كمك در خواستگاري دختر مورد علاقم

با سلام به همه عزيزان..
واقعا فقط بايد بگم اين انجمن فوق العاده است.
ماشاالله از يه سازمان مشاوره حضوري ازدواج خيلي بهتره..متشكرم.
لطفا كمك كنيد كه من چكار كنم:
19 و خورده اي سالمه و تو مقطع كارداني رشته حقوقم.
از دختري خوشم مياد كه ميشه دختر عموي دختر خالم.تا چند وقت پيش ميخواستم بهش بگم درخواست ازدواج را ولي فكر كردم و متوجه شدم كه خيلي سنم براي ازدواج پايينه.
تو اين روزها دوباره وسوسه شدم بهش بگم چون:
1-سربازي معافم
2-درسم رو ادامه ميدم تا 3 يا 4 سال ديگه و با هم عقد كنيم كه خيلي اميدوار نيستم ايشون حداقل 2 سال منتظر باشه و عقد كنه.(به نظر شما ميشه با هم تو اين زمان عقد كنيم و بعد كه درسم تمام شد ازدواج كنيم؟)
3-مشكلي از بابت خانه هم نيست..خانه براي اينده ام داريم ميسازيم و تا 5 ماه ديگه تكميل ميشه.
و مهمترين و وحشتناكترين مرحله درخواست ازدواج هست..
چطوري بگم؟
1-به خدش بگم و چي بگم؟
2-به دختر خالم بگم و اونم پيغام بهش برسونه؟
نتايج و عواقبش چيه ؟
1-برادرش نياد با من دعوا كنه و به هم بخوره اين ازدواج؟
ديگه چيزي يادم نيست..دستم به دامنتان...كمك.....كمك........
به دختر خالم بگم يا خودم بهش بگم؟
البته اينم بگم كه وقتي منو ميبينه احوالپرسي خيلي گرم و پرانرژي با من ميكنه و حتي تو خيابان هم منو ميبينه ميخنده و خوش اخلاق هست و سلامم ميكنه و ....
متشكرم..

سلام 123arash عزیز....
به تالار همدردی خوش آمدی :72:

میگن حقوق دان ها خیلی با محاسبات دقیق و بررسی جوانب وارد عمل می شوند پس راست میگفتن چون شما شرایط مالی و تامینی خود را کامل بیان کردی.

ولی در عوض می گویند روان شناسان هم بیشتر به بعد رفتار مشکل آفرین توجه می کنند و دقیقا سوال ما هم مربوط به یک بعد زندگی شماست:

آیا 123arash در خانواده خویش مسئولیت ها و وظایف خود را به خوبی برعهده می گیرد؟
آیا مشکلی با پدر..مادر...خود ندارید؟

هدف آرش از ازدواج زودهنگام چیست؟ اگر این ازدواج پاسخگویی نیاز و هدفت نبود چه؟

با تشکر.

خيلي سپاسگزارم دوست گرامي نقاب جان..
شما اگه متن منو خوب خونده باشي منظور من اين بود كه بشه طوري به ايشون گفت كه ميخوام با شما ازدواج كنم و مرحله بعد اگر بهانه شغل و منزل و ...كرد بهش بگم تو اين مدت 3 سال با هم عقد يا نامزدي يا هرچي اسمشو ميزاريد كنيم...
به نظر شما من به واسطه بگم تا بهش بگه يا خودم بهش بگم؟(ترس دارم ضايع شم و حتي دعوام كنه)
شما خودتان را بگذاريد جاي اين دختر البته با عرض معذرت..
بعد من از شما درخواست كنم طبق اين شرايط كه وقتي رفتم سركار اونوقت ازدواج كنيم اونوقت شما چي بهم ميگيد و نميزنيد تو گوشم؟(لطفا اگر خانم در اين سايت هست جواب بده چون خانمها بهتر حس همديگر را ميفهمند و شبيه هم هستند)
لطفا دوستان ديگر كمك كنند.

