من راست میگم و دوست دارم باهاش ازدواج کنم؟؟؟
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
سلام
دوست خوبم میشه اول بگی چند سالته.همینطور اون آقا پسر؟جزئیات بیشتری نیازه تا بتونیم درست راهنماییتون کنیم.
باید اول معلوم بشه که ایا واقعا شما دوتا باهم جور درمیاین یا نه.سعی کن از روی احساسات تصمیم نگیری.مخصوصا که طرف میگه دیگه نمیخواد باهات ازدواج کنه.
اما بنظرم کارت اشتباهه
در کل روانشناسها میگن دوست داشتنهای قبل از ازدواج به ندرت نتیجه بخشه.یعنی خوشبختی در این ازدواجها احتمالش کمتره.
بقول آقای دهنوی: وصال مدفن عشق است.
میدونم عزیزم من هرچی بگم بازم به احتمال قوی راه خودتو میری.شاید اصلا بهت بربخوره.اما من از رو تجربه و خواهرانه بهت میگم.فکر نکن اگه بعد ها از رو عقل با کس دیگه ای ازدواج کنی نمیتونی این آقا رو فراموش کنی.باور کن به این روزات اینجوری میخندی:311:
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط proud_rose
سلام من مدتیه که با یه پسر دوست هستم در طول این مدت اون چندبار به من درخواست ازدواج داد ولی من چون میدونستم که احساساتی شده جواب درست و حسابی ندادم بهش تا اینکه سر عقل اومد فهمید که احساساتی شده و درخواستشو پس گرفت ... ولی من الان که فکر میکنم میبینم که خیلی بهش وابسته شدم و اگه با من ازدواج نکنه من نمیدونم چی کار کنم... از طرفی هم وقتی بهش میگم که احساس میکنم تازه فهمیدم که دوست دارم میگه این وابستگیه نه دوست داشتن...حالا چیکار کنم که اون بفهمه من راست میگم و دوست دارم باهاش ازدواج کنم؟؟؟
شما داری میگی خودش سر عقل اومد فهمید احساساتی شده. الان هم شما افتادی تو ورطه احساسات و وابستگی به اون!
یعنی به درستی تشخیص داده ای که کجای کاری. اما به دلیل ضعف در کنترل احساسات، این احساسات و وابستگی مبنای تصمیم شما شده برای ازدواج با اون آقا!
عزیزم تاپیکها و مقالات زیادی در همین تالار هست که به شما کمک میکند که از این وابستگی ویرانگر بیرون بیایی و عنان اختیارت را دست احساسات مخرب ندهی و مابقی عمرت را به چه کنم نیافتی.
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
ما هر دو 22 سالمونه...من احساساتی نشدم من اونقدر میفهمم که بدونم دارم چیکار میکنم...ما کارای زیادی میتونیم در کنار هم انجام بدیم ... عشق ما بعد از ازدواج نخواهد مرد...من قبلا عاشق بودم و تونستم به احساساتم غلبه کنم و فراموشش کنم... اما این یکیو نمیتونم....به من نگید چطور فراموشش کنم...من کسیو میخوام که درکم کنه نه اینکه صرفا با من ازدواچ کنه ! این اقا منو درک میکنه و میدونه که ما با بقیه فرق داریم اما چه کنم که دوباره درخواست یده؟؟؟؟
البته اون در قبال مسئولیتی که در راستای ازدواج باید داشته باشه یکم میترسه
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط proud_rose
البته اون در قبال مسئولیتی که در راستای ازدواج باید داشته باشه یکم میترسه
دختر خوب تو چطور انتظارداری کسی که از مسولیت ازدواج می ترسه ،بتونه تو رو خوشبخت کنه؟ اتفاقا خیلی بهتره که الان که هیچ اتفاقی نیافتاده ،متوجه شدی که همه احساس اون اقا دروغ و واهی و از روی احساسات بود
ای ره که تو میگویی به ترکستان است
ببخشید تند حرف زدم ولی واقعیت همینه
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
چرا شماها منو میخواید منصرف کنید ؟؟ هیچکس نیست اینجا که یه حرف تازه و امیدوار کننده بزنه؟؟؟؟
خوب معلومه که احساس اون اقا از روی احساساته .... احساس همیشه از رو احساساته....چه سفسطه بزرگی کردین!!!
