اگر بله چگونه ؟:162:شما چند درصد خود را میشناسید؟
نمایش نسخه قابل چاپ
اگر بله چگونه ؟:162:شما چند درصد خود را میشناسید؟
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را در عالم وجود درک کند ، بداند خاکی محض نیست ، پرتوی از روح الهی در او هست ، بداند که در معرفت میتواند بر فرشتگان پیشی بگیرد ، بداند که او آزاد و مختار و مسؤول خویشتن و مسؤول افراد دیگر و مسؤول آباد کردن جهان و بهتر کردن جهان است ( او شما را از زمین بیافرید و عمران آن را از شما خواست ) هو أنشأکم من الارض و استعمرکم فیها »( هود / 61 )بداند که او امانتدار الهی است ، بداند که بر حسب تصادف ، برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسؤولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد .
بله بله بله و با تاكيد بله
من شخصا تمام مشكلات فعليم رو توي زندگي مشترك ناشي از همين عدم شناخت كافي از خودم و نيازهام در زمان تجردم ميدونم .
الان خيلي فكر ميكنم 90 درصد ولي اين شناخت خيلي دير و به قيمت گزافي بوجود اومد . به نظر من كساني توي زندگيشون موفق ترند كه شناخت كافي از نقاط قوت و ضعف - توانايي ها و ناتوانايي - احساسات و روحياتشون دارند . اميدوارم اگر تا بحال خودتون رو نشناختيد همين امروز دست به كار بشيد اخه مشكل اينه كه ما بيشتر وقتها دچار توهم ميشيم كه خودمون رو شناختيم و از طرف ديگه اين شناخت و ارزيابي شخصي بايد توي مقاطع مختلف زندگي دوباره سنجي بشه چون با تغيير سنمون احساسات و توانايي ها و نا توانايي هامون مدام تغيير ميكنه و ما متاسفانه بيشتر مواقع از اين واقعيت غافل ميشيم وناگهان ميفهميم كه متاسفانه
چه زود دير ميشود
بله ممنون ولی نگفتید چطوری به شناخت از خودتون میرسید
شخصیت شناسی با اشکال هندسی :162:
شايد شما هم جزو افرادى هستيد كه در دوران تحصيل درس هندسه برايتان هيچ جذابيتى نداشته و احتمالاً از شنيدن نام آن بيزاريد ولى چند لحظه اين موضوع را فراموش كنيد. بعد ساده ترين اشكال هندسى را به خاطر بياوريد؛ مربع، مستطيل، مثلث، دايره و منحنى. سپس خيلى سريع و بدون اينكه زياد به مغزتان فشار بياوريد شكلى را انتخاب كنيد كه بيشتر از همه مى پسنديد. در حقيقت يك تست روانشناسى پيش روى شما قرار دارد كه با توجه به انتخابتان بسرعت نشان مى دهد شما در زندگى چه جور آدمى هستيد و در چه مشاغلى احتمال موفقيتتان بيشتر است!
مربع :162:
افرادى كه شكل مربع را انتخاب مى كنند كسانى هستند كه در يك محيط پايدار بيشترين احساس آرامش را دارند و مسير كارهايشان كاملاً واضح است. چنين اشخاصى محافظه كارند و دوست دارند همه چيز مرتب و منظم باشد.
وظيفه شناس هستند و اگر كارى را به آنها محول كنيد آنقدر روى آن وقت مى گذارند تا تمام شود، حتى اگر كارى تكرارى و طاقت فرسا باشد و مجبور شدند به تنهايى آن را انجام دهند.
مستطيل :162:
اصولگرايى مشخصه بارز اين افراد است. آنها نيز نظم و ترتيب را دوست دارند ولى آن را بيشتر از طريق سازماندهى هاى دقيق اجرا مى كنند.
اين امر سبب مى شود كه راه هاى مناسبى را انتخاب و همه قواعد و مقررات را بررسى كنند. اگر وظيفه اى را به اين اشخاص محول كنيد ابتدا آن را به خوبى سازماندهى مى كنند تا اطمينان يابند كه بطور اصولى اجرا خواهد شد.
