-
زندگي مشترك قبل از ازدواج
[/size]سلام پسري هستم 24 ساله دانشجوي ترم آخر كارشناسي كامپيوتر.
از اوايل تابستون با يه دختري يكسال كوچكتر از خودم دوست شدم. خيلي مهربون و با گذشت بود. بعد از مدتي دوستي بدون هيچ تفكر شيطاني پاي اين دختر به خونه من (خونه دانشجويي) باز شد. و همين رفت و آمدها باعث شد كه روابط جنسي هم با هم داشته باشيم. البته هردومون قصد ازدواج داشتيم(لزومي نداره دروغ بگم!) و نظرمون اين بود كه ما كه قصد ازدواج داريم چه اشكالي داره با هم سكس داشته باشيم و همينطور اينكه اگر خانواده هامون رضايت ندادن حسرت چيزي رو نمي خوريم. چون توي دوستي ما همه چي بوده. دوستي كه چه عرض كنم بيشتر يه زندگي مشترك بود تا دوستي. حتي پس انداز مشترك هم داشتيم. جيب من جيب تو اصلا معنا نداشت.
سرتونو درد نيارم الان مدتيه كه خونواده من از اين روابط (اومدن اون دختر به خونه) باخبر شدن و ميگن دختري كه بياد تو خونه پسر دختر نجيبي نيست. ولي من به نجابت اين خانم شكي ندارم و معتقدم اين عشق بوده نه هرزگي. دلايلشون منو متقاعد نمي كنه.
الان مدت 8 ماهه كه از اون دوستي ميگذره(از تابستون تا الان) و خودمون هيچ مشكلي با هم نداريم. تمام دختر و پسرهاي دانشگاه به عشقمون حسادت مي كردن. ما يكبار هم با هم قهر نكرديم بارها شده بود دعوامون ميشد با هم سرسنگين بوديم ولي اين خانم بازم ميومد خونه من غذا ميپخت من هم در عين اخمو بودن بهش رياضي ياد ميدادم. نميدونم شايد الان هر كي كه اين مطالب رو ميخونه قش قش بخنده. ولي زندگيمون فوق العاده بود (اغراق آميز حرف نميزنم دوستان دانشگاهي چه پسر چه دختر همين حرفو ميزدن). من خودم آدمي هستم كه استرس و عصبانيتهاي لحظه اي زياد دارم ولي با حضور اين دختر خيلي بهتر شدم. سيگارمو ترك كردم. با ناباوري براي اولين بار توي ترمي كه گذشت تمام درسام پاس شد. زندگيم معنا گرفت. هدفدار شد. هم شاغل بودم هم دانشجو.
ناگفته نمونه اون دختر توي اين مدت جلوي تمام خونواده وايساد خيلي حرفا رو تحمل كرد. تمام پلاي پشت سرشو خراب كرد. حتي حاضر شد تا 4 سال به پام بشينه.
حتي الان هم هيچ مشكي نداريم ولي هر دو معتقديم كه اگر خانواده ها به اجبار تن به اين وصلت بدن اون زندگي زندگي بشو نيست. داريم زور آخرو ميزنيم اگر نشد در عين اين كه همديگرو دوست داريم ميخوايم از هم جدا شيم.
مي ترسم اين جدايي منو تا آخر عمر توي حسرت نگه داره.
لطفا منو راهنمايي كنيد.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
دوست عزیز به زودی جواب شما را در همین قسمت قرار می دهم.... منتظر باش....
در ضمن شما می توانید در بخش آموزش استفاده از تالار، در مورد فرهنگ انجمن ها مطالعه کنید. معمولا در اینجا هر کس به اندازه توان و زمانی که در اختیار دارد فعالیت می کند. و غیر از شما بیش از 1000 عضو دیگه هم در حال فعالیت هستند. لذا این به معنای بی توجهی نیست. بلکه به معنای اینه که یه کمی صبور باشید.
سعی کن در این فاصله به مشکل چند تا از دوستان جواب بدهی... اینطوری فکر کنم بهتر باشه تا روزی 10 بار فقط به اینجا سر بزنی.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام هم تالاريهاي مهربون
از همدرديتون بينهايت متشكرم. اصلا فكر نميكردم كه اينقدر خوب منو درك كنيد و راهكارهاي گرانقدرتونو پيشكش بنده كنين.
طبق پيامهايي كه نوشته بودين به اين نتيجه رسيدم كه اكثرا موافقين كه جلوي خونواده ها ايستادگي بشه و اين رابطه به مرحله شرعي، قانوني و عرفي خودش برسه.
خب، چند تا نكته مبهم يا جاافتاده شايد مونده باشه كه با گفتنش ميخوام يه كم قضيه بازتر بشه:
1- با خونوادم صحبت كردم ديدم كه زبون هم رو نميفهميم. تصميم بر اين شد كه با مشاور صحبت كنيم تا به نوعي نقش مترجم رو بين من و خونواده بازي كنه، تا شايد نتيجه بگيريم.
2- چند تا از دوستان فرموده بودن كه چرا اين خانوم به اين راحتي داره اين جدايي رو ميپذيره؟ در جواب اين عزيزان ميخواستم عرض كنم كه با وجود اينكه خيلي سخت و دردناكه و همينطور با تصميمي كه ما دو نفر گرفتيم (البته به پيشنهاد اون خانوم) كه به اين مسئله با ديدمنطقي نگاه كنيم، نتيجه بر اين شده كه اگر الان جدا بشيم خيلي بهتره تا اينكه تا آخر عمر از خونواده ها حرف و زخم زبون بشنويم يا به ناچار با دخالتهاي خرابكارانه خونواده ها تن به طلاق بديم.