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
دوست عزیز
تا موقعی که فقط به دنبال تایید دیگرانی و توان شنیدن مخالفت رو نداری نمیشه کاری کرد
نباید بدنبال مچ گیری از دیگران باشی
برای دوستان راهنمایی افراد منفعتی نداره که بخوان غرض ورزی کنن.منظورم اینه که ما داریم از روی حس همنوع دوستی شما رو راهنمایی میکنیم
من که تازه واردم اما بقیه دوستانی که جواب دادن از مجربین این سایت هستن.من خودم منتظر شنیدن نظرات بیشتر اونا درمورد مشکلم هستم.حتی اگه به من بگن دارم اشتباه میکنم.اونوقت شما با این لحن جواب خوبی اونا رو میدین؟
در هر حال احتمالا این ناشکیباییتون نشون میده که در بقیه موارد زندگیتون هم همینطور عمل میکنین
پس احتمال اشتباهتون زیاده
اونایی که با اطمینان به اینکه از پس مسئولیت زندگی مشترک برمیان ازدواج میکنن بعدها عاجز میشن چه برسه به این آقا؟
فقط درک کردن همدیگه نمیتونه معیار مناسب بودن شما واسه هم باشه(که اونم بعید میدونم بعد از ازدواج باز ادامه داشته باشه)
بعد از همه اینا...
خوب نیست مجبورش کنین باهاتون ازدواج کنه.بعدها که منت زد که تو منتمو کشیدی.میخوای چی بگی؟
فکر میکنی همیشه باهم خوش وخرم خواهید بود؟
نه نه نه:81::81::81:
حتی اگه لیلی و مجنون هم باشید(که نیستید)تا وقتیه که بهم برسید.از تجربیات مشابه در همین تالار استفاده کن
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
هیچ وقت تو زندگی کسی پیدا نمیشه که تمام معیارهای آدمو داشته باشه برای ازدواج....من میترسم این موقعیتو از دست بدم...این اقا 80% معیارهای منو برای ازدواج داره ... پس چرا نباید باش ازدواج کنم/؟؟؟
plz javab bedin
mamnunam
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
سلام رز عزیز:72::
به تالار همدردی خوش آمدید....
عجب اسم زیبایی انتخاب کرده اید..رزها همیشه برای من مظهر پاکی و زیبایی بوده اند....
دوست عزیز...
از نظر من هم دوستان تا کنون به وجهه خوبی اشاره کرده اند..و شما باید کمی صبورتر باشید..هدف شما حل مشکل خود به نحو احسن است نه به نحوی که خدای نکرده سالها بعد خدای ناکرده کاسه چه کنم چه کنم دست
یگرید و مطمئن باشید هدف همه دوستان همین است...
من هم به شما یک پیشنهاد دارم مثل دوستان..مقالات قسمت روابط دختر و پسر و همین طور مقالات آموزشی ازدواج را به طور کامل مطالعه کنید....و لیست برداری کنید و کاملا شرایط را بسنجید..
دوست عزیز هیچ کدام از ما کاملا در موقعیت شما قرار نداریم ولی مطمئن باش هر کدام از ما به نحوی طعم عشق و گاها هجران را کشیده ایم و مطمئنا تا حدی می توانیم حال شما را درک کنیم..
در متن بسیار وتاهی که شما نوشته اید مطمئن باش اصلا امکان راهنمایی مطلوب به نحوی که شما دوست عزیزم می خواهید اصلا امکان ندارد..
اگر شما دوست خوبم به قصد دریافت بهترین راه حل در این مکان عضو شده اید چند اصل مهم وجود دارد...