مثلث :162:
اشخاصى كه شكل مثلث را انتخاب مى كنند هدف گرا هستند. آنها از برنامه ريزى قبل ازانجام كارها لذت مى برند و به طرح موضوعات و برنامه هاى بزرگ و بلند مدت تمايل نشان مى دهند، اما ممكن است جزئيات را فراموش كنند.
اگر كارى را برعهده آنها بگذاريد ابتدا هدفى را براى آن تعيين و سپس با برنامه ريزى كار را آغاز مى كنند.
دايره :162:
چنين افرادى اجتماعى و خوش صحبت هستند، هيچ لحن خشنى ندارند و امور را به وسيله صحبت كردن درباره آنها تحت كنترل خود در مى آورند. ارتباطات اولين اولويت انها در زندگى است.
مطمئن باشيد كه اگر وظيفه اى به آنها محول شود آنقدر درباره آن صحبت مى كنند تا هماهنگى لازم ايجاد شود.
منحنى :162:
خلاقيت در اين قبيل افراد موج مى زند و اغلب اوقات كارهاى جديد و متفاويت را ارائه مى دهند. نظم و ترتيب برايشان كسالت آور است و اگر تكليف را براى آنها در نظر بگيريد ايده هاى خوب و مشخصى را براى آنها ابداع مى كنند.
به طور كلى افرادى كه سه شكل اول يعنى مربع، مستطيل و مثلث را انتخاب مى كنند در جهت مسير ويژه در حركت هستند و كارها را به طور منطقى و اصولى انجام مى دهند ولى ممكن است خلاقيت كمى داشته باشند.
اما گزينش دايره و منحنى نشان دهنده خلاقيت و برون گرايى است. چنين افرادى به موقعيت هاى جديد وساير افراد دسترسى پيدا مى كنند ولى چندان اصولگرا و قابل اعتماد نيستند.
كاربرد تست
اين تست براى ارزيابى افراد نسبت به موقعيت شغلى شان كاربرد دارد و يا به منظور پى بردن به اين نكته كه اشخاص مختلف تا چه حد مى تواند با هم كاركنند. اگر شما بشدت علاقه منديد كه يك كار خاص و اصولى را انجام دهيد يك فرد مربع دوست مى تواند همكار خوبى برايتان باشد.
همچنين اينگونه افراد براى كار در دواير حسابرسى هم كاملاً مناسبند.
اگر كارها نياز به سازماندهى گروهى داشته باشد مثلث دوستان در پيشبرد فعاليت ها موفق خواهند بود. اين افراد مى توانند مجرى خوبى باشند چون اهداف را مشخص و اطمينان مى يابند كه دستيابى به آنها ممكن است.
براى هر نوع ارتباطات حضورى افرادى كه دايره را انتخاب مى كنند، بهترين هستند. آنها مى توانند يك كارمند خوب، مسؤول پذيرش يا فردى باشند كه به مشتريان خود خدمات مناسبى را ارائه مى دهند.
بالاخره افرادى كه شكل مورد علاقه شان منحنى است هميشه ايده هاى تازه دارند و به طور مثال براى كار در شركت هاى تبليغاتى مناسبند.
برای خود شناسی، باید نخست وارسته باشیم از قید و بند بیشتر وابستگی ها و تعلق خاطر های اغلب پوچ و بی ارزش، و در میان همه مشغله های زندگی، فرصتی نیز برای پرداختن به خود و اندیشیدن در باره خویشتن فراهم آوریم، که متاسفانه کمتر چنین فرصت هایی پیش می آید و آن گاه نیز که فراغتی حاصل می شود، چنان خسته ایم و فرسوده و وارفته که نیرویی و توانی برای نگریستن به ژرفای وجود خویش و دیدن تصاویر حقیقی خویش نداریم.
