+خسته شدم از این دورانه دوستی ام

سلام
من دختری هستم 19 ساله الان حدود 2/5 سال میشه با پسری دوستم ولی اگر بخوام در کل حساب کنم 5 ساله دوستم چون من یه بار با این پسره دوست بودم بعد با یه دختری دیدممش جدا شدم و بعد از 10 ماه دیگه پیداش شد چون دوسش داشتم منم بچه بودم و خام قبول کردم که دوباره دوست یشم باهاش بعد دوباره فهمیدم دوسته با اون دختره بعد دیگه جدا شدم با اینکه جدا شده بودم بازم دوستش داشتم خیلی دیوونه بودم بعد دیگه اومد دوباره التماس کردو اینا من دوست شدم و تا الانم باهاش دوستم چیزی ام ازش ندیدم خیلی هم دوستم داره حتی خودمم باورم نمیشه این همون خیانتکارس .ولی الان که میشینم با این کاراش فکر میکنم دیونه میشم به سرم میزنه که جدا شم ولی باز 2 روز جدا میشم دلم میسوزه براش دلتنگ اش میشم
اون وقت یه مشکلی که دارم اینه که من از نظر اقتصادی بالاتر از دوست پسرمم .بعد مامانمم قضیه ما رو میدونه گفته که باید مغازه و اینا داشته باشه اینم نداره به باباش اینا گفته که باید برام بخرین و اینا اونم 2 روز میگن باشه فرداش پشیمون میشن .احه بابای من بازاریه بابای اون کارمند بوده الان باز نشسته شده .دیگه حوصله ندارم یه روز بگه میخرن یه روز بگه نمیخرن برام.همه اش اظطراب دارم براش مغازه بخرن یا نه. ولی از دوست داشتنش هر چقدر بگم کم گفتم خودم میدونم دوست پسرم منو خیلی دوست داره ولی این مشکلات شغلی ایناش خسته ام کرده.اون وقت یه دوسن داره دوست پسرم خانواده اشو اخلاقشو همه چیزش مدله خانواده من هست بعد همه اش میگم کاش اون دوست پسرم بود یه جورایی شیطون داره وسوسه ام میکنه که با دوست پسره خودم تموم کنم وای ی ی ی نیمدونم چی کنم دیگه خسته شدم از این همه اضطراب .اضطراب بیرون رفتن .مغازه خریدن.بهم رسیدن.همه اش میگم کاش بعد از خیانتاش دوست نمیشدم تروخدا کمکم کنین نمیتونم تصمیم بگیرم واسه اینده ام نمیتونم به اینده ام فکر کنم ترو قران کمکم کنین دیووونه شدم

سلام دوست عزیز
سن دوست پسرتون
شغلش
تحصیلاتش
تحصیلات خودتون
رو می گفتید بهتر بود.
یه مطلب فقط می خواستم بگم اونم اینکه مغازه خریدن الکی و آسون نیست اونم برای یه کارمند باید شرایطش پیش بیاد.لباس نیست که دو روزه بتونه بخره.اگه فعلا نتونه واقعا باهاش به هم می زنید؟