3- همونطور كه گفته بودم من الان دانشجو هستم، سربازي نرفتم، استقلال مالي هم ندارم يعني از نظر مالي وابسته به خونواده هستم. اين نكته رو هم بگم كه خونواده من از اين دوستي با خبر بودن و گفته بودن فعلا با هم دوست باشين، همديگرو بشناسين و بعد از چهار سال (يعني زمانيكه درس و سربازي من تموم شد و شاغل شدم و همينطور درس اون خانوم به پايان رسيد)، ميريم برات خواستگاري. اين مطلب رو هم بگم كه در اون زمان نه اون خانوم رو ديده بودن و نه از رفت و آمدش به خونه من خبر داشتن يا شايد هم خبر داشتن و به روم نمي آوردن. به فرض اين مشكلات حل شد و خونواده ها متقاعد شدن؛ خب اگر دوباره اومدن سر خونه اول و باز هم گفتن تا چهار سال ديگه! اونوقت ما چطور ميتونيم روي اين حرف حساب باز كنيم؟ اگر وعده سر خرمن باشه چي؟
4- نكته ديگه اينكه اون شهري كه من اونجا دانشجو هستم شهر زادگاهي اين خانومه. بعبارتي ايشون اصليتشون برميگرده به شهر تحصيل من. عرض كنم كه يكي از اصلي ترين، مهمترين يا اينطوري بگم تنهاترين دليل اومدن اون خانوم به خونه من رويت نشدن ما دو نفر در سطح شهر و دانشگاه بود كه مبادا آشنايي، فاميلي يا حالا هر كسي ما رو ببينه.
خب با كمال پررويي ميخواستم دوباره نظرتون رو البته اين بار درباره موارد مذكور به من ابلاغ كنين.
خيلي گليد.
مرسي
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
به نظر میرسه که شما برای همه چی دنبال بهانه ای برای توجیه کردن خودت.نمی خوام در مورد کارتون قضاوت بکنم.ولی به نظر من کسی که واقعا قصد ازدواج با شخص مورد علاقه اش رو داشته باشه با فکر عمل می کنه. بهانه های غیر منطقی خانواده یا شرایط بد اقتصادی نمی تونه جلوی رسیدن اون به خواسته اش رو بگیره.ممکنه خونواده تون میگفتن 4 سال دوست باشین به این امید که دوستیتون با گذشت زمان کمرنگ شه و تموم شه یا اینکه شما بزرگتر شین و حداقل مسیولیت زندگیتون رو خودتون به عهده بگیرین.
اگه شما واقعا تصمیمتون رو در مورد ازدواج با اون خانوم گرفته باشین این مسایلی که گفتین روی شما اثر نمی ذاره.سخته ولی غیر قابل حل نیست.می تونین با کار نیمه وقت داشتن و با پیگیری خواسته تون به خانوا ده تون هم نشون بدین که یه انسان بالغ هستین که انتخابش رو کرده و پای خواسته اش هست و می دونه که اینکار هم سخته.
مسلما اونها هم بعد از مدتی کمی نرمتر میشن هرچند که ممکنه برخورد خوبی با اون خانوم نداشته باشن.به هر حال ایشون هم باید بپذیرن که زندگی با شما با توجه به شرایط چندان ساده نخواهد بود. خواستن هردوتون باید خیلی قوی باشه و فداکاری زیادی لازمه.هردو باید به این نتیجه برسین که زندگی با هم داشتن می ارزه به این سختیهاواگه کمی تردید داشته باشید بعدا ممکنه مشکل بوجود بیاد.اینا نظر منه و فکر کنم خودتون هم اینا رو میدونین خیلی بهتر از هرکس دیگه ای.
ای کاش در کارها و تصمیم گیریهاتون مسیولیت پذیرتر باشین...
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
دوست عزیز به زودی جواب شما را در همین قسمت قرار می دهم.... منتظر باش....
در ضمن شما می توانید در بخش آموزش استفاده از تالار، در مورد فرهنگ انجمن ها مطالعه کنید. معمولا در اینجا هر کس به اندازه توان و زمانی که در اختیار دارد فعالیت می کند. و غیر از شما بیش از 1000 عضو دیگه هم در حال فعالیت هستند. لذا این به معنای بی توجهی نیست. بلکه به معنای اینه که یه کمی صبور باشید.
سعی کن در این فاصله به مشکل چند تا از دوستان جواب بدهی... اینطوری فکر کنم بهتر باشه تا روزی 10 بار فقط به اینجا سر بزنی.
سلام خدمت شما مدير محترم همدردي
من نميخوام اصلا گله كنم ولي فكر كنم يه كم از زمان "به زودي" گذشته باشه. ولي خيلي منتظرم.
جسارتا ميخواستم بگم كه فكر كنم اگر اين مشكل بنده رو شما پيگيري ميكردين، به فرض جاي ابهامي هم داشت سوالتونو مطرح ميكردين تا قضيه روشن بشه.
خيلي موضوعات و افراد هستن كه بعد از من در اينجا پيغام گذاشتن و شما جوابشونو دادين.
با عرض شرمندگي فكر كنم عدالت رو رعايت نميكنين.
در هر صورت همينكه اين فضا رو ايجاد كردين تا مردم بيان و مشكلاتشونو مطرح كنن بينهايت ممنونم.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام fnh63
بهترین کار در مورد کوتاهی کردن و اشتباهاتمون معذرت خواهی و سعی در عدم تکرار آنست. لذا من در اینجا از شما به خاطر تاخیرم عذرخواهی می کنم. امیدوارم مرا ببخشی.
البته درمورد عدم عدالت و پیگیری چون سوء تفاهم شده یه توضیحی بدهم، شاید برای دیگران هم این مسئله پیش آمده باشه...
شدت و حدت و اهمیت مسائل مطرح شده دوستان از نظر خودشون همیشه بحرانی و سرنوشت ساز است. و این کاملا درست است. اما از دیدگاه تخصصی بنده، بعضی مشکلات و بعضی مسائل از نظر زمانبندی بسیار مهم هستند. ولی بعضی مسائل دیگر علیرغم اهمیتشان، نیاز به صبر به عنوان یک فاکتور اساسی نیاز است. مسائلی که احساس در آن دخیل هستند، از این جمله هستند. همچنین بعضی مسائل ساده عنوان می شوند، اما نسخه آن وسیع می باشد. مثلا مشکل شما از این نوع است. که گشت زنی در این تالار و پاسخ به مراجعان دیگر، منجر به وسعت و عمق دیدگاهتان در مورد مشکلتان می شود. و این تاثیر مثبت تری از یک پاسخ چند خطی یک مشاور دارد. در واقع مسائل و مشکلات ما چند بعدی هستند. مهم این نیست که شما جلوی خانواده بایستید یا تسلیم شوید، یا با این دختر ازدواج کنید یا ترکش کنید، بلکه مهم اینست که خود شما ( تاکید می کنم خود شما) به قدرت تجزیه و تحلیل این مسئله بپردازید. و اگر خودتون به مسئله ای نرسید نمی تواند صحبت دیگری در شما اثر داشته باشد.