برای خودشناسی یابد ترک خودبینی بگوییم و خودپسندی، ترک خود پرستی بگوییم و خود خواهی، ترک خود رایی بگوییم و خودکامی، ترک خود کامگی بگوییم و خود بزرگ بینی، ترک خود محور بینی بگوییم و خود خدا پنداری ، و آیا توان و همت این همه ترک اعتیاد های سخت جان و دیرمان را داریم؟
برای خود شناسی باید خود را در معرض امتحان های دشوار و آزمون های سخت قرار دهیم و در میدان سنجش ها و آزمایش های نفس گیر، بیازماییم. باید مراقب خود باشیم، و مراقب تقلب های خود، مراقب تظاهر ها و دو رویی های خود، مراقب تزویر ها و خودنمایی های خود، مراقب ظاهر فریبی ها و دغلبازی های خود...
برای خود شناسی باید درون خویش را مدام کند و کاو کنیم، به عمیق ترین انگیزه های رفتار ها، کردارها، گفتار ها، کنش ها و واکنش ها، و اندیشه ها و خیال های خود بیندیشیم و بکوشیم تا خود را در پنهان ترین زوایای این انگیزه ها و تاریک ترین گوشه های امیال و خواست های خویش دریابیم و کشف کنیم.
برای خود شناسی باید خود را همواره در حوزه های اندیشه، انگیزه و عمل بجوییم و کنکاش کنیم تا بیابیم و بشناسیم. دو حوزه اندیشه و عمل، مهم ترین عرصه های خودشناسی هستند و خود شناسی حکمتی است ( نمی گویم دانشی است، نمی گویم هنری است، نمی گویم مهارتی است، نمی گویم فنی است، می گویم حکمتی است) هم نظری و هم عملی، هم حسی و هم عقلی، که باید به تدریج آن را بیاموزیم و در عمل و در تجربه فرایش بگیریم و با مراقبت های پیدا و پنهان، خود را برای آن آماده سازیم تا بتوانیم به تدریج مرزهای وجود خویش را بشناسیم و ارزیابی درستی از خویش به دست آوریم.
برای خود شناسی باید آینه وجود آدمی صاف و پاک از غبار ها و زنگار ها باشد تا حقیقت نما باشد و حقیقت وجود آدمی را بر او به درستی نشان دهد. غل و غش ها، عدم صداقت ها، حساب گری ها، وابستگی های پوچ و بی ارزش، ناخالصی ها، خرده شیشه داشتن های وجود، دغل کاری ها و حقه بازی ها، کلاه شرعی گذاشتن ها، تزویر ها و دو رویی ها، تظاهر ها، تنگ نظری ها، کوتاه بینی ها، خودبینی ها و خود پرستی ها، سطحی نگری ها، مشغله های بیهوده، اسارت های مادی و همه دیگر همانند های این ها، همگی غبار ها و زنگار های آینه درون آدمی هستند و آن را غیر صیقلی، ناپاک و کج نما، دگرگون نما و وارون نما می سازند و اجازه نمی دهند که تصویری درست و راست از حقیقت وجود آدمی بر او نمایانده شود.به این دلیل است که برای خودشناسی، افزون بر داشتن دید دوربرد و ژرفانگر، و چشمانی شستشو یافته در چشمه صفا و صداقت، آینه درون را نیز باید غبار روبی و زنگار زدایی کرد و کدورت ها و گردو خاک ها را از روی آن سترد:
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
خود شناسی، شناخت راه رسیدن از عاشق به معشوق نیز هست، و کشف این راه نامکشوف و پیچیده و پر فراز و نشیب بی پایان، راهی دشوار و لغزنده سرشار از خطرها و کمین گاه ها و پرتگاه های مرگبار، و با خودشناسی این راه ناهموار هموار و عبور پذیر می شود و قابل پیمایش و پویش:
اغلب انسان ها با خود بیگانه اند، با خود نا محرمند، با خود غیر صمیمی و غیر یگانه اند، حجابی هستند بر روی درون پنهان خود، نقابی هستند بر چهره جان خویش، خود را فراموش کرده اند، خود را نمی شناسند، خود را از یاد برده اند، با خود هزاران فرسنگ فاصله دارند ، از خود بریده اند، خود را کنار گذاشته اند و نگران خود نیستند. از چنین انسان هایی نمی توان انتظار خود شناسی داشت. برای خود شناسی، شرط نخست یگانه بودن، و یکدل بودن با خویش، صادق بودن با خویش، محرم بودن بر خویش است- یعنی به خویشتن عشق ورزیدن و معشوق خویش بودن، یعنی خود عاشق خویش بودن، عاشق گوهر حقیقی جان نهان خود بودن- و بی حجاب و بی نقاب به خویشتن نگریستن، مهرورزیدن و دریافتن حقیقت خویش، پرده از چهره درون خود برداشتن و بی پرده و به طور مستقیم چشم دوختن در چشم درون خود و به سیمای درونی و باطنی خود نگریستن در آینه روشن ضمیر پنهان خویش.
