نامزدم بهم دروغ گفت حالا من دلگیرم

من دختری رو برای زندگیم انتخاب کردم

قراره نوروز امسال یعنی یک ماه دیگه عقد کنیم

ما همدیگه رو خیلی دوست داریم

من فکر میکنم اون دقیقا همون کسیه که دنبالش میگشتم

فعلا به خاطر مسائل مذهبی رابطه ی تلفنی با هم نداریم فقط به همدیگه اس ام اس میدیم

همیشه با همدیگه مشورت میکنیم و برای زندگی آینده مون طرح و نقشه میریزیم

اخیرا اتفاقی افاده که کمی من رو ناراحت کرده

ایشون گاهی اوقات شعرهای زیبایی برای من میفرسته که میگه خودش ساخته

همیشه به خلاقیتش و به هوشش افتخار میکردم

تا دیروز رفتم و یکی از شعرهاش رو توی اینترنت جستجو کردم

شعر مشابه رو توی چندین وبلاگ دیدم

اومدم و شعرهای دیگه ش رو امتحان کردم همش وجود داشت

یعنی ایشون به من دروغ گفته بود و شعرها رو از توی کتاب برای من می نوشت

الان خیلی ناراحت هستم نمیدونم چرا اینکار رو کرده

دچار نوعی بی اعتمادی شدم

با اینکه همیشه باهاش دردو دل میکردم و از صمیم قلبم دوستش داشتم ولی الان باهاش راحت نیستم

توی همه چیزش به شک افتادم

اگر اینها رو دروغ میگه شاید چیزهای دیگه رو هم دروغ بگه

هنوز قضیه رو بهش نگفتم

نمیدونم باید بهش بگم یا ببخشم و فراموش کنم

دوستان نظر شما چیه؟ چه راهی بهتره؟

میترسم اگر بهش بگم دروغش رو کشف کردم دچار سرشکستگی و حقارت بشه و دیگه

همیشه جلوی من خجالت بکشه

به نظر شما از چه راهی بهتره که وارد بشم و چطوری ایشون رو متوجه اشتباهش بکنم؟

آیا این نوع دروغ ها چیزی رو توی رفتار و اخلاق ایشون مشخص میکنه؟ یا یک امر عادیه؟

اصلا این موضوع مهمه یا من دارم بزرگش میکنم؟

لطفا نظر خودتون رو بگید

راستی این نکته رو هم یادم رفت که قبل از اینکه ایشون اون پیام ها رو بهم بده من
همیشه براش شعرهای زیبا می ساختم و می فرستادم...........

سلام sokooteman:72: امیدوارم که خوب باشید.

:305:لطفا در هنگام ایجاد تاپیک به نام انجمن ها توجه نمایید و سوالات خود را در انجمن مربوط مطرح کنید این تاپیک به انجمن مربوطه انتقال یافت

تجسس در امور دیگران و تکیه بیش از حد برآن عواقب آسیب زای بعدی از جمله :: "شک و بدبینی".... را به همراه خواهد داشت. شما نمی بایست بیش از حد بر این امر (جست و جوی شعرهای ایشان) تاکید می ورزیدید.

دوست عزیز شما قطعا نتوانسته اید ثایت کنید که شعرها از نوشته خود ایشان نیست و تنها استدلال بر چند وبلاگ یا سایت اکتفا نمی کند... چه بسا وبلاگ ها از اشعار نامزد شما کپی برداری نکرده باشند.[/color]

توصیه ها:

یک: وسواس در چنین امور ساده و اولیه و تکیه بیش از حد بر آن ما را از هدف اصلی زندگی زناشویی یعنی اعتماد و تفاهم متقابل بدور ساخته و بدین ترتیب دچار بدبینی و شک خواهیم شد.

دو:هرگز بدون اسناد کافی نمی توان بر کسی برچسب دروغگویی زد..

سه: بر فرض اگر شما توانستید دروغ او را ثابت کنید ...اولین گام و موثرترین آن جلب توجه غیرمستقیم نامزدتان به عمل ناشایست خویش است حال چگونه؟

روزی با او در مورد شعرهایش سخن بگویید و ضمن تشکر از اینکه شما را با شعرهایش شاد می کند به ایشان بگویید""" خیلی جالبه عزیزم..یکی از شعرهایت توجهم را بسیار جلب کرد... این شعر را چه زمانی گفته ای؟ درباره مضمون اون قدری توضیح میدی؟

بعد از توضیح ایشان بگویید" توی یکی از وبلاگ ها فکرکنم این توضیح رو شنیدم... شایدهم با مضمون کامل شعر... عزیزم تو وبلاگ داری؟ شعرهات رو اونجا ثبت می کنی.

خلاصه با روش غیرمستقیم ایشان را متوجه اشتباه خود کرده تا هم ایشان دلشکسته و ناامید نشده و هم شما عذاب وجدان نداشته باشید.