شما دوست خوبم نباید برای نیل به هدف خود بر روی مقصد خود پافشاری کنید..صبر باید چاشنی دریافت مشاوره شما باشد و از عجله کاملا بپرهیزید تا بهترین نتیجه را دریافت کنید....انعطاف پذیر باشید و با دید کاملا مثبت به هم تالاری ها گوش دهید..
نظرات را بخوانید ..تامل کنید ..هرجا به نظر شما مطلوب است برای زندگی خود توشه راه کنید و هرجا به نظرتان منطقی نیست هم بشنوید و در گوشه ذهن خود نگهدارید..گاهی مخالفت ها بهتز از موافقت هاست..
دوست خوبم الان به نظر من کاملا شرایط اشنایی خود با ایشان.شرایط ایشان و خودتان..صحبت های رد و بدل شده بینتان در حدی که مفید است و دربردارنده مطالب مهم هستند ..ویزگی های اقتصادی و تحصیلی فرهنگی دو طرف تا حد لازم با حفظ حریم خصوصی خود و ایشان.. و همین طور نظر خانواده های دوطرف و میزان درگیری آنان در قضیه شما و نظرات ایشان را اینجا بیان کنید ..و در نهایت در لیستی ببینید چطور مطمئن هستید ایشان 80 درصد !! معیارهای شما را دارد؟
چطور بعد از دو بار رد درخواست ایشان ناگهان به فکر این افتادید که حالا 80 درصد شبیه هستید و دلیل این تغییر به نظر خودتون دقیقا چیه؟
آینده خود را در چه می بینید..ازدواج !؟
آیا چه شما و چه ایشان باز هم سابقه تجربه مثلا عشق با کس دیگری را پشت سر گذاشته اید ؟همان طور که گفتید گویا خودتان قبلا از کسی گذشتید...
کمی تگر تمایل دارید شرایط را با سعه صدر باز کن..صبر و تامل را فراموش نکن..چیز مهمی را پنهان نکن چون کسی شما را نمی شناسد..
و در نهایت بدان تک تک نظرات به تو در نهایت کمک خواهد کرد به شرطی که اول از همه پذیرش و بینش خود را کمی از این که هست بالا ببیری..
منتظر شنیدن سخنانت هستم...
سارا:72:
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
خوب نیست مجبورش کنین باهاتون ازدواج کنه.بعدها که منت زد که تو منتمو کشیدی.میخوای چی بگی؟
.............................................
سلام ....
اول عذر خواهی می کنم که اولین حرفم تو این جمع یه جورایی انتقاده....
اگر که کسی انقدر آدم -عذر می خوام- بی ارزشی باشه که واسه دوست داشتن ِعقلانی و خوشبخت بودنش بزنه تو سر کسی؛ که قاعدتا اصلا آدمی نیست که بخوایم اینجا دربارش بحث کنیم....
ولی فکر می کنم بحث اینجا درباره ی کسیه که حداقل از نظر دوستمون شرایط مناسبو واسه ازدواج با ایشون داره، من خودم شخصا تو زندگی اصلا به این معتقد نیستم که آدم بشینه و منتظر باشه خوشبختی بیاد در خونش-- که تو این دوران احتمالش خیلی پایینه --
یه بی انصافی در حق دخترا هست -- حتی تو این جمع که همه سعی دارن از دید روانشناسی به قضیه ها نگاه کنن -- و اون اینکه همه به دخترا می گن اگه کسیو می بینی خوبه؛ فراموش کن چون انشالااااااااااا کسی بهتر میاد در صورتی که اگه پسر بود همه می گن با خونوادش صحبت کن و سعی کن دلشو به دست بیاری و ...... بنده خودم نمی دونم چطور از پسری خواستگاری کرد که پسر واقعا علاقه مند بشه به دختر برای ازدواج.
ولی امیدوارم دوستمون به این توجه داشته باشن که اگه این آقا دوباره-- با علاقه-- به سمتشون برگشتن برای ازدواج ؛رضایت کامل هر دو خونواده رو در ازدواجشون دخیل کنن....
