+این کار رو انجام بدم یا نه

با سلام
ميخواستم در مورد يه موضوع با بچه های تالار مشورت کنم:325:
اولا شرايطم رو توضيح ميدم بعد سؤالم رو ميپرسن:
شرايط من:دختری 23 ساله با ظاهری متوسطه خوب.دانشجوي ارشد يک دانشگاهه خيلی خوب
در يک خانواديه متوسطه رو به بالا
در دوران کارشناسی يک پسر مثلاً اسمش علی از من خواستگری کردن
من بشون جوابه رد دادم.بعد يه آقا به اسم مثلاً سعيد خواستگری کردن .
سعيد پسری خيلی خوب و مثبت بود من بعد از در جريان گذشتن خانوادهامون بعد از دو ماه به ايشون گفتم
که هنوز سن شما واسه ازدواج زوده
و فعلاً نه،تا درسمون تموم شه و تو اين مدت اگه هر ماجرايی واسه من يا شما پيش امد به هم خبر ميديم
ايشون قبول کردن.ايشون باره اولشون بود که به کسی علاقه مند ميشدن و اين علاقه خيلی زياد بود
زمان گذشت تا 3 ماهه بعد علی مجدن خواستگری کرد و اين دفعه من بنا به دلايلی(که بعدا فهميدم اشتباه کردم)
به ايشون جوابه مثبت دادم.و سعيد رو طبق قولمون در جريان گذشتم
ايشون منطقی قبول کرد هر چند که ضربه سختی خورد مثلاً:
يه مدت کوتاه سيگاری افسردشد !
ولی بعد سریع به خودش اومد تو درسش پيشرفت کرد و ارشد قبول شد...
زمان گذشت و من با علی نامزد بودم حدودا يک سال و چند ماه شد
تا اينکه ماجرا بنا به دلايل زيادی تموم شد.
الان يک سال و نيم از به هم خوردن ماجرا من و علی ميگزره.
الان يکی از دوستاي من با دوست سعيد نامزد هست. به من پيشنهاد داده
که نامزدش به سعيد بگه که نامزدي من به هم خورده و یه طور غیر مستقیم بگه که من فهميدم که اشتباه کردم
که به علی جوابه مثبت دادم و سعيد رو رد کردم و...
که اگه سعيد هنوزم تو دلش چيزی هست پيشقدم شه.

حالا من: نظرم نسبت به سعيد خيلی مثبته ميدونم اگه بياد جوابه مثبت ميدم ولی از طرفی
نميدونم درسته که نامزده دوستم هم چين کاری کنه؟
نميدونم نظره سعيد الان چيه؟
کلاً از لحاظ وجدانی درسته اون که يه بار به خاطره اين قضيه از من ضربه خورده حالا دوباره درگير شه؟
گاهی پيش خودم ميگم ولش کن بگذار زندگيش رو کنه اون که گناهی نکرده از تو خوشش امده...
ولی از طرفيم ميدونم اونم الان تنهاست . اوضاع روحی کاملا خوبی نداره.. خودش رو با درس سرگرم کرده..
ميگم شايد بتونم گذشت رو جبران کنم و زندگی خوبی داشته باشيم؟
من دختر نسبتنا مغروريم ميدونم شايد اون بعد از اين همه اذيت شدن دگه ...
ولی شايدم اينجوری نباشه آخه يه بار اخيراً به دوستش (نامزده دوستم)گفته بود فقط يه چيزو تو اين دنيا ميخواستم بشه که اون هم نشد(من منظورش بوده)
پيش خودم ميگم به دست اوردن هر چيزه ارزشمندی بهايی داره،تو هم اگه يه کم غرورت رو زير پا بگذاری تاوان اشتباهت هست...
دوستان نظر شما چيه؟فکرم درستن يا غلط؟
اجازه بدم اين وساتط رو بکنن يا نه؟

سلام Aramesh23

فعلا می توانم بگویم::

هرگز این پیشنهاد را مطرح نکن. صبر کنید

بعدا کامل پاسخ خواهم داد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Aramesh23