موفق باشید:72:

به نظر من هم با توجه به اينكه شما شعر ميگيد، ايشون خواستن با اينكارشون نشون بدن كه جلوي شما كم نميارن!
اين چيزها هم مخصوصا در دوران نامزدي و عقد طبيعيه. (طرفين مي خوان خوبيهاي خودشون رو بزرگ نشون بدن و بديهاشون رو مخفي كنن) منتهي چون راه درست رو بعضي وقتا بلد نيستن، ممكنه دروغ بگن يا از گفتن حقيقت خودداري كنن.
شايد شما طوري برخورد كرديد كه او احساس مي كنه حتما بايد هميشه براي شما يه چيز نو داشته باشه، يه شعر نو، يه ايده نو و ... در غير اينصورت از چشم شما مي افته، به همين خاطر و براي از دست ندادن شما، مجبور شده اينكار رو بكنه.
به همسرتون اين اطمينان رو بديد كه او رو همانطور كه هست دوست داريد. اين خيلي مهمه و خودتون هم بايد به اين موضوع ايمان داشته باشيد.

دوستان ممنون از پاسخ های زیبا و کاملی که دادید
من همیشه به این فکر میکردم که چرا باید بیاد بهم دروغ بگه
یعنی بین ما فاصله وجود داره؟
یعنی دروغ برای ایشون یه چیز طبیعیه و ...
حالا با جواب هایی که دادین خیالم راحت شد

ممنون از دلگرمی هایی که دادین

سلام دوست عزيز....
با خوندن مشكلتون و اينكه قراره خيلي زود عقد هم بشين لازم دونستم منم نظرمو بيان كنم شايد بدرد بخوره ....
فكر ميكنم اين عشق تجربه اولتون باشه.... و احساسم ميگه كه سن هردوتون كمه و شناختتون از همديگه محدود....
دوست عزيز ازدواج يه رابطه دائمه پس به نظر من سعي كنين حتما قبلش از هم شناخت پيدا كنين....
ميدونم كه تا با كسي زندگي نكني هيچوقت نميتوني شناخت كامل ازش پيدا كني اما شما نسبي هم شناخت نداري...
خيلي خوبه كه قصدتون ازدواجه و همديگه رو دوست دارين و سعي ميكنين همو خوشحال كنين....
لازمه كه بگم اين شك و ترديدها هم نبايد شما رو بترسونه چون لازمه شناخت دو طرفه و چيز وحشتناكي نيست....
و شما چون هنوز خوب اونو نميشناسين دچار شك و ترديد ميشين....
و سوالاي فراووني تو ذهن تون مياد... (نكنه اشتباه كنم ؟ نكنه داره دروغ ميگه؟ نكنه اين اوني نيست كه نشون ميده؟ اگه اينجوري نباشه ....؟ اگه اونجوري باشه ؟ و هزاران سوال ديگه...)
پس چه خوبه كه قبل از ازدواج بطوريكه خانواده ها در جريان باشن با هم ارتباط كلامي داشته باشين اين ربطي به مذهبي بودن نداره .....
چرا كه شما قصدتون شناخت از همسر آينده تونه....
شما بايد همديگرو بشناسين چون الان خودتونين و خودتون ....
اما وقتي پاي زندگي مشترك و تعهد و بچه به ميون بياد ديگه واسه شناختن هم و اينكه اخلاقتون با هم سازگار نيست ديره .....
دوست عزيز من اصلا قصد ندارم شما رو نااميد كنم حرف من اينه كه ترديد و شك شما يه چيز طبيعيه بزرگش نكنين...
اون شما رو دوست داره و خواسته با اين كار خوشحالتون بكنه و به قول دوستان از شما كم نياره....
اين دليل دروغگو بودن اون فرد نيست.... اما ازدواج هم بازي نيست ....
دوست داشتن همديگه كافي نيست....
سعي كنين همديگه رو بهتر بشناسين با هم صحبت كنين در مورد علاقه هاتون... از سليقه تون.....
از اينكه اجتماعي هستين يا نه .... و از يكي از اعضاي خانواده مثل خواهر (اگر دارين) يا مادرتون كمك بگيرين و اونو بهتر بشناسين... اينطوري با چشم باز و دلي محكم و عقيده اي راسختر سر سفره عقد ميشينين مگه نه؟؟؟
"به قول معروف قبل از ازدواج چشماتو باز كن و بعد از ازدواج سعي كن چشماتو بذاري رو هم ...."
بهرحال اين هم نظر من بود ... اميدوارم كمكي بكنه....
واسه شما و همسر آينده تون بهترين ها رو از خداي نازنين آرزومندم و اميدوارم خوشبخت بشين ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نقاب

تجسس در امور دیگران و تکیه بیش از حد برآن عواقب آسیب زای بعدی از جمله :: "شک و بدبینی".... را به همراه خواهد داشت. شما نمی بایست بیش از حد بر این امر (جست و جوی شعرهای ایشان) تاکید می ورزیدید.