و اینکه اگر الان با ایشون دوست هستین تا وقتی که نظرشون کامل برای ازدواج برنگشته موقتا از ایشون جدا بشین تا بعدا با راهنمایی ِ دوستان خود این آقا به سمتتون برگردن.....
از اینکه اولین حرفم انقدر طولانی و خسته کننده بود عذر خواهی می کنم....
همگی شاداب باشید
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
سلام سعی کن اول بفهمی چرا او منصرف شد؟ به خاطر جواب نه تو و غرورش؟ یا مشکل خاص دیگه ای؟ ببین اینجا کسی از جزییات چیزی نمی دونه... و متاسفانه دوستان همین طوری یه نظر کلی میدن.... انتظار یه مشاوره و نظر حرفه ای تو همچین تالارایی که تو یه پاراگراف می نویسی و بخوای رو حساب نظر کسایی مثل من که detail رو نمی دونند تصمیم بگیری بیجاست
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
proud_rose عزیز خودت می گی:
نقل قول:
اون چندبار به من درخواست ازدواج داد ولی من چون میدونستم که احساساتی شده جواب درست و حسابی ندادم بهش تا اینکه سر عقل اومد فهمید که احساساتی شده و درخواستشو پس گرفت ...
و بعد می گی:
نقل قول:
خوب معلومه که احساس اون اقا از روی احساساته .... احساس همیشه از رو احساساته....چه سفسطه بزرگی کردین!!!
:162:
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
دوستان احساسات که از عقل بر نخواسته! از احساس بر میخیزه ....!این که حل شد
در مورد اونیکی هم بگم که ........ ایشون از رو احساس تصمیم گرفته بودن ....که بعد فهمید که اصلا شرایط ازدواج نداره و سنش کمه ..شاید اگه سنش بیشتر بود بهتر عمل میکرد
اما یه چیری که در مورد بیشتر پسرها صدق میکنه اینکه از ازدواج گریزون هستن........... آیا کسی میدونه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
به جمع خانواده همدردی خوش آمدی
عجله نکن و آرام باش .
بهتره معیارهایت را لیست کنی و برایمان ذکر کنی تا بهتر راهنماییت کنیم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط proud_rose
اما یه چیری که در مورد بیشتر پسرها صدق میکنه اینکه از ازدواج گریزون هستن........... آیا کسی میدونه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلایل متفاوتی داره بعضی از اونها کلی هست و اغلب آنرا دارا هستند و بعضی هم کاملاً مربوط به هر شخصیه که با توجه به شرایط و حرفهای خودش میشه فهمید .
یکی از دلایل کلی شونه خالی کردن پسرا از زیر بار ازدواج ، مشکلات مربوط به شغل و مسکن و شرایط مالی است ، و یک دلیل عمده که باعث میشه دلیل اولی هم پر رنگ بشه ، خود دخترا هستند که با وارد رابطه شدن با پسرا و نیازهای اونها رو تامین کردن باعث میشند بعضی از اونها تا سنین بالا نیازی برای ازدواج احساس نکنند و همین هم بلوغ عاطفی و اجتماعی و فکری و عقلانی و اقتصادی اونها را که زمینه ساز ازدواجه را به تأخیر میندازه و لذا شرایط مناسب برای ازدواجی سالم را پیدا نمی کنند و دلایل دیگر .....
.
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
من فکر نکنم علت اصلی اینا باشه .... یعنی پسرا صرفا با 1دختر دوست باشن براشون کافیه؟؟ تا اخر عمرشون میخوان تنها بمونن؟؟چرا خودشونو از لذت یکی بودن با شخصی دیگر محروم میکنن؟در حالی که این روابط خیلی موثر هستند در موفقیتهای زندگی....
من تصمیمی نمیخوام بگیرم....ولی از این تفاوتها و مشگلاتی که این جامعه و حتی جامعه جهانی برای دخترها ایجاد میکنه غمگینم.و ناراحت و فکر میکنم دختری نیست که به اینها فکر نکنه و نکرده باشه...به نظر میرسه که هیچ مردی نیست که ارزش زنی رو تمام و کمال داشته باشه ......
