عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
:228:زن وشوهر جواني سوار برموتورسيکلت در دل شب مي راندند. آنها از صميم قلب يکديگر را دوست داشتند.
زن جوان: يواشتر برو من مي ترسم!
مرد جوان: نه ، اينجوري خيلي بهتره!
زن جوان: خواهش مي کنم ، من خيلي ميترسم!
مردجوان: خوب، اما اول بايد بگي دوستم داري.
زن جوان: دوستت دارم ، حالامي شه يواشتر بروني.
مرد جوان: مرا محکم بگير .
زن جوان: خوب، حالا مي شه يواشتر بروني؟
مرد جوان: باشه ، به شرط اين که کلاه کاسکت مرا برداري و روي سرت بذاري، اخه نمي تونم راحت برونم، اذيتم مي کنه.
زن جوان كلاه كاسكت رو روسرش گذاشت.
*****
روز بعد روزنامه ها نوشتند: برخورد يک موتورسيکلت با ساختماني حادثه آفريد.در اين سانحه که بدليل بريدن ترمز موتور سيکلت رخ داد، يکي از دو سرنشين زنده ماند و ديگري در گذشت. مرد جوان از خالي شدن ترمز آگاهي يافته بود پس بدون اين که زن جوان را مطلع کند با ترفندي کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست براي آخرين بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. :54::72::104:
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
دوستان نظرتون رو در مورد داستان بالا بيان كنيد لطفا
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
نه آنکه بخواهم اذیتتان کنم،عرفان گل؛اما نتیجه خردمندانه این داستانواره آن است که باید پیش از بهره از وسایط رفت و آمد،از درست بودن آنها و بویژه ترمزشانريالیقین پیدا کر و مهمتر اینکه آهسته رانندگی کرد..
بخش احساسی آن هم برای نامزدان و دوست دختر،دوست پسرها جالب خواهد بود.
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
خيلي زيبا ولي ناراحت كننده بود:302: اگه اين موضوع رو زنش هم فهميده باشه ( اينكه كه اون مي دونسته كه ترمز خالي كرده و ترفند زده كه خودش بميره و زنش زنده بمونه ) خيلي ناراحت مي شه و تا اخر عمرش هميشه ياد اون شب مي مونه كه چه اتفاق بدي .........:47:
ولي به نظر من اون اقاي موتور سوار مي تونست موتور و به جايي هدايت كنه كه باعث مرگش نشه يعني به جاي اينكه بره به يك ساختمون بزنه يك جاي كم خطرتر مي زد
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
خیلی درام بود :( و امیدوارم این اتفاق هرگز تحقق پیدا نکند . چون هر زوج عاشقی با هم و در کنار هم خوشبخت هستند .
ضمناً بهتر بود به همسرش میگفت شاید دعای او میگرفت و هر دو زنده میماندند. میدانید از بابت ظرافت زنها به خدا نزدیکترند و همین که سریع اشکشان در میآید و دست به التماسشان خوب است عامل مهمی است تا دامن خدا را بگیرند و رها نکنند تا خدا آرزویشان بر آورده شود؟:P
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
قشنگ بود اما خيلي غير واقعي! در هر حال ممنون
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
همیشه عشق دوست داشتنی هست. هر طوری که بشه به یک بهانه ای به آن پرداخت، حتی این داستان به ظاهر تراژدی...
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
با تشكر از نظرات دوستان و مدير محترم:
از داستان بالا چند تا نتيجه اساسي مي تونيم بگيريم
1- قبل از رانندگي نكات ايمني رو حتما چك و بررسي كنيد .
2- هرگز با سرعت غير مجاز نـــــرونيم مخصوصا با موتور سيكلت .
3- هميشه وقتي سوار موتور سيكلت با خانم نشستيد هر دونفر كلاه كاسكت داشته باشيد .
4- كسي كه نكات بالا رو رعايت نكنه حقشه گور به گور بشه .
5- و سزاي زني كه همچين شوهر بي خيالي داشته اينه كه بي شوهر بمونه .
ديديد دوستان از يه داستان با اين محتوا ميشه برداشتهاي زيادي كرد كه هر كدوم 180 درجه با ديگري فرق داره اين تنها به ديدگاه وزاويه ديد ما بستگي داره كه اينو از چه منظري نگاه كنيم .
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
یکی یه دستمال به من بده!!!:54:
من اگه جای این خانمه بودم حتماً از غصه دق می کردم که اینطور همسر خوبی رو برای همیشه از دست دادم ...خدا کنه خدا همیشه همسرم رو برام نگه داره ....:203::43:
RE: عشق و ايثار (داستان كوتاه حتما بخوانيد)
اگه خانومه مي مرد آقاهه زنده مي موند رمانتيك تر نبود؟