---

سلام
ببینین اقای نقاب من با این حرف شما مخالفم که میگین این اقا تجسس کرده ....ادم نمیتونه تو زندگی چشمش رو روی تمام حقایق ببنده واسه خاطر اینکه اسمش تجسس هست .ببین توی همین برنامه های مشاوره من دیدم که مشاور میگه اگه احساس کردی طرفت به دلیل اینکه توجه شما رو به خودش جلب کنه شروع کرد به گفتن اینکه فلان کتابا رو میخونه یا در فلان زمینه مطالعات گسترده ای داره شما باید حتما ازش در این موارد که ادعا داره ازش سوالاتی بکنی که ببنی راست میگه یا بلوف میزنه

پس توجه داشته باشین که تجسس با چشم ها رو باز کردن خیلی فرق داره:305:

البته به نظر من این موضوع دوستمون زیاد بزرگ نیست و چیز قابل توجه ای نیست و نیاز به گیر دادن بیش از حد نداره ...

گگاهی برای اینکه انسان به یه سری حقایق برسه نیاز داره که یه تحقیقاتی بکنه و دیگه اسمش تجسس نیست بلکه برای روشن شدن حقیقت است اینجا مدینه فاضله نیست که همه با صداقت و پاکی تمام ازخودشون سخن بگن گاهی باید امتحان بشن و نمیشه هم که چشم رو بروی همه چیز بست به این امید که همه چیز اروم و درست است
البته این نظر شخصی بنده است:72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

در ضمن به نظرم توصیه های خانم شیرین رو هم سعی کن حتما در نظر بگیری
و همین طور این توصیه اقای نقاب رو:

سه: بر فرض اگر شما توانستید دروغ او را ثابت کنید ...اولین گام و موثرترین آن جلب توجه غیرمستقیم نامزدتان به عمل ناشایست خویش است حال چگونه؟

روزی با او در مورد شعرهایش سخن بگویید و ضمن تشکر از اینکه شما را با شعرهایش شاد می کند به ایشان بگویید""" خیلی جالبه عزیزم..یکی از شعرهایت توجهم را بسیار جلب کرد... این شعر را چه زمانی گفته ای؟ درباره مضمون اون قدری توضیح میدی؟

بعد از توضیح ایشان بگویید" توی یکی از وبلاگ ها فکرکنم این توضیح رو شنیدم... شایدهم با مضمون کامل شعر... عزیزم تو وبلاگ داری؟ شعرهات رو اونجا ثبت می کنی.

خلاصه با روش غیرمستقیم ایشان را متوجه اشتباه خود کرده تا هم ایشان دلشکسته و ناامید نشده و هم شما عذاب وجدان نداشته باشید.

ضمن تایید صحبت دوستان خصوصا اینکه شما باید هرچه سریعتر با هم ارتباط کلامی داشته باشید !!
ازدواج یعنی همراه شدن همه جوره دونفر باهم !! قرارنیست شما تا آخر عمر همیشه با sms با هم در ارتباط باشین !!
هم اینکه گفتگو [color=#800000]بهترین راه برای انتقال احساسات اعتقادات توقعات و حتی گلایه ها از همدیگست !!
به همسرتان هرگز مستقیم نگویید که دروغ می گویی ولی به او بگویید که صادق بودن ملاک با ارزشی برای شماست و نظر ایشان راهم جویا شوید !!!
هوشیار باشید تواناییهایتان را خواسته یا ناخواسته به رخش نکشید تا ایشان احساس حقارت نکنند که مجبور شوند برای اثباتشان به شما دنبال این قبیل راهها بروند !!!
موفق باشید :72:

وای چه حساس و سختگیرید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بنده خدا میخواسته بگه منم طبع شعر دارم و مثل شما فکر می کنم و از ادبیات خوشم میاد
چرا ما نمیتونیم این عینک بدبینی از روی چشامون برداریم؟چرا هر موضوعی که پیش میاد فقط جنبه منفیش رو مورد بررسی قرارمیدیم؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
آقای عزیرز چرا به این فکر نمیکنی که از دوست داشتن زیادی این بلوف زده اسمش دروغ نیست.قشنگتر نگاه کنید و قشنگتر زندگی کنید تو رو خدا

بريد تاپيك هاي ديگه رو بخونيد تا ببينيد مشكل به چي ميگن
آدم سر هر مسئله كوچيكي اينهمه براي خودش مشغله فكري درست كنه تو مواجهه با مشكلات چي ميشه!!!!!!!!!!!
اين امكان رو هم در نظر بگيريد كه اون شعرهاش رو روي وب گذاشته و بقيه هم ديدن قشنگه كپي كردن.

لطفا در موقع ارسال مطلب به زمان تاپیک دقت کنید

این تاپیک قدیمی هست
با تشکر

اتفاقاً به نظر من دغدغه ی ایشان صحیح است...من هم بودم با شنیدن این دروغ شک می کردم...آخه نشون میده که طرف مقابل مستعده دروغ بگه...فقط مسئله سر شعر و شاعری و کم آوردن نیست...ممکنه راجع به چیزهای دیگه که از دید خود خانم کوچیکه باز دروغ بگه.... من نمی گم حساس باش اما یکم امتحان کردن اینجا خوب جواب می ده...سعی کن ایشون رو تست کنی..راهش رو من نمی دونم باید خودت پیدا کنی.
اگر یک دختر به دوست پسرش این دروغ ها رو بگه خیلی عادیه اما در زندگی زناشویی دروغ کمش هم خوب نیست.