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
به نظر من علتهای اصلی دقیقا همینهایی هستند که فرشته مهربان به اونها اشاره کرد .
دلایل متفاوتی داره بعضی از اونها کلی هست و اغلب آنرا دارا هستند و بعضی هم کاملاً مربوط به هر شخصیه که با توجه به شرایط و حرفهای خودش میشه فهمید .
نقل قول:
یکی از دلایل کلی شونه خالی کردن پسرا از زیر بار ازدواج ، مشکلات مربوط به شغل و مسکن و شرایط مالی است ، و یک دلیل عمده که باعث میشه دلیل اولی هم پر رنگ بشه ، خود دخترا هستند که با وارد رابطه شدن با پسرا و نیازهای اونها رو تامین کردن باعث میشند بعضی از اونها تا سنین بالا نیازی برای ازدواج احساس نکنند و همین هم بلوغ عاطفی و اجتماعی و فکری و عقلانی و اقتصادی اونها را که زمینه ساز ازدواجه را به تأخیر میندازه و لذا شرایط مناسب برای ازدواجی سالم را پیدا نمی کنند و دلایل دیگر .....
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
proud rose عزیز کاملا با حرفت موافقم. خیلی خوشحالم که یه نفر اینجا داره حرف دل منو می زنه:46:
پسرای جامعه ما از ازدواج فراری اند. و دخترها نشستن توی خونه که انشالله شانس بهشون رو بیاره!!!!!!!! عجب منطق مزخرفی!!!!!
واقعا چرا وقتی یه پسر می گه که علاقمند شده بهش می گن بروجلو امید به خدا! اما اگه یه دختر بگه کسی بهش علاقمنده ولی حاضر نیست کارو رسمی کنه بهش می گن فراموشش کن؟!
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
نقل قول:
پسرای جامعه ما از ازدواج فراری اند. و دخترها نشستن توی خونه که انشالله شانس بهشون رو بیاره!!!!!!!! عجب منطق مزخرفی!!!!!
و منطق مزخرف تر اینکه این دخترا بیافتن دنبال اون پسرای فراری...:311:
نقل قول:
واقعا چرا وقتی یه پسر می گه که علاقمند شده بهش می گن بروجلو امید به خدا! اما اگه یه دختر بگه کسی بهش علاقمنده ولی حاضر نیست کارو رسمی کنه بهش می گن فراموشش کن؟!
واسه اینکه پسرائی که اغلب قصد جدی شدن توی رابطه رو ندارن و فقط علاقمندند:310: جزء همون دسته فراری اند و البته دختر هم از بس ناامید که دوست داره برخلاف همه نشانه ها وارد سوراخ خرگوش شه! (البته سوراخ خرگوش توی داستان آلیس در سرزمین عجایب چیز خیلی بدی نبود اما توی جامعه ما...:300:)
راجع به دلایل فرار از ازدواج نزد پسران به نظر من:
1)وضعیت اقتصادی که فرشته مهربان بهش اشاره کرد این فاکتور در کنار دلیلهای زیر تشدید میشه
2)مسولیت و حدود تعریف شده این مسئولیت در رابطه با ازدواج (همسر و والد بودن) در نسل ما بسیار وسیع تر و سنگین تر از این حدود در نسلهای قبلی هست و این به خاطر اینه که استانداردهای زندگی و همینطور استانداردهای خانم ها وهمینطور بچه ها و به طور خلاصه کل این فرآیند بالا رفته... من منظورم چیزی جدای شرایط اقتصادی است دارم روی خود حوزه تعریف مسئولیتها و وظایف فارغ از وضعیت اقتصادی و ... بحث میکنم...