مثلا به آخرین خط paria در پست 4 توجه کنید،(مسئله مسئولیت پذیری) این همه عصاره و چیزی هست که به عنوان راه نجات و موفقیت شما در این مشکل و سایر مشکلات است. و می بینی که دوستان دیگر هم paria را به خاطر این پاسخ مورد تشویق قرار داده اند.
اما واقعا تا خود شما چنین تشخیصی ندهید، مشکلی حل نمی شود. انتظار شما اینست که چند راه حل شسته رفته شده و مشخص دوستان ارائه دهند و شما با استفاده آن مهمترین انتخاب زندگیتون درست انجام شود. اما این باز همان بی مسئولیتی هست.
fnh63 ، میدانم با فراست خودتون هم متوجه شدید، که این تالار سبک متمایزی از تالارهای دیگر دارد. که مثلا در آنها اکثر مدیر بیشتر مدیریت و هماهنگی و پشتیبانی و نظارت بر انجمن را دارد، و به هیچ وجه نمی تواند در چندین هزار تاپیک پاسخگو باشد. اما این قانون را نقض کرده ایم. و تا جایی که توان باشد و وقت باشد در تاپیک ها شرکت مستقیم داریم. به نظرم، وجود نظرات دقیق دوستان در این تاپیک کافی هست.
اما درمورد اینکه ازتون خواستم به مراجعان دیگر پاسخ دهید و در بحث ها شرکت کنید، یک نکته کلیدی وجود دارد. و این خدایی نکرده به خاطر فرستادن دنبال نخود سیاه نیست، به خاطر شلوغ شدن تالار و ... نیست، چون خلوتی و شلوغی تالار فقط اگر سازنده باشد ارزش دارد، بیشتر محتوای تالار هدف ماست. اما این تالار بر اساس روش پویایی گروه طرح ریزی شده است. یعنی وقتی شما در مسائل دیگران فعالانه شرکت می کنید، و با آنها آشنا می شوید، این تعاملها موجب تقویت مهارتها و تمرین و تجربه ای جهت بالارفتن قدرت تجزیه و تحلیل و آنالیز شماست.
لذا مسائلی که در بالا گفتم حداکثر و کلیدی ترین راهنمایی بود که من به شما داشتم.
اما اگر پاسخ مستقیم هم براتون جالبه ، نکاتی را گوشزد می کنیم.
به خاطر همان عدم تعهد پذیری ، عدم مسئولیت پذیری، احساس محوری و عدم دوراندیشی و همه جانبه نگری که غالبا در دختران و پسران جوان مشاهده می شود، کلا بنده با شکل گیری چنین ارتباطاتی مخالف هستم. ( کاری به استثناها فعلا نداریم)، بنده به عنوان مشاور چه مشاوره حضوری، چه مشاوره تلفنی، و چه مشاوره اینترنتی، حجم زیادی از مراجعانی را دارم که بدون توجه به مسائل اساسی زندگی، چنین ارتباطاتی را شکل می دهند و بعد هر یک از آنها در یک قسمت از مسیر می مانند.....
اما اگر کسی مثل شما می گوید، که این رابطه با رابطه های دیگر فرق دارد، اگر می گوید که این عشق واقعی است، اگر می گوید این عشق سازنده و رشد دهنده است، اگر می گوید، ما با هم خوشبخت می شویم، اگر می گوید احساس محور نیستیم و عقلانی تصمیم گرفته ایم، اگر می گوید اشتباه نکرده ایم و هزار تاکید دیگر.....
پس باید به ما نشان دهد که مسئولیت پذیر است، باید نشان دهد که نسبت به آن فرد تعهد دارد، باید بگوید که آنقدر رشد کرده است و همه جوانب را در این ارتباط در نظر گرفته است، که نخواهد وسط مسیر دور بزند و برگردد و فقط یک جراحت بر قلب و روان خود و آن دختر امیدوار بگذارد.
اگر شما همه معیارها را نه احساس بلکه منطقی در آن دختر می بینید، و حتی تا آنجا پیش رفته اید که به قول خودتان یک زندگی مشترک داشته اید، پس چرا در پذیرفتن تعهد نسبت به او مردد شده اید،. آیا اگر نام او را در شناسنامه شما آورده بودند، هم به همین راحتی الان در قبول یا ترک او مردد می شدید....
استقلال یک مرد به سربازی رفتن، یا پیدا کردن شغل یا تمام شدن درس یا .... هیچ ربطی نداره...
استقلال و تصمیم گیری و مسئولیت پذیری و تعهد و ... از خصیصه های فردی است که باید آن را کسب کنیم و رشد دهیم.
اگر شما نسبت به حرفهایی که در این تالار زده اید، هنوز هم یقین دارید و او را آزمودید و مناسب می دانید، همانطور که همه دوستان به نحوی اشاره کردند، باید پای او بایستید، در این زمینه ترسهای واهی نسبت به آینده ومشکلات وعدم پذیرش خانواده نداشته باشید. اما برای این کار نیازی نیست که با خانواده در افتید، روش استفاده از مشاور به عنوان مترجم، و ایجاد یک ارتباط سازنده با والدینت و از همه مهمتر صبر و امیدواری و انعطاف پذیری گام به گام ، همه آن چیزی هست که می تواند به شما کمک کند.
به نظرم آدم پخته ای می آیی...
اما این به معنای آن نیست که کارهایی که کرده ای تا کنون درست بوده است. اما می توانی آن را جبران کنی و زندگی خوبی را با صبر و تلاش و امیدواری پیگیری کنی.