با سلام
ميخواستم در مورد يه موضوع با بچه های تالار مشورت کنم:325:
اولا شرايطم رو توضيح ميدم بعد سؤالم رو ميپرسن:
شرايط من:دختری 23 ساله با ظاهری متوسطه خوب.دانشجوي ارشد يک دانشگاهه خيلی خوب
در يک خانواديه متوسطه رو به بالا
در دوران کارشناسی يک پسر مثلاً اسمش علی از من خواستگری کردن
من بشون جوابه رد دادم.بعد يه آقا به اسم مثلاً سعيد خواستگری کردن .
سعيد پسری خيلی خوب و مثبت بود من بعد از در جريان گذشتن خانوادهامون بعد از دو ماه به ايشون گفتم
که هنوز سن شما واسه ازدواج زوده
و فعلاً نه،تا درسمون تموم شه و تو اين مدت اگه هر ماجرايی واسه من يا شما پيش امد به هم خبر ميديم
ايشون قبول کردن.ايشون باره اولشون بود که به کسی علاقه مند ميشدن و اين علاقه خيلی زياد بود
زمان گذشت تا 3 ماهه بعد علی مجدن خواستگری کرد و اين دفعه من بنا به دلايلی(که بعدا فهميدم اشتباه کردم)
به ايشون جوابه مثبت دادم.و سعيد رو طبق قولمون در جريان گذشتم
ايشون منطقی قبول کرد هر چند که ضربه سختی خورد مثلاً:
يه مدت کوتاه سيگاری افسردشد !
ولی بعد سریع به خودش اومد تو درسش پيشرفت کرد و ارشد قبول شد...
زمان گذشت و من با علی نامزد بودم حدودا يک سال و چند ماه شد
تا اينکه ماجرا بنا به دلايل زيادی تموم شد.
الان يک سال و نيم از به هم خوردن ماجرا من و علی ميگزره.
الان يکی از دوستاي من با دوست سعيد نامزد هست. به من پيشنهاد داده
که نامزدش به سعيد بگه که نامزدي من به هم خورده و یه طور غیر مستقیم بگه که من فهميدم که اشتباه کردم
که به علی جوابه مثبت دادم و سعيد رو رد کردم و...
که اگه سعيد هنوزم تو دلش چيزی هست پيشقدم شه.

حالا من: نظرم نسبت به سعيد خيلی مثبته ميدونم اگه بياد جوابه مثبت ميدم ولی از طرفی
نميدونم درسته که نامزده دوستم هم چين کاری کنه؟
نميدونم نظره سعيد الان چيه؟
کلاً از لحاظ وجدانی درسته اون که يه بار به خاطره اين قضيه از من ضربه خورده حالا دوباره درگير شه؟
گاهی پيش خودم ميگم ولش کن بگذار زندگيش رو کنه اون که گناهی نکرده از تو خوشش امده...
ولی از طرفيم ميدونم اونم الان تنهاست . اوضاع روحی کاملا خوبی نداره.. خودش رو با درس سرگرم کرده..
ميگم شايد بتونم گذشت رو جبران کنم و زندگی خوبی داشته باشيم؟
من دختر نسبتنا مغروريم ميدونم شايد اون بعد از اين همه اذيت شدن دگه ...
ولی شايدم اينجوری نباشه آخه يه بار اخيراً به دوستش (نامزده دوستم)گفته بود فقط يه چيزو تو اين دنيا ميخواستم بشه که اون هم نشد(من منظورش بوده)
پيش خودم ميگم به دست اوردن هر چيزه ارزشمندی بهايی داره،تو هم اگه يه کم غرورت رو زير پا بگذاری تاوان اشتباهت هست...
دوستان نظر شما چيه؟فکرم درستن يا غلط؟
اجازه بدم اين وساتط رو بکنن يا نه؟

---

سلام،

سوال،

الان دلت برا سعید سوخته؟

یا دلت برا خودت سوخته؟

منظورم اینه که واقعا خودتم بهش علاقه داری یا فعلا فقط چون کس دیگری تو زندگیت نیست...؟

چه چیزی در علی‌ دیدی که در سعید نبود و باعث شد به علی‌ جواب مثبت و به سعید جواب منفی‌?!

آیا فکر میکنی‌، سعید با این موضوع که تو مدتی‌ با علی‌ نامزد بودی و به خود سعید جواب منفی‌ دادی مشکلی‌ نخواهد داشت؟

چه چیزی در علی‌ دیدی که متوجه شدی اشتباه کردی؟

مطمئنی سعید این مشخصه رو نداره؟


ممنون میشم جواب این سوال‌ها رو بدی...

