با سلام
چطور ميشه با خيانت همسر برخورد كرد
نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
چطور ميشه با خيانت همسر برخورد كرد
سلام دوست تازه وارد . بهتون خوش آمد مي گم . :328:
ممنون ميشم اگه راجع به مشكلتون بيشتر بنويسيد تا دوستان بتونند راهنماييتون كنند . :325:
سلام
من اصلا حال خوبي ندارم يكسال و نيمه كه از ازدواجمون مي گذره يه ازدواج سنتي از روز اول ازدواج متوجه شدم كه يه جاي كار مي لنگه ولي به خودم مي گفتم نبايد سوءضن داشته باشم جرياناتش خيلي طولانيه هميشه موبايلشو مخفي مي كرد پسورد مي ذاشت براش و.... بعد متوجه شدم يه گوشيه ديگه تو كيفش داره با يه خط ديگه بهش چيزي نگفتم تا متوجه نشه من فهميدم ما دوتييمون كاررمنديم دو تا شهر دور از هم اخر هفته همو ميبينيم يه روز روفتم شهر محل كارش منتظر موندم تا از اداره اومد بيرون يه كم رفت يه ماشين منتظر بود روفت و جلوي ماشين نشست و راه افتادن تا اومدم برم دنبالشون گمش كردم رفتم جلو در خونش بعد 50 دقيق اومد واز اون ماشين پياده شد تو اين مدت چند بار بهش زنگ زدم و پيام فرستادم كه كجايي جوابي نداد وقتي از ماشين پيدا شد زنگ زد بهم و گفت تا الان داره بودم رفته بودم نماز بخونم متوجه تماست نشدم ولي من كه اونجا بودم ديدم كه كي اومده بريرون دنيا داره رو سرم خراب ميشه شبا نمي تونم بخوابم مي خوام حساب شده كار كنم از نظر قانوني نمي دونم چه جوري ميشه اثبات كرد اصلا حالم خوب نيست اصلا
ببخشيد شما جدا از هم زندگي مي كنيد . چطورممكنه؟ يعني زن و شوهريد ولي در دو خانه جدا از هم زندگي مي كنيد . امكان نداره محل كارتون رو تغيير بدهيد تا بتونيد در كنار هم زندگي كنيد .:43:
اگه من اشتباه متوجه شدم ميشه واضح تر عنوان كنيد .
خانم يا اقاي ايمان الهي....كار همسرتون تا اينجا بيشتر شبيه يه دروغ گفتن هست نه خيانت....
اگه توضيحات ديگه اي هم دارين بفرمايين
سلام
به تالار همدردی خوش آمدید.
اولا تا میتونید آرامش خودتون را حفظ کنید و از فکر و گمان های بدون دلیل و منفی اجتناب کنید. امیدوارم که این موضوع فقط سو تفاهم باشه.
چند تا سوال از شما دارم:
توی این یک سال و نیم ارتباط تون با هم چطور بوده؟
در کل بیشتر توضیح بدید که از کجا متوجه شدید که یه جای کار میلنگه؟
اگر میشه کمی بیشتر توضیح بدید.
برای اینکه بتونید از نظر قانونی این مطلب رو اثبات کنید اول باید برای خودتون ثابت شده باشه.
آیا برای خودتون ثابت شده؟
ما هنوز عقد هستيم عروسي نگرفتيم
تو اين زمان كه اوج احساسات و خوبي هستش هيچ وقت روي خوشي نداشته باهام هميشه رفتارش سرد سرد حتي يكبار نگفت كه علاقمنده به زندگي اين مدت داترين دوران زندگيم بود خيلي بهم سخت گذشته خيلي
نه اون دورغ گفتن تو زاتشه هيچ وقت راست نميگه تو اين مدت فقط دو يا سه بار باهام رفتيم بيرون حتي يه مسافرت هم نرفتيم
به دورغ ميگه محل كارم در صورتي كه محل كارش تعطيله خسته شدم از اين زندگي ديگه هر چي فكر ميكنم چي كم دارم من چيزي به ذهنم نمي رسه اون خودشو هميشه جدا داره ازم
سلام ورودتان را به تالار همدردي خوش مي گويم. :310:
شما مي توانيد يه كمي بر اعصابتان مسلط باشيد و تمامي سوال دوستان را جواب دهيد تا دوستان بتوانند يه راهكار درست رو جلوي شما بگذارند. يه كمي گنگ صحبت كرديد. شما عقد كرده ايد يا اينكه سر خونه و زندگيتون هستيد؟
شرمنده من تا پيغام گذاشتم شما جواب داديد. به نظر كاملاً رفتارش رو زير نظر بگيريد اگر مطمئن شديد مچش رو بگيريد و خيلي راحت ازش جدا بشويد وگرنه شما هم مشكلي شبيه مشكل آقاي m25teh را پيدا مي كنيد كه نه راه پس داريد و نه راه پيش. طلاق هر چند پديده بدي هست ولي در يه زمانهايي به نفع آدمه. تايپيك آقاي m25teh را بخوانيد فكر مي كنم يه كم مشكلتان شبيه ايشون هست.