قوی باش و راه درست را با محبت و عشق ادامه بده... ( و خانواده ات را هم در درون این کانون عشق قرار بده)
-
Re: زندگي مشترك قبل از ازدواج
مدیرهمدردی
سلام
من هم ميخواستم از اينكه يه كم (البته خيلي) تند رفتم عذرخواهي كنم. ممنون كه منو راهنمايي كردين. ميخواستم عرض كنم كه من توي اين مدت طبق فرمايشات شما به موضوعات ديگه پاسخ دادم. فكر كنم خودتون هم ديدين. از حق نگذريم. خيلي چيزا ياد گرفتم و خيلي ديدگاهها پيدا كردم.
فكر كنم در مورد مسوليت پذيري هم حق با شما و پريا باشه. فردا جلسه دوم مشاوره ام هست. توكل به خدا ببين چي ميشه.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
با عرض سلام و تبريك سال نو خدمت خواهران و برادران گلم
عيدتون مبارك:72::16:
ما رفتيم مشاوره. چشمتون روز بد نبينه. ميدونين چي گفت؟
"شما دو نفر همديگرو براي برطرف كردن نيازهاتون انتخاب كردين. اعم از: نياز روحي، نياز جسمي، انجام يكسري كارها براي هم (غذا پختن، خونه داري، پول قرض دادن به هم) و ... و اين رابطه بيماره. بايد هر دو به سلامت كامل برسين. بعدش ميتونين تازه بياين بشينين اينجا و دو دو تا چهار تا كنيم كه شما به درد هم ميخورين يا نه؟"
گفت كه من (يعني fnh63) اون خانوم رو جايگزين قرصام كردم (آخه من 6 سال بود كه قرص افسردگي مصرف ميكردم) و اون خانوم نقش پرستار رو براي من داره بازي ميكنه. بعضي جاها حرفاشو قبول دارم ولي خيلي جاها هم فكر ميكنم مخصوصا ميخاد بخاطر منافع ماليش اين مسئله رو كش بده.
در هر حال گفتم شايد دلتون ميخاد تو جريان باشين كه به كجا رسيديم نظر هم ندادين مسئله اي نداره. اين ارسال بيشتر جنبه تخيله رواني براي من داشت تا درخواست كمك
از همتون ممنوم:228:
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام fnh63
سال نو مبارک
راهنمایی مشاور شما کاملا صحیح و به جاست، اگر دقت کنید پاسخ قبلی من هم تلویحا متضمن این موضوع بود که شما اکنون معیارهای اساسی تصمیم گیری در ازدواج را ندارید، یعنی مسئولیت پذیری، تعهد، انعطاف پذیری و ....
در ضمن ازدواج نیازهایی را که شما پاسخ گرفته اید در درون خود دارد، به علاوه مسائل اساسی تری که من در پاسخ قبلی هم تاکید کردم، اما وقتی به خاطر نیازهای موقت ازدواج شکل می گیرد، بعد از ازدواج مشکل به وجود می آورد. چون معیارهای دیگر نادیده گرفته شده است.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط fnh63
ما رفتيم مشاوره. چشمتون روز بد نبينه. ميدونين چي گفت؟
"شما دو نفر همديگرو براي برطرف كردن نيازهاتون انتخاب كردين. اعم از: نياز روحي، نياز جسمي، انجام يكسري كارها براي هم (غذا پختن، خونه داري، پول قرض دادن به هم) و ... و اين رابطه بيماره. بايد هر دو به سلامت كامل برسين. بعدش ميتونين تازه بياين بشينين اينجا و دو دو تا چهار تا كنيم كه شما به درد هم ميخورين يا نه؟"
گفت كه من (يعني fnh63) اون خانوم رو جايگزين قرصام كردم (آخه من 6 سال بود كه قرص افسردگي مصرف ميكردم) و اون خانوم نقش پرستار رو براي من داره بازي ميكنه. بعضي جاها حرفاشو قبول دارم ولي خيلي جاها هم فكر ميكنم مخصوصا ميخاد بخاطر منافع ماليش اين مسئله رو كش بده.
می بینی من هم که اینجا اصلا وقت ندارم و اصلا دوست ندارم بحث شما کش پیدا کنه بازم ، همان توصیه قبلی خود را دارم که مشاورتان نیز به شما گفته است.
در ضمن اگر احساس می کنید مشکلتون تا کنون کاملا حل نشده است به خاطر این دیدگاهتون هست.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط fnh63
در هر حال گفتم شايد دلتون ميخاد تو جريان باشين كه به كجا رسيديم نظر هم ندادين مسئله اي نداره. اين ارسال بيشتر جنبه تخيله رواني براي من داشت تا درخواست كمك
توصیه می کنم پاسخ قبلی مرا مجددا مطالعه کنی، و این بار با دقت. و حتما باید به کار بگیری...
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
براي هميشه (البته به پيشنهاد من) باهاش قطع رابطه كردم. التماسم كرد ولي قبول نكردم.
به نظرتون كار درستي كردم؟
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
اون به من خيانت كرده بود وگرنه من هيچوقت اين كارو نميكردم
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
به عنوان آخرين پستم ناگفته ها رو ميگم و گم ميشم!
اون دختر به مدت يك ماه با قبل از من با همخونه ايم دوست بود، و به پيشنهاد خودش (يعني اون دختره) پاش به خونه ما (خونه دانشجويي) باز شد، كه اكثر اوقات توي جمع پسرها بود تا تنها با همخونه ايم. با اون مشكل پيدا كرد و بعد به من پيشنهاد داد، منم نديد بديد بودم نه سكس رو تجربه كرده بودم نه داشتن دوست دختر رو.
به مرور زمان تلفنهاي مشكوكي بهش ميشد، "مرتضي" ، "محمد" و ... كه با دروغهاي مختلفي همشونو توجيه ميكرد و جالب اينجا كه به من اصلا اجازه نميداد كه با اون پسرها (به قول خودش مزاحم تلفني) صحبت كنم چه بعنوان نامزدش چه بعنوان برادرش.