سلام
به نظر من چنتا مسئله وجود داره :
اين آدم به درد شما مي خوره ؟
شما به درد اون مي خورين ؟
رابطتون چيه ؟
هيچكدوم!
اين فرد قبلا هم لابد مي گفته شمارو دوست داره كه باهاش بودين بعد با يكي ديدينش. باز دوباره اين قضيه تكرار شده شايدم باز تكرار بشه ( ديده ها ميگن تكرار ميشه ) اين نكته ام قابل توجه هست كه شما مطمئنا نه خيابون متر مي كنين نه دوربين يا دستگاه شنود تو وسايل اين فرد گذاشتين و اگر شهرستان نباشيد يا بنده خدا از شانس به طور كل بي نصيبه يا خيلي .... كه اينجوري اونم 2 بار تابلو شده. هر كسي جاي شما بود اعتمادش سلب مي شد . هيچ آدم عاقلي نمي تونه به اين جور افراد كاملا اعتماد داشته باشه ( به ندرت تو گذر زمان درست ميشن )
تازه مغازه رو بايد خودشو يه مقدار تكون بده بخره مامانم اينا و .... اين حرفا نبايد تو دهن آدمي كه مثلا مي خواد تشكيل زندگي بده باشه . كمك شايد ولي اينكه راست راست بشينه بگه بايد برام بخرن جالب نيست. تكليف خودش و شمارم بايد روشن كنه اومديم و تا 100 سال ديگه نتونست مغازه بخره اونوقت شما بايد با عصا راه بري و مثل 100 سال قبل پشت تلفن حرص بخوري و بگي جنم نداري و .... مواظب اينم باشي كه دندون مصنوعيت نيوفته ( چي شد!!!!!! ):305:
حالا شما : اگه انقد به اين فرد علاقه منديد كه از تمام خطاهاش چشم پوشي كرديد و حالا ميگيد كاش به جاي اين دوستش بود اسم حستون رو علاقه بذاريم بهتره يا وابستگي ؟؟؟؟
رابطتتون اول اينكه شخصا مخالف اين مواردم دوما الان كه وارد زندگي نشدين و مشكلات زندگي مشترك رو ندارين اين فرد انقدر با مسئوليته و شماهم به اين شدت و حدت بهش علاقه مندين ! خدا بقيش رو به خير كنه.
من جا شما بودم تمومش مي كردم . ملاكهاي شمارو نداره شمام كه نه بهش اعتماد دارين نه علاقه آنچناني كه اگه بود آرزوي اينكه كس ديگه اي جاش بود رو نداشتين. اين فرد چي براي شما داره جز احساس وابستگي من موندم توش.

سلام روژان عزیز:72:

میشه به این سوال جواب بدید:

اگه الآن یه جوانی از شما خواستگاری کنه که از نظر مالی با خانواده شما سنخیت داره و در ظاهر هم به شما ابراز علاقه کنه چه جوابی بهش میدی ؟ دوستت رو چی کار میکنی؟

من کاردانی کامپیوتر میخونم دوست پسرمم دیپلم اصلا هم دوست نداشتم دانشگاه میرفت خانواده ام هم روی تحصیلات حساس نیستند.نه بهم نمیزنم باهاش صبر میکنم .سرباز ی اش رو هم 5 ماه رفت معاف شد

الان توی شهرداری کار میکنه باباش هم داره واسش یه مغازه ای رو اجاره میکنه تا اونجا هم بره.
قوله مغازه خریدن رو هم 100% دادن بهش

من خیلی دوسش دارم و اصلا دیگه مطمینم بهم خیانت نمیکنه چون ما هر دقیقه بهم زنگ میزنیمو اس ام اس میدیم بهش اعتماد کامل دارم اون موقع خیلی بچه بودیم که این کار رو کرد
واقعا پسری هست که همه اش بهم ابراز علاقه میکنه با گریه من گریه میکنه با خنده من میخنده بهش میگم مامانم اینجور داماد میخواد اونجور میخواد سریع به حرف ام گوش میکنه همون جور که خانواده ام پسند میکنن همونجور میشه تمام تلاشش رو میکنه تا مورد پسند خانواده من بشه تا به هم برسیم از این نظر ها خیلی خوبه.همیشه هم میگه من تو رو خیلی دوست دارم حتی بیشتر از مامانم.به دوست داشتنش شک ندارم