با سلام من در وبلاگ یک فراکاو مطلبی راجع عنوان " راهکارهای مقابله با بی وفایی همسر " درج نموده ام . امید وارم مورد قبول شما باشد...
نقل قول:
اغلب زوجهایی که چنین مشکلی دارند، معتقدند که تا به حال هیچ گاه چنین هیجانات شدیدی را تجربه نکرده بودند.آنها احساس
خشم، افسردگی، ترس، گناه، تنهایی و شرمساری می کنند.
همسری که مورد بی وفایی قرار گرفته است، همیشه از خودش می پرسد:
چطور توانست چنین کاری با من بکند؟
چطور توانست به من خیانت کند و بارها و بارها به من دروغ بگوید؟
هرگز دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم.
چنین فردی، دچار احساس خشم و انزجار شدیدی می شود و احساس می کند به قدری آسیب دیده است که حتی قادر به بیان آن در قالب کلمات نیست.
وقتی زوجین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند،
پرسش اساسی این است که آیا بهبود اوضاع و رفع اختلالات زناشویی امکانپذیر است یا خیر؟
چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟
حتی در صورت بهبود، آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟
متخصصان و مشاوران ازدواج با اطمینان پاسخ می دهند که بله و به شما اطمینان می دهند که در صورت در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته دریافت کمکهای تخصصی، آینده خوبی در انتظار زندگی مشترک تان خواهد بود.
گام اول:آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید؟
ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواجتان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است،
خواه آن را تشخیص داده باشید یا نه. یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را بر طرف نکرده اید به همین دلیل بی وفایی فرصت رشد پیدا کرده است.
شاید آزار دهنده باشد اما علت اصلی بی وفایی در زندگی زناشویی، کمرنگ شدن ردپای عشق است. قربانی بی وفایی باید از خودش بپرسد:
چه بلایی بر سر عشق مان آمد؟
در برطرف کردن کدام نیاز او شکست خوردم؟
گام دوم:به هیچ وجه این وضعیت را تحمل نکنید.
ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند. سه نفر در این میان نمی گنجد.
ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده است. بنابراین بویژه به زنان توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرند و درصدد باشند که برای همسر بی وفا روشن کنند که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنند.
اشتباه نکنید،
منظور ما این نیست که با فهمیدن این مساله، داد و فریاد به راه اندازید، همه دوستان و آشنایان را مطلع سازید و یا حتی خانه را ترک کنید
بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید.
در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی اجازه می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند.
شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید، مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را کم کم از زندگی خویش بیرون کنید.
اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله تان را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان، آشپزی و.. عمل کنید.
گام سوم: بدانید چه انتظاری داشته باشید.
اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف بینجامد.
فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند.
اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید.
یکی از بهترین راهها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟
برای مثال بعد از چند روز از وقوع این حادثه، وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید، مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان(البته اگر صاحب فرزند هستید) به طور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید
چه انگیزه ای باعث بروز این رفتار ناشایست شده است؟
چه کمبودی در زندگی داشته است؟
از شما چه توقعی داشته است که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟
فرد جدید چه خلایی از همسر شما را پر می کند ؟و…
در برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستیهایی است که اگر شناسایی و اصلاح شود، مشکلات تا حد زیادی بر طرف می شود اما در برخی دیگر از موارد، زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است.
اینجاست که نقش شما پر رنگ تر می شود. شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید.
بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است
گام چهارم: شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید
در این مرحله همسر خیانت دیده باید سعی کند نیازهای عاطفی را که فردی دیگر برای همسرش برطرف می کند، به شکل بهتری برطرف کند.
زن و مرد می توانند ازدواجشان را بازسازی کنند و با برطرف کردن نیازهای یکدیگر، فصل تازه ای از عشق را در زندگی خود برنامه ریزی کنند.
وقتی در نهایت می آموزید مهم ترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید، عشق و ازدواجتان نیرومندتر از همیشه می شود.
بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است.
آنها با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوند که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارند.
بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببینید که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهم شان کار کنند. وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید از طریق ارتباط کلامی شما می توانید اولین گامهای اصلاح رابطه تخریب شده تان را بردارید.
توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسانهاست. زوجین در قالب کلام، نگرشهای خود را درباره خویشتن، مخاطب خود، مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند. با توجه به اهمیت این مساله در یادداشتهای آتی به شما آموزش داده خواهد شد که چگونه از این طریق، رابطه زناشویی تان را بهبود بخشید.
نکته آخر و بسیار مهم این است که اگر شما جز آن دسته از زنانی هستید که مورد بی وفایی قرار گرفته اید انجام اقدامات پیشنهاد شده را به شما توصیه می کنیم از طرف دیگر مراجعه نزد مشاور خانواده به همراه همسرتان را اکیدا توصیه می کنیم. گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیز بین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح نماید.
http://1farakav.wordpress.com/
دوست عزیز در طلاق دادن ایشان لحضه ای درنگ نکنید... الان که اولشه اینجوریه... بعدش رو خدا به خیر کنه... این نظر منه البته..... با گول زدن خودتون و به قول معروف گفتن اینکه ایشاالله گربه ست چیزی حل نمی شه.
خودتون خوب مي دونيد طلاق دادن چه مشكلاتي داره خيلي بهم بد كرده خيلي مي خوام اين موضع اثبات بشه اينجور كه تا اكنون متوجه شده اين رابطه از قبلها ادامه داشته يعني قبل از ازدواج ما
اون يه مرده 40 ساله ايه كه آدم از قيافش حالشس بهم مي خوره نمي دونم چيكار كنم فقط مي خوام ثابت كنم اين موضوع رو
چطور ميشه اين كار رو كرد
آقا ايمان طلاق مشكلاتي داره ولي اگه واقعاً خانمتون اين كارها را داره مي كنه عواقب بعديش خيلي بدتر از الان هست. يه چند روز ايشون را تحت نظر بگيريد..... از كارهايش مي توانيد عكس تهيه كنيد يا گوشيشون رو چك كنيد و بعد اگر چيزي داخل گوشيش بود مصادره كنيد.... اينكه كاري نداره..... اگه شما دلائل محكمي داشته باشيد قانون به نفع شما حتماً رأي خواهد داد بدون هيچ مشكلي. تازه اين خانم شما هست كه گرفتار مي شود..... مشكل آقاي m25teh را خوانديد؟ يه مطالعه اي داشته باشيد بد نيست..... موفق و سربلند باشيد..
سلام
ایمان الهی عزیز چرا درست توضیح نمیدید که موضوع چیه؟ هنوز درست معلوم نیست که شما آقا هستی یا خانم
سوالات بنده را هم که جواب ندادید. اگر ممکنه جواب بدید.
ممنون
اینطور که خودتون گفتید (با شما سرد هست و دروغ میگه ) میتونه نشانه ای برای خیانت باشه ولی اینها دلیل محکمه پسند نیست. شاید اونطوری که باید به شما علاقه نداره؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط ايمان الهي
سلام
ایمان جان، برادرم، چرا خودت رو زجر می دی؟ به خدا داری بهترین سال های عمرت رو حروم می کنی...
مطمئن شو و بعد برای همیشه از زندگیت بیرونش کن...
حتی اگر خیانتی هم اتفاق نیوفتاده باشه وقتی که علاقه ای بهت نداره، وقتی که سرد برخورد می کنه تمومش کن! هیج چیز و هیچ کس ارزش این رو نداره که خودت رو آزار بدی... هیچ چیز و هیچ کس ارزش این رو نداره که توی این وضعیت وحشتناک باشی...