يه راننده آژانسي بود كه به قول خودش دوست باباش بود، و اونو ميبرد و مياورد آخه توي اون شهرستان محل تحصيلمون در يكي از روستاهاي اطراف خونه مادربزرگش زندگي ميكرد كه تا اون شهر 1 ساعت راه بود. بارها ديده بودم كه با اون راننده همديگرو به اسم كوچيك صدا ميزنند. و حتي بارها شده بود منو به اسم محمد (اسم همون راننده) صدا ميزد. اون راننده يه بار از دوستي منو اون با خبر شد و به من زنگ زد و با يه حس مالكيتي هر چي از دهنش در اومد بهم گفت. (حس مالكيت هميشه از يك رابطه منشا ميگيره)
توي عيد 4 تا شارژ ايرانسل براش خريدم و مصرف شد (به مدت دو هفته) اين در حالي بود كه بطور ميانگين به من روزي 10 تا اس ام اس ميداد اگر زنگي هم زده ميشد از طرف من بود. اين شارژ كجا مصرف شده؟!
يه دوستي داشت به اسم S كه دختر خرابي بود بهش گفتم باهاش قطع رابطه كن. اونم كرد. يه روزي موبايلش زنگ خورد و اسم "محمود" روي موبايلش افتاد، گفتم اين كيه؟ بهم گفت: "پسرخاله خانوم S هستش، زنگ زده منو با S آشتي بده!"
آخرين بار هم همين يكشنبه اي كه گذشت قرار شد با هم بريم دانشگاه، ترمينال جنوب با هم قرار گذاشتيم و به من گفت بايد جدا بشينيم چون راننده دوست بابامه. منم گفتم باشه. وقتي سوار شديم يه پسر اومد نشست كنارش. (اين در حالي بود كه 10 تا صندلي توي اتوبوس خالي بود.) بعد از پياده شدن به من گفت اون پسر با دختر سمت چپي دوست بوده. ي كم بعد از حركت به من اس ام اس داد كه ناراحتي اين پسر پهلوي من نشسته؟ منم با عصبانيت براش نوشتم نه خوشحالم اونم نوشت يعني چي؟ منم پيش خودم گفتم يه كم باسياست برخورد كنم نه احساسي. براش نوشتم شوخي كردم خواستم اذيتت كنم. يه كم كه گذشت ديدم توي چشم هم زل زدن و گل مگن و گل ميشنون. ديگه اين به اون آجيل تعارف ميكرد، اون به اين موز ميداد. ديگه آْخرا فقط داشتن دوتايي ميخنديدن. اونم چه خنده اي. دختره ميخندين و قش ميكرد توي ميز جلو.
وقتي پياده شديم همه چي رو باهاش تموم كردم.
حالا اون چه به سرش مياد؟ يه خر ديگه پيدا ميكنه؟
چي براي من موند؟
دوستاي چهار ساله دانشگاهمو از دست دادم. ديگه خودمم بكشم اون روابط سابق رو با خونواده نخواهم داشت. 2 ميليون تومن توي اين 10 ماه خرجش كردم. ديگه اون طراوت قديم رو ندارم. اعصابمو نميتونم كنترل كنم. ديگه به خترا نميتونم اعتماد كنم.
حالا آتنا خانوم! اين همون اخطارهاي فيلم عشقي نيست؟ (با توجه به كتاب محبوبتون "آيا تو آن گمشده ام هستي؟")
من نميدونم چرا من بدبخت بايد محكوم بشم. من اگه قصدم دوستي معمولي هم بودم هيچوقت اون خانوم رو توي خونم نمياوردم.
شايد حق با آتناست يا يسنامها كه منو آدم لجني ميدونه.
خواستم خوشحالتون كنم كه ديگه من پامو توي اين سايت نميذارم كه مبادا سايتتون به لجن كشيده بشه!
شايد اون هرزه اي كه 10 ماه با زندگيم بازي كرد دختر بي شيله و پيله اي بوده، هيچوقت نميبخشمش و تا آخر عمر نفرينش ميكنم.
حلالم كنيد خدافظ براي هميشه:72::72::72:
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام fnh63 ،
:72:
دوست خوبم ، مطمئن باش هیچ کس از اینکه این مشکل برای تو پیش اومده خوشحال نمی شه ...
و هیچ کس از رفتن تو نفعی نمی بره ...
ما در این تالار با ذکر جزئیات مشکلات خودمون به همدیگه کمک می کنیم که با درک درست تری واقعیتهای زندگی رو بپذیریم ...
دوست عزیز من ، آروم باش ...
می دونم که نمی تونم اونطور که می خوای درکت کنم اما می خوام بدونی تو یکی از اعضای ارزشمند این تالاری و حضورت برای همه ی ما غنیمته ...
اگر دوست داشته باشی می تونی کمی آرومتر باشی و از شرایطی که پیش اومده بیشتر صحبت کنی تا بتونیم غم تو رو بهتر درک کنیم و اگر بتونیم کمکت کنیم ....
همه ی ما دوستت داریم و برات آرزو می کنیم این شرایط سخت رو خیلی زود پشت سر بزاری .:203:
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام fnh63
عوض شدن روحیه شوخ طبع fnhh63 نشون میده که باید زیاد دلخور شده باشه....
معمولا وقتی انسان فکر کنه درک نمیشه... مورد بی انصافی واقع شده یا بد درموردش قضاوت شده است، ناراحت میشه... ممکنه عصبانی بشه.... و در لحظاتی احساس بسیار بدی بهش دست میده....
من در اینجا نمی خواهم کار حقوقی بکنم و به بررسی بپردازم....
ولی این را می دانم همه عزیزانی که در این تالار هستند با همه حسن نیت و دلسوزانه هم مسائل خود را طرح می کنند و هم نظر می دهند. البته این به معنای آن نیست که اشتباه نکنند یا کسی را نرنجونند.
اگر کمی دقت کنی در همین تالار بارها افرادی از خود من گلایه کرده اند....
اما پست 45 که قشنگ به بحث و شفاف کردن موضوع پرداخته ای بسیار جالب است....
ما وقتی عصبانی یا رنجیده یا ... هستیم ، نباید تصمیم بگیریم....