صبا جون نمیتونمم بدونه اون دوستم زندگی کنم به خواستگارم جواب رد میدم
اخلاقه بده من اینه که همه رو با هم مقایسه میکنم دوست پسرم و با دوست پسرای بقیه یا حتی بقیه رو
تازه دوستامم میگن خیلی پسره خوبیه و اینا من فقط از نظر مغازه و اینا مقایسه میکنم وگرنه همه چیش 20 هست وای نمیدونم چی بگم یه جورایی دیونه شدم فکر میکنم به خاطره سن ام هست که قدرت تصمیم گیری ندارم اراده ندارم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من هم علاقه دارم هم وابسته ام بهش
مهتاب جون تکلیف منو مشخص کرده گفته من تا سال 90 همه چی دارم اون موقع میام خواستگاریت تازه من بعضی وقتها میگم نه 3 سال بعد بیا ناارحت میشه میگه من ارده کنم همه چیم جوره میگه یواش یواش درست میشه همه چی. ملاک های ازدواج منو داره تقریبا
تازه بهش گفتم که نمیتونم خیانتتو فراموش کنم کلی قاطی کرد گفت من بچه بودم یه غلطی کردم همه اش باید بزنی تو سرم با این حرفات .گریه اش گرفت.
فقط کمک میخوام کمکی که توش جدایی نباشه چون اگه زبونم بگه جدا شم دلم نمیتونه

سلام روژان عزیز
شما تو پست آخرتون قاطعانه گفتی که دوسش داری اما تو پست اول هم گفتید کاش دوستش دوست پسرتون بود.یعنی تو این مدت نظرتون عوض شده یا اینکه اونو(در مورد دوست دوست پسرتون) از ته دل نگفتی؟

روژان جان به نظر من نظر مردم و دوستات و غیره را کنار بگذار و یک دفعه با خودت خلوت کن و احساسات را کنار گذاشته، حسن ها و عیب ها ی دوستت را کنار هم بگذار و تکلیفت را با خودت مشخص کن
در کل روژان عزیز به نظر من شما سنت خیلی کم است و در آینده فرصت های بهتری می توانی داشته باشی و سعی کن خیلی خوب فکر کنی و عجله نکنی

نسرین جون دوست پسرم رو که دوست دارم ولی بعضی اوقات زده میشم ازش هیچ کاری هم نمیکنه ها مهربونه ولی نمیدونم مشکل از منه
مهسا جون پسر که زیاده واسه ازدواج من مطمینم که از لحاط اقتصادی بهتر از دوست پسرم میتونم پیدا کنم ولی خیلی از پسر ها هم هستند که از لحاظ اقتصادی بالا هستند ولی اعتیاد دارن
دوست پسر من اهل دود و اینا نیست رفیق باز نیست هر چی بگم من گوش میکنه فقط گفته بهم فرصت بده تا همه رو جور کنم.
اصلا با این اخلاقم از اینده خودمم میترسم که یهو با یکی خوبم دوسش دارم یهو ازش زده میشم بعد که بهانه گیر میشم دعوامون میشه بعد از کارم پشیمون میشم
تروخدا کمک ام کنین شماها فقط سوال میکنین

روژان عزیزم:72:

خانمی اول باید سعی کنی تو مسائل شخصیت به ثبات برسی بعد یه نفر دیگه رو وارد زندگیت کنی.

مشاوره حضوری قطعا به شما کمک بیشتری خواهد کرد.

مشاور می تونه با هر دوی شما صحبت کنه و راهکار عملی تری رو در اختیارت بگذاره.

عزیزم اینقدر به تالار تکیه نکن .اینجا همه ما فقط یه طرف قضیه رو و فقط از زبان شما میشنویم.

پس از مشاوره حضوری کمک بگیر و در این حین ما رو از تجربیاتت محروم نکن.