K

نه از سره دلسوزی برا سعيد نيست
اينجوری هم نيست چون کسی تو زندگيم نيست به اين فکر افتاده باشم چون تو اين مدته
1 سال و خورده که نامزديم با علی به هم خورد خواستگر پيدا ميشد
،همش به اين فکر ميکردم که اگه ساد بدونه که اون قضيه تموم شد دوباره بر ميگرده يا نه
تو دلم مهر نسبته به سعيد دارم،من خيلی زود فهميدم اشتباه انتخاب کردم ولی از اين ترسيدم که بگن اين دختره 2 روز با اينه 2 روز با اون،بچگي محض!
وقتی به علی آره گفتم بچه بودم اون پسره بدی نبود ولی زبون باز بود
چند بار هی اومد و رفت تا بالاخره ...
ولی علی حالت های عصبی داشت ،زود عصبانی ميشد اذيتم ميکرد و بعدش پشيمون ميشد،از اين
نظر مطمئنم چون سعيد خيلی ارومه ومهربون . این رو همه می گن
شناختم نسبتا کاملی از سعيد دارم چون همکلسيم بوده

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اقای نقاب کی جواب من رو کامل میدهید؟

ایا فکر می کنی ظرفیت طرد شدن از جانب اون رو داری؟

سلام خانومی:72:

به کلبه همدردی خوش آمدی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Aramesh23

چون سعيد خيلی ارومه ومهربون . این رو همه می گن
شناختم نسبتا کاملی از سعيد دارم چون همکلسيم بوده

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

---

اینکه همه یه چیزیو میگن هیچ گواهی بر صحت ادعاشون نیست .

صرف همکلاسی بودن هم دلیلی بر شناخت کامل شما نمی باشد.

شما سعید رو در موقعیت های مشابه علی قرار دادین و واکنش هاشو بررسی کردید؟

از کجا میدونید نقاط قوت علی نقاط ضعف سعید نباشه ؟

این همه اطمینان شما از احساستون نسبت به سعید نشات نمی گیره ؟

سلام عزيزم
خيلي خوبه که يکي از نکات مثبت آقا سعيد آروم بودنشونه،من که الان چند ماهي هست ازدواج کردم چون همسرم به قولي عصبيه و زود عصباني ميشه وقتي تو زندگيمون مشکلي پيش مياد اکثرا حل نشده ميمونه ومتاسفانه اين منم که کوتاه ميام،اميدوارم زندگي مشترک جديدي که ميخواين شروع کنيد عالي باشه و همسرتون هم کاملا باعث ارامشتون باشه.

سلام صبا جان،ممنونم از توجهت
جواباي سؤالاتتون به ترتيب:
قبول دارم صرف همکلسی بودن دليل بر شناخت نميشه ولی خوب خواستم بگم زياد
غريبه نيست.
نقطه قوت علی نسبت به سعيد شايد ظاهرش بوده که الان در درجه ای از پختگی هستم که واقعاً واسم مهم نيست
احساسه اونجوری نسبت به سعيد ندارم ،اگه با کمک دوستان به اين نتيجه برسم که کاری نکنم
اقدامی نميکنم
ولی خوب نميخواهم جوری بشه که بعدها خودم رو شماتت کنم چرا کاری نکردی اگه
اقدامی انجام ميدادی شايد ...
باران جان هر چيزی بهايی داره شايدم فايده ای نکن ولی قرار نيست نامزد دوستم جوری اقدام کنه که
که مساله ترد شدن يا قبول شدنه باشه...
آقای نقاب من هنوز منتظرم
:316:

اگر پسر مجردی از فردی خوشش بیاد...در واقع اگر فردی جزء اولین معیارهای انتخاب او باشد بدون درنگ و با ارزیابی شرایط و امکانات خود به زودی و بدون هیچ پیش شرط یا دعوتی از فرد دلخواه خود خواستگاری کرده و یا از او برای شناخت بیشتر همدیگر دعوت می کند.

بنابراین دعوت غیر مستقیم شما از ایشان توصیه نمی شود. در ضمن کسی دوبار از یک سوراخ گزیده نمی شود.

اما اگر ایشان خود متوجه جدایی شما شدند (که اگر علاقه مند باشند به احتمال زیاد مطلع خواهند شد) آن هنگام تازه ما به شما می گوییم آیا انتخاب شما صحیح است یا نه؟

بچه های ديگه هم همه نظرشون همينه؟

به نظر من هیچ وقت اینکارو نکن

شاید اون اقا این کار دوستتون رو پیامی از جانب شنا بدونه و ..............