چون فرصت نمی کنیم همه ابعاد تصمیم خود را بررسی کنیم...
برای تصمیم همیشه وقت است.
در ضمن این تالار نه برای من ، نه برای شخص خاصی هست....
این محیط متعلق نه فقط به 2000عضو رسمی ، بلکه این تالار متعلق به بیش از چند صد هزار نفری هست که اینجا مورد توجهشون هست و از آن در این مدت بازدید کرده اند.
یک نکته مهم:
fnh63 عزیز.... اخیرا یک پستی زده بودم و هدفمون را در این تالار گفته بودم....
ما در اینجا یک خانواده مجازی همدردی هستیم.... که داریم تمرین می کنیم و مهارتهای کنار آمدن با یکدیگر را انجام می دهیم...
این مسئله هم که برای شما پیش آمده در حد یک تمرین عملی هست....
و در چنین وضعیتی اجتناب یا گریز یا تصمیم های آنی... نه ما را به آرامش می رساند و نه دیگران را ...
اما کمک کردن به برطرف شدن سوء تفاهمات خیلی عالی است...
لذا من بابت پست اخیرتون که با شفاف سازی کمک کردید، بهتر احساساتتون را درک کنیم تشکر می کنم...
شاید براتون جالب باشه چنین حسی تا کنون در این خانواده مجازی برای بعضی از دوستان هم پیش آمده است... که با گذشت زمان و به کارگیری مهارتهای دیگر.... از آن گذشته اند...
همچنین با دلایلی که در پست 45 آورده اید، به نظر می رسد نتیجه منطقی این است که بمانید، چون اگر تاکنون شما به نظرات دیگران برای مشکلتون نیاز داشته اید، اکنون دیگران هم به نظرات وحمایت های شما نیاز دارند....
باز هم به خاطر سعه صدر و توضیحات و شفاف سازی شما تشکر می کنم.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
مثل اینکه ما اصلا زبون هم رو نمیفهمیم.
من با اون مسئله جوری کنار اومده بودم که انگار وجود نداشته، کسی رو هم نمیخواستم گول بزنم.
از الان به بعد هم همین آقایی که میخواسته گولتون بزنه، یا نمیاد یا اگر هم بیاد بعنوان مهمان میاد و فقط تماشاچیه. وگرنه مطمئن باشین مشکل جدید جهانگرد هیچوقت تا الان بی جواب نمی موند!
آتنا و یسنامها هم بدونن که خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنن ازشون دلخورم.
آقای سنگتراشان هم لطف کنن این پست رو یا حذف کنن یا قفلش کنن. اصلا چرا اینقدر کشش میدین؟
یا علی
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام دوستان
وقتی ما متوجه شدت دلخوری و ناراحتی احساسی یک هم خانواده را می بینیم، نیاز است در آن شرایط او را درک کنیم و خودمون را جای او بگذاریم تا احساسش را بفهمیم. چه بسا اگر ما در چنین شرایطی قرار بگیریم، بیشتر از این حرفها مکدر شویم...
خواهش می کنم راهنمایی و توصیه و کمک های منطقی را به وقتی موکول کنیم که
که شخصی چنین درخواستی را از ما دارد. یا مسائل فشار زا حسی را رد شده است.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام داداشی گلم!(ببخشید خیلی پرروام!)ولی واقعا مثل داداشمی(میخوای باور کن میخوای نکن)
منو که یادت اومد؟یادته که پشت کنکوریم!و بقیه میگن زیاد وقت ندارم!!!ولی داداشی من که به گردنم حق داره،پس فعلا بی خیال درس!راستی منم فارغ التحصیل کامپیوترم،فکر کنم کامپیوتری ها همه یه تخته شون کمه!همون قضیه فرش پاتریسه دیگه!
راستش امروز اولین دفعه است که اومدم اینجا و با دیدن سوالت خیلی تعجب کردم،اصلا فکر نمی کردم همچین آدمی باشی! نخندیا!ولی فکر کردم مشکل یکی از دوستاته که اینجا نوشتی!!!
خلاصه!صفحات اول-چهارم که میخوندم میخواستم اینا رو بهت بگم!(منم یه دختر از یه خونواده مذهبی هستم،برای همین اصلا باورم نمی شه که ...)بی خیال بقیه اش!
صفحات بعدی که خوندم اشکم داشت در می اومد!خدا خیلی دوست داره ها...نمی خوام نصیحت کنم ولی یه کم هوای خدا رو داشته باش!!!
با تمام وجودم خوشحالم که زندگیتو نجات دادی و ان شاء الله خوشبخت و موفق باشی.
توکل به خدا یادت نره !
خوب خوب درس بخون .
برای منم که دعا میکنی!؟برای رومینا هم دعا کن،برای همه دعا کن....
موفق و مومن باشی...
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
fnh عزیز.من الان که این تاپیک رو خوندم واقعا تعجب کردم.
قبلا که این موضوع مطرح شده بود اون دخترخانم به نظر دختر ساده ای میومد ولی الان با این حرفایی که زدی...
من فکر کرده بودم که تو داری از مسئولیت فرار می کنی ولی اگه اون دختر همچین کسی باشه اصلا ارزش فکرکزدن هم نداره.
خیلی متاسفم که اوایل سعی کردم جانب اون دختر رو بگیرم.
زود قضاوت کرده بودم و از یه جنبه قضیه رو میدیدم.ولی خب تو هم این حرفا رو در مورد اون دختر نگفته بودی.نمی دونم شاید اون موقع حست بهش اونقدر قوی بود که بدیهاش رو نمیدیدی.
در هر حال با این توضیحاتی که دادی تصمیم درستی گرفتی.
امیدوارم که این موضوع تاثیر بدی روی اعتمادت به خانما نذاره.ولی فکر نمی کنی دختری که قبلا با دوست تو دوست بوده و خونش میرفته و خیلی راحت هم بعدش با تو دوست شده ارزش اعتماد رو نداشت.