یکی از مهم ترین درس های خودشناسی، شناخت جایگاه خویشتن در جهان است و کشف حقیقت مقام خویش در گذرگاه هستی و رابطه ? خود? و ? جهان?.
گذرا بودن عمر، ناپایداری زیست، سپنجی بودن حیات و میرایی لحظات، همه و همه به هزار زبان به ما می گویند که نباید از جهان انتظار وفاداری و از عمر تمنای ماندگاری داشته باشیم و هم چنین نباید چنان غرق در دلبستگی ها و وابستگی ها شویم که از گوهر ? خود? حقیقی خویش و فرصت و مهلتی که به او برای هستی انسانی داده شده، غافل شویم. باید گوش شنوا داشته باشیم و ندا های گویای هستی را بشنویم.
وارسته و آزاد بودن از هر آن چه ? رنگ تعلق پذیرد? یکی از درس های اساسی خود شناسی است. فرصت زیست کوتاه است و به یک چشم به هم زدن تمام می شود و دلبستگی های ما هر چقدر هم که عزیز و دلبند باشند، به ? آنی? ، چون باد و برق، می گذرند و سپری می شوند و عمرشان به سر می رسد ( هم چون رویایی شیرین یا کابوسی تلخ- و هر دو غیر قابل اعتماد)، بنابراین هر چه آزاد تر و آزاده تر و فارغ تر از این همه شر و شور های بی حاصل و قیل و قال های پوچ و بی معنا باشیم، فرصت بیشتری برای اندیشیدن در حقیقت خویش و گوهر هستی خود و جهان هستی خواهیم داشت و آسوده تر این سفر را به پایان خواهیم رساند
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
یکی از درس های مهم دیگری که خودشناسی به ما می آموزد، مروت و مدارا است. مروت و مدارا را می توان به منصف بودن و سازگاری تعبیر نمود. منصف بودن با دیگران و با خویشتن، دادگر بودن و رعایت حق و حقیقت خویش و دیگران را نمودن، حق هر چیز را ادا کردن و به جا آوردن، و در رفتار با دیگران، چه دوستان و چه دشمنان، جوانمردانه عمل کردن، مفهومی است که از مروت استنباط می شود و اگر جایگاه اجتماعی خویشتن را به درستی درک کنیم و هدف از زندگی انسانی را به درستی دریابیم، متوجه می شویم که اساس زندگی سالم و مسالمت آمیز و همزیستی صلح آمیز با دیگران و خود، مدارا و مروت است.
سازگاری، انعطاف پذیری، نرمش و ملایمت، لازمه زندگی انسانی است و در سایه چنین رفتار و کرداری است که می توان نیک بخت و بهروز زیست و امکانات وجودی و گوهرهای درونی خویش را شناخت و به کار گرفت و تحقق بخشید.
من فكر مي كنم شناخت خود يه پروسه ي طولاني مدته و هيچ وقت به انتها نمي رسه چون انسان يه موجود پيچيده است و حقيقت وجود انسان رازيه كه هر كسي نمي تونه به جواب كاملش برسه
فكر مي كنم يه حديث گفته كه من عرف نفسه فقد عرف ربه،يعني هركس خود را بشناسد خداي خود رو شناخته