:72:
با سلام خدمت همه دوستان كه لطف كردند و پاسخ دادند
من آقا هستنم 30 سالمه و كارمندم و ايشون هم 27 ساله و كارمند من از مدتها پيش متوجه شده بودم تلفنهاي مشكوك كارهاي مشكوك دورغ گفته هاي متوالي و.... جرياناتش خيلي طولانيه ديگه اينقدر افسرده شدم كه حل و حوصله هيچ چيز رو ندارم
ايشون محل كارشون يه شهر ديگه است اوائل شروع به كارشون خانواده اش اونجا يه آشنا پيدا كردند كه همكار ايشون هست وبه گفته مادرش به ايشون توصيه كرند كه مثل دختر خودش از ايشون مراقبت كنه اون آقا حدود 40 سالشه و زن و بچه داره حالا اون كسي كه با هاش رابطه داره اونه و اين رابطه خيلي فراتر از اون چيزيه كه همه فكر مي كنند من خيلي و قت پيش از پيامهايي كه با هم رد و بدل مي كردند فهميدم چندين ماه پيش سر اين جريان بحث شد اون هميشه بلافاصله صندوق پيام و صندوق ارسال شو خالي مي كنه يه روز كه نبود گوشيشو برداشتم رمزشو قبلا يواشكي حفظ كرده بودم ديديم يه پيام هست كه نوشت براش دوست دارم و دلم برات تنگ مي شه و از اون چندين پيام عاشقونه تو گوشيش بود
جال اينجلست كه اون با يه خانم ديگه هم خونه است و شماره اين آقا رو به نام اون خانم تو گوشيش ذخيره كرده
موضع رو به مادر و خاهرش گفتم همه گفتن اشتباه مي كني اون آقا اينجوري نيست و...
من ديگه چيزي نگفتم تا اينكه متوجه شدم يه گوشي با يه خط ديگه داره كه از همه مخفيه تا كنون هم كسي خبر نداره
يه روز مرخصي گرفتم رفتنم شهر محل كارش منتظر موندم تا اومد بيرون اونا اقاه از قبل منتظر بود و رفت تو ماشينش نشست و راه افتاد دنبالش تا خواستن برم دنبالش گم شد رفتم در خونش منتظر موندم بعذ يك ساعت با هم اومد زنگ زدم بهش ميگفت تا الان محل كار بوده
مي خوام كاراشو تلافي كنم مي خوام اونم يه كم زجر بكشه يكسالنيمه كه عزابم ميده ميخوام رابطشو برملا كنم بعد طلاق بگيرم مي خوام ابروش بره
راستي اين مشكل آقاي m25teh كجاست ممنون ميشم اگه لينكشو بزاريد برام
به نظر من خيانت جرم بزرگي چه براي مرد و چه براي زن. مخصوصاً كه براي زن به يه ديد ديگه اي هم نگاه مي كنند و بزرگتر و وحشتناكتر از مرد به نظر مياد. واقعاً سخته. من خودم دردشو كشيدم. تا مرز مرگ آدم رو مي كشونه. اين زندگي پايدار نيست. شما مي توانيد دوباره مرخصي بگيريد و رفتارشون رو زير نظر بگيريد و فيلم تهيه كنيد يا يك نفر به جز خواهر و برادرتون رو با خودتون ببريد تا يك شاهدي در دادگاه داشته باشيد ولي اون نبايد متوجه بشه و بعد هم در فرصت مناسب اون گوشي رو از چنگشون در بياريد تا دلايلتون محمكه پسند باشه.
آقاي m25the براي شما پيغام گذاشته اند مي توانيد روي اسمشان كليك كنيد و روي يافتن ارسال اطلاعات بيشتر هم كليك كرده تا به ارسالهايشان برسيد. موفق باشيد.