منم یه دخترم و تجربه یه دوستی رو هم دارم که آخرش خیلی بد تموم شد و اینو میدونم که دختری که علاقه مند باشه آنچنان به طرف مقابلش وفادار می شه که هیچ مردی رو به جز اون توی دنیا نمیبینه.
fnhعزیز امیدوارم آشناییهای بعدیت درست باشه و با احتیاط بیشتری جلو بری و کسی رو پیدا کنی که حداقل ارزشها رو حفظ کنه.
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام. دوست عزیز. من چند روزی نبودم. اما حالا که اومدم دوست داشتم بدونی اونقدر مسأله شما برام مهم بود که اول اومدم اینجا ولی واقعاً جا خوردم. امیدوارم هنوز به عنوان مهمان هم شده بیای و حرفامو بخونی. من تا جایی که اون پستو زدم هیچ چیز منفی از اون دختر نفهمیده بودم چون خودت نگفته بودی. درسته که ما داریم باهم تو این تالار کار می کنیم اما چطور از من توقع داری از موضوعات خصوصی شما خبر داشته باشم. خود شما هم اگه جای من بودی و تا حالا من برات از طرفم تعریف کرده بودم بعد یهو می گفتم زدم زیر همه چیزو و علیرغم التماس اون روابطو بهم زدم حتماً مثل من برخورد می کردی. حالا پستمو اصلاح می کنم.
من خیلی ناراحتم نه فقط به خاطر روح خدشه دار اون دختر بلکه همچنین به خاطر احساسات به تاراج رفته تو . ظاهر تکیه به چنین آدمهایی و دلرحمی با آنها فایده ای نداره چون نه برای خودش نه برای تو نه برای شخص دیگری ارزش قایل نخواهد بود و این فقط به خاطر اینه که متاسفانه عادت کرده اند و چیزی به نام انسانیت رو توی خودش گم کرده. من خیلی دلم می سوزد و شرمنده ام وقتی می بینم این گونه دخترهایی پیدا میشن که عصمت و متانت و محبت دیگر هم جنسان خود رو زیر سؤال می برندوآنقدرپیش رفته اند که حتی چنین موقعیت مناسبی جهت تغییر را نیز خراب می کنند..
امیدوارم بتونی این دوران بحرانی رو پشت سر بگذاری و دوباره مثل قبل بشی. ازت خواهش میکنم اینجا رو رها نکنی هم به خاطر خودت هم به خاطر کسانیکه اینجا بهت نیاز دارن. تو دیگه باید خودتو به عنوان یکی از اعضای خونواده همدردی به حساب بیاری و نباید راضی باشی که ما این همه دل نگرون تو باشیم .
ما و پروانه و بلبل همه خویشان همیم
چشم بد دور که یک جمع پریشان همیم....
شرمنده و چشم انتظارتو
آتنا
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
ممنون
ولی کسی بهم نگفت چی کار کنم.
بهش ریاضی یاد بدم یا نه؟
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
نه
فكر نميكني اين يه بهانه براي شروع يك ارتباط مجدده؟
به نظر من همچين ادمي لياقت هيچ نوع ارتباطي رو نداره.ضمنا سوالت باعث شد ازت بپرسم واقعا ديگه بهش هيچ احساسي نداري ؟
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
خودم هم همین فکرو کرده بودم. ولی یه جورایی هم دلم براش میسوزه.
چشم همین کارو میکنم
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام.خوشا به حال هر 2 شما.مگه زندگی چیزی جز عشق داره که زیبا باشه؟شما ارامشی که همه دنبالشن یافتید.از دستش ندید به هیچ قیمتی
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام
ببخشيد من فارسي نمي تونم تايپ كنم
doste aziz dostani mese hamed aziz va chand tani digar khili ghashang rahnamie kardan shoma va an dokhtar khanom darid chobe afkar va hanjarhaie ejtemaie kamelan ghalati ra mikhorid ke motasefaneh nasle gozashteh na chandan fahrikhteh ma bevojod avardeh and motmaenan angoneh ke khod gofti hozor an dokhtar dar kenar to be hich dalil dale bar najib nabodanash nist
inja forsat bahs nist doste aziz ta ba dalil va borhan dar bahshaie takhsosie ensan shenasi va jameh shnasi ke haghe har ensani ast ke dar aghosh bekeshad an kasi ra ke ashegh vey ast harzegan ham dar aghosh mikeshan ama ba che niat va che maghsodi
are doste aziz man dalil khanevadeh shoma kamelan eshtebah va gheir karshenasaneh ast
ama soali i baraiam pish amdeh chera chera inghdar rahat az joda shodan sokhan migoied
azizam zendegi sarsar moshkel va sakhti ast mohem va matlob nabodan in moshkelat nist balkeh zarfiat va nahveh bar khord ba in moshkelat ast dalaieli ke gofti baraie jodaie ghaneh konandeh nist
shayad baraie an ast ke zir feshar va esterse in maslaeh kami khasteh shodeh ied
man na be onvan iek dost balkeh be onvan iek karshenas be shoma pishnehadi midam
kami az in masaleh faseleh begirid begozarid bahsha va gofte goh a betor maghtie tamam shvad va har 2nafaretan ba ham dar kenar ham bedon andishidan be in masleh kami esterahat konid az hozr dar kenar ham va ba ham bodanetan lezat bebarid va kami boland bar afkar ghalat doro baretan bekhandit
in chand hosn darad aval ankeh
ba in esteraht enrji khobi bedast miarid
2-forsat andishidan be pedar madarat midahi ta dar khalvate khod biandishan
3-anha ra maios mikoni ke gozar zaman in eshgh ra agar vaghie bashad az sar bebari
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
edameh matan bala-
dar zemn bedan ke hamishe ghara nist har anche ra ke bekhahi rahat bedast biavari kami zajr keshidan mahiate zendegi ast vali doste man baiad tahmol koni va separi koni an ra ta bersi be an che ke mikhahi