موفق باشی :72:

سلام روژان عزيز
شايد از حرفم ناراحت بشي ولي عزيزم بيشتر فكر كن
موضوع يه عمر زندگيه به نظر ميرسه شما هنوز به ثبات و بلوغ فكري و شخصيتي نرسيدي ....
به نظر من يه مدت با هم در ازتباط نباشيد تو هم سعي كن به درس هات بيشتر برسي و سر خودتو گرم كني و به اون هم فرصت بدي براي اينكه بتونه زندگيشو جمع و جور كنه و اينكه بتونه مغازه بخره در واقع منظورم اينه كه واقعن در ارتباط نباشيد اين طوري شما هر دو ميتونيد بيشتر فكر كنيد ...دوست داشتنتون درست ولي مطمئن باش چند سال ديگه ملاك هات عوض ميشه و يا حد اقل اگه ملاك ها تم عوض نشده باشن هر 2تون چيزي رو از دست ندادين :چون هم تو درستو خوندي و هم اون يه مغازه داره كه ميتونه تو شغل آيندش روش حساب كنه
جمله آخر: فكر ميكنم اذدواج براي تو دوست خوبم خيلي زود باشه -عجله نكن :72:

سلام:

روژان عزیز..به تالار همدردی خوش آمدید...
در مقدمه امر من هم بیان کنم که در انتها باز با سخنان صبا عزیزم و سایر دوستان موافقم..
البته در راهنمایی کردن مهم اینه که ما اطلاعات وافری از نحوه زندگی شما و دوستتان و همچنین خانواده دو طرف...میزان پیش روی شما در این دوستی ..شرایط فرهنگی دو طرف..معیارهای شما ....و خیلی موارد دیگر داشته باشیم تا بشه خیلی بهتر راهنمایی کرد...و البته که اینها تنها نظرهای ماشت و نهایتا این خود شما هستید که تصمیم می گیرید...
با توجه به ویرایش متن شما به نظر می رسد که شما در رفاه حداقل نسبی زندگی می کنید و برای همین تنها دغدغه ذهنی شما در ازدواج مقایسه دوستتان با دوستان پسر سایرین است..
روژان عزیز..من از شما سوال نمی کنم بلکه می خواهم بگویم ایا می دانی ازدواج یعنی چه؟چه هدفی انسان ها از ازدواج کردن دنبال می کنند و حقیقتا این معیارهایی که بیان می کنی دوست داری شامل چه مواردی است؟
آیا چون این فرد یک سری خصایص اخلاقی دارد و شما به وی وابستگی پیدا کرده اید معیارهای خود را با وی مطابقت داده اید؟
مطمئن هستید که این معیارهای شما چند سال دیگر تغییر نمی کند؟( چقدر به ثبات معیارهای خود مطمئن هستید)؟
باز هم تاکید می کنم که من سوال نمی کنم بلکه دوست دارم ذهن شما رو فعال کنم....
مغازه خریدن ایشون تنها جز کوچکی از زندگی آینده شماست بسیار کوچک..
و کاملا واضح است که هنوز امادگی ازدواج در شما وجود ندارد..اتفاقا سن موید این مطلب نیست که چه بسا افرادی به سن شما هستند که ازدواج کرده اند و درک صحیحی هم از ازدواج دارند..شما هم درک صحیحی دارید ولی ساده به قضیه نگاه نکنید...
مطالب مربوط به ازدواج و معیارها رو بخونید..بدون در نظر گرفتن دوست پسر خود و دیگران ببینید حقیقتا چه مردی دوست دارید و در آینده به دنبال چه هستید...
من تنها قصدم هدایت شما به تفکر بیشتر در مقوله ازدواج هست....
بیاندیشید....

موفق باشید..
سارا:72:

سلام
به نظر من کلا این رفاقت از پایه اشتباه هست
کسی که دوبار خیانت میکنه لیاقت عشق پاک رو نداره
این حرف ها هم که واسم مغازه نمی خرن و این چیزا همش بهونست
من که باورم نمیشه
به نظرم واسه این دختر خانم اگه یکم تحمل کنه موقعیت های عالی تر و با تحصیلات و شرایط کاری بهتری میاد سراغش
عجله نکنه و خودش رو با یه عشق زود گذر بیچاره نکنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط keyvan

لطفا" در تایپک های تاریخ گذشته پست ارسال نکنید، توجه به تاپیکهای زنده موجب میشود،زحمات شما بی ثمر نباشد

---