با سلام دوست عزیر اول باید به خودت مسلط باشی عزیزم اتقاقه تلخیه اما پایان زندگی نیست دوست عزیز ابتدا باید مطمئن باشی و ببینی چه روابطی بینشونه ... به نظر من باید چند روزی باید بری اونجا و زیر نظر داشته باشیش .. روشهاشم باید خودت بدونی چطور و چگونه ؟؟ مثلا یه روز سرزده برو سرکارش ازش بخواهد گوشیهاشو بهت بده بگو میخوام گوشیمو امتحان کنم خطم درست کار نمیکنه و همینطور که اون سرگرمه کارشه میتونی مسیجاشو بخونی و حتی با اون آقاهه هم آشنا شو ببین کیه چطور آدمیه ؟ به خودت مسلط باش مرد بزرگ این تو هستی که باید مسائلو برای خودت حل کنی و نشستن و به خیانت فکر کردن کارساز نیست چون تو خودتو بیشتر میخوری .محکم باش و برو ببین چیکار میکنه و اگه واقعا خیانت کرده باید فقط به فکر تموم کردن کار باشی نه انتقام ..آخه اگه بخوای انتقام بگیری خودتم زجر میکشی چون یه روز دوسش داشتی ... به فکر انتقام نباش فقط ببین فرضیه ات درسته یا نه و بعد اطلاعات ومدارک علیه شو جمع آوری کن .
توکلت به خدا باشه ...
دوستان منم میخوام ماجرای m25the رو بدونم لطفا اگه میدونین بفرستین ....
سلام دوستان حالم خيلي بده خيلي
ديروز زنگ زدم بهش ميگه محل كارم يكي از دوستان را فرستادم محل كارش تعطليل بود يعني ساعت 6 تعطيل شده بود ساعت 9 تماس گرفت و گفت الان از محل كار اومده دارم ديونه ميشم خدا اين جور زندگي ها رو نصيب هيچ كي نكنه
پسره خوب چرا نمیگی بهش من اومدم سره کارت نبودی میشه بگی کدوم قسمت بودی ؟؟؟اما مراقب باش متوجه چیزی نشه !!!!1نقل قول:
نوشته اصلی توسط سریتا
تو مطمئنی ؟؟؟؟؟
دوست عزيز واقعا متاسفم .....
به نظر من يكبار كه رفتين محل كارش از تمام حركات و ارتباطش عكس بگيرين و ازش بخواين راجع به دروغ هاش توضيح بده...اصلا ازش بخواين كه كارشو منتقل كنه به شهر شما....امكانش نيست؟
به هر حال طلاق اخرين گزينه هست اما در صورت اثبات اين رابطه و تمايل ايشون به ادامه رابطه بهترين راه طلق و رهايي هست
اين هم لينك تاپيك اقاي m25teh
http://www.hamdardi.net/thread-9390.html
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
تجسس و پلیس بازی نه اینکه کمکی به اینگونه مشکلها نمی کنه ، بلکه برانگیختگی هیجانی فراوانی ایجاد می کند که منجر به تصمیم های گاها غیر منطقی می شود.
اولین گام اینه که بحث از اتهام به تفهیم جرم برسه. یعنی باید واضح این موضوع و اسنادهای خود را با خانمتون بیان کنید.
در گام بعد پیشنهاد می شود به یک جلسه مشاوره خانواده مراجعه کنید.
تا اگر زمینه سوء تفاهم هست بر طرف شود. یا اگر تمایل داشتید نسبت به اصلاح وضعیت اقدام کنید. یا در نهایت اگر شرایط برای رفع یا اصلاح نبود بتوانید با کمترین آسیب جدا شوید.
مهمترین توصیه برای رسیدن به نتیجه مطلوب اینست که:
همانطور که شیفتگی های آغازین ازدواج منجر میشود که احساسات مثبت افراطی واقعیات را تحریف کرده و یک انتخاب اشتباه صورت گیرد.
همینطور اگر در این گونه موارد احساسات منفی و تنفر آمیز شدت یابد، گاهی بدون اینکه دقیقا اطلاعات شما ارزیابی شود منجر به تصمیمات ناپخته ای می شود که ممکن است بیشترین آسیب را به خود شما بزند.
برای فرایند منطقی باید شفاف سازی را با خانم شروع کنید و حتما ضرورت دارد همه حرفهای او را با سعه صدر بشنوید.همچنین شخص ثالث و متخصصی (مثل مشاور خانواده)، را درون صحبت خود وارد کنید. و در نهایت تصمیمی بگیرید که بیشترین منفعت و کمترین آسیب را برایتان در پی داشته باشد.