منم با صحبتهای نقاب موافقم

من عقیده دارم که اگه اون دوستتون فرد قابل اعتمادی هست و میتونین روش حساب باز کنین میشه به شکل غیر مستقیم این موضوع رو به گوش سعید رسوند .اونم فقط در همین حد که نامزدی شما به هم خورده تا اون اگه نمیدونه بفهمه.اما من به هیچوجه توصیه نمیکنم که یه جوری بگه که سعید حس کنه که شما الان میخواین باهاش ازدواج کنین و امیدوار شه .فقط در این حد که این خبر رو به گوشش برسونن که نامزدی شما با علی به هم خورده.

توجه کنین که در این مدت ممکنه که سعید تغییراتی کرده باشه که شما دیگه حاضر نباشین که باهاش باشین یا شاید هم خود سعید یه تغییراتی در ایده الهاش به وجود امده باشه که دیگه شما رو نخواد و ...

حالا اگه سعید بعد از این خبر اومد جلو میتونین به شکل یه خواستگار باهاش برخورد کنین و یه مدت بدون احساس دوباره به یه شناخت از هم برسین.

سلام

معمولاً بعد از به هم خوردن رابطه ای و در این جا به هم خوردن نامزدی ، دوره ای به فرا خور حال هر فرد نیاز هست تا فرد ترمیم احساس و روحیه کنه . اما در بسیاری مواقع افراد صبر لازم را نداشته و وارد رابطه ای جدید می شوند و به عبارتی در پی یک جایگزین می گردند و در این شرایط ترس از ، از دست دادن فرد جدید باعث نسنجیده عمل کردن می شود .

شرایط شما هم چنینه ، مدتی باید به خود مهلت بدهید و حتی به ازدواج فکر نکنید لذا مراقب باشید در این مدت لازمه وارد رابطه ای جدید نشوید .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

سلام

معمولاً بعد از به هم خوردن رابطه ای و در این جا به هم خوردن نامزدی ، دوره ای به فرا خور حال هر فرد نیاز هست تا فرد ترمیم احساس و روحیه کنه . اما در بسیاری مواقع افراد صبر لازم را نداشته و وارد رابطه ای جدید می شوند و به عبارتی در پی یک جایگزین می گردند و در این شرایط ترس از ، از دست دادن فرد جدید باعث نسنجیده عمل کردن می شود .

شرایط شما هم چنینه ، مدتی باید به خود مهلت بدهید و حتی به ازدواج فکر نکنید لذا مراقب باشید در این مدت لازمه وارد رابطه ای جدید نشوید .

---

سلام ایشون تازه رابطه اش را تمام نککرده این دوستمون گفته که یک سال و نیم هست که از پایان رابطه اش با علی میگذره...
فکر کنم که این مدت دیگه کافی هست تا ایشون ترمیم احساس کنه و خودش رو دوباره پیدا کنه

از بچه ها که به مشکلم توجه کردم خيلی ممنونم.:72:
فرشته مهربون همون جور که محمد گفت خيلی وقتی اون قضيه به هم خورده.من خيلی رو خودم کار کردم و البته خدا بم خيلی کمک کرد خيلی
شايد به عنوان يه چی فرعی به بچه ها که رابطی داشتن و به هر دليل به پايان رسده ميگم اگه از خدا کمک بخواين و صبر داشته باشيد خدا به شکل مجعزه انگيزی کمکتون ميکنه من واقعاً فکر نميکردم


خودم هم يه جوريی با حرفه آقای محمد موافقم ولی خيلی نگرانم که نسنجيده اقدامی نشه
آخه موضوع جدی...نباید يه اشتباه تکرار شه...