dovomin kari ke ke bad nist anjam bedi in ast ke az in pas ba pedar madarat mohtarmaneh tar barkhod koni va alghe ehteramat ra bishtar be anha befahmani mamolan dar injor parvandeha ma mibinim ke in ttaghirate akhlaghi ra madar va pedar irani khili sari be nafre dovom yani an dokhtar nesbat midahan va iingoneh bardasht mishvad ke tasir an dokhtar bar pesareman bodeh agar in tasir mosbat bashad arzesh an dokhtar dar nazdeh anha bishtar khahad shod va in besiar komak mikoneh khili bishtar az anche ke feker mikoni
harfe akhar be jodaie niandish chera ke be ghol iek ensan shnas bozrg anche ke az zehn sate mishvad faregh az afzaiesh va ya kahesh an dobareh be zehn bar migardad
jameh emroz iran hanjarhaie ejetmaie sonat an bakhshish ke dar dar baiad ha va nabiad haie ejetmaie tain mikonan in hanjarhaie ejtemaie ra moshkel emroz to hast
khob azizam man inja hamishe goftam baraie inkeh dorsteshan konim avalan tanhaiem nasle gozashteh andish mandi dar in zamineh nadarim va zemnan baid ghorbani bedim
moghavematat dar moghabel pedar madarat bish bish kon ba boseh zadan bar dastane in azizan
va yadet bashe rode rafteh bar nemigardad ze rah
erdat va be omid ba ham bodanten
bye
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
موافق نیستم چون مواردی را در دوستانم دیده ام که با آسیبهای جدی از هم جدا شده اند حتی بعد از نه سال . واقعا اتلاف وقت است
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
mina jan khili baraie shoma ehteram ghaelam khili shoma bozrgvarid va mohtaram vali khanom aziz poshte in tojihate ke ba anha hokm sader mikoni ghaiem nasho doste aziz va mohtaramam ba kodamin meiar va mizan ba kodamin meghias amle an dokhtar ra eshtebah mikhani
besiari az in bavarhaie zehnie ke dar zehnetan ast eskelet haie poche gharardadi hastan ke erza konadeh amial amighe ensani nistan doste javan man
na an dokhtar eshtebahi nakrdeh na hargez
eshtebah az negaresh ghalat va nasle gozashteh ma mibashad ke in vaziate sartanie jameh
emroz iran ra bevojod avrdeh doste besiar mohtaram man mina khanom agar in andisheha dorst hastan pas chera jameh iran ma faghat az heis jameh shenakhti negah konid na zavaiaie digar ba anah kari nadarm man
chera ingoneh ast chera
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
دوست عزيزم panta خانم وقتى مطلبى را كه نوشته بودى خونم آنقدر متاثر شدم كه natavnestam javbi ندهم متاثر nabraie واقعه رخ داده شده نه دوست عزيز و محترم نه براى انديشه اشتباهات كه با ان دارى به قول خود يك دم زندگى را بر خود حرم ميكنى دوست عزيزم
كمى بر گرد به عقب مگر به غير از عشق باعث گرديد كه شما در آغوشِ بگيريد كسى را دوست تش midashtit ؟
دست برداريد از اين افكار jazmi به كدامين mabhaso dibachie bakereh بودن دليل پاكى نيت vanejabat است ؟
آيا تمام انسانيت يك دختر تمام bodanash marhon pardehi بى ارزش است ؟
سكس namde bironi ما به ezaie bironi tajasome فيزيكى يك حس درونى به نام عشق است و عشق هم بخشى از زندگى و زندگى را بايد تجربه كرد من از بى باندو بارى و هرزگى nemigoiam و دفاع نمى كنم من از لمس عشق سخن مى گويم
من از شما سوالى ميپرسم آيا توان كم avrdan توان عاشق نبودن و خيال عاشقى را داشتن ِ ديگرى را شما بايد بدهيد ؟
شما كه در sohbathaiat از يك عشق گقتى پس سرافرار باش كه حقير اين مسلخ شما نبودى ان بود كه از عشق سخن گفت اما از پس ان بر niamad
ما ملت شعر و harfim ولى جالب اينه كه به شعر همون هم حتى خيلى استناد نمى كنيم يادم يكى ميگفت
كه عشق آسان نمود اول ولى افتاد مشكل ها
دوست عزيزم بلند به خواند و شاد باش كه اينگونه نيست كه mipendari
ارادت باى
براي پانتا؟-8
doste azizam panta khanom vaghti matlabi ra ke neveshteh bodi khonam anghadr motaser shodam ke natavnestam javbi nadaham motaser nabraie vagheh rokh dadeh shodeh na doste aziz va mohtaram na baraie andishe eshtebahat ke ba an dari be ghol khod iek dam zendegi ra bar khod haram mikoni doste azizam
kami bar gard be aghab magar be ghir az eshgh baes gardid ke shoma dar aghosh begirid kasi ra dost tash midashtit ?
dast bardarid az in afkar jazmi be kodamin mabhaso dibachie bakereh bodan dalil paki niat vanejabat ast ?
aya tamam ensaniat iek dokhtar tamam bodanash marhon pardehi bi arzesh ast ?
sex namde bironi ma be ezaie bironi tajasome fiziki iek hes daroni be name eshgh ast va eshgh ham bakhshi az zendegi va zendegi ra baiad tajrobeh kard man az bi bando bari va harzegi nemigoiam va defa nemikonam man az lamse eshgh sokhan migoiam
man az shoma soali miporsam aya tavan kam avrdan tavan ashegh nabodan va khial asheghi ra dashtan e digari ra shoma baiad bedahid ?
shoma ke dar sohbathaiat az iek eshgh gofti pas sarafraz bash ke haghir in maslak shoma nabodi an bod ke az eshgh sokhan goft ama az pase an bar niamad
ma melate sher va harfim vali jaleb ineh ke be sher hamon ham hata khili estenad nemikonim yadam ieki migoft
ke eshgh asan nemod aval vali oftad moshkel ha
doste azizam boland be khand va shad bash ke ingoneh nist ke mipendari
eradat bye
-
RE: زندگي مشترك قبل از ازدواج
سلام صدرا
یه نگاهی به قوانین تالار همدردی بیندازید.لطفا فقط فارسی تایپ كنید.
چون مطالب فینگلیسی بزودی حذف می شود. این لینك به شما می تونه كمك كنه:
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1578&pid=13773#pid13773