سلام دوستان
من هفته پيش دو روز رو مرخصي گرفتم و رفتم تعقيبش كردم روز اول بعد از اينكه اومد منزل و نهار خورد با اون آقا با هم رفتن بيرون با ماشين و بعد يك ساعت دور زدن پياده شد حتي يه كم رفتن بيرون شهر
صبح روز بعد رفتم دادستاني و مجوز ازش گرفتم و منتظر موندم تا باز هم برن بيرون وقتي رفتن بيرون داشتن از شهر خارج مي شدند زنگ زدم پليس و پليس دستگيرشون كرد مرده رو دوز بازداشت كرند و ايشون هم هي التماس و خواهش كه غلط كردم دوباره تكرار نمي كنم خلاصه رضايت دادم
ولي اصلا حالم خوب نيست قبل از رضايت بهش گفتم بايد تعهد بده و مهريشو ببخشد ولي باز خودم صرفنظر كردم حالا نمي دوتنم ديگه چيكار كنم
از دوستان مي خوام كه كمكم كنيد تصميم عاقلانه بگيرم
بايد مهريه اش رو ببخشه و شما هم ظلاقش بديد...تازه كاري كنيد تا شناسنامتون از لوث اسم ايشون پاك بشه.. نمي دونم اين كار عمليه يا نه
سلام دوست عزیز
ایشون راجع به این رفتارشون توضیحی هم دادند؟
ایشون هیچ توضیحی به شما ندادند؟
فقط گفتن ببخشید؟!!!!!!!!!!!!!!!!
پذیرفت خیانت رو؟
مهریش رو بخشید؟
با وکیل مشورت کردین؟ مدارک فعلی کافیه؟
سلام
شما باید باهاش صحبت کنید دلیل کاراشو بدونید .... توبه گرگ مرگه ... اگه اشتباه کرده باید برات همه چیزو تعریف کنه شما هنوز چیزی نمودونید پس کامل باهاش صحبت کن نه تلفنی فقط حضوری ... ببین دلایل کارش چی بوده بعد تصمیم بگیرید .. تو منطقی کار کردی ....
میدونم سخته اما مرد بزرگ تو نباید ناراحت باشی تو چیزی رو فهمیدی که خوب شد الان فهمیدی ...اگه توی زندگی پیش می اومد خیلی سخت تر بود ...
فقط باهاش حرف بزن میدونم شنیدنش هم سخته اما معذرت خواهی از چی؟؟؟؟ دلایل چی بوده ....
سلام،نقل قول:
نوشته اصلی توسط wintersun77
به نظر من خیانت قابل بخشش نیست...:160:
پس از بخشش مهریه اش، ازش جدا شو و طلاقش بده...
بعد هم اگر رابطهای بینتون نبوده باشه، که بعید میدونم بوده باشه، قاضی برا این خانوم حکم میده که به پزشکی قانونی مراجعه کنه و شما میتونی شناسنامت رو با حکم قاضی عوض کنی...:310:
البته من نمیدونم خیانت این خانوم تا چه حد بوده!:163:
K
کامران نوشته: البته من نمیدونم خیانت این خانوم تا چه حد بوده!
کامران گرامی! خیانت خیانته! حتما باید پزشکی قانونی و... بره تا معلوم کنه که مثلا خیانتشون خیلی خیانت بوده یا نه مثلا یخ خورده کمتر ازخیلی!
بابا این خانوم مثلا تو دوران عقده ها! یعنی اوج روابط عشقولانه با همسرش. حالا بیرون رفتن خانوم با یک مرد نامحرم به تنهایی و به دفعات و اون sms های عاشقانه و... یعنی اینکه این خانوم رو باید ترکش کرد تا فردا زیر اسم همسر داشتن کثافت کاری هاشو با اون آقا ادامه نده!
من اگر جای آقای ایمان الهی بودم بدون کمترین معطلی و بخصوص حالا که پلیس هم یکبار خانوم را با اون آقا گرفته از طریق یک وکیل اقدام به طلاق میکردم و خودم را علاف یک همچین زنی نمیکردم که یک عمر منو مچل جاسوس بازی برای دروغهاش بکنه.