سلام ارش عزیز
خیلی خوش امدید

شما پست نقاب رو با دقت خوندین؟بعید میدونم ،چون اصلا جواب شما پاسخگوی سوال ایشون نبود

به نظر من بهتر هست که اول به خودتون رجوع کنید ببینید:

1-معیار هاتون برای ازدواج چقدر ثبات داره در حال حاظر؟ویا اصلا معیاری برای ازدواج دارین؟ اگر دارین این دختر خانم چه نمره ای میگیرن؟

2-چقدر امادگی پذیرش مسولیت یک زندگی رو دارین؟ چقدر می تونید از پس عنوان مرد خونه بر بیاین؟

با سلام به شما دوست گرامي..
در مورد امادگي براي پذيرش مسئوليت زندگي خواه ناخواه بايد خود را براي امادگي و قبول مسئوليتهاي زندگي ترتيب دهيم چون بالاخره بايد ازدواج كرد و بالاخره بايد زندگي تشكيل داد..
در مورد سوالات نقاب عزيز بايد بگم من مسوليتهايم را خودم انجام ميدم و كاري نيست كه مثلا بگم مادر يا پدر من نميتونم و شما كمكم كنيد..
يك توضيح ميدهم:
دوستي دارم 1 سال از من بزرگتر هست ولي خيلي بچه گانه رفتار ميكنه و جرئت نداره تنهايي بره باشگاه يا خونه اقوام و حتما بايد با پدرش باشه...اين فرد بايد فكر ازدواج نكنه ولي من كه كاملا با ايشون فرق دارم و بهتر هستم.

هيچ مشكلي با پدر و مادرم هم ندارم..به مادرم به طور غير مستقيم گفتم اگر الان برم خواستگاري يك دختر چه عكس العملي نشان ميدي؟
اونم گفت نميري چون شغل نداري ولي اگر شغلي داشته باشي خودم باهات ميام و من فهميدم كه مادرم راضي هست ولي شغلي ندارم و مشكل ساز شده.
من نگفتم كه زود بايد ازدواج كنم و ازدواج زود هنگام نميخوام و سوال من اينه كه:ميشه بهش بگم تا وقتي مدرك تحصيلي ميگيرم و شغلي پيدا ميكنم با هم عقد يا نامزدي كنيم؟ميشه؟
و مهمترين نكته اينه كه من به خاطر مسايل جنسي و هوس بازي نميخوام ازدواج كنم..من دوست دارم باهاش باشم و با هم بريم گردش و بازار و كلا باهاش باشم چون از ساليان پيش با او بودم و الان وقتي ميرم اون جايي كه قبلا باهم بوديم ولي الان با من نيست دلم ميگيره..
سوال اصلي من:ميشه بهش بگم تا زمان اتمام تحصيلات و شغل مناسب بشه با هم نامزد شيم و چي بهش بگم؟
ببخشيد زياد نوشتم چون به هيچ فردي نگفتم و محرم اسرارم فقط اينجاست..
ممنونم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گل مریم

سلام ارش عزیز
خیلی خوش امدید

شما پست نقاب رو با دقت خوندین؟بعید میدونم ،چون اصلا جواب شما پاسخگوی سوال ایشون نبود

به نظر من بهتر هست که اول به خودتون رجوع کنید ببینید:

1-معیار هاتون برای ازدواج چقدر ثبات داره در حال حاظر؟ویا اصلا معیاری برای ازدواج دارین؟ اگر دارین این دختر خانم چه نمره ای میگیرن؟

2-چقدر امادگی پذیرش مسولیت یک زندگی رو دارین؟ چقدر می تونید از پس عنوان مرد خونه بر بیاین؟

---

گل مريم عزيز من طبق توضيح شما جواب سوالات نقاب را دادم..
و جواب سوالهاي شما:
من به اين دختر نمره كامل از نظر خودم ميدم (اميدوارم جواب درست داده باشم)
من باز هم ميگم اگر ايشون موافقت كنه و تا بعد از دريافت مدرك تحصيلي و سغل مناسب صبر كنه مشكل حله و وقتي سر كار برم كه ديگه مشكلي نيست..
اگر ايشون صبر كنند من قول حتمي بهش ميدم كه يه جايي بالاخره تو اداره اي استخدام ميشم.(بازم اگر جواب واضحي نبود ببخشيد.)

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ببخشيد لطفا اين سوالو جواب بديد:
من چطوري بهش بگم كه قصدم ازدواج با اون دختر هست ولي بايد تو اين مدت 2 يا 3 ساله منتظر باشه و با كسي ازدواج نكنه؟
به يك نفر واسطه بگم يا خودم بهش بگم؟
البته اينو بگم كه يك خواهر بزرگتر داره و تا اون نره پي كارش ايشون هم نميره خانه بخت و جاي بسي اميد است.چون براي خواهرش هنوز خواستگار نيومده(شكر خدا)

كمك:302:

خيلي ممنونم از شما..
راهنمايي دلگرم كننده اي نكرديد ولي باز ممنون..
من فردا ميرم و به دختر خالم ميگم تا بهش بگه و از طريق واسطه عمل ميكنم..
اگر خدا منو دوست داشته باشه اون معشوق عصباني نميشه و زياد جوش نمياره و موافقت ميكنه.
اگر هم حكمتي نباشه ميره رو 100 درجه و به مادرم زنگ ميزنه و گله و گلايه از اينكه پسرت پر رو شده و يا اوضاع اورژانسي..(خدايا من يك قدم ميرم جلو -خدا جانم تو هم 10 قدم منو ببر جلو با قدرتت.امشبو با استرس دارم ميگذرونم كه نكنه اوضاع خراب شه.)
اگر هم خواستيد كمكم كنيد تا فردا 11 صبح ميتونم منتظر باشم و حادثه بزرگ 12 رخ ميده..
متشكرم از كمكتان..