سلام.
خواهر من چه خوب بود که اون موقعه که داشتی انتخاب میکردی فقط به ظاهر ه تیپ طرفت نگاه نمیکدی (لاینو اصلا نگفتی ولی احتمال میدم همچین چیزی بوده واسه انتخاب علی آقا یا چیزی توو این مایه ها ، منظورم چیزای ظاهریه)
من نمیگم اگر یه پسر کر و کور کچل که فقط اخلاق خوبی داره از شما خواستگاری کرد و باید انتخاب کردی ولی در اکثر مواقع یه اتفاقاتی میفته که شما خیلی ساده از ظاهر و خوش تیپی طرفتون میگذرید.
هیچ وقت هم به سن نگاه نکن ، سن فقط یه عدده ، ببین طرفت چقدر روحش بزرگ شده.
ولی حالا که رفتی با علی آقا بودی و دیدی که چیزه دندون گیری نیست و امیدوارم که هیچ اتفاق بدی هم بین شما نیفتاده باشه!!!!!!!!! به نظر من خوده شما یه حرکتی بزن ، ولی یه نصیحته برادرانه " هیچ وقت به یک پسر پیشنهاد یه رابطه رو نده حتی اگر براش میمیری" چون فقط باعث میشه که از چشم اون پسر بیفتی ، پیشنهاد دادن فقط کار پسراست.
در کل خیلی تابلو بازی درنیار ولی یه جورایی به در بگو که دیوار خودش بیاد پیشنهاد بده ، یه وقت ناراحت نشیا ، شوخی کردم.

هیچم.

سلام
آقای ابيسافت ممنونم از توجهتون(خيلی خوشحال ميشم وقتی تاپيک رو چک ميکنم ميبينم يکی جواب داده)
من خيلی هم بر اساس ظاهر نرفتم.شايد هر کی جا من بود اين انتخاب رو ميکرد....من تجربه ای نداشتم.منظورتون از اتفاق بد چيه؟

پيشنهاد که من نميدم .اگه باشه از طرف دوست من هست.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط MOHAMMAD.

من عقیده دارم که اگه اون دوستتون فرد قابل اعتمادی هست و میتونین روش حساب باز کنین میشه به شکل غیر مستقیم این موضوع رو به گوش سعید رسوند .اونم فقط در همین حد که نامزدی شما به هم خورده تا اون اگه نمیدونه بفهمه.اما من به هیچوجه توصیه نمیکنم که یه جوری بگه که سعید حس کنه که شما الان میخواین باهاش ازدواج کنین و امیدوار شه .فقط در این حد که این خبر رو به گوشش برسونن که نامزدی شما با علی به هم خورده.

توجه کنین که در این مدت ممکنه که سعید تغییراتی کرده باشه که شما دیگه حاضر نباشین که باهاش باشین یا شاید هم خود سعید یه تغییراتی در ایده الهاش به وجود امده باشه که دیگه شما رو نخواد و ...

حالا اگه سعید بعد از این خبر اومد جلو میتونین به شکل یه خواستگار باهاش برخورد کنین و یه مدت بدون احساس دوباره به یه شناخت از هم برسین.

---

منم دقيقا نظرم همينه فقط خبر طلاقتون به گوشش برسه كافيه . اگه الانم شما رو بخواد شك نكنين كه خودش پا پيش ميذاره و نيازي به دلجويي شما نيست

خواهش میکنم دوست من.
ببخشید که مجبورم خیلی رک بگم ، امیدوارم یه وقت بد قضاوت نکنید ، منظورم از اتفاق بد رابطه جنسی کامل یا حتی ارتباط بدنی هست.
چون اکثر آقایون از این تاریخچه بدشون میاد مگر اینکه واسش مهم نباشه ولی برای من هست.:163:

من با آرامش موافقم ، فقط کافیه که بفهمه شما جدا شدین البته باید یه جورایی هم به گوشش برسه که شما از اون انتخابتون پشیمونید و الان سعید و میخواین.

تذکر مهم : امیدوارم این بازگشت به سعید فقط از روی احساس تنهایی نباشه و کاملا از انتخاب قبلیتون پشیمون شده باشید و بازگشت به سعید از روی عقل و قلب توام باهم باشه.

موفق باشی دوست من.

آقای ابيسفت و مهتاب ممنونم
نامزد دوستم الان ايران نيست تا يه چند ماهی هم نمياد. تصميمم اين شد که بش يه ميل بزنه
فقط بگه که نامزدی فلانی به هم خورده.
اگه خودش خواست پيگير ميشه
خوبه اينجوری ؟

سلام. خواهش مي كنم.نامزد دوستتون يه جوري بهش بگه كه انگار داره بهش يه خبري رو كه شنيده ميده
مثلا راستي فلاني رو يادته با نامزدش بهم زده به دليل ......
يه جوري كه حتي 1% هم به ذهنش نرسه كه شما خواستيد بدونه