والسلام
سلام دوستان
اينقدر اين روزا حالم گرفته است كه حتي حوصله نوشتن هم ندارم من هميشه عاشق يه زندگي آروم و خوب بودم شايد باور نكنيد من تا كنون با هيچ دختري دوست نبودم خيلي براي خودم مقيد بودم كه تمام عشق رو براي همسرم نگه دارم و علي رغم سردي رفتار اين مدت همسرم من از هرچي به ذهنم مي رسيد براي خوشحالي دريغ نكردم ولي اون حتي يكبار يه پيام عاشقونه برام نفرستاد اين مدت خيلي برام سخت گذشت خيلي خدا نصيب هيچ كس نكند
نمي خواستم رضايت بدم ولي وقتي گريه هاشو و التماس هاشو ديديم باز رحمم اومد ازش قول گرفتم كه دوباره تكرار نكنه انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده و فكر مي كردم من هم مي تونم فراموش كنم ولي ديگر نمي تونم مثل اول باشم دوسال از بهترين سالهي عمرم رو ازدست دادم با وجود اينكه من موقعيت هاي خيلي خوبي داشتم از نظر خانواده شغل و...
من سه روز ايشون تعقيب مي كردم تو اين سه روز با هم مي رفتن بيرون فقط اتفاقي ديگه اگه افتاده من متوجه نشدم
آبروي خودم هم در خطر بود و گرنه مي تونستم تا آخرش ادامه بدم شلاق و زندادن در انتظارشون بود
بعقيده شما آيا ميشه اون دوباره خوب بشه؟؟
با سلام
خوب با این تعریفی که شما از ماجرا کردین به نظر من >>> خود من یه آدم خیانت کارو میتونم ببخشم اما یه آدم دروغگو رو نه نمیتونم ببخشم <<<< پس تصمیم منطقی بگیر چون هیچ وقت نخواسته تغییر کنه تو رو داشته اما با کسه دیگه بوده و عشقشو نصیب اون شخص کرده ....
باز هم تاکید میکنم اگه میتونی با یه آدم دروغگو زندگی کنی ببخشش اگه نه به هیچ عنوان نه با خودت تعارف کن نه با دیگران.
اقای ایمان از من میشنوین اینده تون رو اصلا فدای امروزتون نکنید
من شخصا نه ادم خیانت کار رو می تونم ببخشم نه ادم دروغ گو رو
با یه مشاور صحبت کنید ولی این قضیه ای نیست که به این راحتی از کنارش بگذرید
آقای محترم بخشش خیلی خیلی خوبه اما جلوی ضرر رو هم زودتر بگیرند بهتره. شما باید با توجه به شناختی که از همسرتون دارید ببینید آیا اون قادر هست وفادار به شما بماند؟ آیا اونقدر عشق و علاقه رو در وجودش میبینید که برای همیشه متعلق به شما بمونه یا نه؟ باید با حوصله و درایت این تصمیم بزرگ را در زندگیتان بگیرید لطفا یه کم دور از احساس برای خودتون فکر کنید و تصمیم صحیحی بگیرید
بیدل عزیز، در این شکی نیست، با شما موافقم،:316:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
من منظورم برائ گرفتن شناسنامه جدید بود که یکی از دوستان اشاره کرده بود:163:
منطق رو فدای احساسات نکن!نقل قول:
نوشته اصلی توسط ايمان الهي
تو تازه ۲ سال از عمرت رو حروم کردی،
اگر نمیخوای باقیش رو هم حروم کنی، طلاقش بده!!!
با موقعیت خوبی که داری برو پی زندگیت!:300:
ایمان سری رو که درد نمیکنه، دستمال نمیبندن!!!
مشاور و ... دردی از تو دوا نمیکنه،
به قول بی دل خیانت خیانته...به جای اینکه ۲ سال دیگه از عمرت رو تلف کنی تا دلایل خیانت این خانوم رو ریشه یابی کنی،
برو زندگیت رو با یه آدم جدید و سالم بساز که ارزش عشق و محبت تورو داشته باشه!:72:
K
من نمی فهمم که چه طور اصلا دلت می تونه براش بسوزه؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط ايمان الهي
خیلی باهات خوب برخورد کرده؟
خیلی گرم بوده باهات؟
خیلی خوش گذشته بهت این مدت؟
خیلی تجربه ی عاشقانه داشتی؟
خیلی وفادار بوده؟
خیلی...
فک کنم مشکلت اینه که زیادی احساساتی هستی... حتی وقتی یکی دو سال از بهترین سال های زندگیت رو برات جهنم کرده باز...