3)ازدواج در ایران کلا فرآیندی پیچیده است و دارای ریسک بالائی است ... ازدواج کردن به مراتب ساده تر از خاتمه دادن به رابطه همسری بنا به دلایل متعدده.... و مشکل پیجیده و سخت بودن طلاق هم به لحاظ حقوقی و هم فرهنگی-اجتماعی و حتی اقتصادی باعث شده که کل فرآیند ازدواج از ریسک بالائی برخوردار باشه وقتی این مسئله در کنار شناخت ناکافی و نبود آگاهی و دانش لازم واسه ازدواج در سطح جامعه میذاریم میبینیم که این عامل ریسکی بودن ازدواج به شدت تشدید هم میشه (البته این عدم شناخت هم میتونه خودش عامل چهارم باشه...)
الان که نگاه میکنم میبینم همه این فاکتورها به تشدید همدیگه کمک میکنن....
دلیلی مثل رواج دوست دختر/دوست پسر خودش معلولی از علل بالا یا علتهای ریشه ای دیگه اند و از دید جامعه شناسی یه جور واکنش جریان جامعه به این موانع اند ... ضمنا باید توجه کنیم که کلا هویت برخلاف تصور معمول یه مسئله پویاست....
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
اشتباه جامعه ما اینه که فکر می کنن وقتی یه دختر بخواد با شناخت و علاقه خودش انتخاب کنه و ازدواج کنه به معنی اینه که دنبال پسرای فراری افتاده!!!
به نظر من وقتی دختری به پسری علاقه داره، و این علاقه ناشی از منطق، و با برسی تمامی معیارهای لازم هست، هیچ اشکالی نداره که دختر پاسخ مثبت به علاقه پسر بده، البته این به شرطیه که دختر اینقدر فهمیده و دارای اعتماد بنفس باشه که حد و حدود رابطه رو تشخیص بده، و پسر هم برای این حد و حدود احترام قائل باشه.
فقط خواستم بگم برای احساسات دخترها احترام بیشتری قائل باشیم...
خیلی راحت با این مسئله برخورد می شه توی جامعه ما، و همیشه هم جواب اینه که احساساتتو بکش، محلش نذار، این پسر به دردت نمی خوره... و این درحالیکه که همینطور که proud rose گفت: "فکر میکنم دختری نیست که به اینها فکر نکنه و نکرده باشه"
نقل قول:
نوشته اصلی توسط rroogg
نقل قول:
پسرای جامعه ما از ازدواج فراری اند. و دخترها نشستن توی خونه که انشالله شانس بهشون رو بیاره!!!!!!!! عجب منطق مزخرفی!!!!!
و منطق مزخرف تر اینکه این دخترا بیافتن دنبال اون پسرای فراری...:311:
نقل قول:
واقعا چرا وقتی یه پسر می گه که علاقمند شده بهش می گن بروجلو امید به خدا! اما اگه یه دختر بگه کسی بهش علاقمنده ولی حاضر نیست کارو رسمی کنه بهش می گن فراموشش کن؟!
واسه اینکه پسرائی که اغلب قصد جدی شدن توی رابطه رو ندارن و فقط علاقمندند:310: جزء همون دسته فراری اند و البته دختر هم از بس ناامید که دوست داره برخلاف همه نشانه ها وارد سوراخ خرگوش شه! (البته سوراخ خرگوش توی داستان آلیس در سرزمین عجایب چیز خیلی بدی نبود اما توی جامعه ما...:300:)
راجع به دلایل فرار از ازدواج نزد پسران به نظر من:
1)وضعیت اقتصادی که فرشته مهربان بهش اشاره کرد این فاکتور در کنار دلیلهای زیر تشدید میشه
2)مسولیت و حدود تعریف شده این مسئولیت در رابطه با ازدواج (همسر و والد بودن) در نسل ما بسیار وسیع تر و سنگین تر از این حدود در نسلهای قبلی هست و این به خاطر اینه که استانداردهای زندگی و همینطور استانداردهای خانم ها وهمینطور بچه ها و به طور خلاصه کل این فرآیند بالا رفته... من منظورم چیزی جدای شرایط اقتصادی است دارم روی خود حوزه تعریف مسئولیتها و وظایف فارغ از وضعیت اقتصادی و ... بحث میکنم...