سلام آرش جان:72:

من خودمو گذاشتم جای معشوقه شما

شما پسر خیلی خوبی هستی ولی قول حتمی شما بابت شغل چه چیزی میتونه باشه ؟

استخدام شدن در یه ارگان دولتی این روزا کار ساده ای نیست . روز رو نمیشه با نون و عشق شب کرد.

درثانی معشوقتون قبول کرد چه جوابی واسه خانوادشون دارید ؟

شما هنوز بیست سالتون نشده دامنه محیطهای فعالیتتون مدرسه و دانشگاه و باشگاه و... بود .مطمئنید که روزی که دامنه فعالیتتون وسیع تر بشه معیارهاتون تغییر نمیکنه ؟اگه جوابتون مثبته ریشه این اطمینان کجاست ؟

با سلام به دوستان..
متاسفانه نتونستم بهش بگم /دليلش:
براي اينكه ما در ايلام هستيم و ساعت 10 صبح يك بمب تو اتومبيلي منفجر شد و فعلا نميتونم بهش بگم..
حالا سرنشينان اين خودرو كه منفجر شده يكي از اونا دختر 19 ساله واقعا خوشكلي بوده و از قضا همسايه ديوار به ديوار معشوق بوده و به همين خاطر حس بدي داشتم و به خاطر اينكه اون دختر هنوز خيلي جوان بوده و هزار تا ارزو براي زندگي ايندش داشته و الانم بدون دليل خاضي تو اين ماشين بميره خيلي زور داره و جاي بسي ناراحتي است.
خدا مسببشو لعنت كنه..

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستان من ديشب خواب ديدم اين قضيه رو گفتم و اوضاع قرمز شده..
شما خودتون بگيد كه اگه من اين قضيه رو بگم چند درصد احتمال وضعيت وخيم هست..
اخه من كه حرف خلاف شرع نميگم/ولي باز احتياط جانب عقل هست.

[quote=123arash]
با سلام به دوستان..

نقل قول:

---

http://www.hamdardi.net/images/www.hamdardi.com_2.net.jpg[/img][/align]
دوستان من ديشب خواب ديدم اين قضيه رو گفتم و اوضاع قرمز شده..
شما خودتون بگيد كه اگه من اين قضيه رو بگم چند درصد احتمال وضعيت وخيم هست..
اخه من كه حرف خلاف شرع نميگم/ولي باز احتياط جانب عقل هست.

آرش جان هرچند به نظر من شما داری خیلی عجله میکنی اما اگه واسه خواستگاری کردن خیلی مصممی باید بدونی هرکاری یه رسم و رسومی داره...و پیشنهاد میکنم پدر ومادرت رو درجریان بذاری و ازاونا بخوای تا به قول معروف پاپیش بذارن...خواستگاری از طریق دختر خاله جنبه غیررسمی پیدا میکنه وممکنه اون خانم دختر برداشت دیگه ای بکنه...و نهایتا صورت خوشایندی برات نخواهد داشت

---

چرا اینقدر هولی؟!!!
سوال شما طوری است که انگار تنها مسئله شما نحوه عنوان کردن خواستگاری است و باقی قضایا حل شده است. در صورتی که دوستان توجه شما را به مسائل دیگری که از پیشنیازهای ازدواج است جلب میکنند اما شما خیلی سطحی از آنها عبور کردید. و باز برگشتید سر اصل سوال خودتان یعنی نحوه ابراز علاقه و خواستگاری. خوب جواب این سوال کاملا مشخص است و آنهم اقدام از طریق پدر و مادر طرفین است بخصوص که شما فامیل هم هستید.
اما برادر! هر حال احساساتی شدن و عجله ای دست به کار شدن برای تصمیم مهمی همچون ازدواج مشکل زاست. مادرتان درست گفتند و بهتر است شما ابتدا شغلی داشته باشید ضمن آنکه بنده معتقدم هنوز برای ازدواج شما زود است و چند سال عقد و نامزدی هم خودش مشکل زا خواهد بود.