به فکر عمر و زندگی و جوونیت باش... حرومش نکن! الان اگه اشتباه کنی خودت مقصری... چون خبر داری... :305:
امیدوارم که هر چه زودتر تموم شه این دوران سخت... :72:
سلام دوستان
ممنون از اينكه لطف كرديد و پاسخ داديد همانطور كه بعضي دوستن گفتن من بسيار احساسي هستم و به ايشون هم گفتم اي كاس منم مي تونستم مثل اون باشم البته نه از لحاظ روابط غير شرعي نه از نظر بي احساسي و .. من يه عيبي دارم و اون اينكه اگه يكي هر چي هم با هام بد بكنه دلم نميياد در حق بدي كنم و خوب مي دونم با اينكار در حق خودم ستم مي كنم در هر صورت اتفاقي كه افتاده
خب ،دلت براش بسوزه ،رهاش کن ،بذار بره با همون اقای 40ساله بره
فقط خودت رو نجات بده ،اگه دلت می سوزه حلالش کن ولی با زندگی خودت بازی نکن
چطور می تونی به این خانم تو زندگیت اعتماد کنی؟
طلاق به نفع هر دو تونه
هیچ توجیهی واسه این کار خانم وجود نداره
با سلام مجدد دوستان من قبل از اينكه با اين سايت آشنا بشم با سايت مركز مشاوره آشنا شدم و انجا با دوستان زياد صحبت كردم ولي هيچ وقت فكر نمي كردم آخرش اينجوري بشه لينك اون سايت رو مي ذارم ممكنه طولاني باشه مطالبي كه در آن جا در خصوص روابط من و همسرم دوستان گفتن ولي جهت اظهار نظر دوستان و يا حداقل تجربه اي براي ديگران قطعا مفيد مي باشد بازهم از همه دوستان مجددا تشكر مي كنم
http://www.ofc.ir/forum/index.php/topic,3391.0.html
سلام
آقای الهی تصمیم نهایی تون چیه؟؟
با خانومتون صحبت کردین؟؟؟
در نهایت میخواین چیکار کنید ؟؟
برین سر زندگیتون؟؟یا اینکه جدا بشین ؟؟؟
تا به حال همسرتون بابت این قضیه عذر خواهی کردن؟؟ اصلا احساس ندامت میکنه یا مثله قبل بی تفاوت و خنثی است؟؟ آیا ترسی برای از دست دادن شما داره؟؟؟
جناب ایمان الهی گرامی!
اینکه شما اینقدر به زندگی زناشویی تون احساس تعهد میکنید قابل تحسینه! اینکه بخواهید برای حفظ یک زندگی تلاش کنید و همه هم و غمتون بهبود روابط باشه عالیه! اما در جای درستش! و در صورتی که اون طرف مقابل شما هم احساس عشق و تعهد کنه حالا یه وقت طرف یا مهارت کافی نداره یا اشتباهی در برخورد میکنه یا ... که میشه با مذاکره کردن یا مشاوره یا گذشت و ... حل اش کرد. اما در این موردی که شما توصیف کردید کار از این حرفها گذشته! و متاسفانه باید بگم شما هم خیلی ضعیف دارید عمل میکنید.
بیدار شو برادر!
شما از ترس مواجهه با مشکلات دادگاه و ... خودتونو زدید به خواب! یه خورده محکم باشید! دوستان هم تالاری جوابهاشونو واضح و شفاف دادند. حالا نوبت تصمیم گیری است.
بنده به آن لینکی که در بالا آورده بودید رفتم و عمده مطالبتان را خواندم. تاریخش برمیگشت به شهریور ماه و شما از سردی روابط این خانم میگفتید. الان بهمن ماه است و از خیانت این خانم صحبت میکنید . فردا چه میشود بنده نمیدانم. اما تا کی قرار است تو تالارهای مختلف تاپیک بزنید و از اجحاف خانم در حق خودتان صحبت کنید و نقش یک قربانی را بازی کنید؟ شما الحمدالله مرد هستید و خدا برایتان خواسته و پیغمبران هم هرکدام برایتان به نوبت دو رکعت نماز خوانده اند. از چه میترسید؟ این خانم همینه که هست، اگر آنقدر دوستش دارید که همه جوره حاضرید پاش وایسید و تحملش کنید بسم الله! اگر نه که به خدا توکل کن و برو جلو برای ختم رابطه. فوق فوقش هم بخواد به خودش بیاد با دادخواست طلاق شما به خودش میاد وگرنه که دیگه معلومه که خواست ایشون هم طلاق بوده.