3)ازدواج در ایران کلا فرآیندی پیچیده است و دارای ریسک بالائی است ... ازدواج کردن به مراتب ساده تر از خاتمه دادن به رابطه همسری بنا به دلایل متعدده.... و مشکل پیجیده و سخت بودن طلاق هم به لحاظ حقوقی و هم فرهنگی-اجتماعی و حتی اقتصادی باعث شده که کل فرآیند ازدواج از ریسک بالائی برخوردار باشه وقتی این مسئله در کنار شناخت ناکافی و نبود آگاهی و دانش لازم واسه ازدواج در سطح جامعه میذاریم میبینیم که این عامل ریسکی بودن ازدواج به شدت تشدید هم میشه (البته این عدم شناخت هم میتونه خودش عامل چهارم باشه...)
الان که نگاه میکنم میبینم همه این فاکتورها به تشدید همدیگه کمک میکنن....
دلیلی مثل رواج دوست دختر/دوست پسر خودش معلولی از علل بالا یا علتهای ریشه ای دیگه اند و از دید جامعه شناسی یه جور واکنش
جریان جامعه به این
موانع اند ... ضمنا باید توجه کنیم که کلا
هویت برخلاف تصور معمول یه مسئله
پویاست....
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
نقل قول:
اشتباه جامعه ما اینه که فکر می کنن وقتی یه دختر بخواد با شناخت و علاقه خودش انتخاب کنه و ازدواج کنه به معنی اینه که دنبال پسرای فراری افتاده!!!
نه اشتباه جامعه نیست! اشتباه اون دختر هست که افتاده دنبال اون پسر فراری! میدونین سبب این مغلطه کجاست؟ پسر فراری!
افتادن دنبال پسر فراری کار اشتباهی است که از جانب دختر صورت میگرد. اشتباه جامعه ما شاید در تعیین عمق سوراخ خرگوش باشه! درسته؟
اما در مورد پسرهای غیرفراری (که این فراری بودن و نبودن همه اش تابع شرایط جامعه ماست) اشکالی نداره که خانم ها پیش قدم باشند قبلا راجع به این مسئله توی تاپیک دیگه ای بحث کردم (مسئله پیش قدم شدن خانمها) که به نظرم مشکلی نداره به دو شرط:
نقل قول:
من با این طالب و مطلوب مخالفم300 حرف من اینه که هر کدوم از طرفین چه زن چه مرد میتونن پا پیش بزارن....ولی 1) با آرامی و مرحله به مرحله 2) در صورتی که مثل قفل و کلید با هم مچ باشن نه اینکه یکی از طرفین زور بیخود بزنه.......
وقتی قفل و کلید با هم جوره...این محبت مثل روغن باعث میشه خیلی روون تر و سریعتر در زندگی عشقولانه باز بشه ولی امان از وقتی که ایندوتا با هم چفت نیستن...اونوقت کلید (کسی که پیشنهاد میده و زور میزنه) .. خم میشه و چه بسا بشکنه.... به نظر من قانونش اینه و دختر و پسر نداره....
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
اما چیزی که سراسر این فروم به چشم می خوره اینه که هروقت دختری به پسری علاقه داشته باشد نتیجه می گیریم قفل و کلید با هم مچ نیستند و هروقت برعکسش باشه، امیدواریم که مچ باشد!
چطور کارشناسان محترم اینجا به همین راحتی برای خانمها نسخه می پیچند که شما با هم مچ نیستید؟؟؟ یا اینکه پسری که قصد شناخت داره، و یا فعلا شرایط ازدواج به هر دلیلی نداره، رو چطور به همین راحتی پسر فراری خطاب می کنید؟؟
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yosra
اما چیزی که سراسر این فروم به چشم می خوره اینه که هروقت دختری به پسری علاقه داشته باشد نتیجه می گیریم قفل و کلید با هم مچ نیستند و هروقت برعکسش باشه، امیدواریم که مچ باشد!