بله كاملا درست ميگيد و تقريبا با شما هم عقيده ام و فكر نكنم بهش بگم قضيه ازدواج چون واقعا هنوز خيلي زوده.
ولي لطفا اينو جواب بديد قول ميدم ديگه مزاحمتون نشم:
اگر ميگفتم به اون دختر و بهش بگم تا زمان اتمام تحصيل صبر كنه و مشكلي از بابت منزل نيست و ديگه رهن و اجاره نيست و فقط مدرك دانشگاه و استخدام در جايي هست چي ميگه به نظر شما و عكس العملش؟
اگر به فرض من اينارو به شما بگم شما چه ميگيد؟(ميخوام بدونم عكس العملتون چيه؟)
متشكرم..

اولا که حتی اگر ما همه خانمهای تالار هم به شما بله بگیم ( به جای اون خانم):311: باز تاثیری در اصل ماجرا نداره. اون خانم با دید خودش و معیارهایی که داره و همچنین شناختی که از شما داره با قضیه برخورد خواهد کرد.( البته به نظر میاد ایشون سن اشون از 19 هم پایین تر باشه) ضمن اینکه بنده حتی در سنین نوجوانی دلم نمیخواست که یک پسر 19 ساله ازم خواستگاری یا ابراز علاقه کنه (ببخشید البته!)
در ثانی، شما از این پس در محیط کار و تحصیل و ... با آدمهای متفاوتی برخورد خواهید کرد و با بالاتر رفتن سن ممکنه معیارهاتون اونقدر تغییر کنه که حتی خودتون در سنین 25-26 سالگی به این نتیجه برسید که این خانم کیس مناسب شما نیست. خوب اگه به هم تعهد داده باشید که منتظر هم بمونید اونوقت چه اتفاقی می افته؟ ضمنا این خانم غیر از احساس دلتنگی که در نبودش در بعضی جاها به سراغ شما میاد چه نکات برجسته ای داره که شما آنقدر برای ازدواج یا وعده ازدواج به ایشان مصر هستید؟ و اصولا چه معیارهایی شما دارید که ایشون را مطابق اون معیارها میبینید؟

سلام دوست گرامی
سوال شما :
چطوری ازشون خواستگاری کنم ؟

من تغریبا با شما هم سن هستم و دقیقا در همین وضعیت شما قرار دارم
ولی با این تفاوت که من نمی خوام ازشون خواستگاری کنم
فقط می خوام بهشون بگم :
(سلام و احوال پرسی)
(مقدمه )
همونطور که می دونید ما انسانها بعد از یک دوره زندگی به جایی می رسیم که احساس می کنیم به کسی برای ادامه زندگی نیاز داریم و در ذهن خودمون با توجه به عقاید و اعتقاداتمون ، اون شخص رو به تصویر می کشیم و معیارهایی برای اون فرد در نظر
می گیریم.
(اصل مطلب)
با توجه به روابطی که باشما داشتم فکر میکنم شما با معیارهایی که من دارم تطابق دارین و می خواستم با شما بیشتر در این مورد آشنا بشم ولی لازمه ی ادامه این آشنایی و صحبت وابسته هست به نظر شما، که آیا موافقین بیشتر با هم در این مورد صحبت کنیم یا نه و اگر موافق بودین تحت چه شرایطی می خواین این آشنایی صورت بگیره؟


این چیزی بود که من می خوام به ایشون بگم
( البته در این مورد با استادم مشورت کردم و ایشون این روش رو گفتن،
من هم می خواستم با میانجی گری خانواده این ارتباط شروع بشه ولی استادم فرمودن اینطوری بهتره ، البته به شرط اینکه هیچ طرف احساسی برخورد نکنه)
در مورد شما :

از کلمه خواستگاری استفاده نکنید
اگر شما برید جلو و از ایشون خواستگاری کنید و جواب رد بدن ، به نظر من به
اعتماد به نفس شما و به شخصیت شما صدمه وارد میشه
حالا بماند که با خانواده برید جلو و جواب رد بشنوید.

ولی کلمه ( آشنایی بیشتر )ا ینگونه نیست و اگر ایشون بگن نه بدونید که صدردصد در خواستگاری هم اینگونه خواهد بود

آشنایی بیشتر، یک دوستی با رعایت قوانین و با اطلاع خانواده ( مادر خانواده ) هستش که در اون با وجود احساسات عقل حکم میکنه و هدف از این رابطه گفتگو در مورد معیارهای طرفین هست .
در صورت به تفاهم نرسیدن در این رابطه حداقل صدمه به طرفین وارد میشه

در کل تصمیم با شماست