چطور کارشناسان محترم اینجا به همین راحتی برای خانمها نسخه می پیچند که شما با هم مچ نیستید؟؟؟ یا اینکه پسری که قصد شناخت داره، و یا فعلا شرایط ازدواج به هر دلیلی نداره، رو چطور به همین راحتی پسر فراری خطاب می کنید؟؟
راجع به پیش قدم شدن خانمها نظر خودمو گفتم (من روانشناس یا مشاور نیستم) ولی راجع به این حرفی که زدین:
وقتی یه پسر، دختری رو واسه ازدواج میخواد (مثل خود من)، و حتی واسه ازدواج میخواد با طرف آشنا شه با رسمی شدن یا کمی جدیتر شدن و خلاصه اقدامات هدفدار برای رسیدن به جواب ازدواج یا مناسب نبودن واسه ازدواج مشکلی نداره..... ولی وقتی اون پسر هرچند حرفهای خوبی میزنه ولی عملا هیچ کاری در این رابطه نداره... و به خصوص کار به س. هم میکشه انتظار دارین کارشناس محترم این فروم چشم خودشون رو ببندن و بگن امیدوار باش؟!
این اشتباهی هست که معتقد نیستم دختران ما خیلی ساده هستن و همه اش فریب میخورن ولی شاید دوراندیشی و منطقشون به احساساتشون میبازه.... یا نه اصلا مسئله این نیست بلکه اونا هم مثل پسرا دوست دارن جنس مخالف رو تجربه کنن ولو به ازدواج ختم نشه....این مسئله به خودشون مطرحه...
مشکل با دخترهائی هست که با هدف ازدواج خودشون رو گول میزنن یا دخترهائی که هدفشون هم تجربه هست ولی ازدواج رو پیراهن عثمان میکنند....و در واقع هردوی این دسته با خودشون صادق نیستند...
RE: چطور اونو دوباره راضی کنم به ازدواج ؟؟
چیزی که بنده این روزگاران شاهدشم که شایع شده ، تصور دختران مبنی بر اینه که رابطه را قبول می کنیم و در ادامه پسر عاشق و وابسته ما میشه و تن به ازدواج خواهد داد و حتی انعطافهای غلط از جمله پذیرش رابطه جنسی رو به این امید دارند که این باعث میشه پسر مورد نظر بفهمه من واقعاً دوستش دارم ،شاهدشم اینه که در مقابل خواسته هاش کوتاهی نمی کنم .
به موازات این اشتباهات شناختی دختران ، پسران هم برای حلب اعتماد در مقابل دخترانی که به راحتی تن به یک رابطه بدون هدف ازدواج نمی دهند ، از ازدواج حرف می زنند و به مرور هم حتی در گوش طرف می خونن که تو همسر عقد نکرده من هستی ، هیچکس نمیتونه مار ور از هم جدا کنه جز مرک ، و ... اینگونه اعتماد و احساس دختر را جلب و در مقابل خواسته های خود منعطف می کنند .
و ترفند ها و تصورات و اشتباهات دیگه که بنا به تجارب کار مددکاری و مشاوره در محیط کارم دریافتم .
اونچه مهمه اینه که جوانان دختر بیشترین تمایلشان رابطه منجر به ازدواجه ، و پسرا یک رابطه برای پر کردن خلاء و ... اغلب هم تامین نیاز جنسیه . هر دو هم وقتی عنان را به دست احساسات دهند و خط و حدود قرمز را در نظر نگیرند ، وارد رابطه ای سراسر آسیب زا می شوند که نمونه هایی از آن و آسیب های وارده در این تالار هست اما با این روند وضعیتی در جامعه پیش می آورند که هر دو گرفتاران عواقب شیوع این روابطند ( بی اعتمادی ، بالارفتن سن ازدواج ، ازدواجهای احساسی و بعد از آن مشکلات خانوادگی ، رشد تنوع طلبی و خیانت و ....... )